• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1267
تعداد نظرات : 1077
زمان آخرین مطلب : 5470روز قبل
دعا و زیارت

آثار اخلاق و تربیتى قرآن در كلام امام خمینى  


در یك جمع بندى ، قرآن از این نظر عامل تربیت است كه به تعبیر و بیان امام ، مبتنى بر آثار و بركات زیر است :
قرآن براى استخلاص مسجونین در این زندان تاریك دنیا و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج كمال و قوت و انسانیت است
)
قرآن ) براى وصول به مقام قرب و حصول مرتبه لقاءالله (است ) كه اعظم مقاصد و مطالب اهل الله است
قرآن دعوتى به مقاصد مهمه اى نظیر معرفت الله و بیان معارف الهیه است
قرآن شفاى دردهاى درونى است
قرآن براى تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت است
قرآن حاوى قصص انبیا، اولیا و حكماست
قرآن حاوى كیفیت تربیت حق نسبت به انبیا واولیا و حكماست .
قرآن حاوى كیفیت تربیت انبیا و اولیا و حكما نسبت به خلق است
قرآن مشحون از تعلیمات و تربیتهاى ربوبیه مذكور و مرموز است
قرآن ، مكرر قضایایى را طرح مى كند تا در نفوس قاسیه تاءثیر كند
تنوع مطالب قرآن و متنوع بودن شیوه هاى ارائه حقایق در آن ، الگویى است كه دست اندركاران تربیت ، تعلیم و تعلم و انذار و تبشیر، بتوانند به همان كیفیت نفوس مختلفه و قلوب متشتته را بهره رسانند
قرآن با بیان كیفیت مجاهدات اصحاب رسول خدا(ص ) موجب بیدارى مسلمین ازخواب غفلت و برانگیختن آنها براى مجاهده فى سبیل الله مى شود
قرآن حاوى قوانین ظاهر شریعت و آداب و سنن الیه است .
قرآن همچون كتاب بزرگ تربیت براى عموم ، مطالبى را با صراحت و براى طبقه خاصه به رمز و اشاره بیان فرموده است
قرآن كیفیت احتجاجات و براهین ذات اقدس متعال را آورده تا اهل معرفت در این خصوص نیز استفاده كامل برند
قرآن حاوى معارفى بى شمار و اسرارى بس دشوار است كه اطلاع بر آن جز به سلوك برهانى یا نور، عرفانى ، ممكن نیست
قرآن براهین دقیقه اى در اوصاف كمالیه دارد كه اهل معرفت از آن استفاده كامل بنمایندمنبع: تربیت اسلامى با تاءكید بر دیدگاههاى امام خمینىمؤ لف : دكتر محمد رضا شرفى 
دوشنبه 13/3/1387 - 21:46
دعا و زیارت

ملاقات حضرت زهرا با پیامبر در قیامت

 امام على علیه السلام فرماید: فاطمه علیهاالسلام به رسول خدا صلى الله علیه و آله گفت :
اى پدر! من تو را در روز قیامت كجا ملاقات خواهم نمود؟
پیامبر فرمود: اى فاطمه ! در آن روز مرا در بهشت در حالى ملاقات خواهى نمود كه پرچم الحمدلله در دستانم قرار دارد، من آن روز امت خود را در نزد خدا شفاعت خواهم كرد.
فاطمه گفت : پدرجان ! اگر توو را در آنجا ملاقات نكردم در كجا خواهم دید؟
پیامبر فرمود: در كنار حوض كوثر، در حالى كه امت خود را از آن سیراب مى نمایم .
فاطمه گفت : اى پدر! اگر در آنجا نیز ملاقات ننمودم ؟
پیامبر فرمود: در نزد پل صراط و در حالى كه ایستاده و مى گویم : پروردگارا! امت مرا سلامت بدار.
فاطمه گفت : و اگر در آنجا تو را ندیدم ؟
پیامبر فرمود: مرا در لبه پرتگاه جهنم خواهى دید در حالى كه امت خود را از آن نجات مى بخشم .
پس فاطمه علیهاالسلام از این بشارتها مسرور و شادمان گردید.
يکشنبه 12/3/1387 - 21:35
دعا و زیارت

مصحف فاطمه علیهاالسلام

 در كتاب كافى آمده است كه ابوعبیده گفته :
یكى از شیعیان از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام راجع به جفر جویا شد حضرت صادق فرمود: جفر پوست گاوى است كه مملو از علم است . گفت : معنى جامعه چیست ؟ فرمود: جامعه صحیفه اى است كه طول آن هفتاد ذراع است و به پهناى یك پوست و به ضخامت یك طناب خیلى ضخیم است . در آن صحیفه آنچه را كه مردم احتیاج داشته باشند موجود و مرقوم است . هیچ قضیه و مطلبى نیست كه در آن نباشد، حتى دیه و جریمه خراشیدگى در آن نوشته شده است .
راوى جویا شد: مصحف فاطمه علیهاالسلام چیست ؟
امام صادق علیه السلام پس از سكوتى طولانى فرمود: شما درباره مطالب اعم از آنكه بدانها احتیاج دارید و یا ندارید، سؤ ال و جستجو مى كنید؟!
حضرت فاطمه مدت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علت از دست دادن پدر خویش غم و اندوه شدیدى بود. جبرئیل نزد آن بانوى معظم مى آمد و به وى تسلیت مى گفت و خاطر او را آرام مى كرد، وى را از مقام و مكان پدر بزرگوارش آگاه مى نمود. و آن حضرت را از مصایبى كه بعدا فرزندانش بدانها دچار مى شوند، مطلع مى كرد و حضرت على بن ابى طالب علیه السلام آن مطالب را مى نوشت و این مصحف فاطمه است .
جمعه 10/3/1387 - 17:53
دعا و زیارت

فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن

 

آیه ششم :


و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا
انما نطعمكم لوجه الله لا نرید منكم جزاءا ولا شكورا
(آنانكه )، در راه دوستى خدا طعام (خود) را به فقیر و یتیم و اسیر مى دهند، (و مى گویند) ما فقط براى رضاى خدا بشما طعام مى دهیم و از شما هیچ پاداشى و سپاسى هم نمى طلبیم از این آیه هم در منقبت حضرت صدیقه زهراء سلام الله علیها مى توان استفاده كرد:
این موضوع هم از مسلمات فریقین (شیعه و سنى ) است كه یقینا حضرت صدیقه سلام الله علیها از جمله اشخاصى است كه سوره هل اتى درشان آنها نازل شده است و هیچكس در این مطلب كه این سوره در فضائیل اهل بیت است (و حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یكى از آنان مى باشد) هیچگونه اشكالى را عنوان نكرده است .
ما ابتدا حدیثى را كه ابن عباس راورى آن است ، نقل مى كنیم ، و بعد به بررسى سند روایت و ذكر نام راویان حدیث مى پردازیم .
قال ابن عباس رضى الله عنه آن الحسن والحسین مرضا فعادهما رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فى ناس معه ، فقالوا: یا ابالحسن لو نذرت على ولدك . فنذر على و فاطمة و فضة جاریة لهما، آن برئا مما بهما، آن یصوموا ثلاثه ایام ، فشفیا و ما معهم شبى فاستفرض على من شمعون الخیبرى الیهودى ثلاث اصواع من شعیر فطحنت فاطمة صاعا و اختبزت خمسة اقراص على عددهم فوضعوها بین ایدیهم لیفطروا، فوقف علیهم سائل فقال : السلام علیكم اهل بیت محمد، مسكین من مساكین المسلمین . اطعمونى اطعمكم الله من موائد الجنة فاثروه و با توالم یذوقوا الا الماء و اصبحوا صیاما، فلما امسوا و وضعوا الطعام بین ایدیهم وقف علیهم یتیم فاثروه ، و وقف علیهم اسیر فى الثالثة ففعلوا مثل ذلك ، فلما اصبحوا اخذ على رضى الله عند بیدالحسن والحسین و اقبلوا الى رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم فلما ابصرهم و هم یرتعشون كالفراخ من شدة الجوع . قال : ما اشد ما یسوءنى ما ارى یكم ؟! و قام فانطلق معهم ، فراى فاطمة فى محرابها قد التصق ظهرها ببطنها، و غارت عیناها، فساءه ذلك ، فنزل جبرئیل و قال : خذها یا محمد؟ هناك الله فى اهل بیتك فاقراه السورة
ابن عباس مى فرماید: حسنین )ع ) بیمار شدند، پیامبر(ص ) با جمعى از مردم به عیادت آنان آمدند برخى پیشنهاد كردند ابالحسن چه خوب است براى شفاى فرزندانت نذرى بنمائى ، آنگاه على (ع ) و فاطمه (ع ) و فضه (كه جاریه آنها بود) نذر كردند كه اگر حسنین (ع ) شفا یافتند سه روز روزه بگیرند هنگامیكه حسنین (ع ) سلامتى خود را باز یافتند در خانه على (ع ) چیزى براى افطار موجود نبود، لذا امیرالمؤ منین سلام الله علیه از شمعون یهودى خیبرى سه صاع جو وام گرفت ، و فاطمه سلام الله علیها از یك صاع آن پنج قرص نان پخت و در سفره افطار نهاد، هنگامى كه آماده افطار شدند، نداى سائلى برخاست : سلام بر شما اى خاندان محمد(ص )، مسكینى از مساكین مسلمین بر در خانه شما آمده است ، اطعام كنید، خدا از مائده هاى بهشتى شما را روزى فرماید، خاندان وحى نان افطار خود را ایثار كردند، و فضه نیز تبعیت از آنان نمود و همگى شب را بدون غذا صبح كردند و جز آب چیز دیگرى به كامشان نرسید....
فرداى آن شب را نیز روزه گرفتند، و چون شب فرا رسید، و نان افطارشان در سفره نهاده شد، یتیمى بر در خانه آمد و باز، به همان ترتیب همگى غذاى خود را به آن یتیم ایثار كردند. روز سوم ، اسیرى از راه رسید و مطالبه طعام كرد، بار سوم نیز آنچه در سفره بود (قبل از افطار) از طرف خاندان پیامبر به آن اثر ایثار شد.
صبح روز چهارم ، على سلام الله علیه دست حسنین (ع ) را گرفت و به سوى رسول خدا(ص ) روان گردیدند، پیامبر اكرم (ص ) هنگامیكه چشمش به حسنین (ع ) افتاد كه همانند مرغكان از شدت گرسنگى مى لرزیدند، فرمود:
چه سخت است براى من كه شما را به این حال مى بینم ، رسول خدا(ص ) فورا از جاى برخاست و همراه آنان به خانه حضرت زهرا(ع ) آمد، و او را محراب عبادتش مشاهده فرمود، اما چه مشاهده اى ، از شدت گرسنگى بطن مباركش به پشت چسبیده ، و چشمهایش در گودى نشسته بود.... از این منظره پیامبر اكرم (ص ) بسیار افسرده خاطر گردید، در آن هنگام جبرئیل فرود آمد و چنین گفت : بگیر یا محمد(ص )، مبارك باد بر تو این خاندان تو و سپس سوره هل اتى را قرائت نمود
روایت كه نقل شد مورد تاءیید و تصدیق پیشوایان علمى حضرات (سنى و شیعه ) و عموم مسلمین مى باشد، و اینك نام دانشمندانى از اهل سنت كه این روایت را نقل كرده اند:
ابو جعفر اسكافى متوفاى 240 ه‍ ق - حكیم ترمذى متوفاى 285 ه‍ ق - محمدبن جلیل طبرى متوفاى 310 ه‍ ق - ابن عبدربه متوفاى 328 ه‍ ق - حاكم ابوعبدالله نیشابورى متوفاى 405 ه‍ ق - حافظ ابن مردویه متوفاى 416 ه‍ ق - ابواسحاق ثعلبى مفسر كبیر متوفاى 427 ه‍ ق - ابوالحسن واحدى مفسر كبیر متوفاى 468 ه‍ ق - حافظ ابوعبدالله اندلسى حمیدى متوفاى 488 ه‍ ق - ابوالقاسم زمخشرى در كشاف متوفاى 538 ه‍ ق - اخطب خوارزمى متوفاى 568 ه‍ ق - حافظ ابوموسى متوفاى 581 ه‍ ق - ابوعبدالله رازى متوفاى 606 ه‍ ق - شرخانى متوفاى 643 ه‍ ق - محمدبن طلحه شافعى متوفاى 652 ه‍ ق - ابوالمظفرسبط ابن جوزى متوفاى 654 ه‍ ق - عزالدین عبدالحمید متوفاى 655 ه‍ ق - حافظ ابوعبدالله گنجى شافعى متوفاى 658 ه‍ ق - قاضى ناصرالدین بیضاوى متوفاى 685 ه‍ ق - حافظ محب الدین طبرى متوفاى 694 ه‍ ق - حافظ ابو محمد ابوحمزه عضدى اندلسى متوفاى 699 ه‍ ق - حافظ الدین نسفى متوفاى 701 ه‍ ق - شیخ السلام حموئى متوفاى 722 ه‍ ق - نظام الدین قمى نیشابورى مفسر معروف متوفاى قرن هشتم هجرى - علاءالدین على بن محمد خازن بغدادى متوفاى 741 ه‍ ق - قاضى عضدالدین ایجى متوفاى 756 ه‍ ق - حافظ ابن حجر متوفاى 852 ه‍ ق - حافظ جلال الدین سیوطى متوفاى 911 ه‍ ق - ابوسعود عمادى حنفى متوفاى 982 ه‍ ق - شیخ اسماعیل بروسى متوفاى 1137 ه‍ ق - شوكائى متوفاى 1173 ه‍ ق - محمد سلیمان محفوظ از علماى قرن دوازدهم ، و علاوه بر آنها جماعتى دیگر از علماء عامه این حدیث شریف را در ذیل آیه مذكور آورده اند.
انا عرضنا الامانه على السوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشففن منها و حملها الانسان انه كان ظلوما جهولا
آیه مذكور نیز از آیاتى است كه در اثبات ولایت حضرت صدیقه سلام علیها مى توان از آن استفاده كرد امانتى كه خداى تعالى به آسمانها و زمین و كوهها عرضه كرده است و آنها زیر بار نرفته اند، و این همان امانت ولایت پیامبر اكرم (ص ) و امیرالمؤ منین و فاطمه و حسنین علیهم السلام و ائمه بعد از آنان مى باشد.
مفضل بن عمرمى گوید حضرت صادق سلام الله علیه فرمود:
آن الله تبارك و تعالى خلق الارواح قبل الاجساد بالفى عام فجعل اعلاها و اشرفها ارواح محمد و على و فاطمة والحسن والحسین و الائمه بعد هم صلوات الله علیهم فعرضها على السماوات و الارض و الجبال ، فغشیها نورهم ، فقال الله تبارك و تعالى للسماوات و الارض و الجبال : هولا احبائى و اولیائى و حججى على خلقى و ائمة بریتى ما خلقت خلقا احب الى منهم ، و لمن تولاهم خلقت جنتى ، و لمن خالفهم و عاداهم خلقت نارى .. فولایتهم امانة عند خلقى ، فایكم یحملها باثقالها و یدعیها لنفسه دون خیرتى ؟ فابت السماواتت و الارض و الجبال ان یحملنها و اشفقن من ادعاء منزلنها و تمنى محلها من عظمة ربها، فلما اسكن الله عزوجل آدم و زوجته الجنة قال لهما: كلا منها رغدا حیث شئتما ولا تقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمین فنظرا الى منزلة محمد و على و فاطمة والحسن والحسین و الائمة بعدهم فوجداها اشرف منازل اهل الجنة فقالا: یا ربنا لمن هذه المنزلة ؟ فقال الله جل جلاله : ارفعا رؤ وسكما الى ساق عرشى ، فرفعا رؤ وسهما فوجدا اسم محمد، و على ، و فاطمة ، والحسن والحسین و الائمة صلوات الله علیهم مكتوبة على ساق العرش بنور من نور الجبار جل جلاله ، فقالا: یا ربنا ما اكرم اهل هذه المنزلة علیك ! و ما احبهم الیك ! و ما اشرفهم لدیك ! فقال الله جل جلاله : لولاهم ما خلقتكما، هولاء خزنة علمى و امنائى على سرى
خداى تعالى ارواح را دو هزار سال قبل از خلقت بدنها افرید، و از اولین و آخرین ، از آدم ابوالبشر تا روز قیامت ، شریف ترین ، و برترین روحها، ارواح محمد، على ، فاطمه و حسنین و ائمه نه گانه از نسل حسین بن على یعنى چهارده معصوم (ع)هستند كه خداى تعالى آنان را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه كرد، نور چهارده معصوم همه جا را فرا گرفت و جهانگیر شد، آنگاه از جانب حق تبارك و تعالى خطاب آمد كه اینانند دوستان و اولیاء من ، و اینها هستند حجتهاى من بر همه مخلوقات من . (لذا حضرت صدیقه سلام الله علیها، حجت الله و ولیة الله است به نص خود حضرت احدیت (جلت عظمته ) هیچیك از آفریدگانم نزد من محبوبتر از آنان نیست ، بهشتم را براى دوستان آنها، و آتش ‍ دوزخم را براى مخالفین و اذیت كنندگان آنان آفریده ام ، پس ولایتشان امانت من است در نزد مخلوقاتم ... به جز این برگزیدگان من ، آیا كیست كه بتواند این بار امانت را با تمام سنگینش بر دوش كشد و یا مدعى این مقام باشد؟....
هنگامى كه خداى عزوجل آدم و همسرش حوا را در بهشت ساكن گردانید و آنها به مكان و منزلت چهارده معصوم صلوات الله علیهم نظر افكندند و مشاهده كردند كه مقامات آنان اشرف منازل اهل بهشت است ، عرض كردند:
پروردگارا، این مقام والاى چه كسانى است ؟
خطاب آمد كه سر بلند كنید و به ساق عرش من نظر افكنید. آدم و حوا، هنگامى كه سر به سوى عرش الهى بلند كردند، مشاهده كردند كه نام محمد، على ، فاطمه ، حسن ، و حسین و ائمه بعد از آنها با خط نور از جانب خداى جبار بر ساق عرش نوشته شده است ، عرض كردند:
پروردگارا، این چه كرامتى است كه به این چهارده تن داده اى ، و این مقام و منزلتى است كه به آنان عطا فرموده اى ؟ خدایا، سبب چیست كه این موجودات در نزد تو شریف ترین و محبوب ترین مخلوقاتند، خداى عزوجل فرمود:
یا آدم ، اگر این چهارده تن نبودند تو و همسرت را نمى آفریدم ، اینان خزانه داران علم من و امینان اسرار من هستند.
بنابر این حضرت صدیقه زهراء سلام الله علیهما یكى از گنجوران دانش و امانت داران اسرار خدائى است
در ادامه روایت شریفه پس از اینكه حضرت صادق (ع ( موضوع ارتكاب ترك اولاى آدم و حوا را شرح مى دهد چنین مى فرماید:
فلما ارادالله عزوجل ان یتوب علیهما جائهما جبرئیل فقال لهما: انكما ظلمتنا انفسكما بتمنى منزلة من فضل علیكما، فجزاؤ كما ما قد عوقبتما به من الهبوط من جوارالله عزوجل الى الرضه ، فسلاربكما بحق الاسماء التى رایتموها على ساق العرش حتى یتوب علیكما فقالا: اللهم انا نساللك بحق الاكرمین علیك محمد، و على ، و فاطمة ، والحسن ، والحسین ، و الائمة الا تبت علینا و رحمتنا فتاب الله علیهما، انه هوالتواب الرحیم ، فلم یزل انبیاءالله بعد ذالك یحفظون هذه الامانة و یخبرون بها، اوصیاءهم و المخلصین من اممهم
هنگامى كه خداى عزوجل اراده فرمود توبه آدم و حوا را قبول كند، جبرئیل نازل شد، و خطاب به آنها چنین گفت :
شما بر نفس خود ستم روا داشتید، اینك از پروردگار خود بخواهید كه به حق آن نامهائى كه برساق عرش الهى مشاهده كردید، توبه شما را قبول فرماید. آنگاه آدم و حوا چنین معروض داشتند:
پروردگارا، از تو درخواست مى كنیم به حق محمد، على ، فاطمه ، حسن و حسین و ائمه (علیهم السلام ) كه نزد تو از همه گرامى ترند، توبه ما را بپذیرى و ما را مشمول رحمت خود قرار دهى و بعد از آنكه آدم و حوا این دعا را خواندند و این توسل بجاى آوردند، خداى تعالى توبه آنها قبول فرمود، بدرستیكه اوست بسیار توبه پذیر و مهربان
در ادامه حدیث ، حضرت صادق سلام الله علیه مى فرماید:
بعد از این جریان ، فرستادگان الهى ، در سایه ولایت چهارده معصوم (ع ( نگهدارنده این امانت و معرف آن بوده اند، و به اوصیاء خود و مخلصین امت خویش نیز این موضوع را بیان مى كردند.
در نتیجه حضرت صدیقه زهرا سلام الله علیها نیز ولیه انبیا بوده است چنانكه پیغمبر اعظم و على و یازده امام دیگر سلام الله علیهم ولى آنها بوده اند، یعنى عمه انبیا به خضوع و فروتنى و در مقابل این چهارده وجود مقدس ایمان و اعتقاد داشته اند، چنانكه در بعضى از احادیث آمده است كه از جمله اعمال امت حضرت موسى و حضرت عیسى در زمان نبوت آن دو پیامبر، ذكر صلوات بر محمد و آل محمد بوده است ، و این خود نشان دهنده اعتراف بر ولایت چهارده معصوم (ع ) مى باشد.
از امام سلام الله علیه سؤ ال مى كنند كه منظور از صلوات چیست ؟ حضرت مى فرماید: صلوات اعتراف به ولایت محمد و آل محمد است و سپس اضافه مى نماید كه این ولایت ، همان است كه خدا مى فرماید:
و ذللك قول الله عزوجل :
انا عرضنا الامانه على السماوات و الارض والجبال ، فا بین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان ، انه كان ظلوما جهولا
این بود هفت آیه اى كه برا شناسائى مقام والاى حضرت صدیقه سلام الله علیه مى توان از آنها استفاده كرد.

پنج شنبه 9/3/1387 - 21:42
دعا و زیارت

فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن
آیه پنجم
قل لا اسئكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
بگو (اى پیامبر) من براى انجام رسالتم ، پاداشى از شما نمى خواهم ، مگر مودت با خویشان نزدیكم
پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله ، اجر رسالت خودش را، از طرف حضرت حق تبارك و تعالى ، مودت نزدیكان خویش اعلام مى دارد، یعنى فقط مودت خویشان حضرت رسول اكرم را مى توان اجر و مزد رسالت عظماى احمدى دانست .
درباره این آیه بادى به طور تفصیل بحث و بررسى كرد تا روشن شود كه آیا این آیه شریفه درشان كیست ؟ و این مودت ارزنده ، مودت چه كسانى است و مقدار و اندازه آن چگونه است ؟ مودتى كه هم سنگ ، هم كفه ، و هم وزن اجر رسالت محمدى است .
به اجمع فریقین (شیعه و سنى ) و جمیع مسلمین ، این آیه در شان اهل بیت عصمت و قداست نازل شده است یعنى : على ، فاطمه ، حسن و حسین سلام الله علیهم .
احمد بن حنبل در مناقب - حافظ ابن منذر- حافظ این ابى حاتم حافظ طبرانى - حافظ ابن مردویه - واحدى مفسر- ثعلبى مفسر- حافظ ابراهیم - بقوى مفسر- و فقیه ابن المغازلى از ابن عباس روایت مى كند كه مى فرماید:
لما نزلت هذه الایه ، قبل یا رسول الله من قرابنك ، هولاء الذین وجبت علینا مودتهم فقال ،: على و فاطمه وابناهما
بعد از نزول این آیه از پیامبر اكرم (ص ) سؤ ال شد: خویشان نزدیك تو كه مودت آنان بر ما واجب است ، چه كسانى هستند؟ حضرت در جواب فرمود:
على (ع )، فاطمه (ع )، و دو فرزند آنها (حسن و حسین ع (
محب الدین طبرى در ذخایر- زمخشرى در كشاف - حموینى - در راید- نیشابورى در تفسیرش - ابن طلحه شافعى در مطالب السئول - رازى در تفسیرش ) -ابوسعیددر تفسیرش - ابوحیان در تفسیرش - نسفى در تفسیرش - حافظ هیثمى در مجمع - ابن صباغ مالكى در فصول - حافظ گنجى در كفایة الطالب - نیز روایت مذكور را ذكر كرده اند.
قسطلانى در المواهب اللدنیه مى فرماید:
الزم الله مودة قرباة كافة و بریته و فرض محبة جمله اهل بیته المعظم و ذریته . فقال تعالى : قال لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
خداى تعالى مودت خویشان نزدیك پیامبر(ص ) را بر همگان واجب كرده است و درباره وجوب محبت اهل بیت معظم حضرت رسول او ذریه اوست كه خدا مى فرماید:
بگو اى پیامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدى نمى خواهم به جز مودت خویشان نزدیكم ، روایت مذكور را زرقانى در شرح المواهب - ابن حجردر صواعق - سیوطى در احاءالمیت و در اتحاف - شبلنجى در نورالابصار- و صبان در اسعاف الراغبین ذكر كرده اند.
در این موضوع روایت دیگرى حافظ ابوعبدالله ملادر سیره اش نقل كرده است كه مى فرماید:
آن رسول الله قال : آن الله جعل اجرى علیكم المودة فى اهل بیتى و انى سائلكم غدا عنهم.
رسول خدا فرمود: بدرستكیه خداى تعالى مزد (رسالتم ) را كه بر عهده شماست مودت خویشان نزدیكم قرار داده است ، و من در روز قیامت نسبت به این مودت از شما بازخواست خواهم كرد، یعنى آنچه در روز قیامت همه در مقابل آن مسئول هستند، عبارت از ولایت چهارده معصوم (ع ( است كه از جمله ولایت حضرت صدیقه سلام الله علیهاست .
روایت دیگرى از جابر بن عبدالله نقل شده است كه مى فرماید:
جاء اعرابى الى النبى و قال : یا محمد، اعرض على الاسلام . فقال : تشهد آن الا اله الا الله وحده لا شریك له و آن محمدا عبده و رسوله ، قال : تسالنى علیه اجرا؟ لا، الا المودة فى القربى ، قال : قرابتى او قرابتك ؟ قال قرابتى . قال : هات ، ابایعك ، فعلى من لا یحبك و لا یحب قرابتك لعنة الله ، فقال النبى صلى الله علیه وآله : آمین
یك عرب بایده نشین آمد حضور پیامبر اكرم (ص ) و عرض كرد: یا محمد(ص ) اسلام را به من عرضه بدار، فرمود: شهادت بده یكتائى خداى تعالى ، و اینكه محمد(ص )، بنده و فرستاده اوست .
اعرابى عرض كرد: یا رسول الله در مقابل این رسالت كه مرا هدایت فرمودند آیا از من مزدى هم مى خواهید؟
پیامبر فرمود: نه ، بجز مودت خویشان نزدیك ، كه اجر رسالت من است .
اعرابى گفت : خویشان نزدیك خودم را دوست بدارم یا خویشان ترا یا رسول الله ؟
پیامبر فرمود: خویشان نزدیك مرا.
اعرابى عرض كرد: یا رسول اله اینك دستت را بدست من بده ، تا براى دوستى تو و نزدیكانت با تو بیعت كنم ، خدا لعنت كند كسى را كه تو را و خویشان ترا دوست ندارد.
پیامبر اكرم (ص ) به این دعاى او آمین فرمود: پس هر كس ایمان و اعتقاد به ولایت و مودت حضرت صدیقه سلام الله علیها نداشته باشد نفرین شده است به زبان پیامبر(ص )، و در روایت دیگرى طبرى و ابن عساكر و حاكم حسكانى در شواهد التنزیل به چند طریق از ابى امامه باهلى نقل كرده اند كه حضرت پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله فرمود:
آن الله خلق الانبیاء من اشجار شتى و خلقنى من شجرة واحدة ، فنا اصلها، و على فرعها و فاطمة لقاحها، والحسن والحسین ثمرها تعلق بغصن من اعصانهانجى ،. و من زاع عنها هوى ولو آن عبدا عبدالله بین الصفا و المروة الف عام ثم عام ثم الف عام ثم لم یدرك صحبتنا، اكبه الله على منخریه فى النار ثم تلى : قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
بدرستیكه خداى تعالى نهال وجود پیامبر آن را متفاوت متفرق آفرید، ولى درخت وجود من را جداگانه ، واحد، و منحصربفرد خلق فرمود. من خود استقلال دارم ، كسى در اصالت وجود من شریك من نیست ، من اصل آن درختم ، على (سلام الله علیه )، ساقته آن ، فاطمه (ع ) لقاح (مایه بارورى آن ) و حسن (ع ) و حسین (ع ) میوه هاى درخت وجود من هستند، هر كس شاخه اى از شاخه هاى آن درخت را دستاویز خود كند نجات یافته است و هر كس از آن دور شود به گمراهى افتد و اگر بنده اى از بندگان خدا سه هزار سال بین صفا و مروه خدا را عبادت كند ولى صحبت ما پنج تن را درك نكرده باشد خداى تعالى او را به رو در آتش افكند، سپس پیامبر اكرم (ص ) این آیه را تلاوت فرمود:
قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
بنابراین ، اگر بشرى ، بنده خدائى ، موحدى ، مسلمانى ، مقدسى كه به خدا و پیامبر او معتقد باشد، و خدا را عبادت كند، نه اینكه بت پرستى نماید، كجا عبادت كند؟، بین صفا و مروه ، نه در مكان گناه آلوده اى ، به مدت عبادت كند؟ سه هزار سال ؛ لیكن به ولایت پنج تن در نتیجه به ولایت حضرت صدیقه زهراء سلام الله علیها ایمان و اعتقاد نداشته باشد، عبادت او به حساب نخواهد آمد و مورد قبول واقع نخواهد شد و جاى او در آتش دوزخ است . این مودت ، همان است كه در آیه شریفه دیگر بنام حسنه عنوآن شده است كه خداى مى فرماید:
و من یفترف حسنه نزد له حسنا
هر كس حسنه اى را بدست آورد، ما (عاقبت ) بخیرى را براى او مى افزائیم كه مراد از حسنه در اینجا مودت است .
چنان كه احمد بن حنبل و ابوحاتم از ابن عباس روایت مى كنند كه مراد از حسنه در آیه مذكور مودت آل محمد(ص ) است .
حافظ ابوالشیخ ابن حبان در كتاب الثواب از واحدى روایتى از امیرالمؤ منین سلام الله علیه نقل مى كنند آن حضرت فرمود:
فینا آل حم آیه لا یحفظ مودتنا الا كل مومن ، ثم قرا امیرالمؤ منین سلام الله علیه : قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
در قرآن آیه اى است كه درشان ما (آل حم ) است ، و مودت ما را نگهدارى نمى كند، مگر كسى كه مؤ من است . (یعنى هر كس مودت آل محمد(ص ) را محافظت نكند مؤ من نیست ، و از او سلب ایمان مى شود) و سپس امیرالمؤ منین سلام الله علیه آیه :
قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
را قرائت فرمود. در نتیجه هر كس به ولایت فاطمه سلام الله علیها ایمان نداشته باشد، مؤ من (به اعتقادات اسلامى ) نیست .
در آن روز كه امیرالمؤ منین سلام الله علیه شهید شد، حسن بن على سلام الله علیه خطبه اى انشاد كرد و در آن خطبه فضایل امیرالمؤ منین (ع ) را بر شمرد، و از جمله فرمود:
ایها الناس ، لقد فارقكم رجل ما سبقه الا ولون یدركه الا خرون ، لقد كان رسول الله یغطیه الرایه فیقاتل جبرئیل عن یمینه و میكائیل عن یساره فما یرجع حتى یفتح الله علیه ، و لقد قبضه الله فى اللیلد التى قبض فیها وصى موسى و عرج بروحه فى اللیلة التى عرج فیها بروح عیسى بن مریم ... ایها الناس ، من عرفنى فقد عرفنى و من لم یعرفنى فانا الحسن بن محمد. ثم تلى هذه الایه قول یوسف : و اتبعت ملة آبائى ابراهیم و اسحاق و یعقوب . ثم اخذ فى كتاب الله ، ثم قال انا ابن البشیر، وانا ابن النذیر، انا ابن النبى ، انا ابن الداعى الى الله باذنه ، و انا ابن السراح المنیر، و انا ابن الذى ارسل رحمة للعالمین و انا من اهل البیت الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا و انا من اهل البیت الذین افترض الله عزوجل مودتهم و ولایتهم ، فقال فینا انزل على محمد: قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
اى مردم امروز مردى را از دست داده اید كه به تحقیق كسى از اولین و آخرین به (مرتبه ) او نرسیده و از او پیشى نگرفته است ، هم او بود كه پیامبر اكرم (ص ) پرچمش را بدست او مى داد، و در هنگام جنگ جبرئیل از طرف راست ، و میكائیل از جانب چپ هم رزم و همیار او بودند، و هرگز از میدان نبردى مراجعت نمى كرد مگر اینكه خدا بدست او پیكار را پیروزمندانه پایان داده بود.
خدا او را در همان شبى كه وصى موسى جان سپرد و عیسى بن مریم به آسمان عروج كرد قبض روح فرمود.
اى مردم ، هر كس مرا مى شناسد كه شناخته است ، و اگر نمى شناسد اینكه بداند:........ من ، حسن ، فرزند محمدم ،....... منم فرزند پیامبرى كه بشارت دهنده به رحمت ، و ترسانده از عذاب الهى بود، و مردم را (به اذن خدا) بسوى خدا دعوت مى كرد، منم فرزند چراغ نور افشان ، منم فرزند آنكسى كه رحمت (خدا) در دو جهان است . منم از خاندانى كه خدا پلیدها را از آنان دور گردانیده و منزه و پاكشان كرده است ، منم از آن خانواده اى كه خداى تبارك و تعالى مودت و ولایت آنان را بر همگان واجب فرموده است .
و درشان ما اهل بیت است كه خدا بر پیامبرش این آیه را نازل فرموده است :
قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
این روایت را حاكم زرندى نقل كرده است و چنین ادامه مى دهد كه حضرت حسن سلام الله علیه فرمود:
انا من اهل البیت الذین كان جبرئیل علیه السلام ینزل فینا و یصعد من عندنا و انا من اهل البیت الذین افترض الله تعالى على كل مسلم و انزل الله فیهم : قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى
من از خاندانى هستم كه جبرئیل بر ما نازل مى شد و سپس از نزد ما بر آسمان صعود مى كرد، من از خانواده اى هستم كه خداى تعالى مودت آنان را بر همه مسلمانان واجب كرده است (یعنى هر كس ادعاى مسلمانى كند، باید داراى مودت اهل بیت پیامبر باشد و فردى از افراد مسلمین در این مورد استثناء نشده است ) و درشان آنهاست كه خدا مى فرماید: بگو اى پیامبر، من براى انجام رسالتم مزدى از شما نمى خواهم ، بجز مودت خویشان نزدیكم
ما همان خاندانیم كه آیه مذكور و آیه و من یفترف حسنه نزد له فیها حسنادرشان ما نازل شده است ، و كسب حسنه عبارت است از بدست آوردن مودت ما اهل بیت .
این روایت را حافظ بزاز- حافظ طبرانى در معجم - ابوالفرج در مقاتل الطالبین - ابن ابى الحدید در شرح نهج - هیثمى در مجمع - ابن الصباغ در فصول - حافظ گنجى در كفایة - حافظ نسائى از هبیره - ابن حجردر صواعق - صفورى در نزهت المجالس - و حضرمى در رشفتة الهادى آنرا ذكر كرده اند. حضر على بن الحسین (ع ) در سفرش به دمشق به آیه مودت استدلال كرد و خطاب به یكى از روایان چنین فرمود:
اقرات القرآن ؟ فقال : نعم . قال : فقرات آل حم ؟ قال : قرات القرآن و لم اقرا آل حم . قال : ما قرات : قل لا اسالكم علیه اجرا الا المودة فى القربى . قال : و انكم لانتم هم ؟! قال : نعم .
آیا قرآن خوانده اى ؟ عرض كرد: بلى . حضرت فرمود: آل حم را خوانده اى ؟ عرض كرد: چگونه مى شود قرآن را قرائت كرده باشم و آل حم را نخوانده باشم . حضرت فرمود: آیا آیه بگو (اى پیامبر) من براى رسالتم پاداشى از شما نمى خواهم مگر مودت نسبت به خویشان نزدیكم را نخوانده اى ؟ عرض كرد راستى شما همان خانواده هستید؟ حضرت در جواب فرمود: بلى .
این روایت را ثعلبى در تفسیرش - ابوحیان در تفسیرش - سیوطى در درالمنثور- ابن حجردر صواعق - و رزقانى در شرح مواهب ذكر كرده اند.
طبرى در تفسیرش مى نویسد سیعد بن جبیر و عمروبن شعیب در موضوع اینكه خویشان نزدیك پیامبر(ص ) چه كسانى هستند، از زمخشرى چنین نقل مى كنند:
آل محمد، هم الذین یعود امرههم الیه فكل من كان امرهم الیه اشد و اكمل كانوا هم الآل ، ولا شك آن فاطمد و علیا والحسن والحسین ، كان التعلق بهم و بین رسول الله اشد التعلقات و هذا كالمعلول بالنقل المتواتر وجب آن یكونوا هم الآل
خلاصه كلام اینكه : مسلما على (ع )، فاطمه (ع ) و حسنین )ع )، آل پیغمبرند و قطعا حب فاطمه (ع ) ضمیمه اجر نبوت و نشان دهند ولایت اوست .

چهارشنبه 8/3/1387 - 21:47
دعا و زیارت

فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن


آیه چهارم :


واذا بتلى ابراهیم ربه كلمات فاتمهن
هنگامى كه پروردگار حضرت ابراهیم را با كلماتى امتحان فرمود و آن كلمات را تمام كردهمانطوریكه در آیه قبل گفته شد كه مقصود از كلمات چیست ، در این آیه نیز مراد از كلمات عبارتند از رسول اكرم (ص )، امیرالمؤ منین ، حضرت صدیقه و حسنین سلام الله علیهم .
در این باره مفضل بن عمریكى از بزرگان صحابه حضرت صادق سلام الله علیه ، كه حكیم ، فیلسوف و فقیهى فوق العاده است ، روایتى از آن حضرت نقل مى كند و مى گوید:
قول الله عزوجل و اذا بتلى ابراهیم ربه بكلمات فاتمهن ما هذه الكلمات ؟ قال هى الكلمات التى تلقیها آدم من ربه فتاب علیه ، و هو انه قال : اسالك بحق محمد و على و فاطمه والحسن والحسین الا تبت على ، فتاب الله علیه ، انه هو التواب الرحیم . قلت له : یا بن رسول الله فما یعنى عزوجل بقوله : فاتمهن قال یعنى : اتمهن الى القائم اثنى عشر اماما تسعة من ولد الحسین علیهم السلام
از حضرت صادق سلام الله علیه معنى آیه شریفه (واذا بتلى ابراهیم ربه بكلمات ) را پرسیدم كه مقصود خداى تعالى از این كلمات چیست ؟ فرمود:
این كلمات ، همان كلمات است كه حضرت آدم ، از خداى تعالى فرا گرفت و چنین عرض كرد:
پروردگارا، به حق محمد، على ، فاطمه ، حسن و حسین از تو درخواست مى نمایم كه توبه مرا بپذیرى ، پس توبه اش مورد قبول واقع گردید، بدرستیكه خدا، بسیار توبه پذیر و مهربان است
مفل بن عم مى گوید، سپس از حضرت صادق (ع ) پرسیدم مقصود خداى تعالى از (اتمهن ) در این آیه چیست ، فرمود:
یعنى نام نه امام اگر دیگر از اولاد حسین بن على (ع ) تا قائم آل محمد(ع ) را به پنج تن محلق نمود لذا كلماتى كه حضرت ابراهیم به وسیله آنها آزموده شد، جامع تر، بالاتر، عالى تر، از كلماتى است كه حضرت آدم (ع ) فرا گرفت .
این كلمات همان است كه حضرت صادق سلام الله علیه ، در رواتى مى فرماید: نحن الكلمات یعنى مائیم آن كلمات كه خدا در قرآن به آنها اشاره مى فرماید. چهارده معصوم (ع ) را از این جهت كلمه نامیده اند كه نامهاى آنها در عرش نوشته شده است و همچنین به ملاحظه آن كلمه اى است كه دوبار بر شانه آنان نقش بسته است یك بار در رحم مادر و بار دوم بعد از ولادت .
هنگامى كه نطفه امام سلام الله علیه منعقد مى شود، بعد از دمیده شدن روح ، بر دوش او نوشته مى شود:
و تمت كلمة صدقا و عدلا، لا مبدل لكماته
از روى راستى و عدالت كلمه پرورگارت به حد كمال رسید، هیچكس تبدیل و تغییر كلمات خدائى نتواند كرد وقتى كه امام سلام الله علیه از مادر متولد مى شود، آنگاه نیز بر شانه چپش آیه مذكور نقش مى بندد و درباره این كلمات است كه حضرت ولى عصر سلام الله علیه در دعاى رجبیه اش مى فرماید:
لا فرق بینك و بینها الا انهم عبادك و خلقك فتقها و رتقها بیدك ، بدوها منك و عودها الیك ، اعضاد و اشهاد و مناة و ادواد و حفظة و رواد...
هرگز امكان ندارد اشخاص كه در منطق وحى ، كلمات الهى نامیده شوند، و انبیاء به آنان متوسل شده باشند، ولى خودشان عارى از ولایت باشند، و حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز داخل این كلمات است ، جزء این كلمات است كه (معرفت ) آنها را به حضرت آدم ، به حضرت موسى ، به حضرت عیسى و سایر انبیاء آموخته اند، و همه انبیاء به آنان متوسل شده اند و باز تكرار مى كنیم ، هرگز معقول نیست كه كسى كملة الله باشد، و انبیا به او توسل كنند، ولى مقام ولایت نداشته باشد. لذا این آیه هم از آیاتى است كه مى توان از آن را اثبات مقام ولایت حضرت صدیقه سلام الله علیها استفاده كرد
سه شنبه 7/3/1387 - 21:36
دعا و زیارت

فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن


آیه سوم :


فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب علیه
پس حضرت آدم (ع ) از حضرت حق تبارك و تعالى كلمات را فرا گرفت و آن كلمات را وسیله (قبول ) توبه خویش قرار داد درباره این آیه احادیثى نقل شده است كه بسیار فوق العاده است ، و با توجه به آیه مذكور و این روایات ، انسان مى تواند بخوبى درك نماید كه حضرت صدیقه سلام الله علیها علت خلقت است و یكى از اسباب آفرینش ‍ جهان مى باشد، یعنى همانطور كه رسول اكرم (ص )، امیرالمؤ منین و حسنین علیهم السلام سبب خلقتند، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یكى از علل آفرینش است ، و معقول نیست كسى علت خلقت باشد و ولایت نداشته باشد.
در این باره دو روایت ، یكى از جناب امیرالمؤ منین سلام الله علیها و دیگرى از جناب ابن عباس نقل مى كنم : روایتى كه از وجود مقدس امیرالمؤ منین (ع ) است و جمعى از حفاظ عامه آن را ذكر كرده اند چنین است :
سالت النبى صلى الله علیه وآله قول الله تعالى : فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب علیه فقال : ان الله اهبط آدم بالهند، و حوا بجدة ... حتى بعث الله الیه جبرئیل و قال : یا آدم الم اخلقك بیدى ؟، المانفخ فیك من روحى ؟،... قال بلى ، قال : فما هذا لبكاء؟، قال : و ما یمنعنى من البكاء و قد اخرجت من جوار الرحمان . قال : فعلیك بهولاء الكلمات فان الله قابل تویتك و غافر ذنبك ، قل یا آدم : اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد، سبحانك لا اله الا انت عملت سوءا و ظلمت نفسى فاغفرلى ، انك انت الغفور الرحیم ، فهولاء الكلمات التى تلقى آدم
امیرالمؤ منین سلام الله علیها مى فرماید: از پیغمبر اكرم (ص ) معناى آیه شریفه فتلقى آدم من به كلمات فتاب علیه را سؤ ال كردم ، فرمود: هنگامى كه خداى تعال ، آدم را در هند، و حوا را در جده فرود آورد.... (حضرت آدم مدتها گذشت كه اشك غم بر چهره مى ریخت ) تا اینكه خداى تعالى جبرئیل را نازل كرد و فرمود:
یا آدم ، آیا من ترا بدست (قدرت ) خودم نیافریدم ؟ آیا از روح بر تو ندمیدم ؟ و ملائك را به سجده كردن بر تو فرمان ندادم ؟ و حوا كنیز خود را به تو تزویج نكردم ؟
حضرت آدم عرض كرد: بلى ، خطاب آمد: پس این گریه (مداوم ) تو از چیست ؟ عرض كرد: خدایا، چرا گریه نكنم ، كه از جوار رحمت تو رانده شده ام . خداى تعالى فرمود: اینك فراگیر این كلمات را كه به وسیله آن ، خدا توبه ترا قبول مى كند و گناهت را مى بخشد، بگو یا آدم : خدایا، پاك و منزهى تو، نیست خدائى جز تو، بد كردم و بخود ستم روا داشتم ، پس به حق محمد و آل محمد، مرا ببخش ، بدرستیكه این توئى بسیار بخشنده مهربان . پیامبر اكرم (ص ) در پایان سخن فرمود: این است آن كلماتى كه خداى تعالى به حضرت آدم آموخته است ، گوئى خداى تعالى حضرت آدم را با این كلمات تسلى داده است ، كه اگر از جوار رحمت من دور شده اى ، اینكه ارزش فراگرفتن این كلمات گرانقدر، عوض ، هم سن و برابر جوار رحمان و هم تراز فردوس و جنان است ، و جبران آن نعمتى كه از آن محروم شده اى . روایت دیگرى در همین موضوع جناب ابن عباساز پغمبر اكرم (ص ) نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:
لما خلق الله عزوجل آدم ، و نفخ فیه من روحه عطس ، فالهمه الله : الحمدلله رب العالمین . فقال له ربه یرحمك ربك ، فلما سجد له الملائكه تداخله العجب ، فقال : یا رب خلقت خلقا احب الیك منى ؟ فلم یجب ، ثم قال الثانیه ، فلم یجب ، ثم قال الثالثة ، فلم یجب ثم قال الله عزول له : نعم ، و لولاهم ما خلقتك ، فقال : یا رب ارنیهم ، فاوحى الله تعالى الى ملائكة الحجب ، آن ارفعوا الحجب فلما رفعت الحجب ، اذا آدم بخمسة اشباح قدام العرش ، فقال یا رب من هولاء؟ قال : یا آدم هذا محمد نبى ، و هذا على امیرالمؤ منین ابن عم النبى ووصیه ، و هذه فاطمة انبة نببى ، و هذآن الحسن والحسین انبا على و ولدا نببى ، ثم قال : یا آدم هم ولدك ففرح بذلك . فلما اقترف الخطیئه قال : یا رب اسالك بحق محمد و على و فاطمة والحسن والحسین لما غفرت لى فغفرالله له بهذا فهذا الذى قال الله عزوجل : فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب علیه فلما هبط الى الارض ، صاق خاتما، فنقش علیه محمد رسول الله و على امیرالمؤ منین و یكنى آدم بابى محمد
بعد از آنكه خداى عالى آدم (ع ) را آفرید، حضرت آدم عطسه كرد و با الهام خدائى الحمدلله رب العالمین گفت . خداى تعالى در جواب فرمود یرحمك ربك رحمت خدا بر تو باد (خوشا، آن بشرى كه جواب عطسه اش خطاب الهى باش)
هنگامیكه فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، تكبر به او راه یافت و در حالكیه بر خود مى بالید عرض كرد: پروردگارا، آیا مخلوقى كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفریده اى ؟ و این سؤ ال را سه بار تكرار كرد و هر سه بار بى جواب ماند، دفعه سوم كه حضرت آدم (ع ) پرسش خود را بازگو كرد، متوجه گردید كه سؤ ال بى پاسخ او، سخن بجائى نبوده است ، آنگاه از جانب پروردگار خطاب آمد:
بلى ، یا آدم مخلوقاتى از تو محبوبتر دارم ، كه اگر آنها بوجود نمى آمدند، ترا نیز نمى آفرید.
عرض كرد: پروردگارا آنها را به من نشان بده .
در آن هنگام خداى تعالى به فرشتگان حاجب درگاه الهى وحى شد: پرده ها را كنار بزنید (بلى . آفریننده جهان ، در پشت پرده غیب موجوداتى دارد كه سبب تربیت آدم و اولاد آدمند). چون حجابها برداشته شد، از پشت پرده غیب ، پنج شبح ظاهر شدند كه در پیشگاه عرش ایستاده بودند.
خطاب آمد: این پیامبر من ، این على امیرالمؤ منین پسر عم او، این فاطمه دخترش و این دو، حسن و حسین ، پسر آن على ، فرزندان پیامبر من هستند. و پس از معرفى نامهاى آنها، خدا تعالى فرمود: یا آدم ، اینان مقام اول را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالى است ، و مرتبه تو تالى مقام و والاى اینها مى باشد.
و بعدها وقتى كه حضرت آدم مرتكب و مبتلاى آن ترك اولى شد، عرض كرد:
پروردگارا، از تو مسئلت دارم كه به حق محمد، و على ، و فاطمه ، و حسن و حسین از خطاى من درگذرى ، پس دعایش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خداى تعالى قرار گرفت و این است معناى آیه شریفه كه خدا مى فرماید: پس آدم كلماتى از پروردگارش فرا گرفت كه به وسیله آن كلمات توبه او مورد قبول واقع گردید.
ابن عباس ، سپس روایت را چنین ادامه مى دهد كه پیغمبر(ص ) فرمود:
هنگامیكه آدم (ع ) بر زمین فرود آمد، انگشترى براى خود ساخت كه نقش آن نام مبارك پیامبر اعظم محمد رسول الله بود، و ابى محمد پدر محمد ص كنیه او شد.
حاف ابن النجاركه یكى از بزرگان عامه (سنى ) است به سند خودش از ابن عباس روایت مى كند:
سالت رسول الله صلى الله علیه وآله عن الكمات التى تلیها آدم من ربه فتاب علیه ، قال : سال بحق محمد، و على ، و فاطمة ، والحسن والحسین الا تبت على فتاب الله علیه تبارك و تعالى
از پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله سوال كردم : آیا آن كلمات كه حضرت آدم از پروردگار خود فرا گرفت و به وسیله آن توبه او مورد قبول واقع شد چیست ؟، حضرت فرمود: آدم (ع ) با این كلمات از خدا درخواست كرد كه توبه او را بپذیرد:
به حق محمد، على ، فاطمه ، حسن و حسین ، توبه مرا قبول فرما پس خداى تبارك و تعالى توبه او را پذیرفت .
این روایت را سیوطى در درالمنثوربدخشانى از حافظ كبیر دارقطنى و از ابن النجار و ابن مغازلى در مناقبش ، با ذكر سند نقل كرده اند، و با توجه به مطالبى كه گفته شد از این آیه هم استفاده مى شود كه وجود مقدس حضرت صدیقه سلام الله علیها سبب خلقت عالم و ولیة الله بوده است .
دوشنبه 6/3/1387 - 21:28
دعا و زیارت

فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن


آیه دوم :


فقل تعالوا ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبین
پس بگو (اى پیامبر( بیائید ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم با مباهله بر خیزیم (یعنى در حق یكدیگر نفرین كنیم ) تا دروغگویان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم
این آیه بطور صریح و آشكارا ندا مى كند بر اینكه پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله هنگامى كه با نصاراى نجران مباهله فرمود، حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز در این مورد شركت داشت ، و او وجود مقدسى است كه میان چهار معصوم دیگر در آیه مباهله قرار گرفته است ، دو معصوم : ابنانا (حسنین ع ) و دو معصوم : انفسنا (پیغمبر ص و على ع ) و یك معصومه : نسائنا: ما بین آنها، كه از نساء منحصر است به این وجود مقدس ، و با توجه به این مطلب كه مباهله (ابتهال و نفرین كردن ) با نصاراى نجران یك كار عادى نیست ، و با زن و مرد عادى نمى توان اقدام به مباهله كرد و طرف مقابل را مغلوب و رسوا نمود، بلكه صلاحیت اقدام به چین امر خطیرى را افراد مقدس و شایسته اى دارا هستند كه مورد نظر مرحمت حضرت حق تبارك و تعالى بوده باشند، و حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یكى از آن شخصیتهائى است كه مشمول این آیه شریفه است و این از مسلمات است .
يکشنبه 5/3/1387 - 22:20
دعا و زیارت

فاطمه سلام الله علیها از دیده گاه قرآن


آیه اول :
انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیا و یطهركم تطهیرا
خدا چنین مى خواهد كه رحبس (هر آلایش ) را از شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاك و منزه گرداند))
برخى را عقیده بر این است كه چون این آیه شریفه بین دو آیه واقع شده كه آن آیات درباره زوجات پیغمبر(ص ) نازل گردیده است ، بنابراین به همان نسق ، این آیه هم باید درشان زوجات آن حضرت باشد، و ما لازم مى دانیم كه از پنج طریق به این آیه نظر كنیم :
1 -
اول بررسى اینكه بعد از نزول این آیه ، از رسول اكرم صلى الله علیه و آله درباره آن نصى (كلام صریحى ) هست كه آیه تطهیر درشان چه كسى نازل شده است ؟
2 -
دوم اینكه در این موضوع ، از خود زنهاى پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله كلام معتبر و صریحى وجود دارد كه دلالت كند این آیه درباره كیست ؟، آیا یكى از آنان ادعا كرده است كه آیه تطیر درشان ما زنان پیامبر نازل شده است ؟ و یا اینكه عكس این مطلب را اظهار نموده است ؟
3 -
سوم اینكه آیا على سلام الله علیه و یا اولاد امیرالمؤ منین (ع ) با این آیه احتجاج و مشاهده كرده اند؟ آیا ادعا كرده اند كه این آیه درشان ما اهل بیت است و در غیر ما نیست ؟ و آیا در مقام احتجاج از صحابه چه شنیده اند؟
4 -
چهارم اینكه آیا از خود صحابه كلام معتبر و صریحى در این باره موجود است كه آیه تطهیر درباره چه كسى نازل شده است ؟
5 -
پنجم اینكه رجال تفسیر و حدیث در این مورد چه مى گویند؟ ایا با نظر آن كسانیكه مى گویند آیه تطهیر (مانند دو آیه قبل و بعد آن ) مربوط به زوجات پیغمبر است همراى و موافق هستند؟ یا اینكه مى گویند نه خیر، چون درباره شان نزول این آیه ، نص (كلام معتبر و صریحى ) وجود دارد، لذا باید تابع آن نص شد.
بنابراین آنچه درباره تطهیرشان مى شود از این پنج طریق كه گفته شد، بیرون نیست .
آیه تطهیر گفتار پیامبر(ص (
اما آنچه نفس قضیه است : درشان نزول این آیه روایات متواترى در دست است كه حاكى است آیه تطهیر در خانه ام سلمه نازل شده است و در آن هنگام رسول اكرم (ص )، حضرت صدیقه ، امیرالمؤ منین ، و حسنین صلوات الله علیهم حضور داشته اند، جناب ام سلمه خودش از رسول اكرم صلى الله علیه و آله تقاضا مى كند كه من نیز به جمع شما داخل بشوم و تحت كسا نزد شما خاندان رسالت قرار گیرم ؟ حضرت او را نهى كرد و فرمود: نه ، تو داخل نشو (وانت فى خیر) چون این آیه مخصوص است به ما پنج تن .
نام جماعتى از صحابه كه شان نزول این آیه را به همین ترتیب نقل كرده اند و روایات آنها متواتر است به این شرح مى باشد:
سعدبن ابى وقاص - انس بن مالك - ابن عباس - ابوسعید خدرى - عمر بن ابوسلمه - واصلة بن اسقع - عبدالله بن جعفر - ابوحمرا هلال - عایشه - ام سلمه - ابوهریره - معقل بن یسار - ابوطفیل - جعفربن حبان - حبیره - ابوبرزه اسلمى - مقداد بن اسود.
روایاتى كه صحابه مذكور نقل كرده اند، در این موضوع هم راى و هم سخن هستند كه آیه شریه تطهیر در خانه ام سمله نازل شده ، و فقط درشان پنج تن بوده است و هیچیك از زنان پیغمبر(ص ) داخل این قضیه نیست ، و این مطلب از مسلمات است . غیر از حضرات صحابه ، تقریبا 300 نفر دیگر نیز این روایت را به همان ترتیب و با ذكر اینكه محل نزول آیه خانه ام سمله بوده است ، نقل كرده اند. و ما مشخصات این 300 نفر را كه در قرون مختلفه مى زیسته اند بطور تقصیل در كتاب الغدیر شرح داده ایم .
تمام این 300 نفر نصوصى از پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله نقل كرده اند، كه بعد از نزول آیه تطهیر از حضرت پرسیده شد كه این آیه شریفه در شان كیست ؟ حضرت فرمود: منم ، على ، فاطمه ، حسنین (علیهم السلام (
پس با توجه به مطالب فوق ، جاى هیچگونه تردیدى نیست كه حضرت صدیقه زهراء سلام الله علیها نیز مشمول آیه تطهیر است و در كلمه ((اهل البیت )) او نیز مراد مى باشد. گذشته از اینها، پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله ، براى اثبات و روشن شدن حقیقت امر كار بسیار جالبى كرده است كه 9 نفر از صحابه آنرا نقل كرده اند، به این شرح كه بعد از نزول این آیه ، حضرت رسول (ص ( هر روز (تا زمان وفاتش تقریبا)، هنگام خروج از منزل كه براى اقامه نماز صبح به مسجد تشریف مى برد، قبل از نماز به در خانه حضرت صدیقه سلام الله علیها مى آمد و مى فرمود:
السلام علیكم یا اهل البیت ، انما یرید الله لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا
سلام بر شما اى اهل البیت ، بدرستیكه خدا اراده فرموده است كه هر ناپاكى را از شما خاندان نبوت دور گرداند و شما را پاك و منزه نماید
راوى دیگرى مى گوید: من شش ماه در مدینه بودم و این جریان را هر روز مشاهده كردم ، راوى دیگر نقل مى كند: من نه ماه در مدینه توقف كردم و هر روز ناظر این صحنه بودم . راوى دیگر اظهار مى دارد: من 12 ماه در مدینه ساكن بودم و هر روز شاهد این روش پیامبر(ص ) بودم و این جریان تا آخرین روز زندگانى رسول اكرم صلى الله علیه و آله ادامه داشته است .
پس با توجه به مطالب مذكور كاملا روشن است كه آیه تطهیر مخصوص بوده است به خانه صدیقه سلام الله علیها، و آن اشخاصى كه در آنجا ساكن بوده اند.
حضرت رسول اكرم (ص ) كه به این روش ، به این استمرار، به این استقرار و در این مدت متوالى ، هر روز بر در خانه زهرا سلام الله علیها مى آمد، منظورش این بوده است كه اگر كسى سخنان آموزنده و تعیین كننده او را دیروز نشنیده است امروز بشنود، و اگر امروز نشد فردا، و اگر فردا نشد، روزهاى دیگر......
همه صحابه ، چه آنانكه در مدینه حضور داشتند، و چه مسافرینى كه وارد شهر مى شدند، از این روش رسول اكرم صلى الله علیه و آله ، آگاه شدند كه آیه تطهیر فقط و فقط درشان خاندان پیغمبر(ص ) (پنج تن ) نازل شده است .
آیه تطهیر و گفتار زنان پیامبر اكرم (ص (
اینك بررسى اینكه آیا از همسران پیغمبر(ص ) در مورد آیه تطهیر ادعائى كرده است یا نه ؟ در این مورد شیعیان روایاتى از زنان پیغمبر(ص )، از جمله ام سلمه نقل كرده اند كه آن احادیث را حضرت عامه نیز صحیح و معتبر شمرده اند.
یكى از آن روایات كه مورد قبول فریقین (شیعه و سنى ) مى باشد، این است كه جناب ام سلمه مى فرماید: من از پیغمبر(ص ) پرسیدم كه این آیه تطهیر درشان كیست ؟ حضرت فرمود: درباره من ، على ، فاطمه ، حسنین است و تهم مشمول این آیه نیستى . مشمول این آیه نیستم ، ما همسران نبى ، مورد خطاب این قضیه نیستیم ، و كاملا واضح است كه اگر آیه شریفه تطهیر درباره زنان پیغمیر(ص ) بود، جناب عایشه آنرا بر پیشانى جمل مى نوشد و غوغائى بر پا مى كرد، در صورتیكه هیچیك از همسران رسول اكرم (ص ) هرگز چنین ادعائى نكرده اند كه این آیه درشان آنان بوده است .
آیه تطهیر و گفتار ائمه اطهار(ع ) و حضرت زهراء(ع (
امیرالمؤ منین (ع )، حضرت صدیقه سلام الله علیها، حسن بن على (ع )، حسین بن على (ع )، حضرت سجاد، حضرت باقر، و حضرت صادق علیهم السلام همگى در هنگام منقبت شمارى به این آیه استناد و احتجاج كرده و برهان سخن خویش قرار داده اند.
امیرالمؤ منین (ع ) در یوم الدار براى اثبات گفتار خود به این آیه احتجاج و استنشاد نموده است كه آیا آیه تطهیر در مورد ما نیست ؟ و تمامى صحابه و تابعین ، ضمن قبول اظهارات آن حضرت عرض كرده اند: بلى ، این آیه درشان شماست ، و این مطلب از مسلمات است .
آیه تطهیر و گفتار صحابه
همانطوریكه در قسمت اول این بخش اشاره شد، تمام صحابه و تابعین در این مطلب هم راى و هم سخن هستند كه آیه تطهیر درشان پنج تن است و از آنان كسى كه مخالف این عقیده است ، فقط و فقط عكرمه است كه داستان سیاق از او نقل شده است .
آیه تطهیر و رجال تفسیر و حدیث
علماء و رجال تفسیر و حدیث پس از بررسى روایات مذكور، همگى ، متفق القول و هم عقیده اند كه سند عكرمه اعتبار ندارد، و این استدلال سیاق و برهان صحیحى نیست .
به ملاحظه این كه ضمائر آیه شریفه تطهیر همه مذكر است و ضمائر دو آیه قبل و بعد آن مؤ نث مى باشد. بنابراین سیاق آیه تطهیر كه در وسط آن دو آیه است عوض شده ، و تغییر كرده است در نتیجه نمى شود كه مربوط به همسران پیغمبر(ص ) بوده باشد، و اگر جز آیه تطهیر منقبت دیگرى درشان زهراى اطهر (ع ) نبود، همین یك آیه برهانى است كافى و نشانگر اینكه حضرت صدیقه سلام الله علیها معصومه است ، و عصمت از جمله شئون و مناصب ولایت است ، و ما، غیر ولى كه معصوم باشد سراغ نداریم . از ابتداى خلقت ، آدم تا آخر، هر كسى كه معصوم است ولى است ، یا پیغمبر است ، یا امام است ، و یا صدیق است كه حضرت صدیقه سلام الله علیها نیز یكى از آنان است .
شنبه 4/3/1387 - 21:39
دعا و زیارت
 یا فاطمه روز حشر ستاری كن دلسوختگان را ز كرم یاری كن ما با همه گفتیم كه با زهرائیم تو نیز بیا و آبرو داری كن شهادت گل یاس نبی را تسلیت عرض می نمایم.
 حضرت فاطمه(س) می فرمایند:هر كس خالصترین عبادت را به طرف خداوند بالا فرستد خداوند هم  بهترین مصلحت را برایش نازل می كند.
 شاپرکها ییم و خاکستر شدیم ، وای مردم ، وای ، بی مادر شدیم جای سیلی تا ابد بر روی ماست ، تا قیامت میخ در پهلوی ماست رد خود سینه ات بر جاده است ، خاک چادر ، مهر هر سجاده است
- آه مادر کودکانت خسته اند ، چشم بر دست کبودت بسته اند
ای که عجل گفتی و مرگت رسید ، عجلی گو تا فرج آید پدید. 
پنج شنبه 2/3/1387 - 21:42
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته