تعداد بازدید : 2885
تعداد نوشته ها : 3
تعداد نظرات : 0
1 ـ نور وجود و علم و هدایت، به واسطه آن حضرت (علیه السلام) به خلایق مى رسد. چنانکه در اخبار متعدد روایت شده که او و سایر اهلبیت (علیهم السلام) علّت ایجاد خلق هستند و به برکت آنان است که علوم و معارف بر مردم آشکار شده و بلاها رفع مى شود. 2 ـ چنانکه مردم از خورشید در پس ابر استفاده مى برند و با این همه به خاطر بهره بردن بیشتر هر لحظه انتظار برطرف ابرها را دارند، شیعیان مخلص در هر زمان منتظر ظهور و قیام او هستند. 3 ـ منکر وجود حضرت مهدى (علیه السلام)، با این همه آثارى که در غیبت از او ظاهر مى شود، مثل انکار کننده ی وجود خورشید در پس پرده ابر است. 4 ـ چنانکه نهان شدن خورشید در پس ابرها گاهى بهتر از آشکار شدن آن است، مى توان گفت: در دوران غیبت براى شیعه، پنهان ماندن آن حضرت، مفیدتر و بهتر است. 5 ـ همانطور که نظر کننده به خورشید، چه بسا با نبودن ابر دچار کورى شود، چه بسا خورشیدِ وجودِ مقدّس حضرت مهدى (علیه السلام) هم، اگر ظاهر باشد براى بصیرت شیعیان ضرر داشته باشد و سبب کورى آنان از دیدن حقیقت شود، امّا همین بصیرتها بتواند تحمل ایمان به او در دوره غیبت را داشته باشد، چنانکه انسان به خورشید در پشت ابرها مى نگرد و زیان نمى بیند. 6 ـ خورشید گاهى از پرده ابر خارج مى شود و بسیارى از مردم آن را مى بینند، به همین ترتیب ممکن است که آن حضرت هم در روزگار غیبت براى بعضى مردم بروز کند. 7 ـ اهل بیت (علیهم السلام) در شمول منافع، چونان خورشیدند، پس همانطور که انسانِ کور، خورشید را چه ظاهر و چه در پس ابر، نمى بیند، کور باطنان هم خورشید وجود امام غایب را نمى بینند، «من کان فى هذه أعمى فهو فى الآخرة أعمى و اضلّ سبیلا»«هرکس در این دنیا کور باشد در آخرت نیز کور خواهد بود بلکه زیانکارتر و گمراه تر!» ( سوره اسراء ، آیه 72 ) 8 ـ چنانکه نور خورشید در هر خانه اى به مقدار وجود روزنه ها و پنجره ها مى تابد و به مقدارى که موانع را از جلو نور برداشته باشند، خانه را روشن مى کند. به همین ترتیب مردم به اندازه اى که موانع معرفت همچون شهوات نفسانى و تعلقات جسمانى را از فکر و اندیشه خود برداشته و به میزانى که پرده هاى تاریک مادى را از روى دل خود کنار زده باشند، مى توانند از نور هدایت حضرت مهدى(علیه السلام) و اهلبیت استفاده ببرند، تا امر به آنجا برسد که مانند شخصى شود که زیر آسمانِ بدون ابر قرار گرفته که بدون هیچ حجابى، پرتو خورشید او را از هر طرف احاطه کرده باشد. علامه مجلسى بدنبال این نکات مى فرماید: «از این بهشت روحانى، هشت در را به رویت گشودم در حالى که خداوند هشت باب دیگر را نیز به فضل خویش بر من گشوده است، لکن عبارت را از ذکر آنها ناتوان مى بینم. چه بسا که خداوند در باب معرفت اهلبیت(علیهم السلام) هزار در بر ما و تو بگشاید که هر درى هزار در دیگر گشوده شود. »علامه مجلسی ؛ بحارالأنوار ، ج 52 ص 93 و 94 دسته ها :
يکشنبه شانزدهم 1 1388
جابر بن عبداللّه انصارى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) پرسید: آیا شیعیان در غیبت او (علیه السلام) از وجودش بهره مند مى شوند؟ فرمود: « آرى! سوگند به خدایى که مرا به پیامبرى بر انگیخت ، آن ها از او بهره مند مى شوند و از نور ولایت او در دوران غیبتش کسب نور مى کنند، مانند بهره مندی مردم از خورشید در حالی که ابرها آن را پوشانده باشند » قَالَ جَابِرٌ : یَا رَسُولَ اللَّهِ فَهَلْ یَنْتَفِعُ الشِّیعَةُ بِهِ فِی غَیْبَتِهِ ؟ فَقَالَ : إِی وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَیَنْتَفِعُونَ بِهِ وَ یَسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایَتِهِ فِی غَیْبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَ إِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ .شیخ صدوق ؛ کمال الدین ، ج 1 ص 253علامه مجلسی ؛ بحارالأنوار ، ج 52 ص 93 - نقل از : کمال الدین سؤال در باره ی چگونگى استفاده بردن از امام غائب (علیه السلام)، هم در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و هم در زمان امامان بزرگوار (علیهم السلام) و هم در زمان غیبت صغرى، توسط شیعیان تکرار شده و مضمون حدیث فوق، در اکثر آنها به عنوان پاسخ ذکر شده است. چنانکه خود امام زمان(علیه السلام) فرمود:« امّا چگونگى بهره بردن از من در دوران غیبتم ، مانند بهره بردن از خورشید است در زمانى که ابرها آن را از دیدگان مردم مى پوشانند » وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِی فِی غَیْبَتِی فَکَالِانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیَّبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَاب.شیخ صدوق ؛ کمالالدین ، ج 2 ص 484 - شیخ طوسی ؛ الغیبة ، ص 292 - شیخ طبرسی ؛ الاحتجاج ، ج 2 ص 470علامه مجلسی ؛ بحارالأنوار ، ج 52 ص 92 + ج 53 ص 181 - نقل از : کمال الدین ، غیبه و احتجاج دسته ها :
يکشنبه شانزدهم 1 1388
در احادیث متعدّد و گوناگونى که در زمینه فلسفه و فایده وجود امام (علیه السلام) در دروان غیبت به ما رسیده، تعبیر بسیار پر معنى و جالبى در یک عبارت کوتاه دیده مى شود که مى تواند کلیدى باشد براى گشودن این رمز بزرگ و آن این که از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) در پاسخ این پرسش که چه فایده اى وجود مهدى (علیه السلام) در عصر غیبتش دارد فرمود:« آرى سوگند به خدایى که مرا به نبوّت برگزیده، مردم از نور رهبرى او در دوران غیبتش بهره مى گیرند همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها!» «اى والّذى بعثنى بالنبوّة انّهم ینتفعون به، و یستضیئون بنور ولایته فى غیبته کانتفاع النّاس بالشّمس و ان جلّلها السّحاب. » (بحارالانوار ، ج 52 ص 93)براى فهم این کلید رمز، نخست باید نقش خورشید را بطور کلّى، و به هنگامى که چهره تابناکش پشت ابرها پنهان مى گردد دریابیم .خورشید داراى دو نوع نور افشانى است: نور افشانى آشکار و نور افشانى مخفى ؛ یا به تعبیر دیگر، نورافشانى «مستقیم» و نور افشانى غیر «مستقیم».در نورافشانى آشکار، اشعّه آفتاب بخوبى دیده مى شود، هر چند قشر ضخیم هوا که اطراف کره زمین را پوشانیده همانند یک شیشه ضخیم کار مى کند ، شیشه اى که هم از شدّت تابش آفتاب مى کاهد و آن را قابل تحمّل مى سازد ، و هم نور آفتاب را تصفیه مى کند و شعاعهاى مرگبارش را خنثى و بى اثر مى سازد، ولى به هر حال مانع از تابش مستقیم آفتاب نیست.ولى در تابش غیر مستقیم، ابرها، همانند یک شیشه مات، نور مستقیم خورشید را گرفته و پخش مى کنند.نور آفتاب مهمترین نقش را در دنیاى حیات و موجودات زنده دارد . نور و حرارتى که از خورشید به هر سو پاشیده مى شود تنها انرژى خلاّق موتورهاى زندگى در گیاهان و حیوانات و انسان است:رشد و نمو موجودات زنده ، تغذیه و تولید مثل آنها ، حسّ و حرکت و جنبش ، آبیارى زمینهاى مرده ، غرّش امواج دریا ، وزش حیاتبخش بادها ، ریزش دانه هاى زندگى آفرین باران و برف ، صداى زمزمه آبشارها ، نغمه هاى مرغان ، زیبایى خیره کننده گلها ، گردش خون در عروق انسان و طپش قلبها ، عبور برق آساى اندیشه از لابه لاى پرده هاى مغز ، و لبخند شیرینى که بر لب گلبرگ مانند یک کودک شیرخوار نقش مى بندد وهمه و همه بطور مستقیم یا غیر مستقیم به نور آفتاب بستگى دارد و بدون آن همه اینها به خاموشى خواهد گرائید، و این موضوع را با کمى دقّت مى توان دریافت.خوب، حالا این سؤال پیش مى آید که آیا این برکات و آثار زندگى بخش، مخصوص زمانى نیست که نور بطور مستقیم مى تابد؟پاسخ این سؤال روشن است: نه ! بسیارى از این آثار در نور مات خورشید از پشت ابرها نیز وجود دارد. مثلا در کشورها یا شهرهائى که چندین ماه از سال ابرها سراسر آسمان را پوشانیده اند آفتاب دیده نمى شود، ولى گرما ، نمو و رویش گیاهان ، تولید انرژى لازم براى موتور حیات ، رسیدن غلاّت و میوه ها ، خندیدن گلها و شکوفه ها وجود دارند. بنابراین، تابش خورشید از پشت پرده ابرها قسمت مهمّى از برکات خود را در بر دارد ، و تنها قسمتى از آثار آن که نیاز به تابش مستقیم دارد موجود نیست ؛ مثلا مى دانیم تابش آفتاب اثر حیاتى خاصّى روى پوست و سایر جهاز بدن انسان و موجودات زنده دارد و به همین دلیل در کشورهایى که از این نظر در محرومیّت به سر مى برند در روزهاى آفتابى بسیارى از مردم حمّام آفتاب مى گیرند ، و در برابر این نور حیاتبخش برهنه مى گردند و با تمام ذرّات وجود خود که تشنه این هدیه آسمانى است ذرّات این نور را مى مکند.و نیز تابش مستقیم آفتاب، علاوه بر این که روشنایى و گرماى بیشترى مى آفریند، اثر خاصّى ـ به خاطر همان اشعّه ماوراى بنفش ـ در کشتن انواع میکروبها و سالم سازى محیط دارد که در نور غیر مستقیم دیده نمى شود.* * *از مجموع بحث بالا نتیجه مى گیریم که هر چند پرده هاى ابر، بعضى از آثار آفتاب را مى گیرد ولى قسمت مهمّى از آن همچنان باقى مى ماند.این بود حال «مشبّه به» یعنى آفتاب، اکنون بازگردیم به وضع «مشبّه» یعنى وجود رهبران الهى در حال غیبت.اشعّه ی معنوى نامرئى وجود امام (علیه السلام) به هنگامى که در پشت ابرهاى غیبت نهان است داراى آثار گوناگون قابل ملاحظه اى است که على رغم تعطیل مسأله ی تعلیم و تربیت و رهبرى مستقیم، فلسفه ی وجودى او را آشکار مى سازد. دسته ها :
يکشنبه شانزدهم 1 1388