• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 758
تعداد نظرات : 395
زمان آخرین مطلب : 3416روز قبل
شعر و قطعات ادبی
در شب آسایش ماه

 

کنج پستوی خیس از عطر شب بو ها

پشت نقاب غبار آلود خاطره ها

تصویری از درنگ را نقاشی می کنم

دوشنبه 1/1/1390 - 22:47
شعر و قطعات ادبی
كسی با سكوتش

 

مرا تا بیابان بی انتها جنون برد

كسی با نگاهش

مرا تا درندشت دریای خون برد

مرا بازگردان

مرا ای به پایان رسانیده آغاز گردان

دوشنبه 1/1/1390 - 22:30
شعر و قطعات ادبی
حالم بدک نیست

اگر از احوال من می پرسی؟

گیجم
...

اما نه آنقدر مات

که کلید در را

روی پیشخوان آشپزخانه

جا بگذارم

مستم

اما نه آنقدر بد

که راز را عربده وار

در خلوت کوچه های شب

فریاد بزنم



می گریم

اما نه آنقدر زیاد

که علفهای زیر پایم

طراوتی حس کنند



می خندم

اما نه آنقدر عمیق

که خواب نیم شبان همسایه را

آشوب کنم
دوشنبه 1/1/1390 - 22:22
تبریک و تسلیت


باد نوروزی همی در بوستان بت گر شود

تا ز صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود

در این بهار دل انگیز ، مزرع سینه اتان از سبزه ی محبت ، سبز و خرم باد

 

یادت همه روز خوشتر از عید                     کاین منشا شادی جهان است

در این بهار سبز و روح بخش، امیداست:

نظر مهر ربوبیت در دلتان بر دوام

بر بساط عافیت آرام

کارهایتان بر نظام

دولتتان تمام

و روز و نوروزتان فرخنده در ایام باشد.

سبزترین و دلنوازترین تبریکات خود را تقدیم حضورتان می نمایم.

دلتان در نظر حق شادان و جانتان به مهر ازل، نازان باد.

دوشنبه 1/1/1390 - 0:37
شعر و قطعات ادبی

این منم

آن شب زده ی آشفته

از حوالی بی کسی

پناه آورده ام

به حوالی تو…*

شنبه 28/12/1389 - 22:10
شعر و قطعات ادبی

کدامین چشمه سمی شد

که آب از آب می ترسد

و حتی ذهن ماهیگیر...

از قلاب می ترسد

گرفته دامن شب را ...

سکوتی آن چنان مبهم

مژه از چشم و چشم از پلک و پلک

از خواب می ترسد..

شنبه 28/12/1389 - 22:9
شعر و قطعات ادبی

دریا دریا مهربانی‌ات را می‌خواهم
نه برای دست‌هام
نه برای موهام
نه برای تنم
برای درخت‌ها
تا بهار بیاید.

و تو فکر می‌کنی
زندگی چند بار اتفاق می‌افتد؟
و تو فکر می‌کنی
یک سیب چند بار می‌افتد
تا نیوتن به سیب گاز بزند
و بفهمد
چه شیرین می‌بود
اگر می‌توانستیم
به آسمان سقوط کنیم؟
چند بار؟

راستی
دریای دست‌هات
آبی زمینی است؟
می‌دانی
سیاه هم که باشد
روشنی زندگی من است.

و تو فکر می‌کنی
من چند بار
به دامن تو می‌افتم؟

من فکر می‌کنم
جاذبه‌ی تو از خاک نبوده
از آسمان بوده
از سیب نبوده
از دست‌‌هات بوده
از خنده‌هات
موهات
و نگاه برهنه‌ات
که بر تنم می‌ریخت …

عباس معروفی

شنبه 28/12/1389 - 18:1
شعر و قطعات ادبی

گفتی شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست

با قهر میگریزی و گویا که غافلی
آرام سایه‌ای همه جا در قفای توست

سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست

چشمت رهم نمیدهد به گذر گاه عافیت
بیمارم و خوشم که دلم مبتلای توست

خوش میروی به خشم و به ما رو نمیکنی
این دیده از قفا به امید وفای توست

ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی؟
رفتی، بسوز، این‌همه آتش سزای توست

ما را مگو حکایت شادی که تا به حشر
مایئم و سینه‌ای که در آن ماجرای توست

بیگانه‌ام ز عالم و بیگانه‌ای ز ما
بیچاره آن کس که دلش آشنای توست

بگذشت و گفت این به قفس افتاده کیست
این مرغ پر شکسته محزون همای توست

هما گرامی

شنبه 28/12/1389 - 17:58
شعر و قطعات ادبی

ذهن را درگیر با عشقی خیالی کرد و رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد و رفت

چون رمیدنهای آهو، ناز کردنهای او…
دشت چشمان مرا حالی به حالی کرد و رفت

ابر هم در بارشش قصد فداکاری نداشت
عقده در دل داشت؛ روی خاک خالی کرد و رفت

آرزویم با تو بودن بود،کوشیدم … ولی!
واقعیت را به من تقدیر… حالی کرد و رفت …

شنبه 28/12/1389 - 17:52
شعر و قطعات ادبی

فرود می‌آیم
بعد سال‌ها، بعد ساعت‌ها
از آرزوهایم
فرود می‌آیم …

نه روزگار
آنگونه بود که برایم گفتند
نه مَردُمانش آنگونه بودند
که خوش‌بینانه تصورشان می‌کردم …

آنچه اینجا
فراوان یافت می‌شود
دهان‌های همیشه بازِ،
پِر مُدَعاست …

اینجا، حتی،
نام‌ها را هم
به سیاهی کشیده‌اند …
دیگر هیچ کلمه‌ایی
یافت نمی‌شود
که با شنیدنش
زلالی در تو سرشار شود …

کلمات،
بی‌معنی شده‌اند !
آه، عزیزم !
مضحک است، مضحک …

دیگر هیچ خرمالویی نمی‌رسد
بمانند کلمات !
همه چیز تا همیشه گَس است …

از لابه‌لای این حرف‌ها
فرود می‌آیم …

شنبه 28/12/1389 - 17:49
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته