• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1481
تعداد نظرات : 1410
زمان آخرین مطلب : 4115روز قبل
دانستنی های علمی

در این دنیای عجیب و غریب از دیدن خیلی از چیزها انسان هاج و واج می ماند و دچار شگفتی می شود و این در حالی است که نمی شود خیلی از چیزها رو باور نکرد.

 مثلاً آیا می دانستید....

 

طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست.

 

زنبورها از بوی عرق بدشون میاد.

 

هر عنکبوت تار ویژه خودشو داره و هیچ کدوم از تارهاشون شبیه هم نیست.

 

هشت پا با وجود داشتن بدنی بزرگ می تونه از سوراخی به قطر 5 سانت عبور کند.

 

کنه می تونه یکسال تموم بدون غذا زنده بماند.

 

قدرت بینایی جغد 82 برابر قدرت دید انسان است.

 

تنها چیزی که در اسید حل نمی شود الماس است.

 

روز تولد شما حداقل با 9 میلیون نفر دیگر یکی است.

 

کبوتر با دیدن عکس خود در آینه، تخم می گذارد.

 

کوه های آلپ در سال حدود یک سانت بلند می شوند.

 
دوشنبه 30/1/1389 - 8:15
اخبار

لازم است گاهی ذهن ما تلخ شود تا از غفلتی که ما را می گیرد بیرون بیاییم.

 

شاید شنیدن این خبر هم حکم همان قهوه تلخی را داشته باشد که برای بیدار ماندنمان می نوشیم:

 

روزانه 17 هزار کودک در جهان بر اثر گرسنگی جان خود را از دست می دهند.

 این خبر را دبیر کل سازمان ملل متحد در نشست مبارزه با گرسنگی در رم هشدار داد.

 

بحران گرسنگی در حالی که  در کشور های در حال توسعه رو به گسترش است که در برخی از این کشورها در هر 5 ثانیه یک کودک از گرسنگی میمیرد.

 

«بان کی مون» با بیان این که امروز شمار ساکنان گرسنه کره زمین به بیش از یک میلیارد نفر رسیده است، گفت:

سالانه بیش از شش میلیون کودک به دلیل سوء تغذیه جان می بازند و این رقم به این معناست که روزانه شاهد مرگ 17 هزار کودک بی گناه بر اثر گرسنگی هستیم.

 

وی با تأکید بر ضرورت سرعت عمل کشور های جهان برای مبارزه با گسترش فقر و گرسنگی بار دیگر هشدار داد که در صورت ادامه وضع کنونی، جهان در سال 2050 با دو میلیارد ساکن گرسنه روبه رو خواهد بود.

 
دوشنبه 30/1/1389 - 8:13
آموزش و تحقيقات

1.نشانۀ آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است.    پیامبر اکرم@

 

2.بعد از سلامتی، خنده بزرگترین نعمت خداست. امام علی#

 

3. خوشحال کردن قلب مؤمن از ده حج باارزش تر است. امام صادق#

 

4.خنده فشار خون را کم می کند.

 

5.خنده باعث طولانی شدن عمر می شود.

 

6.خنده سن افراد را کمتر نشان می دهد.

 

7.خنده تعادل هورمونی ایجاد می کند.

 

8.خنده باعث افزایش هورمون کورتیزول شده، ایمنی بدن را در برابر بیماری ها زیاد می کند.

 

9.خنده تعداد ضربان قلب را تنظیم می کند.

 

10.خنده باعث شفاف شدن پوست صورت می شود.

 

11.خنده قدرت یادگیری را افزایش می دهد.

 

12.خنده از بیماری های زخم معده و اثنی عشر جلوگیری می کند.

 

13.خنده در پیشگیری از سکتۀ قلبی و سکتۀ مغزی بسیار مؤثر است.

 

14.خنده چروک صورت را از بین می برد.

 

15.خنده باعث افزایش اندرفین مغز شده و باعث احساس شادی می شود.

 

16.خنده باعث رفع خستگی می شود.

 

17.خنده بهترین دارو برای درمان افسردگی است.

 

18.خنده با بازدم انجام می شود و این کار باعث خارج شدن co2  از خون می شود و احساس مطلوبی ایجاد می کند.

 

19.خنده نوعی تخلیه روانی بوده و تنش ها و احساسات سرکوب شده را رها می سازد.

 

20.اگر از کسی چیزی می خواهید اول او را بخندانید.

  
يکشنبه 29/1/1389 - 16:13
خانواده

بابا سر کار می رفت و وقتی که بر می گشت دستاش پر از میوه یا نان بود.

 بابا از زندگی توقع زیادی نداشت .

 مامان هم همین طور، اما همه مردم یک جور نبودند.

 ما بزرگ شدیم و به مدرسه رفتیم و با بچه های خانواده هایی آشنا شدیم که مثل ما نبودند.

 بچه هایی که سفر خارج می رفتند و ویلا داشتند.

بچه هایی که از میهمانیهای گاه و بی گاه در خانه شان تعریف می کردند و غذاهای جورواجوری که سر میز می گذاشتند.

 

مدل موبایل های خودشان را نشان مان می دادند و می پرسیدند موبایل ما چه مدلی است؟

 اما ما موبایل نداشتیم.

کم کم به مامان و بابا فشار آوردیم:

 مریم کیف فلان مدل دارد.

زهرا موبایل چنین و چنان دارد.

 ما چرا ماشین نداریم؟

 ما چرا بدبختیم؟

 من خجالت میکشم دوستانم را به خانه مان بیاورم.

 چرا من یک اتاق برای خودم ندارم؟

 نادره اتاق دارد.

 بابای دوستم برایش از خارج لباس میخرد.

 ما چرا سفر خارج نمی رویم؟

من بچه بودم و فقط صدای خودم را می شنیدم.

ما بچه بودیم و انگار یاد گرفته بودیم فقط به پدر و مادرمان فشار بیاوریم.

 

بابا کم کم از خانه ناپدید شد، اما در عوض ماشین توی پارکینگ داشتیم.

کم کم بابا را نمی دیدیم، در عوض لباس مارک دار تنمان می کردیم.

مادر برایم جشن تولد می گرفت و همه دوستانم را دعوت می کرد، اما یک بار هم نمی خندید و خانه کم کم سردتر و سردتر می شد.

 حالا ما مبل های زیبای استیل داشتیم.

 حتی من برای خودم یک اتاق داشتم.

 ولی دیگر بابا را ساعت پنج با میوه ها و خنده قشنگی که روی لبهاش بود نمی دیدم.

مادر افسرده شده بود و چون همیشه در خانه تنها بود عصبی می شد و با من دعوا می کرد.

به ظاهر همه چیز خوب بود اما نبود.

 بابا دیر وقت از کار دومش بر می گشت اصلا حوصله نداشت و او هم به هر بهانه ای هر شب با مادر دعوا می کرد.

 بابا فریاد می زد که از دست شما پیرم در آمد.

 باباجان غلط کردم زن گرفتم!

 غلط کردم بچه دار شدم!

حالا ما تقریباً همه چیز داریم اما به نظر شما ما خوشبختیم؟

   
يکشنبه 29/1/1389 - 16:10
خانواده

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب العصر والزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

 

اللهم ارنى الطلعة الرشیدة و الغرة الحمیده واکحل ناظرى بنظرة منه

 

مولای ما دعا کن برای ما

 

آه خدای من! نه پای توانایی دارم، نه مرکب راهواری و نه بالی برای پرواز، تنها می توانم در خلوت تنهائی ام عاشقانه با او حرف بزنم و او را از خودش تمنا کنم. پس با زبانی قاصر بر خرمن عشقم آتش می زنم و اینگونه با او نجوا می کنم

  

مولا جان!! ای رفیع تر از مسند عشق! بر ما ببخش قصورمان را که قاصریم و دعا کن بر هدایتمان که گمراهیم و مران ما را که دور شدگان درگه نامحرمانیم .

 

نگارا! تو را دوست می داریم و قسم به قلب الاهیتان که این بار دروغ نمی گوییم، و هجر شما بر ما گران آمده .

 

ای معشوق ما که در عشقبازی ممتازی و در محبت استادی. ای آیینه کمال خلقت و ای زیباترین مصداق حضور خدا، اعجاز کن. ای معروف خدا! از احرام انتظار خارج شو و اعتکاف هجران را بشکن. روزه غربت را افطار کن و نقوس مردگان را زندگی بخش

  

سید و مولای ما!!

 آسمان دلم بارانی سفر طولانی ات شده و چقدر این باران زیباست، هر قطره اش بوی تو را می دهد، بوی خوش عطر محمدی(ص)، گل یاس و گل نرگس

دلبرا! چمن چمن نرگسان بر آستانت خیمه زده اند و در اشتیاق جمعه موعود گریبان می درند. نسیم نسیم در پی تو می وزند تا یک پیچک موی تو را بنوازند. عندلیب عندلیب نغمه کنان بال می سایند که واژه ای از اشعار تو را بربایند .

 

یارا! دستانمان را می گشاییم تا به شبنم پیشانی تو وضو سازیم و سر می ساییم بر عبادت تا به غبارش سجده کنیم .

 

ای سبزتر از برگ بهشت خوشبوتر از عطر سرشت! رقیبانت را در خاکستر توبه دفن کردیم تا فقط با تو دلدادگی کنیم .

 

مولا جان

 

 

وقتی به این می اندیشم که خدا مرا به عشق تو آفرید تا سربازت شوم و همراهی ات کنم، آنگاه مرا اشرف مخلوقات نامید، شرمی عجیب سراسر وجودم را فرا می گیرد، بی اختیار سر به زیر می افکنم و فکر می کنم.

 

سالها و سالهاست که دوری و دوستی شما چنان بی تابم کرده که برای دیدنت لحظه شماری می کنم، ثانیه ها می گذرد و من منتظر رسیدن خبری از شما هستم و از دوری تان اشک فراق می ریزم . 

  

موعودا بیا! و دستان ما را بگیر و تا عرش خدا بالا بر. صوت خویش را آشکار کن تا به مناجات تو بیدلان بسوزند و  انتظار به سرآید .

 

بی تو لبها به خنده مباد و نرگس چشمان بی تو گریان باد. ای واصل زمین و آسمان! ای وارث آدم تا خاتم! ای آخرین برهان روشن! بی تو دلتنگی ما را پایان نیست.

 بی تو گذر زمان را توان دیدن نیست. بی تو عشق را نگاه باور نیست. شمع در فراغت اشکریز است و گل برگ ریز و ما در عجبیم که با وجود این حزن و اندوه ، زندگی همچنان در چرخش است.

 

بگذار برایت بگرییم. بگذار بر دلتنگی مان ندبه کنیم. بگذار با پرندگان ناله زنیم و بگذار چون آسمان ابری شویم. می خواهیم بار دیگر با تو عهد بندیم اما نشکنیم. می خواهیم با تو بمانیم اما نه تا ساحل که تا دریا.

 آفتابا! از چه در پرده غیبت ، رخ برگرفتی ! این حجاب را کدام دست زمان کنار خواهد زد.

بیا ای یوسف زهرائی، بیا و خوابهای خوب را تعبیر کن و با دستان پر مهرت، قطرات اشک را از گونه زمان بزدا.

 

بیا که مشتاقانه منتظریم پرچم نصرتت را بر هر کوی و برزن نظاره کنیم و سجده شکر به جا آوریم پس بیا ، زودتر بیا که ما منتظریم.

  
جمعه 27/1/1389 - 18:33
ادبی هنری

شخصی نزد امیر المومنین(ع) آمد و پرسید كه چرا دعایم مستجاب نمی شود؟

 حضرت فرمودند:قلب وفكر شما در هشت چیز خیانت كرده، لذا دعایتان مستجاب نمی شود.

1. شما خداوند را شناخته اید اما حق او را ادا نكردید؛ پس شناخت شما سودی به حالتان نداشته است.

 

2. به فرستنده او ایمان آوردید، سپس به مخالفت با او پرداختید؛ ثمره ایمان شما كجاست؟

 

3.كتاب او را خواندید ولی به آن عمل نكردید؛ گفتید شنیدیم و اطاعت كردیم، سپس به مخالفت برخاستید

.

4. شما می گویید از مجازات  و كیفر خداوند می ترسید، اما همواره كارهایی می كنید كه شما را به آن نزدیك تر می سازد.

 

5. می گویید به پاداش الهی علاقه دارید، اما همواره كاری می كنید  كه شما را از آن دور می سازد

.

6. نعمت خداوند را می خورید و حق شكر او را ادا نمی كنید.

 

7. به شما دستور داده شده دشمن شیطان باشید (و شما طرح دوستی با او می ریزید)، ادعای دشمنی با شیطان دارید اما عملا با او مخالفت نمی كنید

.

8. شما عیوب مردم را نصب العین خود كرده و عیوب خود را پشت سر انداخته اید.

 

با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد درحالیكه خودتان درهای آن را بسته اید؟ تقوا پیشه كنید، اعمال خویش را اصلاح نمایید، امر به معروف و نهی از منكر كنید تا دعای شما به  اجابت برسد.

 

 

پنج شنبه 26/1/1389 - 10:59
خانواده
 

سلام برتوای دوردانه اهل بیت عصمت وطهارت ،سلام برتوای پدرمهربان ،سلام برتوای چشمه خورشید ،سلام برتویی که مولایی مهربان ورئوفی

 

ای آخرین ذخیره الهی ،امشب درجاده های خیالم که نسیم برایم ازتومیگفت ،ناخودآگاه دراین فکربودم که ای کاش میشددرحضورت بودم وازمحضرت بهره مندمیگشتم ،سوالاتی برایم پیش آمده که میخواهم پاسخ شان را ازتوبگیرم ...

 

صدحیف که وجودبی مقدارمن ،سنخیتی با وجودمطهرت ندارد وفقط حسرت رابه همراه دارد ودارد......

 

مولایم حال که  همنشینی ات برایم میسرنیست ،ازقوه خیالم میخواهم پنجره سخن رابگشایم ؛آقا اجازه؟؟؟

 

آقای من سوالاتی دارم ازمحضرتان، میشود که پاسخم دهی؟؟

  

مولای من، چه چیز دراین عالم شمارا بیش ازهرچیزی آزارمیدهند ،ترس این دارم که نکند من نیز ازجمله آنان باشم؟؟؟

 

وآن حضرت فرمود:

 

نادانان و كم خردان شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دیندارى آنان برتر و محكم تر است ، ما را آزار مى دهند

  

مولایم اگرخواهم که ازدسته آزاردهندگانت نباشم وعلم ومعرفتم رانسبت به شما وتمام امورافزایش دهم ،باوجود غیبتت چه کنم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

و اما در رویدادهاى تازه پس به راویان حدیث ما رجوع كنید كه آنان حجت من بر شما و من حجت خدا بر آنها مى باشم .

آقای من گاه امر برمن مشتبه میشود ،وقوه تشخیصم یاری نمیکند ،درمورد دیدارت چیزهایی میشنوم ؛آیا امکان دارد درعصرغیبتت کسی به دیدارت شرفیاب شود؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

هر كه پیش از خروج سفیانى و صیحه آسمانى ادعاى دیدار مرا بنماید ، دروغگو و تهمت زننده مى باشد .

 

پس بااین وجود که به شمادسترسی نداریم،درسختی ها چه کنیم ؟؟چطور ازشما کمک بخواهیم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

ما بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفى نمى باشد .

مولایم حال که این چنین است ؛چطورمطئن شویم که یاری مان کرده ای؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

ما از رسیدگى و سرپرستى شما كوتاهى و اهمال نكرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم كه اگر جز این بود دشواریها و مصیبتها بر شما فرود مى آمد و دشمنان شما را ریشه كن مى نمودند .

مولاجان ؛بی توما درعذابیم ،تویی که دانا به علم الهی واسم اعظم خدایی ،نمیشود که هرچه زودترماراازعذاب برهانی وظهورکنی؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

ظهورى نیست مگر بعد از اجازه خداوند متعال ، و این اجازه بعد از مدتى دراز و تیرگى دلها و پر شدن زمین از ظلم و جور تحقق مى یابد .

مولایم ؛پس چرا دیگرانی  هستندکه درمورد ظهورت حتی تعیین وقت میکنند باآنها چه کنیم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

اما ظهور فرج ، آن به اراده الهى بوده ، و كسانى كه براى ظهور وقتى را تعیین مى كنند ، دروغگو مى باشند .

دراین عالم که پرشده است ازدروغ وریا ونفاق راه نجاتمان چه زمانی است؟؟

 

وآن حضرت فرمود:

 

 آنگاه كه خدا بما اجازه عمل دهد ، حق آشكار و باطل نابود مى گردد .

مولایم ،نمیشودکه به عالمانی که تورا ازجان ودل دوست دارندومنتظرواقعی ات هستند ،برایشان زمان ظهوررا معین کنی؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

به خدا از آنچه كه به حالتان فائده اى ندارد سؤال نكنید ، و خود را براى دانستن آنچه كه از شما نخواسته اند به مشقت نیندازید .

چشم مولایم درمورد زمان ظهورت چیزی نمیپرسم ،اما دراین زمانه غیبت راهنمایمان باش ..دراین عصروظیفه ام چیست؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

 پس هر یك از شما باید كارى بكند كه وى را به محبت و دوستى ما نزدیك مى كند ، و از آنچه كه خوشایند ما نبوده و باعث كراهت و خشم ماست دورى گزیند ، زیرا فرمان و امر ما ناگهان فرا مى رسد ، در هنگامیكه توبه و بازگشت براى او سودى ندارد ، و پشیمانى او از گناه ، از كیفر ما نجاتش نمى بخشد .

مولا جان مراببخش،فرمودی درموردزمان وعده الهی ظهور چیزی نپرسم...اما میخواهم دلیل این همه تاخیررا بدانم؟؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

 اگر چنانچه شیعیان ما - كه خداوند توفیق طاعتشان دهد - در راه ایفاى پیمانى كه بر دوش دارند همدل مى شدند ، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمى افتاد ، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مى گشت ، دیدارى بر مبناى شناختى راستین ، و صداقتى از آنان نسبت بما .

سرورم ،عصرغیبت که طولانی است ؛کاش میشد هرازگاهی به حضورت میرسیدیم ...چرا توفیق دیدارت میسرنیست برایمان؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

ما را از ایشان دور نمى دارد ، مگر آن دسته از كردارهاى آنان كه ما را ناپسند و ناخوشایند است ، و از آنان روا نمى داریم .

حال که امکان دیدارت برای وجودبی مقدارم میسرنیست ،چه کنم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

 براى تعجیل فرج بسیار دعا كنید ، كه فرج شما در همان است .

آقای من،آخر این جاده ی بی منتها به کجا خواهد رسید؟؟آیا امیدی هست؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

فرجام كار - با دخالت و ساخت نیكوى خداوند - مادامى كه شیعیان از گناهان دورى گزینند ، پسندیده و نیكو خواهد بود .

مولاجان، ابرازاین سخن برایم سخت ودردناک است ،اما میخواهم با گفتارت آرام شوم ..بعضی ها وجود نیّر تورا انکار میکنند !!؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

همانا زمین از حجت الهى خالى نمى ماند ، خواه آشكار باشد یا پنهان .

 

آقاجان همانهایی که توراانکارمیکنند ،وعده میدهند که سرانجام عالم به دست اهل باطل یاهمان شیطانی وشیطانیان میرسد ،توچه میگویی؟؟

 

وآن حضرت فرمودند؟

 

 خداوند از اینكه حق را نا تمام گذارد و باطل را از بین نبرد ، ابا دارد .

همانها میگویند قدرتی برترازقدرت شیطان نیست ومنتظرانت بیهوده به انتظارنسشته اند؟؟مولایم سخن توحجت است برما

 

وآن حضرت فرمودند:

 

 تقدیرهاى خداوند بزرگ مغلوب نمى شود ، و اراده او سركوب نمى گردد ، و بر توفیق أو هیچ چیز پیشى نمى گیرد .

سرورم که همه عالم به فدایت ،گاهی اموری برسرراهم قرارمیگیرد که نمیدانم به کجا پناه برم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

 پناه مى برم به خدا از نابینائى پس از روشنائى ، و از گمراهى پس از هدایت ، و از رفتار هلاكت بار و فتنه هاى نابود كننده .

آقای من ،هرگاه خواستم به آنهایی که منکر وعده های الهی میشوند ،پاسخ دهم چه بگویم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

براستى خداى متعال مردم را بیهوده نیافریده و بیكاره رها نساخته است .

مولاجان ،چه کنم تورا یابم ؟؟وچراغ هدایتت را ببینم؟؟

 

وآن حضرت فرمودند:

 

اگر خواستار هدایت و رشد باشى ارشاد خواهى شد ، و اگر جویا شوى مى یابى .

براستی که شما حجت های خدایید ، این گفتگو چقدربرایم شیرین ودلنشین بودهرچندکه تنها پرندگان خیالم رابه سوی تو پروازدادم ....مولاجان ازاین حقیرقبول کن وبرای من وهمه منتظرانت دعا بفرما تا بالهای پروازمان جان تازه گیرند تا تنومند وپرنشاط باشتاب بیش ازپیش به سویت پروازکنند .....ازخدای مهربانم که همه اموربه دست اوست فرجت رامیطلبیم

(اللهم عجل لولیک الفرج)

 برگرفته از وبلاگ مشکات نور
پنج شنبه 26/1/1389 - 10:55
دعا و زیارت

پیامبر گرامی اسلام می فرماید:

« بخیل ترین مردم کسی است که نام من نزد او برده شود و بر من صلوات نفرستد  

    میزان الحکمه/ص3164

از ازل بر همه ذرات جهان تا عرصات

 

رسد از آبروی آل محمد برکات

 

وه چه بدبخت و سیه روست هر آن کس که ز جهل

 

بشنود نام محمد نفرستد صلوات

     

خورشید چراغکی ز رخسار علی ست

 

مه نقطه کوچکی ز پرگار علی ست

 

هر کس که فرستد به محمد صلوات

 

همسایه دیوار به دیوار علی ست

  
سه شنبه 24/1/1389 - 18:42
شعر و قطعات ادبی

پیامبر اعظم می فرماید:

«سخنی که با نام خدا و صلوات بر من آغاز نشود، ناپایدار و به دور از هر گونه خیر و برکتی است.» 

   جلاءالافهام،ص245

 

اول به وجود پاک آن یکّه پناه

 

با نیت قرب او بگو یا الله

 

دوم به رسول حق جمیع حسنات

 

بفرست مسلمان به محمد صلوات

 

سوم به علی مخزن اسرار حیات

 

بر حضرت فاطمه ، نگارش صلوات

 

چهارم به حسن منشءخیر و برکات

 

بفرست به خون دل دمادم صلوات

 

پنجم به حسین دین قتیل العبرات

 

بر کرب و بلا و اهل بیت اش صلوات

 

بر هشت امام کرم و وجود و برات

 

بر گلرخ صاحب الزمان گو صلوات

  
سه شنبه 24/1/1389 - 18:39
شهدا و دفاع مقدس

این جا زخمی هم باشی هیچ دردی نداری!

چون جراحت تو جراحت عشق است!

از فرط عاشقی مجروح می شوی و دم بر نمی آوری، چون زخم تو زخم عشق است!

 « اگر روزی رسید و از زخم های عاشقانه ات دردی احساس کردی به خلوص عشقت شک کن نه به معشوق خویش! این رسم همه عاشقی های بی ریاست.»

 

و این حرف های تو بود. همه بهت زدگی ام از لبخند روی لبهایت بود؛ از برق چشمانت ، از دستی که نداشتی ، از سادگی عشقت!

 و من چه داستان ها خوانده ام از شکایت های عاشقانی که هنوز حتی خراشی هم به تن عاشقی شان نبود و ادعای شان چه بسیار!

و تو چه زلال، عاشقی وقتی بی دست بودنت را کتمان می کنی، که « عشق هر چه در پناه کتمان، مخفی تر، زلال تر» گویی در شیوه تو زخم نطلبیده مراد است!

هر چه فکر می کنم هیچ نهایتی جز آن چه که به آن رسیدی نمی توان برای داستان عشقت متصور شد، آخر معشوق هم دوری چنین عاشقی را تاب نمی آورد!

 چه غریبانه است اگر باور کنی از این عشق بازی ها، تنها یادگار و نشانه، پلاکی باشد زیر خاک !

کوچه ای باشد به نامت!

 یا حتی هفته ای به یادت!

 آرزوی تکرار رسم عاشقی هایت، یادگار همیشه توست!

 نامت ،حسین بود!

 حاج حسین خرازی!

 من اما نام تو را «شهید عشق» می گذارم؛ گوارای وجود!

 
سه شنبه 24/1/1389 - 18:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته