تبیان، دستیار زندگی

به یاد كربلا افتاده ام باز

عنان طاقت از كف داده ام باز

به من ماهی نشان دادند آنجا

كه تا امروز مستم از تماشا

دلم پر می زند هرشب به بامش

سلامم می كند دارالسلامش

دل عاشق ز معشوقش جدا نیست

برایم هیچ جایی كربلا نیست

چه میفهمید از حال دل من

شنیدن كی بود مانند دیدن

من مجنون جز این لیلا ندارم

خدایا تاب تا فردا ندارم

سر عاشق نوازی داشت یارم

دو روزی پرده را برداشت یارم

قرق كرد او حرم را تا بمانم

كنار تربتش شعری بخوانم

نشانم داد مزد نوكری چیست

خریدار دل شیدای من كیست

تهیدستم ولی گنجینه دارم

حسین تازه ای در سینه دارم

محمد فخار زاده

http://zajje.blogfa.com

ما سینه زنان رسم جنون باب نمودیم

جان و سر خود هدیه به ارباب نمودیم

از عمق درون ناله و فریاد نمودیم

با سینه زدن زلزله ایجاد نمودیم

در حزب على اكبر و در خط حسینیم

دیوانه زنجیرى بین الحرمینیم

دارد همه هستى ما بوى گل یاس

شد رهبر ما عشق خدا حضرت عباس

موسى كه به سیناى صفا رفت ز ما بود

منصور كه بر دار بلا رفت ز ما بود

عیسى كه به بیمار شفا داد زما بود

یحیى كه سر از بهر خدا داد ز ما بود

آرى همه عشاق ز ما بوده و هستند

پیمانه شكستند كه پیمان نشكستند

http://zajje.blogfa.com

هرگز گره ام از علمت واشدنی نیست

غیر از تو كسی در دل من جا شدنی نیست

باید تو به چشمم بدهی اشك وگرنه

این چشمه خشكیده كه دریا شدنی نیست

باید كه دمی مرثیه خوانت شده باشد

ورنه دم عیسا كه مسیحا شدنی نیست

از نوكر بد هم كه بپرسید بگوید

ارباب به خوبی تو پیدا شدنی نیست

http://zajje.blogfa.com

هر كه سوز جگر و اشگ روانش دادند

بر سر كوی مناجات امانش دادند

آن كه گردید نظر كرده صاحب نظران

جلوه حضرت معشوق نشانش دادند

دیده ای را كه مطهر شده با اشك سحر

جام وصلی ز سبوی رمضانش دادند

آن دلی را كه عیارش به خدا خالص شد

نیمه وقت مناجات زبانش دادند

هر كه خود را برساند حرم كرب و بلا

مستقیما زخدا برگ امانش دادند

نوكری را كه ملقب شده بر نام حسین

ظل رحمانیت عرش مكانش دادند

هر كسی در پی سنخیت با یار بود

جگر ژاره از زخم زبانش دادند

عاشقی را كه تعهد به محرم دارد

دلی آشفته و قلبی نگرانش دادند

با سلامی همه عشاق بریزند به هم

ان كه با دست حسین لقمه نانش دادند

آن گلویی كه دم روضه زینب دارد

اثری خاص به لحن سخنانش دادند

قاسم نعمتی

این چشمها جز تو برای هیچ كس نیست

جز ماه در این بركه جای هیچ كس نیست

در آسمان تو فقط پرواز زیباست

چون در سرم جزتو هوای هیچكس نیست

چشم انتظارم لحظه مرگم بیایی

این چشم جزتوجای پای هیچ كس نیست

هر شب ملائك بر مقامم قبطه خوردند

این نوكری جز ما برای هیچ كس نیست

این قلبها اقا سرای توست اما

قلب تو جز زینب سذای هیچ كس نیست

كی گفته زینب بر اسارت مبتلا شد ؟

او جز تو اقا مبتلای هیچ كس نیست

موسی علیمرادی

http://zajje.blogfa.com

آن حسینى كه شرف یافته دین از شرفش

سر و جان داد ز كف تا نرود دین ز كفش

هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش

تا كه سرمشق بگیرد بشر از این هدفش

http://zajje.blogfa.com

آن حسینى كه خدا كرده دو صد تحسینش

دو امیر است و بود خلق جهان مسكینش

آب مهریه زهرا و لب آب فرات

تشنه جان داد كه تا زنده بماند دینش

http://zajje.blogfa.com

در لجه خون چرا نشستى عباس

بر یارى من برآر دستى عباس

دستى به كمر گرفته و مى گویم

رفتى كمر مرا شكستى عباس

http://zajje.blogfa.com

من صغیرم ذات حق نام كبیرم مى دهد

سرخط جانبازى از میدان تیرم مى دهد

گر تو را شیرى به پستان نیست مادر غم مخور

خصم از پستان تیر خویش شیرم مى دهد

http://zajje.blogfa.com

خدا در مكتب صبر على پرداخت زینب را

براى كربلا با شیر زهرا ساخت زینب را

بسان لیلة القدرى كه پنهان است قدر او

كسى غیر از حسین بن على نشناخت زینب را

http://zajje.blogfa.com