• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1233
تعداد نظرات : 369
زمان آخرین مطلب : 4552روز قبل
دعا و زیارت
 
  



یاری امام زمان(عج) در این زمان به انجام صحیح وظایف خود در زمان غیبت است . وظیفه منتظر امام زمان(ع) این است كه مانند یك منتظر واقعی زندگی كند. وقتی انسان حقیقتا منتظر كسی باشد تمام رفتار و سكناتش نشان از منتظر بودن او دارد. به عنوان مثال اگر منتظر میهمان باشد حتما خانه را تمیز و مرتب می كند، وسایل پذیرایی را آماده می كند و با لباس مرتب و چهره ای شاداب در انتظار می ماند. چنین كسی می تواند ادعا كند كه منتظر میهمان بوده است. اما كسی كه نه خانه را مرتب كرده است و نه وسایل پذیرایی را آماده نموده است و نه لباس مرتب و تمیزی پوشیده است و نه اصلاً به فكر میهمان است اگر ادعا كند كه در انتظارمیهمان بوده همه او را ریشخند خواهند كرد و بر گزافه گویی او خواهند خندید.
                   لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ            عشق بازان چنین مستحق هجرانند
بنابراین انتظار باید قبل از آنكه از ادعای انسان فهمیده می شود از رفتار و كردار او فهمیده شود. نمی توان هر كسی را كه ادعای دوستی و ولایت امام زمان(عج) را دارد در شمار دوستان و منتظران او قلمداد نمود. آری «مشك آن است كه خود ببوید نه آنكه عطاربگوید».
با چنین توضیحی روشن است كه یك منتظر واقعی امام زمان باید رفتارش به گونه ای باشد كه هر لحظه منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد. یعنی در هر لحظه كه این خبر را به او بدهند خوشحال شود و آماده باشد برای یاری امام زمان(عج) با مال و جان خویش جهاد نماید و خود را درراه آن حضرت فدا نماید. بنابراین یك منتظر واقعی اهل گناه و دلبستگی به دنیا نیست چرا كه چنین كسی نمی تواند از وابستگی ها و دلبستگی ها و آلودگی ها دست بردارد و آماده به خدمت در جهت اهداف مقدس امام زمان(ع) باشد.
با توجه به نكات ذكر شده می توان برخی وظایف منتظر امام زمان(ع) را چنین ذكر كرد:
1. اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامی انسان در انتظار كسی می نشیند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسی را نشناسد ولو بداند كه آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتی نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنین است. كسانی كه آن حضرت را نمی شناسند مانند كفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمی كشند اما كسانی كه او را می شناسند و ارزش او را می شناسند و مقام او رامی دانند منتظر او می مانند.
كسانی كه امام زمان(عج) را نمی شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته اند. چنانكه پیامبر اكرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر كس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331).
بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعی است كه هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درك خواهد كرد و به عظمت او بیشتر پی خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالی كه افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگی و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران او بیرون هستند. آری:
                وصل خورشید به شب پره اعمی نرسد             كه در این آینه صاحب نظران حیرانند
البته شناخت امام زمان دو گونه است. اول، شناخت تاریخی وجود آن حضرت مانند اینكه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالی است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است كه این شناخت كار هر كسینیست و ظرفیت و لیاقت زیادی می خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) كسانی هستند كه آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته اند برای آگاهی از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه كبیره و تأمل در معانی عمیق و عجیب آن توصیه می شود.
همچنین خواندن كتب معتبری كه در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است می تواند انسان را تا حدی به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد.
2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظیفه دیگری است كه منتظران آن حضرت باید در خود ایجاد كنند و آن را افزایش دهند. بدیهی است كه تا انسان از میهمان خویش خوشش نیاید و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم كه او رابشناسد نمی تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از میهمان خود بدش بیاید چگونه می تواند منتظر قدم او باشد و خود را برای پذیرایی از او آماده كند؟ پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شكل نگرفته و شعله ور نشده باشد نمی تواند به وظایف منتظران واقعی عمل نماید.محبت به امام زمان وظیفه ای است كه پیامبر اكرم(ص) نیز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا كه در قرآن كریم می فرماید: «قل لا اسئلكم علیه اجرا الا الموده فی القربی» ؛ (شوری، آیه23).
3. ایجاد سنخیت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعی وضعیت روحی و فكری و عملی خود با به گونه ای سامان می دهند كه سنخیت كاملی با امام زمان(ع) داشته باشند. آیا می توان منتظر قدوم كسی بود و با او مشابهت و سنخیت نداشت؟ آیا می توان محبت كسی را داشت اما با او هیچ سنخیت و مشابهتی نداشت؟ ایجاد سنخیت با امام زمان از طریق تقویت ایمان و تقوا و فضایل اخلاقی و درجات معنوی حاصل می شود. و تنها در این صورت است كه می توان ادعای محبت به امام زمان را داشت. در صورتی كه انسان رفتارش مطابق میل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد كشید و عشق آن حضرت او را به فریاد خواهد آورد و دوری اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت.
طبیعی است كه هر چقدر این سنخیت بیشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بیشتر خواهد شد و محبت انسان نیز به آن حضرت افزون تر خواهد گشت.
4. ارتباط با منتظران دیگر؛ منتظر امام زمان می داند كه برنامه آن حضرت یك برنامه جهانی است و باید یاوران زیادی داشته باشد تا حركتش پیروز شود. بنابراین به فكر گسترش یاران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقویت روحیات ایمانی خود و دیگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علی البرّ و التقوی به كمك مؤمنان منتظر دیگر خود را آماده ظهور حضرت بنماید.
5. دعا برای تسریع در ظهور امام زمان(ع)؛ منتظر واقعی هر لحظه انتظار محبوب را می كشد و از خدا می خواهد كه هر چه زودتر او را برساند بنابراین دعای فراوان برای فرج آن حضرت از وظایف همیشگی منتظرآن حضرتش می باشد. دعای برای تسریع در فرج امام زمان مورد توصیه آن حضرت نیز می باشد.
6. ارتباط با امام زمان(ع) به شكل های مختلف؛ اگر انسان منتظر محبوب خویش را نیابد سعی می كند عدم دوری محبوب خویش را از طریق دیگری مانند تلفن و نامه جبران نماید تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لا اقل ارتباط ضعیفی با او داشته باشد. همچنین منتظر امام زمان وقتی موفق به زیارت آن حضرت نمی شود از طریق خواندن دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد كه از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است، و نیز از طریق رفتن به مسجد جمكران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ می كند.
7. یاد فراوان حضرت؛ یاد كردن از محبوب عادت دیرینه منتظران عاشق است كه چندی منتظر محبوب خویش هستند اما نتوانسته اند پس از مدتها انتظار او را ببینند و حال خود را لا اقل با یاد او و نام او آرام می كنند. به یاد آوردن امام عصر و عنایت او به شیعیان با ذكر احادیث، كرامات، مقام امام و عنایت امام به شیعیان وظیفه دیگری است كه منتظران واقعی احساس می كنند و بدین طریق همواره نام و یاد آن حضرت را زنده نگه می دارند.
8. دادن صدقه برای سلامتی آن عزیز و یا حواله نمودن ثواب هایی برای آن حضرت
9. رفع شبهه و مبارزه با شبهه افكنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودی آن حضرت در بین منتظران.
10. امیدواری بر قیام و انقلاب آن یوسف زهرا(س) و امید دادن به دیگران
11. ایجاد آمادگی دائم رزمی برای ظهور حضرت چنانكه در روایت آمده است: «لیعدن احدكم لخروج القائم و لو سهما؛ هر یك از شما برای قیام قائم(عج)باید آماده گردد هر چند با تهیه یك تیر باشد» (بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146).
منتظران و یاوران مصلح جهانی باید خود صالح باشند؛ بنابراین برای فراهم كردن زمینه ظهور حضرتشان، ما باید از خود آغاز كنیم و با اراده ای محكم، عزمی راسخ و برنامه ای دقیق به اصلاح افكار و اندیشه ها و نیز تغییر و اصلاح رفتار و كردارمان بپردازیم و با آگاهی ازوظایف عملی و گسترش شناخت خود از مبانی دینی و معرفتی، در راه تقویت بنیه اعتقادی و اخلاقی خویش، تلاش و كوشش كنیم. و در یك جمله با اجتناب از معاصی، لغزش ها و گناهان و انجام دادن واجبات و وظایف دینی ـ در هر محیطی كه هستیم ـ به خودسازی اقدام كنیم و باتوبه از اعمال گذشته، قلب خویش را برای تجلّی نور الهی آماده سازیم. بنابراین گناهان گذشته ـ هر چند زیاد باشد ـ نمی تواند مانع مهمی در راه رشد و كمال و پیوستن به جرگه منتظران و یاوران واقعی امام زمان(عج) باشد. پس با توبه واقعی، می توان سیئات و بدی های گذشته را به حسنه و نیكی تبدیل كرد و به اصلاح گذشته همت گماشت.
قرآن راجع به حضرت مهدی(ع) و اصحاب ایشان می فرماید: «الدین ان مكناهم فی الارض اقاموا الصلاه و آتوا الزكاه و آمرو بالمعروف و نَهوا عن المنكر؛ كسانی كه اگر در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز را به پا داشته و زكات را [به مستحق [می بخشند و به معروف امر نموده و از منكر نهیمی كنند (حج، آیه 41).
امام باقر(ع) در تفسیر این آیه می فرماید: «این آیه برای آل محمد و مهدی(ع) و اصحاب او است».
در نتیجه اگر ما هم می خواهیم از اصحاب و یاران آن حضرت باشیم، باید به این امور اهتمام ورزیم. در این رابطه به راه كارهای زیر توجه فرمایید:
1. ارتباط معنوی خود را با خدای متعال تقویت كنید؛
2. نمازهای یومیه را در اول وقت و حتی المقدور به جماعت بخوانید؛
3. سعی كنید در نماز حضور قلب داشته باشید و همیشه خود را در محضر خداوند متعال بدانید؛
4. از هر گونه گناه و معصیتی اجتناب كنید؛
5. حجاب، متانت و وقار خود را كاملاً رعایت كنید؛
6. بدانید كه هر هفته، نامه اعمال شما به حضور امام زمان(عج) عرضه می شود و مورد بررسی قرار می گیرد؛
7. اكنون كه در دوران تحصیل علم هستید، بیشترین توجه خود را به درس و موفقیت تحصیلی داشته باشید؛
8. با مطالعه كتاب هایی كه درباره امام زمان(ع)، آگاهی و شناخت خود را در این زمینه تعمیق و گسترش بخشید؛
9. برای اصلاح اوضاع فرهنگی دانشگاه، به تنهایی یا به كمك دیگر دانشجویان متدین و دلسوز و یا به كمك بعضی از تشكل های مذهبی دانشگاه، امر به معروف و نهی از منكر كنید و بدین وسیله جلو بعضی اعمال خلاف را بگیرید. در این راه نهراسید و خجالت هم نكشید؛زیرا خشنودی و رضایت امام زمان(ع)، در گسترش ارزش های دینی و اخلاقی و اجتناب از گناه و خلاف است.

برگرفته از سایت پرسمان

 


 
   
جمعه 5/6/1389 - 14:35
سياست
 

 
  



تعریف هولوكاست
هولوكاست (Holocaust)، به معناى «سوزاندن با آتش است كه به طور كامل از میان برود» و واژه اى است یونانى كه از دو واژه Holos به معنى همه و 1Kaustus به معنى سوزاندن و نابود كردن تركیب شده است و در لغت، به معناى «همه سوزى» است.2 برخى از زبان شناسان، این واژه را برگرفته از جنایت یهودیان در یمن باستان مى دانند3 كه به تدریج و در گذر ایام، مفهوم عام ترى یافته، به سوزاندن زنده زنده انسان ها اطلاق شده است و در اصطلاح، به نظریه اى اطلاق مى شود كه ادعا دارد شش میلیون یهودى در طول جنگ جهانى دوم، بر اثر اعمالى از قبیل اعدام در اتاق هاى گاز و سوزانده شدن در كوره هاى آدم سوزى اردوگاه هاى كار اجبارى نازى ها، كشته شده اند.4
بر اساس قانونى كه پیش نویس آن در اوایل دهه 80 قرن نوزدهم، توسط تعدادى از اعضاى آژانس بین المللى صهیونیسم، تحت سرپرستى «رنه ساموئل سپرات»، خاخام معروف فرانسه تهیه و در ژوئیه سال 1990م. در فرانسه به تصویب رسید، هرگونه تردید درباره «هولوكاست»، اعم از تردید درباره كشتار - مورد ادعاى - یهودیان در جنگ جهانى دوم، وجود اتاق هاى گاز و حتى كمترین تردید در رقم 6 میلیونى یهودیان كشته شده، جرم تلقى مى شود و هركس در فرانسه از این قانون تخلف كرده، در سه موضوع یاد شده تردید كند، به یك ماه تا یك سال زندان و پرداخت 2 هزار تا 300 هزار فرانك جریمه محكوم مى شود. بعدها با فشار آمریكا، انگلیس، فرانسه و آژانس صهیونیستى، این قانون در اكثر كشورهاى اروپایى نیز به تصویب رسید؛ به طورى كه امروزه هرگونه تردید درباره هولوكاستِ مورد ادعا و ابعاد و اجزاى آن، در اروپا جرم تلقى مى شود!5 جرج بوش، قانون مبارزه با «آنتى سیمیتیزم» را براى به اصطلاح كنترل این پدیده در جهان امضا كرد. هدف از قانون یهودستیزى دولت بوش، این است كه تمام انتقادها علیه رژیم اسرائیل را به سكوت كشانده و ددمنشى ها و دروغ هاى این رژیم را از بین ببرد.6
سرانجام با تلاش رژیم صهیونیستى، این افسانه، جنبه اى جهانى به خود گرفت و مجمع عمومى سازمان ملل، با تصویب قطع نامه اى، روز 27 ژانویه 7 را به عنوان روز یادبود هولوكاست، نام گذارى كرد.8

انگیزه هاى طرح هولوكاست
در بررسى انگیزه هاى طرح افسانه هولوكاست، با دو عامل عمده مواجه ایم كه از این قضیه به صورت هاى مختلف بهره مند شده اند؛ یكى صهیونیسم كه ذى نفع عمده است و دیگرى خود دولت هاى غربى.

الف) انگیزه هاى صهیونیسم
از دیدگاه محققانى كه درباره چگونگى و انگیزه هاى طرح افسانه هولوكاست به تحقیق پرداخته اند، چند دلیل عمده در این زمینه وجود دارد كه عبارتند از:
1. انگیزه هاى سیاسى
از دیدگاه صهیونیست ها، برپایى دولت اسرائیل، نتیجه منطقى ظلم بر یهودیان در هولوكاست است. تعجب آور این است كه آنها مى خواهند به واسطه وقوع «آشویتس»9 و كوره هاى آدم سوزى خیالى، خود را مستحق برپایى یك دولت بنمایانند؛ آن هم در گوشه دیگرى از جهان و با غصب سرزمین ملتى كه هیچ گونه ربطى به جنایات واقعى یا ساخته و پرداخته آنان ندارد. چنان كه «آبراهام هشل» مى گوید: «دولت اسرائیل، پاسخ خدا به آشویتس است»10 و « موشه زیمرمن»، رئیس گروه مطالعات آلمانى در دانشگاه عبرى اورشلیم تأكید مى كند كه «هالوكاست[هولوكاست]، توجیه اصلى تأسیس دولت اسرائیل است».11
چرا در فلسطین؟
سازمان صهیونیسم، در شرایط جنگ جهانى، اولین مرحله از پروژه تسلط بر جهان را كلید زد. این سازمان، چاره را در این دید كه از هرج و مرج به وجود آمده در جنگ جهانى استفاده كند و با «مظلوم نمایى» هرچه تمام تر، چنین جلوه دهد كه جهان مسیحیت به آنان حمله كرده و تعداد زیادى از آنان را كشته است؛ پس آنان ناچارند به جاى دیگرى بروند و كجا بهتر از خاورمیانه و آن هم فلسطین؛12 سیاستى كه نه بر اساس اجبار، بلكه كاملاً مورد خواست و مطابق اهداف صهیونیسم بود. «هانا آرنت» معتقد است: «سیاست ناسیونال سوسیالیست ها در مورد یهودیان، سیاستى بود كه كاملاً طرفدار صهیونیسم بود».13 «هاینتس هوهنه»، روزنامه نگار آلمانى نیز در تأیید این نظر مى گوید: «صهیونیست ها، استقرار فاشیسم در آلمان را نه به مثابه یك مصیبت ملى، بلكه به عنوان فرصتى تاریخى و بى مانند در وصول به هدف هاى صهیونیستى خویش مى دیدند».14
علاوه بر تأسیس اسرائیل و تلاش براى تحقق اهداف صهیونیسم بین الملل، صهیونیست ها دو هدف عمده سیاسى دیگر را از مظلوم نمایى یهود و تقدس بخشیدن به هولوكاست، تعقیب مى كنند؛
1.
پیش گیرى از خیزش عمومى جهانیان علیه صهیونیسم.
2.
مظلوم نمایى و برانگیختن احساسات نژاد یهود و ایجاد اتحاد سیاسى آنان.15

2. انگیزه هاى اقتصادى

صهیونیست ها با ماجراى هولوكاست و طرح دعاوى حقوقى علیه كشورهاى آلمان، اتریش، لهستان، سوئیس و...، تا كنون میلیاردها دلار به جیب زده اند. به عنوان نمونه، آلمان ملزم شد از سال 1952 تا سال 2002م. به روش هاى مختلف، به بازماندگان به اصطلاح قتل عام یهود غرامت بپردازد16 و بر اساس توافق هاى حاصله، «دولت این كشور، زیر فشارهاى باج خواهانه صهیونیست ها، مجبور شد موافقت خود را با اعطاى سالانه 50 میلیون مارك تا سال 2002م. به رژیم صهیونیستى اعلام نماید».17
گلدمن (مجرى اصلى طرح) مى گوید: «هدف از این افسانه سازى ها و دروغ پردازى ها، صرفاً گرفتن غرامت براى قربانیان جنگ نبود؛ بلكه هدف از آن، تهیه بودجه لازم جهت پایه ریزى حكومتى بود كه كوچك ترین حقى در این رابطه نداشت؛ زیرا زمانى كه این جنایات انجام شد، چنین دولتى وجود خارجى نداشت؛ اما از این مسئله، براى فراهم آوردن تسلیحات لازم براى جنایات جدید بهره گرفت».18

3. انگیزه هاى روانى

سوء استفاده از گرایش هاى فطرى بشر به حمایت از مظلوم، رساترین تعبیرى است كه مى توان آن را محور همه فعالیت هاى جنبش صهیونیسم در طى قرن بیستم دانست؛ مفهومى كه در ایجاد دولت نامشروع صهیونیستى در فلسطین و تحكیم پایه هاى آن، بسیار مؤثر بوده و یهودیان با تمسك به این شیوه تا كنون توانسته اند بر تمامى جنایت ها، قانون شكنى ها و فزون خواهى هاى خود در سرتاسر جهان سرپوش گذارند.
«
پل فرام»، مدیر انجمن كانادایى آزادى بیان مى گوید: «من با رئیس جمهور ایران موافقم و معتقدم اشتباه است كه فلسطینیان تاوان گناه اروپایى ها را بپردازند و كشور خود را از دست بدهند. من همچنین بر این باورم كه داستان دروغین هولوكاست، براى این كه به اروپاییان و ساكنان آمریكاى شمالى این حس داده شود كه گناهكارند، ایجاد شده است. افسانه هولوكاست، به یهودیان اجازه مى دهد تا میلیاردها دلار از آلمان و دیگر كشورها غرامت بگیرند. هولوكاست همچنین اذهان مردم آمریكاى شمالى و اروپا را براى پذیرش ددمنشى ها و خشونت هاى اسرائیل آماده مى كند».19
مقام معظم رهبرى در تحلیلى جامع و شیوا از نحوه شگردهاى تبلیغاتى صهیونیست ها و اهدافى كه آنان از مظلوم نمایى یهود و طرح كوره هاى آدم سوزى دنبال مى كنند، مى گوید: «صهیونیست ها از اول كار، یك شگرد تبلیغى را انتخاب كردند كه عبارت است از مظلوم نمایى. براى مظلوم نمایى، داستان ها و افسانه هاى فراوانى جعل شد؛ خبرهایى ساخته شد و تلاش هاى بى وقفه اى انجام گرفت. اینها مسئله نگرانى روانى یهودیان را مطرح كردند و گفتند چون یهودى ها در طول قرن هاى متمادى زیر فشار بودند، از لحاظ روانى دچار نگرانى اند و به امنیت روانى احتیاج دارند. صهیونیست ها در مذاكرات با سران كشورهاى غربى و بعدها در گفت وگوهاى خود با كشورهاى اسلامى و عربى، مسئله امنیت روانى را مطرح كردند و گفتند ما به امنیت روانى احتیاج داریم و باید امنیت روانى ما تأمین شود. هر اقدامى بخواهد انجام بگیرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه امنیت روانى، مى توانند آن را خنثى كنند. شما وقتى سرزمین را از دست مى دهید، مى دانید چه چیزى را از دست داده اید؛ اما وقتى مى خواهید خواسته اسرائیل را در مورد امنیت روانى برآورده كنید، نمى دانید تا كجا باید تسلیم شوید و تا كجا باید امتیاز بدهید. این امتیازدهى، پایانى ندارد؛ مرتب باید امتیاز داد. تجربه اروپا در این مورد، عبرت آموز است. دولت آلمان، صد و پنجاه میلیارد مارك به عنوان خسارت به یهودى ها داد؛ اما خسارت یهودیان از آلمان، هنوز تمام نشده است؛ باز هم خسارت طلبكارند و باید به آنها داده شود! آن چه یهودى ها با آلمان كردند، كم و بیش با برخى كشورهاى اروپایى دیگر - مثل اتریش، سوئیس، فرانسه، حتى تا چند سال قبل با واتیكان - نیز انجام دادند؛ همه باید خسارت بدهند؛ این خسارت تمام شدنى نیست! همه سیاست مداران، خبرنگاران، روشنفكران، كارگزاران و نخبگان غرب باید در مقابل بناى یادبود كوره آدم سوزى سر تعظیم فرود بیاورند؛ یعنى همه، داستانى را كه اصل صحت آن معلوم نیست، مورد تأكید قرار دهند و خود را بدهكار آن داستان قلمداد كنند. اینها روش هایى است كه در تبلیغ دارند و همه معطوف به مظلوم نمایى است».20

ب) انگیزه غرب در طرح و تبلیغ هولوكاست
در یك جمع بندى، اهداف اروپا و آمریكا از این اقدام، عبارتند از:
1.
تخلیه حداكثرى جماعت یهود از درون سرزمین هاى یهودى به یك مكان مشخص.
2.
تمركزدهى به یهود در محل اتصال سه قاره و استقرار اسرائیل در قلب خاورمیانه، براى ایجاد یك پایگاه دیدبانى بر منابع غرب در خاورمیانه.
3.
ایجاد منطقه امنیتى غرب در قلب مناطق اسلامى، براى نظارت و دیده بانى بر منافع امنیتى غرب از درون منطقه.

نقد دلایل هولوكاست
با وجود تمام تدابیر، امكانات و حجم عظیم تبلیغات جهانى به كار گرفته شده جهت اثبات این واقعه، تاكنون ده ها مورخ برجسته اروپایى و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسى اسناد تاریخى، با ارائه اسنادى كه هیچ صاحب نظرى نمى تواند در صحت آنها كمترین تردیدى روا دارد، به روشى كاملاً علمى اثبات كرده اند كه ماجراى هولوكاست و كوره هاى آدم سوزى، اتاق هاى گاز قتل عام 6 میلیون یهودى و هر آن چه صهیونیست ها در این باره ادعا مى كنند، دروغ محض و یك داستان ساختگى است كه واقعیت آن یقیناً با اسناد موجود، زیر سؤال رفته، مدارك و شواهد ادعایى یهودیان بدون اعتبار و ابطال پذیر است. افرادى همچون مارك وبر، روبرت فوریسون، فردریك توبن، روژه گارودى، دیوید ایروینگ، آرمان امادروس و داریوژ راتایژاك و... از این گروه متخصصان هستند كه اغلب به «تجدیدنظر طلبان» مشهور مى باشند.21

1. اتاق هاى گاز

یكى از مهم ترین ادعاهاى یهودیان و متفقین بعد از جنگ جهانى دوم، این بود كه آلمان ها، یهودیان را در اتاق هاى گاز مى كشتند. تحقیقات علمى اى كه درباره مكان هاى مورد ادعا، انجام شده، عدم صحت آن را ثابت مى كند.
پروفسور «روبر فوریسون»، نویسنده و محقق برجسته فرانسوى، متخصص و كارشناس عالى رتبه اسناد و مدارك تاریخى، مى گوید: «من تا سال 1960 به واقعیت كشتار بزرگ در اتاق هاى گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصى و آن گاه چهارسال تحقیق بى وقفه و خستگى ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست» (تجدیدنظرطلب) تاریخى، اطمینان یافتم كه با یك دروغ بزرگ تاریخى مواجه هستم. از اردوگاه هاى «آشویتس» و «بیركناو»، چندین مرتبه بازدید كردم. در اردوگاه هاى «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مایدانك» (در لهستان)، مكان هایى را كه به عنوان «اتاق گاز» معرفى مى شدند، بررسى كردم. در مركز اطلاع رسانى یهود در پاریس، آرشیوها، دست نویس ها، شهادت هاى كتبى، اسناد مربوط به بازجویى محكومان جنگ جهانى دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرك دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه كردم. براى یافتن پاسخ سؤال هاى خود، بى وقفه از متخصصان و تاریخ دانان پرسش كرده ام. سال ها، اما بیهوده به دنبال فقط یك بازمانده از بازماندگان جنگ بودم كه به چشم خود اتاق هاى گاز را دیده باشد؛ به حتى یك مدرك، فقط یك مدرك راضى بودم؛ اما همین یك مدرك را هم نیافتم. در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بى شمارى مدارك مجعول بود. پس از آن، با سكوت، مزاحمت، دشمنى، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاكمه مواجه شدم».22
پروفسور «روژه گارودى»، محقق مسلمان فرانسوى نیز با تحقیقات خود در این زمینه دریافت كه از یك سو گاز HCN قیمت و هزینه زیادى داشته، در نتیجه گران ترین شیوه اعدام محسوب مى شودو از سوى دیگر، مكان هایى كه یهودیان از آن به عنوان اتاق گاز نام مى برند، اصلاً قابلیت چنین كارى را ندارند؛ زیرا این گاز باید در یك پوششى از فولاد اكسیدنشدنى باشد و درب ها نیز باید مجهز به لولاهایى از پنبه نسوز كائوچویى مخصوص یا تفلون باشد. متخصصان پزشكى قانونى پس از بازدید از این مكان ها اظهار داشتند كه استفاده این تأسیسات از گاز HCN، فوق العاده خطرناك است و در این مكان ها هیچ تجهیزاتى براى مهار این گاز در نظر گرفته نشده است.23

2. كوره هاى آدم سوزى

از دیگر ادعاهاى صهیونیست ها این است كه نازى ها، یهودیان را در كوره هاى آدم سوزى مى سوزاندند. این ادعا، امروزه به عنوان یك دروغ تاریخى شناخته شده است.
«
وئیس مارشالكو»، درباره اتاق هاى گاز و كوره هاى آدم سوزى اسناد جالبى ارائه مى كند. یكى از این اسناد، مقاله اى از «شم»، روزنامه زیرزمینى ناسیونالیست هاى یهودى فرانسه است كه در 8 ژوئیه 1944م. درباره وضعیت 9 اردوگاه از اردوگاه هاى نگهدارى و توقیف یهودیان در آلمان توضیح مى دهد. در این گزارش، حتى یك كلمه هم از قلع و قمع یهودیان یا بدرفتارى با آنان نیست. در این گزارش همچنین هیچ حرفى از اتاق هاى گاز، اردوگاه هاى مرگ و یا بچه كشى به میان نمى آید. درست در نقطه مقابل آن، گزارش «شم» مى گوید كه [بچه هاى 2 تا 5 ساله را به كودكستان هاى مختلف برلین مى فرستادند تا از كمك هاى ویژه اى برخوردار شوند]. مارشالكو توضیح مى دهد كه چگونه زیر نظر یهودیان در پایان سال 1945م. اردوگاهى چون «داخو» مورد تخریب و بازسازى هدف دار قرار گرفت.
او مى نویسد: «قبل از هر چیز، منظره زیباى سرسبز و بوستان گونه اردوگاه باید به كلى تخریب مى شد؛ چون براى سینماروهاى آمریكایى، پذیرش این امر كه یهودیان را در دل باغ و بوستان و بسترى از گل و گیاه شكنجه مى كردند، كار مشكلى بود؛ به ویژه وقتى آنها را به سینماها كشانده بودند تا صحنه هاى مخوف و ترسناك (اردوگاه ها) را نشانشان دهند. از این رو، به كارگران جدید اردوگاه دستور دادند مثلاً یك گودال خون كه لوله اى از آن به خارج مى رفت، بسازند تا طورى به نظر آید كه از این گودال، خون یهودیان از طریق آن لوله، تخلیه مى شده است. محوطه استحمام زندانى ها، اتاق رخت كنى آنها و محوطه هاى ورودى، تماماً باید بازسازى مى شدند تا به صورتى درآیند كه به كوره آدم سوزى اى كه یهودیان ادعا مى كردند، شبیه باشند».24

3. شش میلیون كشته یهودى

بر اساس تحقیقات و مستندات تاریخى، چنین چیزى نیز اصلاً واقعیت نداشته است. مارشالكو بر مبناى شواهد متعدد آمارى نشان مى دهد كه تمام یهودیان اروپا در سال 1933م. بالغ بر 5.600.000 نفر بوده اند و این رقم، مورد تأكید یهودیان آمریكا نیز مى باشد. اگر از این تعداد، یك میلیون یهودى بیرون خط مولوتف - روبین تروپ، كسر شود و اگر یهودیان ساكن در كشورهاى بى طرف و متفقین را هم كسر كنیم، رقم 2.500.000 باقى مى ماند؛ در حالى كه بنا به نظر كارشناسان، جمعیت یهودیان ساكن در قلمرو هیتلر و هیملر، به نیم میلیون هم نمى رسید.25
مارشالكو مى افزاید: «در بالاترین سطح ممكن، تعداد یهودیان جان باخته را نمى توان بیش از 500 تا 600 هزار نفر دانست؛ اما در مقایسه با این، ملل مسیحى تلفات به مراتب بیشترى را متحمل شدند. اجازه دهید ملت كوچك مجارستان را در نظر آوریم كه كل جمعیت آن شاید از تعداد یهودیان امروز بیشتر نباشد. تعداد قربانیان جنگ مجارستان، چه آنهایى كه در بمباران هاى هوایى مرده بودند و یا این كه در اردوگاه هاى مرگ سیبرى از گرسنگى جان باخته اند و یا یخ زده باشند، حداقل به رقم یك میلیون نفر مى رسید».26

جمع بندى
1.
نحوه برخورد غرب با هولوكاست و جلوگیرى از تحقیقات علمى و مستند دانشمندان، نه تنها با ادعاى آزادى عقیده و بیان منافات دارد، بلكه خود حاكى از ساختگى و غیرواقعى بودن این قضیه است.
2.
مدعیان حقوق بشر با بزرگ نمایى بخشى از جنایات جنگ جهانى دوم - در مقابل سایر جنایاتى كه در این جنگ اتفاق افتاد؛ مانند بمباران اتمى ژاپن توسط آمریكا و همچنین سایر نسل كشى هایى جهان - سیاسى بودن جانبدارى خود از حقوق بشر را به اثبات رسانده اند.
3.
بر اساس تحقیقات علمى و مستندات تاریخى انجام شده توسط محققان و متخصصان، ماجراى هولوكاست و كوره هاى آدم سوزى، اتاق هاى گاز قتل عام 6 میلیون یهودى و هر آن چه صهیونیست ها در این باره ادعا مى كنند، دروغ محض و یك افسانه ساختگى است.
4.
با دروغ بودن افسانه هولوكاست، اساس تشكیل دولت اسرائیل و توجه مضاعف به این مولود بى هویت انگلیس و آمریكا، زیر سؤال مى رود.
5.
بر فرض قبول هولوكاست، با چیزى جز «ادعاى ظلم مسیحیان در حق یهودیان» مواجه نیستیم؛ اما وقتى غرب با دفاع از هولوكاست، ادعاى ظلم به آنها را مى پذیرد و ادعاى جبران خسارات وارده به یهود را دارد، چرا این خسارت را از جیب ملت هاى دیگر پرداخت مى كند؟ اروپا در صورت پافشارى بر وقوع هولوكاست و جبران خسارت، باید قسمتى از زمین هاى خود را در اختیار صهیونیست ها قرار دهد. تنها این گونه، غرب مى تواند خود را از چالشى بزرگ در مقابل یهود - كه خود رإ؛ّّج مظلوم مى دانند - و یك میلیارد مسلمان رهایى بخشد.
6.
واقعیت این است كه افسانه هولوكاست با فلسفه وجودى دولت اسرائیل و منافع حیاتى صهیونیسم بین الملل و دولت هاى غربى ارتباطى ناگسستنى دارد و برجسته كردن مسئله هولوكاست، صرفاً سرپوش نهادن بر ماهیت نامشروع اعمال توسعه طلبانه و جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین و جهان مى باشد.

پى نوشت:
1.
در بعضى از متون به جاى واژه Kaustos، از واژه Kaiein استفاده شده است.
2.
محمد احمدى، پژوهه صهیونیست (مجموعه مقالات)، مركز مطالعات فلسطین. (مقاله واقعیت یهودستیزى، ص 214).
3.
این واقعه قبل از بعثت پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در یمن اتفاق افتاده است و در سوره مباركه بروج به آن اشاره شده است. در این واقعه هولناك، جمع انبوهى از مردان، زنان و كودكان، در حالى كه غل و زنجیر بر دست و پا و گردن آنها زده اند، تنها به خاطر ایمان به خداوند و پیروى از حضرت مسیح، زنده زنده به درون آتش انداخته و سوزانده شدند.
4.
پروفسور روبر فوریسون، اتاق هاى گاز در جنگ جهانى دوم، واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دكتر سید ابوالفرید ضیاءالدینى، مؤسسه فرهنگى - پژوهشى ضیا.
5.
حسین شریعتمدارى، هولوكاست افسانه نیست، روزنامه كیهان، 22 آذر 1384.
6.
عبدالله محمد سیندى، استاد دانشگاه نیویورك، هولوكاست افسانه اى خاص صهیونیسم است، خبرگزارى مهر، 1384.11.6.
7.
این روز، روز آزادسازى اردوگاه اسراى جنگى آشویتس در لهستان، توسط ارتش سرخ روسیه در جنگ جهانى دوم است.
8.
ر.ك: هولوكاست؛ دروغ تاریخى 27 ژانویه.
9.
نام یكى از كوره هاى آدم سوزى؛ سایر این كوره هاى خیالى عبارتند از: داخائو، تربلینكا، بیر كناو.
10.
روژه گارودى، محاكمه صهیونیسم اسرائیل؛ ترجمه جعفر یاره، احمد نخستین، مجید خلیل زاده، ص 149-150.
11.
همان، ص 150.
12.
از هولوكاست تا تشكیل دولت اسرائیل، پایگاه اطلاع رسانى رسا.
13.
محاكمه صهیونیسم اسرائیل، ص 56.
14.
یورى ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسى، ص 129.
15.
محمدرضا واحدى، بوى خون، ص 44-45.
16.
ر.ك: پژوهه صهیونیست، ص 225.
17.
نشریه نداء القدس، ارگان جنبش جهاد اسلامى، دفتر تهران، 1376.10.30، ص 16.
18.
روژه گارودى، محاكمه آزادى، ترجمه جعفریان و دیگران، مؤسسه اندیشه معاصر، 1377، ص 8.
19.
هولوكاست منافع، اقتصادى - سیاسى صهیونیسم را تأمین مى كند، خبرگزارى مهر.
20.
سخنان مقام معظم رهبرى در همایش بین المللى رسانه هاى جهان اسلام در حمایت از انتفاضه فلسطین، 1380.11.11.
21.
اسرائیل شاهاك، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه مجید شریف، نشر چاپخش، 1376، ص 20.
22.
پروفسور روبر فوریسون، اتاق هاى گاز در جنگ جهانى دوم واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دكتر سید ابوالفرید ضیاء الدینى.
23.
روژه گارودى، اسطوره هاى بنیان گذارى سیاسیت اسرائیل، ترجمه حمیدرضا آژیر.
24.
فتح جهان با دروغى به نام «كوره یهودى سوزى«، سایت علمى یهود.
25.
فاتحین جهانى، ص 181-182.
26.
فتح جهان با دروغى به نام» كوره یهودى سوزى
.«

برگرفته از سایت پرسمان
جمعه 5/6/1389 - 14:29
دانستنی های علمی
 
روزی جوانی از من پرسید که چرا دخترها این قدر ساده اند؟ گفتم چطور مگر؟ گفت آخر ما پول موادمان را هم از آنها می گیریم...

حضور چندین ساله در میان جوانان، اداره جلسات پرسش و پاسخ و ارائه مشاوره به این قشر ارزشمند از جامعه، خاطرات تلخ و شیرینی را برای من به همراه داشته است. از میان موضوعات بسیار گوناگونی که در این چند ساله با آن مواجه بودم بیشترین فراوانی مربوط به سوالات پیرامون ارتباط با جنس مخالف بوده است و اینک بنا بر خواست دوستان این تجربیات و مشاهدات خو را بدون به کار بردن اصطلاحات پیچیده ی علمی به رشته تحریر در می آورم، باشد که مفید واقع شود.

دوستی ها اغلب با وعده ازدواج آغاز می شود

بیشتر دخترانی که ماجرای ارتباط خود با جنس مخالف را با من در میان گذاشته اند می گویند: «او به من گفت که ما با هم ازدواج خواهیم کرد.» به اعتقاد برخی صاحب نظران، انسان قبل از اینکه هر گناهی را مرتکب شود حتما آن را توجیه می کند و الا فشار وجدان مانع انجام آن کار خواهد شد. این توجیه می تواند به صورت های گوناگون و متنوعی پدید آید. برخی از اساس منکر خداوند می شوند. برخی با گفتن «دنیا دو روزه» و جملات عوامانه ای از این قبیل، خود را به غفلت می زنند و برخی نیز به صورت موردی دست به توجیه مطالبات نفس خود می زنند. وعده ازدواج نیز نوعاً از این گونه توجیهات است.

تجربه نشان داده است که قریب به اتفاق این نوع دوستی ها به ازدواج ختم نمی شود چرا که همه مردم به صورت فطری ارزش پاک بودن را می دانند بنابراین همان جوانی که قبل از ازدواج ممکن است با چندین دختر ارتباط داشته باشد در هنگام ازدواج، از مادرش می خواهد که برای او یک دختر پاک و مؤمن انتخاب کند. وقتی من از آنها سوال می کردم چرا با همان دختری که با او دوست بودی ازدواج نمی کنی؟ می گفتند: «او به درد دوستی می خورد ولی به درد ازدواج نه. ازدواج شوخی بردار نیست، یا من به او اعتماد ندارم!»

آنها که به وعده ازدواج خود عمل می کنند

البته من منکر این نیستم که درصدی از این دوستی ها به ازدواج ختم می شود و حداقل دوره ای را در کنار هم احساس خوشبختی می کنند. ولی متأسفانه این خوشبختی ها چندان پایدار نمی ماند. بلکه تردید و بدبینی به مرور زمان عرصه را بر این زندگی مشترک تنگ می کند. به عبارت دیگر بعد از اینکه یک سالی از زندگی مشترک گذشت و همه چیز به صورت عادی در آمد، این افکار به ذهن آن جوان یورش می برد که چرا همسرش زمانی که مجرد بود به راحتی با او ارتباط برقرار کرد؟ آیا او قبلاً با کسی ارتباط داشته است؟ یا وقتی که من در خانه نیستم، او به من وفادار می ماند؟

آنها که به وعده ازدواج خود عمل می کنند

البته من منکر این نیستم که درصدی از این دوستی ها به ازدواج ختم می شود و حداقل دوره ای را در کنار هم احساس خوشبختی می کنند. ولی متأسفانه این خوشبختی ها چندان پایدار نمی ماند. بلکه تردید و بدبینی به مرور زمان عرصه را بر این زندگی مشترک تنگ می کند. به عبارت دیگر بعد از اینکه یک سالی از زندگی مشترک گذشت و همه چیز به صورت عادی در آمد، این افکار به ذهن آن جوان یورش می برد که چرا همسرش زمانی که مجرد بود به راحتی با او ارتباط برقرار کرد؟ آیا او قبلاً با کسی ارتباط داشته است؟ یا وقتی که من در خانه نیستم، او به من وفادار می ماند؟

یادم می آید که در یکی از شبهای ماه مبارک رمضان، مادری به همراه دختر جوانش به من مراجعه کردند. مادر می گفت: «شوهر دخترم بسیار آدم بدبینی است. وقتی از خانه بیرون می رود، تلفن را قطع و درب را قفل می کند و ...» سؤال کردم آیا او قبل از ازدواج، با آن جوان دوست بوده است؟ گفت: بله. گفتم مشکل همین جاست که داماد شما اعتمادش را به همسرش از دست داده است. بنده شاهد برخی از این تنش ها که به خاطر بدبینی ها صورت گرفته است، بوده ام که متأسفانه سرانجام خوشی نداشته اند. البته این بدبینی مختص آقایان نیست بلکه برخی از خانم ها نیز چون سابقه شوهرشان را می دانند هر لحظه احساس می کنند که ممکن است شوهرشان با کس دیگری ارتباط داشته باشد. از این رو هم کلام شدن شوهرشان با هر زنی را به چشم شک و تردید می نگرند.

دوستی به خاطر شناخت جنس مخالف

برخی اظهار می کنند که دوستی من با او به این خاطر بوده که می خواستم جنس مخالف را بشناسم و تجربه کسب کنم. تعداد این نوع دوستی ها که به خاطر ارضای حس کنجکاوی و لذت ناشی از هیجانات عاطفی صورت می گیرد، کم نیست. من همیشه از این خانم های جوان سوال می کردم که آیا می خواهی او را بشناسی یا اینکه جنس مذکر را؟ اگر می خواهی او را بشناسی، این شیوه ساده لوحانه است یا وقتی می توانی به شناخت درستی از او برسی که بابت این شناخت غرامت سنگینی پرداخته باشی. چرا که هرگز کسی که برای ایجاد چنین ارتباطی تلاش کرده، حاضر نمی شود تا لیستی از معایب و نقایص خود را در اختیار شما قرار دهد بلکه او در اولین برخورد سعی می کند علایق و سلایق شما را بشناسد و آن چنان باشد که شما می خواهید نه آن چنان که در واقع هست. بنابراین، او خود را همچون ویترینی مطابق سلیقه ی شما تزئین می کند. حتی سعی می کند اسم مستعاری برای خود انتخاب کند که هم وزن اسم شما باشد. اما اگر می خواهید با شناخت آن جوان، جنس مذکر را بشناسید، این کار خیلی منطقی به نظر نمی رسد. چرا که جنس مذکر یا مؤنث همچون محصولات مشترک یک شرکت نیستند که با شناخت یکی از آنها بتوانی بقیه را نیز شناسایی کنی. بلکه هر انسانی در عین داشتن سرشت مشترک دارای ویژگی های شخصی فراوانی است و این ویژگی ها است که انسان ها را از هم متمایز کرده است. نتیجه آن که این دلیل نیز یک دلیل قانع کننده برای موجه جلوه دادن دوستی باجنس مخالف نمی باشد. علاوه بر اینكه برای شناخت جنس مخالف می توان از دقت در رفتار خواهر و برادر خود و یا رفتار پدر و مادر خود استفاده كرد.

پیامدهای روانی و اجتماعی دوستی های خیابانی به ظاهر بی خطر

هر چند امروزه کمتر سریال یا فیلم ایرانی می توان یافت که به نوعی به موضوع ازدواج اشاره نکند و یا روزی نیست که مطبوعات مقاله یا اخباری پیرامون ازدواج منتشر نکنند. ولی متأسفانه هنوز در معرفی معیارهای واقعی ازدواج و شیوه های ارزشیابی این معیارها، فرهنگ سازی درستی صورت نگرفته است. از این رو یکی از آفاتی که دامن گیر کسانی می شود که با جنس مخالف ارتباط داشته اند، تصوری است که از همسر ایده آل آینده پیدا می کنند. مکرر دیده شده است که این افراد، به ویژه هنگامی که با چندین نفر ارتباط داشته اند، ویژگی های مثبت دوست پسرها یا دوست دخترهای خود را می گیرند و تصوری که از همسر آینده خود در ذهن می پرورانند، دارنده ی همه این ویژگی های مثبت است. مثلاً از یکی از دوستان خود زیبایی، از دیگری وضعیت اقتصادی و از سومی زبان نرم و لفاظی را در ذهن خود ترکیب می کند و یک شخص خیالی در ذهن خود خلق می کند و از میان خواستگاران به دنبال کسی است که بتواند با آن تصویر ذهنی برابری کند. با این تصور کاذب، یا ازدواج خویش را دائماً به تأخیر می اندازد و یا به هر حال تحت فشار روانی و ترس از نیافتن همسر مناسب با یکی از خواستگاران ازدواج می کند، ولی چون برابر آن تصویر رؤیایی، انتظار بسیار بالایی از همسر خود دارند، معمولاً بعد از ازدواج با مشکل عدم تفاهم روبرو می شوند. البته این تصویرسازی ذهنی غالباً به صورت ناخودآگاه انجام می شود و خود شخص نیز ممکن است نداد که دلیل تنش های مکرر با همسرش همین تصویرسازی و رؤیا و توقعات حاصل از آن است.

مشکل دیگر زمانی پیش می آید که یکی از همسایگان یا آشنایان دختر از ارتباط او با یک جوان غریبه خبردار می شوند. این خبر فوراً میان دیگران پخش می شود. در نتیجه، وقتی که خواستگاری برای تحقیق اقدام می کند، یا از سر خیر خواهی یا حسادت، به هر حال آنچه دیده یا شنیده اند را با اندکی شرح و بسط، تحویل خانواده خواستگار می دهند. اگر آن خواستگار انسان متعهدی باشد، هیچ گاه حاضر به ازدواج با چنین دختری نمی شود.

خلاصه اگر قرار بود برای آن خانم مثلاً ده خواستگار بیاید، تعداد آنها به دو یا سه نفر کاهش می یابد که آنها نیز معلوم نیست همانی باشند که او می خواست. و متأسفانه کم نیستند دخترانی که فقط به خاطر یک بار اشتباه کردن برای همیشه از فهرست دختران انتخابی حذف می شوند.

پیامدهای وخیم تر دوستی های خیابانی

دسته دیگری از پیامدهای این دوستی ها، زمانی بروز می کند که دختری مورد سوء استفاده قرار می گیرد. در این صورت فشار وجدان، ترس از رسوایی، باج خواهی مکرر و تنفر همیشگی از جنس مخالف به خاطر خیانتی که مرتکب شده است، به مرور زمان همچون کابوسی، نشاط و تحرک دختران را مورد تهدید قرار می دهد. چه بسا این تهدیدها بعد از ازدواج آن خانم نیز دیده می شود. یکی از موارد تلخی که بنده از آن مطلع شدم در مورد دختر نگون بختی بود که از روی سادگی نامه ها و عکس هایی را به دوست پسر خود داده بود. آن پسر حاضر به ازدواج با این دختر خانم نبود و اجازه ی ازدواج با کس دیگری را نیز به او نمی داد. در نهایت دختر به خواستگار دیگری جواب مثبت داد. ولی آن به ظاهر دوست خیانت پیشه، نامه ها و عکس های آن خانم را سر سفره عقد تحویل داماد داد و شد آنچه نباید می شد.

مورد دیگر ماجرایی بود که دبیر پرورشی یکی از دبیرستان های دخترانه کرج در اختیارم گذاشت. او که با شاگردان خود ارتباط بسیار صمیمانه ای داشت، از من در مورد یکی ازشاگردان قبلی اش مشورت خواست و گفت دوست پسر سابق آن خانم گفته است که هر وقت شوهرت در منزل نبود باید با من تماس بگیری که به خانه شما بیایم و الا همه چیز را تلفنی به شوهرت خواهم گفت! راستی اگر شما خواننده محترم به جای من بودید چه پاسخی می دادید؟

در هنگام نوشتن این سطور تعداد زیادی از این نوع خاطرات به ذهنم هجوم آورده اند که اگر بخواهم همه آنها را به رشته تحریر در آورم بی شک کتاب قطوری خواهد شد. فراموش نمی کنم که روزی تعدادی از این خاطرات را در یکی از دبیرستان های دخترانه بیان می کردم. بعد از سخنرانی، یکی از دختران با قاطعیت گفت: «ولی دوست پسر من این گونه که شما می گویید نیست.» گفتم: «این بار که او را دیدی با یک قیافه مصمم بگو که دیگر نمی خواهی به دوستی با او ادامه بدهی. البته او فکر خواهد کرد شوخی می کنی ولی چند روزی این رفتارت را ادامه بده. اگر بعد از چند روز او دست به تهدید و توهین به شما نزد و نگفت که همه چیز را به پدرت می گویم، آن وقت من حرف های خود را پس می گیرم» و ماجرا همان گونه شد که بنده پیش بینی کرده بودم.

هر چند موارد فوق بیشتر در مورد خانم ها صادق بود ولی آقایان نیز از این نوع آسیب ها بی نصیب نمی مانند. افت های تحصیلی، بدبینی ها به جنس مخالف، انتقام های غیر انسانی، آلوده شدن به انحرافات جنسی، اعتیاد و لکه دار شدن کرامت انسانی از پیامدهای روانی و اجتماعی شکست در این نوع دوستی ها است. ولی از آنجا که بنای ما بر اختصار است از توضیح آنها صرف نظر می کنیم.

دوستی های درآمد زا

پیامد دیگر این دوستی ها که متأسفانه چند سالی است رو به افزایش است، اغفال و فروش دختران جوان است. امروز قاچاق دختران سومین قاچاق پر درآمد جهان محسوب می شود. و در رتبه بندی بعد از قاچاق مواد مخدر و اسلحه است. هر چند که قاچاق دختران عوامل فراوانی دارد، ولی یکی از عوامل این پدیده زشت، اغفال دختران با وعده های ازدواج و زندگی رؤیایی در خارج از کشور است. درکشور ما نیز گاهی با بروز یک حادثه تلخ، مدتی نشریات به آن می پردازند و مسئولان را به تکاپو وا می دارند ولی بعد از مدتی دوباره به دست فراموشی سپرده می شوند.

از سوی دیگر سوء استفاده های مالی از دختران جوان هر روز ابعاد تازه تری می یابد. حال چه به بهانه ی استخدام منشی و تایپیست و چه به بهانه های دیگر. بد نیست در اینجا به موردی که بنده به طور مستقیم از آن اطلاع پیدا کردم اشاره کنم.

روزی پسر جوانی از من پرسید که چرا اینقدر دخترها ساده اند؟ گفتم چطور مگر؟ گفت: «باور کنید ما پول موادمان را هم از آنها می گیریم.» گفتم چطوری؟ گفت: «چند روزی که با هم دوست شدیم و حرف های عاشقانه زدیم روزی با او تماس می گیرم و برایش یک فیلم هندی بازی می کنم که دست مادرم شکسته و الآن در بیمارستان است و برای عمل باید تا یک ساعت دیگر مثلاٌ صد هزار تومان پول به بیمارستان بدهم. آن دختر ساده دل هم هر چه از طلا و پس انداز دارد در اولین فرصت به دست من می رساند. آن شب با آن پول سور و ساتی برپا می کنیم و برای هم تعریف می کنیم که امروز چند تا دختر را سرکیسه کرده ایم.» حالا تصور کنید آن دختر ایثارگری که شب هنگام در رختخواب خود دراز کشیده و فکر می کند که با این کار رمانتیکی که انجام داده حتماً آن پسر را برای همیشه اسیر عشق خود کرده است. زهی خیال باطل.

دو نکته پایانی

1- ممکن است برخی از خوانندگان محترم این تصور را داشته باشند که با همه این توصیفات، از کجا معلوم که این آفات در دوستی ما نیز به وجود بیاید؟ به عبارت دیگر هر قاعده ای استثنایی دارد. از کجا معلوم که ما استثنای این قاعده نباشیم؟ جواب این است که اولاً یک انسان عاقل هیچ گاه احتمال قریب به یقین را به خاطر چند درصد امید به موفقیت نادیده نمی گیرد. از سوی دیگر در یک احتمال فقط میزان احتمال شرط نیست، بلکه ارزش محتمل نیز اهمیت دارد. اگر شخصی کاردان به شما بگوید به احتمال 50% این خانه تا یک ساعت دیگر فرو می ریزد، هر چند 50% احتمال دارد که سقف فرو نریزد ولی شما هیچگاه حاضر نمی شوید زیر آن سقف بخوابید. بلکه چه بسا به احتمالات کمتر از این نیز اهمیت دهیم. به راستی چگونه می توان به مردی که به راحتی ارزش های دینی را نادیده گرفته و به ناموس دیگران دست اندازی می کند اعتماد کرد؟ و چه تضمینی وجود دارد که بعد از ازدواج، به زندگی مشترک و تعهد خود پایبند باشد و از سوی دیگر چگونه می توان مطمئن شد که آن خانم که به راحتی از نجابت خود صرف نظر کرده، در آینده نیز مرتکب چنین خطایی نشود و بتواند فرزندانی پاک و مؤمن در دامان خویش بپروراند؟

2- مخاطب ما در این نوشته کسانی هستند که برای انسانیت و کرامت نفس خویش ارزش قائل هستند و الا گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.

برگرفته از سایت پرسمان
جمعه 5/6/1389 - 14:24
دعا و زیارت
 



در مجلسی كه به وسیله حروف و نعلبكی احضار روح می كردند شركت كردم اما اصلا نتوانستم باور كنم كه این روح است كه دارد نعلبكی را روی حروف حركت می دهد و مرتب از او سؤال می كردم كه آیا شما جن هستید. و او جواب می داد نه. آیا روح می تواند به این راحتی از عالم ملكوت پایین بیاید یا اینكه كسی كه احضار شده بود در حقیقت یك جن بود ؟اضافه می كنم كه او بعضی سوالها را اشتباه جواب می داد و همچنین نمی توانست سؤالی را كه در ذهن ما بود و بر زبان نمی آوردیم را جواب درست بدهد؟
* ادله مختلف فلسفی، حسی و تجربی بر اثبات وجود روح اقامه شده است. هم چنین نمی توان امكان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمی برای افراد خبره در این كار، انكار كرد. از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امكان این موضوع ثابت می شود، ولی سخن در این جا است كه تنزّل دادن مسأله ای به این مهمی تا آن جا كه هر كس برای سرگرمی و تفریح نعلبكی یا استكان یا میز گرد چرخانی درست كرده و مشتی مرد و زن و كوچك و بزرگ دور آن جمع شوند؛ یكشب روح بوعلی سینا را حاضر كنند و شب دیگر مزاحم زكریّای رازی گردند و شب سوم انیشتاین را حاضر كنند و...گل بگویند و گل بشنوند و از تاریخ زایمان خانم گرفته تا صحت و بطلان مذاهب و ادیان و مكتب های فلسفی سخن به میان آورند و آن ارواح نیز برای این كه خاطر خطیر سؤال كنندگان مكدّر نشود و از آنها نرنجند، طبق میل و علاقه آنها پاسخ دهند و...؟!
البته ارتباط با ارواح را به عنوان یك واقعیت می توان پذیرفت؛ ولی نباید از نظر دور داشت كه این مسأله مورد سوء استفاده عده زیادی قرار گرفته و یك واقعیت با هزاران اوهام به هم آمیخته شده است. ازاین رو از میان هزاران مدّعی شاید تنها یكی راستگو باشد.
برای نمونه شما از آن روح سؤال های كلی كه پاسخ آن امكان تطبیق بربسیاری از جزئیات را دارد نپرسید و بر پاسخ به سؤالات خصوصی خود اصرار ورزید؛ مثلاً اسم چند تن از دوستان خود را در دفتر تلفن خویش در نظر بگیرید و شماره تلفن آنها را بپرسید یا از خصوصیات و علایم اتاق تان سؤال كنید.در غیر این صورت كلی گویی هایی از قبیل «خطری برای شما پیش آمده كه به خیر گذشته است و مواظب باشید تكرارنشود» یا «در بچگی كسالتی پیدا كردید كه خیلی شما را ناراحت نمود» یا «اسرار خود را به همه كس نگو» یا«خواب های خوشی خواهید دید» یا «مسافری در سفر دارید كه در آینده نزدیكی باز می گردد» یا «زیاد برای بعضی مطالب غصه نخورید كم كم درست می شود» و... این كلی گویی ها دلیل بر عدم واقعیت ارتباط است. روشن است كه هر كس معمولاً مسافری در سفر دارد و یا خواب های خوب و بدی هم می بیند و برای پاره ای از مطالب هم غصه می خورد و... .
اما چرا نعلبكی و یا میز حركت می كند؟ ممكن است حركت آن معلول تمركز نیروی فكری شخص باشد. ازاین رو حركت غالبا موافق طرز تفكر و نوع تمایلات آن شخص یا اشخاص است نه موافق روحی كه مدعی ارتباط با او هستند و در برخی موارد هم معلول به كارگیری ترفندی از طرف آن شخص است.  برای اطلاع بیشتر ر.ك: ارتباط با ارواح، آیت اللّه ناصر مكارم شیرازی.

برگرفته از سایت پرسمان
جمعه 5/6/1389 - 14:17
خواستگاری و نامزدی
 
 



در ارتباط با رابطه و پیوند دو جنس مخالف به طور كلی سه دیدگاه مطرح است:
1. 
دیدگاه افراطی: در این نگرش هر گونه ارتباطی با جنس مخالف آزاد و بدون مانع است. (رویكرد لیبرالیستی)
به بیان دیگر هیچ گونه حد و مرزی برای این پیوندها وجود ندارد و آزادی مطلق بر آن‏ها حاكم است.
فروید و پیروان وی مدعی هستند. اخلاق جنسی کهن بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و آنچه ناراحتی بر سر بشر آمده است از ممنوعیت‏ها و محرومیت‏ها و ترس‏ها و وحشت‏های ناشی از این ممنوعیت‏ها که در ضمیر باطن بشر جایگزین گشته، آمده است. برتراند راسل نیز در اخلاق نوینی که پیشنهاد می‏کند، همین مطلب را اساس قرار می‏دهد.
راسل در کتاب«جهانی که من می‏شناسم» می‏گوید: «اگر از انجام عملی [رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم» (جهانی که من می‏شناسم، ص 68)


2. 
دیدگاه تفریطی: بر پایه این رویكرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف مردود و مورد نكوهش می‏باشد.
این دیدگاه درست در مقابل دیدگاه افراطی است.
برترانت راسل، فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر می‏گوید: «عوامل و عقاید مخالف جنسیت در اعصار خیلی قدیم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسیحیت و دین بودا پیروز شد عقیده مزبور نیز تفوّق یافت». وستر مارک مثال‏های زیادی از این فکر عجیب مبنی بر این که «چیز ناپاک و تباهی در روابط جنسی وجود دارد» ذکر می‏کند.
در آن نقاط دنیا نیز که دور از تأثیر مذهب بودا و مسیح بوده است ادیان و راهبانی بوده‏اند که طرفداری از تجرد می‏کرده‏اند، مانند اسنیت‏ها در میان یهودیان ... و بدین طریق یک نهضت عمومی ریاضت در دنیای قدیم ایجاد شد.» (کتاب زناشویی و اخلاق، ص 26 و 25)
راسل در جای دیگر می‏گوید: پدران کلیسا از ازدواج به زشت‏ترین صورت یاد کرده‏اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد، بنابر این ازدواج که عمل پستی شمده می‏شد بایستی منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشویی را فرو اندازید» این عقیده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است. (همان، ص 30)


3.
دیدگاه اعتدالی: بر اساس این دیدگاه نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه، بلكه ارتباط بین دو جنس مخالف در یك چهارچوب [Context] مشخص تعریف شده است.
دیدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالی) است. 


پیامدهای روابط دختر و پسر پیش از ازدواج

از دو منظر روانشناسانه [
Psychologycal] و جامعه شناسانه [Sociologycal] می‏توان به این امر پرداخت.
به طور كلی روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پیش از ازدواج، دارای آفت‏ها و آسیب‏های روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است. در ذیل به چند نمونه از این آسیب‏ها اشاره می‏شود:

1.
فقدان شناخت درست و واقع بینانه: معمولا ادّعا می‏شود این گونه روابط و دوستی‏ها به انگیزه ازدواج شكل می‏گیرد، ولی با كمی دقّت فهمیده می‏شود، روح حاكم بر این گونه دوستی‏ها، عشق‏ورزی كور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می‏فرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را كور و كر می كند.
در حالی كه تصمیم‏گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكیه بر عقلانیّت و خردورزی ممكن است. دوستی‏های قبل از گزینش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را كور می‏سازد و اجازه نمی‏دهد تا یك تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخاب‏ها كه در فضایی آكنده از احساسات و عواطف انجام می‏گیرد. به دلیل نبود شناخت عمیق و واقع‏بینانه، زندی مشترك را تلخ و آینده را تیره و تار می‏سازد.


2.
 
ایجاد جو بدبینی: این گونه دوستی ها نه تنها مشكلی را برای دختران و پسران حل نمی‏كند بلكه بر مشكلات آنان می‏افزاید.
این گونه دوستی‏ها  و روابط اگر به ازدواج بی‏انجامد پس از مدتی از شكل‏گیری زندگی جو بدبینی و سوءظن را به دنبال خواهد داشت.
پسر به خود می‏گوید این دختر وقتی به راحتی با من پیوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابر این از كجا معلوم پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری طرح دوستی نریخته است. از كجا معلوم كه در آینده با این كه همسر من است با دیگری ارتباط برقرار نكند؟
دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر دارد.
بر این اساس این گونه ازدواج‏ها دارای پایه واساسی سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سریع منجر به طلاق و جدایی می‏گردد.
بر اساس یك یافته پژوهشی در آمریكا، زوج‏هایی كه پیش از ازدواج با یكدیگر زندگی می‏كنند زندگی زناشویی آنها با مشكلات عدیده‏ای رو به رو است و منجر به طلاق می‏شود. به گزارش ایسنا، دكتر «كاترین كوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی  كه پیش از ازدواج با یكدیگر رابطه داشته‏اند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به یكدیگر بسیار بدبین هستند. كوهان گفت: طبیعت ارتباطات آزاد این است كه زوجین چندان انگیزه‏ای برای حل درگیری‏ها و حمایت از مهارت‏های خود ندارند. وی افزود: به نظر می‏رسد ارتباطات این افراد زودتر از افرادی كه با یكدیگر دوست نبوده‏اند، سرد و منجرّ به طلاق می‏شود. وی در پایان گفت: می‏توانم بگویم رابطه قبل از ازدواج به هیچ وجه سبب دوام زندگی زناشویی نمی‏شود [روزنامه جمهوری اسلامی – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5]

3.
افت تحصیلی یا ركود علمی: این گونه روابط باعث می‏شود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف دیدارها و ملاقات‏های حضوری و تلفنی خود بكنند و این بزرگ‏ترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش نیازمند تمركز نیروهای فكری وروحی است.
دل‏مشغولی و اضطرابی كه در اثر این گونه پیوندها پدید می‏آید بزرگ‏ترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ لذا متصدیان امور علمی مدارس و دانشگاه‏ها توصیه می‏كنند. حتی ایام عقد و نامزدی جوانان در بحبوحه تحصیلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بیشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند.


4.
عدم اسقبال از تشكیل كانون خانواده: این گونه روابط و دوستی‏ها معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شكل می‏گیرد و در خلال آن از خود باوری و زودباوری دختران سوء استفاده می شود. متاسفانه در بسیاری موارد بین عشق و هوس تمییز داده نمی‏شود. عشق حقیقی و پاك با هوس‏های آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط كه مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی رو به سردی و افول می‏نهد. جاذبه و دل ربایی‏ها مربوط به روزها و ماه‏های اول دوستی است. ولی دیری نمی‏پاید كه این روابط عادی شده و به جدایی می كشد. حس تنوع طلبی  انسان از یك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر باعث می‏شود برخی سراغ ازدواج و تشكیل خانواده نروند جامعه‏ای كه از تشكیل كانون خانواده استقبال نكند هیچ‏گونه ضمانتی برای رشد و شكوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. عمده خوبی‏ها و كمالات والای انسانی در پرتو تشكیل خانواده‏ای سالم، به فعلیت می‏رسد.

5.
 
اضطراب، تشویش و احساس نگرانی:در دوستی‏های موجود بین دختران و پسران، از آنجا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر یا مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستی‏ها وجود دارد، این گونه دوستی‏ها با مخاطرات روانی گوناگونی از جمله اضطراب و تشویش همراه است.
وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می‏گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد.
بنابر این وجود چنین دلهره‏ها و اضطراب‏هایی که گاهی لطمه‏های جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسیب‏های این گونه روابط است.


6.
محرومیت از ازدواج پاك: هر انسانی در سرشت و نهاد خویش به دنبال پاكی‏ها و نجابت است. دخترانی كه در پی این روابط آلوده هستند در حقیقت پشت پا به سرنوشت خود زده‏اند و این امر باعث می‏شود كه آن‏ها به جرم آلودگی به این روابط شرایط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته این گونه روابط ناسالم حتی در ازدواج پسران نیز تاخیر ایجاد شود و دختران بیش از پسران در معرض این آسیب قرار دارند. در پایان به چند پرسش اساسی اشاره می‏شود:
1.      
به نظر شما یك رابطه و پیوند مطلوب چه ویژگی‏هایی دارد؟
2.      
آیا روابطی كه بر پایه هوسرانی‏ها و سرگرمی‏های زودگذر است، می‏تواند روابطی پایا و پویا باشد؟
3.      
آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی شایسته ارتباط و دوستی است؟
4.      
آیا پسندیده نیست كه انسان سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پس انداز کند.

برگرفته از سایت پرسمان
جمعه 5/6/1389 - 14:16
دانستنی های علمی
 

 

 
  



پیشگفتار

امروزه حقوق بشر علی رغم كاستیهای نظری(1) و عملی متعدد، قبل از این که در جهت دفاع از حقوق اساسی انسان ها باشد ؛ به عنوان دستاویزی برای بسط و گسترش منافع نامشروع قدرت های  سلطه طلب جهان درآمده و همواره  ابزاری بوده تا کشورهای غربی به خصوص آمریکا  و اتحادیه اروپا بر علیه کشورهای مخالف خود، به کار برند؛ از دیدگاه آنان کشورهایی که از نظر ایدئولوژی، اقتصادی، سیاسی و...،  تابع دیکتاتوری مخوف غرب نیستند  و در جهت تأمین منافع منطقه ای و جهانی آنان گام بر نمی دارند، دشمن تلقی شده که باید با هر وسیله ای، خصوصا موضوعاتی  نظیر دفاع از حقوق بشر ، دموکراسی  ، مبارزه با تروریسم  و...، که در افکار عمومی جهان مشروع جلوه می نماید، از میدان به در شوند. آنان  با تسلط و نفوذ بر سازمان های بین المللی و به کارگیری تبلیغات گسترده، معیارهایی دوگانه در مورد حقوق بشر در کشورها به کار می برد؛ از یكسوتحقیق تاریخی و علمی پیرامون كشتار یهودیان در جنگ جهانی دوم را غیر قانونی می دانند و با پژوهشگران خود بدترین اعمال قرون وسطایی را انجام داده و از سوی دیگر کشوری نظیر اسرائیل را که به راحتی ابتدائی ترین حقوق انسان ها را نقض می كند، و  وحشیانه ترین نسل كشی تاریخ را در فلسطین به راه انداخته مورد حمایت خویش قرار می دهند.

 واقعیت این است که مدعیان لیبرال دموکراسی آن گونه که در عمل نشان داده و می دهند ،  نه تنها هیچ گونه ارزش و پای بندی برای حقوق بشر در کشورهای جهان، بلکه در داخل کشورهای خویش نیزتا آنجا که منافع شان اقتضا کند، قائل نیستند. در ادامه به نمونه دیگری از نقض آشكار حقوق بشر از سوی این كشورها می پردازیم:
 

انتشار كاریكاتورهای اهانت آمیز

این تصاویر در مرحله نخست در روزنامه دانمارکی«جیلاندس پستن» و سپس در دو نشریه نروژی و در روزنامه «فرانس سوار» در فرانسه منتشر گردید. علیرغم اعتراض گسترده مسلمانان، روزنامه‌های دیگری در اروپا مانند روزنامه «لوموند» فرانسوی و برخی از کانالهای تلویزیونی بر تکرار این عمل شرم آور به صورت غیر عادی به مدت چهار ماه متوالی اصرار ورزیدند. وحتی تایید ضمنی و یا صریح مسئولان دولتی کشورهای اروپایی و آمریكایی را نیز درپی داشت؛ آنان وقیحانه این اقدامات را مصداق وجود آزادی بیان در اروپا دانستند و اعلام نمودند كه دولت‌های مذکور نمی‌توانند دخالتی در ممانعت از این امر داشته باشند.(2)

این درحالی است كه اقدام مذكور كاملا با اصول متعدد اعلامیه جهانی حقوق بشر ، قوانین اساسی و کشورهای اروپایی و آمریکایی و مقررات مصوب آن کشورها پیرامون حدود  و ضوابط  آزادی بیان منافات داشته و در تضاد است:
 

یكم- آزادی مذهب :

آزادی مذهب به عنوان یکی از اصول حقوق بشر است که در اصول متعدد اعلامیه جهانی حقوق بشر قوانین اساسی و کشورهای اروپایی و آمریکایی بر ضرورت رعایت آن تاکید شده است؛ براساس ماده 18 اعلامیه «هر کس حق دارد که از آزادی فکر، وجدان و مذهب بهره مند شود. این حق متضمن آزادی تغییر مذهب یا عقیده و همچنین متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان می باشد و نیز شامل تمایلات مذهبی و اجرای مراسم دینی است. هر کس می تواند از این حقوق منفردا یا مجتمعا به طور خصوصی یا به طور عمومی برخوردار باشد».

 

دوم.تبعیض مذهبی:

یکی دیگر از اصول محوری حقوق بشر مبارزه با هر نوع تبعیضی میان انسان هاست ؛  براساس ماده 2 اعلامیه جهانی حقوق بشر«هر کس می‌تواند بی‌هیچ‌گونه تمایزی ، به‌ویژه از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، دین، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و هم‌چنین منشا ملی یا اجتماعی، ثروت، ولادت یا هر وضعیت دیگر، از تمام حقوق و همه آزادی‌های ذکرشده در این اعلامیه بهره‌مند گردد. به‌علاوه نباید هیچ تبعیضی به عمل آید که مبتنی بر وضع سیاسی، قضایی یا بین‌المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد.» همچنین در ماده7 این اعلامیه می خوانیم:« همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بی هیچ تبعیضی از حمایت یکسان قانون برخوردار شوند. همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد، و بر ضد هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید، از حمایت یکسان قانون بهره‌مند گردند.» . در قوانین اساسی کشورهای غربی نیز به تساوی پیروان همه ادیان و لزوم حفظ کرامت و احترام آنان تصریح شده است :

1. براساس ماده دوم قانون اساسی 1958 فرانسه، فرانسه کشوری غیر مذهبی است ولی در عین حال به تمام اعتقادات دینی، متساویاً احترام می گذارد . و ماده دهم از اعلامیه حقوق بشر فرانسه چنین اذعان می‌دارد: «هیچکس نباید به خاطر دیدگاهش حتی عقاید مذهبی مورد آزار قرار گیرد، مادام که اظهار چنین اعتقادی با قانون و نظم، تعارض نداشته باشد».

2. مطابق  ماده 3 قانون اساسی ایتالیا: «همه شهروندان، از موقعیت اجتماعی مساوی برخوردارند و در برابر قانون مساوی هستند؛ بدون در نظر گرفتن جنس، نژاد، زبان، دین، دیدگاه سیاسی و شرایط اجتماعی شخصی ».

3. در اصل چهاردهم  قانون اساسی اسپانیا می‌خوانیم: « اسپانیایی‌ها در برابر قانون مساوی هستند، بدون هیچگونه تبعیض بخاطر تولد، نژاد، جنس، مذهب، عقیده، یا هرگونه شرایط دیگر شخصی یا اجتماعی ».

4 . در اصل هشتم قانون اساسی سوئیس آمده : « همه انسانها در برابر قانون مساوی هستند. هیچکس نباید از تبعیض، بویژه تبعیض بخاطر اصل و نسب، نژاد، جنس، سن، زبان، موقعیت اجتماعی، شیوه زندگی، دین، اعتقاد فلسفی یا سیاسی، یا بخاطر ناتوانی جسمی یا ذهنی؛ رنج ببرد».

 5 . و براساس اصل سوم قانون اساسی آلمان: «هیچکس نباید بخاطر جنس، نسب، نژاد، زبان، زادگاه و اصلیت، عقیده، دیدگاه دینی و سیاسی؛ مورد تبعیض یا امتیازی قرار گیرد».

6 . مطابق اصل پانزدهم از قانون اساسی کانادا : « هر فردی در برابر و تحت امر قانون، از حقوق مساوی برخوردار خواهد بود و دارای حق حمایت و منفعت متساوی از قانون می‌باشد؛ بدون تبعیض، بویژه بدون تبعیض بخاطر نژاد، اصالت ملی و قومی، رنگ، دین، جنس، سن، یا ناتوانی روحی یا جسمی».
 

سوم. نقض ضوابط آزادی بیان:

بر اساس ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی- سیاسی اعمال حق آزادی بیان  مستلزم  مسئولیت های خاص و محدودیت های معینی است : « احترام حقوق یا حیثیت دیگران ؛ حفظ امنیت ملی یا نظم عمومی یا سلامت یا اخلاق عمومی.» (3) به طور كلی  در دستگاه‌های ارتباط جمعی و هر آنچه كه از مظاهر آزادی بیان در غرب است، هرگونه توهین به مذهب و مقدسات آن ممنوع بوده و جرم می‌باشد:

1. در ماده 130 قانون جزا در آئین نامه تحریمهای حقوق جزایی در رابطه با برنامه‌های کانال آزاد در کشور آلمان چنین می‌خوانیم: «کسی که در برنامه خود، نفرت بر علیه بخشی از مردم و یا بر علیه گروه‌های ملی، نژادی و مذهبی برانگیزد و یا خشونت بر علیه آنان را تحریک کند و یا کرامت انسانی این گروه‌ها را بوسیله دشنام و توهین جریحه دار بسازد، طبق ماده 130 قانون جزاء مرتکب جرم می‌گردد».

2. در قانون اساسی دانمارک آمده است : «هر شخص می‌تواند افکار خود را از طریق چاپ، نوشتن، و سخن گفتن منتشر سازد، مشروط به اینکه در یک دادگاه عدالت بتواند پاسخگو باشد».

3. بند دوم ماده بیستم کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل متحد، مصوبه 26 دسامبر 1966 و لازم الاجرا بر اساس قطعنامه 2200 A مصوب 23 مارس 1976، که به امضای کشورهای عضو از جمله کشورهای اروپایی و امریکا رسیده به وضوح می گوید: « هرگونه ترغیب به تنفر ملی یا نژادی یا مذهبی که باعث تحریک به تبعیض و یا دشمنی و خشونت گردد، به موجب قانون ممنوع می باشد.»

 

نتیجه گیری

الف- طبق نص صریح اصول متعدد اعلامیه جهانی حقوق بشر وکنوانسیون های بین المللی پذیرفته شده توسط كشورهای اروپایی و آمریكایی و قوانین اساسی و داخلی این كشورها ؛ چاپ تصاویرو كاریكاتورهای موهن به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام (ص) در كشورهای اروپایی، و توهین به مقدسات مذهبی یك و نیم میلیارد نفر از شش  میلیارد شهروند جامعه جهانی ، جرم تلقی شده و نقض قوانین بین المللی محسوب می شود.

ب- عدم برخورد با مجرمین و تداوم چنین شیوه هایی زمینه های خدشه دار شدن فضای مدارا و صلح جهانی را فراهم می آورد.

ج- انتشار پی‌درپی و گسترده تصاویر اهانت‌آمیز نسبت به ساحت مقدس پیامبر گرامی اسلام (ص) در روزنامه‌ها و تلویزیون‌های غربی و اظهارات کینه‌توزانه برخی از رهبران اروپایی و آمریكایی، بیانگر توطئه‌ای شوم برای به چالش کشاندن جامعه بزرگ مسلمانان در جهان توسط صهیونیسم بین الملل است؛ اقدام مذکور به صورت برنامه ریزی شده و به منظور بدنام کردن مسلمانان در جهان غرب و تست حساسیت مسلمانان جهان و جلوگیری از پیشرفت سریع اسلام در مغرب زمین صورت می‌گیرد.

د- این حوادث بیانگر ابزاری بودن شعار دفاع از حقوق بشر توسط نظام های لیبرال دموکراسی و ناكارآمدی حقوق بشر غربی است.


پی نوشت:

1. فلسفه حقوق، قدرت الله خسروشاهى انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینى (ره) چاپ سوم 1378. حقوق بشر از دیدگاه اسلام و غرب ، سید مهدی سیدیان  ، مجله معرفت.

2. سیدرضا حسینی نسب، نگاهی به احترام ادیان در قوانین اروپا ، بازتاب ، 16 بهمن 1384 .

3. مبانی حقوق بشر، سید صادق حقیقت و سید على میرموسوى، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامى .

برگرفته از سایت پرسمان
جمعه 5/6/1389 - 14:13
دعا و زیارت
 

پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) شوخی می كرد ولی به جز سخن حق چیزی نمی گفت.(1)

*

زید بن اسلم می گوید: زنی با پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) در مورد شوهرش سخن گفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: همانی كه در چشمش سفیدی است گفت نه در چشمش سفیدی نیست، پس از آن برای شوهرش گفته پیامبر را نقل كرد شوهرش گفت مگر نمی بینی سفیدی چشم من بیشتر از سیاهی آن است.(2)

*

پیرزنی از انصار به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عرض می كند از خداوند برای من بهشت را طلب كن. حضرت فرمودند: پیرزن داخل بهشت نمی شود. پیرزن اندوهگین شد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خندیدند و فرمودند: مگر نشنیده ای قول خداوند را در مورد بهشتیان كه ما آنان را به ابداع آفریده ایم  و دوشیزگان داشته ایم.[یعنی زنان بهشتی به صورت جوان و دوشیزه وارد بهشت می شوند](3)

*

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به پیرزنی از قبیله اشجع فرمود: ای اشجعیه! پیرزن داخل بهشت نمی شود. بلال او را دید كه گریه می كند به پیامبر مطلب را عرض كرد پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود سیاه نیز داخل نمی شود هر دو نشستند و مشغول گریه شدند عباس آنان را دید و به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مطلب را عرض كرد. حضرت فرمود: پیرمرد نیز داخل نمی شود، سپس حضرت آنان را فراخواند و آنان را دلداری داد و فرمود: خداوند آنان را به بهترین شكل در روز قیامت می آورد و داخل بهشت می شوند به صورت جوان نورانی و فرمود اهل بهشت جوانان بدون مو و سرمه كشیده اند.(4)

*

جد خالد قسری زنی را بوسید، زن به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شكایت كرد، حضرت او را احضار كردند، او به كار خود اعتراف كرد و گفت اگر او هم می خواهد قصاص كند و مرا ببوسد من آماده ام، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و اصحاب آن حضرت تبسم نمودند و فرمودند دیگر این كار را نكن. گفت نه، به خدا قسم دیگر نمی كنم. پیامبر از او گذشتند.(5)

*

امام صادق علیه السلام از امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پیرزن بی دندانی را دیدند و به او فرمودند پیرزن بی دندان داخل بهشت نمی شود. پیرزن گریه كرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند چرا گریه می كنی؟ گفت من دندان ندارم پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خندیدند و فرمودند با این حالت داخل بهشت نمی شوی.(6)

پی نوشت ها:

1- بحار الانوار 16 / 294

مناقب: كان صلّی الله علیه و آله یمزح و لا یقول إلا حقّا.

2- بحار الانوار 16 / 294

مناقب: زید بن أسلم: قال [صلّی الله علیه و آله و سلّم] لأمرة وذكرت زوجها: أهذا الذی فی عینییه بیاض؟

فقالت لا ما بعینیه بیاض، و حكت لزوجها فقال أما ترین بیاض عینی أكثر من سوادها.

3- بحار الانوار 16/295

مناقب: و قالت عجوز من الأنصار للنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) ادع الله لی بالجنة فقال (صلی الله علیه و آله و سلم) إن الجنة لایدخلها العجوز، فبكت المرأة فضحك النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) و قال أما سمعت قول الله تعالی: «إنا أنشأناهن إنشاءا فجعلناهن أبكارا»(واقعه/35-36)

4- بحار الانوار 16/295

مناقب: و قال للعجوز الأشجعیة، یا أشجعیة لاتدخل العجوز الجنة فرآها بلال باكیة فوصفها للنبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال و الأسود كذلك مجلسا بیكیان فرآهما العباس فذكرهما له فقال و الشیخ كذلك ثم دعاهم و طیب قلوبهم و قال ینشئهم الله كأحسن ما كانوا و ذكر أنهم یدخلون الجنة شباب منورین و قال إن اهل الجنة جرد مرد ملحلون.

5- بحار الانوار 16/295

قبّل جد خالد القسری امرأة فشكت إلی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فأرسل إلیها فأعترف و قال إن شائت إن تقتص فلتقتص فتبسم رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و أصحابه و قال أولا تعود فقال: لا والله یا رسول الله فتجاوز عنه.

6- بحار الانوار 16/298

نوادر راوندی: بإسناده عن جعفر بن محمد (علیه السلام) قال علی (علیه السلام) بصر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) امرأة عجوزا درداء فقال أما إنه لایدخل الجنة عجوزا درداء فبكت فقال (صلی الله علیه و آله و سلم) لها ما یبكیك فقالت یا رسول الله إنی درداء فضحك رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و قال لاتدخلین الجنة علی حالك.

برگرفته از سایت پرسمان
جمعه 5/6/1389 - 14:5
آلبوم تصاویر
جمعه 5/6/1389 - 13:46
دانستنی های علمی

ـ بدن انسان از 27 میلیارد سلول درست شده است.


ـ تعداد سلولهای استوانه ای چشم ، 110 میلیون است.


ـ در هر قطره آب 000/300/3 اتم وجود دارد.


ـ از یـك جـفـت مـوش صـحـرایـی و بـچـه هـای آنـان در مـدت

سـه سال 500 میلیون بچه تولید می شود.


ـ مغز زنبور عسل یك میلیارد فرمان را در یك ثانیه انجام می دهد و هزار برابر بیشتر از پیچیده ترین كامپیوترهای دنیا می باشد.


ـ در ریه انسان 250 میلیون كیسه هوایی وجود دارد.

 

دوشنبه 1/6/1389 - 11:5
دنیای گیاهان و حیوانات

      ژنرال ژرمن نام یكی از بزرگترین موجودات روی زمین یعنی درختی به نام ماموت است این درخت دارای 83 متر ارتفاع و5/24 متر قطر می باشد.

دوشنبه 1/6/1389 - 11:0
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته