• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1412
تعداد نظرات : 428
زمان آخرین مطلب : 5517روز قبل
ادبی هنری

با ترشرویی به میان مردم رفتن ، تنها از بیماران ساخته است .  اُرد بزرگ


عقل بی عاطفه خطرناک است و عاطفه بدون عقل قابل اعتماد نیست، آدم کامل آنست که هم عقل دارد و هم عاطفه . ویلیام تن


افزونی دانش گذشته، افزونی تاریخ انسان را پژمرده خواهد ساخت و بزدل. در حالیکه انسان  باید قادر باشد گذ شته را در خد مت حال دربیاورد. البته اگر بتوانیم خوب یاد بگیریم که تاریخ را وسیله ای برای زندگانی قرار دهیم  . فردریش نیچه


آن که پند پذیر نیست ، در حال افتادن در چاله سستی و زبونی است . اُرد بزرگ


رابطه قلبی دو دوست نیاز به بیان الفاظ و عبارات ندارد . جبران خلیل جبران


تو، جدا از دیگران نیستی ، قضاوت در مورد کارهای خوب دیگران هم دست کمی از قضاوت در مورد کارهای بدشان ندارد. وین دایر


 برنامه ریزی، آوردن زمان آینده به حال است تا بتوانید اکنون برای آن کاری انجام دهیم. آلن لاکیس


جمال اگرچه مایۀ شرافت است ولی مقرون به هزاران شر و آفت است . شوپنهاور

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:38
ادبی هنری

عشق هميشگي است اين ما هستيم كه ناپايداريم ،عشق متعهد است مردم عهد شكن، عشق هميشه قابل اعتماد است اما مردم نيستند.  لئوبوسكاليا


چشمه ساری که خود را در اعماق درون شما پنهان ساخته است ، روزی قد خواهد کشید و فوران خواهد کرد و با ترنم و نغمه راه دریا را درپیش خواهد گرفت . جبران خلیل جبران


به من بگو قبل از آمدن به این دنیا کجا بودی؟ تا بگویم بعد از مرگ کجا می‌روی . شوپنهاور


هیچ گاه از داشتن دشمن نترس ، از انجام ندادن درست آرمان های خویش بترس . اُرد بزرگ


 انسان هر قدر بیشتر بداند به همان اندازه نقطه های استتار بدست می آورد . ل – فوئر باخ


از دانش آموختن هیچ زمان غافل ممان ، گرچه در این راه رنجها کشی ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد . بزرگمهر


خردمند آن نیست که چون در کاری می‌افتد بکوشد تا از آن کار بیرون آید، خردمند آنست که بکوشد در کاری نیفتد . نصیحه الملوک

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:35
ادبی هنری

خوارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیر دست فرمانروایی می کند . اُرد بزرگ


چرخهای سنگین و زنگ زدۀ زندگی با دستهای نامرئی امید می چرخد . ناصرالدّین صلب الزمانی


اگر مشکلی داری، به دلیل طرز فکر توست و تنها راهی که می  توانی مشکلات را برای همیشه حل کنی، این است که طرز فکرت را تغییر دهی. وین دایر


فرودستان ، در بهترین هنگامه هم ، بهانه های فراوان ، برای انجام ندادن کار های خویش دارند . اُرد بزرگ


طلوع و غروب عشق ، خود را به وسیلۀ درد تنهایی و جدایی محسوس می سازد . لابرویر


در زندگی ثروت حقیقی مهربانی است ، و بینوایی حقیقی خودخواهی . وینه

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:33
ادبی هنری

گریه چرا ؟ فتح را آرزو کنید. استفن گرین


داروهای تلخ را با روپوش شیرین می پوشانیم چرا حقیقت و اخلاق را نیز با لباسهای زیبا نپوشانیم ؟ . شامفورت


اگر می خواهی بزرگ شوی ، از کردار نیک دیگران فراوان یاد کن . اُرد بزرگ


از فلاسفه می خواهم که به دنبال حقیقت نروند چون حقیقت نیاز به پشتیبان ندارد . فردریش نیچه


 اراده ی مرد عامل خوشبختی اوست. شچدرین

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:32
ادبی هنری

ناتوان است. هر اعتقاد به صحت و درستي هر چيز ضرورتاً نادرست است. چون جهان حقيقي وجود ندارد. والاترين ارزش‌ها خودشان را نابود مي‌كنند و هدفي در كار نيست، چرا كه هيچ وقت پاسخي نمي یابند . فردریش نیچه


این کودکان فرزندان شما نی اند ، آنان پسران و دختران اشتیاق حیاتند و هم از برای او .از شما گذر کنند و به دنیا سفر کنند ، لیکن از شما نیایند . همراهی تان کنند ، اما از شما نباشند. جبران خلیل جبران


گاهي بي رنگي از هر رنگي زيباتر و مفيدتر است. شاتو بريان


هرگز به کودکانتان نگویید پیشه آینده اش چه باشد همواره به او ادب و ستایش به دیگران را آموزش دهید چون با داشتن این ویژگیها همیشه او نگار مردم و شما در نیکبختی خواهید بود و اگر اینگونه نباشد هیچ پیشه ای نمی تواند به او و شما بزرگواری بخشد . اُرد بزرگ

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:30
ادبی هنری

اول اندیشه، وانگهی گفتار . لائوسته


اولین درسی که والدین باید به فرزندان خود بیاموزند، صداقت است. شوپنهاور


 اگر سخن چون نقره است، خاموشی چون زر پربهاست. لقمان

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:29
ادبی هنری

از ابرانسان است كه انسان هاي برتر دلگرمی و شجاعت مي گیرند  . فردریش نیچه

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:27
ادبی هنری

کدامین ثروت است که محفوظ بدارید تا ابد؟
آنچه امروز شما راست ، یک روز به دیگری سپرده شود.
پس امروز به دست خویش عطا کنید ، باشد که شهد گوارای سخاوت ، نصیب شما گردد ، نه مرده ریگی وارثانتان. جبران خلیل جبران

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:25
خواستگاری و نامزدی

روز قيامت شده بود و نوبت رسيدگي به حساب او شد.
مسير زندگيش رو بر مبناي عبور از صراط مستقيم نشونش دادن ، يك چيزي شبيه شكل سمت چپ بود.
خوب بود لااقل اول و آخرش رو در مسير حق قدم برداشته بود ؛ ولي وسطش خرابكاري كرده بود.
آره موقع جواني اون اتفاق افتاده بود.
از راه مستقيمي كه خدا توقع داشت لغزش كرده بود ولي چند مدت بعد توبه كرده بود و دوباره به راه راست برگشته بود.
با خودش گفت بازم بد نيست بالاخره عاقبت به خير شدم.
بعد خدا بهش يه چيز ديگه رو نشون داد.
مسير رشد كمالات اون فرد و تقديرات الهي رقم خورده براي اون و بهره مندي از خير در طول زندگيش!
يه چيزي شبيه شكل سمت راست.
ديد تا يك موقعي سرعت عجيبي در كسب فضائل داشت ولي از يك برحه به بعد ديگه از تقديرات آنچنان خوب خبري نبود و يك مسير عادي رو برايش مقدر كردند.
ناراحت شد و از علتش پرسيد.
جواب گرفت كه تو معصيت كردي و مسير زندگيت رو خودت تغيير دادي هرچند كه بعدش توبه كردي و نذاشتي كار خرابتر بشه.
آري دوستان عزيز
حضرت زهرا (س) اينو فرمودند كه هر بنده اي كه معصيت خدا بكنه خدا هم مقدراتش رو براي اون فرد سخت و بي بركت ميكنه.
شخص مثال ما توبه كرد ولي فقط تونست با توبه اسم اون كناهشو از توي پرونده اعمالش حذف كنه ولي نميشود تغييري كه با گناهان در مسير زندگي ايجاد ميشه رو به سادگي جبران كرد.
نميشه !
يك اشتباه اسمش خطاست و فقط يك بار پيش مياد كه آدمي از دستش در ميره و خدا هم قول داده كه خطاها رو خيلي راحت ناديده بگيره .
ولي
اصرار بر خطا ديگه اسمش گناه است و ميتونه علاوه بر دور كردن ما از صراط مستقيم مقدرات زندگيمون رو هم دستخوش تغييرات بزرگ كنه همونطور كه هممون هم ميدونيم گندم از گندم برويد جو ز جو .
اين حديث زيبا هم از امام جواد (ع) نقل شده كه جاش همينجاست كه براتون بنويسم:
بنده مومن به 3 چيز نياز دارد:
1-توفيق الهي [كه بدون اون فرصت انجام هيچ خيري پيش نمياد]
2-موعظه گري در وجود خود شخص [كه اگر كسي خودش نتونه خودشو از انجام گناه حفظ كنه و فقط با نگهداري ديگران موفق بشه مطمئنا در مقابل طوفان حوادث و امتحانهاي الهي شكست ميخوره]
3-قبول كردن نصيحت خيرخواهانه اطرافيان [كه اينم نياز به توضيح نداره بسكه واضحه چون به قول بزرگمهر ،همه چيز را همگان ميدانند ؛ پس يكي ازراه هاي هدايت خدا براي ما تذكر اطرافيانمونه وقتي كه خودمون حواسمون نيست يا نميدونيم و فرستنده اين نصيحت خود خداست در حقيقت ]
پس بيشتر قدر نزديكي دلهامون به خدا رو بدونيم و سعي كنيم بيشتر طبق توقع خدامون زندگي كنيم يا تفريح يا كار يا...........

چهارشنبه 3/5/1386 - 16:21
محبت و عاطفه
فرزند امير المؤمنين،برادر سيد الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسين«ع»در روز=عاشورا .عباس در لغت،به معناى شير بيشه،شيرى كه شيران از او بگريزند است.مادرش«فاطمه كلابيه»بود كه بعدها با كنيه«ام البنين»شهرت يافت.على«ع»پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنين ازدواج كرد.عباس،ثمره اين ازدواج بود.ولادتش را درشعبان سال 26 هجرى در مدينه نوشته‏اند و بزرگترين فرزند ام البنين بود و اين چهارفرزند رشيد،همه در كربلا در ركاب امام حسين«ع»به شهادت رسيدند.وقتى امير المؤمنين شهيد شد،عباس چهارده ساله بود و در كربلا 34 سال داشت.كنيه‏اش «ابو الفضل»و«ابو فاضل»بود و از معروفترين لقبهايش،قمر بنى هاشم،سقاء،صاحب لواء الحسين،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوايج و...است.

عباس با لبابه،دختر عبيد الله بن عباس(پسر عموى پدرش)ازدواج كرد و از اين ازدواج،دو پسر به نامهاى عبيد الله و فضل يافت.بعضى دو پسر ديگر براى او به نامهاى محمد و قاسم ذكر كرده‏اند.

آن حضرت،قامتى رشيد،چهره‏اى زيبا و شجاعتى كم نظير داشت و به خاطر سيماى جذابش او را«قمر بنى هاشم»مى‏گفتند.در حادثه كربلا،سمت پرچمدارى سپاه حسين«ع»و سقايى خيمه‏هاى اطفال و اهل بيت امام را داشت و در ركاب برادر،غير از تهيه آب،نگهبانى خيمه‏ها و امور مربوط به آسايش و امنيت خاندان حسين«ع»نير بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسايش و امنيت داشتند.

روز عاشورا،سه برادر ديگر عباس پيش از او به شهادت رسيدند.وقتى علمدار كربلا از امام حسين«ع»اذن ميدان طلبيد حضرت از او خواست كه براى كودكان تشنه و خيمه‏هاى بى‏آب،آب تهيه كند.ابو الفضل«ع»به فرات رفت و مشك آب را پر كرد و در بازگشت به خيمه‏ها با سپاه دشمن كه فرات را در محاصره داشتند درگير شد و دستهايش قطع گرديد و به شهادت رسيد.البته پيش از آن نيز چندين نوبت.همركاب با سيد الشهدا به ميدان رفته و با سپاه يزيد جنگيده بود .عباس،مظهر ايثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسين«ع»آب نخورد و خطاب به خويش چنين گفت:

يا نفس من بعد الحسين هونى‏

و بعده لا كنت ان تكونى‏

هذا الحسين وارد المنون‏

و تشربين بارد المعين‏

تالله ما هذا فعال دينى‏

و سوگند ياد كرد كه آب ننوشد. وقتى دست راستش قطع شد،اين رجز را مى‏خواند :

و الله ان قطعتموا يمينى‏

انى احامى ابدا عن دينى‏

و عن امام صادق اليقين‏

نجل النبى الطاهر الأمين‏

و چون دست چپش قطع شد،چنين گفت:

يا نفس لا تخشى من الكفار

و ابشرى برحمة الجبار

مع النبى السيد المختار

قد قطعوا ببغيهم يسارى‏

فاصلهم يا رب حر النار

شهادت عباس،براى امام حسين بسيار ناگوار و شكننده بود.جمله پر سوز امام،وقتى كه به بالين عباس رسيد،اين بود:«الآن انكسر ظهرى و قلت حيلتى و شمت بى عدوى». و پيكرش،كنار«نهر علقمه»ماند و سيد الشهدا به سوى خيمه آمد و شهادت او را به اهل بيت خبر داد.هنگام دفن شهداى كربلا نيز،در همان محل دفن شد.از اين رو امروز حرم ابا الفضل«ع»با حرم سيد الشهدا فاصله دارد.

مقام والاى عباس بن على«ع»بسيار است.تعابير بلندى كه در زيارتنامه اوست،گوياى آن است .اين زيارت كه از قول حضرت صادق«ع»روايت شده،از جمله چنين دارد:

«السلام عليك ايها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله و لأمير المؤمنين و الحسن و الحسين ...

اشهد الله انك مضيت على ما مضى به البدريون و المجاهدون فى سبيل الله المناصحون فى جهاد اعدائه المبالغون فى نصرة اوليائه الذابون عن أحبائه... كه تأييد و تأكيدى بر مقام عبوديت و صلاح و طاعت او و نيز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و ياوران اولياء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد«ع»نيز سيماى درخشان عباس بن على را اينگونه ترسيم فرموده است:«رحم الله عمى العباس فلقد آثر و ابلى و فدا اخاه بنفسه حتى قطعت يداه فابدله الله عز و جل بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة فى الجنة كما جعل جعفر بن ابى طالب.و ان للعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة».كه در آن نيز مقام ايثار،گذشت،فداكارى،جانبازى،قطع شدن دستانش و يافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طيار و فرشتگان مطرح است و اينكه:عمويم عباس،نزد خداى متعال،مقامى دارد كه روز قيامت،همه شهيدان به آن غبطه مى‏خورند و رشك مى‏برند.

عباس يعنى تا شهادت يكه تازى‏

عباس يعنى عشق،يعنى پاكبازى‏

عباس يعنى با شهيدان همنوازى‏

عباس يعنى يك نيستان تكنوازى‏

عباس يعنى رنگ سرخ پرچم عشق‏

يعنى مسير سبز پر پيچ و خم عشق‏

جوشيدن بحر وفا،معناى عباس‏

لب تشنه رفتن تا خدا،معناى عباس

در زيارت ناحيه مقدسه نيز از زبان حضرت مهدى«ع»به او اينگونه سلام داده شده است:«السلام على ابى الفضل العباس بن امير المؤمنين،المواسى اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه،الفادى له،الواقى الساعى اليه بمائه،المقطوعة يداه...»

كربلا كعبه عشق است و من اندر احرام‏

شد در اين قبله عشاق،دو تا تقصيرم‏

دست من خورد به آبى كه نصيب تو نشد

چشم من داد از آن آب روان تصويرم‏

بايد اين ديده و اين دست دهم قربانى‏

تا كه تكميل شود حج من و تقديرم
چهارشنبه 3/5/1386 - 16:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته