• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 681
تعداد نظرات : 69
زمان آخرین مطلب : 5690روز قبل
طنز و سرگرمی
آقایان ، آقا پسرها ، مردان مجرد و متاهل ، افراد ذکور جامعه ...
آیا تا کنون با خود اندیشیده اید که به چه دلیل خدمت مقدس سربازی اجباریست ؟
چرا از قدیم و ندیم گفته اند که تا خدمت نروی مرد نمی شوی ؟!
چرا اکثر مردان موفق ، عامل اصلی این موفقیتشان را ۲ سال خدمت سربازی می دانند ؟!
چرا ۹/۹۹درصد خانواده های دختر دار حاضر نیستند به پسری که هنوز خدمت نرفته دختر بدهند ؟!
و چرا اکثر پسرهایی که قبل از سربازی رفتن زن می گیرند در آینده با مشکلاتی مواجه می شوند؟!
 
هدف از طرح این سوالات ، آماده کردن ذهن شما خوانندگان محترم جهت پی بردن به عمق فاجعه می باشد !
پاسخ تمام سوالات فوق در یک جمله خلاصه می شود و آن این است که ( خدمت سربازی یک دوران آموزشی و تمرینی است جهت آشنایی هر چه بیشتر و بهتر آقایان مجرد با زندگی مشترک ! )
بله ، درست شنیدید . شباهت های انکار ناپذیر میان خدمت سربازی و زندگی مشترک آنقدر زیاد است که از دیرباز ، در اکثر کشور های دنیا خدمت سربازی اجباری را قرار دادند تا تمام افراد ذکور جامعه ، قبل از افتادن به دام ازدواج ( ببخشید ! منظورم قبل از متاهل شدن بود ) برای ۲ سال طعم زندگی مشترک را بچشند تا در ۱۰۰ سال آینده ، زیاد احساس رنج و عذاب نکنند !
و اما شباهتهای میان خدمت سربازی و زندگی مشترک  برای آقایان :
 
۱- چه در خدمت سربازی و چه در زندگی مشترک ، چه بخواهی و چه نخواهی کچل خواهی شد و یا بعبارت بهتر ، کچلت خواهند کرد !  البته این کچلی در خدمت سربازی توسط ماشین اصلاح و در زندگی مشترک توسط عواملی چون : استرس شدید ، سوء تغذیه ،  چپ شدن ماهیتابه روغن داغ روی سر و ... صورت می گیرد ! نا گفته نماند که این کچلی در آقایان به نسبت نوع مو ، جنس ریشه مو ، عوامل ارثی و ... متفاوت است ولی به هر حال به قول معروف :   دیر و زود داره ولی بالاخره هممون کل پا می شیم !
چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
دعا و زیارت
او كسى است كه با نیل به درجه رفیع شهادت جاودانگى یافت، به میزانى كه در راه موضوعى فدا و فانى مى‏شود ارزش آن را به خود مى‏گیرد و كسب مى‏نماید.
حسین‏بن على‏علیه‏السلام كسى است كه تمام هستى و متعلقات خویش را با اخلاص در راه خدا كه اصل و منشا تمام كمالات و تقدسهاست، فدا و فانى نموده است پس جاى شگفتى نیست كه بگوییم تمام تقدسها و كمالات و جاودانگى به وجود فدا شده‏اش انتقال یافته است. (33) و نیز بى‏جهت نیست كه محبت و عشق به آن حضرت در دلهاى مؤمنان جایگزین شده به همان‏گونه كه محبت و علاقه به خداوند در آن دلها جاى دارد. لذا از رسول اكرم‏صلى الله علیه وآله نقل شده است: «همانا براى شهادت حسین‏علیه‏السلام حرارتى وجود دارد كه هیچ‏گاه سرد نمى‏شود. (34) و نیز فرمود: «براى حسین‏علیه‏السلام در دلهاى مؤمنان محبتى است‏». (35)
آرى! حضرت سیدالشهداعلیه‏السلام كه از روى خلوص به پیشگاه معبود خویش سر عبودیت فرود آورده و بر آن مداومت ورزیده، به اوج كمال و قرب رب ذى‏الجلال رسیده و آن قدر شرافت و قداست پیدا كرده كه صحیح است او را به خدا نسبت دهند، مثلا بگویند: دست او، دست‏خدا، خون او خون خدا و گوش و زبان و چشم او، گوش و زبان و چشم خداست، و این بدان جهت است كه توجه به خدا، فدا شدن در راه او، و استمرار بر طاعتش، چنان انقلابى در وى به وجود آورد كه عظمت‏خداوندى به او نسبت داده مى‏شود زیرا از معنویت ارتباط با خداوند متاثر گشته است. در این‏باره حدیثى از امام باقرعلیه‏السلام نقل شده است كه همین معنى را مى‏رساند و مى‏فهماند كه آدمى با رشته ارتباط و بندگى خالصانه خدا به مقامى مى‏رسد كه در فكر نگنجد و شرافت و قداست و ابدیت ذات اقدس ربوبى او را متاثر مى‏سازد و آن خصوصیات به او انتقال مى‏یابد:
... ان الله جل جلاله قال: ما تقرب الى عبد من عبادى بشى‏ء احب الى مما افترضت علیه و انه یتقرب الى بالنافلة حتى احبه فاذا احببته كنت‏سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر به و لسانه الذى ینطق به و یده التى یبطش بها. ان دعانى اجبته و ان سالنى اعطیته. (36)
حسین بن على‏علیه‏السلام كه در راه خدا و در راه افكار عالیه‏اش شهید شد وجود مادى خود را نفى كرد اما به صورت منبع فضیلت و مركز شرافت و عظمت وجود جاودانه خود را اثبات نمود عقل و دین حكم مى‏كند كه بزرگان و افراد برگزیده را در حال حیات و ممات ارج نهیم و آنان را دوست‏بداریم و از یاد نبریم و در سالروز وفات و شهادتشان مجالس یادبود برپا كنیم. به ویژه كه آن شخص تمام هستى خودش را در طبق اخلاص نهاده و از هیچ فداكارى در راه خدا دریغ نورزیده باشد.
از این جهت است كه در اقطار مختلف اسلامى به نام آن حضرت اقامه مجالس مى‏كنند و چنین نیست كه تكریم و تعظیم آن حضرت اختصاص به شیعیان داشته باشد مثلا در كشور مصر در روز ولادت آن حضرت و خواهر بزرگوارش حضرت زینب مجالس جشن و سرور برپا مى‏دارند. (37) و درباره فضایل ایشان قلمفرسایى مى‏كنند و كتابها و مقاله‏ها مى‏نویسند. (38)
حسین‏بن على‏علیه‏السلام براى هدفى بس عالى در راه معبود خود با نفس نفیس جهاد نمود. (39) و براى احیاى فضیلت و شرافت و برقرارى آزادى و بیدارى بشر قیام كرد. پس سزاوار است كه تمام جوامع انسانى - خواه مسلمان خواه غیرمسلمان - به پاس احترام و بزرگداشت آن شخصیت عظیم‏الشان سالروز شهادت آن حضرت را بزرگ بشمارند و به سوك و ماتم بنشینند.
او ابرمرد عالم و شخصیت‏بسیار بزرگوارى است كه تمام مكارم و فضایل را دارا بود به گونه‏اى كه ابعاد گسترده بسیار وسیع وجودش همگان را متحیر ساخته است. (40)
از لحاظ نسب نیز كسى به پایه امام حسین‏علیه‏السلام نمى‏رسد: جدش رسول خدا سیدالمرسلین و خاتم‏النبیین و پدرش على مرتضى سیدالوصیین و مادر فاطمه زهرا سیده نساء عالمین و برادرش امام حسن مجتبى، و عمویش جعفر طیار و عموى پدرش حمزه سیدالشهداء است.
فكر او بر محور ابدیت و ماوراى محسوسات دور مى‏زند او شهادت را برگزید و منیه را بر دنیه و كرامت قداست را بر لئامت اطاعت‏بدسگالان و نابكاران ترجیح داد. (41)
فرزند پیامبرصلى الله علیه وآله چندان ثبات و استقامت و شجاعت و بردبارى و صبر از خود بروز داده كه نظر همه متفكران و بزرگان را به خود جلب نموده و همگان در برابر عظمتش سر تعظیم فرود آورده‏اند. و هر كس كه درباره احوال و رفتار آن حضرت مطالعاتى داشته باشد غیرممكن است مجذوب فضایل و شخصیت او نگردد و از مصایبى كه براى نجات اسلام و بشریت متحمل شده متاثر و اندوهگین نشود.
عاشورا «یوم‏الله‏» است
روزهایى كه در آن روزها وقایع مهمى انجام مى‏شود و مسیر تاریخ در جهت رشد و كمال تغییر مى‏نماید و سبب مى‏شود كه تحول در اجتماع به وجود آید و مردم راه فضیلت و سعادت را در پیش گیرند، «ایام‏الله‏» نامیده مى‏شود. در قرآن مجید در دو مورد (سوره ابراهیم آیه 5 و سوره الجاثیه آیه 14) ایام‏الله ذكر شده است.
از ابن‏عباس روایت‏شده كه منظور از آن روزهایى است كه در آن روزها در امم پیشین وقایعى مهم رخ داده است واضح است كه منظور وقایعى (42) است آموزنده كه بدان وسیله مردم از جهل و غفلت رهایى یافته‏اند و دگرگونى در تمام شؤون زندگى‏شان پدید آمده است. چون شهادت سبط پیامبرصلى الله علیه وآله و یارانش در روز عاشورا باعث‏شد كه حقایق آشكار شود و اسلام تجدید حیات نماید ستمگران رسوا شدند و تغییر اساسى در جامعه اسلامى به وجود آید، آن روز «یوم‏الله‏» به حساب آمد. از پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله روایت‏شده است كه عاشورا از «ایام‏الله‏» است. (43) این روز به اندازه‏اى اهمیت داشته كه به امم پیشین نیز معرفى شده تا آنان نیز نتایجى را كه بر این روز عظیم ترتب مى‏یابد درك كنند و آن را پاس دارند.
در حدیث مناجات حضرت موسى‏علیه‏السلام آمده است كه حضرت موسى‏علیه‏السلام عرض كرد: خدایا! به چه جهت امت پیامبر خاتم را بر سایر امم برترى داده‏اى؟ خداوند فرمود: ده خصلت است كه موجب برترى ایشان شده است. موسى‏علیه‏السلام گفت: آنها كدامند تا به بنى‏اسرائیل دستور دهم كه به آنها عمل كنند. فرمود: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد، جمعه، جماعت، قراءت، علم و عاشورا. حضرت موسى‏علیه‏السلام پرسید: عاشورا چیست؟ فرمود: گریه كردن و خود را به گریه واداشتن بر سبط پیامبر خاتم است. (44) از این حدیث‏برمى‏آید كه اهمیت دادن به عاشورا و بهره‏مند شدن از آثار آن روز عظیم، در ردیف صلاة و صوم و سایر مبانى مهم اسلامى است و این بدان جهت است كه اگر واقعه عاشورا و شهادت فرزند پیامبرصلى الله علیه وآله نبود از اسلام واقعى و صلاة و صوم و سایر اركان اسلام اثرى برجاى نمى‏ماند.
عاشورا در سیره ائمه اطهار
از آنچه تاكنون ذكر نمودیم روشن مى‏شود كه پیامبر اكرم‏صلى الله علیه وآله و ائمه اطهارعلیهم‏السلام در روز عاشورا به یاد آن همه مصایبى كه بر امام حسین‏علیه‏السلام وارد شده اندوهگین مى‏شده‏اند و به دیگران هم دستور مى‏داده‏اند كه در آن روز به عزادارى بپردازند و به سوك و ماتم بنشینند. (45) هر چند چنین دستورى از جانب معصومان صادر نمى‏شد بر مسلمین لازم بود كه در آن روز مراسم عزا به پاى دارند و آثار حزن و ماتم در ایشان ظاهر گردد، زیرا همان‏طور كه پیشتر اشاره كردیم كسى كه رسول خدا را دوست داشته باشد غیرممكن است كه به فرزند آن حضرت عشق نورزد و او را دوست نداشته باشد. و در روز شهادتش غبار حزن و ماتم بر دلش ننشیند. واضح است كه اگر فردى در روز مصیبت دوستش ناراحت و آزرده خاطر نگردد، دوستى او ظاهرى و سطحى است و در واقع او را دوست نمى‏دارد; زیرا ارتباط معنوى بین دو دوست ایجاب مى‏كند كه در غم و شادى یكدیگر شریك باشند. (46) پس اگر ما در روز عاشورا متاثر نشویم و در خود احساس ماتم و اندوه ننماییم بدون تردید در دوستى‏مان نسبت‏به رسول اكرم‏صلى الله علیه وآله و فرزندش كه بسیار مورد تكریم و محبت آن بزرگوار بوده است صادق نیستیم. (47) در كتب فریقین روایات بسیارى نقل شده كه پیامبرصلى الله علیه وآله بارها بر مصایب امام حسین‏علیه‏السلام كه جبرئیل از آن خبر داده بود، گریه كرد. در پیش روایت صحیحى از مستدرك حاكم نیشابورى از ام‏الفضل بنت الحارث در این‏باره نقل كردیم.
همچنین از كتاب «ذخایر العقبى‏» از ام‏سلمه بازگو شده است كه او گفت رسول خدا را دیدم در حالى كه بر سر حسین دست مى‏كشید، گریه مى‏كرد. عرض كردم: چرا گریه مى‏كنى؟! فرمود: همانا جبرئیل به من خبر داد كه این پسرم در سرزمینى به نام كربلا كشته مى‏شود. سپس مقدارى خاك قرمز رنگ به من داد و فرمود: این از خاك همان سرزمین است و هر زمان آن خاك به خون مبدل گشت‏بدان كه وى كشته شده. ام سلمه گفت: آن خاك را در شیشه‏اى نزد خودم نگه داشتم و با خودم مى‏گفتم آن در روز بسیار عظیمى به خون مبدل مى‏شود. (48) گفتگو درباره بیانات و مطالبى كه از معصومان در مورد عاشورا ابراز داشته‏اند و نیز بررسى روش ایشان در آن روز بسیار مفصل است كه در این مختصر نگنجد. اما به طور كلى مى‏توان گفت كه آن بزرگواران در روز عاشورا به عزادارى و سوگوارى مى‏پرداختند. دستور مى‏داده‏اند، مرثیه‏خوانان، شعرا و كسانى كه از آن واقعه مطلع بوده‏اند، آن واقعه را براى دیگران تشریح كنند و مصایبى را كه در آن روز بر اهل بیت پیامبر وارد شده بیان نمایند. و مقصودشان این بوده كه آن رویداد به صورت یك مكتب پویا و خطدهنده براى همیشه زنده بماند. لذا تاكید كرده‏اند كه عاشورا را از یاد نبرید و به نام امام حسین مجالس سوگ و ماتم به پا دارید، تا حقایقى كه آن حضرت به آن جهت‏به شهادت رسیده فراموش نشود.
روشن است كه احكام اسلامى بر مبناى جلب مصلحت و دفع مفسده پایه‏گذارى شده است. بنابراین منظور از به پا داشتن مجالس عزاى حسینى این نیست كه تنها براى خاندان پیامبرصلى الله علیه وآله همدردى و تسلیتى باشد و به قول روضه‏خوان‏ها حضرت زهراعلیهاالسلام را خوشحال كنیم و چنین بپنداریم كه به هر اندازه گریه كنیم به همان اندازه تسلى خاطر براى رسول خداصلى الله علیه وآله و حضرت فاطمه‏علیهاالسلام فراهم آورده‏ایم اگر عقیده‏مان درباره به پا داشتن مجالس حسینى تنها این موضوع باشد یقینا مقاصد حضرت پیغمبر و حضرت على و حضرت فاطمه را پایین آورده‏ایم. بدون شك تاكید بر این كه مراسم عاشورا و عزاى حسینى فراموش نشود مقصود آن است كه واقعه كربلا به عنوان مكتب تعلیم و تربیت الهى براى همیشه زنده باشد.
آرى به وسیله همین مجالس است كه دین اسلام تبلیغ مى‏شود و بر اثر واقعیاتى كه در آن مجالس بیان مى‏گردد مردم حق را از باطل تشخیص مى‏دهند و راه خود را بازمى‏یابند. بنا به گمان برخى از سیاحان فرانسوى، از پیشرفت طایفه شیعه بدون امكانات تبلیغاتى و قوه قهریه در این دوره كوتاه مى‏توان گفت كه در یكى دو قرن آینده به لحاظ كمى بر سایر فرق مسلمان غلبه خواهد كرد و سبب آن همین تعزیه‏دارى است كه فرد فرد این فرقه را داعى و مبلغ مذهب خود ساخته است. امروزه هیچ نقطه‏اى از نقاط عالم را نمى‏بینیم كه دو نفر شیعه باشند و اقامه عزاى حسینى ننمایند و بذل مال و منال نكنند.
در كتاب «السیاسة الحسینیة‏» آمده است‏یك نفر عرب شیعى بحرینى را دیدم كه در هتل یكه و تنها مجلس عزا برپا كرده، كتاب گرفته بر كرسى نشسته، چیزى مى‏خواند و گریه مى‏كرد و سپس آنچه را از ماكول و مشروب براى آن مجلس تهیه دیده بود میان فقرا تقسیم كرد. (49)
شیخ طوسى از عبدالله‏بن سنان روایت كرده است كه او گفت: بر سرورم جعفربن محمدعلیه‏السلام در روز عاشورا وارد شدم، او را با چهره گرفته و ظاهرى اندوهگین در حالى كه اشكهایش مانند مروارید افشان فرومى‏ریخت، ملاقات كردم! عرض كردم اى پسر رسول خدا چرا گریه مى‏كنى؟ - خدا چشم تو را نگریاند - فرمود: آیا غافلى كه حسین بن على در مثل این روز به قتل رسیده و (دچار مصیبت‏شده)؟ از آن حضرت پرسیدم: سرورم، راى شما درباره روزه این روز چیست؟ فرمود: روزه بگیرید بدون این كه آن را روزه به حساب آورید و افطار كنید بدون این كه آن را موجب خوشحالى و «بركت‏» قرار دهید، و آن را روزه كامل قرار مدهید. یك ساعت پس از نماز عصر با آب افطار كنید. (50) شیخ صدوق به سند خودش از حضرت رضاعلیه‏السلام روایت كرده كه آن حضرت فرمود: «ماه محرم ماهى است كه در زمان جاهلیت، در آن ماه جنگ و ظلم را حرام مى‏دانستند، اما در آن ماه خون ما حلال دانسته شد و حرمت ما هتك گردید. اهل بیت و زنان ما اسیر شدند، خیمه‏هاى ما سوزانیده شد و اموال ما غارت گردید وهیچ احترامى براى رسول خدا درباره ما ملحوظ نگردید! همانا روز قتل حسین‏علیه‏السلام در صحراى كربلا چشمهاى ما را مجروح، اشك ما را جارى، و عزیز ما را [به حسب ظاهر] خوار ساخت. و تا آخر دنیا موجب غصه و بلاى ما گردید. پس بر همچون حسین‏علیه‏السلام باید گریه‏كنندگان بگریند. كه گریه بر وى گناهان بزرگ را فرو مى‏ریزد. سپس فرمود: هنگامى كه ماه محرم داخل مى‏شد پدرم خندان دیده نمى‏شد و اندوه بر وى غالب بود تا هنگامى كه عاشورا سپرى مى‏گشت و وقتى كه روز عاشورا فرامى‏رسید، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه‏اش بود و مى‏فرمود: این همان روزى است كه حسین‏علیه‏السلام در آن روز به قتل رسید. (51)
از ابوالفرج اصفهانى در كتاب «الاغانى‏» نقل شده كه او به سند خودش از على بن اسماعیل تمیمى و او از پدرش بازگو نموده كه وى نزد امام صادق‏علیه‏السلام بود و خدمتگزارش براى سید حمیرى اجازه ورود به مجلس درخواست كرد حضرت دستور داد كه او را به آن مجلس بیاورند و زنان را در پس پرده جاى داد و سید حمیرى وارد شد، سلام كرد و نشست امام‏علیه‏السلام از وى خواست در رثاى امام حسین‏علیه‏السلام شعر بخواند. او در این‏باره اشعارى خواند كه اولش این است:
امرر على جدث الحسین فقل لاعظمه الزكیة یا اعظما لا زلت من وطفاء ساكبة رویة
دیدم اشكهاى امام صادق‏علیه‏السلام بر عارضش فرو مى‏ریخت و ناله و فریاد از خانه‏اش برخاست تا این كه دستور داد از ناله و گریه خوددارى كنند و چنین كردند. (52)
اخبار و روایات درباره لزوم به پا داشتن مجالس عزاى حسینى و گریستن بر مصایب آن حضرت بسیار زیاد و به حد تواتر است كه نقل آنها درخور رساله‏اى است. (53) اكنون براى رعایت اختصار تنها به ذكر روایتى كه عبدالله‏بن فضل از امام صادق‏علیه‏السلام روایت نموده مى‏پردازیم و آن را ختام مقال خویش قرار مى‏دهیم: عبدالله بن فضل گفت: به امام صادق‏علیه‏السلام عرض كردم اى پسر رسول خدا، چگونه روز عاشورا روز مصیبت و اندوه و جزع و گریه قرار داده شده و روزى كه رسول خدا قبض روح شد و روزى كه حضرت فاطمه‏علیهاالسلام از دنیا رفت و روزى كه امیر مؤمنان به قتل رسید و روزى كه حضرت امام حسن به زهر كشته شد بدین‏گونه نیست كه روز حزن و اندوه اعلام شده باشد؟ (امام) فرمود: همانا روز مصیبت قتل حسین‏علیه‏السلام از همه ایام دیگر عظیم‏تر است و این بدان جهت است كه اصحاب كسا كه نزد خداوند گرامى‏ترین خلق‏اند پنج نفر بودند: هنگامى كه پیامبرصلى الله علیه وآله از میان ایشان رفت، امیرمؤمنان و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین‏علیهم‏السلام باقى بودند كه مردم به ایشان تسلى و گشایش حاصل كنند. و وقتى كه حضرت فاطمه از دنیا رفت‏به وسیله امیرمؤمنان و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین‏علیهم‏السلام براى مردم تسلى و گشایش بود و زمانى كه امام حسن‏علیه‏السلام به شهادت رسید براى مردم به وجود حسین‏علیه‏السلام تسلى و گشایش بود. اما آن گاه كه آن حضرت‏علیه‏السلام به قتل رسید هیچ كس از اصحاب كسا نبود كه بعد از او براى مردم به او تسلى و گشایش باشد پس از دنیا رفتن آن حضرت به منزله از دنیا رفتن همگى ایشان بود. چنان كه ماندن وى در این عالم به منزله ماندن همگى ایشان بود. بدین جهت است كه روز شهادت او به لحاظ مصیبت‏برترین روزهاست. عبدالله بن فضل گفت: به امام عرض نمودم: اى پسر رسول خدا چرا براى مردم بعد از اصحاب كسا به على‏بن الحسین‏علیه‏السلام تسلى و گشایش نبود. به همان‏گونه كه به پدرانش براى آنان تسلى و گشایش بود؟ فرمود: همانا على بن حسین بعد از درگذشت پدرانش سید عابدین و امام و حجت‏بود، اما رسول خدا را دیدار ننمود و از وى كلامى نشنید و علمش از پدرش و پدرش به وسیله جدش به آن حضرت به ارث رسیده بود و مردم امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین را با رسول خدا بسیار در حالات مختلف مشاهده كرده بودند پس هر وقت‏به یكى از ایشان نگاه مى‏كردند حال او را نسبت‏به رسول خدا و گفتار آن حضرت را به او و درباره او به یاد مى‏آوردند هنگامى كه ایشان درگذشتند مردم دیدار كسانى را كه در نزد خداوند عزوجل بزرگوارترین بودند از دست دادند. از دست رفتن همگى‏شان نبود مگر وقتى كه حسین‏علیه‏السلام از دست رفت چون او پس از همه درگذشت، بدین جهت است كه روز قتل آن حضرت به لحاظ صیبت‏بزرگترین ایام است. عبدالله بن فضل گفت: عرض كردم: اى پسر رسول خدا چگونه عامه مردم روز عاشورا را روز بركت نامگذارى كرده‏اند. آن حضرت گریه كرد سپس فرمود: وقتى كه حسین‏علیه‏السلام به قتل رسید، بدین‏وسیله گروههاى زیادى به یزید تقرب جستند و براى خوش آمدن او به جعل حدیث پرداخته شد و براى این كار اموالى به عنوان جایزه دریافت كردند و از جمله مجعولات آنان درباره همین روز بود.
چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
خواستگاری و نامزدی

چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
ازدواج و همسرداری
یک کمپانی ژاپنی در ازای دریافت 3/2 میلیون دلار از زوج ها ثبت نام به عمل می آورد تا جشن عروسی شان را در فضا برگزار کنند.
این مراسم یک ساعته زوج ها را به ارتفاع 100 کیلومتری بالای سطح زمین می برد. این سفر برای زوج ها معادل 240 میلیون ین هزینه خواهد داشت. طی این پرواز زوج ها چندین دقیقه را در جاذبه صفر به سر می برند. آنها می توانند سه مهمان نیز همراه داشته باشند. البته بیشتر مقدمات قبل از پرواز صورت می پذیرد در نتیجه هنگام پرواز عروس و داماد ضمن بر زبان آوردن جملات مربوط به عقد رسمی می توانند از پنجره بیرون را تماشا کنند.
این پروازها با همکاری یک کمپانی امریکایی و از فرودگاه اکلاهما انجام می شوند. شرکت انتظار دارد بیشتر مشتریانش از چین یا کشورهای حاشیه خلیج فارس باشند.
چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
ازدواج و همسرداری
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند. مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم".
چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
سياست
از کودکی همیشه این سوال برایم مطرح بود که :
چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمی زند...
اما وقتی قطار به راه افتاد سنگباران می شود...
این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم دیدم این‏ قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن‏ است مورد احترام است .
تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است
اما همینکه به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏کند ، بلکه‏ سنگ است که بطرف او پرتاب می‏شود
و این نشانه یک جامعه مرده است
ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که :
متکلم هستند نه‏ ساکت ، متحرکند نه ساکن ، باخبرترند نه بی‏خبرتر .
چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
بیماری ها
پشتکار یعنی این، مرد چینی 79 ساله یی که برای بار پنجم در امتحان ورودی دانشگاه مردود شده است، گفت دست از تلاش کردن برنخواهد داشت و حتماً در امتحانات بعدی شرکت خواهد کرد. وانگ ژی هفتاد و نه ساله ساکن استان ژیان سو در شرق چین در سال 1949 تحصیلات خود را در مقطع متوسط پایان برد. او که دوست داشت در رشته پزشکی تحصیل کند به خاطر شرایط خانواده اش مجبور شد کار کند و تحصیل را کنار بگذارد. او در سال 2000 این فرصت را پیدا کرد که برای ورود به رشته دلخواهش در دانشگاه امتحان بدهد. او در سال 2002 به عنوان یک کارآموز در دانشگاه پزشکی نانجینگ پذیرفته شد. او در 49 واحد درسی که حاضر شده بود، امتحانات را با موفقیت گذراند. اما چون در امتحان ورودی دانشگاه قبول نشده بود به او دیپلم پزشکی داده نشد. او از سال 2004 به طور مرتب در امتحانات ورودی شرکت می کند اما هر سال در این امتحانات رد شده است. این مرد چینی با خنده می گوید؛ «بالاخره من قبول می شوم...»
چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
دعا و زیارت

صحیفه سجادیه شامل 54 دعا است كه فهرست عناوین آنها بدین قرار است:
1- ستایش خدا.
2- درود بر محمد ص و خاندان او.
3- درود بر فرشتگان حامل عرش.
4- درخواست رحمت براى پیروى پیامبران.
5- دعاى آن حضرت براى خود و دوستانش.
6-دعا هنگام صبح و شام‏
7-دعاى آن حضرت هنگامى كه پیشامدها و حوادث مهم پیش مى‏آمد و نیز به هنگام اندوه/
8-در پناه جستن به خدا از ناملایمات و اخلاق ناپسند و كارهاى زشت/
9-در اشتیاق به طلب آمرزش‏
10-در پناه بردن به درگاه خداوند/
11-درطلب فرجام نیك/
12-در اعتراف به گناه و طلب توبه/
13-در درخواست حوائج‏
14-در شكایت از ستمگران، هنگامى كه مورد ستم واقع مى‏شد یا از ستمگران كارى كه خوش نمى‏داشت، مى‏دید/
15-هنگام بیمارى و پیش آمدن اندوه یا گرفتارى/
16- درخواست عفو از گناهان و عیبها/
17- درخواست دفع شر شیطان و پناه بردن به خداوند از دشمنى و مكر او/
18- دعا پس از رفع خطر و پس از برآورده شدن سریع حاجت‏
19- در طلب باران پس از قحطى و خشكسالى/
20- در طلب اخلاق ستوده و رفتار پسندیده/
21- دعا هنگام حزن و اندوه/
22- دعا هنگام سختى و مشقت و مشكلات/
23- در طلب عافیت و شكر و سپاس بر آن/
24- دعاى آن حضرت براى پدر و مادرش/
25- دعا درباره فرزندان خود/
26- درباره همسایگان و دوستان/
27- دعا براى مرزداران كشور اسلامى/
28- در پناه بردن به خدا
29- دعا هنگام تنگ شدن روزى/
30- در طلب یارى از خدا براى پرداخت قرض/
31- در ذكر توبه و طلب آن/
32- دعا پس از نماز شب/
33- در طلب خیر/
34- دعا هنگام گرفتارى و هنگام دیدن كسى كه به رسوایى گناه گرفتار شده بود/
35- دعا در مقام رضا هنگام دیدن دنیاداران/
36- دعا هنگام شنیدن صداى رعد و دیدن ابر و برق/
37- دعا در اعتربف به اینكه از عهده شكر نعمتهاى خدا نمى‏توان بر آمد/
38- درعذر خواهى از كوتاهى در اداى حقوق بندگان خدا/
39- در طلب عفو و رحمت/
40- دعا هنگامى كه از مرگ كسى با خبر مى‏شد، یا از مرگ یاد مى‏كرد/
41- ئر طلب پرده پوشى و نگهدارى از گناه/
42- هنگام ختم قرآن (پایان قرائت آن)/
43- هنگام نگاه كردن به ماه نو و رویت هلال/
44- دعاى اول ماه رمضان/
45- دعا در وداع ماه رمضان/
46- دعاى روزهاى عید فطر و جمعه/
47- دعا در روز عرفه(نهم ذیحجه)/
48- دعا در روزهاى عید قربان و جمعه/
49- دعا براى دفع مكر دشمنان/
50- در ترس از خدا/
51- در تضرع و زارى/
52- اصرار در خواهش از خدا/
53- در مقام كوچكى در پیشگاه الهى/
54- در طلب رفع اندوهها (58)
ابعاد سیاسى صحیفه سجادیه‏
چنانكه اشاره كردیم، صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز و مناجات و عرض حاجت در پیشگاه خدا نیست، بلكه ابعاد سیاسى و اجتماعى و فرهنگى و عقیدتى نیز دارد. امام سجاد در ضمن دعاهاى خود در چندین مورد، مباحث سیاسى بویژه مسئله «امامت» و رهبرى جامعه اسلامى را مطرح كرده است كه ذیلاً نمونه هایى از آنها را مى‏آوریم:
1-امام در دعاى بیستم (دعاى مكارم الاخلاق) چنین مى‏گوید:
«خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا بر آن كه بر من ستم كند، دستى (نیرویى)، وبر آن كه با من ستیزه جوید زبانى (برهانى)، و بر كسى كه با من دشمنى و عناد ورزد پیروزى عطا كن، و در برابر آن كس كه نسبت به من، به حیله گرى و بد اندیشى بپردازد، راه و تدبیر، و در برابر آن كه بر من فشار و آزار رساند، نیرو ده و در خطر تهدید دشمنان، به من امنیت عنایت فرما...»/
آیا چه كسانى جز كارگزاران عبدالملك نظیر «هشام بن اسماعیل مخزومى» (حاكم مدینه) بودند كه امام مورد ستم، ستیزه جویى،عناد، بد اندیشى، فشار، آزار و تهدید آنان قرار داشت؟ بنابراین در واقع این دعاى امام شكوائیه‏اى در برابر زورگوییهاى حكومت وقت بوده و از این نظر بار سیاسى داشته است/
2-در دعائى كه امام روز عید قربان و روز جمعه مى‏خوانده چنین آمده است:
«... خدایا این مقام (خلافت و رهبرى امت اسلامى كه اقامه نماز در روز عید قربان و روز جمعه وایراد خطبه از شئون آن است) مخصوص جانشینان و برگزیدگان تو، و این پایگاهها، از آن امناى تو است كه آنان را در رتبه والایى قرار داده‏اى، ولى ستمگران (همچون خلفاى ستمگر اموى) آن را بزور، غصب و تصاحب كرده اند $ تا آنجا كه برگزیدگان و خلفاى تو مغلوب و مقهور گشته‏اند، در حالى كه مى‏بینند احكام تو تغییر یافته، كتاب تو از صحنه عمل دور افتاده، فرائض و واجباتت دستخوش تحریف گشته، و سنت (راه و رسم) پیامبرت متروك گشته است/
خدایا دشمنان بندگان برگزیده ات از اولین و آخرین و همچنین اتباع و پیروانشان و همه كسانى را كه به كارهاى آنان راضى هستند، لعنت كن و از رحمت خود دور ساز...»/
در این دعا امام با صراحت از مسئله امامت و رهبرى امت، كه اختصاص به خاندان پیامبر دارد، و غصب شدن آن توسط ستمگران یاد مى‏كند و بدین ترتیب مشروعیت حكومت بنى امیه را نفى مى‏كند/
3-امام در دعاى عرفه چنین مى‏گوید:
«پروردگارا! درود فرست به پاكترین افراد خاندان پیامبر كه آنان را براى رهبرى امت و اجراى اوامر خود برگزیده‏اى، و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دینت، جانشینان خود در زمین، و حجتهاى خویش بر بندگانت قرار داده‏اى و به خواست خود، آنان را از هر گونه پلیدى یكباره پاك كرده‏اى و آنان را وسیله ارتباط با خود و راه بهشت خویش قرارداده‏اى خدایا،تو در هر زمان دین خود را به وسیله امامى تأیید فرموده‏اى كه او را براى بندگانت رهبر و پرچمدار، و در گیتى مشعل هدایت قرار داده‏اى، پس از آنكه او را با ارتباط غیبى، با خود مرتبط ساخته‏اى و او را وسیله خشنودى خود قرار داده‏اى و پیروى از او را واجب كرده‏اى، و مقرر داشته‏اى كه هیچ كس از او سبقت نگیرد، و هیچ كس از پیروى او پس نماند...»/
حضرت در این دعا نیز از نقش و موقعیت ویژه رهبران الهى و امامان از خاندان نبوت و امتیازهاى آنان سخن مى‏گوید، و این، دقیقاً به معناى نفى مشروعیت حكومت زمامداران وقت بود/
4-برخورد و مبارزه با علماى دربارى‏
یكى از شورانگیزترین بخشهاى زندگى امامان، برخورد و مبارزه آنان با سر رشته داران ناشایست فكر و فرهنگ در جامعه اسلامى عصر خویش یعنى فقهأ، محدثان، مفسران، قرأ و قضات دربارى است. ایشان كسانى بودند كه فكر و ذهن مردم را به سود قدرتهاى جور جهت مى‏دادند و آنان را با وضعى كه خلفاى بنى امیه و بنى عباس مى‏خواستند در جامعه حاكم باشد، عادت مى‏دادند و نسبت به آن وضع، مطیع و تسلیم مى‏ساختند و زمینه فكرى و ذهنى را براى پذیرش حكومت آنان فراهم مى‏كردند/
نمونه این گونه برخورد در زندگانى سیاسى امام چهارم، برخورد شدید آن حضرت با «محمد بن مسلم زهرى» (124-58ق) محدث دربارى است/
زهرى كیست؟
زهرى یكى از تابعان و فقیهان آن عصر و از محدثان بزرگ مدینه بود و علم و دانش فقهاى هفتگانه جهان تسنن در آن زمان را فرا گرفته حضور ده نفر از صحابه را درك كرده بود، به طورى كه گروهى از بزرگان فقه و حدیث، از او روایت كرده اند(59)/

 ادامه دارد


چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
طنز و سرگرمی

 سن دختر خانم ها از 14 تا 28 و خصوصیات اخلاقی اونا
سن ۱۴ سالگی: تا پارسال هر کی بهشون می گفت: چطوری؟ می گفتن: خوبم مرسی! حالا میگن: مرسی خوبم!
سن ۱۵ سالگی: هر کی بهشون بگه سلام ، میگن: علیک سلام! ...

سن ۱۶ سالگی: یعنی یه عاشق واقعین! ... فردا صبح هم می خوان خودکشی کنن! ... شوخی هم ندارن!
سن ۱۷ سالگی: نشستن و اشک می ریزن! ...
سن ۱۸ سالگی: دیگه اصلا عشق بی عشق! ... توی خیابون جلوی پاشون رو هم نگاه نمی کنن!
سن ۱۹ سالگی: از بی توجهی رنج می برن! ...
سن ۲۰ سالگی: نه ، نه! .... آخرش منو یه کور و کچلی می گیره! می دونم!
سن ۲۱ سالگی: فقط ۲۷-۲۸ سالگی قصد ازدواج دارن!
سن ۲۲ سالگی: خوش تیپ باشه! پولدار باشه! تحصیلکرده باشه! قد بلند باشه! خوش لباس باشه! ...
سن ۲۳ سالگی: همه ء خواستگارا رو رد می کنن!
سن ۲۴ سالگی: زیاد مهم نیست که چه ریختیه یا چقدر پول داره! فقط شجاع باشه!

سن ۲۵ سالگی: اااااااه! پس چرا دیگه هیچکی نمیاد؟! ...
سن ۲۶ سالگی: یه نفر میاد! ... همین خوبه! ... بــــــــــله!
سن ۲۷ سالگی: ....

سن ۲۸ سالگی: کاش قلم پات می شکست و خواستگاری من نمیومدی
 

چهارشنبه 2/5/1387 - 9:53
طنز و سرگرمی

هنگام عبور از خیابان
خانم ها
سمت راست را نگاه می كنند.
سمت چپ را نگاه می كنند.
از خیابان رد می شوند.
 
آقایان
سمت راست را نگاه می كنند، ماشین می آید .
فاصله ماشین با خودشان را با چشم اندازه می گیرند و چون همگی راننده های قابلی هستند با سرعت وارد خیابان می شوند .
راننده به شدت ترمز می كند.
....مگه كوری؟ (راننده می گوید)
در حالی كه از روی میله های وسط خیابان می پرد می گوید: كور خودتی .....!
بدون اینكه سمت چپ را نگاه كند می دود آن سمت خیابان.
هنوز هم صدای بوق ماشین هایی كه به خاطر این آقا ترمز كرده اند به گوش می رسد.

هنگام رانندگی
خانم ها
بنزین را چك می كنند.
روغن ماشین را چك می كنند.
ترمز دستی را پایین می كشند.
با سرعت مطمئنه حركت می كنند.
پشت چراغ قرمز ها می ایستند.
به عابر پیاده احترام می گذارند.
 
آقایان
وسط راه بنزین تمام می كنند.
وقتی دود از لاستیك هایشان بلند شد به یاد می آورند كه ترمز دستی را نكشیده اند.
چراغ قرمز را مهترین معضل اتلاف وقت و عمر می دانند.
عابر پیاده موجودی مزاحم و مختل كننده عبور و مرور است.
و از همه مهمتر: بوق مهترین اختراع بشر بعد از برق به حساب می آید.
 
هنگام صرف غذای
خانم ها
مرتب پشت میز می نشیند.
مقدار كمی غذا می كشند.
به آرامی غذا می خورند.
تنها نوك قاشق را در دهان می كنند.
 
آقایان
تا جایی كه بشقاب جا دارد غذا می كشند.
به سرعت غذا را می بلعند، در حالی كه قاشق را تا دسته در دهان می كنند.
صدای برخورد قاشق با دندانهایشان موسیقی گوش نوازی است.
بعد از دو بار پر كردن بشقاب، بالاخره كمی سیر می شوند.
 
هنگام مهمانی رفتن
خانم ها
لباس نو می خرند.
به دقت حمام می كنند .
لباس هایشان را اتو می كشند.
بهترین عطر را استفاده می كنند.
به دقت خود را در آیینه نگاه می كنند.
و بالاخره رضایت می دهند كه خوشگلند!
 
آقایان
از یك ساعت قبل حاضرند و الان بر روی مبل خوابشان برده.
 
در پایان یك روز خسته كننده
خانم ها
بعد از اینكه ظرفها را شستند.
آشپزخانه را تی می كشند.
غذای فردا را در یخچال می گذارند.
چراغ ها را خاموش می كنند.
كمی مطالعه می كنند.
می خوابند.
 
آقایان
بعد از اینكه شام خوردند چای می خورند.
كمی با چشمهای خواب آلود تلویزیون تماشا می كنند.
بعد از اینكه دو سه بار كنترل تلویزیون از دستشان به زمین افتاد.
تلویزیون را خاموش كرده و به سمت رختخواب می روند
و بدون آنكه روتختی را بردارند میخوابند!

چهارشنبه 2/5/1387 - 9:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته