• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 868
تعداد نظرات : 316
زمان آخرین مطلب : 3810روز قبل
دعا و زیارت
شب اول محرم

از پیامبر اسلام :

دو رکعت نماز هر رکعت 1 حمد و 11 مرتبه توحید.. و فردا که روز اول محرم است را روزه بدارید

چنانچه کسی در این حال بمیرد به بهشت وارد خواهد شد

دوشنبه 15/9/1389 - 22:23
اهل بیت

 کرامت در مجازات »
طبق آنچه تاریخ ‌نویسان نگاشته اند:
یکى از پیش خدمتان امام حسین علیه السّلام خلافى مرتکب شد که مستحقّ عقوبت و تاءدیب گشت .
به همین جهت ، حضرت اباعبداللّه الحسین علیه السّلام دستور داد تا نامبرده تاءدیب و تنبیه شود.
ولیکن پیش از آن که غلام مجازات شود، خود را به مولایش امام حسین علیه السّلام رساند و عرضه داشت : اى سرورم ! خداوند متعال در قرآن کریم فرموده است : ((وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ)) .
پس حضرت با مشاهده حالت او؛ و شنیدن این آیه مبارکه قرآن تبسّمى نمود و فرمود: او را رها سازید، من خشم خود را فرو نشاندم .
آن گاه پیش خدمت گفت : ((وَالْعافینَ عَنِ النّاسِ)) .
امام حسین علیه السّلام با شنیدن این قطعه از آیه شریفه ، خطاب به غلام کرد و اظهار داشت : از تو گذشتم و تو را مورد عفو و بخشش خود قرار دادم .
در این هنگام ، غلام کرامت و بخششى بیش از این تقاضا کرد و اظهار داشت : ((وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ)) یعنى ؛ خداوند متعال نیکوکاران و کرامت کنندگان را دوست دارد.
حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام با دیدن حالت غلام و تلاوت آخرین قسمت آیه مبارکه قرآن ، فرمود: همانا من تو را به جهت خوشنودى و رضایت خداوند متعال آزاد کردم .
و پس از آن دستور داد تا همچنین هدیه اى مناسب ، که رفع مشکل و نیاز غلام کند به وى عطاء گردد



دوشنبه 15/9/1389 - 22:15
سخنان ماندگار

 نشانه هی  مؤمن

«إِنَّ الْمُؤْمِنَ اتَّخَذَ اللّهَ عِصْمَتَهُ وَ قَوْلَهُ مِرْآتَهُ، فَمَرَّةً یَنْظُرُ فی  نَعْتِ الْمُؤمنینَ وَ تارَةً یَنْظُرُ فی  وَصْفِ المُتَجَبِّرینَ، فَهُو مِنْهُ فی  لَطائِفَ وَ مِنْ نَفْسِهِ فی  تَعارُف وَ مِنْ فِطْنَتِهِ فی  یَقین وَ مِنْ قُدْسِهِ عَلی  تَمْكین.»:

به راستی  كه مؤمن خدا را نگهدار خود گرفته و گفتارش را آیینه خود، یك بار در وصف مؤمنان می نگرد و بار دیگر در وصف زورگویان، او از این جهت نكته سنج و دقیق است و اندازه و قدر خود را می شناسد و از هوش خود به مقام یقین می رسد و به پاكی  خود استوار است.
 

دوشنبه 15/9/1389 - 22:5
اخلاق

 بهداشت جسم و خودسازی

«أُوصیكُمْ بِتَقْوَی  اللّهِ وَ أُحَذِّرَكُمْ أَیّامَهُ... فَبادِرُوا بِصِحَّةِ الاَْجْسامِ فی  مُدَّةِ الاَْعْمارِ... فَإِیّاكَ أَنْ تَكُونَ مِمَّنْ یَخافُ عَلَی  الْعِبادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَأْمَنَ العُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ.»:

ی  مردم! شما را به تقوی  الهی  سفارش می كنم و از (گناه كردن) در ایّامش برحذر می دارم... در مدّت عمر به سلامت و تندرستی  جسم پیشی  گیرید... و از كسانی  مباشید كه بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسودهخاطراند!
 

دوشنبه 15/9/1389 - 22:3
کنکور

ثبت نام کنکور دانشگاه در سال تحصیلی 1389-1390 از فردا آن هم به صورت فقط اینترنتی از فردا شروع می شود به سایت سازمان سنجش مراجعه فرمایید.

دوشنبه 15/9/1389 - 22:1
سخنان ماندگار

شادمانی اسطوره ایست که در جستجویش هستیم. -- جبران خلیل جبران
اگر به مهمانی گرگ می روید ، سگ خود را به همراه ببرید . -- گوته
آن کسی که از رنج زندگی بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود . -- چینی

وقتی ارتباط عاشقانه ات به انتها میرسد ، فقط به سادگی بگو : همه اش تقصیر من بود . -- جکسون براون

وقتی نانوا نان را با دقت و وسواس می پزد و به دست مشتری میدهد ، خدا با او در کنار تنور ایستاده است -- کریستیان بوبن

اگر قرار است برای چیزی زندگی خود را خرج کنیم ، بهتر آن است که آنرا خرج لطافت یک لبخند و یا نوازشی عاشقانه کنیم . -- شکسپیر

استعداد در فضای آرام رشد میکند و شخصیت در جریان کامل زندگی . -- گوته

بیش از هر چیز نخست بدان که چه میخواهی . -- فوخ

بردن ، همه چیز نیست ، اما تلاش برای بردن چرا . -- لومباردی

اگر خاموش بنشینی تا دیگران به سخنت آورند ، بهتر از آنست که سخن بگویی و خاموشت کنند. -- سقراط

عادتمند کسی است که به مشکلات و مصائب زندگی لبخند بزند . -- شکسپیر

از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هست دوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : خودشان را ، تفسیر و برداشت خودشان را از او . . . -- گوته

ماهی و مهمان دو روز اول خوب هستند ، از روز سوم بو می گیرند . -- ( البته از دید اسپانیولی ها )

در روز عشاق برای دوستت کارتی بفرست و روی آن بنویس : " از طرف کسیکه فکر میکند تو بی نظیری" -- براون

مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان . -- رومن رولان

جریان زندگی چیزی جز مبارزه میان عاطفه وعقل نیست . -- مارک تواین

آزادی متعلق به یک نفر نیست ، مال همه است . -- اسپنسر

هر کس مرتکب اشتباهی شده ، اکتشافی هم نکرده است . -- گالیله

با دیگران آنگونه رفتار کن که میخواهی با تو رفتار شود . -- براون

دوشنبه 15/9/1389 - 19:29
تاریخ

آلبرت اینشتین در رساله­ پایانی عمر خود با عنوان دی ارکلرونگ، یعنی بیانیه، که در سال 1954 (1333ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­ دهد و آن را کامل­ترین و معقول­ترین دین می­ داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ اینشتین با آیت­ الله العظمی بروجردی است که توسط مترجمین برگزیده­ شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.

به گزارش جهان جهان اینشتین در این رساله "نظریه نسبیت" خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از نهج ­البلاغه و بیش از همه بحارالانوار علامه­ مجلسی که از عربی به انگلیسی و ... توسط حمیدرضا پهلوی (فوت 1371 ش) و ... ترجمه و تحت نظر آیت الله بروجردی شرح می ­شده تطبیق داده و نوشته که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمی ­شود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه پیچیده "نسبیت" را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان نفهمیده ­اند.

از آن جمله حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل می­ کند که هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی می­ خورد و آن ظرف واژگون می­ شود. اما بعد از این که پیامبر اکرم (ص) از معراج جسمانی باز می­ گردند مشاهده می­ کنند که پس از گذشت این همه زمان هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است ... اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه­ "انبساط و نسبیت زمان" دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن می­ نویسد....

همچنین اینشتین در این رساله "معاد جمسانی" را از راه فیزیکی اثبات می­ کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل) او فرمول ریاضی "معاد جسمانی" را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" می­ داند: E=M.C2>>M=E:C2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.

اینیشتین در این کتاب همواره از آیت­ الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ "بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ "حسابی عزیز"...یاد کرده است.

000/000/3 دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­ های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دست خط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه ­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است.

دوشنبه 15/9/1389 - 19:24
موسيقي

مشاهده در قالب پی دی اف

چاپ

فرستادن به ایمیل

گودارها که در منابع تاریخی و محاورات مردم مازندران با نام‌های متفاوتی همچون گدار Godar ، گدار Godar، گودار Gudar، گجر Gojar، گسار Gosar، خی کش ‌Xikes و برخی عناوین دیگر خوانده شده‌اند در محاورات درون قومی خود را چوله Cule می‌نامند.
این قوم تیره ای از خنیاگرانند که در مقاطع مختلفی از تاریخ همراه با آهنگران، بازیگران و نجاران از شبه قاره هند به سرزمین ما کوچانده شده‌اند.تاریخ دقیق و چگونگی کوچ این قوم به ایران همچون زندگی آنان در پرده‌ای از بهام باقی مانده است و منابع تاریخی، دلایل، انگیزه‌ها و زمان‌های مختلفی را از مهاجرت آن‌ها در پیش روی ما می نهند. با این حال شواهد و منابع موجود بر سه اصل یعنی نژاد هندی، کوچ اجباری و خنیاگری آنان وحدت نظر دارند. گدارها امروزه به عنوان اقلیتی غیررسمی در فرهنگ، آداب و رسوم و زبان مازندرانی مستحیل شده‌اند. جمعیت آنان بالغ بر سی هزار نفر است که عمدتا در روستاها و محلات حد فاصل شهرستان بهشهر تا گرگان متمرکز می‌باشند. رنگ پوست، رسوم و شیوه‌های بدوی زندگی و همچنین موسیقی آنها مبین هویت قومی آنان است.
گدارها به دلیل پیشنه‌ای دیرپا و مهارت در خنیاگری تاثیر قاطع و قابل ملاحظه‌ای در فرهنگ موسیقی منطقه به جای گذارده‌اند.

تاریخ دقیق و چگونگی کوچ این قوم به ایران همچون زندگی آنان در پرده‌ای از بهام باقی مانده است و منابع تاریخی، دلایل، انگیزه‌ها و زمان‌های مختلفی را از مهاجرت آن‌ها در پیش روی ما می نهند. با این حال شواهد و منابع موجود بر سه اصل یعنی نژاد هندی، کوچ اجباری و خنیاگری آنان وحدت نظر دارند. گدارها امروزه به عنوان اقلیتی غیررسمی در فرهنگ، آداب و رسوم و زبان مازندرانی مستحیل شده‌اند. جمعیت آنان بالغ بر سی هزار نفر است که عمدتا در روستاها و محلات حد فاصل شهرستان بهشهر تا گرگان متمرکز می‌باشند. رنگ پوست، رسوم و شیوه‌های بدوی زندگی و همچنین موسیقی آنها مبین هویت قومی آنان است.
گدارها به دلیل پیشنه‌ای دیرپا و مهارت در خنیاگری تاثیر قاطع و قابل ملاحظه‌ای در فرهنگ موسیقی منطقه به جای گذارده‌اند.

نقش گدارها در فرهنگ موسیقی منطقه دارای جنبه‌های متفاوتی است که چهار جنبه آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است که در زیر به آنها پرداخته خواهد شد.

پیشتر اشاره شد که قوم گدار اساسا قومی خنیاگر بوده و بنابر شواهد تاریخی علل حضور آنان در ایران نیز از همین مساله ناشی شده است. آنان توانسته‌اند به تدریج و با گذشت زمان بخشی از نغمات، الحان و دانسته‌های موسیقی قوم خود را به استادی با موسیقی مازندران تلفیق نمایند، از همین رو امروزه بسیاری از مقامات و ریزمقامات مازندرانی در بخش سازی و هم در قسمت آوازی، در مناطق شرقی استان، دارای نوعی حالات و لهجة انحصاری است که ما می‌توانیم از آنها به عنوان موسیقی گداری یاد کنیم. توجه به ویژگی‌ها و حالات یاد شده مشخص می‌نماید که این قطعات با فرهنگ موسیقی سایر اقوام در مازندران مرتبط نیست. بدون شک لهجه و حالات فوق که دارای زیبایی خاص و مورد پذیرش در مناطق شرقی استان می‌باشد در واقع روایت گداری از موسیقی مازندران محسوب می‌شود. اگر بخواهیم از نمونة بارز این حالات یاد کنیم باید به تحریرهایی اشاره نماییم که توسط دو لب ایجاد شده و در بسیاری از مقامات و ریزمقامات مناطق شرقی خاصه در "کتولی" و "کل حال" شنیده می‌شود. همچنین آنها به دلیل استعداد ویژة قومی و سابقه در زمینة موسیقی موفق شده‌اند با فراگیری استادانة برخی از سازهای ترکمنی و خراسانی برای مردم این منطقه بیان تازه‌ای بیابند. صدادهی این سازها دریچه و چشم‌اندازهای نوینی را در مقابل هنرمندان و علاقه‌مندان به موسیقی باز نمود. توانایی این سازها در اجرای موسیقی مازندرانی خاصه در بیان ریزمقامات موجب شد تا امروزه سازهای یاد شده آنچنان رواج بیابند که در ردیف سازهای بومی مازندران به شمار آیند. علاوه بر رنگ و صدادهی ویژة این سازها که جزو صفات آنها است و موجب تنوع در حالات و بیان موسیقی منطقه شده است، نوازندگان گدار تکنیک‌های جدیدی را نیز ابداع نوده و بر آنها افزودند.

رفته رفته نوازندگان ماهری از میان گدارها برخاستند و جایگزین نوازندگان بومی شدند. هم اینان موجب حفظ و انتقال بسیاری از نغمات و ریتم‌های وابسته به این سازها به نسل‌های آیندة خود شدند. گدارها به دلیل وضعیت معیشتی و مشاغلی که به عهده آنها نهاده می‌شد، با بیشتر اقوام و گروه‌های ساکن در مازندرن و یا مردم مناطق همجوار در ارتباط بوده‌اند. از همین راه آنهابا موسیقی اقوامی چون کردها، ترک‌ها و سیستانی‌ها آشنا شده و حتی بسیاری از مقامات ترکمنی و خراسانی را نیز آموختند. تجارب و استعداد آنان در زمینة مذکور بسیاری از ویژگی‌ها، تکنیک‌ها و همچنین مسایل موضوعی موسیقی این اقوام ر با موسیقی مازندران پیوند داد. مقام هرایی ترکمنی با مجموعه‌ای از ریزمقامات مربوط به آن که ضمن آمیختگی با حالاتی از موسیقی خراسانی، به موسیقی شرقی مازندران راه یافت نمونة بارزی از این انتقال است. افزون بر این شمار قابل ملاحظه‌ای از ریزمقامات که حاکی از آمیزشی واضح و انکار ناپذیر از موسیقی ترکمنی، خراسانی و الحان سایر مناطق است وارد موسیقی مازندران شد. همچنین از طریق هنرمندان گدار شاهد نوع ویژه‌ای از موسیقی در مناطق شرق استان هستیم که از موسیقی روایی و خنیایی پرقدمت مازندران الهام گرفته است.

هرچند هنرمندان مازندرانی پیوسته موسیقی گداری و هنرمندان آن را به دیدة تحقیر نگریسته‌اند اما واقعیت این است که بسیاری از آنان به ویژه در مناطق شرقی استان و جلگه‌های این مناطق به گونه‌ای جدی از موسیقی گداری تاثیر پذیرفته‌اند.

اگر بخواهیم تعریف جامعی از موسیقی گداری به دست دهیم، باید بگوییم این موسیقی بیان ویژه‌ای از موسیقی مازندرانی است که با احساس، دانش و فرهنگ موسیقیایی قوم گدار در هم می‌آمیزد تا بر اساس رنج‌ها و مشقات تاریخی این قوم، از آن روایتی حزن‌انگیزتر و دردمندانه‌تر ارائه دهد. شکل‌گیری این روایت ویژه از موسیقی منطقه محصول قرن‌ها تلاش و ممارست گدارهاست.

به همین جهت می‌توان بسیاری از مقامات و منظومه‌های موسیقی مناطق مرکزی مازندران همچون "کتولی"، "کل حال" و "طالبا" را با اندک تغییر در موسیقی گداری مشاهده کرد. همچنین تعداد بی‌شماری از ریزمقامات مناطق مرکزی با تغییراتی در لهجه و حالات در موسیقی گداری ملاحظه می‌شوند. از ویژگی‌های دیگر موسیقی گداری، جایگزین نمودن کمانچه به جای نی چوپانی مازندرانی (لله وا) و استفاده از سازهای کوبه‌ای غیرمازندرانی مانند دایره‌های بزرگ و تمبک در اجرا و بیان ریزمقامات است.

"جهانگیر نصری اشرفی"

دوشنبه 15/9/1389 - 19:21
شعر و قطعات ادبی

ولادت امام رضا (ع) مبارک

پرسه زنون توی رواق ، غصه بجای خونه

غمه که این روزها تن خسته مو می کشونه

این روزها دوزخ منه من که بریدم از تو

بریدم و پشت سرش هی میخورم چوبشو

چند سالیه توُ سینه داغ انتظارو دارم

چند ساله که اسم تورو هی به زبون میارم

ضامن هشتمین بی رقیبم

ستاره مشرقی قریبم

سوی کبوتری که شد فراموش

میشه که وا کنی دوباره آغوش ؟

چند ساله کار من شده شمردن لحظه ها

این نفسهای خسته که دارن می افتن از پا

بذار بیام که خسته از گذشته تباهم

بذار بیام که خسته از یه لحظه اشتباهم

ضامن هشتمین بی رقیبم

ستاره مشرقی قریبم

سوی کبوتری که شد فراموش

میشه که وا کنی دوباره آغوش ؟

دوشنبه 15/9/1389 - 19:16
شعر و قطعات ادبی

عالم همه محو گل رخسار حسین است

ذرات جهان در عجب از کار حسین است

دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش

یعنی که خدای تو عزادار حسین است

 

فرا رسیدن ماه محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر بر تمامی شیعیان

جهان تسلیت باد

دوشنبه 15/9/1389 - 19:12
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته