دوشنبه 11 تير 1403 - 22 ذيحجه 1445 - 1 ژولاي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
158
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن(بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
من و انكار شراب اين چه حكايت باشد
غالبا اين قدرم
عقل
و كفايت باشد
تا به
غايت
ره ميخانه نمي دانستم
ورنه
مستوري
ما تا به چه
غايت
باشد
زاهد
و عجب و نماز و من و
مستي
و
نياز
تا
تو
را خود ز ميان با كه
عنايت
باشد
زاهد
ار راه به رندي نبرد معذور است
عشق كاري است كه موقوف
هدايت
باشد
من كه شبها ره
تقوي
زده ام با
دف
و
چنگ
اين زمان سر به ره آرم چه حكايت باشد
بنده
پير
مغانم كه ز جهلم برهاند
پير
ما هر چه كند عين
عنايت
باشد
دوش
از اين غصه نخفتم كه رفيقي مي گفت
حافظ ار مست بود جاي شكايت باشد
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست