• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 976
تعداد نظرات : 130
زمان آخرین مطلب : 4902روز قبل
دانستنی های علمی

صدای گنجشكها فضای حیاط را پر كرده بود, بابای مدرسه جارو به دست از اتاقش بیرون آمد. مرتضی! مرتضی! حواست كجاست؟ زنگ کلاس خورده و مرتضی هراسان وارد كلاس شد. آقای مدیر نگاهی به تخته سیاه انداخت. روی آن با خطی زیبا نوشته شده بود: «خلیج عقبه از آن ملت عرب است.» ابروانش به هم گره خورد. هر كس آن را نوشته, زود بلند شود. مرتضی نگاهی به بچه‌های كلاس كرد. هنوز گنجشك‌ها در حیاط بودند. صدای قناری آقای مدیر هم به گوش می‌رسید. دوباره در رویا فرو رفت.
یكی از بچه‌ها برخاست: «آقا اجازه! این را «آوینی» نوشته.» فریاد مدیر «مرتضی» را به خود آورد:
«چرا وارد معقولات شده‌ای؟ بیا دم دفتر تا پرونده‌ات را بزنم زیر بغلت و بفرستمت خانه.»
معلم كلاس جلو آمد و آرام به مدیر چیزی گفت. چشمان مدیر به دانش‌آموزان دوخته شد. قلیان احساسات كودكانه‌ مرتضی گویای صداقت باطنی‌اش بود و مدیر ...
«سید مرتضی» آرام و بی‌صدا سرجایش بازگشت. اما هنوز صدای گنجشكان حیاط و قناری آقای مدیر به گوش می‌رسید. آزادی مفهوم زیبای ذهن كودك شد.
دوشنبه 29/4/1388 - 15:28
دعا و زیارت

جنبه های مختلف جوانی

جوان و فطرت: جوان در فطرت و سرشت خویش، حق‏گرا و خداگراست و ویژگی‏هایی نظیر تمایل به ابتکار و خلاقیت و زیبایی دارد و باید زمینه‏های رشد این خصوصیات فطری برایش فراهم شود. او هم‏چون نهالی است که اگر به آن آفتاب، آب و خاک مناسب داده شود، رشد می‏کند و سالم می‏ماند و در برابر حوادث طبیعی خم به ابرو نمی‏آورد و از اصل خود بازگشت نمی‏کند تا این که همچون درختی تنومند و استوار گردد.

جوان و اندیشه: ای عزیزِ جوان، اندیشه به مانند آسیابی است که اگر گندم در آن بریزند آرد می‏دهد و اگر کلوخ در آن بریزند گرد و خاک می‏دهد و اگر هیچ نریزند، چون آسیاب دایم در حرکت است؛ خود را می‏ساید و از بین می‏برد و وجود اندیشه لغو می‏شود. ندانسته فکر کردن و ندانسته تصمیم گرفتن و عمل کردن موجب از بین رفتن کارآیی و ارزش اندیشه می‏شود. جوانان باید با علم صحیح و آگاهی کامل آینده خود را بسازند و اندیشه را با اهمیت و حیاتی و نه ساده و کم اهمیت تلقی کنند.

جوان و الگوپذیری: عدم آگاهی نسبت به پدیده‏های اجتماعی و عدم شناخت جوان نسبت به خود و کمال خویش و نبودِ الگوهای پذیرفتنی و وجود الگوهای نامناسب سبب انحراف جوان به سوی مکاتب فکری منحرف و پیروی از آنها می‏شود و به این ترتیب جوان از اصل خویش دور می‏شود.

جوان و پیروی از مردان خدا : زمانی که مربیان الهی هدف مقدس خود را، که دهوت به خداپرستی بود، به مردم عرضه می‏داشتند و مردم را به آیین حق می‏خواندند، بیشتر کسانی که گِردشان جمع می‏شدند و دعوتشان را صمیمانه اجابت می‏کردند جوانان بودند؛ چرا که جوانان سخنان پیامبران را موافق الهام فطری و ندای وجدانی خود می‏یافتند و آنان را بهترین پاسخگو برای تمنای فضیلت‏دوستی خویش می‏دیدند. جوانان با پیروی از مردان الهی، عالی‏ترین خواهش فطری ـ انسانی خود را ارضا می‏کردند و از این راه موجبات خوشبختی مادی و معنوی خویش را فراهم می‏ساختند.

جوان و اندیشه پاکی: جوانان، عاشق حق و حقیقت و علاقه‏مند به تقدس‏اند جوان نسبت به نیکی و درستکاری حساسیت مخصوصی دارد و از آن لذت می‏برد. او در ذهن خود مدینه فاضله‏ای را ترسیم می‏کند که در آن تمامی ناپاکی‏ها از بین می‏رود.
مورسی دبس می‏گوید: در حدود پانزده تا هفده سالگی جوانان با ندای تقدس یا شجاعت، به لرزه در می‏آیند. آرزومند می‏شوند که جهان را از نو تشکیل دهند، بدی را نابود، و عدالت مطلق را حکم فرما کنند.

جوان و آزادی: از تمایلات سوزانی که با فرا رسیدن دوران جوانی با شدت و نیروی فراوان در نهاد جوانان بیدار می‏شود و آنان را مجذوب خود می‏سازد، خواهش آزادی است. انگیزه‏های جوانی مانند بادی است که برای راندن کشتی سودمند است، اما نباید بادبان کشتی را به حال خود واگذارشت و گرنه آدمی را با خود خواهد کشانید. آزادی بر اساس احساسات، آدمی خواری می‏کشاند و آزادی بر اساس عقل آدمی‏را با عزت و کمال هم پیمان می‏کند. محدود کردن تمنیات و خواهش‏های نفسانی شرط آزادی عاقلانه، و ثمره آن رسیدن به کمال است.

جوان و فضیلت خواهی: روح جوان خوبی‏ها را زودتر می‏پذیرد و به صفات انسانی سریع‏تر می‏گراید. امام صادق علیه‏السلام به یکی از دوستان خود به نام ابی‏جعفر احول که به نشر تعالیم اسلام مشغول بود، فرمود: تبلیغ خود را به نسل جوان معطوف دار؛ زیرا جوانان زودتر حق را می‏پذیرند و سریع‏تر به خیر و صلاح می‏گرایند. در این حدیث، امام صادق علیه‏السلام به صفای باطن و فضیلت‏خواهی نسل جوان تصریح فرمودند و این مطلب اشاره به این دارد که در ایام جوانی میل به فضیلت خواهی در جوانان بیدار می‏شود.

جمال جوانی: موضوع زیبایی از مسائلی است که همواره مورد توجه اسلام بوده است؛ چرا که خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد. جمال دلپذیر و جذاب دوران جوانی، از زیبایی‏های طبیعی بشر است که در ایام جوانی با فروغ خیره کننده خود جلوه می‏کند. خودآرایی جوان امری است فطری. او همچنان که به خودآرایی می‏پردازد و جمال ظاهری را دوست دارد، شیفته فضایل اخلاقی و جمال سیرت هم هست؛ فضایلی چون فتوت، وفای به عهد، عزت نفس، رقت قلب و هزاران فضیلت دیگر. اما ای عزیز آگاه باش که جمال روحانی و سجایای اخلاقی تو چون شعله فروزانی است که اگر به خاموشی بگراید، مانند دسته‏گلی خواهی بود که با نوارهای رنگارنگ تزیین شده، اما بوی نامطبوع و زننده‏ای دارد و چنین دسته‏گلی هیچ گاه مورد پسندن واقع نخواهد شد.

جوان و رفاقت : انسان‏ها در تمام ادوار زندگی نیازمند دوستی با دیگرانند. آدمی از داشتن همدمی یک دل، احساس مَسرّت می‏کند و این احساس در جوانان بیشتر است. انتخاب دوست، برای نسل جوان از اساسی‏ترین مسائل است و دوستان دوران جوانی نقش موثری در خلق و خوی او دارند. دوستی بر اساس عقل و ایمان و مصاحبت با افراد پاک‏ضمیر آدمی را به کمال می‏رساند و از دست دادن آن همچون از دست دادن اعضای بدن است، همچنان که دوستی بر اساس احساس و مصاحبت با فرد فاسد، طبیعت آدمی را ناخودآگاه منحرف می‏سازد و روح شیطانی را جای‏گزین روح الهی می‏کند.

نیروی جوانی : مزارع سرسبز و خرم با کوشش جوانان آباد است، چرخ‏های عظیم صنایع با نیروی قوی جوان در حرکت است، ذخایر طبیعی که در اعماق معادن نهفته است با همت نسل جوان استخراج می‏شود، پایه‏های اقتصاد کشورها به نیروی فعال جوانان استوار است، دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنیت ممالک بر عهده نسل جوان است و در نهایت صعود به بالاترین قله‏های کمال به دست توانای جوان میسر می‏شود.

جوان و تفریح : تفریح از مسائلی است که آیین اسلام همواره به آن اهمیت داده است. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: شادمانی باعث بهجت و انبساط روح و مایه نشاط است. جوان نیروی قدرتمندی در وجود خود دارد که در عرصه‏های گوناگون از آن استفاده می‏کند و برای سازماندهی این نیروی با ارزش نیاز به تفریح و پرکردن اوقات فراغت دارد.

جوان و مشکلات جامعه : جوانان به خوبی نشان داده‏اند که قدرت رفع دشواری‏ها و مشکلات اجتماعی را دارند و اگر از انرژی آنها به طرز صحیح استفاده شود، قادرند بزرگ‏ترین موانع موجود بر سر راه جامعه را از میان بردارند. همان گونه که برای حل مسائل نظامی از نیروی جوان بسیجی بهره گرفتیم، برای رفع مشکلات دیگر نظیر مشکلات اقتصادی نیز می‏توانیم از این نیروی قدرتمند و عظیم کمک بگیریم و امکانات و منابع فراوان موجود در کشور را به کار بگیریم.

جوان و عبادت : از حیله‏های بزرگ شیطان آن است که انسان را به توبه و پارسا پیشگی در پایان عمر و زمان پیری وعده می‏دهد و او را به در جوانی غفلت می‏کشاند و بدین ترتیب هر روز که از عمر می‏گذرد زنجیرهای شیطانی محکم‏تر می‏شود. به همین جهت است که تهذیب نفس و عبادت در جوانی با وجود مکرهای نفسانی و شیطانی دارای ارزش بسیار است. رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در این‏باره می‏فرمایند: برتری کسی که جوانی خدای را عبادت کند بر کسانی که در پیری به عبادت روی می‏آورند، به سان برتری پیامبران بر سایر مردم است. پس تا جوانی در دست توست، در عمل و در تهذیب نفس کوشش کن.

جوان و خلاقیت : بنابر نظر استرن‏برگ متداول‏ترین برداشت از خلاقیت عبارت است از این که فردْ فکری نو و متفاوت ارائه دهد. این پویایی فکری در جوان بیشتر است. او علاقه‏مند است آثار تازه‏ای که پر از نشاط و تازگی است خلق کند؛ چه آن که او همه چیز را جوان و تازه و پرنشاط می‏بیند و با خلق آثار نو می‏خواهد به مردم ثابت کند که دنیا پر از خوبی‏هاست.

جوان و مسئولیت پذیری : نقش عظیم جوانان پسر و دختر در شکل‏گیری انقلاب ما و حفظ آن بسیار مؤثر و تأمل کردنی است. از این رو نادیده گرفتن مسئولیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این نسل پویا و کودک انگاشتن آنان کار غیر منطقی و ناصوابی است. (12)

دوشنبه 29/4/1388 - 15:28
دانستنی های علمی

 

سفر حج ، میقات با خدای عشق با پای دل راه سخت صفا و مروه را پیمودن كار عاشقان است. بین آنكه دلش مشتاق باشد،‌ با آنكه پایش مشتاق باشد فاصله‌ای است به وسعت آسمان تا زمین.
مرتضی كه از این سفر بازگشت،‌ به دیدارش رفتیم، در عرفات گم شده بود، می‌گفت: «آنقدر گشتم تا توانستم كاروان خودمان را پیدا كنم. خیلی برایم عجیب بود. من كه گم بشوم دیگر چه توقعی ازآن پیرمرد روستایی است.»
لبخندی بر لبانش نشست و ادامه داد :« بعد یادم آمد كه ای بابا! حدیث داریم كه هركس در عرفات گم بشود خدا او را پذیرفته است.»
صحرای عرفات، حضور صاحب‌الزمان (عج) و دل بی‌قرار آوینی، اگر تمام اشك‌هایش در جبهه بی‌شاهد بود،‌ آنجا كه دیگر مولایش دل بی تاب سید را می‌دید. آنجا كه حجه‌بن‌الحسن(عج) اشك را از روی گونه‌های مردان خدا پاك می‌كند، دستانش را می‌گیرد،‌ تا راه را گم نكند سیدی دست در دست سیدی والامقام هفت وادی عشق را با پای جان می‌دود.

منبع: همسفر خورشید
راوی:‌ شهید سید مرتضی آوینی
دوشنبه 29/4/1388 - 15:25
دعا و زیارت

جنبه های مختلف جوانی

جوان و فطرت: جوان در فطرت و سرشت خویش، حق‏گرا و خداگراست و ویژگی‏هایی نظیر تمایل به ابتکار و خلاقیت و زیبایی دارد و باید زمینه‏های رشد این خصوصیات فطری برایش فراهم شود. او هم‏چون نهالی است که اگر به آن آفتاب، آب و خاک مناسب داده شود، رشد می‏کند و سالم می‏ماند و در برابر حوادث طبیعی خم به ابرو نمی‏آورد و از اصل خود بازگشت نمی‏کند تا این که همچون درختی تنومند و استوار گردد.

جوان و اندیشه: ای عزیزِ جوان، اندیشه به مانند آسیابی است که اگر گندم در آن بریزند آرد می‏دهد و اگر کلوخ در آن بریزند گرد و خاک می‏دهد و اگر هیچ نریزند، چون آسیاب دایم در حرکت است؛ خود را می‏ساید و از بین می‏برد و وجود اندیشه لغو می‏شود. ندانسته فکر کردن و ندانسته تصمیم گرفتن و عمل کردن موجب از بین رفتن کارآیی و ارزش اندیشه می‏شود. جوانان باید با علم صحیح و آگاهی کامل آینده خود را بسازند و اندیشه را با اهمیت و حیاتی و نه ساده و کم اهمیت تلقی کنند.

جوان و الگوپذیری: عدم آگاهی نسبت به پدیده‏های اجتماعی و عدم شناخت جوان نسبت به خود و کمال خویش و نبودِ الگوهای پذیرفتنی و وجود الگوهای نامناسب سبب انحراف جوان به سوی مکاتب فکری منحرف و پیروی از آنها می‏شود و به این ترتیب جوان از اصل خویش دور می‏شود.

جوان و پیروی از مردان خدا : زمانی که مربیان الهی هدف مقدس خود را، که دهوت به خداپرستی بود، به مردم عرضه می‏داشتند و مردم را به آیین حق می‏خواندند، بیشتر کسانی که گِردشان جمع می‏شدند و دعوتشان را صمیمانه اجابت می‏کردند جوانان بودند؛ چرا که جوانان سخنان پیامبران را موافق الهام فطری و ندای وجدانی خود می‏یافتند و آنان را بهترین پاسخگو برای تمنای فضیلت‏دوستی خویش می‏دیدند. جوانان با پیروی از مردان الهی، عالی‏ترین خواهش فطری ـ انسانی خود را ارضا می‏کردند و از این راه موجبات خوشبختی مادی و معنوی خویش را فراهم می‏ساختند.

جوان و اندیشه پاکی: جوانان، عاشق حق و حقیقت و علاقه‏مند به تقدس‏اند جوان نسبت به نیکی و درستکاری حساسیت مخصوصی دارد و از آن لذت می‏برد. او در ذهن خود مدینه فاضله‏ای را ترسیم می‏کند که در آن تمامی ناپاکی‏ها از بین می‏رود.
مورسی دبس می‏گوید: در حدود پانزده تا هفده سالگی جوانان با ندای تقدس یا شجاعت، به لرزه در می‏آیند. آرزومند می‏شوند که جهان را از نو تشکیل دهند، بدی را نابود، و عدالت مطلق را حکم فرما کنند.

جوان و آزادی: از تمایلات سوزانی که با فرا رسیدن دوران جوانی با شدت و نیروی فراوان در نهاد جوانان بیدار می‏شود و آنان را مجذوب خود می‏سازد، خواهش آزادی است. انگیزه‏های جوانی مانند بادی است که برای راندن کشتی سودمند است، اما نباید بادبان کشتی را به حال خود واگذارشت و گرنه آدمی را با خود خواهد کشانید. آزادی بر اساس احساسات، آدمی خواری می‏کشاند و آزادی بر اساس عقل آدمی‏را با عزت و کمال هم پیمان می‏کند. محدود کردن تمنیات و خواهش‏های نفسانی شرط آزادی عاقلانه، و ثمره آن رسیدن به کمال است.

جوان و فضیلت خواهی: روح جوان خوبی‏ها را زودتر می‏پذیرد و به صفات انسانی سریع‏تر می‏گراید. امام صادق علیه‏السلام به یکی از دوستان خود به نام ابی‏جعفر احول که به نشر تعالیم اسلام مشغول بود، فرمود: تبلیغ خود را به نسل جوان معطوف دار؛ زیرا جوانان زودتر حق را می‏پذیرند و سریع‏تر به خیر و صلاح می‏گرایند. در این حدیث، امام صادق علیه‏السلام به صفای باطن و فضیلت‏خواهی نسل جوان تصریح فرمودند و این مطلب اشاره به این دارد که در ایام جوانی میل به فضیلت خواهی در جوانان بیدار می‏شود.

جمال جوانی: موضوع زیبایی از مسائلی است که همواره مورد توجه اسلام بوده است؛ چرا که خداوند جمیل است و جمال را دوست دارد. جمال دلپذیر و جذاب دوران جوانی، از زیبایی‏های طبیعی بشر است که در ایام جوانی با فروغ خیره کننده خود جلوه می‏کند. خودآرایی جوان امری است فطری. او همچنان که به خودآرایی می‏پردازد و جمال ظاهری را دوست دارد، شیفته فضایل اخلاقی و جمال سیرت هم هست؛ فضایلی چون فتوت، وفای به عهد، عزت نفس، رقت قلب و هزاران فضیلت دیگر. اما ای عزیز آگاه باش که جمال روحانی و سجایای اخلاقی تو چون شعله فروزانی است که اگر به خاموشی بگراید، مانند دسته‏گلی خواهی بود که با نوارهای رنگارنگ تزیین شده، اما بوی نامطبوع و زننده‏ای دارد و چنین دسته‏گلی هیچ گاه مورد پسندن واقع نخواهد شد.

جوان و رفاقت : انسان‏ها در تمام ادوار زندگی نیازمند دوستی با دیگرانند. آدمی از داشتن همدمی یک دل، احساس مَسرّت می‏کند و این احساس در جوانان بیشتر است. انتخاب دوست، برای نسل جوان از اساسی‏ترین مسائل است و دوستان دوران جوانی نقش موثری در خلق و خوی او دارند. دوستی بر اساس عقل و ایمان و مصاحبت با افراد پاک‏ضمیر آدمی را به کمال می‏رساند و از دست دادن آن همچون از دست دادن اعضای بدن است، همچنان که دوستی بر اساس احساس و مصاحبت با فرد فاسد، طبیعت آدمی را ناخودآگاه منحرف می‏سازد و روح شیطانی را جای‏گزین روح الهی می‏کند.

نیروی جوانی : مزارع سرسبز و خرم با کوشش جوانان آباد است، چرخ‏های عظیم صنایع با نیروی قوی جوان در حرکت است، ذخایر طبیعی که در اعماق معادن نهفته است با همت نسل جوان استخراج می‏شود، پایه‏های اقتصاد کشورها به نیروی فعال جوانان استوار است، دفاع از مرزها و حفظ استقلال و امنیت ممالک بر عهده نسل جوان است و در نهایت صعود به بالاترین قله‏های کمال به دست توانای جوان میسر می‏شود.

جوان و تفریح : تفریح از مسائلی است که آیین اسلام همواره به آن اهمیت داده است. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: شادمانی باعث بهجت و انبساط روح و مایه نشاط است. جوان نیروی قدرتمندی در وجود خود دارد که در عرصه‏های گوناگون از آن استفاده می‏کند و برای سازماندهی این نیروی با ارزش نیاز به تفریح و پرکردن اوقات فراغت دارد.

جوان و مشکلات جامعه : جوانان به خوبی نشان داده‏اند که قدرت رفع دشواری‏ها و مشکلات اجتماعی را دارند و اگر از انرژی آنها به طرز صحیح استفاده شود، قادرند بزرگ‏ترین موانع موجود بر سر راه جامعه را از میان بردارند. همان گونه که برای حل مسائل نظامی از نیروی جوان بسیجی بهره گرفتیم، برای رفع مشکلات دیگر نظیر مشکلات اقتصادی نیز می‏توانیم از این نیروی قدرتمند و عظیم کمک بگیریم و امکانات و منابع فراوان موجود در کشور را به کار بگیریم.

جوان و عبادت : از حیله‏های بزرگ شیطان آن است که انسان را به توبه و پارسا پیشگی در پایان عمر و زمان پیری وعده می‏دهد و او را به در جوانی غفلت می‏کشاند و بدین ترتیب هر روز که از عمر می‏گذرد زنجیرهای شیطانی محکم‏تر می‏شود. به همین جهت است که تهذیب نفس و عبادت در جوانی با وجود مکرهای نفسانی و شیطانی دارای ارزش بسیار است. رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در این‏باره می‏فرمایند: برتری کسی که جوانی خدای را عبادت کند بر کسانی که در پیری به عبادت روی می‏آورند، به سان برتری پیامبران بر سایر مردم است. پس تا جوانی در دست توست، در عمل و در تهذیب نفس کوشش کن.

جوان و خلاقیت : بنابر نظر استرن‏برگ متداول‏ترین برداشت از خلاقیت عبارت است از این که فردْ فکری نو و متفاوت ارائه دهد. این پویایی فکری در جوان بیشتر است. او علاقه‏مند است آثار تازه‏ای که پر از نشاط و تازگی است خلق کند؛ چه آن که او همه چیز را جوان و تازه و پرنشاط می‏بیند و با خلق آثار نو می‏خواهد به مردم ثابت کند که دنیا پر از خوبی‏هاست.

جوان و مسئولیت پذیری : نقش عظیم جوانان پسر و دختر در شکل‏گیری انقلاب ما و حفظ آن بسیار مؤثر و تأمل کردنی است. از این رو نادیده گرفتن مسئولیت اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این نسل پویا و کودک انگاشتن آنان کار غیر منطقی و ناصوابی است. (12)

دوشنبه 29/4/1388 - 15:23
دانستنی های علمی
مسائل و مشکلات جوانان در یک نگاه (2)

نکته:

حجة الاسلام والمسلمین جناب آقای اعرافی از کارشناسان مسائل تربیتی است که عمری را در این راه سپری کرده است. در خصوص مسائل و مشکلات جوانان، سؤالاتی از محضر ایشان داشته‏ایم که قسمت اول آن را ملاحظه فرمودید. اینک آخرین قسمت از این گفت و گو تقدیم می‏گردد. امید که قبول نظر آشنا دیداران جوان افتد.

دیدار: تربیت نیاز به الگو دارد. به نظر شما، سالم‏ترین و بهترین الگو در جامعه ما، برای جوانان چیست؟

اصولا الگو به گرایش‏ها و علاقه‏های اولیه، که به شکلی در انسان وجود دارد، مربوط می‏شود; یعنی، انسان می‏خواهد مظهر تام و کمالش را پیدا کند. به همین دلیل، ناخودآگاه به سمت آن کشیده می‏شود; این یک تحلیل روان‏شناختی از الگو است.

نکته دیگر این‏که همه ما بطور ناآگاهانه تحت‏تاثیرالگوهای فراوانی قرار می‏گیریم. اگر ما خودمان را تحلیل کنیم، به خوبی می‏توانیم بفهمیم در دوره نوجوانی چه الگوهایی ما را به سمت‏خود سوق داده است. در دوره جوانی و نوجوانی الگو نقش بسیار مهمی در زندگی دارد; زیرا غرایز گوناگونی در انسان وجود دارد و زمینه‏های الگوپذیری متعددی نیز در انسان هست. اما مهم این است که ما به کدام الگو اهمیت‏بیشتری بدهیم. این مساله باز می‏گردد به آن نکته که ما باید با به کار بستن شیوه‏های هنری، الگوهای معنوی را پرجاذبه کنیم. بنابراین، کاربرد هنرها و فنون در این زمینه نقش مهمی دارد.

یکی از الگوهای فوق‏العاده پرجاذبه برای جوانان، دوران دفاع هشت‏ساله است. منتهی این الگوها را کسی می‏تواند تجربه کند که در جنگ قرار گرفته باشد. یا اسوه‏های بسیار ارزشمندی مانند حضرت امام راحل رحمه الله. باید برای نسل جوانمان با شیوه‏های هنری، الگوهای اصیل گذشته را پرجاذبه کنیم.

نکته دیگری که در این‏باره مطرح است این که ادبیات و هنرهای ادبی در هدایت نسل جوان، نقش بسیاری دارد. همه این‏ها بحث‏های نظری و کلی مساله بود. مشکلات جدی اقتصادی و مانند آن هم هست که نقش بازدارنده دارد و نمی‏توان آن‏ها را دست کم گرفت.

مدتی قبل، هم‏زمان با ایام تاسوعا و عاشورا سفری به کرمانشاه داشتم، از قریب بیست،سی شهر عبور کردیم تا به کرمانشاه رسیدیم. به هر شهری که می‏رفتیم، دو نکته جلب نظر می‏کرد: یکی این‏که مشعل عزاداری اباعبدالله علیه السلام به این شکل عواطف، هیجانات و احساسات جوانان را به‏خود جذب‏کرده

است و هر جا قدم

می‏گذاری این مشعل

را روشن، زنده و برافروخته

می‏بینی. گذشته از آن، هر جا

می‏رفتیم احساس می‏کردیم با نسل

جوان مواجه هستیم. در هر صورت،

مشکلات مسکن، ازدواج و شغل جوان از جمله مواردی است که اگر ما نتوانیم پاسخ‏گوی آن‏ها باشیم، هر قدر هم در این زمینه‏ها کار کنیم، ضعف کارمان مشهود است. امروز نگرانی مهم نسل جوان ما غیر از بحث ازدواج، آینده شغلی است; هر کسی باید در جوانی، دورنمای روشنی از آینده خود ببیند; زیرا تیره و تار بودن جایگاه و منزلت آینده عامل مخربی است. این از جمله بحث‏های کلان اجتماعی است; یک مساله خانوادگی و فردی نیست. بنابراین، باید سیاستمداران و سیاست‏گذاران ما به آن توجه داشته باشند ما با انبوه جوانان تحصیل‏کرده و غیر تحصیل‏کرده مواجهیم که اگر امروز آینده روشنی برایشان ترسیم

نکنیم، با مشکلات روانی فراوانی رو به رو خواهند شد. ممکن است ما سال‏های بعد برای جوانان شغل ایجاد کنیم، ولی این کافی نیست. جوان باید احساس کند که آینده‏اش روشن و تامین است.

دیدار: ما چگونه باید به جوانان و نوجوانان خودمان الگوهای مثبت‏بدهیم که به دنبال الگوهای منفی نروند؟

فرهنگ ما سرشار از اسوه‏ها و الگوهای مثبت است. ما برای همه مقاطع سنی و اقشار گوناگون الگو و نمونه اعلا داریم. اما باید فرهنگی را که در خانواده‏های دینی ما به صورت سنتی وجود دارد یا در حوزه‏های ما هست - که معمولا الگو را با یک بیان نوشتاری معرفی می‏کنند - متحول نماییم; باید مراکزی باشند که دایم الگوها را بازسازی کنند.

اخیراجوان 25 ساله‏ای را دیدم که قرآن را در مدت کوتاهی به نظم درآورده بود. ترجمه منظوم قرآن کار جالبی است. اگر ما بخواهیم کسی را با قرآن آشنا کنیم یک راه، آن است که کلاس قرآن برگزار کنیم. راه دیگرآن‏است که قرآن منظوم را به او معرفی کنیم. قرآن منظوم کسانی را که به این نوع ترجمه گرایش دارند، جذب می‏کند.

به یاد می‏آورم یکی از استادان دانشگاه که مسؤولیتی هم دارد، در جمع تعدادی دانشگاهی و جوان غزلی خواندند که مضامین آن برگرفته از سوره ضحی بود. این‏قدر این غزل پرجاذبه بود که تصور می‏کنم جوانانی که آن‏جا بودند تا مدتی جذب مضامین آن بودند. این نمونه‏ای از تنوع شیوه‏های بیانی به شکل هنری و فنی است که متاسفانه ما در این زمینه ضعیف هستیم. یک غزل که حاوی مضامین قرآنی باشد، نسبت‏به قرآن انس ایجاد می‏کند. ادبیات، هنر، فیلم و تئاتر، همه می‏تواند جاذبه‏دار باشد.

وقتی که حضرت ابا عبدالله علیه السلام خبر شهادت را به حضرت علی‏اکبر علیه السلام دادند، سؤال کرد: آیا در آن هنگام ما برحقیم؟ حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: به خدا قسم، ما برحقیم. آن‏گاه حضرت علی‏اکبر علیه السلام می‏گوید: «فاذن لاابالی بالموت‏»; پس از مرگ هراسی نیست. این یک الگوی پرجاذبه و دلرباست که می‏تواند جمع زیادی از جوانان را جذب کند. اگر ما همین جمله را در قالب‏های گوناگون بریزیم و به هزار شیوه و بیان درآوریم، هر قالب آن می‏تواند جمعی را جذب کند.

این نکته را هم باید بیفزاییم که ما نباید هیچ‏وقت‏با الگوهایی که امروز جاذبه دارد، برخورد تند احساسی و بی‏مقدمه داشته باشیم; نباید با الگوهایی که مباح است - مانند الگوهای ورزشی که ممنوع هم نیست - بدون زمینه‏سازی برخورد کنیم. به عبارت دیگر، حذف یک الگو بدون دادن الگوی جذاب دیگر کار موفقی نخواهد بود.

دیدار: آیا فقط کسانی که در دوره سنی خاصی قرار دارند دنیای جوان را درک می‏کنند؟

از خصوصیات و توانایی‏های انسان این است که می‏تواند علی‏رغم گذر عمر، جوانی خودش را حفظ بکند. این از توانایی‏های جالب انسان است که می‏تواند نشاط و شادابی خود را در حد بالایی حفظ کند. افراد موفقی که بتوانند نشاط و انگیزه‏های جوانی خود را حفظ کنند و تجربه و پختگی سنین بعد را نیز به آن ضمیمه کنند، معمولا انسان‏های قهرمان و بزرگی خواهند شد. البته، همه در یک سطح نمی‏توانند این شور و نشاط و انگیزه جوانی را حفظ کنند، ولی انسان‏هایی مثل امام رحمه الله واقعا در هشتاد سالگی هم مانند جوان باانگیزه، علاقمند و امیدوار بودند. کمابیش همه باید این تجربه‏های جوانی را در خودشان بازسازی کنند و نگذارند فراموش شود. این یکی از رمز و رازهای موفقیت در تربیت است.

دیدار: با توجه به این‏که ابوی حضرتعالی، حضرت آیة‏الله اعرافی رحمه الله از جمله کسانی بودند که حتی در سنین بالا، روحیه و نشاط جوانی خود را حفظ کرده بودند، از خاطراتی که از ایشان به یاد دارید برایمان یگویید.

ایشان از چهرهایی بودند که در سن هفتاد، هشتاد سالگی هم مثل یک جوان، روحیه‏ای امیدوار، علاقه‏مند و انقلابی داشتند. یک وقتی مقام معظم رهبری فرمودند: زمانی که در ایرانشهر تبعید بودم، احساس می‏کردم که ایشان (آیة‏الله اعرافی) در همان سن هفتاد سالگی که به دیدن من آمده بود، شور و نشاط یک جوان را دارد.

دیدار: الگوهای شما در دوران جوانی‏تان چه کسانی بوده‏اند؟

برای خود من در دوره نوجوانی و جوانی، الگوهایی وجود داشت که همیشه همراهم بود، اگرچه در تاسی به آن‏ها زیاد موفق نشدم. ولی به هر حال برایم پرجاذبه بود.

الگوهایی مثل حضرت امام رحمه الله، علامه طباطبائی رحمه الله، مرحوم شهید مطهری رحمه الله، مرحوم شهید صدر رحمه الله و تعدادی از شخصیت‏های دیگر. این‏ها الگوهایی بودند که ناخودآگاه مرا جذب کردند. در سنین هیجده، نوزده سالگی که مقداری در درس شهید مطهری رحمه الله شرکت می‏کردم در سطح بالایی، در حال و هوای آن زمان، الگویم را در ایشان می‏دیدم و تصور می‏کنم او بیش از دیگران در زندگی من مؤثر بوده است.

دیدار: از آنجایی که امروز قشر عظیمی از طلاب از طبقه جوان هستند، اولا، چه توصیه‏ای برای این قشر دارید؟ ثانیا، ما چگونه می‏توانیم با به کاربردن یک شیوه جذاب، جوان‏ها را بیش‏تر به خودمان جذب کنیم؟

اولا، ما شخصیت‏های برجسته‏ای را در حوزه داریم که طلبه‏های جوان می‏توانند از میان آن‏ها، الگوهای مناسبی انتخاب کنند. ثانیا، طلبه امروز ما، باید به نکاتی که در آغاز صحبت‏به آن‏ها اشاره کردم بیش از همه توجه داشته باشد. باید بداند که یک جوان عادی و معمولی نیست، بلکه رسالت‏سنگینی بر دوش دارد. این را هم باید دانست که ایفای این رسالت در سختی‏های دنیای معاصر و برخوردهای فکری، که وجود دارد، کار دشواری است و البته کاری لذت‏بخش و ارزشمند. اگر طلبه ما آرمان‏خواه و ارزش‏گرا باشد و الگوهای بالایی برای خودش انتخاب کند، می‏تواند برای آینده‏اش مؤثر باشد. طلاب و فضلای جوان و متعهد باید در قبال آرمان‏ها و رسالت‏های والای خود در این عصر، احساس مسؤولیت جدی داشته باشند و خود و حوزه را آماده انجام آن رسالت‏ها و ایفای نقش فکری، اخلاقی و معنوی مؤثر متناسب با زمان بنمایند. تاسی به الگوهای متعالی حوزه‏های دینی و چهره‏های اندیشمند و زمان‏شناسی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی و امام خمینی‏رحمهم الله می‏تواند راهگشا باشد. طلبه جوان حوزه باید بداند آینده حوزه به عالمان روشن‏اندیش و زمان‏شناس و متخلق به اخلاق الهی نیاز دارد و برای آن هدف و آن روزگار باید آماده شود.

دیدار: از این‏که وقت‏شریفتان را به این مصاحبه اختصاص دادید متشکریم، امیدواریم در فرصت‏های بعدی بتوانیم مسائل دیگری را مطرح کنیم.

گفتگو با: حجة‏الاسلام و المسلمین علی‏رضا اعرافی
دوشنبه 29/4/1388 - 15:18
دانستنی های علمی
مسائل و مشکلات جوانان در یک نگاه

نکته:

حجة‏الاسلام و المسلمین علیرضا اعرافی از محققان و کارشناسان مسائل تربیتی می‏باشند. در زمینه مسائل و مشکلات جوانان، سؤالاتی در محضر ایشان مطرح کرده‏ایم. امید است توانسته باشیم راه‏حل‏های مناسبی برای حل مشکلات جوانان جامعه خویش ارائه دهیم و این گفت‏وگو در نظر آشنادیداران جوان مؤثر افتد.

دیدار: اساسی‏ترین آسیبی که امروزه جوانان جامعه ما را تهدید می‏کند چیست و راه مبارزه با آن کدام است؟

حجة‏الاسلام اعرافی: بحث درباره جوانان از یک جهت، بحث تازه و زنده‏ای است; به لحاظ کثرت جمعیت جوان کشور ما، هم‏چنین به لحاظ موقعیت‏تاریخی‏حساس ومهمی که در آن قرار داریم و جوانان در دوره معاصر، در چند مقطع بسیارمهم، در شروع نهضت، در پیروزی انقلاب، جنگ و مقاطع و جریان‏های دیگر، همواره نقش مهم و ارزنده‏ای داشته‏اند. بنابراین، طبیعی است که به دلیل همین نقش ارزشمند و مؤثر، مورد تهاجم ویژه دشمنان اسلام باشند، همان‏گونه که کمابیش علایم و نشانه‏های آن را به صورت آشکار هر روز مشاهده می‏کنید.

اگر بخواهیم، ریشه‏ای‏تر به مسائل و مشکلات جوانان بپردازیم باید به برخی عوامل اشاره کنیم. بعضی از این عوامل به طبیعت جوانی، بعضی به تاریخ معاصر ما و بعضی به همین مقطع امروز ما باز می‏گردد.

از زاویه اول، آنچه به طبیعت جوانی بازمی‏گردد این است که جوانی هم مثل دیگر مقاطع عمر، در ذات و طبیعتش، نیکی‏های فراوانی نهفته و قوت‏های زیادی موجود است. اما از طرف دیگر، زمینه‏هایی هم برای انحراف در آن دوران وجود دارد.

در روان‏شناسی وقتی به مراحل تربیت و رشد اشاره می‏شود، سنین جوانی را عمدتا از مقطع 15 - 16 سالگی تا 20 - 21 سالگی ذکر می‏کنند، هرچند جوانی در اصطلاح قرآنی، دامنه وسیع‏تری دارد و به تعبیر قرآن «بلوغ اشد» به سنین بین 18 تا 30 سالگی گفته می‏شود. از دیدگاه روان‏شناسی و با تجربه بشری، روشن است که نقاط قوت بسیاری برای کمال و رشد شخصیت در این دوره وجود دارد. احساس استقلال در نوجوان و جوان و این که احساس می‏کند باید خود را از محیط خانه آزاد کند و جذب جامعه‏ای بزرگ‏تر شود، شکوفایی عقلانی و منطقی، بلندپروازی و همت‏بلند، آرمان‏خواهی و ارزش‏گرایی و شور و احساسات و نشاط اجتماعی از عمده‏ترین ویژگی‏های جوان است. علاوه بر آن، تحولات جنسی، که از زمان بلوغ شروع می‏شود، اوج آن در همین سنین است. این ویژگی‏ها، ذاتا اهرم‏ها و ابزارهایی برای رشد و کمال انسانی و به شکوفایی رسیدن شخصیت است، مسائل دیگری هم در این دوره وجود دارد; از جمله: روحیه خودنمایی، هیجانات، اضطرابات روحی و فوران قوای شهوانی - که اگر مهار نشود و در پرتو هدایت عقلانی و منطقی و عاطفی‏قرار نگیردتبدیل به مشکلات می‏گردد.

البته به کار بردن لفظ «مشکل‏» به این معنا نیست که جوان ویژگی‏هایی دارد که ذاتا ناپسند و ناخوشایند است، بلکه در او ویژگی‏های فراوانی وجود دارد که اصالتا خوشایند بوده و از اهرم‏های لازم در طبیعت انسان است و برای رشد و کمالش لازم می‏باشد، اما اگر هدایت و راهنمایی نشود از آن‏ها فساد و انحراف برمی‏خیزد و برایش مشکل ایجاد می‏کند.

بدین روی، خانواده‏ها و مربیان باید توجه داشته باشند که در سطوح گوناگون، آنچه در جوان وجود دارد نیک و پسندیده است، مشروط بر این‏که آن را درست‏بشناسیم و هدایت کنیم. اگر این هدایت درست انجام نگیرد، مشکل‏ساز خواهد بود.

لطفا در زمینه مسائل و مشکلاتی که برای جوانان در مقطع امروز و تاریخ معاصر وجود دارد توضیح بفرمایید.

و ما در خصوص عوامل دسته دوم که به خصایص تاریخ معاصر ما بازمی‏گردد باید عرض کنم: در تاریخ معاصر، از عصر نوزایی به بعد مشکلاتی برای جامعه ما - به طور عام - و برای جوانان - به طور خاص - پدید آمد. در واقع، از یک‏سو، در نظام‏های غربی تحولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به وجود آمد و از سوی دیگر، رخوت و رکودی که در عالم اسلام وجود داشت موجب تفوق فن‏آوری و دانش تجربی و مادی غرب نسبت‏به جهان اسلام شد. اولین برخورد نوجوان و جوان جامعه ما - اگر در همین رشته‏های متعدد و متنوع نیز تحصیل کرده باشد - جاذبه‏های علم و صنعت و فن‏آوری غرب است. در این‏جا، دو چیز برای جوامع اسلامی مشکل ایجاد می‏کند و بر جوان به دلیل الگو پذیری و آرمان‏خواهی‏اش، فزونی پیدا می‏کند:

یکی این‏که جوان می‏بیند آن‏چه زودتر با او تماس برقرار می‏کند، همین مسائل علمی و ظواهر صنعت و مظاهر تمدن غربی است. دوم آن‏که معنویات، معارف دینی و ارزش‏ها کم‏تر به او منتقل می‏شود. این‏ها برای همه جهان اسلام و برای جوان به دلیل ویژگی‏هایش، مشکل ایجاد می‏کند.

جوان احساس می‏کند که بهترین الگوها را می‏توان در تمدن و فرهنگ غرب یافت. بنابراین، سیطره الگوها و فرهنگ غربی در ظواهر مادی، موجب بروز مشکلات فراوانی در این مقطع سنی می‏شود که شاید در مقاطع دیگر این‏قدر تاثیر نگذارد. البته هر قدر تمدن و فن‏آوری غرب پیشرفت پیدا کند، ظواهر بیش‏تری از خود به ما نشان خواهد داد; مثلا، در عصر موسوم به انفجار اطلاعات به تدریج، به سمتی می‏رویم که مهار مرزهای فکری و اخلاقی بسیار مشکل می‏شود. ما از نظر شرعی موظفیم جلوی فساد و انحراف را بگیریم. البته گسترش اطلاعات، محاسن برجسته‏ای دارد، ولی در مقابل، آسیب‏هایی را هم متوجه جامعه و نسل جوان ما می‏کند. این به لحاظ تاریخ معاصر ما و تفوق فرهنگی غرب، به خصوص در مقطع اخیر.

اما در قسمت‏سوم که به آن اشاره کردم، جوان در کشور ما در نظامی قرار گرفته که تهاجم غربی متوجه اوست. عوامل دسته اول - یعنی، عواملی که از طبیعت جوانی برمی‏خیزد - عام و فراگیر است و برای همه وجود دارد. درباره عوامل ثانوی هم، که از تمدن غرب برمی‏خیزد، قبلا توضیح داده شد. این عوامل تقریبا همه کشورها، حتی کشورهای غیر اسلامی، را شامل می‏شود. اما این عامل سوم متوجه جامعه ما، به خصوص نسل جوان ماست; یعنی، آن‏ها حساب شده، با تمرکز بیش‏تر، با هزینه‏های فراوان‏تر و برنامه‏های بسیار علمی، دقیق و محاسبه شده جوانان ما را هدف‏گیری کرده‏اند. در واقع، جوان ما باید این خودآگاهی و تحلیل را داشته باشد، که هم در معرض برخی عوامل درونی و نفسانی است که باید آن‏ها را بشناسد; هم در معرض هجوم تمدن غربی و ظواهر فریبنده اوست و هم در معرض یک تهاجم ویژه در این مقطع پس از انقلاب اسلامی. تصور می‏کنم اگر ما بتوانیم این تحلیل‏ها و آگاهی‏ها را به جوانان و خانواده‏هایمان بدهیم، بسیاری از مشکلات حل می‏شود.

به نظر شما، شیوه‏های مناسب جلوگیری از انحراف جوانان کدام‏اند؟

ما در هر یک از این سه بخش، باید چاره‏ای مناسب بیندیشیم. البته نکته اساسی در همه این‏ها دادن آگاهی به جوان است. وقتی‏که جوان ما تحصیلات بالایی نداشته باشد و حفاظت‏های فیزیکی بیش‏تری میسر باشد، ممکن است‏بتوانیم او را در برابر تهاجم‏ها محافظت کنیم، ولی این محافظت‏های فیزیکی - همان‏طور که وقایع خارجی هم به ما نشان می‏دهد - روز به روز کم‏تر می‏شود. بنابراین، بر جامعه دینی ما، اعم از خانواده‏ها، روحانیت، حوزه و نسل جوان، لازم است‏برای مقابله آمادگی داشته باشد. هر چه جلوتر می‏رویم، مقابله، علمی‏تر و فرهنگی‏تر می‏شود و اگر خانواده‏ای اطلاعات کافی نداشته باشد، نمی‏تواند جوانش را تربیت کند و به او آگاهی بدهد. خانواده‏های ما باید مجهز شوند و نهادهای تربیت دینی با یک نگاه جدید به این مساله بپردازند.

اگر در نظام آموزش و پرورش و دانشگاهی ما، اصولا شناخت تاریخ معاصر و نقد تمدن و فرهنگ غرب جایگاه ویژه‏ای داشته باشد، می‏تواند بسیار مؤثر باشد. تمدن غرب علی‏رغم همه ظواهر زیبا، فریبندگی و دل‏ربایی‏هایش، نقاط ضعف و خلل فراوانی هم دارد و اگر ما تاریخ معاصر دنیا و نقد تمدن و تفکر غرب را در سطوح گوناگون از همان دوره دبیرستان شروع کنیم و متناسب با تحصیلات، این نقد و شناخت قوی‏تر شود، تصور می‏کنم بتوان جلوی بسیاری از آسیب‏ها را گرفت; زیرا آسیب‏ها و مشکلات یک بخش اخلاقی دارد ویک بخش پایه‏ای‏تر که آن بخش فکری و فرهنگی است. ما در بخش فکری و فرهنگی باید سرمایه‏گذاری خاص داشته باشیم.

این یکی از نکات مهمی است که باید به آن توجه شود. نوجوان و جوان ما باید به قدرت فکری و فرهنگی ما اعتماد کند و جلب چنین اعتمادی، نیازمند به کارگیری روش‏های علمی و عاطفی مناسب است. خانواده‏ها و به ویژه زوج‏های جوان، از ابتدا باید خود را به شناخت مجهز نمایند.

در عصر ما، جوان بر سر دوراهی قرار می‏گیرد و با یک تعارض نقشی مواجه می‏گردد: از یک‏سو، فرهنگی که دارای زرق و برق زیادی است و جذبه هم دارد به او القا می‏شود و از سوی دیگر، فرهنگی که در این جامعه دینی ارائه می‏شود نسبت‏به فرهنگی که سیطره دارد جذبه کم‏تری دارد. با توجه به این مساله، وظیفه ما برای مقابله با آسیب‏دیدگی جوانان چیست؟

روشن است که ما در مقام تربیت، هم با بعد عقلانی و فکری به عنوان یک مساله زیربنایی ارتباط داریم و هم در بعد عاطفی و احساسی که بیش‏تر در قلمرو هنر قرار می‏گیرد. هیچ گاه در یک کار تربیتی برای معمول انسان‏ها، تکیه صرف بر تعقل و تفکر کارساز نیست و همیشه به هنر، فنون و ظرافت نیاز دارد. البته این مساله دارای یک بعد انحصاری و تک عاملی نیست که با آن بتوان همه مشکلات را حل کرد، بلکه جوان ضمن این‏که پایه‏های فکری دارد، در عین حال، استفاده از ابعاد عاطفی و هنری نیز برای او از عوامل مهم ارتباطی است. دوره انقلاب به دلیل طبیعت هیجانی و شور و نشاطش، جوان را سیراب می‏کند. در مقطع جنگ نیز هیجان جنگ بسیاری از این ابعاد احساسی و عاطفی را پاسخ می‏دهد و زیاد نیاز به چیزهای دیگر نیست. پس از جنگ، آنچه را باید به آن بپردازیم این است که مراکز تبلیغی ما باید این شور جوانی را به حساب بیاورند و با انواع هنرها به این شور و هیجان پاسخ دهند. الگو دادن، تحلیل درست، شناخت تاریخ معاصر و ارزش‏هایی که در انقلاب به وجود آمده همه به جای خود، ولی خود این‏ها نیاز به کاربرد هنر دارد که ما از آن کم‏تر استفاده کرده‏ایم. بنابراین، باید به نوعی شورآفرینی کرد که تا حدی هیجانات‏و شورو نشاطجوانی هم‏پاسخ داده شود. البته پرداختن به این مساله مستلزم نگاهی جدیداست که‏متاسفانه‏پس ازجنگ، نهادهای علمی، فرهنگی‏ودینی،خود رابه‏آنچه در این عرصه لازم است، تجهیز نکرده‏اند.

همان‏گونه که اشاره شد، جوان جامعه ما دچار تعارض درونی است و این یکی از بدترین حالات است که اگر به صورت منطقی حل نشود، به عقدهای روانی، افسردگی‏ها و نابسامانی‏های فکری درونی تبدیل می‏گردد. جوان ما در دوره انقلاب یا در جنگ، کم‏تر در معرض این تعارض قرار می‏گرفت چون شور و هیجان انقلاب و جنگ کم‏تر فرصت می‏داد که چنین تعارض‏هایی به وجود بیاید. این‏گونه تعارض‏ها به صورت طبیعی، به نفع روحیات و احساسات معنوی حل‏شده و احساسات دینی کارساز بود. اما در این دوره که به عنوان «سازندگی‏» نامیده می‏شود، از آن هیجانات خبری نیست و اگر دقیق برنامه‏ریزی نشود غالبا این تعارض مشکل آفرین است.

نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که اگر تبلیغات و تربیت‏های دینی ما متناسب با این فضا و شرایط جدید نباشد ممکن است آسیب‏هایی ایجاد کند که باید آن‏ها را شناخت. به‏خصوص در یک نظام دینی که اگر این هیجانات نیز نباشد و جوان احساس کند که این تربیت از موضع قدرت است و با مربیان و مبلغان احساس ارتباط عاطفی ننماید، مشکلات یک نظام دینی را هم با تربیت دینی و با دین مساوی ببیند، این موارد گاهی تربیت را در یک نظام دینی دشوار می‏کند. برخلاف این تصور که در اختیار داشتن اهرم‏های دینی بسیاری از زمینه‏ها را برای تربیت دینی فراهم می‏سازد، این نکته را هم باید بدانیم که قدرت - همان‏گونه که در سیاست گفته می‏شود، اگر دقیق هدایت و مهار نشود، فساد می‏آفریند - در تربیت هم بی‏آسیب نیست. این مبحثی است که ما کم‏تر به آن توجه کرده‏ایم. در هر صورت، نسبت تربیت و سیاست قابل توجه جدی است.

پس از فروکش کردن شور انقلاب و جنگ، اکنون بحث تهاجم فرهنگی مطرح است. ولی متاسفانه بعضی از برنامه‏های فرهنگی، مانند برنامه‏های رادیو و تلویزیون جوابگوی نیازهای نسل جوان نیست. نظر شما در این مورد چیست؟

نباید زیاد صدا و سیما یا هر جای دیگر را مورد انتقاد قرار داد; زیرا شناختن فضای جدید و طراحی برنامه مناسب برای آن، کار علمی سنگینی است. اما در عین حال، باید به این نکته اشاره کنم که در مقوله تربیت، اصطلاحی وجود دارد به نام «پارادوکس آزادی و تربیت‏» و آن عبارت از این است که ما اصولا وقتی می‏خواهیم به تربیت دست‏بزنیم، ممکن است متربی و جوان احساس کند مسائلی به او تحمیل می‏شود. بنابراین، تمام تلاش مربیان و خانواده‏ها باید این باشد که تربیت را هر چه بیش‏تر تلطیف کنند تا برخورد آن با آزادی شخص و حق انتخاب و گزینش او برطرف شود. در تربیت دینی این دشواری قدری بیش‏تر می‏شود. بی سبب نیست که خود قرآن کریم عالی‏ترین مضامین عقلانی و فکری را با زیباترین شیوه‏ها بیان می‏کند.

بحث‏تربیت دینی از چند جهت قابل بررسی است: یکی بحث آسیب‏های تربیت دینی است; یعنی، آفت‏هایی که ممکن است از این ناحیه پیدا شود، به خصوص در یک نظام دینی. دیگری بحث هنر و انواع شیوه‏های هنری

است که باید به کار گرفته شود. علاوه بر آن نوع و چگونگی ارائه معلومات و معارف دینی است که تنوع در آن لازم است و نباید در آن احساس خستگی شود. متاسفانه در کتاب‏های تعلیمات دینی مقاطع گوناگون آموزش و پرورش، نقاط ضعف فراوانی وجود دارد که باید کار اساسی از همین‏جا شروع شود.

به هرحال، این‏ها مشکلاتی است که وجود دارد و تصور نمی‏کنم در یک جلسه بتوان همه این‏ها را بحث کرد. امیدوارم مراکزی مثل همین مؤسسه و مراکز مشابه، به این نوع مسائل بپردازند، هرچند متاسفانه در بدنه حوزه نگاه دقیق و علمی وجود ندارد. ان‏شاءالله در این مراکز به این مشکلات توجه شود. البته گام‏هایی هم برداشته شده است. در پایان، به بعضی از مواردی که به حوزه تعلیم و تربیت و روان‏شناسی مربوط می‏شود و حساسیت‏بیش‏تری دارد، به عنوان شیوه‏های دیگری که باید به آن توجه داشت، اشاره می‏کنم:

بزرگ‏ترهای ما در خانوده‏ها، مربیان و مبلغان باید به انقطاع و گسل فکری که بین آنان و جوانان پدید آمده توجه داشته باشند. اولین گام در تربیت این است که بین مربی و متربی ارتباط صمیمی برقرار شود و هیچ چیز برای ایجاد و تحقق این ارتباط صمیمی مهم‏تر از درک دنیای جوان نیست. که بسیاری از مواقع، در خانواده‏ها پدران و مادران عواطف دینی دارند و در این خصوص، به شدت احساس تعهد و مسؤولیت می‏کنند، ولی کاملا از دنیای جوان - یعنی، علاقه و انگیزه‏های او - بریده هستند، در حالی که زمانی خودشان آن را تجربه کرده‏اند، اما تجربه جوانی خود را فراموش نموده‏اند. این نکته مهمی است که برای تربیت جوان ابتدا باید به خودمان بپردازیم; یعنی، پیش از این‏که از جوان بحث کنیم، باید بحث از خودمان کنیم. بنابر این، نکته بسیار مهم درک جوان است. دوم این‏که پس از درک جوان، اعتماد او را نیز جلب کنیم تا بفهمد پدر یا مربی او انگیزه‏ها و علایقش را می‏شناسد و به آن‏ها بها می‏دهد پس از این دو مساله، باید طرح و برنامه داشته باشیم و شیوه‏های هنری، فکری و فرهنگی را به کار ببندیم.

تربیت نیاز به الگو دارد. به نظر شما، سالم‏ترین و بهترین الگو در جامعه ما، برای جوانان چیست؟

اصولا الگو به گرایش‏ها و علاقه‏های اولیه، که به شکلی در انسان وجود دارد، مربوط می‏شود; یعنی، انسان می‏خواهد مظهر تام و کمالش را پیدا کند. به همین دلیل، ناخودآگاه به سمت آن کشیده می‏شود; این یک تحلیل روان‏شناختی ازالگو است.

نکته دیگر این‏که همه ما غیر آگاهانه تحت تاثیر الگوهای فراوانی قرار می‏گیریم. اگر ما خودمان را تحلیل کنیم، به خوبی می‏توانیم بفهمیم در دوره نوجوانی چه الگوهایی ما را به سمت‏خود برده است. در دوره جوانی و نوجوانی الگو نقش بسیار مهمی در زندگی دارد; زیرا غرایز گوناگونی در انسان وجود دارد، زمینه‏های الگوپذیری متعددی نیز در انسان هست. اما مهم این است که ما به کدام الگو جایگاه برتر بدهیم. این مساله باز می‏گردد به آن نکته که ما باید با به کار بستن شیوه‏های هنری، الگوهای معنوی را پرجاذبه کنیم. بنابراین، کاربرد هنرها و فنون در این زمینه نقش مهمی دارد.

یکی از الگوهای فوق‏العاده پرجاذبه برای جوانان، دوران دفاع هشت‏ساله است. منتهی این الگوها را کسی می‏تواند تجربه کند که در جنگ قرار گرفته باشد. یا اسوه‏های بسیار ارزشمندی مانند حضرت امام راحل رحمه الله. باید برای نسل جوانمان با شیوه‏های هنری، الگوهای اصیل گذشته را پرجاذبه کنیم.

نکته دیگری که در این‏باره مطرح است این که ادبیات و هنرهای ادبی در هدایت جوان نقش بسیاری دارد به‏خصوص در جوانانی که تحصیل می‏کنند. همه این‏ها بحث‏های نظری و کلی مساله بود. مشکلات جدی اقتصادی و مانند آن هم هست که نقش بازدارنده دارد و نمی‏توان آن‏ها را دست کم گرفت.

مدتی قبل، سفری به کرمانشاه داشتم، هم‏زمان با ایام تاسوعا و عاشورا. از قریب بیست،سی شهر عبور کردیم تا به کرمانشاه رسیدیم. به هر شهری که می‏رفتیم، دو نکته جلب نظر می‏کرد: یکی این‏که مشعل عزاداری اباعبدالله علیه السلام به این شکل عواطف، هیجانات و احساسات جوانان را به خود جذب کرده است و هر جا قدم می‏گذاری این مشعل را روشن، زنده و برافروخته می‏بینی. گذشته از آن، هر جا می‏رفتیم احساس می‏کردیم با نسل جوان مواجه هستیم. در هر صورت، مشکلات مسکن، ازدواج و شغل جوان از جمله مواردی است که اگر ما نتوانیم پاسخ‏گوی آن‏ها باشیم، هر قدر هم در این زمینه‏ها کار کنیم، ضعف کارمان مشهود است. امروز نگرانی مهم نسل جوان ما غیر از بحث ازدواج، آینده شغلی است; هر کسی باید در جوانی، دورنمای روشنی از آینده خود ببیند; زیرا تیره و تار بودن جایگاه و منزلت آینده عامل مخربی است. این از جمله بحث‏های کلان اجتماعی است; یک مساله خانوادگی و فردی نیست. بنابراین، باید سیاستمداران و سیاست‏گذاران ما به آن توجه داشته باشند ما با انبوه جوانان تحصیل‏کرده و غیر تحصیل‏کرده مواجهیم که اگر امروز آینده روشنی برایشان ترسیم نکنیم، با مشکلات روانی فراوانی رو به رو خواهند شد. ممکن است ما سال‏های بعد برای جوانان شغل ایجاد کنیم، ولی این کافی نیست. جوان باید احساس کند که آینده‏اش روشن و تامین است.

ما چگونه باید به جوانان و نوجوانان خودمان الگوهای مثبت‏بدهیم که به دنبال الگوهای منفی نروند؟

فرهنگ ما سرشار از اسوه‏ها و الگوهای مثبت است. ما برای همه مقاطع سنی و اقشار گوناگون الگو و نمونه اعلا داریم. اما باید فرهنگی را که در خانواده‏های دینی ما به صورت سنتی وجود دارد یا در حوزه‏های ما هست - که معمولا الگو را با یک بیان نوشتاری معرفی می‏کنند - متحول نماییم; باید مراکزی باشند که دایم الگوها را بازسازی کنند.

اخیرا جوان 25 ساله‏ای را دیدم که قرآن را در مدت کوتاهی به نظم درآورده بود. ترجمه منظوم قرآن کار جالبی است. اگر ما بخواهیم کسی را با قرآن آشنا کنیم یک راه، آن است که کلاس قرآن برگزار کنیم. راه دیگر آن است که قرآن منظوم را به او معرفی کنیم. قرآن منظوم کسانی را که به این نوع ترجمه گرایش دارند، جذب می‏کند.

به یاد می‏آورم یکی از استادان دانشگاه که مسؤولیتی هم دارد، در جمع تعدادی دانشگاهی و جوان غزلی خواندند که مضامین آن برگرفته از سوره ضحی بود. این‏قدر این غزل پرجاذبه بود که تصور می‏کنم جوانانی که آن‏جا بودند تا مدتی جذب مضامین آن بودند. این نمونه‏ای از تنوع شیوه‏های بیانی به شکل هنری و فنی است که متاسفانه ما در این زمینه ضعیف هستیم. یک، غزل که حاوی مضامین قرآنی باشد، نسبت‏به قرآن انس ایجاد می‏کند. ادبیات، هنر، فیلم و تئاتر، همه می‏تواند جاذبه‏دار باشد.

وقتی که حضرت اباعبدالله علیه السلام خبر شهادت را به حضرت علی‏اکبر علیه السلام دادند، سؤال کرد: آیا در آن هنگام ما برحقیم؟ حضرت امام حسین علیه السلام فرمودند: به خدا قسم، ما برحقیم. آن‏گاه حضرت علی‏اکبر علیه السلام می‏گوید: «فاذن لاابالی بالموت‏»; پس از مرگ هراسی نیست. این یک الگوی پرجاذبه و دلرباست که می‏تواند جمع زیادی از جوانان را جذب کند. اگر ما همین جمله را در قالب‏های گوناگون بریزیم و به هزار شیوه و بیان درآوریم، هر قالب آن می‏تواند جمعی را جذب کند.

این نکته را هم باید بیفزاییم که ما نباید هیچ‏وقت‏با الگوهایی که امروز جاذبه دارد، برخورد تند احساسی و بی‏مقدمه داشته باشیم; نباید با الگوهایی که مباح است - مانند الگوهای ورزشی که ممنوع هم نیست - بدون زمینه‏سازی برخورد کنیم. به عبارت دیگر، حذف یک الگو بدون دادن الگوی جذاب دیگر کار موفقی نخواهد بود.

آیا فقط کسانی که در دوره سنی خاصی قرار دارند دنیای جوان را درک می‏کنند؟

از خصوصیات و توانایی‏های انسان این است که می‏تواند علی‏رغم گذر عمر، جوانی خودش را حفظ بکند. این از توانایی‏های جالب انسان است که می‏تواند نشاط و شادابی خود را در حد بالایی حفظ کند. افراد موفقی که بتوانند نشاط و انگیزه‏های جوانی خود را حفظ کنند و تجربه و پختگی سنین بعد را نیز به آن ضمیمه کنند، معمولا انسان‏های قهرمان و بزرگی خواهند شد. البته همه در یک سطح نمی‏توانند این شور و نشاط و انگیزه جوانی را حفظ کنند، ولی انسان‏هایی مثل امام رحمه الله واقعا در هشتاد سالگی هم مانند جوان باانگیزه، علاقمند و امیدوار بودند. کمابیش همه باید این تجربه‏های جوانی را در خودشان بازسازی کنند و نگذارند فراموش شود. این یکی از شاه‏کلیدهای موفقیت در تربیت است.

با توجه به این‏که ابوی حضرتعالی، حضرت آیة‏الله اعرافی رحمه الله از جمله کسانی بودند که حتی در سنین بالا، روحیه و نشاط جوانی خود را حفظ کرده بودند، از خاطراتی که از ایشان به یاد دارید برایمان یگویید.

ایشان از چهرهایی بودند که در سن هفتاد، هشتاد سالگی هم مثل یک جوان، روحیه‏ای امیدوار، علاقه‏مند و انقلابی داشتند. یک وقتی مقام معظم رهبری فرمودند: زمانی که در ایرانشهر تبعید بودم، احساس می‏کردم که ایشان (آیة‏الله اعرافی) در همان سن هفتاد سالگی که به دیدن من آمده بود، شور و نشاط یک جوان را دارد.

الگوهای شما در دوران جوانی‏تان چه کسانی بوده‏اند؟

برای خود من در دوره نوجوانی و جوانی، الگوهایی وجود داشت که همیشه همراهم بود، اگرچه در تاسی به آن‏ها زیاد موفق نشدم. ولی به هر حال برایم پرجاذبه بود. الگوهایی مثل حضرت امام رحمه الله، علامه طباطبائی رحمه الله، مرحوم شهید مطهری رحمه الله، مرحوم شهید صدر رحمه الله و تعدادی از شخصیت‏های دیگر. این‏ها الگوهایی بودند که ناخودآگاه مرا جذب کردند. در سنین هیجده، نوزده سالگی که مقداری در درس شهید مطهری رحمه الله شرکت می‏کردم در سطح بالایی، در حال و هوای آن زمان، الگویم را در ایشان می‏دیدم و تصور می‏کنم او بیش از دیگران در زندگی من مؤثر بوده است.

بیش‏تر دانش‏پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله از طبقه جوان هستند، اولا، چه توصیه‏ای برای این دانش‏پژوهان دارید؟ ثانیا، ما چگونه می‏توانیم با به کاربردن یک شیوه جذاب، جوان‏ها را بیش‏تر به خودمان جذب کنیم؟

اولا، ما شخصیت‏های برجسته‏ای را در حوزه داریم که طلبه‏های جوان می‏توانند از میان آن‏ها، الگوهای مناسبی انتخاب کنند. ثانیا، طلبه امروز ما باید به نکاتی که در آغاز صحبت، به آن‏ها اشاره کردم بیش از همه توجه داشته باشد. باید بداند که یک جوان عادی و معمولی نیست، بلکه رسالت‏سنگینی بر دوش دارد. این را هم باید دانست که ایفای این رسالت در سختی‏های دنیای معاصر و برخوردهای فکری، که وجود دارد، کار دشواری است و البته کاری لذت‏بخش و ارزشمند. اگر طلبه ما آرمان‏خواه و ارزش‏گرا باشد و الگوهای بالایی برای خودش انتخاب کند، می‏تواند برای آینده‏اش مؤثر باشد. طلاب و فضلای جوان و متعهد باید در قبال آرمان‏ها و رسالت‏های والای خود در این عصر، احساس مسؤولیت جدی داشته باشند و خود و حوزه را آماده انجام آن رسالت‏ها و ایفای نقش فکری، اخلاقی و معنوی مؤثر متناسب با زمان و مؤثر بنمایند. تاسی به الگوهای متعالی حوزه‏های دینی و چهره‏های اندیشمند و زمان‏شناسی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی و امام خمینی‏رحمهم الله می‏تواند راهگشا باشد. طلبه جوان حوزه باید بداند آینده حوزه به عالمان روشن‏اندیش و زمان‏شناس و متخلق به اخلاق الهی نیاز دارد و برای آن هدف و آن روزگار باید آماده شود.

از این‏که وقت‏شریفتان را به این مصاحبه اختصاص دادید متشکریم، امیدواریم در فرصت‏های بعدی بتوانیم در خدمتتان برخی دیگر از مسائل جوانان را مطرح کنیم.

بنابراین، تمام تلاش مربیان و خانواده‏ها باید این باشد که تربیت را هر چه بیش‏تر تلطیف کنند تا برخورد آن با آزادی شخص و حق انتخاب و گزینش او برطرف شود. در تربیت دینی این دشواری قدری بیش‏تر می‏شود. بی سبب نیست که خود قرآن کریم عالی‏ترین مضامین عقلانی و فکری را با زیباترین شیوه‏ها بیان می‏کند.

گفت و گو با: حجة الاسلام والمسلمین علیرضا اعرافی
دوشنبه 29/4/1388 - 15:17
خانواده

سلام تبیان وتبیانی ها

 

من برگشتم

 درد دل یا گلایه

من به چند دلیل دست از مطلب نوشتن کشیدم که در اخر بهتون می گم
من در مطلب روزانه بیشتر در قسمت پزشکی سلامت مطلب می نوشتم و خواهم نوشت
و بعد از 2ماه وقتی یک مطلب را دیدم تصمیم گرفتم برگردم
و سلام به مدیر مطالب روزانه
حال دلیل رفتن ودست کشیدن از مطلب روزانه : همین طور که گفتم من در قسمت پزشکی سلامت مطلب می نوشتم و در یکی از همون روزا دیدم که مطلب من را در اول سایت زده اند و  جای تهیه کننده اسم خودشون را جا زده بودند و این خیلی من را عزیت کرد  مطلب را به زحمت می نویسی وبعد می بینی خیلی راحت مطلب را به نام خود ثبت می کردند
حال سوال من این است که کسانی مطلب مفید می نویسند با کسانی که مطلب زیاد مفید نمی نویسند باید فرقی با شد یا نه؟؟؟.... به نظر من بایید به کسانی که مطلب مفید می نویسند وزحمت میکشند یک امتیازی در نظر بگیرند تا همه به فکر ثبت مطالب مفید نوشتند بیفتند
حال دلیل برگشتند از وقتی که دیدم مطلب را با نام افراد در اول سایت میزنند خیلی خوشحال شدم و حال با شوق برگشتم
واز مدیر مطلب می خواهم جواب سوال من را بدهند با تشکر
دوستان نظر بدهید خوشحال می شوم
دوشنبه 29/4/1388 - 14:58
بیماری ها

 

 
محققان معتقدند: گرما درمانی موجب کاهش شدت درد زایمان در مرحله اول و دوم زایمان می شود.

این بررسی توسط فریبا منافی، متخصص آموزش مامایی با هدف بررسی اثر گرما درمانی بر شدت درد زایمان در زنان سخت زای مراجعه کننده به زایشگاه های دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شده است.

در این مطالعه بالینی 64 زن سخت زا به روش تصادفی در دو گروه تحت گرما درمانی و مراقبت روتین قرار گرفتند.

گروه گرمادرمانی علاوه بر مراقبت های معمول بخش، از دیلاتاسیون 4-3 سانتی متری دهانه رحم تا پایان مرحله اول زایمان از کیف آب گرم در قسمت تحتانی و در مرحله دوم در قسمت پرینه فرد برخوردار بودند.

شدت درد با استفاده از خط کش درد محاسبه شد و یافته ها آنالیز آماری شد.

یافته های بررسی حاکی است: در مقایسه دو گروه، شدت درد در گروه گرما درمانی کمتر از گروه مراقبت های معمول بود.

تسکین درد زایمان از دیرباز مورد نظر بشر بوده و گرما به عنوان یکی از روش های غیر دارویی تسکین درد، باعث کاهش شدت درد و افزایش سازگاری با درد می شود.

نتایج این بررسی در کنگره ملی سلامت خانواده ارائه شده است.
سه شنبه 29/2/1388 - 12:20
آموزش و تحقيقات

 

 
در قرن 18 با ساخت ادكلن (Eau de cologne) انقلابی در صنعت عطر سازی به وقوع پیوست. ادكلن كه در آن زمان تركیبی بود از گیاهان رزماری، نارنج و لیمو موارد استفاده فراوانی داشت.

قرن ها پیش از این، عطر به عنوان ماده ای برای خوشبو كردن محیط در مراسم مذهبی مصریان سوزانده می شد. در آن زمان استفاده از این مواد خوشبو تنها به آیین ها و تشریفات مذهبی اختصاص داشتند اما به تدریج از این مواد برای ساختن پماد جهت تسكین و درمان زخم های پوستی نیز استفاده شد.

در طول قرن هفدهم، استفاده از بوی خوش و عطر كاملا در بین مردم رایج شد. دستكش های معطر در فرانسه به بازار آمد و در سال 1656 بود كه اولین صنف سازندگان عطر تاسیس شد.

استفاده از عطر در كشور فرانسه بیش از سایر نقاط جهان به سرعت افزایش پیدا كرد.

در قرن 18 با ساخت ادكلن (Eau de cologne) انقلابی در صنعت عطر سازی به وقوع پیوست. ادكلن كه در آن زمان تركیبی بود از گیاهان رزماری، نارنج و لیمو موارد استفاده فراوانی داشت، از آنجمله می توان به استفاده از آن برای خوشبو كردن آب حمام ، خوشبو كردن نوشیدنی ها و شكر، بعنوان شستشو دهنده و خوشبو كننده دهان، جزئی از مواد سازنده پمادها و ... اشاره كرد.

برای اولین بار در قرن هجدهم، در فرانسه عطر به صورت مایعی درون بطری های شیشه ای تزیینی به بازار آمد و شیشه های عطر كم كم بین مردم محبوبیت پیدا كردند.

در قرن نوزدهم، انقلاب فرانسه ناخواسته باعث شد تا شور و شوق مردم این كشور برای استفاده از عطر كم شود. اما بعد از گذشت چند سال مردم مجددآ جرات پیدا كردند كه میل شدیدشان را برای استفاده از كالاهای لوكس، از جمله عطر ابراز كنند.

از آن زمان تا كنون بوهای جدید در شیشه های مخصوص عطر با طرح ها و بسته بندی های متنوع به بازار عرضه می شود.

كار با عطر یك حرفه قدیمی است كه نیاز به طبع لطیف و مهارت خاصی دارد. یونانی ها و رومی ها نوشیدنی های خود را با رز و بنفشه معطر می كردند. اما در هر حال تقطیر سیستماتیك عطرها در قرون وسطی به وسیله دانشمندان مسلمان صورت گرفت. تاجرهای ونیزی ادویه جات و عطرهای جمع آوری شده از كاروان های آسیایی را به وسیله كشتی ها و وسایل حمل و نقل آن زمان در سرتاسر اروپا پخش می كردند.

اسانس ها بسیار فرارند و از گل، برگ، میوه و علف ها و ریشه های گیاهی به دست آمده و در بیشتر موارد از یك قسمت خاص از گیاه به دست می آیند. به عنوان مثال از گل رز، شكوفه های نارنج، هسته بادام، برگ آویشن، پوست دارچین، چوب سندل یا سرو و میوه جوز هندی می توان نام برد. این روغن ها از سرتاسر جهان فراهم می شوند. چوب سندل كه بسیار گران نیز هست از هندوستان، گل های رز از بلغارستان، آفریقای شمالی و فرانسه و ...، نمونه محصولات حیوانی نیز مشك (مشك از غده كوچكی در نزدیك آلت تناسلی آهوی مشك زای نر) و بیدستر (بیدستر از ترشحات حیوانی شبیه به خز به دست می آید) هستند. از آن جا كه تقاضا برای مصرف عصاره ها روز به روز افزایش می یابد، برای همین عطرهای صنعتی به طور روزافزونی جای عطرهای طبیعی را می گیرند.

قبل از این كه یك عطر الكلی در شیشه بسته بندی و به بازار ارایه شود، باید مدتی نگهداری شود و این زمان به خاطر آن است كه اگر چربی و یا نوعی از مواد اولیه در عطر وجود داشته باشد، رسوب داده و جدا شود. این زمان دو ماه به طول می انجامد. عطرهای الكلی بهتر است در ظروف شیشه ای نگهداری شوند و از ورود هوا و نور در آنها جلوگیری شود.

مواد سازنده عطر
هر نوع عطر دست‌كم از سه جزء تشكیل یافته است كه فراریت و وزن ‏مولكولی آنها تا حدی باهم تفاوت دارند.

جزء اول
جزء اول كه تاپ نوت نامیده می شود، فرارترین ماده و مشخصترین بو را در دارا بوده ‏و در تولید عطر كاربرد دارد.‏

جزء دوم
جز دوم كه میدل نوت نامیده می شود، كمتر فرار است و عموما عصاره یك ‏گل (بنفشه ، یاس و غیره) است.‏

جزء سوم
آخرین جزء یا اندنوت، كمترین فراریت را دارد و معمولا یك رزین یا پلیمر مومی ‏است.‏

سیوتون، اصلی‌ترین سازنده عطر
بیشتر عطرها اجزای بسیاری دارند و از لحاظ شیمیایی غالبا مخلوطهای ‏كمپلكس هستند. با پیشرفت تجزیه مواد عطر طبیعی ، مصرف تركیبات آلی ‏سنتزی خالص كه بوی آنها همانند بوی عطر خاصی می‌باشد، بسیار ‏معمول شده است. نمونه آن سیوتون ، یك كتون حلقوی است كه از سیویت ‏بدست می‌آید. سیویت ، ماده‌ای است كه از غده‌های گربه سیویت ترشح ‏می‌شود.

گربه سیویت، حیوانی شبیه به گربه است كه در اتیوپی و افریقای ‏مركزی یافت می‌شود.‏ سیوتون در عطر سازی ارزش بسیار دارد. امروزه سیوتون بصورت سنتزی ‏موجود است. برای سنتز سیوتون ، نخست 8 ، هگزادكان ـ1 ، 16، دی ‏كربوكسیلیك اسید تهیه می‌كنند و سپس آنرا بصورت حلقه در می‌آورند. یون توریم (Th+4) كاتالیزور بسته شدن این حلقه است.

سیویت، مانند مشك، مجموعه‌ای از مواد جاذب جنسی است. این مواد ‏جاذب جنسی در عطرهای موثر با زیركی بوسیله بوهای گل و گیاهی ‏پوشانده می‌شوند. جاذبه اولیه از بوی خوش حاصل می‌شود. اما اثر ‏اساسی ناشی از سیویتون یا مشك است.‏

سایر تركیبات عطر
تركیبات دیگری كه در عطرها بكار می‌روند، شامل الكلها و استرهایی با وزن ‏مولكولی زیادند. یك نمونه ، ژرانیول (با نقطه جوش‎‎‏ 230 درجه سانتی‌گراد) یك جزء اصلی از ‏روغن ژرانیوم (شمعدانی معطر) تركیه‌ای است.‏ استرهای این الكل ، برای ساختن ماده معطر سنتزی كه بوی رز دارد، در ‏عطرسازی بكار می‌رود. مثلا استری كه از واكنش میان ژرانیول و اسید فرمیك تشكیل می‌شود، بوی رز دارد.‏

عطرها نوعا 10% تا 25% اسانس عطر و 75% تا 80% الكل و یك ثابت ‏كننده برای نگه داشتن روغن‌های اسانسی دارد. عطرها به بیشتر مواد ‏آرایشی افزوده می‌شوند تا محصول بدست آمده بوی مطلوب داشته باشند؛ ‏این مواد بوهای طبیعی و دیگر اجزایی مانند مواد جاذب جنسی را می‌‏پوشانند. آنها بعلت داشتن الكل ، خاصیت ضدعفونی و باكتری‌كشی ‏ملایمی دارند.‏

نكاتی در ارتباط با عطر و استفاده از آن
فرق بین عطر، ادو پرفوم، ادو توالت و ادو كلن در چیست؟
فرق این محصولات تنها در میزان غلظت عصاره روغنی سازنده بوهای مختلف است. بدیهی است هر قدر غلظت عصاره روغنی در یك بو بیشتر باشد، ماندگاری اش بیشتر خواهد بود.

غلیظ ترین عصاره، عطر یا perfume نام دارد با غلظتی بین 40-15% خالصترین و ماندگارترین بوهاست و در عین حال گرانترین نوع عطر است.

و بعد از آن به ترتیب، Eau de Perfume با غلظتی در حدود 15-7% رایج ترین نوع عطر است كه ماندگاری مناسبی دارد و به گرانی عطر هم نیست.
ادو توالت (Eau de Toilette) در حدود 6-1% غلظت داشته بوی ملایمی دارد كه ماندگاری زیادی هم ندارد و برای تمدید بوی آن باید چندین بار در طول روز از آن استفاده شود.

و آخر از همه ادوكلن (Eau de Cologne) است كه در واقع همان ادو توالت (Eau de Toilette) است، بویی ملایم دارد و ماندگاری اش نیز همان اندازه است.

در After Shave های مخصوص آقایان كمترین مقدار عصاره روغنی بكار می رود به همین دلیل دوام بویش از بقیه كم تر است.

چرا بعضی از بوها نسبت به بقیه ماندگاری بیشتری دارند؟
اشخاصی كه پوستی چرب دارند معمولا بوی عطرشان نسبت به افرادی كه پوست خشك دارند، ماندگاری بیشتری دارد. زیرا پوست چرب به طور طبیعی مرطوب است و رطوبت باعث نگهداری و ماندگاری بوی عطر می شود.

چه كنیم تا بوی عطرمان بیشتر بماند؟
همانطور كه گفته شد ماندگاری بوی عطر بسته به خشك یا چرب بودن پوست، اش در افراد مختلف متفاوت است. در صورت امكان در طول روز، عطر خود را تجدید كنید.

متخصصین تولید محصولات بهداشتی توصیه می كنند كه عطر را به پشت گوش ها و گردن خود بزنید و مقدار كمی را هم بر روی پوست بدنتان استفاده كنید. با این كار بوی عطر شما پخش می شود و سریع از بین نمی رود. یك اسپری كوچك روی موها باعث می شود بوی عطر شما در تمام روز باقی بماند.

چرا همه عطرها الكل دارند؟
زیرا الكل باعث می شود بو روی پوستتان نمانده و از پوست شما متصاعد شود. بدون وجود الكل در عطر، شما تنها كسی خواهید بود كه متوجه می شوید عطر زده اید.

فرق بین لوسیون و ژل After Shave چیست؟
لوسیون After Shave پوست را می سوزاند و به بسته شدن منافذ پوست بعد از اصلاح صورت كمك می كند اما ژل After Shave تنها خنك كننده و تسكین دهنده پوست صورت است.

چه كنیم كه عطرمان دیرتر فاسد شود ؟
شیشه عطر را در محل خشك، خنك و به دور از پنجره و نور خورشید نگه دارید؛ زیرا نور خورشید باعث بروز اختلالاتی در مواد تشكیل دهنده عطر شده و آن را از بین می برد. به طور كلی برای اینكه شیشه عطر عمر بیشتری داشته باشد، پیشنهاد می شود آن را همیشه درون جعبه اش نگه دارید.

چرا بوی یك نوع عطر در افراد مختلف متفاوت می باشد؟
تركیب شیمیایی بدن, رژیم غذایی و سن اشخاص بر عطری كه به پوست زده می شود تاثیر می گذارد. در ضمن, عطر دارای بسیاری از روغن های اسانس دار می باشد. برخی از روغن های اسانس دار تاثیر متفاوتی بر روی پوست اشخاص می گذارد و احتمال دارد كه برخی از آنها جذب پوست بشود. همین مساله باعث می شود تا بویی از پوست متصاعد شود و در نتیجه بوی عطر نیز متفاوت شود.

عطر را چگونه استفاده می كنند؟
در كمال تعجب مشاهده می كنیم كه بسیاری از خانمها نمی دانند كه عطر را به كجای پوست خودشان بزنند. عطر باید به نقاطی كه دارای نبض است زده بشود. در حقیقت, نقاط دارای نبض, نقاطی هستند كه فاصله رگها از سطح پوست به كمترین حد خود می رسد و در همین نقاط, رگهای خونی حرارت بیشتری از خودشان می دهند كه به صورت یك پمپ كوچك عطر عمل می كند و بوی عطر نیز بهتر متصاعد می شود. نقاط دارای نبض عبارت است از : مچ دست, پشت گوش, پشت زانوی پا و پشت آرنج دست قسمت پائین گلو . در ضمن برای اینكه بوی عطر دوام بیشتری داشته باشد, روی مچ های پا نیز زده می شود كه جریان متصاعد شدن عطر را از پائین به بالا امكان پذیر می سازد.

چرا برخی از عطرها گران قیمت هستند؟
عطرها دارای مقدار معینی از مواد تشكیل دهنده طبیعی گران قیمت هستند. برای ساختن 452 گرم روغن گل محمدی, بیش از یك تن گلبرگ گل استفاده می شود كه سه تا چهار هزار دلار هزینه در بر دارد. همین مساله درباره بسیاری از انواع روغن های اسانس دار نیز صادق است.

چه مواردی را باید در نگهداری عطر رعایت كرد؟
عطر, باید به دور از حرارت یا سرمای بیش از حد نگهداری بشود. در ضمن, در شیشه عطر باید محكم بسته شود تا از بخار شدن آن جلوگیری گردد. از قرار دادن عطر برای مدت طولانی در برابر تابش نور خورشید نیز جلوگیری بشود.

آیا عطر مصارف دیگری بجز استفاده آن روی پوست دارد؟
به هنگام استحمام, میتوان چند قطره از عطر دلخواه را در آب وان ریخت. در ضمن به هنگام شستشوی لباس های زیر نیز می توان چند قطره از عطر دلخواه را به آب شستشو ریخت یا آن را روی گل های مصنوعی اسپری كرد.

مواد دافع بو
حدود 2 میلیون غده عرق بر سطح بدن دست اندركار تنظیم دمای بدن ‏هستند. این غده‌ها با ترشح آب كه تبخیر آن اثر خنك كنندگی دارد، دمای بدن ‏را تنظیم می‌كنند. از این تبخیر ، اجزای جامدی به جای می‌ماند كه عمدتا ‏سدیم كلرید و مقادیر كمتری پروتئین و دیگر مواد مركب آلی است. ‏بوی بدن بیشتر از آمینها و مواد حاصل از هیدرولیز روغنهای چرب (اسیدهای ‏چرب ، آكرولیین و غیره) است كه از بدن و از رشد باكتریایی در باقیمانده ‏حاصل از غده‌های عرق گسیل می یابند. برای آنكه بدن انسان وظایف خود را ‏به خوبی انجام دهد، عمل تعریق هم امری عادی و هم ضروری است. خود ‏عرق كاملا بی بو است، اما محصولات تجزیه باكتریایی چنین نیستند.‏

انواع مواد دافع بو
مواد دافع بو از سه نوع عمده هستند: یك نوع آنها ، بطور مستقیم تعرق را می‌خشكاند یا بعنوان مواد ‏منقبض‌كننده عمل می‌كنند. نوع دیگر آنها كه بو دارند و بوی عرق را می‌پوشانند.

نوع سوم آنها كه تركیبات بودار را با واكنش شیمیایی برطرف می‌كنند. از جمله موادی كه بعنوان قابض عمل می‌كنند، آلومینیم سولفات ‏آبپوشیده ، كلرید آلومینیم آبپوشیده (‏O‏2‏H‏6 . 3‏AlCl‏) ، آلومینیم كلروهیدرات ( در ‏واقع آلومینیم هیدروكسی كلرید ) و الكلها هستند. ‏

مواد بی‌بو كننده
از جمله مواد مركبی كه بعنوان عوامل بی‌بو كننده عمل می‌كنند، روی ‏پروكسید، روغن‌های اسانسی و عطرها و انواعی از مواد ضد عفونی كننده ‏ملایم هستند. روی پروكسید، مواد مركب بودار را با اكسید كردن آمین‌ها و ‏تركیبات اسیدهای چرب بر طرف می‌كند. روغن‌های اسانسی، عطرها یا ‏بوها را جذب می‌كنند یا آنها را می‌پوشانند و ضدعفونی كننده‌ها معمولا ‏عوامل اكسید كننده یا كاهنده‌ای هستند كه باكتریهای ایجاد كننده‌ بو را ‏می‌كشند.‏

عطر درمانی چیست؟
در واقع این روش درمانی جزقدیمی ترین درمان هاست. گفته شده كه به طور سنتی مصریان از روغن‌های خوشبو برای ماساژودرمان بیماری‌های گوناگون نیز استفاده می‌‌كردند. در دوران شیوع طاعون بسیاری از افرادجهت جلوگیری از انتشار این بیماری روغن‌های معطررا می‌‌سوزاندند زیرا اعتقاد داشتند كه بوی خوش، طاعون را ریشه كن می‌‌كند.

این روش از دو طریق عمل می كند :
روش مستقیم-
تحریك كننده های اعصاب بویایی در واقع بوهایی هستند كه كه می توانند از طریق دستگاه عصبی سبب تحریك شدن و در نتیجه فعال شدن غدد درون ریز شوند كه این عمل باعث می شود كه پیك های شیمیایی-عصبی مانند آذرنالین و ایندورفین و... كه نقش زیادی در تنظیم تعادل بدن دارند ساخته شوند و در نتیجه تعادل در بدن ما ایجاد می شود و عدم تعادل ها از بین می رود

روش غیر مستقیم-
با استنشاق یك بو مركز حافظه ی بویایی فرد فعال شده . در این قسمت هربو، همراه با حس ما نسبت به آن بو ذخیره شده (اغلب حالتی كه اولین بار با احساس یك عطر به ما دست داده) . وجود چنین مركزی در مغز سبب می شود كه یك بو به نظر ما خوب و دیگری بد باشد.

بعد از فعال شدن این بخش و به دنبال آن، دستگاه لیمبیك پیك های شیمیایی آزاد می كند و شما احساسی را پیدا می كنید كه اولین بار با رتماس با این بو پیدا كرده بودید و در نتیجه ما احساس خوب و یا بد خواهیم داشت و اگر ما برای درمان از مواد معطری استفاده كنیم كه حالتی خوب در بیمار ایجاد كند می تواند سبب درمان شود. به طور كلی این درمان روانشناسی و درمان فیزیكی را تواما دارد و با كمك به بدن و ذهن به درمان بیماران كمك می كند.

چگونه از این روش استفاده می شود؟
به این روش، بهبود با لذت نیز می توان گفت. زمان خاصی برای استفاده از این درمان بیان نشده و عطرهای مورد استفاده را میتوان به صورت اسپری در محیط زندگی فرد بیمار پخش كرد.

برای مثال چند عطر و موارد استفاده آن را معرفی می كنیم:

اسانس رز:
این اسانس یكی از اسانس هایی است كه به سختی بدست می آید زیرا كه به طور مثال 6 تن گلبرگ رز تنها 1 كیلوگرم اسانس یا روغن معطر می دهد. با الكل یا حلال ها، عصاره گیری می شود واین روش دو مزیت دارد یكی اینكه روش ارزانی است و دوما اینكه به بوی گلبرگ تازه نزدیك تر خواهد بود.

از بوی رز در روان درمانی ها استفاده می شود زیرا كه حس هارمونی و امنیت در بدنمان ایجاد می كند و به ما كمك می كند تا به غرورمان مسلط شویم. انرژی دوست داشتن در فكر و فعالیت هایمان ایجاد می كند و در كل به قلب ما انرژی تازه می بخشد.

از سقط جنین ها جلوگیری می كند، گرفتگی های عضلات و خونریزی ها را متوقف می كند، مشكلات قائدگی و یائسگی را حل می كند و بهترین حمابت كننده ی روانی در دوران حاملگی است كه بسیار بهتر از حمابت كننده های فیزیكی عمل می كند.

اسانس لیمو ترش:
این عطر از پوست لیمو ترش بدست می آید .و سبب بهبود قدرت تمركز در افراد و نیرو بخشیدن به فعالیت های ذهنی وتحریكات عصبی می شود.

عطر لیمو ترش عطر قابل توصیه برای محیط های كار است زیراكه جو محیط كار را آرام می كند و باعث می شود كه از اشتباهات انسانی پیشگیری شودهمچنین خستگی ، تنبلی و استرس را از بین می برد و ایجاد ارتباط را در محیط كار آسان تر می كند.

مانند دیگر اعضای خانواده مركبات، لیمو ترش در ضد عفونی كردن محیط قدرتمند است و در درمان كم خونی، اسهال، فشا رخون بالا، كلسترول بالا، رماتیسم، بی اشتهایی، سردرد ، خارش و آسم موثر است

اسانس وانیل:
این اسانس از دانه های گیاهی كه در ماداگاسكار و اندونزی رشد می كند گرفته می شود خاصیت درمانی برای پوست دارد به همین دلیل در ساخت وسایل آرایشی از آن استفاده می شود.

از نظرروانشناسی داروی ضد افسردگی است زیراكه با بوییدن عطرآن احساس آرامش در افراد ایجادمی شود.

همچنین از نظر فیزیكی نیز فوایدی را به همراه دارد كه می تواناز آنها خاصیت ضد درد بودن را نام برد .

بررسیها نشان می دهد، بوییدن رایحه درخت سدر، گل رز، یاسمن و چوب صندل برای رفع پرخاشگری و ستیزه جویی مناسب است.

انواع مختلف رایحه درمانی به شرح زیر است:

كمك به افزایش حافظه: انواع مركبات، ریحان، نعناع، پونه وحشی، فلفل قرمز و چوب سر

درمان سردرد: بابونه رومی، انوع اسطوخودوس و رز

رفع اختلالات خلق و خوی: ریحان، شمعدانی، گل طاووسی، یاسمن، كاكائو، بابونه رومی، نرگس، انواع رز و اسطوخودوس

رفع استرس و اضطراب: پونه كوهی، انواع بابونه، چوب رز، درخت سدر، دارچین، چوب صندل، یاسمن، لانگ ای لانگ و عطر بركاموت

ضعف مدیریتی و عدم توانایی در انجام كارها: پونه، رزماری، بادرنجبویه، انواع نعناع و زنجبیل

درمان كمرویی: روغن یاس، بهارنارنج و مرزنگوش

شك و تردید: لیمو، گریپ فروت، انواع نعناع و چوب سرو

رفع استرس و كابوس شبانه: بابونه رومی، اسطوخودوس، انواع رز، چوب صندل و بهارنارنج

درمان وسواس: بابونه رومی، بهارنارنج و زنبق

كاهش علایم افسردگی: بابونه رومی، ریحان، شمعدانی، گریپ فروت، انواع اسطوخودوس، ملیسا و بهارنارنج

كاهش حواس پرتی: عطر لیمو، ریحان و ملیسا

رفع افسردگی پس از زایمان: رز، چوب صندل و بهارنارنج

چه عطری برای چه فصلی مناسب است؟

در میان رایحه ها بیش از هر چیز رایحه پرتقال، بهارنارنج، درخت كاج، چوب صندل و نعناع به دلیل خنك بودن، حس تازگی به به انسان منتقل می كنند و برای تابستان پیشنهاد می شود.

با اینكه بر روی شیشه عطر و ادوكلنها هیچ اثری از نوع تركیبات معطر آن دیده نمی شود، ولی شناسایی ویژگیهای روغنهای معطر كمك بزرگی به خرید عطر متناسب با سلیقه فرد می كند. به نظر می رسد این موضوع برای آنان كه هنوز نمی دانند چه عطری مناسب دوستان و اطرافیانشان است، بسیار جالب باشد.

رز: به طور كلی افرادی كه این رایحه را می پسندند، بسیار عاشق پیشه بوده و از حس زنانگی بالایی برخوردارند.

زنبق: رایحه ای جادو كننده كه نماد پاكدامنی و عفاف است. افرادی كه رایحه زنبق را می پسندند، افرادی جرأتمند محسوب می شوند.

یاسمن: بوی یاسمن مناسب افرادی است كه از اعتماد به نفس بالا برخوردارند و البته بر عكس علاقه مندان به «رز» كه بیشتر تمایل به احساسات زنانه را از خود نشان می دهند، دوستداران رایحه یاسمن تمایلات مردانه دارند و این را از نحوه آرایش مو، لباس پوشیدن و طرز گفتارشان می توان فهمید. حتم داشته باشید بیشتر آدمهای با اراده عطری با رایحه یاسمن را انتخاب می كنند.

میخك: بویی تند و تیز دارد؛ مثل ادویه و جزو رایحه های «spicg» شمرده می شود.

ریحان: بوی گرم دارد و به یادآوری خاطرات كمك می كند و باعث هماهنگی بین روح و جسم می شود، به همین دلیل صلح و آرامش را به ارمغان می آورد.

چوب صندل: رایحه شیرین دارد و مورد توجه آقایان بوده و باعث تعادل بین روح و جسم می شود و به كنترل هیجانات درونی نیز كمك می كند.

نعناع: بوی خنك و تر و تازه نعناع باعث جلای مغز می شود. بسیار پرطراوت برای آدمهای عصبی و گرمایی است. برای آدمهایی كه حواس پرت هستند جزو بهترین داروهای «آروماتراپی» محسوب می شود.

ملیسای هندی: عطری بسیار خنك كه رایحه لیمو نیز در آن استشمام می شود. به درمان اختلالات عصبی كمك می كند و از تنش و افسردگی می كاهد. ملیسای هندی عطری خنك در تابستان بویژه برای آنهایی است كه رانندگی می كنند یا پشت میز می نشینند.

مشك: رایحه ای كه بیشتر در ادوكلنها یافت می شود و حس اعتماد به نفس را تقویت می كند.

كندر: بویی گرم و شیرین دارد و نقش فراوانی در آرام سازی مغز ایفا می كند. كندر بهترین رایحه ای است كه در زمان مراقبه و مدیتیشن پیشنهاد می شود.

چند نكته درباره خرید عطر

خرید «عطر» به دلیل هزینه نسبتاً سنگینی كه در بردارد برای همه مقدور نیست در حالی كه نوع ملایمتر و كم دوامتر آن با نامهای اسپری و ادوكلن به بهای ارزانتری به فروش می رسد.

استفاده از ادوكلن و اسپری برای روز، بویژه روزهای گرم بهتر است؛ زیرا عطر ملایمتری دارد. اسپری را از نوع عطری كه انتخاب كرده اید، می توانید تهیه كنید؛ چون از هر نوع اسانس عطر، اسپری آن هم موجود است.

نكته ای كه لازم به یادآوری است، اینكه عطر را نباید به دلیل گرانتر بودن یا مد روز بودن و یا تازگی نوع آن انتخاب كرد، چون عطر به هیچ یك از این مسائل ارتباطی ندارد و تنها چیزی كه در انتخاب آن مهم است و باید مورد توجه قرار گیرد، نوع پوست شما می باشد؛ زیرا یك نوع عطر روی پوستهای مختلف، بوهای متفاوتی دارد.
بنابراین به جای اینكه ببینیم دیگران از چه عطرهایی استفاده می كنند و یا گرانترین و تازه ترین عطری كه به بازار آمده، كدام است، بهتر است عطر را روی پوستمان آزمایش كنیم تا بتوانیم درباره آن داوری درستی داشته باشیم. برای آزمایش و انتخاب عطر، مقدار كمی از آن را روی مچ دست در ناحیه نبض بمالید، چند لحظه صبر كنید و سپس آن را ببویید، در آن زمان می توانید تصمیم بگیرید. اگر بوی عطر با پوستتان هماهنگ است، ولی می خواهید ملایمتر و یا ارزانتر باشد، اسانس، اسپری یا ادوكلن آن را تهیه و استفاده كنید.

انواع عطر

عطرهای سرد

این قبیل عطرها معمولاً بوی تمیزی، جوانی، و انرژی می دهند. درون مایه رایحه این قبیل عطرها بوی اقیانوس ها را در ذهن زنده می كند. در اسم چنین عطرهایی اغلب نام "آب " ، "یخ " ، "باران " ، و یا "خنك " به كار می رود و معمولاً در شیشه های آبی تولید شده و جعبه های بسته بندی آنها نیز به رنگ آبی انتخاب می شوند. خانواده این قبیل عطرها بیشتر برای خانم های فعال و ورزش دوست پیشنهاد می شود. از مشهورترین انواع این عطرها می توان به موارد زیر اشاره كرد:
Issey Miyake L"Eau de Issey
Bulgari Blu Notte
Marc Jacobs Rain
Giorgio Armani Acqua di Gio
Davidoff Cool Wate

عطرهای میوه ای

رایحه این نوع عطرها در لطافت و انرژی كمی شبیه به رایحه عطرهای خنك است با این تفاوت كه قدری شیرینی نیز در آن احساس می شود. درون مایه اصلی این قبیل عطرها معمولاً دربردارنده رایحه مركبات است مانند لیمو، پرتقال، و گریپ فرود. البته برخی از انواع عطرهایی كه در این گروه جای می گیرند بوی سیب، انگور، گیلاس، هلو، و تمشك می دهند. خانم هایی كه این قبیل بوها را دوست دارند معمولاً خوش بین و خوش مشرب بوده، و به راحتی می توانند با دیگران ارتباط برقرار كنند. از جمله معروف ترین عطرهای میوه ای كه این روزها از طرفدارهای زیادی برخوردار هستند عبارتند از:
Fresh Sugar
Acqua di Parma Colonia,
L.A.M.B. by Gwen Stefani
Cartier Eau de Cartier

عطرهای گلی

خیلی راحت می توانید بوی این قبیل عطرها را تشخیص دهید. بوی یك یا دو گل در آنها به راحتی قابل تشخیص است. درون مایه اصلی این نوع عطرها دربردارنده رایحه گل های مختلفی نظیر: رز، یاسمن، یاس، و مریم است. این قبیل عطرها مختص خانم های رمانتیك با روحیه زنانه است. اغلب خانم ها نسبت به این نوع عطرها علاقه خاصی دارند و می توان گفت كه این گروه از جمله محبوب ترین عطرهای انتخابی توسط بانوان است. از جمله معروف ترین عطرهایی این گروه نیز میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
Dior J"Adore
Stella McCartney Stella
Yves Saint Laurent Baby Doll
Salvatore Ferragamo Incanto Charms

عطرهای خوراكی

این قبیل عطرها بوی مواد غذایی می دهند. این گروه نسبت به گروه های دیگر قدمت كمتری دارد و تازه چند سال است كه به بازار عرضه می شود. درون مایه اصلی بوی این عطرها، رایحه شكلات و وانیل را در بر دارد. این قبیل عطرها معمولاً برای خانم های خونگرم، مهربان و خانواده دوست پیشنهاد می شود. چند نمونه از محبوب ترین عطرهای خوراكی عبارتند از:
Aquolina Chocolovers
Thierry Mugler Angel
Britney Spears Fantasy
Comptoir Sud Pacifique Vanille Abricot

عطرهای شرقی

این قبیل عطرها دارای رایحه ای گرم، تند و معطر هستند. درون مایه ی اصلی این عطرها بوی دارچین و عنبر می دهد. این قبیل عطرها معمولاً مورد انتخاب خانم هایی قرار می گیرند كه در عین سادگی بسیار اصیل می باشند، فریبنده و جذاب هستند، تمایل به نمایش دادن خود دارند و بدشان نمی آید كه مركز توجه جمع قرار بگیرند. از جمله معروف ترین عطرهایی كه می توان در این گروه جای داد می توان به موارد زیر اشاره كرد:
Yves Saint Laurent Opium
Guerlain Shalimar
Calvin Klein Obsession

عطرهای چوبی

این عطرها هم مانند عطرهای شرقی بوی تندی دارند اما قدری ملایم تر، دلپذیر تز و جاافتاده تر هستند. درون مایه بوی این عطرها رایحه چوب، خزه، صندل، سدر، و نعناع را در بر دارد. عطرهایی كه در این گروه جای می گیرند می توانند اغلب هم مورد استفاده خانم ها قرار بگیرند و هم آقایون. خانم هایی كه تمایل به استفاده از عطرهای با رایحه چوب دارند عموماً سرزنده، آزاد منش، و خاكی هستند. از جمله محبوب ترین عطرهای چوبی كه در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از:
Gucci Rush
Fendi Palazzo
Miss Boucheron

عطرهای زمستانی

گاهی اوقات زمستان می تواند خشن و بی رحم باشد و به پوست شما آسیب وارد كرده و سلامت كلی بدنتان را با مشكل مواجه سازد. خوب می توانیم به راحتی و با استفاده از عطرهای مخصوص زمستان با رایحه های تر و تازه هم خودمان را خوشبو كنیم و هم كاری كنیم تا بدنمان احساس گرمای بیشتری كند. اسپری و عطرهای مختلفی را می توان در زمستان استفاده كرد اما بهتر است هر عطری را كه انتخاب می كنید از زیر گروه عطرهای چوبی باشد و بوی درخت سرو در خود داشته باشد. بوی چوبی كه در این نوع عطرها احساس می شود سبب می شود كه گرمای بیشتری را احساس كنید و دمای بدن به طور نرمال بالاتر برود.

عطرهای گرم

این عطرها آنقدر خوشبو هستند كه مطمئنم شما حاضرید تشك برقی خودتان را بدهید تا فقط چند قطره از این عطر را به شما بدهند.
سه شنبه 29/2/1388 - 12:15
بیماری ها

 

 
مدت زیادی است كه تصور می‌شود ماساژ بدن بعد از ورزش می‌تواند تاثیر مفید و مطلوبی روی سیستم گردش خون بر جای بگذارد اما محققان به تازگی ادعا كرده‌اند كه این فقط یك تصور غلط و غیر واقعی است.

پژوهشگران دانشگاه كوئین می‌گویند: تصور تاثیر ماساژ بعد از ورزش در بهبود گردش خون در ماهیچه‌ها و كمك به خنثی كردن اسید لاكتیك و سایر فرآورده‌های پس مانده در بدن، یك تصور اشتباه و خیالی بیش نیست.

پروفسور مایكل، تشاكوفسكی استاد تحقیقات كینسیولوژی و بهداشت در این دانشگاه خاطرنشان كرد: بر اساس یك باور عمومی نحوه ماساژ دادن پس از ورزش می‌تواند اثرات مفیدی بر جای بگذارد. بعلاوه این باور تنها مربوط به مردم عادی نمی‌شود بلكه وقتی از تمام متخصصان و كارشناسان فیزیوتراپی در این باره سوال كرده‌ام تمام آنها در پاسخ به چگونگی تاثیر ماساژ می‌گویند كه این كار جریان خون را در ماهیچه‌ها بهبود می‌بخشد و به خروج اسید لاكتیك در ماهیچه‌ها كمك می‌كند. اما در تحقیق جدیدی كه ما انجام داده‌ایم برای اولین بار این باور به چالش كشیده شد و اعتبار این شیوه تحت آزمایش و بررسی قرار گرفت.

پروفسور تشاكوفسكی می‌گوید: هرچند متخصصان و موسسات بسیاری این ایده را قبول دارند و حمایت می‌كنند اما باید دانست كه حتی هیچ تحقیق علمی وجود ندارد كه آن را تایید كند.

این پروفسور به همراه دستیار خود تصمیم گرفتند: این تئوری آزمایش نشده را مورد مطالعه قرار دهند و لازم به ذكر است كه نتایج بررسی‌های آنها نشان داد ماساژ دادن در واقع جریان خون را در ماهیچه‌ها پس از ورزش تخریب می‌كند و بنابراین می‌تواند خارج شدن اسید لاكتیك از ماهیچه‌ها را نیز دچار اختلال كند.

شرح این مطالعه در كنفرانس سالانه كالج آمریكایی «طب ورزش» در واشنگتن ارائه شد.
سه شنبه 29/2/1388 - 12:6
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته