• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد سوم - صفحه 339 -  سازش با سلاطين جور، خلاف قرآن
صفحه : 339
سازش با سلاطين جور، خلاف قرآن
"اگر خود حضرت صاحب - سلام الله عليه - مقتضي بدانند خوب خودشان تشريف بياورند"! يكي از علما اين جوري مي گفت - خدا رحمتش كند - كه "من كه دلم بيشتر
پيغمبر است ؛ پيغمبر نمي تواند منطقش اين باشد. شما ديديد پيغمبرها را؛ منتها حضرت عيسي كم عمر كرد در بين ملت ، بعد تشريف برد به معراج ، به بالا. (6) شما همه مي دانيدتاريخ انبيا [را]. آن حضرت ابراهيمش ، كه تقريبا راس انبياي سلف بود، با تبرش برداشت آن بتها را همه را شكست . هيچ خوف اين را هم نداشت كه بيندازندش توي آتش . خوف اين حرفها را نداشت ؛ اگر داشت كه پيغمبر نبود. يك همچو موجودي كه بايك قدرتهاي بزرگ جنگ مي كند و يك تنه خودش تنهايي در مقابل يك همچوقدرتهايي مي ايستد كه بعدا بيايند بخواهند آتشش بزنند، اين منطقش اين نيست كه اگرآن طرفم را سيلي زدند. . . بر مي گردم اين طرف هم بزنند. اين منطق آدمهاي تنبل است .اين منطق آنهايي است كه خدا را نمي شناسند. قرآن نخواندند اينها. آن هم حضرت موسي كه با يك عصا، يك نفر بود، يك نفر بود - يك نفر چوپان . مقابل كي ؟ مقابل فرعون كه داد خدايي مي زد. اينها هم داد خدايي مي خواهند بزنند؛ مي بينند حالا خيلي خريدار ندارد. اگر يك خرده سست بياييد آنها هم مي گويند: انا ربكم الاعلي . (7) اين مزخرفات هميشه بوده در دنيا و حالا هم هست ؛ بعدها هم خواهد بود. آن هم حضرت موسي - سلام الله عليه - اين هم رسول اكرم كه تاريخش را خوب مي دانيد ديگر كه تنهايي مبعوث شد، سيزده سال نقشه كشيد و ده سال جنگ كرد، نگفت كه ما را چه به سياست . اداره كرد ممالكي را، مملكتي را، نگفت ما چكار داريم به اين حرفها. آن هم حكومت حضرت امير است كه همه تان مي دانيد، و آن وضع حكومتش و آن وضع سياستش و آن وضع جنگهايش . نگفت كه ما بنشينيم توي خانه مان دعا بخوانيم و زيارت بكنيم ، و چكار داريم به اين حرفها؛ به ما چه .