• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 639
تعداد نظرات : 863
زمان آخرین مطلب : 5433روز قبل
موبایل
بهترین  انتی  ویروس/با سلام
دوستان عزیز بهترین آنتی ویروس برای کاربران خانگی در حال حاضر node 32 می باشد که قابلیت آپدیت شدن را دارا باشد.
پنج شنبه 22/12/1387 - 12:37
موبایل
دوستان  زیاد   ی درخواست کرده  بودند که وبلاگ  رو  به  سایت  تبدیل  کنند.روش/شما میبایست به سایت هایی که با مضمون FREE DOMAIN هستند مراجعه کنید و در آنجا بلاگ خود را با پسوندی که آنها به شما میدهند ثبت نمایید.

پنج شنبه 22/12/1387 - 12:35
کامپیوتر و اینترنت
روشن کردن کامپیوتر در زمان دلخواه :
وارد محیط setup شوید.
بعد بدنبال گزینه Power Management Setup بگردید.
حالا گزینه PWron/Resume by alarm را پیدا کنید.
گزینه فوق را از حالت غیر فعال به فعال تغییر دهید.
حالا گزینه date alarm در زیر فعال شده و می توانید تاریخ خود را ثبت کنید.
زمان را می توانید با گزینه Time alarm ثبت نمایید.
با فشردن کلید F10 و ذخیره اطلاعات و تغییرات کامپیوتر خود را خاموش کنید و فقط سیم برق کامپیوتر به پریز باشد حال در تاریخ و تایم مورد نظر شما کامپیوتر بصورت اتوماتیک روشن می شود.

روشن کردن کامپیوتر توسط موس یا کیبورد:

ابتدا به قسمت setup سیستم خود رفته و وارد power management setup شوید سپس بر رویpower on by mouse یا power on by keyboard اینتر کنید و در قسمت موس Double click را فعال کنید ودر قسمت keyboard باید password را فعال کنید.

اکنون شما میتوانید سیستم خود را با دو بار کلیک موس یا از طریق یک کلید کیبورد(به دلخواه) روشن کنید
.
روشن کردن کامپیوتر با صفحه کلید
ابتدا کامپیوتر را Restart کرده و چندین بار کلید Delete را فشار داده تا به محیط Setup بروید.
سپس گزینه Intergrated Peripherals را انتخاب کنید و در صفحه باز شده گزینه Keyboard Power on را انتخاب کنید که شامل گزینه های زیر می باشد و به ترتیب آنها را توضیح می دهیم:
1- گزینه Password : با انتخاب این گزینه می توان پسوردی را وارد نمود و از طریق پسورد کامپیوتر را روشن کرد اگر این گزینه را انتخاب کنیم باید بعد از آن گزینه KB Power On Password را انتخاب وپسورد مورد نظر را وارد کرد و سپس آن را تائید نمود.
2- گزینه Any Key : با انتخاب این گزینه با هر کلید صفحه کلید می توان کامپیوتر را روشن نمود.
3- گزینه Disabled : با انتخاب این میتوان گزینه روشن شدن کامپیوتر را توسط صفحه کلید غیره فعال نمود.
4. گزینه Key Board 98 : این گزینه مخصوص صفحه کلید های قدیمی است. پس از انتخاب یکی از گزینه های بالا کلید F10 را فشار داده وتغیرات اعمال شده را با زدن کلید Y وسپس کلید Enter آن را تائید می کنیم .
لازم به ذکر است که با برداشتن جامپر Power روی کیس می توان فقط توسط صفحه کلید کامپیوتر را روشن نمود.
      نطرتون  یادتوننره
پنج شنبه 22/12/1387 - 12:30
دعا و زیارت

یکی از کارهایی که دشمنان  با آن مخالفت کرده و علیه آن کارشکنی می نمودند ، مساله جانشینی آن حضرت بوده است . آنان با یکدیگر هم پیمان شدند تا امامت علی  را نپذیرند و بدان تن ندهند . با وجود آنکه پیامبر  آنان را به همراهی با لشکر اسامه بن زید فرمان داده بود – تا هنگام وفات آن حضرت در مدینه نباشند – لیکن عایشه آنها را از حال پیامبر  خبر دار کرد و آنها از نیمه راه بازگشتند و با تدبیر عایشه ، ابوبکر در محراب پیامبر  برای اقمه نماز صبح ایستاد و این در حالی بود که پیامبر از شدت بیماری در مسجد حاضر نشده بودند . لیکن بلال بی درنگ آن حضرت را با خبر ساخت و پیامبر با زحمت بسیار و با تکیه بر بازوان علی  و فضل بن عباس وضو گرفت . پیامبر  را درحالی به مسجد آوردند که پاهای مبارکشان روی زمین کشیده می شد . پیامبر  به جلو ابوبکر آمد و نماز او را شکست و خود به صورت نشسته نماز خواندند و صحابه به ایشان اقتدا کردند .


هنگامی که آنحضرت  به خانه بازگشت ، آنان را احضار نموده و بر کارشان توبیخ نمودند و سپس – در اثر بیماری و خستگی – از هوش رفتند .






 


شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید خطبه 156-9/179 و در چاپ مصر 2/485
صحیح بخاری : 1/92
صحیح مسلم : 2/23
سنن ابن ماجه : باب ما جاء فی صلات رسول الله
مسند احمد : 6/210و224
طبقات ابن سعد : 3/179

انساب الاشراف : 1/557


 

چهارشنبه 21/12/1387 - 22:4
خاطرات و روز نوشت
از  لطف  دوستان تبیانی  نهایت  تشکر  دارم درپناه حق  باشید.در  ضمن  در  این مبحث   بیشترین  تعداد   مقاله  های  مذهبی  در  هر  زمینه  می  باد.  در  این میان  از  لطف دوست  خوبم  با نام   ویران  تشکر  مینمایم.
چهارشنبه 21/12/1387 - 22:3
موبایل
 
چت  روم   به نظر  شما    خوبه  یا نه  به نظر  من بدیش   خیلی  بیشتر  از  خوبیشه  خیلی    بی  معنی  البته  استفاده ی     بیهودش.  میری  دوستو    پیدا  میکنی حالا اگه  شخصیت   پسر  یا   دختر  بودنشن می دونی .حال به  فرض  این که پیدا  کردی  حالا   وارد  مرحله  جدیدی  میشی   اعتیاد  به  چت  دور  شدن از  محیط  خانواده   افت  در    مراحل  مختلف  زندگی  دوستان   چیه  واقعا   حیف  ادمی  نیست وقت  گراتبهاش   رو   صرف  یه نفر  کنه  که اخرش  چی   بشه.   وقتی  که  بسیاری  هستند  استفاده  کردند  و حالا   این چنین  افرادی  را  اصلا  ادم حساب نمی  کنند.برین  فکر  کنید  اگه پسری  میخوای دوست  پسر  پیدا کنید  یعنی تومحلنون پسر  پیدانمیشه  اگه  پسری  می  خوای  دوست   دختر  داشته  باشی    به نظر  من  برو10  دقیقه   فکر کن ما   همانیم  که خود خواسته ایم.
چهارشنبه 21/12/1387 - 22:0
کامپیوتر و اینترنت
Control Panel
پانل كنترل از طریق منوی Start و كلیك بر روی عنوان Control panel قابل دسترسی است و آیكونهایی را به نمایش در می آورد كه به كمك آنها قادر خواهید بود بسیاری از تنظیمات ویندوز و سخت افزارهای نصب شده در كامپیوترتان را مدیریت كنید و در صورت نصب كردن نرم افزار آنها را كنترل نمایید .
در سمت چپ پانل كنترل دو زیر عنوان وجود دارد كه به كمك اولین زیر عنوان خواهید توانست به نمایش كلاسیك ( ویندوز 98 ، me و 95 ) بروید و برای بازگشت به نمای كلی یا Category view كه خاص ویندوز XP می باشد بار دیگر بر روی آن كلیك كنید . در زیر عنوان هم می توانید به گزینه های به روز كردن ویندوز و استفاده از Help and support در حوزه ی پانل كنترل دست یابید .
در این قسمت كلیه ی آیكونهای قید شده در پانل كنترل را مورد بررسی قرار می دهیم .
چهارشنبه 21/12/1387 - 18:10
دعا و زیارت
 
راز اشک برای سیدالشهدا (ع)
 
روز اول محرم، وجود مبارک امام هشتم بسیار غمگین بود. ابن شبیب به خدمت حضرت مشرف شد، دید حضرت بسیار غمگین است. عرض کرد: چرا غمگین هستید؟ فرمود: امروز اول محرم است. تو اگر بخواهی گریه کنی، اگر می خواهی برای چیزی گریه کنی، بر ابی عبدالله گریه کن! برای اینکه او که رفت، نگذاشتند جامعه ما طعم عدالت را بچشد، طعم عقل را بچشد... سالار شهیدان را مظلومانه شهید کردند...
ایام متعلق به این خاندان و عرض ادب کردن به اینها برای خود ما فضیلت است. چون گریه کردن ما را مسلح می کند. شما در دعای کمیل می خوانید که گریه سلاح مؤمن است، اسلحه مؤمن است. اگر کسی اهل جهاد بود، خواست مبارزه کند، با دست خالی که نمی تواند بجنگد. اگر خواست با دشمن بجنگد، سلاح او تفنگ است، گلوله است و... اگر هم خواست با غرور و منیت و خودخواهی و نفس اماره بجنگد، این در دعای کمیل آمده است:و سلاحه البکاء (1).
این گریه خالصانه به درگاه خدای سبحان، آدم را مسلح می کند. یعنی آدم را از غرور، از تعدی، از ظلم و از خودبینی نجات می دهد، از احسن اثاثاً و رءیا (2) نجات می دهد، ازطمع نجات می دهد. حالا گریه خاضعانه در عبادت و غیرعبادت یک اثر دارد، گریه برای سالار شهیدان یک اثر دارد. این گریه ما را به ولایت نزدیک می کند، به امامت نزدیک می کند، به علاقه به آنها نزدیک می کند...
 
انسان اهل گریه، رقیق القلب است؛ قسیّ القلب نیست. این که گفتند به مجالس حسین بن علی شرکت کنید؛ برای اینکه جامعه، بهترین راه زندگی اش همین است. آنهائی که با این معارف رابطه ای ندارند، بالاخره همیشه در زحمت اند. درباره خود سیدالشهداء، حسین بن علی بن ابیطالب (سلام الله علیه) گفتند: انبیای الهی گریه کردند، وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و سلم) گریه کرد. فاطمه زهرا و علی بن ابیطالب (علیهما آلاف التحیّه و الثناء) گریه کردند...
 
خیمه ها را علم کنید!
وجود مبارک ابی عبدالله گفت: اینجا کجاست؟ اسامی این سرزمین را گفتند؛ نینوا و غاضریّه و امثال ذلک را گفتند، بعد گفتند: کربلاست، که حضرت فرمود: اینجا باید بارانداز کنیم. هاهنا مناخ رکابنا، هاهنا مذبح اطفالنا، هاهنا مقتل رجالنا (3).
اینجاست؛ بچه هایمان را ذبح می کنند، مردانمان را می کشند، فرزندان ما را به اسارت می برند، همین جاست. این را وجود مبارک ابی عبدالله از امیرالمؤمنین و از آباء کرامش شنیده بود؛ بیست سال قبل از جریان کربلا، امیرالمؤمنین وقتی از جنگ صفین برمی گشت، به این سرزمین که رسید از اسب پیاده شد؛ خاک را گرفت، بو کرد، دو رکعت نماز خواند، بعد فرمود: هاهنا،هاهنا. همین جاست، همین جاست... به حضرت عرض کردند: چی اینجاست؟ فرمود: هاهنا مصارع عشاق (4). اینجا عاشقانی می آرمند.
حسین بن علی هم که دوم محرم وارد شد، فرمود: هاهنا، هاهنا. همین جاست، همین جاست. اینجا شهید می شوند، اینجا ذبح می شوند. اینجا سر می برند، اینجا اسیر می گیرند. اینجاست! فرمود: پیاده شوید! پیاده شدند؛ وقتی خواستند خیمه ها را علم بکنند، حضرت دستور داد خیام زن و بچه در وسط باشد. خیام بنی هاشم که محرم اند، اطراف خیام زن و بچه باشد؛ خیام اصحاب که به منزله پاسدار و نگهبانان اینها هستند، اطراف خیام بنی هاشم باشد؛ که با نامحرم ها هیچ رابطه ای نداشته باشند. این صحنه در روز دوم محرم، اتفاق افتاد.
شب عاشورا که شد، عصر تاسوعا فرمود: همین نقشه و همین سامانه باشد، منتها اینها را جمع تر کنید. این طنابها را به هم محکم گره بزنید؛ خیام بچه ها در وسط، خیام بنی هاشم اطراف، خیام اصحاب اطراف؛ اما فاصله کمتر، این طنابها به هم گره بخورد، که در این تاخت و تازها این خیمه ها نیافتد. اطراف خیام را گودال بکنید- این چون جائی که نهر روان دائمی است، اطرافش نی روئیده می شود- فرمود: این نی ها را بیاورید، در این گودالها بریزید، آتش بزنید که فردا از پشت خیام کسی حمله نکند!
این دستور را در شب عاشورا داد. فقط یک طرف جلوی خیام باز بود که این رزمنده ها به میدان می رفتند، و اجسادشان را هم از همین راه به خیمه دار الحرب می آوردند. بقیه راهها بسته بود؛ یعنی پشت اش گودال آتش بود...
همین بود که وقتی عصر عاشورا به خیام حمله کردند، به زین العابدین (سلام الله علیه) گفتند: اینها دارند می آیند، بچه ها چه کنند؟ فرمود: فرار کنند، کسی در خیمه نباشد؛ عرض کرد: راه نیست!! اینها از چه راه فرار کنند؟! تنها راهی که این خیام با میدان دارد، همین راه روبروست. اطرافش گودالی بودکه آتش زدند که مبادا دشمن ها از پشت سر حمله کنند...
 
حکمت عاطفه نبوی
مکرر نقل کردند که وجود مبارک رسول الله«ص» در حالات گوناگون گاهی لبان مطهر ابی عبدالله را می بوسید، گاهی زیر گلوی حضرت را می بوسید. گاهی دکمه های ابی عبدالله را باز می کرد، از زیر گلو تا سینه را مکرر می بوسید. مردم نمی فهمیدند برای چه وجود مبارک پیغمبر این کارها را می کند! و با سایر بچه ها اینطور عطوفانه رفتار نمی کرد...
یک وقتی خون چشمان مطهر ابی عبدالله را گرفت و دید سینه مطهرش سنگین شده؛ فرمود: کیستی؟ جای بلندی نشسته ای! این جائی که تو الان پا گذاشتی، مکرر پیغمبر بوسید... آن روز فهمیدند چرا وجود مبارک پیغمبر اینقدر لبان حسین را می بوسید، گلوی حسین را می بوسید، سینه حسین را می بوسید. آن نقاط یا جای تیر شد یا جای سنگ یا جای نشستن شمر؛ والشّمر جالس علی صدره (5)...
 



 


 (1) مفاتیح الجنان. دعای کمیل
(2) مریم.47
(3) بحارالأنوار.ج44.ص383
(4) بحارالأنوار.ج14.ص 592
(5) بحارالأنوار.ج89.ص 223
 



 


منبع: کیهان

¤ تلفیقی از سخنرانی آیت الله جوادی آملی، حسینیه هدایت آمل 11 بهمن 1348 و سخنرانی در حسینیه ارشاد آمل روزهای اول و دوم بهمن 1358

چهارشنبه 21/12/1387 - 18:9
دعا و زیارت

دردناکترین مصیبت حضرت حجت(عج)
 
در واقعه حادثه خونبار کربلا مصائب بسیاری بر سالار شهیدان و اهل بیت ایشان وارد آمد که هر یک از دیگری دردناک تر است. اما در این میان مصیبت اسارت اهل بیت از همه سخت تر است.
حاج ملا سلطان علی روضه خوان تبریزی که از جمله عباد و زهاد بود، نقل کرد:
در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیة الله ارواحنا فداه مشرف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده است که می فرمایید: «فلأ ندبنک صباحاً و مساءً و لأ بکین علیک بدل الدموع دماً»، صحیح است؟
فرمودند: بلی صحیح است. عرض کردم: آن مصیبتی که در آن به جای اشک خون گریه می کنید، کدام است؟ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است؟ فرمودند: نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.
گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس است؟
فرمود: نه؛ بلکه اگر حضرت عباس علیه السلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.
عرض کردم: لابد مصیبت حضرت سید الشهداء علیه السلام است.
فرمود: نه، حضرت سید الشهداء علیه السلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می کرد.
عرض کردم: پس این کدام مصیبت است که من نمی دانم؟ فرمودند: «آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها السلام است.»
چهارشنبه 21/12/1387 - 18:8
دعا و زیارت
 
این غبار اسب حسین (ع) است
 سیدمهدی شجاعی
 
از شکاف این خیمه ها نگاه کن! این غبار اسب حسین (ع) است که بی تاب به سوی این دو جنازه پیش می تازد. این شاهین که بی قرار از آسمان اسب فرود می آید و دو بالش را بستر این دو سرو می کند، حسین (ع) است.
فردا اول ماه محرم و آغاز سال 1429 هجری قمری است. در دهه نخست این ماه و ایام عزاداری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) قطعاتی از سیدمهدی شجاعی که پیشتر توسط موسسه همشهری و با عنوان «ادب در کربلا» به چاپ رسیده، تقدیم خوانندگان می شود.
اگر نهایت زن بودن و اوج مقام زن نیل به مرتبه مردانگی بود، می گفتیم زینب (س) اوج مردانگی است؛ اما چنین نیست. آسمان پرواز این دو متفاوت است. تضاد نیست رقابت نیست، تفاوت است.
چنین نیست که عالم زن، عالمی باشد پایین تر از عالم مرد و اوجش تازه ابتدای مردانگی باشد. عالم زنان نیز چون عالم مردان، آسمانی دارد، خورشیدی، ماهی و ستارگانی. خورشید این آسمان بی تردید زهرا (س) است.
و ماه این آسمان زینب (س) است که پس از به قتلگاه افتادن خورشید، در آسمان تیره جهان درخشید تا مسیر، بی جهت و طریق، تاریک و راه، بی رهرو نماند.
بیان شخصیت او دفتری می طلبد به وسعت گیتی و مرکبی به میزان دریا. اما اینجا تنها یک «ادب» از آداب کربلای او مورد اشارت است.
مادری اوج مقام زنانگی است و زینب، سدره نشین مرتبه مادری است.
زینب (س) دو فرزند داشته به نام «عون» و «محمد» که هر دو را به میدان کربلا آورده است. این اگرچه ایثار تمامی دارایی زینب (س) است اما همه مسئله این نیست. زینب (س) در عاشورا مادر همه جوانان است و تیمارگر تمامی مجروحان و غمخوار همه کشتگان.
وقتی علی اکبر (ع) از اسب به زمین می غلتد، این زینب (س) است که جامه می درد و روی می خراشد و با فریاد «مادر ! مادر !» خود را بر جنازه او می افکند و اشک مادرانه می افشاند.
وقتی سر و روی قاسم دلاور - فرزند حسن (ع) - با خاک آشنا می شود، اولین سایه مهری که بر بالای خویش گسترده می بیند، مهربانی زینب (س) است با نوای آرامش بخش: مادرم! عزیزم! فرزندم!
و اولین زلال کوثری که با گونه خویش می چشد، اشک حیات آفرین زینب (س) است با ترانه و ترنم: پسرم! نازنینم! پاره جگرم!
و نه فقط علی اکبر و قاسم، که علی اصغر و عبدالله و هر جوان و نوجوان و کودکی که در خاک عاشورا به خون می غلتد، زینب (س) را مادرانه بالای سر خویش می بیند. آخرین ره توشه مهر را برای سفر از او می ستاند.
اکنون دو جوان، دو سرو، دو صنوبر، دو ماهی بر خاک می تپند اما حضور هیچ دست مادرانه ای را حس نمی کنند که از این سو به آن سویشان کند، غبار از چشمانشان بسترد و خون از چهره هایشان کنار بزند.
شگفتا! زینب (س) حاضر، زینب ناظر، زینب مادر کجاست؟ مگر ندیده است فرو افتادن این دو نخل را؟ چرا مادری نمی کند؟ چرا رخ نمی نماید؟ چرا چهره نشان نمی دهد؟
مگر کیستند این دو جوان؟ مگر صحابی نیستند؟ مگر هاشمی نیستند؟ پس کجایی زینب؟!
- این هر دو جوان من اند؛ عون و محمد من اند؛ دو هدیه ناقابل اند به پیشگاه برادر، به درگاه امام، امام برادر. آدم هدیه را که به رخ نمی کشد؛ به دنبال قربانی ناقابلش که ضجه و مویه نمی کند. من مادر همه هستم.
شرط ادب نیست به دنبال این دو پیشکش کوچک، دل برادر را سوزاندن و اندوه او را برانگیختن. نه، شرط ادب نیست حضور یافتن و از حال و روز قربانی خود پرسیدن.
عجبا! ادب هنوز با کلاس درس تو فاصله دارد. تو عالی ترین مربی ادبی و فرهنگ ادب، واژه هایش را زینب! از تو وام می گیرد.
تو نیامدی اما ببین! از شکاف این خیمه ها نگاه کن! این غبار اسب حسین (ع) است که بی تاب به سوی این دو جنازه پیش می تازد. این شاهین که بی قرار از آسمان اسب فرود می آید و دو بالش را بستر این دو سرو می کند، حسین (ع) است.
ببین! هدیه هایت را چگونه در آغوش می فشرد، ببین! چگونه با اشکهایش غبار از چهره جوانانت می شوید.
این ترنم لطیف و پدرانه حسین را حتما در گوش جوانانت می شنوی که: «پسرم! عزیزم! دردانه ام! پاره جگرم!»
 


چهارشنبه 21/12/1387 - 18:7
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته