• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1352)
چهارشنبه 10/10/1393 - 11:12 -0 تشکر 691167
نقد ادبی

منبع:  http://ghesseh.blogfa.com/post-11.aspx

نوشته‌ای كه پیش رو دارید به نیت آشنا شدن دوستداران وادی ادبیات داستانی و بویژه محافل ادبی و ایجاد الفت و انس میان ایشان و اقیانوس بی ‌انتها و شگفتی ‌آفرین نقد ادبی است.

در این سطور سعی بر این بوده است كه مشتاقان قلم ـ بطور خلاصه و به زبانی ساده اما علمی ـ با نقد ادبی آشنا شوند:

 

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:13 - 0 تشکر 691168

تعریف نقد ادبی در نزد قدما با آنچه امروزه از آن استنباط می شود متفاوت است. در نزد قدما مراد از نقد معمولاً براین بوده است كه معایب اثری را بیان كنند و مثلاً در این كه الفاظ آن چه وضعی دارد یا معنی آن برگرفته از اثر دیگری است و بطور كلی از فراز و فرود لفظ و معنی سخن گویند. و این معنی از خود لغت نقد فهمیده می ‌شود زیرا نقد جدا كردن سره از ناسره است. توضیح اینكه در ایام باستان پول كلاً دو نوع بود. پول نقره (درم) و پول طلا (دینار). گاهی در دینار تقلب می ‌كردند و به آن مس می ‌آمیختند و در اینصورت عیار طلا پایین می ‌آمد. در روزهای نخست تشخیص مس ممزوج با طلا با چشم میسر نبود. البته بعد از گذشت مدتی، مس اندک اندک سیاه می‌شد، چنان كه حافظ گوید:


خوش بود گر مِحَکِِ تجربه آید به میان


تا سیه روی شود هر كه در او غِش باشد


به سكه تقلبی زر مغشوش و ناسره و امثال این می ‌گفتند، چنان كه حافظ فرموده است:


یار مفروش به دنیا كه بسی سود نكرد


آنكه یوسف به زرِ ناسره بفروخته بود


بدین ترتیب چنانكه اشاره شد، كار منتقدان باستان بیشتر نشان دادن نقاط ضعف بوده است. جامی در «سبحه الابرار» به منتقدان می ‌گوید:


عیب جویی هنــر خود كردی                               عیب نادیده یكی صد كردی


گاه برراســت ‌كشی خط گزاف                             گاه بر وزن زنی طعن زحاف


گاه برقافیه كــان معـلول است                             گاه برلفــظ كه نامقبول است


گاه نـابرده ســـوی معنــی پی                             خرده گیری ز تعصب بــروی

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:13 - 0 تشکر 691169

اما در دوران جدید مراد از نقد ادبی نشان دادن معایب اثر نیست (هر چند ممكن است به این امر هم اشاراتی داشته باشد) زیرا نقد ادبی به بررسی آثار درجه یک و مهم ادبی می ‌پردازد و در اینگونه آثار بیش از اینكه نقاط ضعف مهم باشد نقاط قوت مطرح است. لذا منتقد ادبی می ‌كوشد با تجزیه و تحلیل آن اثر ادبی اولاً ساختار و معنی آن را برای خوانندگان روشن كند و ثانیاً قوانینی را كه باعث اعتلای آن اثر ادبی شده است توضیح دهد. لذا نقد ادبی از یک سو بكار گرفتن قوانین ادبی در توضیح اثر ادبی است و از سوی دیگر كشف آیین‌های تازه ممتازی است كه در آن اثر مستتر است.

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:14 - 0 تشکر 691170

بدین ترتیب می ‌توان به اهمیت نقد ادبی در گسترش ادبیات و متعلقات آن پی برد زیرا با نقد ادبی اولاً همواره ادبیات و علوم ادبی متحول و زنده می ‌ماند زیرا منتقد در بررسی آثار والا از آن بخش از ابزارهای ادبی استفاده می ‌كند كه كارآمد است و خود به خود برخی از ابزارهای علمی و فنی فرسوده از دور خارج می ‌شوند و ثانیاً با بررسی آثار والا معاییر و ابزارهای جدیدی را كشف می ‌كند و به ادبیات كشور خود ارزانی می ‌دارد. خوانندگان به كمک منتقدان ادبی معاییری بدست می آورند كه آثار والا را بشناسند و بدین ترتیب به آثار سطحی وقعی ننهند و این باعث می ‌شود كه جریانات فرهنگی و ادبی در مسیر درست خود حركت كنند و صاحبان ذوق و اندیشه و رای و نبوغ مقام شایسته خود را بازیابند.

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:14 - 0 تشکر 691171

نقد ادبی همیشه به معنی دیگرگونه خواندن اثر نیست. گاهی به معنی دقیق‌تر خواندن یا هوشیارانه‌تر مطالعه كردن اثر است. فرمالیست‌ها1 می ‌گفتند دقت در متن و ژاک دریدا می ‌گوید: تأكید در دقت. در همان حال و هوای سنتی هم دقیق‌تر خواندن اثر مهم است. هنرهای نهفته در آن را بازنمودن و اهمیت اثر را نشان دادن و گاهی ارتباط آن را با مسائل اجتماعی وسیاسی دوران متن بازنمودن (گرایشی كه در نحله‌های جدید نقد مطمح نظر نیست). به هرحال، در مورد نقد ادبی آنقدر سخن گفته‌اند كه امروزه یكی از شاخه‌های مطالعات ادبی، نقدشناسی و و بحث در مورد خود نقد است. عیب اثری را گفتن، اثری را وصف كردن، تجزیه و تحلیل اثر ادبی، دیگرگونه خواندن اثری، تأثر خود را از اثری بیان كردن و... این تلقیات و انتظارات اولاً در هر دوره‌ای فرق می ‌كند و ثانیاً بستگی به فلسفه یا سلیقه منتقد دارد. مثلاً میشل فوكو در مقاله معروف «مؤلف چیست» نقد را چنین تعریف می ‌كند: «كار نقد، آشكار ساختن مناسبات اثر با مؤلف نیست و نیز قصد ندارد تا از راه متون، اندیشه یا تجربه‌ای را بازسازی كند، بلكه می ‌خواهد اثر را در ساختار، معماری، شكل ذاتی و بازیِ مناسبات درونی ‌اش تحلیل كند. در اینجا، مسأله‌ای پیش می ‌آید: اثر چیست؟»

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:14 - 0 تشکر 691172

در مورد نثر نقد ادبی بد نیست به این نکته اشاره شود که باید ساده و روشن و علمی باشد. در ایران مرسوم است كه در ستایش از نثرهای ادبی و انشایی و در عیب‌جویی از طنز استفاده می ‌كنند. حال آنكه نقد ادبی اولاً در اساس ربطی به ستایش و عیب جویی ندارد و گاهی هدف فقط تحلیل اثر است و ثانیاً در مواقع مدح و هجو هم باید سخن روشن و جنبه استدلالی داشته باشد. فرنگیان به نثر نقد ادبی،  Expository prose می ‌گویند یعنی نثری كه توصیفی و ارتباطی است و جنبه استدلالی دارد یعنی با ذكر جزئیات مطلب را قدم به قدم جلو می ‌برد.

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:14 - 0 تشکر 691173

نقد ادبی كاری خلاق است و گاه منتقد ادبی به اندازه صاحب اثر باید دارای ذوق و خلاقیت باشد، با این فرق كه نویسنده و شاعر ضرورتآ اهل فضل و بصورت خود آگاه آشنا به همه فوت و فن ‌های علوم ادبی نیست. حال آنكه منتقد ادبی باید دقیقاً به علوم ادبی آشنا باشد تا از آنها بعنوان ابزاری در تجزیه و تحلیل عوامل علوّ آن اثر ادبی بهره گیرد. از سوی دیگر منتقد گاهی به عنوان واسط‌ بین نویسنده و خواننده عمل می ‌كند و باعث می ‌شود تا خواننده متون طراز اول را به سبب برجستگی و تازگیشان كه معمولاً با ابهام و اشكال همراهند فهم كند. معمولاً آثار ادبی والا را فرهیختگان می ‌ستایند و عوام ‌الناس به تبع ایشان به آن آثار و نویسندگانشان احترام می ‌نهند. اما خود دلیل ارزش آنها را نمی ‌دانند. منتقد در تجزیه و تحلیل‌های خود علل برجستگی این آثار را برای مردم توضیح می ‌دهد و در این صورت گویی غیر مستقیم به مردم می ‌فهماند كه چه آثاری فاقد ارزشند. در نتیجه در كشورهایی كه نقد ادبی رواج و اهمیت بیشتری دارد وضع نویسنده و شاعر و نشر و مطبوعات و جریانات فرهنگی معمولاً بسامان است، معمولاً حق به حقدار می ‌رسد و متقلبان فرهنگی كمتر مجال سوء استفاده می ‌یابند.

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:14 - 0 تشکر 691174

منتقد ادبی علاوه بر آشنایی با نحله‌های مختلف نقد ادبی و علوم ادبی باید فرد كتاب خوانده‌ای باشد و با بسیاری از دانش‌های دیگر چون سیاست و مذهب و جامعه شناسی و روانشناسی و تاریخ آشنا باشد زیرا آثار بزرگ ادبی ـ برخلاف آنچه امروزه می‌گویند ـ فقط به لحظ ادبی بودن نیستند كه شهرت و قبول می‌ یابند. بلكه هزار نكته باریک ‌تر از مو اینجاست. به قول الیوت (در مقاله مذهب و ادبیات) معیارهای ادبی فقط مشخص می كند كه اثری ادبی است ولی عظمت یک اثر فقط با معاییر ادبی مشخص نمی ‌شود. آیا اهمیت شاهنامه فقط به لحاظ مسائل ادبی است؟

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:15 - 0 تشکر 691175

نقد ادبی كلاً بر دونوع است:


1ـ نقد نظری


2ـ نقد عملی



نقد نظری  (Theoretical criticism )


كه مجموعه منسجمی از اصطلاحات و تعاریف و مقولات و طبقه‌بندی ‌هایی است كه می ‌توان آنها را در ملاحظات و مطالعات و تفاسیر مربوط به آثار ادبی بكار برد. همینطور محک ‌ها و قواعدی را مطرح می ‌كند كه با استعانت از آنها می ‌توان آثار ادبی و نویسندگان آنها را مورد قضاوت و ارزیابی قرار داد و به اصطلاح ارزش ‌گذاری كرد.


نقد نظری در حقیقت فقط بیان قواعد و فنون ادبی و نقد ادبی است اما ممكن است آن را در اثری پیاده نكنیم. مثلاً می گوییم در نقد باید توجه داشت كه متن تحت‌الشعاع زندگی و آرای نویسنده قرار نگیرد، اما از این دیدگاه خاص به بررسی اثری نمی ‌پردازیم و فقط بیان نظریه كرده‌ایم.



كتاب آی.ا.ریچاردز موسوم به اصول نقد ادبی  (Principles of Literary Criticism)كه در سال 1924 نگاشته شد و كتاب نورتروپ فرای موسوم به تشریح نقد ادبی  (Anatomy of Criticism)كه به سال 1957 نوشته شد از آثار معتبر در نقد نظری هستند.

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:15 - 0 تشکر 691176

نقد عملی یا تجربی  (Practical criticism)

این نوع نقد به بررسی تقریباً تفصیلی اثر خاصی می ‌پردازد؛ یعنی استفاده عملی از قواعد و فنون ادبی برای شرح و توضیح و قضاوت اثری. در نقد عملی باید از اصول نظری نقد ـ كه طبیعتاً بر تجزیه و تحلیل‌ها و ارزشگذاری منتقد نظارت و حاكمیت دارند ـ بطور ضمنی و غیر صریح استفاده كرد. به زبان ساده در عمل از مفاد آنها استفاده شود نه این كه بصورت نقل قول، نقد را تحت‌الشعاع قرار دهند. بعبارت دیگر باید بصورت توصیه‌هایی، گاه به گاه و مناسب مقام مورد رجوع و استفاده قرار بگیرند. در نقد ادبی بحث این است كه «فلان اثر (شعر) تا چه حد خوب‌است؟». اما برای اینكه متوجه شویم فلان اثر (شعر) تا چه حد خوب است باید مسائل مختلفی را در مد نظر داشته باشیم. مثلاً باید نسبت به صحت متن مطمئن باشیم و لذا وارد مباحث زبان شناسی و تاریخی شویم. و الیوت هم اشاره كرده است كه عظمت آثار فقط با معاییر ادبی تبیین نمی ‌شود. پس اشراف به نظام‌های دیگر علوم انسانی چون روانشناسی و جامعه شناسی و تاریخ و امثال اینها برای منتقد بصیر لازم است.

چهارشنبه 10/10/1393 - 11:15 - 0 تشکر 691177

در میان آثار بزرگ نقد ادبی انگلستان در این حوزه، می ‌توان از مقالات درایدن، دكتر جانسون، برخی از فصولی كه كالریج در كتاب تراجم ادبی  (Biographia Literaria) در باب شعر وردزورث نوشته است. سخنرانی او در باب شكسپیر، كتاب ماتیو آرنولد موسوم به مقالاتی در نقد ادبی  (Essays in Criticism) و سرانجام از گزیده مقالات  (Selected Essays ) تی.اس.الیوت نام برد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.