• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 760
تعداد نظرات : 84
زمان آخرین مطلب : 3901روز قبل
موفقیت و مدیریت

توصیه های مهم برای موفق شدن در زندگی

موفق شدن در زندگی

تو نمی توانی به گذشته برگردی و سرآغاز جدیدی داشته باشی , اما می توانی از همین امروز شروع کنی و پایانی خوش را برای خودت رقم بزنی . هیچ چیزی لذت بخش تر از واقعیت نیست . قبل از این که روند تحویل را از خودت شروع کنی باید از کارهایی که تو را در منگنه گذاشته جلوگیری کنی .

موفق شدن در زندگی

1- با دزد شادی هایت وقت صرف نکن

عمر تو آنقدر کفاف نمی دهد که آن را با دزد شادی هایت , سپری کنی . اگر کسی دوست داشته باشد تو در زندگی اش باشی , حتما برایت جایی باز می کند . لزومی ندارد به زور خودت را جا بدهی . هرگز خودت را به فردی که ارزش تو را نمی داند تحمیل نکن . یادت باشد دوست واقعی تو کسی است که تو نه تنها در ایام شادی , بلکه در ایام دشواری هم در کنارت می ماند .

2- سعی نکن از مشکل فرار کنی

باید با مشکلات روبرو شوی . درست است, کاری آسان نیست . توهم مثل بقیه نمی توانی فوری مشکلات را حل کنی . هدف از زندگی تو این است که با مشکلات مواجه شوی , غصه دار شوی , لطمه بخوری , موانع سر راهت سبز شوند . وظیفه تو هم این است که با تمام اینها روبه رو شوی , آنها را بپذیری , بر روی مشکلاتت مدیریت کنی و شیوه ترمیم یا جایگزینی را در پیش بگیری . فایده اصلی مشکلات این است که از آنها درس عبرت بگیری و به مرور زمان فولاد آبدیده شوی .

3- به خودت دروغ نگو

تو می توانی به هر کسی که دلت بخواهد دروغ بگویی , اما به خودت نمی توانی . زمانی در زندگی موفق هستی که ریسک پذیر باشی و اولین و سخت ترین ریسک این است که با خودت روراست باشی .

4- نیاز های خودت را در خط آخر قرار نده

دردناک ترین مساله این است که نیازهایت را نادیده بگیری . درست است تو باید به دیگران کمک کنی , اما لازم است به فکر خودت هم باشی . اگر به دنبال فرصتی هستی که دلت می خواهد کاری را که دوست داری انجام دهی , آن لحظه همین حالاست .

5- سعی نکن به آن چیزی که نیستی تظاهر کنی

بزرگترین چالش تو در زندگی این است که بخواهی سعی کنی از جلد خودت بیرون بیایی و مثل دیگران شوی . در این دنیا همیشه کسی هست که از تو زرنگ تر , زیبا تر , باهوش تر و جوان تر است . درست است تو هرگز به پای او نخواهی رسید . پس سعی نکن بخواهی خودت را جوری تغییر دهی که دیگران از تو خوششان بیاید . پس خود خودت باش چون آدم های فهمیده هم عاشق همانی که هستی , می شوند .

6- آن قدر به گذشته نچسب

تو نمی توانی فصل بعدی زندگیت را شروع کنی , اگر مشغول خواندن مجدد فصل آخر باشی .

7- از اشتباه کردن نترس

انجام دادن کاری و اشتباه از آب درآمدن آن , به مراتب از دست روی دست گذاشتن , بهتر است . مهم نیست اوضاع چطور خراب شد , قدر مسلم این است که اشتباهات , به تو کمک می کنند که افراد و موارد به درد بخور را پیدا کنی . همه مردم اشتباه می کنند , با چالش هایی رو به رومی شوند و حتی از کارهای گذشته خود , دچار ندامت می شوند . ولی تو از خطاها واهمه نداشته باش . تو فردی قدرتمند هستی که می توانی هر روز آینده ات را شکل دهی . تک تک موارد که در زندگی ات رخ داده است , تو را برا لحظه پربار بعد آماده می کند.

8- در دیگران به دنبال شادی و خوشی خودت نگرد

اگر به دنبال شادی هستی آن را بیرون از خودت جست و جو نکن . چون شادی را باید در وجودت پیدا کنی . تو باید قبل از اینکه در ثبات و پایداری با کسی سهیم شوی , همین ثبات را در زندگی ات ایجاد کنی .

9- نگو آماده نیستی

تو هم مثل دیگران , وقتی فرصتی در خانه ات را می زند حتما صد در صد آمادگی اش را نداری . چون فرصت های عالی زندگی , تو را مجبور می کند که از منطقه امن خودت بیرون بیایی . یعنی که در وهله اول کاملا احساس آرامش و آسایش نخواهی کرد .

10- سعی نکن با دیگران رقابت کنی

از این که دیگران , کار را بهتر از توانجام می دهند , نگران نباش . سعی کن سرت به کار خودت باشد . موفقیت تو یعنی بدون اینکه از بابت دیگران دغدغه ای داشته باشی , با تلاش , کار خودت را پیش ببری .

11- از حساست دست بردار

حسادت یعنی به حساب آوردن خیر و برکت دیگران به جای خیر و برکت خودت . همیشه از خودت بپرس ” من چه چیزی دارم که دیگران هم دلشان می خواهد داشته باشند ؟”

12- دلت برای خودت نسوزد

زندگی پر از پیچ و خم است و تو باید در زندگی در مسیری که مخصوص خودت است حرکت کنی . شاید در وهله اول چیزی متوجه نشوی ولی با نگاهی به گذشته پی می بری که همان موارد منفی گذشته ات که موجب دلسوزی ات شده بود , سکوی پرتابی شده که تو را به جایی بهتر و وضیعت عالی تر پیش ببرد . بگذار همه بدانند که ” تو امروز به مراتب قوی تر از دیروزت هستی و قوی تر هم خواهی شد .”

13- از این که خودت را به دیگران توضیح بدهی دست بردار

دوستانت که به این کار نیازی ندارند . دشمنانت هم که تو را باور نمی کنند . تو باید هر آنچه را که در نظر شم و شهودت درست است انجام دهی .

14- به زیبایی موارد جزئی هم توجه کن

از هر کاری جزئی هم لذت ببر . شاید روزی برسد که همین موارد جزئی پیش پا افتاده , نقش مهمی در زندگیت ایفا کند.

15- تظاهر نکن که همه چیز بر وفق مراد است

اشکالی ندارد که گاهی اوقات کم بیاوری . لزومی ندارد که همشه وانمود کنی که خیلی قوی و مثبت هستی و همه چیز عالی است . به این که دیگران می گویند , توجه نکن . اگر دلت خواست گریه گن . گریه کردن برای خالی کردن عقده های دلت است , هرچه زودتر این کار را بکنی , زودتر شاد می شوی .

16- از ملامت کردن دگران دست بردار

میزان موفقیت تو , ارتباط مستقیم با میزان مسوولیت تو دارد , وقتی دیگران را به خاطر کاری که انجام می دهی , ملامت می کنی , در واقع منکر مسوولیت خودت شده ای .

17- روی آن چیزی که دلت نمی خواهد رخ دهد , تمرکز نکن

حواست را فقط روی مواردی که دلت می خواهد اتفاق بیفتد , متمرکز کن . تفکر مثبت سر منشا هر موفقیتی است . اگر هر روز با این فکر از خواب بیدار شوی که موارد خوشایند رخ می دهد , حتما چنین خواهد شد .

18- از ناشکری دست بردار

مهم نیست که روز خود را چگونه سپری کردی , موقعی که می خواهی بابت تمام مواهب الهی خدا را شکر کنی , به جای این که فکر کنی خدا چه نعمتی را به تو عطا نکرده است , نعماتی را در نظر بیاور که دیگران از آن محروم هستند و همان موقع خدا را شکر کن .

 

  • تدوین : گروه موفقیت کلیشه
سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
بهداشت روانی

هوش هیجانی لازمه یک زندگی موفق

هوش هیجانی لازمه یک زندگی موفق

دکتر بهرام علی قنبری هاشم آبادی در مقاله ای جامع و کامل به بررسی نقش هوش هیجانی EQ در زندگی افراد و میزان موفقیت در فعالیت ها پرداخته است .

همه ما مطمئناً با اصطلاح هوش شناختی یا همان IQ آشنایی داریم و شاید خیلی از ما فکر می کنیم که موفقیت در تمام ابعاد زندگی بستگی به این دارد که ما در این جنبه از هوش از رتبه بالایی برخوردار باشیم؛ این مسئله را در چشمان مادرانی که با نگرانی فراوان در مورد IQ فرزندانشان از مشاوران سراغ می گیرند دیده ایم، امّا آیا تا به حال با افرادی برخورد کرده اید که از هوش سرشاری بهره می برند امّا در زندگی با مشکلات عدیده ای مواجه اند و حتّی نمی توانند به راحتی با اطرافیانشان ارتباط برقرار کنند؟ حال سؤال اصلی این است: آیا تا به حال اصطلاح هوش هیجانی یا EQ را شنیده اید و می دانید که این نوع از هوش چیست و چه تفاوتی با IQ دارد و تا چه حد از رموز موفقیت ما در گرو این مفهوم است؟ با این مقدمه به سراغ بررسی مفهوم هوش هیجانی و کاربرد آن در زندگی روزمره به خصوص زندگی زناشویی می رویم.

هوش هیجانی به معنای توانایی درک و شناخت صحیح هیجان ها و عواطف خود و دیگران، آن گونه که هستند، است؛ و دربرگیرنده دو جنبه از هوش است که عبارتند از:

  • اول؛ درک خودتان، به معنی درک اهداف، تفکرات، رفتار و مقاصد
  • دوم؛ درک دیگران و احساسات آنها

به بیان دیگر هوش هیجانی دارای چهار بعد اساسی است که عبارتند از:

1- شناسایی و بیان هیجان ها: که به معنی توانایی فرد در خودآگاهی هیجانی، بیان هیجانات، درک نیازهای دیگران و توانایی تشخیص درست و نادرست ابراز هیجان است.

2- استفاده صحیح از هیجان ها: به معنی استفاده از عواطف در جهت کمک به کسب نتایج مطلوب، حل مسائل و استفاده از فرصت ها است و نیز توانایی تشخیص هیجان های گوناگون از یکدیگر و استفاده از آن ها در جهت تفکر مؤثرتر.

3- فهم و درک هیجان ها: که همان توانایی فهم هیجانات پیچیده (نظیر احساس دو هیجان همزمان) و آگاهی از علل آنها و چگونگی تغییر هیجان ها از یک حالت به حالت دیگر است.

4- مدیریت و تنظیم هیجان ها: یعنی توانایی اداره کردن هیجان ها در خود و دیگران، به کارگیری عواطف برای حل مسایل و هماهنگ کردن هیجان و تفکر.

هوش هیجانی به شما می آموزد که به درون خود نگاه کنید، قبل از اینکه دهانتان را برای برقراری ارتباط باز کنید، و به شما یاد می دهد تا بفهمید که علت رفتارهای دیگران چیست. پس هوش هیجانی در یک کلام یعنی اینکه «در مورد هیجانات خود باهوش باشید» و این به این معنی است که شما در مورد هیجانات خود و دیگران، زیرک، دقیق و هوشیار باشد و به هیجانات در هر موقعیتی اهمیت دهید.

افرادی با هوش هیجانی بالا دارای ویژگی های منحصر به فردی هستند که آنها را از دیگران متمایز می کند و ضامن موفقیت آنها در زندگی است. افرادی با هوش هیجانی بالا در زمین تعارض قادرند به طور عمیق و منطقی بیندیشند و به جای اینکه واکنش نشان دهند، گوش کنند و خواسته هایشان را به شکل مناسب اظهار نمایند این افراد، احساسات یا افکار خشم را سرکوب نمی کنند، بلکه به جای آن، این احساسات و افکار را با روش سازنده اظهار می کنند. همچنین این افراد بهتر می توانند خود را کنترل کرده و به خود انگیزه دهند.

چنین افرادی احساسات خود را با روشی غیرخصمانه اظهار می دارند و از احساساتی که در افراد دیگر به وجود آمده نیز آگاهی دارند و به طور کلی افرادی با هوش هیجان بالا از ارتباطات بین فردی رضایت بخشی، لذت می برند.

بنابراین، افرادی که هوش هیجانی پایینی دارند نمی توانند با حوادث فشارزا و ناخوشایند سازگار شوند، و بیشتر دچار ناامیدی می گردند؛ و برعکس افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند پاسخ های سازشی و انطباقی بیشتر نسبت به وقایع ناگوار ومنفی زندگی از خود نشان می دهند و این دقیقا همان ویژگی هایی است که برای داشتن روابط بین فردی رضایت بخش به آنها نیاز جدی داریم.

اما نقش هوش شناختی (IQ) در این بین تا چه میزان است؟ در این رابطه باید بدانیم که روانشناسان معتقدند هوش هیجانی می تواند علت موفقیت باشد، و در اینکه بهره هوشی صرفا حدود 20درصد و عوامل تعیین کننده موفقیت محسوب می شود اتفاق نظر دارند و 80درصد دیگر موفقیت را نشأت گرفته از هوش هیجانی می دانند، زیرا در واقع موفقیت در زندگی بستگی به این دارد که فرد بتواند به تجارب هیجانی خود و دیگران بیندیشد و متقابلا به استدلال هایی که عقل در مورد یک شخص یا یک موقعیت ترسیم می کند پاسخ های هیجانی سازش یافته ای بدهد.

در واقع دستیابی به روابط سالم حتی برای کسی که IQ بالا ولی EQ پایینی دارد بسیار مشکل است. این گونه افراد اغلب احساس برتری می کنند و برای خود فرضیاتی می سازند و فکر می کنند که مسایل را خوب درک می کنند، در حالی که تنها ادراک محدودی از هیجانات خود و دیگران دارند، و اغلب اهمیت همدردی و دلسوزی را درک نمی کنند.

بنابراین هوش شناختی یا همان چیزی که به IQ معروف است تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیت افراد نیست. دانشمندان ثابت کرده اند قبل از آنکه بتوانیم فکر کنیم، احساسات بر ما چیره می شوند، چون یک غریزه حیاتی اند. با این حال اگر متوجه احساس خود شویم یک گام به موفقیت نزدیکتر خواهیم شد. توانایی یک گام به عقب برگشتن و درک اینکه چه احساسی داریم، همان هوش هیجانی است و گامی به سوی موفقیت.

اما به هر حال افراد در این مهارت ها با هم متفاوتند، و به همین علت بعضی افراد از بعضی دیگر موفق تر، شادتر و سازگارترند.
به طور کلی صاحب نظران و پژوهشگران که به بررسی و مطالعه علمی هوش هیجانی می پردازند معتقدند که هوش هیجانی می تواند کاربردها و تاثیرات مهمی بر فعالیت های گوناگون آدمی چون رهبری و هدایت دیگران، زندگی شغلی، زندگی خانوادگی و زناشویی، تعلیم و تربیت، سلامت روانی و… داشته باشد. ولی یکی از جنبه هایی که هوش هیجانی تاثیر فوق العاده ای بر موفقیت در آن دارد، ازدواج و زندگی زناشویی است به عبارتی اگر چنانچه زمینه ای وجود داشته باشد که هوش هیجانی در آن اهمیت دارد، آن زمینه ازدواج است، زیرا بنیاد و اساس رضایت از روابط به توانایی فهم و کنترل هیجانات بستگی دارد؛ و جزء مهمی از رضایت زناشویی، آگاهی فرد از هیجانات همسرش و احترام به آن هیجانات است.

طبق گفته روانشناس شهیر دانیل گلمن، هوش هیجانی نقش مهمی در برقراری و ادامه ارتباطات بازی می کند، بنابراین می توان انتظار داشت فردی با هوش هیجانی بالا که در ارتباطات اجتماعی و همچنین در ارتباطات نزدیک موفق تر است، در ارتباطات زناشویی نیز بهتر عمل کند.

همان طور که می دانیم ازدواج منبع بعضی از عمیق ترین احساسات و هیجانات ماست، مثل عشق، نفرت، عصبانیت، ترس، ناراحتی و لذت، و این که چقدر زن و شوهر بتوانند این هیجانات قوی را بفهمند، درباره شان گفتگو و آنها را مدیریت کنند نقش قاطعی در رضایت زناشویی آنها بازی می کند، زیرا افرادی که توانایی کنترل احساسات و هیجانات خود را دارند (خویشتن داری) و بر نحوه ابراز احساسات و هیجانات خود نسبت به دیگران خصوصا همسرشان تسلط دارند، مانع بروز بسیاری از برخوردها و سوءتفاهمات در روابط زناشویی خود می شوند. در حقیقت ابراز عواطف نقش عمده ای بر شادی ها و تداوم زندگی زناشویی داشته و زوج های خوشبخت به طور مداوم واکنش هایی چون عشق و محبت را نسبت به هم ابراز کرده و در تعامل هایشان با یکدیگر از شوخی های مناسب استفاده می کنند.

افرادی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، به احتمال زیاد می توانند به گونه ای موثر با صحبت های دقیق و ظریف عاطفی، مشکلات و اختلافات را حل کنند و با استفاده از جملاتی چون «معذرت می خواهم» و «متاسفم» و دانستن اینکه به چه مقدار معذرت خواهی نیاز است یا چه مقدار متاسفم کارگشاست، اوضاع را سر و سامان می دهند. جان گاتمن از روانشناسان دانشگاه واشنگتن طی تحقیقاتی به این نتیجه رسیده است که زوجینی که روی هیجانات خود کنترلی ندارند، تکانشی هستند و قادر به تفکر و صحبت به طور واضح و موثر نیستند، نیاز به آموزش خودآگاهی هیجانی دارند؛ این افراد باید یاد بگیرند که چطور زوج های با هوش هیجانی بالایی باشند و از لحاظ هیجانی بیدار شوند.

اما سوالی که در این جا مطرح است این است که آیا هوش هیجانی قابل رشد و فراگیری هست و امکان افزایش هوش هیجانی وجود دارد یا خیر؟

اکثر محققان ادعا کرده اند که هوش هیجانی قابل آموزش دادن است و حتی مهم ترین مزیت هوش هیجانی در برابر هوش شناختی را این نکته می دانند که قابلیت های هیجانی اساسی، می توانند یاد گرفته شوند. شما همیشه می توانید بیاموزید که چگونه با مردم مهربان تر رفتار کنید و متقابلا آنها را آماده کنید که با شما رفتار بهتری داشته باشند.

  • تدوین : گروه سلامت کلیشه
  • منبع : دکتر بهرامعلی قنبری هاشم آبادی - دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
آلبوم تصاویر

عکس های فانتزی از زندگی

عکس های فانتزی از زندگی

سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
بهداشت روانی

راه های ساده برای تقویت مغز

تقویت مغز

استفاده از مغز بدون وقفه در محل کار ادامه دارد، بنابراین برای مدیریت اطلاعات و فراموش نشدن جزئیات روزانه، انجام برخی تمرینات مغزی ضروری است. به همان ترتیب که فعالیت‌های جسمی و ورزش عضلات را تقویت می‌کنند، تمرین‌های ذهنی نیز، فعالیت‌های مغزی را بهبود می‌بخشند.

در ادامه برخی از برترین تمرین‌ها برای تقویت مغز ذکر می‌شوند:

تقویت حافظه کوتاه‌ مدت :
تقویت حافظه کوتاه‌مدت به ذهن کمک می‌کند تا اطلاعات جدید سریع‌تر به خاطر سپرده و در نتیجه با سرعت بالا به کار گرفته شوند. این تمرین، زمان بسیار کمی در حد چند دقیقه در روز را به خود اختصاص می‌دهد. برای چند ثانیه فهرستی از چند کلمه تصادفی، مثل فهرست خرید را نگاه کنید و آنها را به خاطر بسپارید. سپس سعی کنید، آنها را به ترتیب از حفظ بگویید.

افزایش توان برای کسب آوردن زمان :
سازماندهی امور، فعالیت‌های غیر مفید و از دست رفتن زمان را رفع می‌کند، در نتیجه فرد زمان بیشتری در اختیار خواهد داشت. برای دستیابی به سازماندهی مفید، انجام وظایف با رعایت نظم و بنابر کارکردها ضروری است. از سوی دیگر تشخیص اولویت‌ها نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. تمرین جالبی برای افزایش توان سازماندهی توصیه می‌شود، برای این تمرین باید محله‌ای را که برایتان آشناست، در ذهنتان تصور کنید و مکان‌های مختلف مانند، خانه‌ها و مغازه‌ها را جابه‌جا کرده و به بهترین شکل ممکن سازماندهی کنید. این تمرین به شما اجازه می‌دهد تا در محل کارتان بتوانید امور را سازماندهی کنید و زمان کافی داشته باشید، به این ترتیب ذهن‌تان با آرامش بیشتر به فعالیت می‌پردازد.

برای تصمیم‌ گیری‌ هایتان، استدلال کنید :
تصمیم‌گیری براساس عقل سلیم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، این شیوه نه تنها افراد را از خطرهای احتمالی دور می‌کند بلکه به تقویت قوه استدلال کمک می‌کند. استدلال کردن نیز به نوبه خود از برترین مهارت‌هایی است که مغز و ذهن را قوی و نیرومند می‌کند. بنابراین ذهن‌تان را به استدلال، شیوه‌های سازنده و منطقی عادت دهید. برای دستیابی به مهارت استدلال کردن، هر روز 5 دقیقه را برای کامل کردن سری‌های عددی منطقی صرف کنید. این نوع از تمرین‌های روانی به شما کمک می‌کند که به طور خودکار و براساس طرح‌های منطقی استدلال کنید.

توانایی‌ های مغزی‌ تان را بشناسید :
برای به خاطر سپردن فعالیت‌های روزانه، یک راه حل وجود دارد: هر روز موضوع جدید در زمینه‌های متنوع یاد بگیرید. یاد گرفتن نکات جدید، بدون اینکه نورون‌های مغزی را خسته کند، به حفظ شدن فعالیت‌های ذهنی منتهی می‌شود. این تمرین به مغزتان کمک خواهد کرد که همیشه با نشاط آماده یاد گرفتن بیشتر بماند. برای اینکه نکات جدیدی یاد بگیرید، هر روز چند دقیقه را در صفحات آموزشی اینترنت بگذرانید. در پایان مطالعه، اطلاعات کلیدی را جمع‌بندی کنید. به این ترتیب، نکات فراگرفته شده به شکلی پایدار در ذهنتان حفظ خواهند شد.

سرزندگی ذهنتان را حفظ کنید :
فناوری همه جا حضور دارد و تمام کارمندها بیشتر زمان و روز خود را با آنها سپری می‌کنند. اگرچه این فناوری‌ها به صرفه‌جویی در زمان منجر می‌شود اما به سرزندگی ذهن آسیب می‌زند. برای حل این مشکل، کافی است هر روز یک محاسبه ذهنی انجام دهید. به عنوان نخستین تمرین، بهترین کار این است که از ماشین حساب برای انجام حساب و کتاب‌های ساده خودداری کنید. به طور مثال برای حساب کردن سهم هر نفر از دوستان در رستوران، سریع تلفن همراهتان را به کار نیندازید.

انجام چند فعالیت به طور همزمان :
اگر بتوانید چند کار را همزمان انجام دهید، توانایی‌های ذهنیتان به میزان قابل توجهی افزایش خواهد یافت. تکرار و تمرین از عوامل موفقیت در دستیابی به این شیوه است. به عنوان تمرین می‌توانید از کار با نرم‌افزارها شروع کنید، برای این منظور باید سعی کنید از دکمه‌های میانبر استفاده کنید، باید این قابلیت را تا حدی در خود پرورش دهید که دیگر نیازی به موشواره نداشته باشید. این حرکت باعث می‌شود که بتوانید همزمان چند کار را در کنار هم و به موازات یکدیگر انجام دهید.

برای بازدهی بالاتر، بیشتر تمرکز کنید :
اگر برای متمرکز شدن روی یک پرونده به اندازه کافی تمرکز ندارید، نباید نگران شوید. با این حال ممکن است برخی اطلاعات مهم را از قلم بیندازید و بازدهی‌تان آسیب ببیند. برای رفع این معضل باید تا حد ممکن جلوی اطلاعات مزاحم را بگیرید و اجازه ندهید سطح آگاهی‌تان افت کند. در این زمینه تمرین مناسبی وجود دارد، به طور منظم، ظرفیت‌های تمرکزی‌تان را با استفاده از آزمون «استروپ» بسنجید. این آزمون کوتاه، به شما کمک می‌کند که بهتر متمرکز شوید و اطلاعات ذهنی‌تان را مرتب کنید.

  • تدوین : گروه سلامتی کلیشه
  • منبع : خورشید
سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
موفقیت و مدیریت

چه عادت هایی مانع موفقیت می شوند ؟

چه عادت هایی مانع موفقیت می شوند ؟

همیشه دنبال این هستیم که بدانیم افراد موفق چه کار هایی انجام میدهند . ما اکروز یک قدم فراتر نهاده ایم و قصد داریم به کارهایی که افراد موفق انجام نمیدهند را بررسی کنیم . مواردی که در مقاله زیر گفته شده را در لیست کار های ممنوعه خود قرار دهید تا موفقیت به سمت شما سرازیر شود .

۱- بهانه آوردن

افراد موفق دیگران را مقصر نمی‌کنند و بهانه نمی‌آورند و از بدشانسی‌شان شکایت نمی‌کنند. آنها مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده می‌گیرند. آنها می‌دانند که موفقیت و شکست در دستان خود آنهاست. پس سعی نکنید خود را قربانی جلوه دهید یا بهانه‌ بیاورید.

۲- بی مقصد پیش رفتن

افراد موفق برنامه دارند. زندگی آنها جهت و مقصد دارد. هیچوقت بی اراده کاری نمی‌کنند و بی مقصد پیش نمی‌روند به امید اینکه بهترین‌ها برایشان اتفاق بیفتد. آنها برای خود هدف تعیین می‌کنند و بعد برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر شما از آن دسته آدمهای هرچه پیش آید خوش آید هستید، از این رویکرد دست بکشید و شروع به برنامه‌ریزی کنید.

۳- تمام روز نشستن پای کامپیوتر (یا بدتر از آن تلویزیون)

درست است که کارهای مهم زیادی را می‌توانید پشت کامپیوتر انجام دهید اما نباید همه روزتان را به آن بگذرانید. بیرون رفته و با آدمها ملاقات کنید.

۴- به تاخیر انداختن کارها

تعویق در کارها دشمن موفقیت است. روی هدفتان تصمیم بگیرید، کارهایی که باید انجام دهید را لیست کرده، اولویت‌بندی نموده و آغاز به کار کنید.

۵- فقط انجام کارهای ساده

برای چه کارهایی بیشتر وقت می‌گذارید؟ کارهای مهم، فوری یا کارهای ساده روزانه؟ اگر بیشتر وقت خود را به کارهای جزئی و کم‌اهمیت می‌گذرانید، باید روند خود را تغییر دهید. باید اول روی کارهای مهمتر تمرکز کنید، کارهایی که شما را به سمت هدفتان پیش می‌برند. تا جاییکه می‌توانید کارها و فعالیت‌های بی‌ارزش را نادیده بگیرید.

۶- نشستن در جلسات بیهوده

آیا در محل‌کار وقتتان را در جلسات بی‌ارزش تلف می‌کنید؟ خیلی از کارمندان شرکت‌ها این وضعیت را دارند. هر جلسه‌ای باید یک هدف، دستورکار و یک مدیر ماهر داشته باشد که کمک کند جلسه از هدف اصلی خود دور نشده و روی همان متمرکز بماند. در جلسات بیهوده و ضعیف شرکت نکنید—فقط خلاصه آن را از دیگران بگیرید.

۷- محدود کردن جاه‌طلبی‌هایتان

افراد موفق باور شگرفی به خود دارند و جاه‌طلب هستند و استانداردهای بالایی برای زندگی خود در نظر می‌گیرند. آیا شما خودتان را پایین می‌کشید؟ اعتمادبه‌نفستان را از دست داده‌اید؟ از اول شروع کنید. برای خودتان اهداف بلندپروازانه تعیین کنید. مهارت‌ها، استعدادها و دستاوردهایتان را به خود یادآور شوید و هر روز به خودتان انگیزه بدهید.

اگر بتوانید از فعالیت‌های بی‌ارزش و منفی که انجام می‌دهید دست بکشید، خود را به موفقیت نزدیک‌تر خواهید کرد. از انجام کارهایی که می‌دانید فقط وقتتان را تلف می‌کند خودداری کنید و شروع به ساخت موفقیتتان کنید.

سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
طنز و سرگرمی

مرد 92 ساله اتومبیل را با دندان می‌کشد + عکس

پیرمرد 92 ساله نیویورکی در نمایش قوی ترین مردان، با دندان‌های خود اقدام به کشیدن اتومبیلش کرد.

مرد 92 ساله اتومبیل را با دندان می‌کشد!

روزنامه‌های نیویورکی در گزارش‌های مختلفی نوشتند که این پدربزرگ 92 ساله که 3 نوه و 2 نتیجه دارد، طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته قرار است هفته آینده در «نیویورک» با دندانهایش خودروی بیوک 2006 را بکشد. این نخستین باری است که وی قصد شرکت در نمایش قوی ترین مردان را دارد. از آنجایی که سنت شرکت در این قبیل مراسم در خانواده آنها تا حدی جنبه ارثی دارد، پدر او نیز از دهه 1930 به دلیل حضور در کارناوال‌های سطح شهر و نیز به دلیل انجام کارهای عجیبی مانند جویدن ناخن، میخ و دیگر اجسام تیز شهرت زیادی کسب کرد.

این پیرمرد معتقد است که کشیدن اتومبیل با دندان کنترل ذهن و جسم را به طور همزمان می‌طلبد. این کار به تمرکز فوق‌العاده‌ای نیاز دارد و فرد باید تمام افکار مثبت و منفی را از ذهن خارج کند. وی در مصاحبه‌ای گفت: « در واقع، این کار را آرواره‌ها انجام می‌دهند نه دندان‌ها و تنها فشار بیش از حد به عضلات گردن و پاها وارد می‌شود!»

  • تدوین : گروه سرگرمی کلیشه
سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
موفقیت و مدیریت

پشتكار

alt

بااینکه همیشه می خواهید برنامه تمرینی و غذایی مناسبی داشته باشید، اما آن برنامه خاص تعیین نمی کند که به اهدافتان می رسید یا نه—این پشتکار و ثبات قدم شما در دنبال کردن این برنامه هاست که شما را به نتایج دلخواهتان می رساند.

مهمترین عامل در موفقیت این است که تا چه میزان بتوانید پشتکار و ثبات قدم خود را در دنبال کردن برنامه تان حفظ کنید. از اینها گذشته، حتی بهترین و فکرشده ترین برنامه ها در دنیا هم شما به نتیجه نمی رسانند مگراینکه واقعاً با تداوم و پشتکار آن برنامه را دنبال کنید.

در زیر به نکاتی اشاره می کنیم که به شما کمک می کند پشتکار خود را ارتقاء ببخشید تا نتیجه ای که از تمریناتتان عایدتان می شود را چندین برابر کنید.

اهداف درست تعیین کنید

هدفی که انتخاب می کنید می تواند تاثیر بسزایی بر انگیزه شما داشته باشد و در حفظ پشتکار نیز بسیار پراهمیت است.

به طور کل، اهداف درونی و ذاتی بهتر از اهداف خارجی عمل می کنند چون این اهداف برای خود شما تعیین شده است. اهداف درونی و ذاتی عبارت است از حفظ وزنی که احتمال بیماری شما را پایین بیاورد، حس رضایت و خوشنودی که خیلی ها بعد از تمرین سنگین احساس می کنند، و فراهم کردن یک راه خوب برای از بین بردن و آزاد کردن استرس در طول روز. درمقابل اهداف خارجی عبارتند از کم کردن 5 کیلو از وزنتان قبل از رفتن به مسافرت کنار دریا، شش تکه کردن عضلات شکم، و بالا بردن پرس سینه تان تا 100 کیلو.

پس از مدتی اهداف خارجی اهمیت کمتری پیدا می کنند یا به کلی از میان می روند و پشتکار تمرین شما نابود می شود. وقتی آن مسافرت کنار دریا تمام شود دیگر انگیزه ای برای رفتن به باشگاه بعد از کار نخواهید داشت. البته این به آن معنا نیست که هیچوقت نباید برای خود اهداف خارجی داشته باشید، نه، این اهداف هم انگیزه های بسیار عالی برای کوتاه مدت هستند اما باید چند دلیل درونی هم برای ارتقاء سلامتی و تناسب اندامتان پیدا کنید.

یک برنامه غذایی مناسب را دنبال کنید

پشتکار و ثبات قدمتان را با تنظیم کردن یک برنامه سلامتی و تناسب اندام ارتقاء بخشید. ببینید امکان انجام چه کارهایی برایتان وجود دارد. مثلاً اگر قبلاً رژیم های غذایی کم کربوهیدرات را امتحان کرده اید و حس خوبی با آنها نداشتید، پس دیگر آن را تکرار نکنید. اینکار فقط انگیزه شما و شانس موفقیتتان را در آینده پایین می آورد. یک رویکرد غذایی با میزان کربوهیدرات متوسط می تواند برای شما ایدآل باشد، البته به شرطی که حواستان به مقدار کالری مصرفی خود باشد.

بهترین برنامه غذایی، برنامه ای است که مقدار کافی پروتئین و تعداد مناسب کالری را در اختیار شما قرار دهد.

به خودتان استراحت دهید

وقتی می خواهید پشتکارتان را در دنبال کردن برنامه غذایی و تمرینیتان بالا ببرید، اگر یکبار در رژیم غذاییتان تقلب کردید یا یک جلسه تمرین را از دست دادید، خودتان را سرزنش نکنید. افرادیکه اینکار را می کنند ذهن سیاه و سفیدی دارند و اجازه می دهند که یک اشتباه آنها را به کلی از میدان به در کند.

خلاص شدن از این طرز تفکر هیچ چیز یا همه چیز، به شما کمک میکند دوباره همان جایی برگردید که بودید به جای اینکه چند روز با خودتان کلنجار بروید و یا کلاً برنامه را کنار بگذارید.

مشکلاتتان را تشخیص دهید

برای ایجاد ثبات قدم در برنامه، همیشه نتایج تان را بررسی کنید و هرگونه مشکل را از قبل تشخیص دهید. مثلاً اگر بعد از دو هفته از برنامه احساس می کنید که دارید خسته می شوید، پیش خودتان تجسم کنید که اگر چند هفته دیگر بگذرد چه احساسی خواهید داشت. هرچه زودتر بتوانید برنامه را اصلاح کنید یا یک مربی خصوصی بگیرید تا برنامه غذایی و تمرینیتن را بررسی کند، بهتر است.

اگر اجازه بدهید این خستگی همینطور ادامه پیدا کند، بدن شما به زاری می افتد و وقتی عوامل فیزیولوژیکی با عوامل روانی همراه شوند، حفظ ثبات قدم بسیار دشوار خواهد شد.

وقتی زودتر همه چیز را اصلاح و درست کنید، مشکلات را به حداقل رسانده و پروسه دست یافتن به اهدافتان برایتان ساده تر خواهد شد.

تمریناتتان را اصلاح کنید

اگر تمریناتتان موثر باشندریال باید سطح تناسب اندام شما ارتقاء پیدا کند؛ این یعنی پس از مدتی حرکت یا تمرینی که برایتان دشواربود باید برایتان آسانتر شده باشد. همچنین باید بتوانید برای بالا بردن شدت تمرین، مقدار وزنه هایتان را هم بالاتر ببرید. اما بهتر این است که کل برنامه تان را هر از چند گاهی دوباره تنظیم کنید تا به بالاترین نتایج دست پیدا کنید و ثبات قدم در تمریناتتان را نیز حفظ کنید.

به خاطر داشته باشید که هدف اصلی شما با گذشت زمان تغییر می کند. شاید با نزدیک شدن تابستان بخواهید کمی لاغرتر شوید یا پزشکتان توصیه کرده باشد که سلامت قلبی-عروقی خود را بالا ببرید. موضوع هرچه که باشد، فقط اطمینان یابید که برنامه تمرینیتان همیشه به روز باشد.

به تمریناتتان تنوع بدهید

و آخر اینکه تا می توانید به تمریناتتان تنوع بدهید. ثابت قدم ماندن در برنامه ای که هیچ چیز تازه ای در آن وجود ندارد کار سختی است. چه تمریناتتان را به کل عوض کنید و چه آنرا به طریقی متفاوت انجام دهید، ایجاد تغییر در برنامه به شما کمک می کند همیشه به انجام آن علاقه مند باشید و برای انجام آن پشتکار داشته باشید.

از تغییر فصل ها استفاده کنید؛ چرا در تابستان که می توانید بیرون بروید و از هوای آزاد برای دویدن استفاده کنید، تمرینات کاردیو را داخل باشگاه و با تردمیل و دوچرخه ثابت انجام دهید؟

پشتکار داشته باشید

دفعه بعد که انتخاب های مختلفی برای برنامه تمرینی و غذاییتان پیش روی دارید، اطمینان یابید که هر یک کالری که انتخاب می کنید متعادل باشد و زمان استراحت و تمرینتان هم مشخص باشد. و اگر سعی کنید به جای اینکه همه وقتتان را صرف برنامه ریزی کنید کمی به بالا بردن انگیزه تان کمک کنید، مطمئن باشید که بهترین نتیجه را به دنبال خواهید داشت.
سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
موفقیت و مدیریت

چه عادت هایی مانع موفقیت می شوند ؟

چه عادت هایی مانع موفقیت می شوند ؟

همیشه دنبال این هستیم که بدانیم افراد موفق چه کار هایی انجام میدهند . ما اکروز یک قدم فراتر نهاده ایم و قصد داریم به کارهایی که افراد موفق انجام نمیدهند را بررسی کنیم . مواردی که در مقاله زیر گفته شده را در لیست کار های ممنوعه خود قرار دهید تا موفقیت به سمت شما سرازیر شود .

۱- بهانه آوردن

افراد موفق دیگران را مقصر نمی‌کنند و بهانه نمی‌آورند و از بدشانسی‌شان شکایت نمی‌کنند. آنها مسئولیت کامل زندگی خود را بر عهده می‌گیرند. آنها می‌دانند که موفقیت و شکست در دستان خود آنهاست. پس سعی نکنید خود را قربانی جلوه دهید یا بهانه‌ بیاورید.

۲- بی مقصد پیش رفتن

افراد موفق برنامه دارند. زندگی آنها جهت و مقصد دارد. هیچوقت بی اراده کاری نمی‌کنند و بی مقصد پیش نمی‌روند به امید اینکه بهترین‌ها برایشان اتفاق بیفتد. آنها برای خود هدف تعیین می‌کنند و بعد برای رسیدن به آن برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر شما از آن دسته آدمهای هرچه پیش آید خوش آید هستید، از این رویکرد دست بکشید و شروع به برنامه‌ریزی کنید.

۳- تمام روز نشستن پای کامپیوتر (یا بدتر از آن تلویزیون)

درست است که کارهای مهم زیادی را می‌توانید پشت کامپیوتر انجام دهید اما نباید همه روزتان را به آن بگذرانید. بیرون رفته و با آدمها ملاقات کنید.

۴- به تاخیر انداختن کارها

تعویق در کارها دشمن موفقیت است. روی هدفتان تصمیم بگیرید، کارهایی که باید انجام دهید را لیست کرده، اولویت‌بندی نموده و آغاز به کار کنید.

۵- فقط انجام کارهای ساده

برای چه کارهایی بیشتر وقت می‌گذارید؟ کارهای مهم، فوری یا کارهای ساده روزانه؟ اگر بیشتر وقت خود را به کارهای جزئی و کم‌اهمیت می‌گذرانید، باید روند خود را تغییر دهید. باید اول روی کارهای مهمتر تمرکز کنید، کارهایی که شما را به سمت هدفتان پیش می‌برند. تا جاییکه می‌توانید کارها و فعالیت‌های بی‌ارزش را نادیده بگیرید.

۶- نشستن در جلسات بیهوده

آیا در محل‌کار وقتتان را در جلسات بی‌ارزش تلف می‌کنید؟ خیلی از کارمندان شرکت‌ها این وضعیت را دارند. هر جلسه‌ای باید یک هدف، دستورکار و یک مدیر ماهر داشته باشد که کمک کند جلسه از هدف اصلی خود دور نشده و روی همان متمرکز بماند. در جلسات بیهوده و ضعیف شرکت نکنید—فقط خلاصه آن را از دیگران بگیرید.

۷- محدود کردن جاه‌طلبی‌هایتان

افراد موفق باور شگرفی به خود دارند و جاه‌طلب هستند و استانداردهای بالایی برای زندگی خود در نظر می‌گیرند. آیا شما خودتان را پایین می‌کشید؟ اعتمادبه‌نفستان را از دست داده‌اید؟ از اول شروع کنید. برای خودتان اهداف بلندپروازانه تعیین کنید. مهارت‌ها، استعدادها و دستاوردهایتان را به خود یادآور شوید و هر روز به خودتان انگیزه بدهید.

اگر بتوانید از فعالیت‌های بی‌ارزش و منفی که انجام می‌دهید دست بکشید، خود را به موفقیت نزدیک‌تر خواهید کرد. از انجام کارهایی که می‌دانید فقط وقتتان را تلف می‌کند خودداری کنید و شروع به ساخت موفقیتتان کنید.

سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
بهداشت روانی

چند گام ساده برای شاد بودن

افرادی برای خرید بلیت کنسرت، کتاب های آموزشی قلاب دوزی و سرگرمی و یا خوردن شام آخر هفته در بیرون از خانه، هزینه می کنند، بیش از آنهایی که پول خود را برای کالاهای محسوس و مادی خرج می کنند، شادترند.
اگرچه معمولا گفته می شود پول شادی نمی آورد اما تحقیقات جدید نشان می دهد اگر پول خردمندانه هزینه شود، قطعا شادی آور است. 

"مایکل نورتون" استادیادر دانشکده تجارت دانشگاه هاروارد و نویسنده پژوهش  "پول شاد: علم هزینه کرد هوشمند" می گوید: خرید وسایلی مانند تلویزیون، پوشاک و قهوه ساز نمی تواند خیلی شادی آفرین باشد اما خرید می تواند شادی را به بالاترین حد برساند.

محققان نشان داده اند که افرادی برای خرید بلیت کنسرت، کتاب های آموزشی قلاب دوزی و سرگرمی و یا خوردن شام آخر هفته در بیرون از خانه، هزینه می کنند، بیش از آنهایی که پول خود را برای کالاهای محسوس و مادی خرج می کنند، شادترند.

یک دلیل این امر این است که بشر از ارتباطات اجتماعی بیشترین لذت و نشاط را می برد. با این حال این پاداش پیش از اینکه فرد خانه را ترک کند آغاز می شود.

به گفته نورتون شادی آفرینی مشارکت در یک تجربه می تواند از خود آن تجربه  ارزشمندتر باشد و تا ماه ها بعد، یادآوری یک رویداد خوب به ادامه شادی فرد کمک می کند.

به گفته محققان افراد خواهان اولویت بندی مسایلی هستند که واقعا برایشان لذت بخش و شادی آفرین است این کارها می تواند باغبانی در روزهای تعطیل آخر هفته باشد یا یک بازی گروهی هفتگی با دوستان.

ویلیبالد راش استاد روانشناسی دانشگاه زوریخ که قدرت شخصیت و شادی را مورد مطالعه قرار داده است، گفت: برخوردار شدن از چیزی که برای شما بیشترین ارزش را دارد و در دسترس است موثرترین راه برای لذت بردن است.

دانشمندان دریافته اند افرادی که به طور مداوم نقاط قوت خود را به کار می گیرند کمتر افسرده و بیشتر از شادی بهره مندند.

تحقیقاتی که در سال 2012 بر روی 800 نفر در اورگان آمریکا انجام شد نشان داد  افرادی که از خانه تا محل کار را پیاده روی یا دوچرخه سواری می کنند از آنهایی که از اتوبوس و دیگر وسایل نقلیه استفاده می کنند شاد ترند. دلیل این امر این است که افراد دوچرخه سوار یا پیاده بر زمان خود کنترل دارند، ترافیک آزارشان نمی دهد و ورزش موجب ترشح هورمون شادی آفرین اندروفین می شود.

منبع: خبرگزاری مهر
سه شنبه 31/2/1392 - 10:59
بهداشت روانی

یادگیری و مراحل مختلف زندگی

Attention: open in a new window. PDFPrintE-mail


یادگیری و مراحل مختلف زندگی
یادگیری: از آنجا که رفتار و عکس العملهای فعلی ما نتیجه ی یادگیری و تجربیات گذشته مان است یادگیری گاه به عنوان فرایندی که تغییر نسبتاً دائمی در رفتار ما به وجود می آورد تعریف شده است، یعنی توانایی و کارایی ما نتیجه ی برخوردهای گذشته ما با محیط است.
رشد یادگیری: رشد جسمی کودک در زمینه های مختلف تابع قوانین کلی رشد است اما رشد یادگیری تابع عوامل و شرایط اجتماعی، محیطی، اقتصادی و جسمی نیز می باشد.


•     جریان دائمی تغییرات جسمی کودک باعث می شود فرد تواناییهای خود در یادگیری رفتارهای تازه را به منظور دستیابی به موفقیت های بیشتر به کار گیرد.
•     یادگیری هر مهارت تازه به عنوان زیر بنایی برای پیشرفت ها و یادگیری مهارت های آتی به کار گرفته می شود.

11 تا 16 سالگی
•     تغییرات اولیه و ثانویه جنسی
•     تغییرات روانی، اجتماعی و جسمی
تغییرات از سوی جامعه پذیرفته می شود و با اعطای حقوق اجتماعی و دادن مسئولیت های مقدماتی نقش فرد متجلی می شود.

16 تا 20 سالگی
•     در اواخر این دوران خصوصیات بزرگسالی بیشتر نمایان می شود.
معایب: اغلب و بخصوص در جوامع صنعتی و شهری فشارهای وارده بر روی افراد باعث
می شود فرد در انطباق خود با محیط دچار ضعف شود و در موارد نادری انحرافات رفتاری مشاهده می شود.
محاسن: تفکر آرمانی و متجلی شدن قدرت خلاقیت در فرد از ویژگیهای مهم این دوران است.

20 تا 25 سالگی
•     در زمینه ی جنسی و بیولوژیکی تا شروع سنین پیری تغییراتی پدید نمی آید.
•     به دلیل متفاوت بودن شرایط محیطی و اجتماعی افراد و برداشت متفاوت از این شرایط، هر بزرگسالی تا حدی تابع قوانین، ارزش ها و معیارهای خاص خود است.
•     در بیشتر جوامع صنعتی- شهری مردم در اواخر این دوره نقش شغلی خود را در جامعه پذیرفته اند و در این زمینه وضعیت شان تثبیت شده است.
•     تفاوت های فردی در نحوه ی زندگی افراد نقش موثری دارد.
•     افراد عضو پیچیده ی گروه های اجتماعی وابسته به یکدیگر هستند و هم تاثیر گذارند و هم تاثیر پذیر.
•     افراد در این مرحله دارای حداکثر توانایی هستند.

25 تا 40 سالگی
•     زندگی شغلی و خصوصی بیشتر افراد در این دوره تحکیم می شود.
•     ویژگی خاص این دوره بیشتر از هر چیز تغییرات اجتماعی و اقتصادی است و لازمه ی رسیدن به چنین تغییراتی، فراگیری مدیریت در زندگی و کسب مهارت های اجتماعی از طریق آموزش مقدماتی ست.

40 تا 60 سالگی
•     این دوره برای اغلب افراد توأم با ارزیابی حال و گذشته است و در صورت لزوم اصلاح و تجدید نظر در ارزش ها و طرز برخوردها انجام می شود.

دوران قبل از بازنشستگی
•     مفهوم بازنشستگی در نزد افراد مختلف متفاوت است و به جنسیت، وضع اقتصادی، اجتماعی و ساختمان روانی افراد بستگی دارد.
•     در تمامی مراحل یاد شده کیفیت زندگی فرد حاصل تجربیات گذشته اوست و در هر مرحله از زندگی فرد نیاز به یادگیری مسائل خاص موقعیت سنی خود را دارد و آموزش هرگز پایان نمی پذیرد.


تقسیم بندی بزرگسالان براساس شرکت در آموزش
•     گروهی که شرکت در کلاس های آموزشی را در تمام عمرخود به عنوان یک فعالیت اجتماعی معمولی ادامه می دهند.
•     افرادی که برای تعالی و افزایش مهارت و دانش فنی خود در زمینه هایی که از پیش تجربیاتی داشته اند شرکت می کنند. تعداد این گروه بیشتر است.
•     تفاوت این دو گروه در انگیزه ورود به کلاس با انگیزه یادگیری است.

روش های یادگیری و ارتباط آن با سن
•     جوانی بهترین دوران یادگیری است و یادگیری در این سنین مبنا و زیربنای یادگیری های آینده است.
•     میزان فراگیری و تسلط افراد در فعالیت یادگیری با فعالیت های مغزی بعد از 25 سالگی به طور قابل توجهی کاهش می یابد.
•      بی علاقگی به شرکت در آموزش های رسمی با افزایش سن بیشتر به چشم می خورد.

1. دامنه و وسعت یادگیری بزرگسالان
1.1 یادگیری رسمی
•     در یادگیری رسمی بزرگسالان بر زمینه های شغلی بیش از همه تأکید می شود.
•     یادگیری های رسمی از طریق دانشکده های فنی، دانشگاه ها، مراکز صنعتی، موسسات عالی و دانشکده های علوم تربیتی، موسسات خدمات فنی و... انجام می گیرد و برخی از آموزش ها با دریافت شهریه همراه است.
•     موسسات بزرگسالان از جمله فعال ترین سازمانهای آموزشی هستند.


1.2 یادگیری اتفاقی
•     فرد بزرگسال در نتیجه برخورد و تعامل با محیط خارج و کسب تجربیات روزانه از طرق مختلف موفق به یادگیری تصادفی یا اتفاقی می شود و در نتیجه اندوخته جدیدی کسب می کند.
•     شغل منبع اصلی یادگیری اتفاقی است.
•     تغییرات اجتماعی، اقتصادی و صنعتی جوامع نیز سبب یادگیری اتفاقی می شوند.
•     جریان پذیرش یادگیری از طرف یادگیرنده، مشخص ترین شکل یادگیری ست.

حافظه
تمام جریانات یادگیری بدون توجه به این که در چه طبه بندی ای قرار دارند شامل دریافت اطلاعات، نگهداری آنها برای مدت طولانی و در نهایت بازخوانی آنهاست.


مراحل مختلف حافظه
سه مرحله مختلف در جریان حافظه عبارتند از: حافظه از طریق حواس پنجگانه، مرحله کوتاه مدت حافظه، مرحله دراز مدت حافظه.
•     کیفیت و کمیت بایگانی مطالب در حافظه، بستگی به درجه دقت و دریافت ما دارد
•     مراحل مختلف حافظه در خصوصیات و عملکرد متفاوتند ولی همه مربوط به یک سیستم واحد حافظه در مغزند. عملکرد سه مرحله مختلف حافظه صرفاً از نظر بعد زمانی متفاوت است.

حافظه ی حسی
•     کنترل یادگیری افراد بستگی به یادگیری قبلی و محفوظات آنها در حافظه مداوم دارد. حافظه ی حسی اطلاعات کسب شده را به طرق مختلف و با ایجاد محرک ها و انگیزه های مناسب در حد مناسبی نگهداری می کند تا در موقع نیاز در اختیار حافظه موقتی قرار دهد.
•     حافظه ی حسی در آموزش بزرگسالان اثر کمی دارد.

حافظ عملی یا کوتاه مدت
یادگیری لحظه ای و آنی برای ما حیاتی است به این نوع اطلاعات حافظه عملی یا حافظه کوتاه مدت می گویند.
معایب: گنجایش مغز فرد برای یادگیری این قبیل اطلاعات در هر لحظه بسیار محدود است.
•     اطلاعات جمع آوری شده در قسمت حافظه موقتی با رسیدن اطلاع جدید بسرعت فراموش می شوند.
راه حل: تمرین برای تداوم محفوظات سطحی مفید و موثر است.
•     از اختصاصات دیگر حافظه حسی و کوتاه مدت در اختیار بودن آنی و فوری آن است و شباهت زیادی به حافظه ی عملی دارد. تنها نقطه ضعف این شکل از حافظه محدودیت ظرفیت آن است.

حافظه ی دراز مدت
تفاوت حافظه های دراز مدت از فراگیری های موقتی
مشکل به خاطر آوردن این یادگیری ها در مدت زمان کوتاه است.
راه حل:
1.     سازماندهی اطلاعات در مغز به وسیله ی فرد
2.     مرتبط کردن این اطلاعات با تجربیات گذشته در قسمت حافظه دراز مدت
محاسن:
1.     علاوه بر ظرفیت نامحدود، محدودیت زمانی نامعینی نیز دارد.
2.     حافظه طولانی از درجه و سرعت جذب زیادی برخوردار است.

تجربه سازماندهی و به خاطر آوردن
محدودیت های حافظه از طریق تجزیه اطلاعات در مغز و تبدیل آن ها به قسمت های کوچکتر و علامت گذری مشخصی ترمیم و به بخش حافظه دراز مدت فرستاده می شود.
هر چه دامنه معلومات، تجربیات و محفوظات یادگیرنده وسیع تر باشد و به موضوع مورد یادگیری مرتبط گردد اطلاعات تازه بهتر و آسان تر می تواند جذب و در حافظه نگهداری شود.

اثراتی چند بر یادگیری بزرگسالان
•     بزرگسالان تمایل دارند که همیشه توانایی خود را برای یادگیری مطالب تازه بیازمایند و بدین جهت بیشتر روی آموزش های رسمی خود تکیه می کنند تا یادگیری های غیر رسمی، اتفاقی و تجربیات روزمره
•     با افزایش سن قدرت یادگیری کاهش می یابد و زمانی یک بزرگسال می تواند از تمام توان خود در آموزش استفاده کند که مطلب و جریان یادگیری را دوست بدارد و برایش قابل استفاده باشد.
•     ظرفیت و استعداد حافظه ی کوتاه مدت با بالا رفتن سن کم نمی شود اما برای افراد مسن یادگیریهایی که به تفسیر و تعبیر نیاز دارد نسبتاً پیچیده است.
•     بین میزان تحصیلات رسمی و یادگیری در دوره ی بزرگسالی ارتباط مستقیمی وجود دارد.
•     سطح تعلیم و تربیت، زمینه اجتماعی و اقتصادی فرد و چگونگی برداشت فرد از خویش تاثیر زیادی بر انتخاب راه های یادگیری دارد.

نقش مربی در آموزش
•     متفاعد کردن فرد به توانایی خودش تا فرد بزرگسال به مطلب علاقمند گردد و بداند که می تواند بر مسئله مور یادگیری غلبه کند.

تئوری های یادگیری بزرگسالان
مکتب سلوک رفتار
یادگیری تغییر عملی و عینی در رفتار انسان است و در عمل معمولاً غیر ممکن است که دلیل عینی و قابل اعتمادی برای یادگیری بدون توجه به شواهد رفتاری افراد پیدا کرد.

مکتب روانشناسی ارتباطی تحریک و انعکاس
این مکتب متوجه تاثیر تکرار در یادگیری است.
مکتب روانشناسی گشتالت
معتقدند که یادگیری موفقیت آمیز بستگی به این دارد که یادگیرنده آنچه را مشاهده یا مطالعه
می کند بتواند سازمان دهد و به هم مرتبط سازد.

یادگیری از طریق آزمایش و خطا
ثورنوایک اولین روانشناس مکتب سلوک رفتار بود که درصدد برآمد در یابد چگونه بعضی بازتا بهای خاص همیشه در ارتباط با محرک های خاص هستند. او دریافت که ارتباط بین محرک و بازتاب در نتیجه یک جریان آزمایش و خطا حاصل می شود و یادگیرنده فعال است.

قانون اثر
اعمالی که ناشی از شرایط خاصی هستند که شخص از آنها گریزان و غالباً در فکر رسیدن به آنها یا حفظ آنهاست در شخص به صورت عادت در می آیند و تثبیت می شوند قانون اثر بر آن دسته از کوشش های فرد که ناشی از موقعیت است تکیه دارد.
بسیاری از نظریات ثورندایک در نظریه واکنش ارادی اسکینر بسط داده شده اند. چون قاعده آزمایش و خطای ثورنداک در مورد یادگیری یک نوع انعکاس شرطی است.

انعکاس شرطی
نوع دیگری از یادگیری که در ارتباط با موضوع محرک و بازتاب است و یادگیرنده در آن غیر فعال است انعکاس شرطی نامیده می شود. ایوان پاولوف زیست شناس روسی پیشگام این نظریه بود. انعکاس شرطی آن نوع از یادگیری است که پایه و اساس آن را حالات عاطفی مانند ترس، لذت و اضطراب و ... تشکیل می دهند.
محرک شرطی
محرکی است که در ابتدا بی اثر (خنثی) است ولی بعداً این توانایی را پیدا می کند که عکس العمل (بازتاب) را ایجاد کند.

محرک غیر شرطی
محرکی است که قبل از اینکه انعکاس شرطی انجام گیرد، انعکاسی را موجب شده است.

انعکاس غیر شرطی
انعکاسی است که قبل از انعکاس شرطی به طور طبیعی روی می دهد.

انعکاس شرطی
هر نوع انعکاسی که حاصل فعالیت اعصاب اصلی بدن است می تواند در زمره انعکاس های شرطی قرار گیرد.
•     انعکاس های شرطی بعد از نابود شدن دوباره و حتی خود به خود ظاهر می شوند.
•     با وجود تأثیر زیاد انعکاس شرطی در یادگیری عاطفی و رفتاری، میدان عمل آن بسیار محدود است چون بیشتر مربوط موقعیت هایی می شود که فرد در آن غیر فعال است

تعمیم محرک
پاولوف دریافت وقتی که یک انعکاس شرطی حاصل شد سایر محرک های مشابه هم همان تاثیر را دارند. او این پدیده را (تعمیم) محرک نامید.
•     هر چه محرک جدید نزدیکی بیشتری با محرک اولیه داشته باشد انعکاس شرطی قوی تر است.
تئوری عکس العمل ارادی یا فعال
•     مکتب محرک و واکنش بنای کار را بر رفتار ارادی قرار داده است.
•     اسکینر شدیداً طرفدار مکتب رفتاری ست و برای تئوریهای نظری و انتزاعی هیچ گونه اعتباری قائل نیست.
•     تئوری عکس العمل ارادی بر پایه ی تأثیر تشویق و تنبیه قرار دارد.
عوامل تقویت کننده
عواملی که موجب تکرار یک نوع رفتار خاص می شوند مانند هدف ها، پاداش ها و تشویق ها و...
عوامل تقویتی منفی
فرار از نتایج نامطلوب یا خطرناک مثال هایی از عوامل تقویتی منفی هستند.


تنبیه
تقویت به وسیله ی قانون اثر در یادگیری موثر است. تنبیه هم می تواند در رفتار موثر باشد وقتی که پی آمد یک رفتار تنبیه باشد موجب کاهش در احتمال تکرار آن رفتار می شود.
سه نتیجه رفتاری که موجب یادگیری می شوند. تقویت مثبت، تفویت منفی و تنبیه، هسته مرکزی تئوری عکس العمل ارادی هستند و تقویت مثبت اساس آن است.

انواع تقویت کننده
•     تقویت کننده خارجی
•     تقویت کننده درونی
وقتی یادگیرنده به ارزش تقویت درونی واقف شد در راه خود آموزی گام بر می دارد. سهمی که معلم در این جا می تواند داشته باشد آن است که مراقبت کند یادگیرنده به بهترین وجه از تشویق و تقویت درونی استفاده کند و تقویت و تشویق خارجی را به بعد از این مرحله موکول کند.

شکل دادن
وقتی کوشش می شود که رفتار شخص دیگری با روش انعکاس ارادی مورد کنترل قرار گیرد گاهی لازم است از روش شکل دادن برای ایجاد واکنش مطلوب استفاده شود که شامل تایید و تقویت رفتارهایی است که تقریباً به رفتار دلخواه نزدیک هستند.

تقویت و تشویق برنامه ای
•     در بعضی موقعیت ها واکنش ارادی یادگیرنده برای هربار که رفتار مناسبی از خود نشان می دهد تشویق و تایید می شود که اسکینر آن را یک تقویت و تشویق برنامه ای می نامد. در مرحله اول یادگیری یک رفتار جدید تقویت و ترغیب برنامه ای پیوسته لازم است. بعضی از رفتارها پس از جایگزینی فقط در فواصل معینی نیاز به تقویت دارند.
•     برنامه ی زمان بندی متغیر یک نسبت پیوسته و منظم از واکنش ها را موجب می شود و واکنش های غیر قابل پیش بینی ممکن است مورد تقویت قرار گیرد.
•     عوامل تقویت کننده هر چه بیشتر به کار روند دوام واکنش ها بیشتر خواهد بود.
•     رفتاری که به طور پیوسته مورد تقویت قرار گیرد با سرعت بیشتری ناپدید می شود.
•     برنامه ی تقویتی با فاصله ی زمانی یا نسبت متغیر یک واکنش پایدار ایجاد می کند که قبل از اینکه واکنش ناپدید شود یا به سطح قبل از آن شرایط مخصوص بازگردد، مدتهای مدید دوام خواهد داشت.

عامل تقویت منفی و تنبیه
•     تقویت منفی وقتی به کار می افتد که عکس العمل ارادی در ارتباط با کنار زدن یا پایان دادن به یک محرک نامطلوب است.
•     تهدید عواقب ناگوار گاهی اوقات باعث می شود که شخص وادار به در پیش گرفتن یک رفتار خاص شود این گونه عوامل تقویت منفی را کنترل بیزاری آور می نامند.
•     تنبیه یک محرک نامطلوب در ارتباط با رفتاری است که فرد نشان می دهد و احتمال وقوع آن را کاهش می دهد.
معایب تنبیه
•     گسترش تنبیه در یک جامعه فرصت ارائه شیوه مطلوب تغییر رفتار را غیر ممکن می سازد
•     غالباً بازتاب های عاطفی دارد و به وسیله انعکاس شرطی ممکن است در یادگیرنده اضطراب و نگرانی های دراز مدت ایجاد کند.
•     مناسب ترین استفاده از تنبیه جلوگیری از رفتارهای ناپسند است تا به این وسیله راه برای استفاده از عوامل مثبت تقویت در مواجهه با اشکال قابل قبول تر رفتار باز شود.
روش مکتب گشتالت در مورد یادگیری
•     کهلر، کافکا، ورتایمر و لوین اعتقاد داشتند که ارداک را در یک صورت و قالب صحیح شکل بدهند.
•     یادگیرنده سعی می کند آنچه را که دریافت می کند سازمان دهد و ترکیب کند تا یک قالب کلی به دست آید.
روانشناسان گشتالت برعرصه ادراکات متمرکزند و برای آن چهار قانون شباهت، مجاورت، پیوستن و مداومت را بیان می دارند.
مشابهت: دسته بندی اجزاء مشابه در یک واحد
مجاورت: تشکیل واحد کامل و مجزا از اجزای نزدیک به هم
پیوستن: ساختن تصویر ادراکی کامل از گسیختگی های موجود در صورتهای مرئی
مداومت: توصیف ادامه ی دلخواه خطوط مستقیم و منحنی های دلخواه در قوی ادراک

یادگیری مکاشفه ای
•     یادگیری مکاشفه ای حل مسئله به صورت یکباره و ناگهانی است و بر اساس تجربیات گذشته انجام می شود. یعنی یادگیرنده امکان آشنایی کامل با خطوط اصلی مسئله را در موقعیت های گذشته داشته باشد.
•     حل مسئله پیچیده، مبتنی بر آموزش و تسلط قبلی بر موارد مشابه و یادگیری ساده تر هستند.
طرح یادگیری درجه بندی شده ی گاینه
هشت فرایند عمده ی ذهنی در طرح گاینه وجود دارد که عبارتند از:
یادگیری با علامت: می تواند با انعکاس شرطی پاولف برابر گردد.
یادگیری با محرک و بازتاب: باید یک بازتاب اختیاری که یادگیرنده قادر به نشان دادنش باشد. و یک محرک که او نسبت به آن عکس العمل نشان دهد وجود داشته باشد می توان از روش شکل دادن برای ایجاد بازتاب صحیح مورد نظر کمک گرفت. نمونه ی بارز عکس العمل ارادی یا فعال است.
یادگیری زنجیره ی لفظی: از یادگیری کلمه یا عبارت کوتاه تا به خاطر سپردن افعال مهم بی قاعده زبان فرانسه یا یادگرفتن نقش خود در یک نمایشنامه گستردگی دارد.
یادگیری عضلانی: با یادگیری زنجیره ای عضلانی، بازتاب های عضلانی یکی بعد از دیگری انجام می گیرند تا یک رشته حرکات جسمانی پیوسته ایجاد کنند. که گسترش این زنجیره بستگی به نیروی محرک درونی ماهیچه ها دارد.
یادگیری تمیز دادن اختلافات: باید بین افراد، اشیاء، رویدادها و علائمی که از خیلی جهات شبیه هستند تمیز قائل شد.
یادگیری تصورات کلی: به شخص امکان می دهد که در برابر اشیایی که با هم تفاوت جزئی دارند تحت عنوان یک طبقه واکنش نشان دهد.
یادگیری قاعده: برای آن استعدادی که به ما توانایی می دهد که علی رغم تنوع تحریکات واصله در برابر یک رشته موقعیت های گوناگون عکس العمل نشان دهیم و به طور مناسب عمل کنیم، ما باید دارای استعداد بالقوه ای برای سازمان دادن به دریافت های خود باشیم. اساس این نظم در کار ذهنی ما بر قواعدی قرار دارد که باید درک شود و فرد در برابر یک تعداد موقعیت ها یا فعالیت ها واکنش نشان دهد.
یادگیری حل مسئله: حل مسئله فرایندی ست که یادگیرنده توسط آن از ذخیره ی قواعدی که قبلاً آموخته است استفاده کرده، مسئله جدیدی را حل می کند.
تهیه کننده : نهضت احمدی

تألیف: برنارد لاول
ترجمه و نگارش: دکتر غلامرضا احمدی



www.prozhe.com

 

سه شنبه 31/2/1392 - 10:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته