• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 976
تعداد نظرات : 130
زمان آخرین مطلب : 4928روز قبل
دعا و زیارت
امام حسین (ع) : از نشانه های قبولی بنده در پیشگاه خداوندی آن است كه همنشینی خردمندان گزیند و از نشانه های جهل و نادانی ، گلاویز شدن با برادران دینی است و از نشانه های عالم آن است كه گفتار خود را خوب بسنجد و بررسی نماید و از حقایق علوم و فنون نظری آگاه باشد.من دلائل علامات القبول ألجلوس إلی أهل العقول . و من علامات أسباب الجهل ألمماراة لغیر أهل الكفر، و من دلائل العالم إنتقاده لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر.بحار الانوار، ج 78، ص 119
سه شنبه 30/4/1388 - 21:23
دعا و زیارت

امام حسین (ع) :

 هر كس نزد ما آید، حداقل یكی از این چهار خصلت را خواهد یافت : برهانی متین می شنود، از قضاوتی عادلانه برخوردار می گردد، با برادری سودمند و پرفایده روبرو خواهد شد و ثواب همنشینی با علما هم خواهد برد.

من أتانا لم یعدم خصلة من أربع : آیة محكمة و قضیة عادلة، و أخا مستفادا، و مجالسة العلماء...

بحار الانوار، ج 44، ص 195

سه شنبه 30/4/1388 - 21:23
دعا و زیارت
  حضرت امام حسین (ع)إن قوما عبدوا الله رغبة فتلك عبادة التجار، و إن قوما عبدوا الله رهبة فتلك عبادة العبید، و إن قوما عبدوا الله شكرا فتلك عبادة الأحرار و هی أفضل العبادة. بحار الانوار، ج 78، ص 117
سه شنبه 30/4/1388 - 21:22
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 هر كس ما را برای خدا دوست بدارد، روز قیامت ما و او همراه یكدیگر این طور بر پیامبران وارد خواهیم شد، و انگشتان خود را جفت كرده ، اشاره فرمود و هر كس كه برای دنیا ما را دوست داشته باشد، تنها در این دنیا است كه خوب و بد با هم می باشند.

من أحبنا لله وردنا نحن و ایاه علی نبینا (ص ) هكذا و ضم أصبعیه و من أحبنا للدنیا فإن الدنیا تسع البر و الفاجر.

بحار الانوار، ج 27، ص 84

سه شنبه 30/4/1388 - 21:20
دعا و زیارت
  .

امام حسین (ع) :

 در كاری كه از طاقتت برون است ، خویشتن را به زحمت نینداز .

لا تتكلف ما لا تطیق .

اعیان الشیعه ، ج 1، ص 621

سه شنبه 30/4/1388 - 21:19
دعا و زیارت
 

سقای تشنه

  

سقاى تشنه! فاصله‏اى نیست تا فرات

 

تا دست‏هاى تو به زمین دل نداده است

خورشد پشت تشنگى‏ات ایستاده است

 

ظهر است ... وقت العطش آسمان كم است

این دشت كوفه خیز پر از ابن ملجم است

 

ظهر است ... پلك‏هاى زمین گرم خواب نیست

در دست‏هاى مشك تو یك قطره آب نیست

 

آه از نگاه دشت عطش شعله مى‏كشد

هفت آسمان و خط به خطش شعله مى‏كشد

 

انگار روى شانه ات آوار مى‏شود

چشمى كه محو دست علمدار مى‏شود

 

فرصت كم است ... در غم آب است‏خیمه‏ها

یا سوگوار آه رباب است‏خیمه‏ها

 

برخیز! نهر علقمه بى‏تاب دست توست

این خاك العطش‏زده سیراب دست توست

 

این خاك تیره مدفن گیسوى اشك‏هاست

حسى غریب، در دل بانوى اشك‏هاست

 

هر سو نگاه ملتهبى مى‏دود به دشت

تا ساربان قافله سوسوى اشك هاست

 

آنجا كه كاروان عطش خیمه كرده است

جاى نزول معجزه‏اى روى اشك‏هاست

 

گهواره خالى است، و خون مى‏چكد به دشت

در خیمه‏هاى تشنه، هیاهوى اشك‏هاست

 

حالا فرات از همه كس سوگوارتر

جارى به سمت دشت فراسوى اشك‏هاست

 

فرصت كم است، دست تو جارى‏ست تا فرات

سقاى تشنه! فاصله‏اى نیست تا فرات

 

برخیز! مشك حادثه بى‏تاب مى‏شود

از شرم چشم‏هات، زمین آب مى‏شود

 

آتش گرفته ... در تب و تاب است‏خیمه‏ها

لب تشنه دمیدن آب است‏خیمه ها

 

پلكى بزن ... غریبه‏اى از راه مى‏رسد

از پشت درب سوخته، آن ماه مى‏رسد

 

بوى بهشت مى‏رسد، اینجاست گوییا

از خیمه آمده‏ست، و تنهاست گوییا

 

از یاس‏هاى چهره نیلى‏نشان او

پیداست اینكه حضرت زهراست گوییا

 

دریا به زخم سینه او تكیه داده است

گاهى پى‏اش دویده و گاه ایستاده است

 

این دشت را قدم به قدم بوسه مى‏زند

بر مشك تشنه، دست و علم بوسه مى‏زند
سه شنبه 30/4/1388 - 21:18
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :

 اگر شناختن و ارج نهادن به حقوق برادران دینی نمی بود، مردم در برابر تمامی گناهانشان عقوبت می شدند، ولی خداوند به پاس حق شناسی افرادی فرموده است : "هر مصیبتی كه به سرتان آید، در اثر اعمال خودتان است و خداوند از بسیاری از گناهان شما در می گذرد".

و لولا معرفة حقوق الإخوان ، ما عرف من السیئات شیء إلا عوقب علی جمیعها لكن الله عز و جل یقول : "و ما أصابكم من مصیبة فبما كسبت أیدیكم و یعفو عن كثیر".

بحار الانوار، ج 75، ص 415

سه شنبه 30/4/1388 - 21:17
دعا و زیارت
 

این مردان پاک بودند که در صحنه ی کربلا به دست یزید و یزیدیان خون پاکشان ریخته شد و مردم این را از چه می فهمند ؟ از رفتار زینب ........

سه شنبه 30/4/1388 - 21:17
دعا و زیارت

امام حسین (ع) :

 مردی به حضرتش گفت : یا ابن رسول الله من شیعه شما هستم ! حضرت فرمود: ای مرد از خدا بترس و ادعا مكن چیزی را كه خداوند تكذیب نماید و بر ادعایت گناهكارت شمارد. شیعیان ما كسانی خواهند بود كه قلبشان پاكیزه از غل و غش و خیانت باشد، لكن تو می توانی ادعا كنی كه از علاقه مندان و دوستداران ما هستی .

قال له رجل للحسین بن علی (ع ): یا ابن رسول الله أنا من شیعتكم . و قال (ع ): إتق الله و لا تدعین شیئا، یقول الله تعالی لك كذبت و فجرت فی دعواك ، إن شیعتنا من سلمت قلوبهم من كل غش و غل و دغل ، و لكن قل أنا من موالیكم و محبیكم .

بحار الانوار، ج 68، ص 156

سه شنبه 30/4/1388 - 21:16
دعا و زیارت

امام حسین (ع) :

 برادران چهارگونه هستند: برادری كه هم در فكر توست و هم در فكر خویشتن ، برادری كه در دوستی با تو تنها در فكر توست ، برادری كه همیشه در فكر زیان رساندن به تو است ، برادری كه نه در فكر سود خویشتن و نه در فكر سود تو است . از حضرتش تفسیر این مطلب را خواستند. در پاسخ فرمودند: اما آن برادر كه هم در فكر خویشتن و هم در فكر تو است ، برادری است كه در دوستیش با تو كاری می كند كه دوستی همیشه برقرار باشد و رشته برادری بریده نشود، این برادر هم به سود خود كار كرده ، هم به سود تو كار می كند، زیرا اگر برادری تمام و كمال باشد، هر دو طرف زندگی خوشی را در كنار هم خواهند گذراند، ولی اگر برادری دارای تناقض باشد، هر دو از هم سرد خواهند شد و برادری به هم می خورد. اما آن برادری كه تنها در فكر سود رساندن به تو است ، این شخص در دوستی تو از حالت طمع به حالت علاقه و محبت رسیده ، به هنگامی كه با تو از در دوستی وارد می شود، طمع دنیایی نسبت به تو ندارد و نسبت به تو از هیچ چیز خود دریغ نخواهد داشت . اما آن برادر كه همیشه در فكر زیان رساندن به تو است ، دشمنی است كه در لباس دوستی همیشه در كمین تو است تا در فرصتی تو را هدف قرار دهد، و با زبردستی اغراض پلید خود را از تو پنهان می سازد، در میان مردم به تو دروغها می بندد و با نظر حسادت به تو می نگرد، پس لعنت خدای یكتا بر او باد. اما آن برادری كه نه به حال خویشتن سودمند است و نه به حال تو، كسی است كه خداوند او را سر تا پا حماقت آفریده ، تا می توانی از چنین دوستان ابلهی فاصله بگیر، زیرا این گونه افراد همیشه در فكر برتری جویی بر تو هستند و از راه حرص و بخل در طلب چیزهایی كه تو داری می باشند.

خوان أربعة: فأخ لك و له ، و أخ لك ، و أخ علیك ، و أخ لا لك و لا له . فسئل عن معنی ذلك ؟ فقال (ع ): الأخ الذی هو لك و له ، فهو الأخ الذی یطلب بإخائه بقاء الإخاء و لا یطلب بإخائه موت الإخاء فهذا لك و له ، لأنه إذا تم الإخاء طابت حیاتهما جمیعا، و إذا دخل الإخاء فی حال التناقض بطل جمیعا. و الأخ الذی هو لك ، فهو الأخ الذی قد خرج بنفسه عن حال الطمع إلی حال الرغبة، فلم یطمع فی الدنیا إذا رغب فی الإخاء، فهذا موفر علیك بكلیتة. و الأخ الذی هو علیك ، فهو الأخ الذی یتربص بك الدوائر و یغشی السرائر و یكذب علیك بین العشائر و ینظر فی وجهك نظر الحاسد، فعلیه لعنة الواحد. و الأخ الذی لا لك و لا له فهو الذی قد ملأه الله حمقا فأبعده سحقا، فتراه یؤثر نفسه علیك و یطلب شحا ما لدیك .

بحار الانوار، ج 78، ص 119

سه شنبه 30/4/1388 - 21:16
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته