• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 123
زمان آخرین مطلب : 6022روز قبل
دعا و زیارت
درباره ارتباط با امام زمان (ع)، كتاب هايى نوشته شده كه در اين اواخر، رواج فوق العاده ای يافته است.
اين كتاب ها مشحون از حكايات و داستان ها ومطالبى است كه برخى از آن ها به يقين، نادرست وبرخاسته از تصوَرات وخيال بافى هاى نویسندگانِ آن هاست ودر برخى شمه اى از حقيقت وجود دارد.
نقل اين داستان ها وحكايت ها، باعث مى شود كه يك عقيده درست و صحيح، به ناصواب هايى آميخته گردد و عقائد خرافى و ناصحيح و غير مستند در ميان مردم رواج يابد .
وقتى كه آقا وخانمى به راحتى و آسانى اهل مكاشفه شوند و آن را دركتاب خود بنویسند، چرا ديگران به چنين مقامى نرسند. زمانى كه مدعى مكاشفه، پا را فراتر نهد ودر بيدارى، حضرت رسول (ص) و برخى از معصومين (ع) را ببيند چرا ديگران از اين نعمت محروم باشند رواج اين گونه كتاب ها باعث شده كه در برخى از مناطق، شاهد اتفاقات عوام فريبانه و خرافى باشيم: كسى در منطقه اى مدعى مى شودكه قطره اى از خون سر امام حسين (ع) ريخته وسر مبارك حضرت را ديده است. چوپانى مدعى مى شود كه غلام شاه چراغ است واز وى دستورهايى دريافت كرده است.
خانمى كه از دست شوهرش فراركرده، به مسجد روستايى مى رود ومدعى مى شود كه مسجد، نظركرده است ومريض هايى كه به اين مسجد بيايند شفا مى يابند. در مواردى، دختر يا زنى نظركرده مى شود و حاجت مردم را برآورده می كند. (1)
يا سيد مهدى شيوخى (م 1278هـ. ق) دركتاب بوارق الحقايق كه شرح سفرهاى اوست ادعا می كند: در طوس، مهدى (ع) را ديده و ايشان آيات واورادى را در دهان وى، فوت كرده است. در اين ديدار، امام زمان، چند كلمه به فارسى، با لهجه افغانى گفته، او مطلب را فهميد.
امَا زمانى كه او چند واژه به فارسى می گويد، حضرت متوجه مقصود وى نمى شود، از اين روى براى آن حضرت توضيح مى دهد. (2)
پيامد ناگوار اين كتاب ها و عقايد برگرفته از حكايت و خواب، فضايى را به وجود می آورد كه اهل تعقل و اندیشه را به عقاید شيعه بدبين می كند وزمينه انحراف هاى فكرى را فراهم می آورد و در نتيجه، مخالفان تشيع، امكان رشد وگسترش مى يابند و عقايد ناصواب عوام و عوام زدگان به نام تشيع ثبت مى شود وبه ديگران انتقال مى يابد ویك عقيد ه ای كه در اصل آن، تمام فرق اسلامى توافق دارند، به گونه اى مطرح مى شود كه فرسنگها با اسلام فاصله دارد و ميدان دفاع را بر انديشه وران اسلامى تنگ می كند.

  1- چشم به را ه مهدى ص 35.
2- همان، ص102.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:6
دعا و زیارت
از پيامبرگرامى اسلام (ص) دو روايت معروف نقل شده است كه با مقايسه آن مى توان به دشوارى انتظار پی برد.
افضل لاعمال احمزها (1 ) و افضل اعمال امتی انتظار الفرج (2) علل دشوارى وظيفه منتظران را مى توان در چهار محور خلاصه كرد:
1- آراستگى به عدالت وتقوا
2- آراستگى به بردبارى و پايدا رى
3- بهره مندى از دين شناسى بنيادين
4- لزرم اصلاح طلبى و ظلم ستيزى.
رسيدن به اين مراحل كارى است بس دشوار اما شدنى و هركس دشوارى انتظار را هموار كرد در زمره منتظران حقيقى مولا قرار مى گيرد كه امام صادق (ع) فرمود: هركس مى خواهد در شمار منتظران حقيقى باشد بايد پارسايى پيشه كند و متخفق به مكارم اخلاق گردد(ع)(3)

  1- مجمع البحرین ص 297 به نقل از در النتظار ققنوس ص 278.
2- بحار الانوار ج 52ص 14.
3- همان.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:6
دعا و زیارت
از پيامبرگرامى اسلام (ص) دو روايت معروف نقل شده است كه با مقايسه آن مى توان به دشوارى انتظار پی برد.
افضل لاعمال احمزها (1 ) و افضل اعمال امتی انتظار الفرج (2) علل دشوارى وظيفه منتظران را مى توان در چهار محور خلاصه كرد:
1- آراستگى به عدالت وتقوا
2- آراستگى به بردبارى و پايدا رى
3- بهره مندى از دين شناسى بنيادين
4- لزرم اصلاح طلبى و ظلم ستيزى.
رسيدن به اين مراحل كارى است بس دشوار اما شدنى و هركس دشوارى انتظار را هموار كرد در زمره منتظران حقيقى مولا قرار مى گيرد كه امام صادق (ع) فرمود: هركس مى خواهد در شمار منتظران حقيقى باشد بايد پارسايى پيشه كند و متخفق به مكارم اخلاق گردد(ع)(3)

  1- مجمع البحرین ص 297 به نقل از در النتظار ققنوس ص 278.
2- بحار الانوار ج 52ص 14.
3- همان.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:6
دعا و زیارت
  در قلَه هرم اعتقادى شيعه، عقيده به مهدويت وانتظار براى ظهور وحكومت جهانى حضرت است .
بنابراين رابطه انتظار و بهداشت روان، در حقيقت مبتنى بر رابطه دين و باورهاى دينى با بهداشت روان است. باورهاى دينى از طريق تغذيه روحى، معنابخشى به زندگى، اتصال به منابع قدرت، تخليه هيجانى .... زمينه هاى آرامش وبهداشت روانى را فراهم می كند .
انتظار علاوه بر اين كه از ابتلا به بيمارى هاى روانى. جلوگيرى می كند، زمينه رشد وارتقاء توانمندى هاى فرد را در ايفاى نقش هاى اجتماعى، روانى و جسمى فراهم مى سازد. وقتى حالت انتظار در انسان پديد مى آيد، مى شود اميد وآمادگى و اشتياق را در خود تجربه كرد. انتظار نور وعدالت، بارقه اميد را در دل انسان زنده می کند .
آمادگى براى انتظار نيز به اين معناست كه توانايى بردبارى بر تأخيرها وشكيبايى بر مشكلات ناشى از غيبت را داشته باشيم. وگواه صادق بر انتظار، شور واشتياق است كه از يك سو در غمِ فراق است و از ديگر سو در شوق وصال.
به طوركلى، اميد، آمادگى و اشتياق، شرايط روانى خاصى ايجاد می كند كه در جلوگيرى از بيمارى ها و ارتقاء توانمندى ها در مقابله با اضطراب ها نقش موثرى دارد.
سه شنبه 23/5/1386 - 15:5
دعا و زیارت
  انتظار حالتى است نفسانى كه آمادگى براى آنچه انتظارش را مى‏كشيم، از آن بر مى‏آيد و ضدّ آن يأس و نااميدى است، پس هر قدر كه انتظار شديدتر باشد، آمادگى و مهيّا شدن قوى‏تر خواهد بود، نمى‏بينى اگر مسافرى داشته باشى كه در انتظار مقدمش به سر مى‏برى، هرچه هنگام آمدنش نزديك‏تر شود، مهيّا شدنت فزونى مى‏يابد، بلكه احياناً خوابت به بيدارى مبدّل مى‏گردد، چون انتظارت شديد است.
و همان‏طور كه مراتب انتظار از اين جهت متفاوت است از جهت محبّت نسبت به كسى كه در انتظارش هستى، نيز مراتب متفاوتى دارد، پس هر چه محبّت شديدتر و دوستى بيشتر باشد، مهيّا شدن براى محبوب زيادتر مى‏شود و فراقش دردناك‏تر مى‏گردد، به گونه‏اى كه منتظِر، از تمام امورى كه مربوط به حفظ خودش هست، غافل مى‏ماند و دردهاى بزرگ و محنت‏هاى شديد را احساس نمى‏كند
. بنابراين مؤمنى كه منتظر آمدن مولايش مى‏باشد، هر قدر كه انتظارش شديدتر است، تلاشش در آمادگى براى آن به وسيله پرهيز از گناه و كوشش در راه تهذيب نفس و پاكيزه كردن درون از صفات نكوهيده و به دست آوردن خوى‏هاى پسنديده بيشتر مى‏گردد، تا به فيض ديدار مولاى خويش و مشاهده جمال انورش در زمان غيبتش رستگار شود، همچنان‏كه براى عده بسيارى از نيكان اتفاق افتاده است.
و لذا امامان معصوم‏عليهم السلام - در رواياتى كه خواندى و غير آن‏ها - به پاكيزگى صفات و مقيّد بودن به انجام طاعات امر فرموده‏اند. بلكه روايت پيشين ابوبصير اشارت يا دلالت دارد بر اين‏كه رستگارى به مقام انتظار و نايل شدن به پاداش منتظران، به پرهيز و پروا از گناه و آراستگى به خوى‏هاى پسنديده بستگى دارد.
چنان‏كه حضرت صادق‏عليه السلام فرمود: هر آن كس كه خواسته باشد از ياران قائم‏عليه السلام شود، بايد كه منتظر باشد و بايد در حال انتظار به پرهيزكارى و خوى‏هاى پسنديده عمل نمايد، كه هرگاه بميرد و قائم به پس از مردنش بپاخيزد، پاداش او همچون كسى خواهد بود كه دوران حكومت آن حضرت را درك كرده باشد... .
و بى‏ترديد هر قدر كه انتظار شديدتر باشد، صاحب آن، مقام و ثواب بيشترى نزد خداى - عزّوجلّ - خواهد داشت. خداى تعالى ما را از مخلصان منتظرين مولايمان صاحب الزمان - عجّل اللَّه فرجه الشريف - قرار دهد
.
سه شنبه 23/5/1386 - 15:5
دعا و زیارت

  فلسفه انتظار، دميدن روح اميدوارى و پايدارى است.
انتظار و عقيده به ظهور مصلح، شيعه را در جريان زمان، براى مقاومت پرورش داد و جامعه شيعه را از زوال نگاه داشت و تا امروز، اين عقيده، عامل بقاى شيعه و پايدارى اوست.
شيعيانى كه با وضعيت اسفبار حكومت بنى امیه و بنى عباس، روبه رو شده بودند، اگر منتظر وآينده بين نبودند و اعتقاد به پيروزى حق و عدالت نداشتند، هرگز براى شان حال مقاومت باقى نمى ماند و از دگرگون شدن اوضاع نا اميد مى شدند و ريشه هر حركت و پايدارى در آن ها خشك مى شد
. اما قرآن كريم بشارت داده و پيامبر اكرم (ص (وحضرت على(ع) نيز وعده داده اند كه اين دين، پايدار مى ماند و هميشه، حق پيروز است. پس از رحلت رسول خدا(ص) تا به امروز، ريشه همه حركت ها ونهضت هاى شيعه عليه باطل، همين فلسفه انتظار و عقيده به ادامه مبارزه حق وباطل بوده است.
اين همان فلسفه اى است كه در اديان گذشته نيز مايه اميدوارى پیروان آن ها و مشوق آنان به پايدارى بوده است.
پس فلسفه انتظار، مانند يك عامل و ماده حياتى مهم، در تمام اديان آسمانى وجود داشته و رمز بقا و موجوديت آنان بوده است و اكنون هم از عوامل بقاى جامعه مسلمانان است(1)
------------------------------------------------------------------------------------

  1- امامت ومهدويت ج 1 ص 394
.

سه شنبه 23/5/1386 - 15:5
دعا و زیارت
انسان ديندار، در صدر اسلام عقايد و باورهاى دينى را از پيامبر(ص(مى گيرد وتعاليم خالص دين را با دريافت مستقيم از مفسر واقعى وحى دريافت مى كند.
رسول خدا(ص)را مى بيند واز روش و منش و سيره او الهام مى گيرد وپايه باورهاى خود را استوار مى سازد و اين امور در آسان كردن پذيرش حق، نقش به سزايى دارند. اما انسان ديندار در اين عصر، از تمامى اين دريافت هاى حسى به دور است وتنها بر اساس درك عقلى وتاريخى، پيامبر وامامان)ع (را مى شناسد و به رسالت و امامت ايشان ايمان مى آورد.
پيامبر(ص)مى فرمايد: برادران من كسانى هستندكه پس از شما اصحاب زندگى مى كنند. به من ايمان مى آورند ... در حالى كه مرا نديده اند. (1) بى گمان ديندار بودن در روزگارغیبت، ايمان افزون ترى را مى طلبد، چرا كه ايمان به وجود پيامبر)ص(امامان معصوم )ع (وغيبت مهدى )ع( به نوبه خود، ايمان به غيب است. (2)
ديندارى در روزگار غيبت، نيازمند بينشى است كه انسان ديندار در پرتو آن، بتواند در برابر تحريف ها، مسخ ها، شبهه ها، ترديدها، تزلزل ها و سركوفت ها از درون و بيرونِ حوزه دين، همچنان رويكرد دينى خود را نگاه دارد وبا هيچ يك از اين عوامل، خلوص دينى وديندارى را در فكر وعمل از دست ندهد . پيامبر(ص(فرمود: به زودى پس از شما، كسانى مى آيندكه يك نفر از آنان پاداش پنجاه نفر از شما را دارد .
گفتند: اى رسول خدا ما در جنگ بدر و احد وحنين در ركاب شما جهاد كرد ه ايم ودرباره ما آيه قرآن نازل شده است حضرت فرمود: زيرا اگر آن چه از آزارها و رنج هاكه بر آنان مى رسد بر شما آيد، به سان آنان، شكيبايى نخواهيد داشت (3).
پايدارى بر دين در روزگارغیبت، به پذيرش سختى ها و بيم ها و محروميت ها وتنگناهاى مادى خلاصه نمى شود، بلكه تحت فشارهاى سخت روحى ومعنوى نيز، بر آنها افزوده مى گردد وچنان چه ديندارى با صبر و شكيبى آگاهانه توأم نباشد، به تدريج، نا اميدى ها روى مى آورد و باور را از روح و فكر مى ستاند .
امام صادق (ع(مى فرمايد: به تحقيق براى صاحب الامرغیبتى است، كسى كه در آن زمان دينش را نگهدارد، هم چون کسى است كه درخت خار قتاد را با دست بتراشد . كدام از شما قدرت داردكه خار آن درخت را به دستش نگهدارد(4).
حضرت در حديث ديگرى مى فرمايد:.. سوگند به خدا شكسته مى شويد مانند شكسته شدن سفال به درستى كه سفال هرگز به صورت نخست برنمى گردد، به خدا سوگند حتماً شما امتحان خواهيد شد، به خدا سوگند قطعاً شما غربال خواهيد شد، چنان كه دانه تلخ از ميان گندم جدا شود. (5)
سوگندهاى پی در پی حضرت، دلالت بر اصل امتحان و دشوارى ديندارى در عصر غيبت دارد.

  1- بحا رالا نوا ر ج 52، ص 132.
2- در بعضى روايت ها، الذین یومنون بالغیب سوره بقره آيه 2 به غيبت مهدى )ع( منطبق شده است بحارالانوارج 52، ص 241.
3- بحا رالانو ر ج 25 ص 130.
4- غیبة طوسى ص 75.
5- بحار الانوار ج 52ص101.

دوشنبه 22/5/1386 - 20:54
دعا و زیارت
از مسائلى كه درباره امام زمان(ع) مطرح است، مكان و محل زندگی ايشان است.
رواياتى كه دراين زمينه وجود دارد سه دسته اند:
1.برخی ازآن ها محل خاصى را تعيين نمی كند وجايگاه حضرت را در بيابان ها وكوه ها معرفى می كند.ازآن جمله، حضرت مهدى(1) به پسر مهزيار مى فرمايد: فرزند مهزيار! پدرم امام حسن(ع) از من پيمان گرفت... و فرمان داد كه براى سكونت، كوه هاى سخت وسرزمين هاى خشك ودور دست را برگزينم. (1)
اين بخش از روايات گوياى آن است كه حضرت ازحوزه دسترسى مردم به دوراست و به سختى و دشوارى زندگى می كند وكسی ازمحل زندگى وى آگاه نيست.
2. برخى روايات، منطقه خاصى را به عنوان محل سكونت آن حضرت نام مى برند ومحدوده آن را نيز تعيين می كنند:
الف. مدینه و پیرامون آن :
ابی بصیر می گوید از امام باقر(ع) شنيدم كه فرمود: صاحب الزمان را عزلت وغيبتی است كه درآن، نيرومنداست به سى نفرى كه با حضرت هستند ووحشت وتنهايى را از وى دور می كنند، و خوب جايگاهی است مدينه(2).
روايت دیگرى است كه مكان حضرت را كوه رضوى، دراطراف مدينه نام مى برد
راوى می گويد: با امام صادق(ع) از مدينه خارج شديم، به روحاء اطراف مدينه كه رسيديم، حضرت نگاهش را به كوهى دوخت و مدت زمانی ادامه داد... و فرمود:اين كوه رضوى نام دارد. خوب پناهگاهی است براى خائف امام زمان (ع) در غيبت صغرى وكبرى. (3)
ب. مکه و پیرامون آن :
برخى روايات استفاده مى شود كه آن حضرت در مكانى به نام ذى طوى پیرامون مكه زندگى می كند واز همان جا نيز همراه يارانش قيام خواهدكرد.
امام باقر(ع) فرمود: امام زمان(ع) را غيبتی است در بعضی از دره ها واشاره كرد به منطقه ذى طوى (4).
درادامه اين روايت و روايات ديگر، محل ظهور و خروج آن حضرت و مركز تجمع ياران و دوستان وى نيز، همين منطقه ياد شده است. (5)
ج. دسته سوم اخبارىايست كه مانند دسته اول، جايگاهى خاص را نام نمى برد، ولی از وى به عنوان فردى كه با مردم حشر و نشر دارد و به گونه ناشناس زندگى می كند، نام برده است.
امام صادق(ع) مى فرمايد: صاحب الامر(ع) در ميان مردم رفت وآمد می كند، در بازار قدم مى زند، لكن او را نمى شناسند تا زمانى كه خداوند به وى اذن دهد تا خود را معرفى كند... (6)
بين اين سه دسته از روايات، تضاد وتنافى نيست نام بردن مكانى خاص، با زندگى به شكل ناشناس قابل جمع است انتخاب کوه ها و مکانهای دست نیافتنی در حال ضرورت و نیاز نیز امری است طبیعی و موافق با اصل تقیه.(7)

  1. غيبة طوسى ص 266
2 . بحارالانوار، ج 52 ص 153 اصول كافى، ج1، ص 340
3. غيبة طوسى، ص 162
4 . غيبت نعماني ص 182
5 . همان ص 315
6 . همان ص 164
7. چشم به راه مهدى، ص 351

دوشنبه 22/5/1386 - 20:54
دعا و زیارت
در منابع زرتشتيان تصريحات بسيارى به ظهور حضرت مهدى (ع) شده است كه قسمتى از آن ها را در اين جا مى آوريم: دركتاب زند كه ازكتب مقدسه زرتشتيان است، درباره انقراض اشرار ووراثت صلحا مى گوید:لشكر اهريمنان با ايزدان، دايم در روى خاكدان محاربه وكشمكش دارند وغالباً پیروزى با اهريمنان باشد، امَا نه به طورى كه بتوانند ايزدان را محو ومنقرض سازند، چه در هنگام تنگى از جانب اورمزد كه خداى آسمان است به ايزدان كه فرزندان اويند يارى مى رسد و محاربه ايشان نه هزار سال طول مى كشد. آنگاه پيروزى بزرگ از طرف ايزدان مى شود و اهريمنان را منقرض مى سازند، وتمام اقتدار اهریمنان در زمين است و در آسمان راه ندارند، و بعد ازپیروزى ايزدان و برانداختن تبار اهريمنان، عالم كيهان به سعادت اصلى خود رسيده، بنى آدم بر تخت نيكبختى خواهند نشست .(1)
در بخش گات ها كه يكى از بخش هاى چهارگانه اوستا ست، نويدهايى درباره ظهور حضرت مهدى (ع) وسيطره جهانى آن حضرت آمده است:... وهنگامى كه سزاى اين گناهكاران فرا رسد، پس آنگاه اى مزدا كشورت را بهمن در پايان برپا كند، از براى كسانى كه دروغ را به دست هاى راستى سپرند، وخواستاريم از آنانى باشيم كه زندگى تازه كنند. كى اى مزدا بامداد روز فراز آيد، جهان دين راستين فرا گيرد، با آموزش هاى فزايش بخش پر خرد رهانندگان، كيانند آنانى كه بهمن به يارى شان خواهد آمد، از براى آگاه ساختن، من تو را برگزيدم اى اهورا بهمن را نماينده توانايى و منش نيك وراستى وپارسايى دادار اهور مزدا، تفسير كرده اند (2)
جاماسب دركتاب معروف خود جاماسب نامه مى گويد: پيغمبر عرب، آخر پيغمبران باشد كه در ميان كوه هاى مكه پيدا شود، وشتر سوار شود وقوم او شتر سواران خواهند بود، وبا بندگان خود چيز خورد، وبه روش بندگان نشيند، واو را سايه نباشد وازپشت سر، مثل پيش رو ببيند. دين او اشرف اديان باشد وكتاب او باطل گرداند همه كتاب ها را . واز فرزندان دختر آن پيغمبركه خورشيد جهان وشاه زنان نام دارد، كسى پادشاه شود در دنيا به حكم يزدان، كه جانشين آخر آن پيغمبر باشد در ميان دنياكه مکه باشد ودولت اوتا به قيامت متصل باشد وبعد از پادشاهى او، دنيا تمام شود... همه جهان را يك دين كند ودين گبرى وزرتشتى نماند، وپيغمبران خدا وحكيمان وپرى زادان وديوان ومرغان وهمه اصناف جانوران وابرها وبادها ومردان سفيدرويان در خدمت او باشند... (3)
در زند و هومن یسن از ظهور شخصيت فوق العاده اى بنام سوشيانس نجات دهنده بزرگ خبر داده و درباره نشانه هاى ظهور وى چنين مى گويد. نشانه هاى شگفت انگيزى در آسمان پديد آيدكه به ظهور منجى جهان دلالت مى كند وفرشتگانى از شرق و غرب به فرمان او فرستاده مى شوند، وبه همه دنيا پيام مى فرستند. سوشيانس دين را به جهان رواج دهد، فقر وتنگدستى را ريشه كن سازد، ايزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را هم فكر و همگفتار و همكردارگرداند.(4)لازم به ياد آورى است كه اعتقاد يه ظهور سوسیانس در ميان ملت ايران باستان به اندازه اى رايج بوده است كه حتى در موقع شكست هاى جنگى وفراز ونشيب هاى زندگى با يادآورى ظهور چنين نجات دهنده مقتدرى، خود را از يأس ونا اميدى نجات مى دادند. (5)

  1- بشارت عهدین ص237
2- بشارات عهدين استدراكات، پس از مقدمه چاپ دوم ص 10 و 11.
3- لمعات النور، ج 1 ص 23- 25.
4- او خواهد آمد على اكبر مهدى پور، ص 08 1 و 121 و 122.
5- ظهور حضرت مهدى (ع) از دیدگاه اسلام ، مذاهب و ملل جهان، هاشمى شهيدى ص 355.

دوشنبه 22/5/1386 - 20:53
دعا و زیارت
دركتاب هاى مذهبى مقدسى كه در ميان هنديان به عنوان كتاب هاى آسمانی شناخته شده و آورندگان اين كتاب ها به عنوان پيامبر شناخته مى شوند، تصريحات بسيارى به وجود مقدس مهدى موعود(ع) و ظهور مبارك آن حضرت شده است كه قسمتى از آن ها را مى آوريم: دركتاب اوپانيشاد كه يكى ازكتب معتبره و از منابع هندوها به شمار مى رود، بشارت ظهور مهدى موعود(ع) چنين آمده است: "اين مظهر ويشنو مظهر دهم در انقضاى كلى يا عصرآهن، سوار بر اسب سفيدى، در حالى كه شمشير برهنه درخشانى به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد، ظاهر مى شود و شريران را هلاک مى سازد .
دركتاب باسك كه ازكتب مقدسه آسمانی هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولى عصر(ع) چنين آمده است دور دنيا تمام مى شود . پادشاه عادلى در آخرالزمان، كه پيشواى ملائكه و پريان و آدميان باشد و حق و راستى با او باشد و آن چه در دریا و زمين ها وكوه ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمان ها و زمين و آن چه باشد خبر مى دهد و از او بزرگ تر كسى به دنيا نيايد.
دركتاب پاتيكل نيزكه ازكتب مقدسه هندويان است، بشارت ظهور حضرت چنين آمده است: چون مدت روز تمام شود، دنياى كهنه نو شود و زنده گردد، و صاحب ملك تازه پيدا شود؟ از فرزندان دو پيشواى بزرگ جهان كه يكى ناموس آخرالزمان و ديگرى صديق اكبر يعنى وصی بزرگتر وى كه پشن نام دارد و نام آن صاحب ملك تازه راهنما است. به حق پادشاه شود و خليفه رام باشد و حكم براند و او را معجزه بسيار باشد....در اين بشارت، مقصود ازناموس آخرالزمان پيامبر اسلا(ص) است. پشن نام هندى حضرت على (ع) است صاحب ملك تازه ، حضرت ولى عصر(ع) است و راهنما نام مبارك حضرت مهدى (ع) است وكله رام به لغت سانسكريتى، نام اقدس حضرت احدیت است .
دركتاب وشن جوك نيز بشارت به ظهور حضرت آمد ه است: آخر دنيا به كسى برمى گردد كه خدا را دوست مى دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او خجسته و فرخنده باشد. دركتاب دید كه ازكتب مقدسه هنديان است آمده كه: پس از خرابى دنيا، پادشاهى در آخرالزمان پيدا شودكه پيشواى خلايق باشد و نام منصور باشد و تمام عالم را بگيرد و به دين خود درآورد... دركتاب دادتگ نيزآمده است: بعد از آن كه مسلمانى به هم رسد، در آخرالزمان، و اسلام در ميان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و برطرف شود و دنيا مملو از ظلم و ستم شود. دست حق به در آيد و جانشين آخر ممتاطا(1)ظهوركند و شرق و مغرب عالم را بگيرد .
و دركتاب ريگ و دا آمده است كه: ويشنو در ميان مردم ظاهر مى گردد... او از همه كس قوى تر است... در يك دست ويشنو نجات دهنده شمشيرى به مانند ستاره دنباله دار و در دست ديگرش انگشترى درخشنده دارد، هنگام ظهور وى، خورشيد و ماه تاريك مى شوند و زمين خواهد لرزيد
دركتاب شاكمونى نيزكه ازكتب مقدسه هنديان است آمده: پادشاهى و دولت دنيا به فرزند سيد خلايق دو جهان گشن بزرگوار تمام شود، و اوكسى باشدكه بركوه هاى مشرق و مغرب دنيا حكم براند و فرمان كند، و بر ابرها سوار شود و فرشتگان، كاركنان او باشند دين خدا يك دين شود و زنده گردد و نام او ايستاده باشد و خداشناس باشد. گشن در لغت هندى نام پيامبر(ص) است و حضرت مهدى (ع) به نام ايستاده و خداشناس مى خوانند(2)

  1- در زبان هندى به معنى محمد، است.
2- اديان و مهدويت محمد بهشتى ص 16 ظهور حضرت مهدى (ع) ازديدگاه اسلام مذهب و ملل جهان، هاشمی شهيدى ص302.

دوشنبه 22/5/1386 - 20:53
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته