صفحه ها
دسته
وبلاگ دوستان
وبلاگ دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 538515
تعداد نوشته ها : 559
تعداد نظرات : 493
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان
اغلب مردهایی که در معرض استرس شدید[کمبودویتامین ب وکمبودکلسیم] قرار دارند در خود فرو‌می‌روند، سکوت می‌کنند و بی‌احساس می‌شوند ‌تا مسئله خود را به شکلی حل کنند. از آن جایی که طبیعت اصلی مرد ، مردانه و مذکر است، برای مبارزه با ‌استرس به این نیاز دارد که خود را از معرکه عقب بکشد و مدتی را به تنهایی بگذراند. ‌این رفتار قدرت مردانه او را تشدید و تقویت می‌کند. بنابراین ‌زمان مناسبی برای رسیدگی به واکنش‌های عاطفی و احساسی نیست. اغلب مردها در برخورد با استرس ابتدا با ‌احساسات خود قطع رابطه می‌کنند تا بتوانند به طور عینی و منطقی با مسئله پیش آمده برخورد کنند. ‌زن‌‌ها از این رفتار مردها به هراس می‌افتند زیرا اگر قرار باشد زنی با احساسات خود قطع ارتباط کند باید به ‌قدری ناراحت باشد که بخواهد کسی را رد کند، اما این موضوع در مورد مردها صدق نمی‌کند در حالی‌که مردها ‌خود به خود در واکنش به استرس با احساسات خود قطع رابطه می‌کنند. ‌مرد توانایی آن را دارد که در لحظه‌ای در خود فرو برود
دسته ها : پزشکی
فرمانده ی عشاق دل آگاه حسین است

بیراهه مرو ساده ترین راه حسین است

ازمردم گمراه جهان راه مجویید

نزدیک ترین راه به الله حسین است
دسته ها : محرم
از زمین تا آسمــــان ، خورشید چیـــــــدن سـاده نیست

گرچه بی اذن خــــــــــــدا ، حتی پریدن ســــــاده نیست

هم نشــــــــینی با امــــــــــــام عشق ، اوج بودن اسـت

زندگی بعد از شهیـــــــــد حق گزیدن ، ســـــــاده نیست

آه ! می فهمـــم که بی اصــــــــغر چه حالی داشـــــتی!

کودک شــش ماهه روی نیزه دیدن ، ســــــاده نیست!!!

مــــــــــرد میــــــخواهد بفهــــــــــــمد معنی این درد را

از دیار شــــــــــــام تا کوفه دویدن ، ســـــــــاده نیست!

عشق یعنی اینـــــکه بعد از یار خود یک ســـــــال ... نه!

باورش سخت است ... اینگونه تکیـــدن ، ســــاده نیست

باورش ســـخت است آنچــــه دیدی و آنجــــا گذشــــــت

نیزه ها ؟ تیر سه شعــــــبه ؟ نه! شنیدن ســــاده نیست!


 " امیر مرزبان "
دسته ها : محرم
ای پاره های زخم فراوان پیکرت

ما را ببر به مشرق آیینه گسترت

خون از نگاه تشنه گل شعله می کشد

داغ است بی قراری گل های پرپرت

با من بگو چگونه در آن برزخ کبود

دیدند زینبی و نکردند باورت

من از گلوی رود شنیدم که آفتاب

می سوزد از خجالت دست برادرت

یک کوفه می دوم، به صدایت نمی رسم

یعنی شکسته اند دو بال کبوترت

ما را ببخش ما که در آن جا نبوده ایم

ای امتداد زخم به پهلوی مادرت



"محسن احمدی"
دسته ها : محرم
کربلا، در سینه‌اش پنهان، هزاران راز دارد

هر زمان،یک راز از اسرار خود ابراز دارد

کربلا، دریای فیاضی است بی حد و کرانه

موج عالمگیر او دستی بهرسو باز دارد

همره هر موج خونش،گوهری ممتاز دارد

در دل‌هر قطره آبش، دلنشین رازی نهفته

قبر‌شش‌گوش‌حسین‌آنجاست،‌کز شش‌سوی عالم

خلق بر درگاه او،روی نیاز و راز دارد

جسم ثارالله و اکبر، غرق خون، الله اکبر

اصغرش بر سینة او، مهد خواب ناز دارد

کوچه‌ها دارد به دلها، شاهراه کربلایش

کی تواند قدرتی، ما را از این ره باز دارد

دیگر از پایان کار خود، چه ترسی داری ای دل

او که لطفی بر ... خود از آغاز دارد

زنده گرداند دلی را، کز گناهان مرده باشد

این غم جان آفرینش، راستی اعجاز دارد

مکتب خلقت، ندارد چون حسین آموزگاری

این چراغ آسمانی،‌ نور انسان سازد دارد

مات، هفتاد و دوملت ، از دو و هفتاد اویند

در کجا‌فرماندهی‌شش ماهه‌یک سرباز دارد


گلچین - دیوان حسان 
دسته ها : محرم


کی میگه بین دو تا نی ، یکیشون شکر نداره

نه عزیزم برا بابا دختر و پسر نداره

دخترا سیب گلابند ، مثل برفند ، مثل آبند

برف جاده گل و خاکه ، آب چشمه اما پاکه

دخترا شاخه نباتند ، چشمه ی آب حیاتند

اجر حافظ که میگن شمس حقه ، شاخه نباته

چشمه ی آب حیات تو کوچه نیست ، تو ظلماته

ظلمات طرح یه پرده ست

مثل پرچین ، مثل نرده ست

آب که بی پرده میشه ، دریای شوره

آب روشن توی چشمه ست ، توی یک تنگ بلوره



یه روزی یکی میاد که مرکبش اسب سپیده

رو لباش سرخی شرمه ، تو چشاش برق امیده

زین اسبش نقره کوبه

چکمه هاش رنگ غروبه

ساده و سبک عنونه ، سر گرونه

عاشق دختر شاه پریونه

عاشق دختر شاه پریون که توی سیبه

مثل دریا بیقراره ، مثل صحرا بی نصیبه

جماعت یه دل دارم ، قصر طلا خونه ی شهرش

صدتا باغ توی ده مهر و وفا ، نیمه ی مهرش

جماعت یه سیب می خوام ، جهیزیه ش زلف کمندش

مکنتش دامن پاکش ، ثروتش بخت بلندش

سیب گندیده نمی خوام ، ده نمی خوام ، صد نمی خوام

جماعت یکدونه می خوام ، اما سیب بد نمی خوام

اون که میاد اگه بگم یک گل سرخ بهار میشی
یه قطره خون رو آینه
یه چشمه انتظار میشی
یه قطره خون رو آینه است
یه چشم سرخ انتظار

یه روز دوباره سبز میشه
وقتی که بر گرده بهار

هر کی با آینه روبروست
رو هست و نیست پل می زنه
یه چشم سرخ آتشین
توی چشاش زل می زنه
توی چشاش زل می زنه

میگن فرشته روزشو با گریه افطار می کنه
فرشته می دونه که نور ظلمتو بیدار می کنه ظلمتو بیدار می کنه

برق یه تیغ اشک دریغ رعد صدای مرتضی
رستم از این بند و بلا علی رضا شد به قضا
آی غنچه های گل سرخ از نسیم وزون بگین
بوی خدا تو کوچه هاست سحر شده اذون بگین

ما گم شدیم باید بیاد اونی که چشم ما میشه
نماز حاجت بخونین
حاجتتون روا میشه

ما گم شدیم باید بیاد اونی که چشم ما میشه
نماز حاجت بخونین
حاجتتون روا میشه

نماز حاجت بخونین
حاجتتون روا میشه 
 

سلام

جناب علی معلم دامغانی یکی از شاعران گران قدر وباارزش کشورمون هستند که متاسفانه هنوز اشعار زیبا وپر محتوای ایشون برای استفاده به چاپ نرسیده است

من در اینجا قصد دارم اشعار ایشون رو جمع کنم اگه در این زمینه دوستان عزیز هم یاری کنند واگه از ایشون شعری سراغ دارند در قسمت نظرات قرار بدهند تا اون رو در بخش اصلی برای استفاده دوستان قرار بدم

با تشکر وقدر دانی

سلام به همه دوستان گل خودم

از امروز قصد دارم بخاطر نزدیک شدن به ایام حزن واندوه سالار شهیدان حسین بن علی (ع)یکسری اشعار در این زمینه قرار بدم امیدوارم مورد توجه واستفاده دوستان واقع شده وبرای بنه حقیر نیز دعا کنید

دسته ها : محرم
X