• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2429
تعداد نظرات : 346
زمان آخرین مطلب : 2884روز قبل
اخبار

به گزارش مشرق، خبر به نقل از مرکوری نیوز نوشت: همه چیز با توقف خودرویی در سن خوزه کالیفرنیا شروع شده و با دستگیری سه نفر بدلیل گریاندن یک بز پایان یافت. جو سامسون از پلیس منطقه گفت حادثه در جاده مونتری نزدیک خیابان سن پدرو رخ داد که اتومبیلی پشت چراغ متوقف شد. ساسون با بازجویی اتومبیل راننده را مست و بدون گواهینامه می یابد.

به گفته سامسون بوی شدید الکل همه جا را گرفته بود و به ناچار سه سرنشین اتومبیل برای آزمایش پیاده شدند. در همین حال صدای گریه و زجه از صندوق عقب برخاسته و باعث شد تا سامسون در این باره بیشتر تحقیق نماید. سامسون با بالا زدن صندوق عقب با بزی روبرو می شود که در حال گریه کردن است. با آمدن دامپزشک معلوم می شود که بز چند روزی است که آب نخورده و تشنه است. در جستجو از اتومبیل همچنان مقداری مواد مخدر متامفتامین نیز کشف و ضبط شد.

سیرو پارداس 40 ساله اهل مورگان هیل بدلیل نداشتن گواهینامه و خشونت علیه حیوانات بازداشت شده و جولیو پرز 27 ساله و ریکاردو ملگار 19 ساله نیز بدلیل خشونت علیه حیوانات و تشنه نگهداشتن بز دستگیر شدند.

هر سه متهم راهی زندان سانتا کلارا شدند و به زودی محاکمه آنها اغاز خواهد شد.
مشرق نیوز

شنبه 11/10/1389 - 6:13
اخبار

به گزارش مشرق به نقل از فارس، آیت‌الله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران، در خطبه اول نماز جمعه این هفته تهران اظهار داشت: ما همیشه باید خودمان را برای فردا آماده کنیم و بهترین توشه تقواست.

وی با بیان اینکه معرفت خداوند، دعای خالصانه، رفتار بنده‌گونه و درآمد پاک و لقمه حلال، شروط استجابت دعاست، تصریح کرد: فردی که لقمه حرام بخورد دعایش استجابت نمی‌شود.

خاتمی افزود: در روایات آمده که پاک‌دامنی و تلاش برای لقمه حلال دو امر بزرگ برای انسان است و تلاش برای لقمه حلال تلاش مقدسی است.

خطیب این هفته نماز جمعه تهران در ادامه سخنانش خاطرنشان کرد: لقمه پاک لقمه‌ای است که از راه حلال به دست آمده باشد و با خرید و فروش محصولات حرام و کسب درآمد با شیوه‌های نادرست مانند ربا، نزول و رشوه لقمه حلال بدست نمی‌آید.

وی در ادامه تاکید کرد: کارمند باید وظیفه‌اش را انجام دهد و اگر این کار را انجام ندهد تا پول زیرمیزی بگیرد این می‌شود رشوه و پول حرام است. در آموزه‌های دینی ما آمده است کسی که رشوه می‌گیرد کفر خالص دارد.

خاتمی افزود: همچنین لقمه‌ای که از راه حلال بدست آمده است ولی خمس و زکات آن پرداخته نشود نیز می‌شود لقمه حرام.

خطیب این هفته نماز جمعه تهران با بیان اینکه لقمه حرام آثار منفی زیادی دارد، گفت: عبادت با لقمه حرام مثل این است که انسان در ریگ‌زار ساختمان بنا کند که این امر ممکن نیست.

وی در پایان تصریح کرد: فردی که لقمه حرام بخورد تا 40 روز نمازش مورد قبول خداوند نیست و سبب می‌شود نصایح اولیا و علما نیز بر او اثر نکند.

 دی جریان فتنه را به احتضار انداخت
آیت‌الله سیداحمد خاتمی امام جمعه موقت تهران، در خطبه دوم نماز جمعه این هفته با بیان اینکه حماسه بزرگ 9 دی ماه سال گذشته، بیعت مردم با ولایت و تبری جستن از دشمنان بود، اظهار داشت: این روز یک مقطع افتخارآمیز در تاریخ انقلاب است که آن را مدیون سیدالشهدا هستیم.

وی با بیان اینکه 15 خرداد42 مصادف با 12 محرم و بهمن 57 نیز نتیجه همین ایام بود، افزود: حماسه 9 دی را مدیون خون سیدالشهدا هستیم، مردم پیش از این روز دیدند که فتنه‌گران به مقدس‌ترین مقدسات آنها توهین کردند و در روز عزای حسینی شعارهای ساختارشکنانه دادند و سران فتنه این افراد را عزاداران سیدالشهدا نامیدند در حالی که آنها ضدانقلاب محارب خارجی بودند.

خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه فتنه 88 شباهت زیادی به فتنه صدر اسلام در مقابل حکومت امیرالمؤمنین داشت، گفت: امیرالمؤمنین(ع) جریان مقابل خود را فتنه نامیدند و بیش از 10 بار از این عنوان در نهج‌البلاغه استفاده کردند.

خاتمی با بیان اینکه افرادی که همچنان اغتشاش‌گران را معترضین انتخابات و نه فتنه‌گر می‌دانند،‌ ادبیات ولایی ندارند، خاطرنشان کرد: فتنه‌گران حماسه حضور 40 میلیونی و مشارکت 85 درصدی مردم در انتخابات دهم ریاست جمهوری را که می توانست سرمایه بزرگی برای ملت ایران باشد، در مسیر جاه‌طلبی خود کم‌اثر کردند.

وی با بیان اینکه ریشه فتنه در نگاه امیرالمؤمنین(ع) هوی و هوس و تشنگی برای قدرت است، یادآور شد: در حوادث سال گذشته دیدیم که فتنه‌گران مصالح یک ملت را زیرپا گذاشته و به ارزش‌ها و مقدسات پشت پا زدند.

خطیب موقت نماز جمعه تهران در ادامه سخنان خود اظهار داشت: هدف فتنه‌گران مقابل امیرالمؤمنین(ع)، براندازی بود، بدون تردید جریان فتنه سال گذشته نیز کودتای مخملی و براندازی بود که مردم این کودتای مخملی را خنثی کردند.

خاتمی با بیان اینکه حماسه 9 دی مردم ایران خط بطلانی در تمام توطئه‌های دشمنان و فتنه‌گران بود، تصریح کرد: حماسه 9 دی 88، جریان فتنه را به احتضار انداخت.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به ابزار فتنه‌گران در مقابل امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرد و گفت: فتنه‌گران در مقابل امیرالمؤمنین(ع) از چند شیوه استفاده کردند که نمونه‌های آن را در حوادث سال گذشته نیز مشاهده کردیم.

خطیب موقت نمازجمعه تهران در همین زمینه اضافه کرد: استفاده از دروغ و تهمت یکی از این شیوه‌ها بود که طی ماه‌های گذشته شاهد بودیم چه تهمت‌هایی به نظام زدند که هرگز نمی‌توانند آن را اثبات کنند.

خاتمی شبهه‌افکنی را یکی دیگر از این ابزارها دانست و یادآور شد: در دوران امیرالمؤمنین(ع)، قرآن‌ها را در مقابل قرآن ناطق بر بالای نیزه بردند و در سال گذشته نیز شاهد بودیم که دروغ تقلب را مطرح کردند که البته بعدها اعتراف کردند که تقلب، اسم رمز آشوب بود.

وی با بیان اینکه فتنه‌گران در صدر اسلام به حرمت‌شکنی علیه امیرالمؤمنین(ع) پرداختند، افزود: در دوران فتنه 88 شاهد بودیم که فتنه‌گران می‌خواستند قداست رهبری را خدشه‌دار کنند؛ رهبری که نائب امام زمان(عج) و مرجع دینی مردم بود و مردم نیز این مسئله را به خوبی درک کرده و در حماسه 9 دی فقط عکس رهبر معظم انقلاب یعنی آیت‌الله خامنه‌ای را در دست داشتند.

خطیب موقت نماز جمعه فضاسازی رسانه‌ای علیه امیرالمؤمنین(ع) را یکی دیگر از ابزارهای فتنه‌گران در دوران صدر اسلام خواند و اظهار داشت: معاویه 70هزار منبر را برای هجمه علیه امیرالمؤمنین(ع) فعال کرد، این فضاسازی در سال گذشته نیز علیه مردم ایران به کار گرفته شد و بیگانگان و دشمنان انقلاب اسلامی هجمه بی‌سابقه‌ای را نسبت به 31 سال گذشته از عمر انقلاب به کار بستند.

خاتمی جابه‌جایی معیارها را یکی دیگر از این ابزارها دانست و گفت: در صدر اسلام که علی(ع) امام حق بود، فتنه‌گران به سراغ برخی چهره‌های موجه منتسب به پیامبر رفتند تا مردم را فریب دهند، در سال گذشته نیز کسانی از سوابق خود با امام(ره) سوءاستفاده کردند.

وی در همین زمینه تصریح کرد: سوابق خوب زمانی مایه افتخار است که با لواحق خوب همراه باشد، یعنی میزان حال فعلی افراد است و اگر فردی با وجود سابقه خوب، عملکرد بدی داشته باشد، سابقه خوب خود را نیز هدر داده است.

خطیب موقت نماز جمعه تهران در بخش دیگری از سخنان خود به سوء‌استفاده از مقدسات دینی اشاره کرد و گفت: در این زمینه سوء‌استفاده زیادی از قرآن کریم به عنوان مقدس‌ترین مقدسات مسلمانان انجام شد و در سال گذشته نیز فتنه‌گران از نام امام راحل سوءاستفاده بی‌نظیری کردند که رهبر معظم انقلاب در همین مسجد ضرار را مطرح کردند که نماد سوءاستفاده از مقدسات بود.

خاتمی در همین زمینه خاطرنشان کرد: "امام " کلمه محبوبی بوده، هست و خواهد بود، اما برخی از فتنه‌گران به ناحق به این امام مظلوم جفا کردند.

وی در ادامه با بیان اینکه فتنه‌گران همواره در پی ایجاد تفرقه هستند، یادآور شد: بدترین نوع تفرقه، تفرقه بین مردم و نظام اسلامی است اما مردم ایران در حماسه 9 دی با بلندترین فریاد خود اعلام کردند که هرگز از نظام اسلامی جدا نخواهند شد.

خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه فتنه عصر امیرالمؤمنین(ع) امتحانی بود که برخی از آن سربلند بیرون آمده و برخی هم مردود شدند، اظهار داشت: عمار یاسرها و مالک اشترها، موفق‌ها در این آزمون بودند که امیرالمؤمنین(ع) را تنها نگذاشتند، اما مباشران، عاملان و کسانی که در مقابل فتنه سکوت کردند، از جمله کسانی بودند که در این امتحان ناموفق بودند.

خاتمی با بیان اینکه یک فرق بین مباشران و سکوت کنندگان در مقابل فتنه وجود دارد، افزود: مباشران فتنه قطعاً مردود هستند اما کسانی که در مقابل فتنه سکوت کردند را تجدید می‌دانیم که هنوز هم راه برای بازگشت دارند و باید گذشته را جبران کنند.

وی مردم را از جمله قبول شدگان این امتحان دانست و یادآور شد: مردم به خوبی مواضع فتنه‌گران را شناختند و در موقع لزوم به صحنه آمدند.

خطیب موقت نماز جمعه تهران با بیان اینکه حماسه 9 دی یک پیام برای آینده‌ها و آیندگان داشت، گفت: بصیرت در فضای غبارآلود فتنه، نورافکن است و پیروی از حجت الهی در این دوران چراغ بصیرت است.

خاتمی در بخش دیگری از سخنان خود به اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها اشاره کرد و یادآور شد:‌در این زمینه گام اول با موفقیت برداشته شد و امیدواریم که مردم کمک کنند تا این طرح ملی به سامان برسد.

وی همچنین بر تداوم نظارت‌های دولت بر اجرای موفق این طرح تأکید کرد و افزود: دولت باید به نظارت‌های جدی خود ادامه دهد تا به قشر محروم جامعه فشار زیادی وارد نشود.

خطیب موقت نماز جمعه تهران همچنین بر افزایش تولید و جلوگیری از واردات بی‌رویه اشاره کرد و اظهار داشت: بها دادن به تولید داخلی یکی از اهداف ارزشمند طرح هدفمندی یارانه‌ها است که برای تحقق آن باید از واردات بی‌رویه جلوگیری کرد.

خاتمی با بیان اینکه وحدت پیش مقدمه اساسی اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها است، تأکید کرد:‌ همه مردم و مسئولان در این زمینه باید از اقدامات و اظهارات چالش برانگیز بپرهیزند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه فاجعه سیل پاکستان همچنان غم جانکاه مسلمانان است، یادآور شد: در این زمینه لازم است که مردم نوع‌دوست ایران همچنان به کمک‌های خود برای سیل‌زدگان پاکستان ادامه دهند و از دولت پاکستان هم می‌خواهیم که اجازه ندهند این کشور مأمن تروریست‌ها باشد.

خطیب موقت نماز جمعه تهران همچنین تصریح کرد: لازم است که دولت پاکستان بعد از دستگیری تروریست‌ها به سرعت آنها به جمهوری اسلامی ایران تحویل دهد تا به سزای اعمال خود برسند.

خاتمی در پایان سخنان خود به قانون کشف حجاب اجباری برای دانشجویان و دانش‌آموز دختر در کشور آذربایجان اشاره کرد و اظهار داشت: آذربایجان دومین کشور شیعه جهان است و به مصلحت دولتمردان این کشور نیست که با اکثریت شیعه خود اینگونه برخورد کنند.=مشرق نیوز

 

شنبه 11/10/1389 - 6:12
اخبار

اختلاف در جزئیات داستان
اختلافات موجود در روایات اسلامی، درباره زمان و مکان وقوع ماجرا و تفاوت در اسامی خاص و برخی مفاهیم، بخشی از موضوعات مربوط به تفسیر سوره کهف و روایات اصحاب کهف را در منابع کهن به خود اختصاص داده که از آن جمله تعبیر قرآنی «فتیه» است.

بیشتر مفسران با توجه به معنای لغوی واژه «فتیه» در آیه 10 سوره کهف، اصحاب کهف را «گروهی از جوانان» دانسته اند. اما در بعضی روایات، کاربرد این صفت را نه برای نشان دادن سن ایشان، بلکه برای ارج گذاشتن به مقام معنوی آنان تلقی کرده اند. در این دسته از روایات، بخصوص در روایتی از امام صادق(ع)، آنها پیرمردانی دانسته شده اند که به دلیل ایمان و اجتناب از محارم و پیشدستی در مکارم اخلاقی، به این صفت خوانده شده اند.

مانند آیات قرآن که آشکارا از اختلاف مردم در مورد تعداد اصحاب کهف سخن گفته است(کهف، آیه22) در روایات و تفاسیر هم در تعداد آنان اختلاف، و بیشترین عدد یاد شده به 9 رسیده است. نوشته اند که چنین تفاوتهایی در میان مسیحیان هم بوده است، چنانکه یعقوبیه تعداد آنان را 3تن، و نسطوریان 5تن می دانستند. اما مفسران مسلمان، به عنوان نتیجه طبیعی انتقاد قرآن کریم از اختلاف در تعداد اصحاب کهف، خود را از درگیر کردن در چنین اختلافی دور داشته اند، اما در منابع تفسیری، گاهی یادآور شده اند که شاید بتوان از آیه22 سوره کهف چنین دریافت که عدد 7 از سوی قرآن مورد تأیید قرار گرفته است، چراکه در آیه شریفه، این قول برخلاف اقوال دیگر به تعبیر «رجما بالغیب» متصف نشده است.

زمان زندگی اصحاب کهف، در بیشتر روایات پیش از برانگیخته شدن حضرت عیسی (ع) و زمان بیداری ایشان پس از آن حضرت دانسته شده است. همچنین پادشاهانی که در دو دوره زندگی آنان حکومت می کرده اند، به ترتیب با نامهای دقیانوس(دسیوس) و ثاودوسیوس(تیدوسیس) معرفی شده اند. مکان غار هم جدای از روایات اصلی که اشاره به شهر افسوس دارند، موضوع اختلافاتی است که شاید علت آن، جذابیت داستان برای اقوام گوناگون بوده است. در بعضی روایات آمده که در قریه ای به نام لوشه در غرناطه، غاری دیده شده است که اجسادی با سگشان در آن وجود دارند و مردم آنان را اصحاب کهف می پندارند. در کنار آن غار مسجدی است و در نزدیکی مسجد، قصری به نام رقیم، و در قسمت شمالی غرناطه شهری قدیم به نام دقیوس وجود دارد. از طرف دیگر مردم عمان، کهف و رقیم را در عمان می جستند.

کاوش در پی اصحاب کهف
جایگاه داستان اصحاب کهف نزد مسلمانان و وجود این باور که هنوز می توان نشانی از غار اصحاب کهف را پیدا کرد، موجب شده تا در طول تاریخ، بارها چنین کاوشهایی انجام شود. به طبع شهرت اینکه اصحاب کهف در بلاد روم ساکن بودند، انگیزه ای بود تا این جویندگان، برای یافتن اطلاعاتی جدید و موثق درباره اصحاب کهف، بیشتر به سمت روم بروند. در روایتی از زبان عباده بن صامت صحابی، چنین آمده که ابوبکر او را به سفارت به روم فرستاد و او در قسطنطنیه کوه سرخی را دید که در آن غاری با دری آهنین، و در داخل آن 13جسد وجود داشت. بر اساس این نقل، اهالی منطقه رسم داشتند که هر سال به آن غار بروند و در بزرگداشت آنان، مراسمی برپا کنند، و همچنین باور داشتند که این مردگان، اصحاب کهف و پیغمبرانی بوده اند که 400سال پیش از حضرت عیسی (ع) می زیستند.

از دیگر اخبار رسیده در این مورد، نقل شخصی است به نام مجاهد بن یزید که در حدود سال 102ه.ق در سفری به ناحیه طرسوس (در جنوب شرقی ترکیه امروزی) به شهر عموریه رسیده و در آنجا، بر بالای کوهی، 13جسد را دیده که در درون غاری آرمیده اند، و مردم آن منطقه هر سال عیدی داشتند که برای بزرگداشت نزد این اجساد جمع می شدند و به آنها احترام می گذاشتند.

مجاهد نقل کرده که شاید اینها، همان اصحاب کهف باشند. همچنین در حکایت های تاریخی نقل شده که خلیفه عباسی، الواثق باللـه برای اطلاع از اصحاب کهف و رقیم، محمد بن موسی منجم را به سرزمین روم فرستاد و در بازگشت، محمد بن موسی از دیدار مردگانی در شکاف کوهی خبر داد که کافوراندود در پلاسی پیچیده شده بودند. او که مدعی است آن اجساد را لمس کرده، یادآور شده که حتی موی بدن آنها سالم مانده بود. اما او خود در اینکه آنان ممکن است همان اصحاب کهف باشند، تردید کرده است.

نکته اشاره شده در برخی از این حکایات، مبنی بر وجود سالگردی برای بزرگداشت اصحاب کهف میان مسیحیان، در منابع مسیحیت شرقی و غربی هم تأیید می شود. چنین مراسمی در تقویم مذهبی کلیسای رم در 27ژوئیه، و در تقویم کلیسای یونانی در 2 یا 4 اوت کاملا شناخته شده است.

اصحاب کهف و اصحاب رقیم
از آنجا که در قرآن کریم در بیان داستان اصحاب کهف، واژه «رقیم» به «کهف» عطف شده است(کهف، آیه9)، در برخی پرداختهای روایی، اصحاب رقیم با اصحاب کهف گروهی واحد تلقی شده اند. در این منابع، برای رقیم معانی گوناگونی ذکر شده تا میان آن و داستان اصحاب کهف مناسبتی ایجاد شود. اما در مقابل روایاتی هم وجود دارند که این دو را از یکدیگر جدا دانسته و داستانی مستقل درباره اصحاب رقیم آورده اند.

در این میان، دیدگاه اول از شهرت بیشتری برخوردار است و این ویژگی موجب شده که داستان اصحاب کهف و اصحاب رقیم در کنار یکدیگر گنجانده شود. در این روایات، رقیم مفاهیم گوناگونی در ارتباط با اصحاب کهف دارد. در بیشتر این منابع، با لحاظ کردن ریشه لغوی «رقیم» آن را به معنی «نوشته»، یا به طور دقیقتر همان دو لوحی دانسته اند که داستان اصحاب کهف بر روی آن نوشته شده و بر در غار بود. بعضی هم رقیم را نامی برای یک سرزمین که غار اصحاب کهف در آن بوده، ذکر کرده اند. در نقلی هم رقیم شهری در روم معرفی شده که در آن غاری است و 21جسد به هیأت اصحاب کهف که گویی به خوابی عمیق فرو رفته اند، در آن غار وجود دارد و دیدار آنان، یادآور داستان اصحاب کهف است.

در آن دسته از روایات که دو داستان را مستقل می دانند، اصحاب رقیم اشاره به 3جوان است که به غاری رفتند و بر اثر بسته شدن دهانه غار، در آن محبوس شدند. پس از استغاثه های زیادی تصمیم گرفتند تا هر کدام به بیان یکی از اعمال نیک خود بپردازند، تا شاید خداوند رحمت کند و در غار باز شود. پس چنین کردند و به این ترتیب از غار آزاد یافتند.

اصحاب کهف در مذاهب گوناگون اسلامی
در میان اخبار نقل شده درباره دیدار اصحاب کهف از سوی مسلمانان، روایتی شیعی وجود دارد با این مضمون که پیامبر اسلام (ص) به منظور اثبات حقانیت امام علی (ع)، آن حضرت را با برخی از سران اصحاب به سوی جایگاه اصحاب کهف فرستاد. هر یک از همراهان از سوی پیامبر (ص) مأمور بودند تا اصحاب کهف را سلام گویند، اما جواب هیچ یک از درون غار نیامد. وقتی حضرت علی (ع) به آنان سلام گفت، پاسخ رسید و همراهان با شگفتی علت را پرسیدند و در طی گفتگویی میان ایشان و اصحاب کهف، کهفیان حضرت علی(ع) را وصی پیامبر (ص) معرفی کردند. طبق روایت شیعی دیگری می توان به روایتی اشاره کرد که کتمان ایمان از سوی ابوطالب را به کتمان اصحاب کهف مثل زده و در این تشابه سازی، بر اهمیت تقیه تأکید کرده اند.

در تفسیر پیشه اصحاب کهف که در منابع به عنوان صراف معرفی شده اند، در روایتی از امام جعفر صادق (ع) در مدح ایشان، اصحاب کهف نه صراف درهم و دینار، که صراف کلام حق در مقابل باطل معرفی شده اند. اصحاب کهف در میان فرقه های اسلامی دارای جایگاهی ویژه هستند. بطوریکه برای مثال در میان اسماعیلیه، برخی از مشایخ آنان، در مسئله امامت و وصایت از این داستان بهره برده و مثلا با اصل قرار دادن روایتی که این جوانان را 7تن معرفی کرده است، سعی در همسو کردن این عدد با تعداد امامان هفتگانه اسماعیلی داشته اند، و همچنین با تأویلی، 309سال در غار خفتن آنها را با 300ناطق و 9نبی و وصی اسماعیلی متناظر کرده اند.
همچنین جایگاه والایی برای اصحاب کهف در تصوف وجود دارد که به ویژه در مسئله فتوت و جوانمردی و کرامات اولیاء از این داستان بهره برده اند.

داستان این جوانان در ادب فارسی هم بازتابی گسترده دارد و تقریبا بیشتر شعرای پارسی گوی مانند سنایی، سعدی، مولوی و عطار یادی از ایشان در آثار خود داشته اند. در این میان سگ اصحاب کهف که مظهر طلب و سلوک در مسیر حقیقت قلمداد شده، و به عنوان موجودی که به واسطه یافتن گوهر حقیقت از مرتبه حیوانی به درجه راه یافتگان حق رسیده، بسیار حائز اهمیت است.=مشرق نیوز

شنبه 11/10/1389 - 6:11
اخبار

به گزارش مشرق، خبر نوشت: 31 دسامبر به روایت اسناد تاریخی روز بیدار شدن اصحاب کهف پس از خواب سیصد و چند ساله است. رومیان معتقدند این اتفاق در چنین تاریخی رخ داده است.

اصحاب کهف چه کسانی بودند؟

اصحاب کهف، در قصص قرآنی نام گروهی از مؤمنان است که از ستم پادشاهی مشرک به غاری پناه بردند و سالهای زیادی به خوابی عمیق رفتند. بر اساس روایات، این پادشاه مشرک، دقیانوس، و محل واقعه افسوس بوده است.

داستان این گروه، با اشاراتی کوتاه در اوایل سوره مکی کهف مسطور است که در آن، از یکتاپرستانی یاد شده که برای فرار از پرستش خدایان دروغین به غاری پناه بردند تا از گزند ستمکاران بت پرست در امان باشند. خواب این افراد در غار، به فرمان خداوند سالها طول کشید و در این مدت، چنان هیبتی داشتند که کسی جرأت نزدیک شدن به آنها را نداشت و افرادی که آنها را می دیدند، گمان می کردند که آنها بیدار هستند.

این افراد خوابیده، سالها (بر پایه آیات قرآنی: 309سال) را در همان حال گذراندند و وقتی به خواست خدا از خواب بیدار شدند، گمان بردند که فقط یک روز یا کمی بیشتر از روز در خواب بوده اند. وقتی یکی از آنها برای تهیه غذا به شهر رفت، مردم از حال شگفت انگیزشان آگاه شدند و تصمیم گرفتند که بر در غار آنها مسجدی بسازند. در آیات قرآن، به سگی همراه اصحاب کهف اشاره شده است که بر در غار، خوابیده بود و با هیبتی عجیب، دو دستش را روی زمین پهن کرده بود. (کهف، آیه22-9)

دقیانوس و ساودوسیوس (تیزوسیوس) که نام آنها در داستان اصحاب کهف آمده است، از امپراتوران تاریخی روم هستند که امپراتور اول، دقیانوس، در تاریخ با نام دکیوس یا دکیانوس شناخته می شود و امپراتور دوم هم با تئودسیوس دوم، امپراتور روم شرقی، تطبیق پذیر است. شهر افسوس، محل واقعه اصحاب کهف، شهری باستانی در غرب آسیای صغیر نزدیک ساحل دریای اژه است که در دوره رومی، مرکز شرقی امپراتوری روم بود.

اصحاب کهف در ادیان دیگر
مانند بسیاری دیگر از قصص قرآنی، داستان اصحاب کهف در میان صاحبان ادیان آسمانی، پیشینه دارد و اساسا داستانی مشهور در بین مسیحیان است. قرآن کریم بدون اینکه به صاحبان دیانت به خصوصی تصریح کرده باشد، به تعبیر «یقولون» به شهرت و تداول این داستان در بین پیشینیان، و حتی اختلافی در جزئیات داستان بین بازگوکنندگان اشاره دارد.

در میان مسیحیان، اصحاب کهف نه به لحاظ پناه بردنشان به غار، بلکه از جهت به خواب رفتنشان شهرت یافته اند و با توجه به اینکه تعداد آنها هفت نفر فرض شده است، در غالب منابع بخصوص در منابع مسیحیت غربی به «هفت خفتگان» شناخته شده اند. این تصور که داستان مسیحی هفت خفتگان، در داستانهای قدیمی تر ریشه دارد، در بعضی از پژوهش ها مطرح شده و تعدادی از محققان، برخی عناصر داستان را با داستانهای مشابه در منابع یهودی، یونانی و غیره جستجو کرده اند. از جمله باید به داستان انیاس (حونی) اشاره کرد که در کتاب «تعانیت»، از بخش های تلمود، از آن یاد شده و به خواب هفتاد ساله او اشاره شده است. همچنین برخی به مقایسه داستان با حکایت هلنی «نه خفتگان» ساردینیا اشاره کرده اند که ارسطو از آن یاد کرده است.

اصحاب کهف و پرداخت های روایی
بیان داستان اصحاب کهف در قرآن کریم، مانند بسیاری دیگر از قصص پیشینیان به اجمال، و در روایات و نقل قصاص، به تفصیل آمده است. مفسران هم به مناسبت تفسیر سوره کهف، با ذکر روایات گوناگون به شرح قصص مربوط به اصحاب کهف پرداخته اند. در بین این پرداخت های روایی، یکی از نزدیکترین نمونه های همخوان با روایت مسیحی، روایت طبری است. در این روایت گفته می شود که پس از حضرت عیسی (ع)، مسیحیان از ایمان برگشتند و با تشویق پادشاه زمان، دقینوس (دقیانوس) به بت پرستی روی آوردند. با سختگیری پادشاه، موحدان یا کشته می شدند و یا مانند اصحاب کهف که از اشراف زادگان بودند، روی به سوی پروردگار آورده و به تضرع، راه رهایی می جستند.

به این روایت باید یادداشت هایی دیگر از روایات طبری را اضافه کرد، مبنی بر اینکه اصحاب کهف در یکی از غیبت های کوتاه دقیانوس از تختگاه، فرار کرده و به غاری در کوه بنجلوس پناه بردند، اما به زودی پناهگاه آنها شناخته شد. دقیانوس با همراهان به در غار آمد و به تصور اینکه با بستن غار، جوانان خفته در آن، زنده به گور خواهند شد، دستور به بستن دهانه غار داد. در این میان دو تن از یاران دقیانوس به نام های بیدروس و روناس که ایمان خود را پنهان می کردند، داستان اصحاب کهف را بر لوحی نوشته و در جعبه ای در نزدیکی دهانه غار گذاشتند تا شاید آیندگان از اخبار آنها آگاه شوند.

بیدار شدن اصحاب کهف
در بخش دیگر داستان، روایتی به نقل از قتاده از قابل توجه است که به وقایع پس از بیداری اصحاب کهف مربوط می شود. در این روایت، اشاره می شود که مدتها پس از به خواب رفتن اصحاب کهف، تغییرات زیادی در شهر آنان، افسوس، بوجود آمد و فرمانروایی آن سرزمین به پادشاه صالحی از نسل دقیانوس، به نام تیزوسیس، رسیده بود. از طرف دیگر مردم شهر در مسئله رستاخیز و برانگیخته شدن جسد در آخرت، اعتقادات مختلفی پیدا کرده و به دو گروه اصلی مخالفان و موافقان معاد جسمانی تقسیم شده بودند و پادشاه دیندار در حل این مشکل فرومانده و رو به پروردگار آورده بود.

در همین زمان خداوند حجت خود را نمایاند و جوانان اصحاب کهف را از خواب طولانی بیدار کرد. پس از بیداری، یملیخا برای تهیه غذا به شهر رفت و با نشانه هایی از ایمان در آن دیار روبرو شد و با عرضه سکه خود به فروشندگان، مردم به او شک کرده و گمان کردند که گنجی پیدا کرده است. پس از بیان داستان توسط یملیخا، گروهی او را دیوانه و بعضی او را رازپوش جای گنج دانسته، نزد دو بزرگ شهر به نام های اریوس و اسطیوس بردند. سرانجام مردم با قبول برخی سخنان او به در غار رفتند و در آنجا جعبه ای حاوی دو لوح پیدا کردند که داستان کامل اصحاب کهف بر آن نوشته شده بود. پس همگان آنچه گذشته بود، باور کردند و به عنوان نشانه ای بر حقانیت رستاخیز جسمانی پذیرفتند. پادشاه هم فورا به افسوس، به دیدار آن جوانان رفت و شکر خدا به جای آورد. در این حال خداوند جان از کالبد آنها بازگرفت. پس اجساد به همان حال در غار گذاشته شده و مسجدی در کنار آن غار بنا شد.

در روایتی دیگر از طبری از وهب بن منبه آمده است که یکی از حواریان عیسی مسیح (ع) وقتی قصد ورود به شهر اصحاب کهف را داشت، متوجه شد که برای ورود ملزم به سجده بتی در دروازه شهر است. بنابراین به حمامی در نزدیکی شهر می رود و پنهانی گرمابه بان و دیگران را به راه راست هدایت می کند. روزی پسر پادشاه به علت ارتکاب فحشا در همان حمام، به غضب الهی گرفتار شده، هلاک می شود و پادشاه دستور به قتل صاحب حمام می دهد. صاحب حمام وقتی از این خبر مطلع می شود، همراه با گروهی دیگر از مؤمنان، از آن شهر فرار می کند. در راه با شبانی که سگی همراه داشت، همراه می شوند و به غاری پناه می برند. بخش آخر این روایت که به پیگرد آنان توسط دقیانوس و بستن در غار مربوط است، با روایت قبلی شباهت دارد.

در کنار روایات اصلی داستان، گاهی حکایت اصحاب کهف با پرداختی متفاوت در منابع روایی نقل شده است. از آن جمله، در روایت پاسخگویی حضرت علی (ع) به پرسش بعضی از یهود، با وجود عناصری مشترک با پرداخت مشهور داستان، اشاره شده است که روی آوردن جوانان به توحید، زمانی آغاز شده که آنان به دلیل وقوع حادثه ای، وحشت را در چهره دقیانوس مدعی الوهیت، مشاهده کردند و از آنجا که برای خداوند ترس و وحشت بی معناست، به مخلوق بودن پادشاه پی برده، به یکتاپرستی و فرار از قصر دقیانوس روی آوردند. در این روایت جایگاه سگ اصحاب کهف هم موضوعیتی ویژه دارد و بخشی از داستان به سخنگویی آن حیوان با پناهندگان به غار اختصاص یافته است.

به عنوان نکته ای عمومی در مورد روایات، نزدیکی برخی اسامی خاص در روایات مسیحی و اسلامی است که نشان دهنده رابطه ای ویژه میان آنهاست. برای نمونه به نام کوه «آنخلوس» در روایت مسیحی باید توجه کرد که در روایات اسلامی هم به صورت هایی مانند «بنجلوس» آمده است. همچنین در روایتی از درآمدن چوپانی به غار هم سخن رفته، و نام او «اولیاس» آمده است، درحالیکه در روایات مسیحی، مالک زمینی که غار در آن قرار گرفته بود شخصی به نام «ادالیس» بوده است. طبری هم در شمارش اصحاب کهف، روایتی آورده که در آن از هشت تن به نام های مکسملینا، محسملینا، یملیخا، مرطوس، کسوطونس، بیرونس، دینموس و قالوس نام آمده است و این نام ها با ضبط منابع مسیحی قابل مقایسه است.=مشرق نیوز

شنبه 11/10/1389 - 6:10
اخبار

 مشرق - پس از اعلام خبر حضور سیدعلی خمینی در مراسم مهدیه تهران، به گونه ای شگفت انگیز شاهد موجی از دروغ پراکنی ها و اهانت ها از ناحیه کسانی بودیم که شرکت نوه امام راحل در یک مراسم عزاداری به مناسبت شهادت سیدالساجدین امام زین العابدین(ع) و همچنین سالگرد حماسه پرشکوه 9 دی که در اعتراض به قرآن سوزی و هتک حرمت سید و سالار شهیدان برپا شده بود را یک ننگ و عار برای این خانواده جلیل القدر پنداشتند.
هنوز دقایقی از اعلام حضور نوه گرامی حضرت امام(ره) نگذشته بود که بوق های سامری خارجی به تکاپو افتادند تا به هر قیمت ممکن و لو آنکه مصرف چند ساعته داشته باشد از جانب نزدیکان ایشان، این خبر را تکذیب کنند اما این تلاش های خفاشانه بی ثمر ماند.
در مرحله بعد این ماموریت به تعدادی از اعضای مجمع روحانیون سپرده شد. بر این اساس عصر روز پنجشنبه سه تن از اعضای مجمع که در فتنه 88 از تحریک کنندگان و دعوت کنندگان تجمعات غیرقانونی در خیابان ها بودند و هنوز به مجازات اقدامات ساختارشکنانه خود نرسیده اند در تماس تلفنی با نزدیکان سید علی خمینی سعی بر تکذیب این خبر داشتند که پس از مشخص شدن حضور قطعی ایشان در مراسم، شروع به اهانت و حریم شکنی علیه یادگار مرحوم حاج سید احمد خمینی کردند.
از سوی دیگرسایت های لندن نشین مرتبط با جریان فتنه با انتشار اخبار دروغی به نقل از زهرا اشراقی همسر محمد رضا خاتمی مدعی شدند سید علی خمینی روز پنجشنبه در قم بوده است.
از آنجا که سایت مشرق، مشروعیتی برای رسانه هایی چون بی بی سی، صدای آمریکا، شبکه های تلویزیونی سلطنت طلبان و سایت های مزدوری چون جرس و کلمه و بالاترین که یا سر درآبشخور واشنگتن دارند و یا لندن و تل آویو،قائل نیست به کرامت از کنار این یاوه گویی ها عبور کرد.
اما غروب جمعه به ناگاه شاهد انتشار اطلاعیه ای بنام دفتر امام در سایت جماران بودیم که مانند یک بمب خبری در همان رسانه های موصوف با هلهله و پای افشانی منفجر شد و از یک فتح الفتوح یعنی تکذیب حضور سید علی خمینی در مراسم مهدیه خبر دادند.
در این میان دیگر سکوت را جایز ندانستیم و بنا بر وظیفه دفاع از یک اقدام بصیرتمندانه و غیرتمندانه برخود لازم دانستیم زوایایی از این حضور را واکاوی نماییم.
سایت جماران در خبر منتشره به بیانیه ای از دفتر امام اشاره دارد که معلوم نیست نویسندگان این بیانیه مجعول چه فرد یا گروهی است. آیا همان بازماندگان سال 88 هستند که ناجوانمردانه ترین هتاکی ها و حرمت شکنی ها را به حضرت امام در جریان فتنه سال گذشته شاهد بودند و نه تنها دم برنیاوردند بلکه در مواردی جزو سردمداران این فتنه بزرگ بودند که پرونده سیاه آنان روزی گشوده خواهد شد.

مسوولان دفتر امام باید بدانند که مردم ما چشم انتظار اطلاعیه این دفتر درباره مصاحبه یکی از وابستگان بیت امام بودند که همین سه روز قبل به نقل از وی آمده بود رهبر معنوی من ابراهیم یزدی است.
مردم هنوز تکذیب سفر سید حسن خمینی به پاکستان توسط همین سایت جماران را فراموش نکرده اند که بعد از چند روز  همگان شاهد بودند این خبر تایید شد.

به راستی مگر نوه امام راحل و یادگار برومند حاج سید احمد خمینی از نگاه آنان در چه مراسم گناه آلود و ضد دین و اخلاقی حضور یافته که اینان را اینگونه برآشفته و خواب را از چشمان آنان ربوده است؟
آری، سید علی خمینی پنجشنبه را در قم بوده است اما نه همه آن روز، ایشان بعد از ظهر روز پنجشنبه حوالی ساعت 13 از قم حرکت می کند و در حدود ساعت 16 به قصد حضور در مراسم مهدیه به سمت میدان رازی می رود . به دلیل حضور گسترده مردم و هیات های عزاداری در حوالی خیابان های منتهی به مهدیه، ایشان به همراه راننده خود از ماشین پیاده شده و همراه با مردم ولایت مدار به سمت مهدیه حرکت می کند. در طول مسیر برخی شرکت کنندگان که ایشان را می شناسند با ابراز احساسات از حضور وی تقدیر کرده و جهت سلامتی جناب حجت الاسلام سید علی خمینی صلوات هایی را می فرستند.
با رسیدن به نزدیکی مهدیه و بیشتر شدن تراکم جمعیت دیگر امکان ادامه مسیر برای ایشان میسر نمی شود و به ناچار در میان حلقه جمعیت حاضر از جمله تنی چند از طلاب و روحانیون در مراسم شرکت می کند که اگر لازم باشد مدارک حضور ایشان را ارائه خواهیم کرد تا فتنه گران بدانند که سیه روی شود هر که در او غش باشد.

 مشرق با رد اطلاعیه و خبر سایت جماران بار دیگر ضمن پافشاری بر صحت خبر و مصاحبه خود با حجت الاسلام سید علی خمینی اعلام می دارد همانطور که  وی در گفتگو با مشرق اظهار داشته است:" اینجا اعلام می کنم تنها مطالبی که شخصاً بیان می کنم معتبر است." فصل الخطاب را موضع گیری جناب سید علی خمینی می دانیم  و اگر سایت جماران بر کذب بودن خبر مشرق اصرار دارد به مسئولین این سایت توصیه می کنیم بخاطر دسترسی آسان و راحت به سید علی خمینی بیانیه و یا مصاحبه  ای از ایشان در تکذیب خبر مشرق بصورت مستند منتشر نمایند . کاری که در این دو روز این سایت از انجام آن عاجز بود مگر اینکه آقایان بفرمایند به ایشان دسترسی ندارند!

جهت اطلاع مخاطبان گرامی مشرق یاد آور می شویم بزودی اسنادی را در این باره منتشر خواهیم کرد.

در این میان از یک نکته اساسی نباید غافل بود و آن فشارهای خرد کننده و ناجوانمردانه ای است که در این دو روز بر یادگار حاج سید احمد از سوی خناسان و بدخواهان نظام اسلامی وارد شده است تا ایشان را برای همیشه از صحنه صیانت و پاسداری از حریم ولایت دور ساخته و به گوشه انزوا بکشانند.

جای دارد بزرگان حوزه های علمیه، آیات عظام وطلاب و روحانیون از ایشان که امروز را در قم حضور دارند به نحو شایسته ای تجلیل نمایند و از همه مسوولان سیاسی، نمایندگان مجلس، تشکل های دانشجویی ، رسانه ها و همه وفاداران نظام اسلامی انتظار می رود این یادگار آن دو عزیز را به نحو شایسته و بایسته ای حمایت نمایند.
 =مشرق نیوز

شنبه 11/10/1389 - 6:9
فلسفه و عرفان

نام كتاب : رفتار علوى در كلام رهبر معظم انقلاب ، حضرت آیة اللّه العظمى خامنه اى

تهیه شده در : معاونت فرهنگى و تبلیغات دفاعی ستاد كل نیروهاى مسلح

تشبث به روش هاى غیر اخلاقى به هیچ وجه صحیح نیست  
امیرالمؤ منین درباره ى كسى كه سزاوار امارت بر مردم یا به دست گرفتن بخشى از كارهاى مردم است ؛ كه البته این از موضع ریاست یك كشور شروع مى شود و تا مدیریتهاى پایین تر و كوچكتر ادامه پیدا مى كندامیرالمؤ منین این توصیه ها را براى فرمانداران و استانداران خود مى فرمودند؛ اما براى قاضى یك شهر و مسؤ ول یك بخش و مدیر گوشه یى از گوشه هاى این دستگاه عریض و طویل هم صادق بود مى فرمایند:((فكان اول عدله نفى الهوى عن نفسه ))؛ اولین قدم او در راه عدالت این است كه هوى و هوس را از خودش دور كند؛ ((یصف الحق و یعمل به ))؛ حق را بر زبان جارى و توصیف كند و نیز به آن عمل نماید.به همین خاطر است كه در اسلام ، قدرت با اخلاق پیوسته است و قدرت عارى از اخلاق ، یك قدرت ظالمانه و غاصبانه است . روشهایى كه براى كسب قدرت و حفظ آن به كار گرفته مى شود، باید روشهاى اخلاقى باشد.در اسلام ، كسب قدرت به هر قیمتى ، وجود ندارد؛ این طور نیست كه كسى یا جمعى حق داشته باشند به هر روش ‍ و وسیله یى متشبث بشوند، براى این كه قدرت را به دست بیاورند همان گونه كه امروز در خیلى از مناطق دنیا رایج است نه ، قدرتى كه از این راه به دست بیاید و یا حفظ شود، قدرت نامشروع و ظالمانه است . در اسلام ، روشها خیلى مهم اند؛ روشها مثل ارزشها هستند. در اسلام همچنان كه ارزشها خیلى اهمیت دارند، روشها هم اهمیت دارند و ارزشها باید در روشها هم خودشان را نشان بدهند.امروز اگر مى خواهیم حكومت ما به معناى حقیقى كلمه اسلامى باشد، بدون ملاحظه باید در همین راه حركت كنیم .مسؤ ولان بخشهاى مختلف ، قواى سه گانه ، مدیران میانى ، همه و همه باید سعى شان این باشد كه براى كارها و پیشبرد اهدافشان ، از روش سالم و اخلاقى استفاده كنند.استفاده از این روش ممكن است در جایى ناكامیها و دردسرهایى را هم به لحاظ كسب قدرت به وجود آورد؛ اما در عین حال این متعین است كه از نظر اسلام و از نظر امیرالمومنین ، تشبث به روشهاى غیر اخلاقى به هیچ وجه صحیح نیست ؛ راه على این است و ما باید این گونه حركت كنیم .خطبه هاى نماز جمعه تهران ، 26/12/1379توصیه ها 
فاصله خود را با نظام علوى كم كنیم 
حكومتى كه مفتخر به الگو ساختن نظام علوى است باید در همه حال تكلیف بزرگ خود را كم كردن فاصله ى طولانى خویش با نظام آرمانى علوى و اسلامى بداند، و این جهادى از سر اخلاص و همتى سستى ناپذیر میطلبد. جمهورى اسلامى كه جز خدمت به مردم افراشتن پرچم عدالت اسلامى ، هدف به فلسفه ئى ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود، رفتار قاطع و منصفانه ى علوى را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به كمك الهى و حمایت مردمى كه عدالت و انصاف را قدر میدانند تكیه كند.
نامگذارى امسال به نام مبارك ((رفتار علوى )) فرصت مناسبى است كه شما برادران عزیز، خط مراقبت از سلامت نظام را كه بحمداللّه در سالهاى گذشته همواره در كار بوده ، فعالیتى تازه نفس و سازمان یافته ببخشید و با همكارى و اتحاد، افق ها را در برابر چشم این ملّت نجیب و مؤ من ، روشنتر و شفافتر سازید.
امروز كشور ما تشنه ى فعالیت اقتصادى سالم و ایجاد اشتغال براى جوانان و سرمایه گذارى مطمئن است و این همه به فضایى نیازمند است كه در آن ، سرمایه گذار و صنعتگر و عنصر فعال در كشاورزى و مبتكر علمى و جوینده ى كار و همه ى قشرها، از صحت و سلامت ارتباطات حكومتى و امانت و صداقت متصدیان امور مالى و اقتصادى مطمئن بوده و احساس ‍ امنیت و آرامش كنند. اگر دست مفسدان و سوء استفاده كنندگان از امكانات حكومتى ، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیاده خواهان پر مدّعا و انحصار جو، طرد نشوند، سرمایه گذار و تولید كننده و اشتغال طلب ، همه احساس ‍ ناامنى و نومیدى خواهند كرد و كسانى از آنان به استفاده از راههاى نامشروع و غیرقانونى تشویق خواهند شد.
خشكانیدن ریشه ى فساد مالى و اقتصادى و عمل قاطع و گره گشا در این باره ، مستلزم اقدام همه جانبه بوسیله ى قواى سه گانه مخصوصا دو قوه ى مجریه با نظارتى سازمان یافته و دقیق و بى اغماض ، از بروز و رشد فساد مالى در دستگاهها پیشگیرى كند، و قوه ى قضائیه با استفاده از كارشناسان و قضات قاطع و پاكدامن ، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالى كشور بردارد. بدیهى است كه نقش قوه ى مقننه در وضع قوانین كه موجب تسهیل راه كارهاى قانونى است و نیز در ایفاء وظیفه ى نظارت ، بسیار مهم و كارساز است .فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامى به قواى سه گانه ، 11/2/1380
پنج شنبه 9/10/1389 - 7:1
اهل بیت
نام كتاب : سخنان حسین بن على (ع ) از مدینه تا كربلا                                                                                                             

مؤ لف : محمّد صادق نجمى


عرفان در دوران كودكى
تربیت پدر و مادر و محیط خانواده در تكوّن و پى ریزى شخصیّت انسان نقش مهمّى را ایفا مى كند و حضرت ابوالفضل علیه السلام از این قانون كلى نمى تواند مستثنا باشد. تربیت یافتن در دامن مادرى مانند اُم البنین و فراگرفتن اصول اخلاقى و صفات معنوى از پدرى مانند امیرالمؤ منین علیه السلام و سپرى نمودن دوران كودكى در كنار برادرانى مانند امام حسن و امام حسین و خواهرانى مانند زینب و ام كلثوم نه
((ابوالفضل )) بلكه مسلّماً ((ابوالفضائل )) به وجود مى آورد ولى بررسى دوران كودكى حضرت ابوالفضل و تقدیر و تجلیل ائمه هدى علیهما السلام از آن حضرت نشان مى دهد كه ملكات فاضله و صفات حمیده او، دانش و تقوایش ، عبادت و عرفانش و شهامت و فداكاریش نه تحصیلى و اكتسابى است كه شرایط محیط مى تواند به وجود بیاورد بلكه قسمتى از این اوصاف در آن حضرت جنبه ذاتى و جبلّى دارد كه از پدر ارجمندش به ارث برده است .
براى روشن شدن این مطلب مضمون روایتى را كه در مستدرك الوسائل و مقتل خوارزمى آمده است نقل مى كنیم كه : حضرت ابوالفضل در دوران كودكى در كنار پدرش امیرالمؤ منین علیه السلام نشسته بود آن حضرت به قیافه ابوالفضل تماشا مى نمود خواست با او با زبان كودكى حرف بزند فرمود فرزندم بگو یكى ! ابوالفضل گفت یكى . سپس فرمود بگو دوتا! عرضه داشت پدرجان شرم دارم با زبانى كه یكى گفتم بگویم دوتا. امیرمؤ منان چون این جمله را از فرزند كوچك و عزیزش شنید به آغوشش كشید و او را بوسید
(244).
این دید وسیع كه چون یگانگى جز بر خالق آسمانها و زمین نسزد و بر زبان او كه شاخه اى است از درخت عریق خاندان عصمت و ثمره اى است از شجره طیّبه ولایت نباید كلمه اى كه خداى سبحان از آن منزه و مبرّاست جارى شود. آرى ، این نوع تفكر در دوران طفولیّت كه نه اطفالى مانند او بلكه اكثر بزرگسالان نیز از رسیدن به آن مرحله عاجزند گواه این مطلب است كه این معرفت و عرفان در آن حضرت نه اكتسابى و فراگرفتنى است بلكه جبّلى و ذاتى است كه به صورت ارث از صُلب پدر به همراه آورده است پدرى كه فرمود
((لو كشف الغطاء ما ازددت یقینا)) پس از این مقدمه به نقل بیان سه تن از معصومین درباره آن حضرت مى پردازیم :
1 - بیان امام صادق علیه السلام :
((امام صادق علیه السلام درباره حضرت ابوالفضل چنین مى گوید: عموى ما عباس تیزبین و داراى ایمان محكم و ثابت بود و در كنار برادرش حسین جهاد نمود و با بهترین وجهى از عهده امتحان برآمد و با شهادت به عالم آخرت منتقل گردید))(245).
و باز امام صادق علیه السلام در زیارتى كه به ابوحمزه ثمالى
(246) تعلیم فرموده جملاتى بس زیبا و دلنشین و داراى مفاهیمى بلند به كار برده است كه نشانگر اخلاص كامل و عظمت روح و فداكارى حضرت ابوالفضل علیه السلام در تحقّق بخشیدن به اهداف انبیا و آرمان اولیاست كه جملات زیر از این نمونه است :
((... واشهد انّكَ قَدْ بالَغْتَ فى النَّصیحَةِ وَاَعْطَیْتَ عایَةَ المَجْهُود ... اَشْهَدُ انَّكَ لَمْ تَهِنْ وَلم تَنكل وَانَّكَ مضیتَ على بصیرةٍ مِنْ اَمْرِك مُقْتَدِیاً بالصالحین ومتبعاً للنبیّین ))(247).))
شهادت مى دهم كه تو وظیفه نصیحت و امر به معروف را در حد كامل انجام دادى و در این راه آخرین تلاش خود را به كار بستى ، شهادت مى دهم كه ضعف و سستى و ترس و واهمه به خود راه ندادى و راهى (شهادت ) را كه انتخاب كردى از روى بصیرت و بینش بود كه بر صالحان اقتدا و از پیامبران پیروى نمودى
)).
و این است بیان و اظهار نظر امام ششم علیه السلام درباره حضرت ابوالفضل علیه السلام .
2 - بیان امام سجاد علیه السلام : ابوحمزه ثمالى مى گوید: روزى چشم على بن الحسین به عبیداللّه فرزند عباس بن على افتاد اشك آن حضرت سرازیر گردید آنگاه چنین فرمود: جنگ احد و جنگ موته از سخت ترین روزهاى زندگى پیامبر به شمار مى آید چون در جنگ احد عمویش حمزه و در جنگ موته پسرعمویش جعفر بن ابى طالب به شهادت رسیدند ولى روز
((عاشورا))ى حسین سخت تر از اینها بود؛ زیرا در روز عاشورا حسین بن على را سى هزار نفر در محاصره خویش قرار دادند كه همه آنان خود را مسلمان انگاشته و با ریختن خون فرزند پیامبر به پیشگاه خدا تقرب مى جستند و حسین آنان را هرچه موعظه و نصیحت فرمود مؤ ثر واقع نگردید و از راه ظلم و ستم به شهادتش رسانیدند.
امام سجاد آنگاه از ابوالفضل سخن گفت و چنین فرمود:
((خدا رحمت كند عمویم عباس را كه آن روز از عهده آزمایش سختى كه در آن قرار گرفته بود به صورت زیبایى درآمد و با وجود خویش ایثار و جانش را فداى برادرش نمود تا آنجا كه دو دستش قطع گردید و خداوند به جاى آن دو دست ، دو بال به وى عطا فرمود كه به واسطه آن دو بال مانند جعفر طیار به همراه فرشتگان در بهشت جاودان پرواز مى كند)).
امام سجاد علیه السلام این جمله را هم اضافه نمود كه :
((عباس نزد خداوند، داراى آنچنان مقام و منزلتى است كه در روز قیامت همه شهدا به مقام او غبطه مى خورند و آرزوى آن را مى كنند))(248).
3 - بیان حسین بن على علیهما السلام و بالا خره اگر به گفتار حسین بن على خطاب به حضرت ابوالفضل توجه كنیم و در جمله اى كه در باره او به كار برده است دقت نماییم عظمت و شخصیت او بیشتر روشن خواهد گردید؛ زیرا حسین بن على علیهما السلام در عصر تاسوعا آنگاه كه دشمن حمله به سوى خیمه ها را آغاز نمود برادرخویش را این چنین مورد خطاب قرار داد
((اركب بنفسى انت یا اخى حتى تلقاهم وتساءلهم عما جاءهم (249)؛)) جانم به قربانت برادر! سوار مركب شو و با اینها ملاقات و انگیزه حركتشان به سوى خیمه ها را سؤ ال كن )).
دقت در مفهوم این جمله انسان را در حیرت و تعجب فرو مى برد و فكر انسان از درك آن عاجز و درمانده است كه این چه مقامى است كه امام معصوم و علت كائنات خود را بر او فدا مى كند و این چه معنویت و منزلتى است كه شخص والاى بشریت و یكى از افرادى كه در حقشان مى گوییم
((بكم فتح اللّه وبكم یختم ...))(250))) او را با مدال افتخار ((بنفسى انت )) مفتخر مى گرداند(251)، پس چه بهتر از این مرحله و از این بیان امام بگذریم و تغییر و تاءویل آن را به خودشان محول كنیم كه فرموده اند:((اِنَّ كلامنا صعب مستصعب )) تذكر: در اینجا مناسب است براى تكمیل این بحث این موضوع رانیز متذكر شویم كه در روز عاشورا غیر از امام حسین و حضرت ابوالفضل چهارتن دیگر از فرزندان امیرمؤ منان علیه السلام به شهادت رسیده اند كه مجموع شهدا از فرزندان بلاواسطه آن حضرت در كربلا شش نفر مى باشد. و این چهار نفر عبارتند از:
1 - عبداللّه بن امیرالمؤ منین كه هنگام شهادت داراى 25 سال و تقریبا نه سال كوچكتر از حضرت ابوالفضل بود.
2 - عثمان بن امیرالمؤ منین و او به هنگام شهادت داراى 23 سال بود.
3 - جعفر بن امیرالمؤ منین و او داراى 21 سال بود. مادر این سه شهید و مادر حضرت ابوالفضل
((فاطمه ام البنین )) است .
4 - محمد بن امیرالمؤ منین و مادر وى لیلى دختر مسعود بن خالد است ، ولى سن وى هنگام شهادت دقیقا معلوم نیست .
گذشته از كتب تاریخ در زیارت ناحیه مقدسه از این چهار شهید با عظمت و احترام یاد شده و قاتل هریك از آنان نیز به نام معرفى و مورد لعن قرار گرفته است .
بخش سوم : در كربلا: هنگام شهادت عبداللّه بن حسن مجتبى (ع )
متن سخن :
((یا ابنَ اَخِى اِصْبِرْ عَلى ما نَزَلَ بِكَ
فَاِنَّ اللّه یَلْحَقُكَ عَلى آبائِكَ الطّاهِرینَ الصَّالِحینَ
بِرَسُولِاللّه وَعَلیٍّ وَحَمْزَةَ وَجَعْفَرٍ وَالْحَسَنِ ...
اَللّهُمَّ اَمْسِكْ عَنْهُمْ قَطْرَالسَّماءِ وَامْنَعْهُمْ بَرَكاتِ الا رْضِ
فَإ نْ مَتَّعْتَهُمْ اِلى حینٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً
وَاجْعَلْهُمْ طَرائقَ قِدَداً وَلا تُرْضِ عَنْهُمُ الْولاةَ اَبَداً فَاِنّهم دَعَوْنا لِیَنْصُرُونا فَعَدَوْا عَلَیْنا فَقَتَلُونا))(252).
ترجمه و توضیح لغات :
قَطْر: بر وزن تَرْف : جمع قَطْرَة . طَرائقَ قِدَدا: گروههایى با اختلاف شدید. عَدى ، عَدْواً: با شتاب حركت نمود، تَعَدّى و تجاوز كرد.
ترجمه و توضیح :
در كامل ابن اثیر و ارشاد مفید آمده است : پس از آنكه خود حسین بن على علیهما السلام در اثر یك جنگ نسبتا طولانى در روى خاك و در محاصره دشمن قرار گرفت پسر بچه كوچكى از افراد فامیل آن حضرت از طرف خیمه ها دوان دوان خود را به كنار امام علیه السلام رسانید و حضرت زینب او را تعقیب مى نمود تا به خیمه ها برگرداند ولى او مى گفت : نه ، به خدا سوگند! كه از عمویم جدا نمى گردم . در این هنگام یكى از افراد دشمن به نام
((بحر بن كعب بن تیم )) با شمشیر به سوى حسین بن على حمله نمود آن پسربچه بامشاهده این وضع او را صدا كرد كه :((یَا ابْنَ الْخَبِیثَةِ اَتَقْتُلُ عَمّى ؟؛)) اى فرزند زن ناپاك ! عموى مرا مى كشى ؟)) و دست خود را به عنوان حمایت از عمو به پیش برد. بحر بن كعب كه شمشیر را فرود آورد دست پسربچه قطع و به وسیله پوست از بازو آویخت .
این طفل در اثر شدت درد و ناراحتى رو به سوى آن حضرت نمود و صدا زد:
((یا عَمّاهُ؛)) عمو! به داد من برس ، مرا از این درد و مصیبت برهان !)).
امام علیه السلام دست به گردن وى انداخت و چنین گفت :
((یَا ابْنَ اَخِى اِصْبِرْ ...؛)) فرزند برادرم صبر و شكیبایى ورز كه خداوند تو را به نیاكان پاك و صالحت رسول خدا، على ، حمزه ، جعفر و حسن ملحق خواهد نمود)).
آنگاه امام علیه السلام سپاهیان كوفه را این چنین نفرین كرد:
((اَللّهُمَّ اَمْسِكْ عَنْهُمْ...؛)) خدایا! این مردم ستمگر را از باران رحمت و از بركات زمین محروم كن و اگر عمر طبیعى به آنان دادى به بلاى تفرقه و تشتت مبتلایشان بگردان و حكام و فرمانروایانشان را از آنان خشنود نگردان و ستیزه و دشمنى در بین آنها و حكامشان برقرار كن كه آنان ما را با وعده نصرت و یارى دعوت ، سپس به جنگ ما قیام نمودند)).
تذكر:
از فرزندان امام حسن مجتبى - علیه السلام در كربلا سه تن به شهادت رسیده اند:
1 - عبداللّه ، مادر وى دختر شلیل بن عبداللّه بجلى است .
2 و 3 - قاسم و ابوبكر و این دو برادر از یك مادر به نام
((رمله )) متولد گردیده اند.

پنج شنبه 9/10/1389 - 6:59
اخبار

به گزارش مشرق به نقل از آتی، یکی از فرمانداران استان اردبیل در بازدید از نانوایی‌های یک شهر با یکی از اهالی که بیشتر از حد متعارف نان خریداری کرده بود ضمن مشاجره درگیر شد.

این در حالی است که با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها و اصلاح قیمت نان مقدار زیادی از نان پخته شده توسط نانوایی‌ها به دلیل نبود مشتری کافی توسط دوره گردها به سطح شهر برده شده و گاهاً فروخته می شود.

این اتفاق آن هم به بهانه خرید تعداد زیاد نان، فضای نامناسبی را در افکار عمومی و محافل خبری ایجاد کرد.

تعدادی از اهالی هم با انتقاد از عدم مرغوبیت و کیفیت نان لواش که در لواش پزی آموزش و پرورش این شهر پخت می شود با تحویل نانها به نیروی انتظامی خواستار رسیدگی در این زمینه شدند.=مشرق نیوز

پنج شنبه 9/10/1389 - 6:58
سينمای ایران و جهان

از بازیگران پرشمار سریال تاریخی «مختارنامه» یکی هم رضا کیانیان است در نقش حاکم مکه و رئیس یکی از 3 قطب موجود در فضای سیاسی ـ‌ اجتماعی دوران امام حسین(ع)‌ و امام زین‌العابدین(ع)‌. نقشی که در فیلمنامه وجود داشت با حضور رضا کیانیان جزئیاتی به آن اضافه شد تا شاه‌ابراهیمی به عنوان مدیر هنری، اندرونی خانه رئیس زبیریان را دوباره بسازد. گفت‌وگو با رضا کیانیان درباره مختارنامه پیش‌روی شماست.
من بخش‌هایی از بازی شما را در مختارنامه دیده‌ام. در یک بخش شما دارید با دست غذا برمی‌دارید. این پلان در ذهن من حک شد. یعنی گویی این آدم تا به حال در عمرش قاشق ندیده و چنان با مهارت، بیشترین میزان غذا را در 3 انگشت جا می‌داد که گویی علاقه خاصی دارد به این کار. من مایلم راجع به حاکم مکه در مختارنامه توضیح بدهید.

آقای میرباقری به عنوان کارگردان اجازه این نوع بازی را می‌دهد. چرا که خودش دارد مختار را نقد می‌کند. مختار یک آدم مطلقا خوب نیست. در تاریخ هم مطلقا خوب نبوده. شما چند بار درباره مختار شنیده‌اید؟ خیلی کم... اما یادمان باشد مختار آدم است. یعنی خاکستری است. در آن زمان 3 قدرت در عربستان وجود داشت؛ علویان، امویان و زبیریان. من حاکم زبیریان هستم. این 3 قدرت با هم صلح کرده‌اند، اما امویان کاری می‌کنند که جنگ می‌شود. اینها تاریخ است. من قرار است شخصیت عبدالله زبیر را بازی کنم که بزرگ‌ترین لذت زندگی او غذا خوردن و نماز خواندن است و در جنگ قدرت هم سیاس و قلدر است. هم خوب است و هم بد است. او هم آدم است و هم خاکستری است. من باید او را نقد کنم که به کمک متن و کارگردان این نقد را انجام می‌دهم. روز‌ها و شب‌های فیلمبرداری ساعات خوش و لذتبخشی بودند و غذا خوردن او بخشی توضیح‌دهنده و روشن‌کننده از زندگی اوست.
 

پس این که شما روی این طرز غذا خوردن تاکید دارید به این دلیل است؟

این در فیلمنامه نبود. ولی آقای میرباقری در توضیح این شخصیت به من گفت که غذا خوردن و نماز خواندن بزرگ‌ترین لذت‌های زندگی او بوده و من گفتم چرا نشان ندهیم؟ سکانس اضافه شد. میرباقری سکانس را نوشت. از محسن شاه‌ابراهیمی خواست اندرونی عبدالله را بسازد و من بازی کردم. نماز خواندن او را هم نشان می‌دهیم که زار زار گریه می‌کند، اما در همان لحظه دارد کارهای دیگری هم می‌کند. برای این که آدم است. اصلا شما از این آدم بدتان نمی‌آید. ولی در جاهایی از او متنفر می‌شوی. در جاهایی از دست او می‌خندی. در جاهایی آرزو می‌کنی زودتر بیاید. در جاهایی هم دوستش داری. چون آدم است. اگر بازیگری بتواند چنین ملغمه‌ای را در نمایش یک آدم به وجود بیاورد یعنی این که دارد آن شخصیت را نقد می‌کند. ولی اگر از اول بگوییم او آدم بد یا خوبی است هیچ اتفاقی نمی‌افتد. چون همه از اول می‌دانند تکلیفشان با این آدم چیست. اینها در سکانس‌بندی و در جریان فیلمبرداری به وجود آمد. در فیلمنامه آقای میرباقری هست، اما در طول ماجرا اینها شکل گرفتند و دیدنی شدند.

 

به هر حال ما درباره زمانی صحبت می‌کنیم که دوره مدرن نیست و آدم‌ها و ارزش‌ها مطلق هستند و همه چیز در دوقطبی حق و باطل قابل صورت‌بندی است. آیا در این بافت و دوره تاریخی نیز می‌توانیم چنین آدم‌های خاکستری‌ای داشته باشیم؟

آدم‌ها همیشه خاکستری بوده‌اند. قبل از ما و در زمانی که آدم‌ها در غار هم زندگی می‌کردند، خاکستری بودند. حیوانات هم همین طور هستند. به زندگی حیوان‌ها نگاه کن. حیوان ابله داریم. حیوان زرنگ داریم. حیوان ملوس داریم. حیوان عاشق‌پیشه هم داریم. درختان هم همین طور هستند. سنگ‌ها هم همین طورند. جهان اصلا این طور است. فقط خدا مطلق است. این نسبیت در تمام جهان و در تمام خلقت هست. اگر ما خدا را دوست داشته باشیم خلقت او را هم دوست داریم. خلقت خداوند خاکستری است. خوب و بد در هم هستند. سیاهی و سپیدی درهم تنیده شده‌اند. از طرفی کار بد هست و از طرف دیگر در توبه باز است.
اما کارهای تاریخی که تماشاگر تا به حال دیده غالبا با هم مرزهای قابل رویت و غیرقابل ترکیبی داشته‌اند.
من در آن کارها بازی نمی‌کنم.
 

یعنی شما حتی در نقش‌های تاریخی در حال آشنایی‌زدایی هستید؟

من اصلا شکل کارم همین طور است. تلاش می‌کنم با هر شخصیت به عنوان آدم برخورد کنم. نه به عنوان دیو و فرشته. همه ما ملغمه‌ای از خوب و بدیم.
 

کارگردان مختارنامه میرباقری است و بازیگر حاکم مکه هم رضا کیانیان. کیانیان را بازیگری مولف می‌دانند و من مایلم بدانم شیوه کار این دو چگونه است؟ تا هم بتوان آنچه در فکر و ذهن و شکل کار شماست را به تصویر کشید و هم آنچه در ذهن میرباقری هست؟

وقتی آن نقش را می‌بینید درمی‌یابید که حتما بین کارگردان و بازیگر و گریمور و صدابردار رابطه‌ای بشدت دوستانه وجود دارد وگرنه چنین اتفاقی نمی‌افتد. اگر کارگردان از بازیگری خوشش نیاید، می‌کوشد زودتر کار را تمام کند. اگر خوشش بیاید مکث می‌کند. بازیگر هم همین طور. اگر از صحنه‌ای خوشش بیاید، خلاقیتش را بروز می‌دهد. همه همین طور هستند. در این سریال دوستی بسیار خوبی بین من و آقای میرباقری به وجود آمد. من و ایشان تا به حال با هم کار نکرده بودیم.=مشرق نیوز

پنج شنبه 9/10/1389 - 6:57
اخبار

به گزارش مشرق، عصر ایران به نقل از روزنامه اسراییلی جروزالم پست نوشت: ژنرال "ایدو نهوشتان" فرمانده نیروی هوایی اسراییل روز سه شنبه طی اظهاراتی با اشاره به اینکه سال 2011 " سالی حساس " در برخورد با برنامه هسته ای ایران است افزود :‌"‌ نیروی هوایی اسراییل وظیفه مهمی دارد تا برای هر ماموریت لازم آماده باشد."

این ژنرال 53 ساله اسراییلی که در یک کنفرانس خبری در پایگاه هوایی "رامون " اسراییل سخن می گفت ، با اشاره به این موضوع گفت :‌"‌ما همواره پیگیر تحولات اطراف خود هستیم و از این رو همواره آماده ایم ".

وی با اشاره به اینکه بزرگ ترین چالش نیروی هوایی اسراییل حفظ توان عملیاتی این نیرو در چند جبهه علیه حماس در غزه ، حزب الله در لبنان و سوریه و ایران است ، افزود :‌" ما برای سناریوهای مختلف آماده ایم و بر مبنای تحلیل ها و اطلاعات روزانه توان عملیاتی خود را در جبهه های مختلف ( علیه حماس ، حزب الله ، سوریه و ایران) بررسی می کنیم ".

ژنرال نهوشتان با اشاره به اینکه حزب الله در سال های اخیر به توان موشکی لازم برای هدف قرار دادن پایگاه های نیروی هوایی اسراییل دست یافته ، گفت :‌"‌ ما می دانیم که با این توانمندی ها حزب الله لبنان پایگاه های هوایی ما را در تیر رس دارد . ما از این موضوع اطلاع داریم و در حال آماده سازی خود برای مثابله با این تهدید هستیم ".

این فرمانده اسراییلی برای نمونه به افزایش صد در صدی برگزاری مانورهای نیروی هوایی اسراییل در سال جاری در مقایسه با سال گذشته اشاره کرد و گفت که این مانورها در راستای آمادگی نیروی هوایی برای مقابله با تهدیدات موشکی حزب الله است .

گفتنی است مقامات مختلف سیاسی و نظامی اسراییل در سال های گذشته بارها بر احتمال حمله هوایی به تاسیسات هسته ای ایران اذعان کرده اند ، اما بسیاری از ناظران این گونه تهدیدات را بیشتر در راستای جنگ روانی دانسته و بر این نکته تاکید می کنند که اسراییل به تنهایی توان حمله موثر به تاسیسات هسته ای پراکنده ایران را ندارد.=مشرق نیوز

پنج شنبه 9/10/1389 - 6:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته