• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 146
تعداد نظرات : 364
زمان آخرین مطلب : 4803روز قبل
دعا و زیارت

چه کسانی را می توان لعنت کرد؟

 

مرحوم شاه آبادی (ره) می فرمود: « هیچ وقت لعن شخصی نکنید، گرچه به کافری که ندانید از این عالم چگونه منتقل شده است مگر آن که ولی معصومی از حال آن بعد از مردن او اطلاع دهد، زیرا که ممکن است در وقت مردن مومن شده باشد. پس لعن به عنوان کلی کنید»
پس در مورد لعن و نفرین که گفته اند گاه فضیلت آن از صلوات هم بیشتر است، باید مرقب باشیم که چه کسی  را تکفیر و تفسیق می کنیم. دانستیم که جز کسانی که امام معصوم (ع) از حال آنها خبر دهد، نمی توان دیگران  را لعن کرد ، برای مثال نقل شده است که امام باقر (ع) در راه سفر حج، معاویه را دید که در غذاب دوزخ بود و فریاد عطش او بلند بود . یا در مورد ابن ملجم و ... نیز به اعتقاد بزرگان ، لعن  بر آنها، از صلوات بهتر است. اما در غیر از این موارد که به آنها تصریح شده است، باید به طور کلی لعن کرد، برای مثال « خداوند کفار را لعنت کند».               آمین

 

 

برگرفته از کتاب لذت حضور دکتر آقا تهرانی صفحه 107

دوشنبه 25/6/1387 - 11:45
دعا و زیارت
                                عظمت امیر امومنین (ع)


در روایت آمده است تمام « بسم الله الرحمن الرحیم» در بای «بسم الله» نهفته است و رموز بای بسم الله در نقطه «با» نهفته است و امیرالمومنین (ع) فرمود: «انا نقطه تحت باء بسم الله – من نقطه زیر بای بسم الله هستم».
توضیح این که اسرار و رموز تمام سوره مبارکه حمد که ام القرآن و فاتحه الکتاب است، در جمله «بسم الله الرحمن الرحیم» و اسرار تمام این جمله در بای بسم الله و اسرار تمام«با» در نقطه آن نهفته است که آن هم امیرالمومنین (ع) می باشد. حال، این که حقیقت این کلام چیست، نمی دانیم، بلکه تنها می دانیم که حضرت علی (ع) باید بسیار عارف باشد.

 

 

برگرفته از کتاب لذت حضور دکتر آقا تهرانی صفحه 68
دوشنبه 25/6/1387 - 11:44
دعا و زیارت

تا به حال به نقش اعداد در قرآن توجه کرده اید؟

 

بسم الله الرحمن الرحیم 19 حرف است و کلمه « اسم» 19 بار در قرآن آمده است و کلمه جلاله «الله»  2698 بار که مضربی از

19 است(19*142) . و الرحمن 57 بار (3*19) در قرآن آمده است.

 

دنیا 115 بار و آخرت 115 بار

 

گیاه 26 بار و درخت  26بار

 

کلمه «تابستان گرم» 5 بار و کلمه «زمستان سرد» نیز 5 بار

 

زکات 32 بار و برکت 32 بار

 

شراب 6 بار و مستی هم 6 بار

 

فقر 13 بار و ثروت 13 بار

 

فرسته 88 بار و شیطان 88 بار

 

بهشت 77 بار و جهنم 77 بار

 

شیاطین 68 بار و ملائک 68 بار

 

حیات 71 بار و موت 71 بار

 

کلمه «یوم» به معنای روز به صورت مفرد 365 بار به تعداد روزهای سال شمسی در قرآن آمده است.

 

شهر به معنای ماه 12 بار(درست به تعداد ماه). کامه الساعه(ساعت) در قرآن 24 بار به کار رفته است.

 

سماوات السبع یا سبع السماوات (هفت آسمان) 7 بار استفاده شده است.

 

سجده و مشتقات آن 34 مرتبه به کار رفته که برابر مجموع سجده های 17 رکعت نماز شبانه روزی است.

 

مشتقات وحی به تعداد اوصیای الهی 12 بار به کار رفته است.

 

لفظ شیعه و مشتقاتش 12 بار نیز آمده است.

 

کلمه قمر دقیقا 1389 بار تکرار شده یعنی درست برابر با اولین سفر انسان به ماه به تاریخ هجری قمری 1389.

 

شماره سوره حج در قرآن 22 است .یعنی بیست ودومین سوره قرآن. جالب اینجاست که شهر مکه، قلب این اتفاق مهم درست

 در عرض جغرافیایی 22 قرار گرفته است.

 

شنبه 23/6/1387 - 17:43
دعا و زیارت
خدایا :
مرا وسیله ای برای صلح و آرامش قرار ده
بگذار هر جا تنفر است  بذر عشق بکارم
هر جا شک حاکم است ایمان
هر جا یاس است امید
هرجا تاریکی است روشنایی
و هر جا غم است شادی نثار کنم
الهی توفیقم ده:
که بیش از طلب همدلی  همدلی کنم
بیش از آنکه دوستم بدارند دوست بدارم.
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم
و در بخشیدن است که بخشیده می شویم و
در مردن است که حیات ابدی می یابیم.
پنج شنبه 21/6/1387 - 17:57
رويا و خيال

 

 

 

لحظه دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام

باز می لرزد ، دلم ، دستم
باز گویی در جهان دیگری هستم
های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ
های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست
و آبرویم را نریزی ، دل 
لحظه ی دیدار نزدیک است.

 

شاعر:مهدی اخوان ثالث

در وبلاگ یادداشتهای قاصدک منتظر حضور سبزتون هستم

دوشنبه 18/6/1387 - 15:19
دعا و زیارت

 

دعای روز ششم ماه مبارك رمضان
 

اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنى فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِكَ وَلاتَضْرِبْنى بِسِیاطِ نَقِمَتِكَ وَزَحْزِحْنى فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَاَیادیكَ یا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبینَ


خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانه‌هاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت بدان نعمت بخشى و الطافى كه نسبت به بندگان دارى دورم بدار. اى آخرین حد اشتیاق مشتاقان

 

يکشنبه 17/6/1387 - 23:23
دعا و زیارت

 

 این روزها نیستم ، یعنی هستم !
 آنجا که باید ، نیستم !
 شما هم چراغ باشید ، می آیم ...
 همین روزها ...

 

 

آقا ســـــــــلام ، باز منـــــــم خاک پایــــتان
دیـــوانه ای که لک زده قلبــــش برایــــــتان
یک کاغـــذ برهنه ی بی مهر و پاکت است
این بار نامــــه ام به تو اتمام حجـــت است


این بار مثنـــوی ست غـــــزل در غم تو مرد
از بس به انتـــــــظار نشست و فریب خورد
در این کلاس ســــرد حضور تو واجب است
این بار چندم است که استاد غایب است؟


دیگر نه ندبــــــه فایــــده دارد نه انتــــــظار
آقا تــــو را به روح غـــــــــــزل هی مرا نکار
این جمعه هم گذشت، نیامد خبـــــــر ز تو
گشتم ولی نبــــــود نشان و اثــــــــــر ز تو


نرگس شکفتــــه است تو را داد می زنـــد
آقا بیا که فاصـــــله فــــــریاد می زنــــــــد
دیشب ستاره سوخت، غزل مرد، گل برید
تا کی به انتظار تو هر جمعه صد شهیــــد؟


این روزها زمیـــــن و زمان زار می زنــــــــد
آیینـــــه سر به سینه ی دیـــــــوار می زند
باران ، غـــــــــرور پنــجره را خیس می کند
اینجا فرشــــــته سجده به ابلیس می کند


تلخ است طعم هر چه غــــزل در گلوی گل
بر باد رفتــــــــــه غنـــــــچه ی پر آرزوی گل
این روزها نمی شــــــــــــود اندوهگین نبود
دلــــــواپس نهایــــــــت تلخ زمیــــــــن نبود


تب کرده مادرم ز غمت مدتـــــی مدیـــــــد
هذیان مادرم شده « آقا خوش آمدیــــد »
امشب دلم هوای تو کرده ست، بد رقـــــم
من جمعه ها عجیب پریشان و عاشقــــــم


آقا ! به حرمــــــــــت نفـــــس اطلسـی بیا
در اضطراب ثانیــــــــــــــه ی بی کسـی بیا
امشب دلم عجیب تو را درد می کشـــــــد
دستم مدام واژه ی « بر گرد » می کشـد


ماهم! اگر تو  دیر کنی دل نمی تپـــــــــــد
دیگر دقیقه رد شده از ساعت نــــــــــــــود
این جمعه هم دوباره دلم در غمت شکست
مادر برای آمدنت نـــــــــــــــذر کرده است :
سیصد هزار شاخـــــه ی نرگس بکارد و ...
سیصد هزار قطـــــــــره ی شبنم ببارد و ...


من سیــــزده ترانـــــــــــــــــه بگویم برای تو
من، دختـــری که گم شده در های های تو
حالا به پای مثنـــــــــوی ام سجده می کنم
خود را برای تا به ابـــــد بنــــــــــده می کنم
امضاء : دو چشم خیس و دلی در هوایتـــان
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتــــــــــان...

 

شاعر: منتظری نا شناس


يکشنبه 17/6/1387 - 12:59
خواستگاری و نامزدی

 

  هراز گاهی توقف در ایستگاه
  بین راه فرصت خوبی برای دیدن
  مسیر طی شده و نگریستن به
  راه در پیش روست
  گاهی برای رسیدن

                      

                                  باید ایستاد

يکشنبه 17/6/1387 - 12:40
شعر و قطعات ادبی

بی تو

صبح بی تو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد

بی تو می گویند تعطیل است کار عشقبازی
 عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد

جغد بر ویرانه می خواند به انکار تو
،اما خاک این ویرانه ها بویی از آن گنجینه دارد

خواستم از رنجش دوری بگویم
 یادم آمد عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد

روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم
ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد

در هوای عاشقان پر می کشد با بیقراری
 آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد

ناگهان قفل بزرگ تیرگی را می گشاید
 آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد

 

 شاعر:گمنام

سه شنبه 22/5/1387 - 23:37
دعا و زیارت

پبشاپیش تولد حضرت علی اکبر (ع) و روز جوان را به همه شما جوانان ایرانی تبریک میگم

تقدیم به شما........

 

دوشنبه 21/5/1387 - 19:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته