• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 994
تعداد نظرات : 248
زمان آخرین مطلب : 5060روز قبل
خواستگاری و نامزدی
بسیاری از مردم اصلاً به این مطلب توجهی ندارند که به چه چیزهایی فکر می کنند. شاید کمی عجیب به نظر برسد، اما می توانم بیشتر برایتان توضیح دهم. اکثریت قریب به اتفاق مردم معمولاً نمی دانند که در ذهنشان چه می گذرد و از این مهمتر حتی نمی دانند که این افکار چه تاثیری می توانند بر روی آنها و محیط اطرافشان داشته باشد.

زمانی من هم یک چنین فردی بودم. نمی دانستم که به هر چیزی که فکر می کنم بر روی من تاثیر گذار خواهد بود، اما به کمک دوستان و کتاب هایی که خواندم از جمله "کتاب اسرار" نوشته دیپاک کوپرا، "قدرت لحظه حال" نوشته اکهارت تال، و همچنین بر اساس تحقیقات مختلفی که در زمینه رابطه میان عصب شناسی و زبان داشتم به این نتیجه رسیدم که افکار افراد از نیروی خارق العاده ای برخوردار هستند.

اندیشه چیست:
افکار نشان می دهند شما چه فردی هستید
نماینده احساسات درونی شما هستند
زاییده تخیلات ذهنیتان می باشند
بازتاب دهنده ضمیر ناخودآگاه شما هستند
زبان گذشته شما می باشند

زمانی که چیزی را با هشیاری احساس کنیم، ذهن ما آنرا به قطعات معنا دار زبانی تبدیل می کند که می توان به این قطعات عبارت اندیشه را اطلاق کرد. این قطعات زبانی در ذهن ما شناور می شوند و با واژه فکر ما آنها را برچسب دار می کنیم.

این افکاری که در ذهن ما بوجود می آیند، از ادراک ما در گذشته نشات می گیرند. برای خود تعابیر مختلفی از واژه های متفاوت را در ذهن قائل می شویم، با حواس خود مطالب مختلف را درک کرده و به ذهن می فرستیم، آموزش های فرهنگی و برنامه ریزی های آموزشی را در غالب فکر به ذهن خود وارد میکنیم و تمام احساست خود را تبدیل به قطعات زبانی کرده و وارد ذهنمان می کنیم. به همین دلیل می توان اظهار داشت که اندیشه یک مفهوم کاملاً انتزاعی است. به عنوان مثال، به این دلیل می گوییم یک برگ "سبز" است چراکه به عنوان یک قرارداد، رنگی که برگ به چشم های ما انعکاس می دهد، سبز نامگذاری شده.
یکی از مهم ترین گام هایی که می تواند هر فرد را در زندگی خود به سوی شادکامی و موفقیت سوق دهد، انعطاف پذیری ذهن اوست. من لازم نمی بینم که توضیح زیادی در این مورد برایتان بدهم چراکه همه شما با چشم های خودتان این مورد را تجربه کرده اید. بدبخت ترین افراد کسانی هستند که همیشه به یک نظریه اشتباه می چسبند و حاضر نیستند به هیچ وجه از آن بگذرند.

افراد منفی معمولاً دایره افکار محدودی دارند و مرتباً به دور یک حلقه تدافعی می گردند و یک دور تسلسل منفی برای خود ایجاد می کنند. آنها اغلب در مورد موقعیت، افرادی که اطرافشان هستند، خودشان، و به طور کلی همه چیز منفی صحبت می کنند. آنها همان حرف های تکراری شان را بارها و بارها تکرار می کنند. آنها انگشتانشان را آماده نگه داشته اند تا به طور مداوم اطرافیان را مقصر کارهای خودشان کنند و فراموش می کنند که خودشان مسئول تمام وقایعی هستند که برایشان اتفاق می افتد. بعد تعجب هم می کنند که چرا همیشه ناراحت هستند.

من هم در گذشته یک چنین شرایطی داشتم. افکارم مرتباً پیرامون مطالبی می چرخید که اصلاً دلم نمی خواست و چون همیشه تفکراتم حول محور یک سری مسائل منفی می چرخید، دقیقاً همان موارد منفی در زندگیم اتفاق می افتاد. البته جای امیدواری اینجا بود که اجازه ندادم کار به جاهای باریک کشیده شود و متوجه شدم که باید افکارم را کنترل کنم. از آن به بعد تصمیم گرفتم که حیطه افکار خود را هر روز مثبت تر از دیروز کنم.

البته منظور من این نیست که بر روی احساسات خود درپوش بگذارید. احساسات یک مرحله عمیق تر از افکار هستند. به هر حال اگر احساس بدی داشته باشید باز هم به طور عمقی تر نوعی حس منفی به شما دست می دهد و باعث ایجاد منفی گرایی در درون شما می شود؛ اما به نظر می رسد که بیشتر اوقات افراد هیچ گونه کنترلی بر روی احساسات آنی خود ندارند. با خواندن این مقاله یاد میگرید که تا آنجایی که بخواهید می توانید افکار خود را کنترل نمایید.

بیشتر دانشمندان قرن اخیر بر این باورند که به هر چیزی که فکر می کنید و بر روی آن تمرکز می کنید، برایتان اتفاق می افتد و به حقیقت می پیوندد. اندیشه پس از مدتی به عینیت مبدل می گردد. برای بدست آوردن چیزهای بهتر باید طرز تفکر خود را تغییر دهید. فیلم جالبی که در این زمینه ساخته شده و می تواند به تغییر شرایط شما کمک کند فیلم "راز (Secret)" می باشد. در زیر نمودار افکار-اشیاء را ملاحظا میکنید:
یکی دیگر از موارد مهمی که در این زمینه باید به آن توجه داشته باشید، قانون وجود چرخه در طبیعت می باشد. به این ترتیب که افکار منفی باعث ایجاد احساسات منفی می شوند، پیرو آن اعمال منفی از فرد سر می زند، این امر سبب ایجاد شرایط منفی در وضعیت زنگی فرد می شود و همین امر مجدداً سبب ایجاد افکار منفی تری در ذهن فرد مورد نظر می شود.

البته خبر خوشحال کننده این است که چرخه فوق الذکر در مورد افکار مثبت نیز مصداق دارد. از هر دو طرف می توان به قضیه نگاه کرد. به هر حال ابزاری است که کائنات در اختیار ما قرار داده و این به خود ما بستگی دارد که چگونه از آن استفاده کنیم.

یا یک مثال دیگر می توانیم موضوع را روشن تر کنیم. تصور کنید که این چرخه یک برکه است. گاهی اوقات، مثلاً زمانی که در یک خواب عمیق و راحت هستید، برکه شما زلال و صاف است. زمانیکه با زخم ها و آسیب های احساسی مواجه می شوید، در برکه شما گرداب بوجود آمده و افکار منفی در آن غوطه ور می شوند. افکار خوآگاه شما سطح این برکه را می پوشانند و احساساتتان عمق آنرا تشکیل می دهند. هر گونه تغییر در اعماق برکه می تواند بر روی آبهای سطحی نیز تاثیر گذار واقع شود و هر گونه تلاطم در آب های سطحی بر روی آبهایی پایین تر نیز تاثیر می گذارد.

اما جریانی که به طور کلی برای بیشتر افراد اتفاق می افتد به این شرح است: یک نفر تصمیم می گیرد که دامنه افکار، و به طور کلی زندگی خود را مثبت کند، اما باز هم احساس خوبی به او دست نمی دهد. مسئله ای که در این مرحله اتفاق می افتد صرفاً به این شکل است که چون فرد در مراحل ابتدایی تغییرات درونی قرار دارد ممکن است دچار تضادهایی شود. چون یک سری تغییرات از سطح به عمق تحمیل می شود، اعماق وجود فرد سعی می کند تا نوعی مخالفت را اعمال کند و عنان امور را به دست گیرد. به همین دلیل می توان اظهار داشت که مراحل ابتدایی از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند.

شاید در نگاه اول انجام دادن این کار کمی دشوار به نظر برسد، اما اینطور نیست؛ فقط کمی زمان می خواهید و قدری تعهد بیشتر. در ابتدا نوعی فیلتر وجود دارد که اجازه نمی دهد افکار مثبت به سطوع درونی تر نفوذ کنند. به همین دلیل روند تغییر فرد نیازمند زمان بیشتری است. زمانی که روی افکار مثبت پافشاری کنید، سطوح زیرین ابتدا آرام شده، متوقف می شوند و نهایتاً مطابق خواسته شما تغییر پیدا می کنند. از آن به بعد می توانید شاهد احساسات مثبت خود باشید.

در این موقعیت شما نه تنها خوب فکر می کنید بلکه احساس خوبی هم به شما دست می دهد و زمانی هم که یک ایده منفی به ذهن شما راه پیدا می کند به سرعت راه خروج خود را پیدا می کند و تاثیر کمتری را بر روی شما می گذارد.

اما به راستی شما چرا باید یک چنین کاری را انجام دهید؟ چرا باید مراقب فکر کردن خود باشید؟ چرا باید شیوه اندیشیدن خود را تغییر دهید؟ خوب اگر بخواهم خیلی راحت پاسخ شما را بدهم باید بگویم که آیا دوست دارید که خوشحال باشید؟ چگونه می توانید خوشحال باشید درحالیکه هر لحظه یک فکر منفی به سوی ذهن شما روانه می گردد؟ آیا درحالیکه افکار منفی، سرزنش گر و ناراحت کننده کنترل ذهن شما را به دست می گیرد، می توان انتظار شادکامی داشت؟

می خواهید خوشحال باشید؟ طرز تفکر خود را تغییر دهید.

در نهایت باید بگویم که اگر می خواهید دایره افکار خود را تغییر بدهید، ابتدا باید نوع نگرش خود را قبول کنید و تعیین کنید که آیا فرد منفی گرایی هستید یا خیر؛ اما هیچ گاه نباید اجازه دهید که احساس گناه به شما دست بدهد. اگر احساس گناه داشته باشید هیچ گاه نمی توانید از افکار منفی خود دست بردارید و به مثبت اندیشی برسید.

چیزی که باید به خودتان بگویید این است: "در حال حاضر، من در حال تفکر به یک مسئله منفی هستم و نباید مسئولیت افکار خود را به گردن دیگران بیندازم. من اینطوری فکر می کنم چون تا این لحظه نمی دانستم که حق انتخاب دارم، قبول می کنم که در حال منفی گرایی هستم و همین حالا موضع خود را به سوی مثبت اندیشی تغییر می دهم."
يکشنبه 6/4/1389 - 12:13
خواستگاری و نامزدی
 

آیا تا به حال به این فكر كرده‌اید كه مغز شما هم همانند گوشی تلفن همراهتان به شارژ شدن نیاز دارد؟ اكنون راهكار‌هایی را به شما توصیه می‌كنیم تا مغز خود را احیا كنید

مهم‌ترین گام برای بهره‌مندی از مغزی سالم، داشتن خوابی عمیق، آرام و كافی است.

این در حالی است كه مصرف بادام موجب تقویت مغز وآب سیب نیز با خاصیت مشابه، حافظه را بهبود می‌بخشد.

توجه داشته باشید كه استرس، قدرت مغز را تحلیل می‌برد. پس تا جایی كه می‌توانید از استرس دوری كنید و به شادی و آرامش روی آورید. انجام تمرین های یوگا و مدیتیشن می‌تواند راهكار مناسبی برای دوری از استرس باشد.

از سوی دیگر همانگونه كه ورزش‌های متعددی برای بدن وجود دارد، ورزش‌های ذهنی را نیز نباید فراموش كرد.

حل جدول و دیگر بازی‌های ذهنی تا حدود زیادی به تقویت مغز كمك می‌كند. بر خلاف بادام و آب سیب، شكر موجب ضعیف شدن حافظه می‌شود. تا جایی كه می توانید مصرف شكر را در رژیم غذایی خود محدود كنید.

از سوی دیگر برای داشتن مغزی سالم، شب‌ها غذای سبك بخورید و سعی كنید قوه خلاقیت و تصویرسازی خود را تقویت كنید. همچنین مصرف ویتامین ب- كمپلكس هم حافظه را تقویت می‌كند.

يکشنبه 6/4/1389 - 12:12
آلبوم تصاویر

عکسهایی ازخورشید گرفتگی در چین

عکسهایی ازخورشید گرفتگی در چین

عکسهایی ازخورشید گرفتگی در چین

عکسهایی ازخورشید گرفتگی در چین

عکسهایی ازخورشید گرفتگی در چین

يکشنبه 6/4/1389 - 10:47
آلبوم تصاویر

عكسها و مطالب جالب از دنیای مورچگان

عكسها و مطالب جالب از دنیای مورچگان

عكسها و مطالب جالب از دنیای مورچگان

عكسها و مطالب جالب از دنیای مورچگان

عكسها و مطالب جالب از دنیای مورچگان

يکشنبه 6/4/1389 - 10:45
ورزش و تحرک

پوست اطراف چشم نازک‌ترین و شکننده ‌ترین پوست در تمام سطح بدن است و با توجه به این که هنگام صحبت‌کردن با دیگران، چشم‌ها کانون توجه محسوب می‌شوند، چین و چروک‌های اطراف آن به‌عنوان بزرگ ‌ترین علت پیری چهره شناخته شده‌اند.
کیست‌های زیر چشمی نیز صدمه زیادی به چهره فرد وارد می‌کند و باعث ایجاد قیافه‌ای آشفته و پریشان می‌شود.
ورزش‌های مخصوص چشم می‌تواند کمک زیادی به چشم‌های پف‌آلود کند. افتادگی پلک‌ها نیز با تمرین‌های مؤثر و ورزش‌های ضد پیری چشم، تا حد زیادی برطرف می‌شود.
 

تمرین شماره ۱

دو طرف سر خود را – در قسمت گیجگاه – به آرامی با دو انگشت فشار دهید تا عضلات آن کشیده شوند و در همین حال، مرتبا چشم‌ها را باز و بسته کنید. این کار را ۵ بار تکرار کنید.
 

تمرین شماره ۲

در حالی‌که چشم‌هایتان بسته و آرام است، به صورت قائم بنشینید. همان‌طور که پلک چشم‌ها در تمام طول مدت ورزش بسته است، اول به پایین نگاه کرده و بعد تا جایی که ممکن است به بالا نگاه کنید. این حرکت را ۱۰ بار انجام دهید.
 

تمرین شماره ۳

با چشم‌های بسته و آرام، راست بنشینید. همان‌طور که چشم‌ها را در تمام طول تمرین بسته نگه داشته‌اید، ابروها را تا جایی که می‌توانید، بالا ببرید و پلک چشم‌ها را تا حد ممکن به سمت پایین بکشید. در همین حالت بمانید و تا ۵ بشمارید. استراحت کنید و این ورزش را۵ بار تکرار کنید.
 

تمرین شماره ۴

با چشم‌های باز و آرام، به صورت راست بنشینید. پلک بالای چشم‌ها را تا نیمه ببندید و در همین حال، ابروهایتان را به سمت بالا ببرید. بعد چشم‌ها را کاملا باز کنید تا سفیدی چشم‌ها در قسمت بالایی عنبیه دیده شود.
 

تمرین شماره ۵

مثل سه حرکت قبلی، راست بنشینید و در حالی‌که چشم‌هایتان باز است، سرتان را صاف نگه دارید. همان‌طور که سرتان را مستقیم نگه داشته‌اید، اول به بالا و بعد به پایین نگاه کنید. این حرکت را ۱۰بار تکرار کنید. حالا بدن و سرتان را در حالت قبلی حفظ کنید و این بار، به چپ و راست نگاه کنید. این حرکت را نیز ۱۰ بار انجام دهید.

يکشنبه 6/4/1389 - 10:24
هوا و فضا

این جنگنده جدیدترین وپیشرفته ترین جنگنده ی ایلات متحده است.این هواپیما در سال ۲۰۰۴ برای نخستین باربه نمایش درآمد و دراگوست۲۰۰۶ برای اولین بار پرواز کرد و تا به اکنون بدلیل هزینه ی بالاتولیداین هواپیمابه عقب افتاده است.این جنگنده ی عمود پرواز توسط شرکت لاکهیدمارتین طراحی وباکمک نورث روپ گرومن ساخته می شود.جنگنده ی f-35   قابلیت حمل ۸ بمب با قطر کوچک و موشک های هوا به هوای GDAرادارد.این پرنده ی سبک وزن دردوگونه ی ناونشین وخشکینشین ساخته  می شودکه گونه ی ناونشین قیمت گرانتروتوانایی حمل سلاح کمتررادارد. f-35 ناونشین جایگزین (f-14 تامکت) ناونشین وf-35خشکینشین جایگزین(f-22 رپتور) خواهدشد.
منبع:هواپیماهای نظامی ومسافربری

يکشنبه 6/4/1389 - 10:22
بیماری ها

مطالعات نشان می دهد که جو دوسر، کلسترول  LDL را به طور مؤثری نسبت به گندم پایین می آورد. جو دو سر و گندم هر دو حاوی فیبر هستند. نکته جالب توجه اینست که میزان فیبرهای محلول و نامحلول در آنها متفاوت است. گندم حاوی فیبرغیر محلول بیشتری نسبت به جو دوسر است، که این امر به جلوگری از یبوست  کمک می کند. در حالی که جو دو سر دارای فیبر محلول بیشتری است، که این عامل(فیبر محلول بیشتر) به پایین آمدن سطح کلسترول خون کمک می کند. در جریان خون، کلسترول به صورت کلسترول خوب ( HDL ) و کلسترول بد (LDL) وجود دارد. کلسترول LDL، به احتمال زیاد باعث حمله قلبی می شود. فیبر محلول موجود در جو دوسر، مشخصاً به کاهش سطح کلسترول LDL (این کلسترول خطر حملات قلبی را افزایش می دهد) کمک می کند.

علاوه بر جو دوسر که منبع خوبی از فیبر محلول است، غلات کامل، میوه ها، سبزیجات ، لوبیا و سایر دانه ها نیز حاوی فیبر محلول هستند. در بسیاری از محصولاتی که از جو دو سر یا سایر غلات ساخته می شوند، مقدار زیادی از فیبر طی فرآیندهای مختلف از بین می رود، بنابراین فقط غلات کامل و محصولات به دست آمده از غلات کامل، منبع خوبی از فیبر هستند.

يکشنبه 6/4/1389 - 10:20
ادبی هنری
محرمی دیگر از راه می‌رسد و بهار اشک دیگری بر عاشقان ولایت، که در آن غبار از جان‌های خسته خویش زدایند و وجودشان را به عطر حسینی معطر کنند.
محرمی که با نام حسین پیوند خورده و با آمدنش فکرها و دل‌ها متوجه روزی می‌شود که بزرگ‌ترین روزهای مصیبت است.
اشک‌ها در غم برترین انسان‌های عالم جاری می‌شوند. وقتی که فرشتگان آسمانی بر حسین گریانند و پریان و پرندگان در زمین و هوا بر او نوحه‌گرند؛ آیا نباید انسان‌ها با این آفریدگان هم‌نوایی کنند و با یادآوری آن‌چه بر خاندان ولایت گذشت، گریه و نوحه‌ای همیشگی داشته باشند؟!
آسمان بر او گریسته است، چشم آسمان چهل روز در عزای حسین گریان بود، آیا سزاست چشم زمینیان بر مصیبت او گریان نشود؟! در حالی که قرن‌ها پیش از ولادتش، انبیای الهی چون آدم و نوح و ابراهیم مصیبت‌های او را می‌شنوند و بر مظلومیتش اشک می‌ریزند.
در حالی که جدش رسول خدا(ص) اعضا و جوارح او را که همان محل فرود آمدن شمشیرهاست، می‌بوسد و در غربت فرزندش گریه می‌کند.
در حالی که پدرش امیرمؤمنان (ع) در کنار شطّ فرات می‌ایستد و مصائب فرزندش را بر ابن‌عباس بازگو می‌کند و چنان بر او می‌گرید که محاسنش ‌تر می‌شود و اشک بر سینه مبارکش می‌ریزد. آن‌گاه که مادرش زهرا(س) قبل از ولادتش بر او محزون و غمگین می‌شود و برای میوه دلش اشک می‌ریزد.
در حالی که برادرش حسن(ع) در حالی که در اثر سمّ در بستر شهادت قرار گرفته، او را بغل می‌کند و با خبر دادن از مصائب روز عاشورا بر او گریه می‌کند.
در حالی که امام سجاد(ع) عمری را با یاد کربلا می‌گذراند و هیچ آبی را جز با اشک ریزان بر مصائب پدر گرامی‌اش نمی‌نوشد.
در حالی که امام صادق و کاظم(ع) در ایام محرم غرق در ماتم و گریه می‌شوند و لبخند از لبانشان محو می‌گردد و خودشان روضه خوان جد غریبشان می‌شوند.
در حالی که امام رضا(ع) غمنامه خویش را در عزای جد بزرگوارشان می‌سراید و یادآوری روز عاشورا را مایه مجروح گشتن پلک‌ها و ریزان شدن سیل اشک‌های خود می‌شمارد.
و آن‌گاه که امام زمان(عج) خود را نوحه‌خوان همیشگی و گریه کننده هر شب و روز مصیبت‌های جد بزرگوارشان می‌داند و گریه کردن بر او را تا آن‌جا که به جای اشک، خون از دیده ببارد، وظیفه خود می‌داند.
از آن واقعه قرن‌ها می‌گذرد؛ اما شعله عشق حسینی هم‌چنان در دل‌ها فروزان‌ است؛ چرا که به فرموده پیامبر(ص) «از شهادت حسین(ع) حرارتی در قلب‌های مؤمنان است که هرگز به سردی نمی‌گراید».
آری! این عشق و شور حسینی که هر ساله با آمدن محرم به اوج خود می‌رسد، ودیعه‌ای است از سوی خداوند در دل‌های مؤمنان.
يکشنبه 6/4/1389 - 10:8
آلبوم تصاویر

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

عکسهای شاهکارهای هنری با خلال دندان www.irannaz.com

شنبه 5/4/1389 - 18:1
ازدواج و همسرداری
فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی می‌کنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته‌ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.
دیگر از این بدتر نمی‌شود. احساس مریضی می‌کنید، نمی‌توانید لب به غذا بزنید و نمی‌دانید که چه احساسی دارید و به چه فکر می‌کنید. اما فکرتان خیلی مشغول است. یک لحظه خوشحالید و یک لحظه ناراحت، احساس آشفتگی و بی ثباتی می‌کنید. چه اتفاقی برایتان افتاده است؟ چهار هفته‌ی اولی است که با شوهر آینده تان قرار ملاقات گذاشته اید.

اولین چیزی که ممکن است قبل از یک قرار ملاقات اتفاق بیفتد، احساس آشفتگی و وحشت است. ممکن است تا به حال برای یافتن مرد ایده آل خود با افراد زیادی قرار ملاقات داشته باشید، اما هر بار این احساس رخ می‌دهد. بعد از قرار، با اینکه همه چیز عالی و خوشایند بوده باز ممکن است دچار این احساس شوید، چون اینجاست که مجبور می‌شوید در مورد این موقعیت و فرد مزبور کمی فکر کنید. باید تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید با این فرد ادامه دهید یا اینکه همه ی وعده هایی را که شب گذشته با طرف داشته اید را امروز صبح فراموش کرده اید و نمی‌خواهید ادامه دهید. این مسئله برای همه ی ما اتفاق می‌افتد. همه ی ما در چنین موقعیت هایی احساس آشفتگی می‌کنیم.

برای بسیاری از افراد، روز های بعد از قرار روزهای فوق العاده ای هستند. احساس جذابیت و علاقه می‌کنید و احساس می‌کنید که کسی هست که دوستتان می‌دارد و برایش جذابیت دارید. اما ممکن است در قرار دوم به این نتیجه برسید که کاملاً در اشتباه بوده اید و احساستان درست نبوده است. پس از اتمام قرار ملاقات دوم، باز احساس فوق العاده ای به شما دست می‌دهد چون این بار دیگر آزمایشی واقعی بوده است و یکدیگر را دقیق تر مورد بررسی قرار داده اید. وفاداری‌ها،قوه ی تعقلتان و جنبه های دیگر شخصیتیتان مورد آزمایش قرار می‌گیرد. تا این مرحله شما نباید هیچگونه رابطه ی فیزیكی با فرد داشته باشید.

بعد از قرار ملاقات دوم اگر واقعاً به این فرد علاقه مند شده باشید، احساس اضطراب و نگرانی خواهید داشت، نگرانی برای از دست دادن این فرد. یا ممکن است این نگرانی به خاطر این باشد که فکر می‌کنید برای علاقه مند شدن عجله کرده اید و دوست دارید که از این مسئله خلاص شوید. اینجاست که ممکن است یک آینده ی ایدآل، دچار فاجعه و مصیبت شود. دست از نگران بودن بردارید و بگذارید که زندگی مسیر همیشگی اش را طی کند. خونسردیتان را حفظ کنید، هیچ جای نگرانی نیست. و در هیچ کار هم عجله نکنید.

 

از طرف دیگر ممکن است هنوز مطمئن نشده باشید که با این فرد صمیمیت برقرار کنید یا خیر، اما باز هم نگران نباشید. جذابیت روزهای اول آشنایی با یک فرد در همین است. در یک رابطه ی طولانی مدت، این روزها دیگر تکرار نمی‌شوند، پس سعی کنید که تا می‌توانید از این جو لذت ببرید. لزومی ندارد که یک رابطه ی جدیدی حتماً به ازدواج ختم شود. دقت داشته باشید که این قرار های ملاقات برای آشنایی شما با این فرد برای این ترتیب داده شده تا شما ضمن آشنایی بیشتر با فرد مورد نظر به این نتیجه برسید که آیا این فرد همسفر خوبی برای آینده شما می‌تواند باشد یا نه؟ دیگر چنین طرز فکری نداشته باشید و از قرارهایتان نهایت لذت را ببرید.

تردیدهای زیادی در روزهای اول آشنایی وجود دارد، مثل اولین برخورد، اینکه سر قرار بروید یا نه، اینکه تلفن کنید یا نه، چه می‌شود اگر او سر موقع به شما تلفن نکند و...همینطور جلو می‌رود و هر روز تردیدها و دوراهی های جدیدی برایتان پیش می‌آید مثل اینکه، او را برای صرف قهوه دعوت کنید یا نه، اینکه با او به سینما بروید یا نه، اگر احساستان نسبت به او بیشتر شد چه کنید و....باز هم چیزی که به شما کمک می‌کند تغییر طرز فکرتان است، باید بگذارید زندگی روال عادی خود را طی کند، نباید نگرانی در مورد چیزی به خودتان راه دهید. شما زندگی همیشگیتان را داشته باشید، سر موقع همیشگی به باشگاه بروید، کارهایتان را انجام دهید و نگذارید که زندگیتان از مسیرش منحرف شود.

وقتی دیر به دیر قرار ملاقات داشته باشید، آن انرژی لازم برای پیشبرد یک رابطه وجود نخواهد داشت. باید از همه فرصت هایتان استفاده کنید و با فرد مورد نظر بگذرانید. اگر فردی را واقعاً دوست داشته باشید، طبیعتاً می‌خواهید همیشه با او باشید تا بتوانید او را بیشتر بشناسید و عاشقش شوید. برای این منظور باید قرار ملاقات هایتان را بیشتر کنید تا صمیمیت بین شما بیشتر شود و گرنه فقط وقتتان را تلف کرده اید.

اولین چهار هفته زمان مهمی است چون در این دوران است که همدیگر را خواهید شناخت. اگر بتوانید این دوران را به خوبی پشت سر بگذارید، حتماً خواهید توانست رابطه ی محکمی ایجاد کنید. به عقیده‌ی من از هر گونه رابطه و برخورد خارج از چهر چوب معمول در این دوران و تا قبل از ازدواج خودداری کنید. این دوران فقط دوران آشنایی است و اینکه ببینید از هر لحاظ با هم سازگاری دارید یا خیر. دوران پر خاطره ای خواهد بود، پس سعی کنید بهترین استفاده را ازاین دوران ببرید.

ممکن است احساس بی ثباتی و آشفتگی کنید، اما همه ی ما وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم تا ببینیم عاشق شدنمان چه روندی داشته است، یاد چهار هفته ی اول آشنایی می‌افتیم. سعی کنید این چهار هفته را به قشنگ ترین حالت ممکن بگذرانید .

شنبه 5/4/1389 - 12:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته