• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 88
تعداد نظرات : 17
زمان آخرین مطلب : 4972روز قبل
ازدواج و همسرداری

10 مطلبی كه همسر شما عاشق شنیدن آنها است


 

شماره 10
"روز خوبی داشتی؟" هـنـگامیـكه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش میكنید، برداشت او این خواهدبود كه شما انسان با فكری هستید و مشتاقید بدانید وی ساعات كاری خود را چگونه سپری كرده است. اما یـك هشـدار: ایـن سـؤال بـه هـمـسـر شـمـا مجوز آن را خواهد داد كه چند ساعتی در مورد كوچكترین اتفاقاتی كه برایش افتاده صحبت نمایـد. پس برای مدت زمانی طولانی آماده نشستن و شنیدن داستانهای او شوید.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: زنها به آنچه كه در فكر شما میگذرد، توجه زیادی دارند. پرسش در مورد چگونگی روز او نشان می دهد كـه شمـا پذیرا، مشتـاق و علاقمند به گوش دادن حرفهای همسرتان هستید. با این عمل به او فرصتی می دهیـد تا خودش را خـالی نـموده و شما را به عنوان همراز و محرم اسرار خود در نظر بگیرد. اگر چه ممكن است بیش از زمانی كه انتظار دارید مجبور به شنیدن صحبتهایش شوید، اما وقتی تمام شد، او شروع به صحبت در مورد شما خواهد كرد.
شماره 9
"نمی تونم بگم چقدر دلربا و زیبا هستی" همانطور كه مشخص است، این بـه او مـی رسـاند كه شما وی برای شما جذاب بوده و فرد دیـگری بـه چشمتان نمی آید. از طرف دیگر باعث افزایش اعتماد بنفس در او خواهد شد.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این جمله بخصوص در روابط زناشویی بلند مدت مؤثر واقع می شود چرا كه شما به همسر خود اطمینان میدهـید هنوز به او علاقه دارید. در عوض همسرتان نیز سعی خواهد كرد این زیبایی و دلربایی را با شما تقسیم نمایید. سؤالی هست؟ اینجوری فكر نمیكنید؟
شماره 8
"در مورد ‌[ هر چیزی ] چه احساسی داری؟" پـرسیدن این سؤال به همسرتان نشان می دهد كه شما خالصانه برای احـساسـات او اهمیت قائل هستید. زنها عاشق بیان احساسات خود در مورد هر موضوع قابل تصوری می بـاشند. با این حـال بـدانید كه خود را در دام گفـتگویـی طولانی و عمیق در مورد آن موضوع گرفتار خواهید كرد. بنابراین اگر شب تصمیم دیدن مسابقه فوتبالی را دارید، این سؤال را مطرح نكنید.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این سؤال بیانگر جنبه مهربانی و دلسوزی یك فرد است. وقتی همسرتان در می یابد كه شما توجهتان را به وی مبذول داشته اید، او نـیـز متقابلا تمام احساسات خود را با شدتی بسیار بیشتر، اهدا خواهد نمود. یعنی اگـر قـبـلا فـقـط فردی جذاب بشمار می آمدید، اكنون همانند جواهری در چشم او جلـوه خواهید كرد. متوجه منظورم می شوید؟
شماره 7
"تو زیبا تر از دوستان دیگرت هستی" قرار دادن او از بین همتاهایش بر سكوی نخست زیبایی باعث بالا رفتن اعتمـاد بـنفـس وی شـده و سـبـب می گـردد تا هـمـسر شمـا در تـصـوراتش بر دوستان هم جنس خود بتواند فرمانروایی كند. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان ارتقای چشمگیری خواهد داد.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: گذشته از اینكه باعث می گـردد او از لحاظ زیبایی ظاهری خود را برتر از اطرافیانش تصور كند، این جمله كوتاه به همسرتان تفهیم میكند كه شما تا چه حد برای وی ارزش قائل هستید. بعلاوه زمانی كه دوستانش پیش شـما هستند، كمتر احساس نگرانی خواهد كرد. او در مـورد خـودش احـسـاس خـوبـی نموده و پاداش سلیقه بخرج دادن شما را خواهد داد. با اینحال یك احتمال جانبی بالقوه وجود دارد: یك همسر حسود این سخن را مدركی برای متهم نمودن شما به اینكه قصد برانداز نمودن و چشم دوختن به دوستانش را دارید، بشمار خواهد آورد.
شماره 6
" تو واقعا زرنگ و باهوشی" با تـصـدیـق نـمودن هـوش و ذكـاوت وی، ایـن معـنی را می رسانید كه علاوه بر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فكر توانمندش نیز شده اید. هـمـسر شـما بـا شنیدن این جمله در مورد همه جوانب زندگی خود احساس رضایت و خوشنودی خواهد نمود. این سخـن نشانه احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب میگردد.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: همسرتان این مسئله را كه شما فقـط بـه فـكر روابط جنسی نیستید و قادرید ماورای چنین موضوعات فكر كنید را تحسین خواهـد كرد. زنها عاشق مردان صـمـیمی و خـوش قـلب مـی بـاشند و هیچ چیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذكاوت آنها نمی تواند صفات آقا منشانه شما را آشكار نماید.

شماره 5
"در روابط زناشویی بسیار خوب هستی" بیان این جمله باعث می گـردد هـمـسرتان احساس كند كه یك الهه است. شنیدن این عبارت به همسر شـما تفهیم می كنـد كـه روابـط جنسی و زناشویی او به چشم شما بی عیب و نقص بوده و باعث می گردد كه احساس نماید واقعا می داند كـه چگـونه باید مرد خود را راضی نگاه دارد.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: تحسین و تمـجید از عملكرد او نشانگر این است كه شما به روابط جنسی فقط به عنوان ابزاری برای ارضا نــمودن خود نگاه نكرده، بلكه همه جنبه های آنرا مورد ستایش قرار میدهید.
شماره 4
"می خواهم همه عمرم را با تو سپری كنم" ایـن جمله ای سنگین است؛ معنی آن فاصله زیادی با دادن پیشنهاد برای ازدواج نـدارد. بنابراین پیش از گفتنش به نامزدتان مراقب عواقبش باشید. اما بخاطر داشته باشید كه ریسك كردن اغلب پاداش و نتیجه مطلوب به دنبال خواهد داشت. هنگامیـكه این جـمله را بیان می دارید، او از لحاظ روانی بسیار سركیف می گردد. جـمـلات دیـگـری كـه تقریبا همین نتیجه را داشته ولی تعهدآوری آنها كمتر می باشد، عبارتند از: " فقط تو میتونی تا این حد منو خوشحال كنی" و " من دوست ندارم با هیچ كس دیگری جز تو باشم."
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: همـه زنـها عاشق شنیدن جملاتی حاكی بر سرسپردگی دیرپا و با دوام از همسرشان هستند. مطمـئـن بـاشیـد كـه بـعد از گفتن این جمله سلامی همیشگی را از او خواهید شنید.
شماره 3
"تو بهترین دوست منی" به او می گویید كه چگونه ماورا و فراسوی مسائل جنـسی می اندیشید و به این معنی اسـت كه برای رابطه اتان ارزش قائل هستید و مایلید كارهایی را بـهـمراه او انجام دهید كه مردان دیگر ممكن است رغبتی به آن نداشته باشند. همسرتان بعد از شنـیـدن ایـن جمله پیوستگی مقاومت ناپذیری با شما پیدا خواهد نمود.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این جـملات شـما را در نـظر وی بـجای یـك فرد عادی كه مجبور به گذراندن وقتش با او است، به انسانی معنی دار و جذاب تـبـدیـل میكند. این شما را به ابتدای لیست خواسـتگـاران پرتاب میكند چراكه شما به مهمترین نكته اشاره كرده اید: دوستی و رفاقت.
شماره 2
"تو یك مادر ایده آل خواهی شد" اغلب زنها به دنبال این هستند كه روزی بچه دار شونـد. هـمـچـنین اكـثـرا با خود كلنجار می روند كه آیا در این راه مـوفـق خـواهد بـود یـا خـیر. بـا گفـتن این جمله به او اطمینان می دهید كه حتما به هدفش خواهد رسید. به علاوه با ارضـای نیازهای درونی او باعث آرامش و تسكین وی می شوید. بیان این كلمات از زبان شما به عنوان یك همسر، او را تبدیل به خوشحال ترین انسان روی زمین خواهد نمود.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: اینـگونه بطور غیر مستقیم به همسر خود می فهمانید كه مایلید از او بچه دار شوید. واضح است كه این نوایی بسیار خوشایند در گوش او می باشد. از این نقطه، همسرتان بیشتر پذیرای پیشرفت و ترقی شما خواهد شد.
شماره 1
"تو زندگی منو كامل می كنی" این به او می گوید كه تنها فرد مورد علاقه شما است. همه زنها دوست دارند این جمله را از شوهرشان بشنوند. بـیـان ایـن عبـارت بـه مفهوم آن است كه شما همسر خود را بصورت كامل پذیرفته ایـد و ایـنـكه او به صـورت موجودی اجتناب ناپذیر و همیشگی برای شما در آمده است. در همسرتان احساس لـذت بـخش غیر قابل تصوری بوجو آمده و تا چندین روز لبخند از لبانش جدا نخواهد شد.
چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این جـمـله اسـاسـا مـی گـوید كه شما در زندگی به او نیاز داشته و نمیـتوانید بدون او به زندگی ادامه دهید. زنها از شنیدن چنین جملاتی بسیار مشعوف میگردند.

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:34
خواستگاری و نامزدی

زنان 16 ماه از عمر خود را گریه می‌کنند


 

بر اساس نتایج یک نظرسنجی جدید، زنان حدود 16 ماه از عمر را در حال گریه می‌گذارنند.
محققان به این نتیجه رسیدند که زنان از بدو تولد تا سن 78 سالگی، به دلایل مختلف بیش از 12,000 ساعت گریه می‌کنند. این دلایل، احساس گرسنگی در زمان کودکی و شکست عشقی در سنین بالاتر را شامل می‌شود.

نتایج این نظرسنجی این موضوع را فاش کرد که زنان در زمان کودکی و تا سن 1 سالگی، حدود سه ساعت را در روز گریه می‌کنند. آن‌ها در این سن از گریه به عنوان ابزاری برای بیان گرسنگی و یا جلب توجه استفاده می‌کنند.
آن‌ها زمانی که به سن نوجوانی می‌رسند نیز کم و بیش عادات کودکی خود را حفظ می‌کنند. نوجوانان دختر در این سن، حدود 2 ساعت و 13 دقیقه در هفته گریه می‌کنند. آن‌ها در سنین 20 تا 30 سالگی، 2.24 ساعت در هفته گریه می‌کنند. دلایل این موضوع در این اندکی متفاوت است و مواردی نظیر شکست عشقی، دیدن یک فیلم عاطفی و یا از دست دادن یک عزیز را در بر می‌گیرد.
این نظرسنجی که بر روی 3000 زن انجام گرفته است همچنین نشان می‌دهد که زنان در دوره‌های مختلف زندگی دلایل متفاوتی برای گریه کردن دارند.

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:29
ازدواج و همسرداری

خواص ازدواج برای آقایان !!


هم جدی بگیرید، هم نگیرید!

_ قبل از ازدواج خوابیدن تا لنگ ظهر، بعد از ازدواج بیدار شدن زودتر از خورشید. نتیجه‌گیری اخلاقی: سحرخیز شدن
_ قبل از ازدواج رفتن به سفر بی‌‌اجازه، بعد از ازدواج رفتن به حیاط بااجازه. نتیجه‌گیری اخلاقی: كسب اعتبار
_ قبل از ازدواج خوردن بهترین غذاها بی‌‌‌‌منت، بعد از ازدواج خوردن غذاهای سوخته با منت. نتیجه‌گیری اخلاقی: تقویت‌ معده
_ قبل از ازدواج استراحت مطلق بی‌‌جر و بحث، بعد از ازدواج كار كردن در شرایط سخت. نتیجه‌گیری اخلاقی: ورزیده شدن
_ قبل از ازدواج آموزش گیتار و سنتور و... بعد از ازدواج آموزش بچه‌داری و شستن ظرف. نتیجه‌گیری اخلاقی: همدردی با خانم‌ها
_ قبل از ازدواج گرفتن پول تو جیبی از پاپا، بعد از ازدواج دادن كل حقوق به خانم. نتیجه‌گیری اخلاقی: مستقل شدن

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:27
ازدواج و همسرداری

تغییر رفتار آقایان قبل و بعد از ازدواج



تا كنون بارها دیده شده كه رفتارهای آقایون قبل از ازدواج با بعد از ازدواج تغییر كرده البته این مسئله در مورد خانمها هم صادق است اما آنقدر كم است كه حتی لمس نمی شود به عنوان مثال خیلی از آقایون در دوران نامزدی و یا عقد خود را یك عاشق پیشه نشان می دهند در هفته دو یا سه شب با شما بیرون می آیند كارهای غافلگیر كننده انجام می دهند حرفهای شیرین و جذابی میزنند و البته از هیچ فرصتی برای برقراری رابطه جنسی یا حد اقل معاشقه و كمه كمش بوسیدنو لب گرفتن نمی گذرند اكثر مواقع شیك ترو تمیز با موهای مرتب و صورت اصلاح شده و البته سر وقت سر قرار حاضر می شوند خوب این خیلی خوبه اما متاسفانه این رفتارهای به مرور زمان بعد از ازدواج كمرنگ و كمرنگ تر می شوند حتی اون آقایی كه دم از گرمی در رابطه جنسی میزد بعد از 6 یا هفت ماه حوصله برقراری رابطه جنسی هم به ندرت پیدا می كند دیگه سینما و پارك رفتن كم و كمتر میشه اون آقایی كه بوی عطرش شما رو گیج می كرد لباس پوشیدنش شما رو جذب می كرد موهاش و البته صورت صافش دیگه حوصله این كه حتی هفته ای دو مرتبه اصلاح كند را ندارد زودتر عصبانی می شود بارها این مسئله را از من پرسیده اید و دلیلش را خواسته اید و لبته بر عكسش خانمها اكثر خانمها در دوران پس از ازدواج گرمتر می شوند نیاز جنسی آنها بیشتر از قبل می شود البته از به زبان آوردن نیاز خود كمی خودداری می كنند و بیشتر با رفتارهای و حركات خود و حتی نوع لباس خود قصد دارند آقایان را از نیاز خود به رابطه جنسی مطلع سازند اما آقایاون یا این قضیه را متوجه نمی شوند یا اینكه خود را به او راه ( كوچه علی چپ ) میزنند و به قوله دوستان امروزی خیلی عذر می خوام یابو آب می دهند البته دلایل قانع كننده ای برای خود دارند چون آقایون همیشه یك دلیل دارند علت تغییر رفتارهای آقایون چیست ؟ قبل از اینكه به این مسئله بپردازم اینو بدونید هیچ مردی نیست كه از عمد رفتاری انجام دهد كه همسر خود را ناراحت كند و از زمانی كه متعهد به قبول مسئولیت می شود تمامی تلاش خود را در این زمینه به كار میگیرد من دلایل زیرا باعث بوجود آمدن تغییر رفتار آقایون می دانم

بار مسئولیت زیاد در قبال زندگی مشترك

قطعا شما به عنوان یك زن می پذیرید كه اداره كردن زندگی چقدر سخت می باشد محیا كردن تمام لوازم زندگی و ایجاد آسایش برای اعضای خانواده اگر مجرد هستید و در منزل پدری زندگی می كنید به رفتارهای پدرتون نگاه كنید فكر و ذهن یك مرد تامین رفاه اعضای خانواده است سیر كردن شكم تامین پوشاك محیا كردن محیط مناسب برای زندگی ایجاد رابطه دوستی پدرانه الگو قرار گرفتن پدر توسط اعضای خانواده تكیه گاه یك خانواده البته تلاش مادران و همسران هم نباید فراموش كرد و جای قدردانی دارد تمامی مسئولیتهای یك مرد باعث می شود كه دیگه حوصله ای ، وقتی و اتلبته توانی برای انجام بعضی رفتارها نباشد من برای عام می نویسم كاری به اقلبت ندارم كه مثلا از یه راههای پولدار شدن و آنقدر پول دارند كه اگر تا آخر عمر در خانه كنار همسر بشنیند بخورند بخوابند هم باز پول اضافی میارند اكثر جوانان ایرانی اونطور كه من می بینم خیلی كه زرنگ باشند بتوانند كاری دست و پا كنند و یك درآمد به قول معروف بخور و نمیر داشته باشند لابد می گید خوب مگه مجبورند ازدواج كنند بهتره بدانید كه ازدواج یك تكامل است و یك نیاز شما به عنوان یك همسر خوب باید از شریك خود حمایت كنید نمی گم مثلا احساسات تفریحات رو در زندگی باید فراموش كنید نه اینها همه لازمه زندگیست اما در زندگی موقعیتهایی پیش می آید كه باید برای حفظ بقای زندگی مشترك بعضی وقتها گذشت داشته باشیم و البته صبور باشیم آقایون هم اینو در نظر داشته باشند ابراز احساسات رسیدگی به سرو وضع در زندگی به همان مقدار اهمیت دارد كه سیر كردن شكم همسر و فرزندان اهمیت دارد چرا كه همسر شما هم در خانه بیكار ننشسته و مطمئنا به مسئولیت خود در منزل یا حالا خارج از منزل محیط كار می پردازد و اون هم برای حفظ زندگی از خود مایه می گذارد پس جوابه محبتهای یكدیگر رو با عشق بدهید

تغییر معیار آقایون و حس تنوع پذیری

متاسفانه همانطور كه بارها عرض كردم بعضی از شناختها از طرف مقابل فقط و فقط در دوران ازدواج بدست می آید بیشتر ازدواج ها در سنین كم با این مشكل روبرو هستند چراكه در سنین كم انسان تمامی معیارهای خود را نمی شناسد و وقتی وارد زندگی می شود بعد از یك مدت متوجه می شود فردی كه انتخاب كرده با معیارهای خود فرق عمده ای دارد این یك مشكل بزرگ است كه باعث سردی در روابط می شود والبته در این مورد خاص من فقط طلاق را هرچه زودتر پیشنهاد می كنم كه اكمروزه به خاطر بالا بودن میزان مهریه آقایون مجبور می شوند بسوزند و بسازند پس ازدواج در سنسن كم امكانر بروز چنین مشكلی را دارد مورد بعدی حس تنوع پذیری آقایونه بارها دیده شده كه برخی از آقایون با توجه به اینكه یك همسر خوب زیبا والبته با اندامی شكیل دارند اما با این وجود باز نگاهشون به یك زنه دیگه است البته نگاه آقایون به زنان و دختران یك عمر طبیعی و مشترك بین همه آقایون هست و اگر آقایی به یك خانك دیگر نگاه كرد دلیل بر این نیست كه حتما دیده منفی دارد اما خوب نوع نگاه ها فرق می كند شما به عنوان یك زن بهتر از من می توانید متوجه نوع نگاه همسر خود باشید آقایونی كه حس تنوع پذیری دارند هیچ وقت به آن شخص مورد نظر خود نخواهند رسید و فقط زندگی خود و همسر و شاید فرزندان خود را ویران می كنند من با اینكه اسلام میگه هر مرد می تواند چهار تا زن داشته باشد و چهل تا صیغه مخالفم چون به هیچ وجه نمی توان عدالت را یكسان همه یكسان اعمال كرد همیشه عرض كردم دوست داشتن رو بین چند نفر نمی شود تقسیم كرد حتی یكی از زنان رسول اكرم (ص) هم در این مورد به ایشان اعتراض كرد چون عدالت در روابط زناشویی میان او و سایر همسران پیامبر اجرا نشد بگذریم شناخت اینگونه افراد خیلی سخته

سخن آخر

در آخر برای موفقیت خود در زندگی از شما می خواهم كه معیار های خود را بشناسید اگر قصد ازدواج با دوست پسر یا دوست دختر خود دارید به جای اینكه وقت خودتونو صرف زدن حرفهای بیهوده و تكراری كنید سعی كنید از هم به یك شناخت بالا برسید بهجای آنكه در دوران نامزدی برید كنار رودخانه برید جاهای خلوت و به فكر لب گرفتنو نمی دونم نوازش آنچنانی نقاط حساس بدن خود باشید سعی كنید در مورد خود و آیندتون صحبت كنید البته معاشقه لازمه به جای اینكه در دوران عقد مدام برید خونه همدیگر و یك شب خانم منزل خانواده پسر باشد و یك شب پسر منزل خانواده دختر باشد و هی برید و بیایید و باعث مزاحمت و بروز اختلافات خانوادگی شوید و رابطه جنسی رو بخواهید مدام با هم تجربه كنید كتر برید و بیایید و سعی كنید در مورد آینده بهتر تصمیم گیری كنید نترسید شما مال هم هستید و در زندگی زناشویی فرصت برای انجاو روابط زناشویی زیاد دارید موفق و سعادتمند باشید

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:26
ازدواج و همسرداری

شوهرم به موفقیتهای من حسادت می‌کند !



گفته‌های زن:
روی چه کسی می‌توانم حساب کنم ؟
نرگس می‌گوید: گاهی از خواب با ناراحتی عجیبی بیدار می‌شوم و خیلی خسته و بی رمق و عصبی هستم . من و محمود دوازده سال پیش با یکدیگر ازدواج کردیم سه سال پیش رونق کسب و کار شرکتی که در آن کار میکرد خوابید و ما تصمیم گرفتیم که من تنها نان آور خانه باشم و او مسئول نگهداری بچه و خانه باشد .

در آن زمان این فکر خیلی خوبی بود اما این روش برای همیشه کار آرایی نداشت . محمود هنوز به دنبال درست کردن دستگاههی فرسوده شرکت بود و بیست ساعت در هفته وقتش را به این کار اختصاص می‌داد و بقیه وقت را هم به گونه دیگر سپری می‌کرد .

ما همیشه بحث جدل داشتیم زیرا محمود نمی‌خواست قبول کند که در آمد من خیلی بیشتر از درآمدی است که او می‌تواند داشته باشد و من موفق تر از او هستم .

سال گذشته هنگامیکه ما برای پرداخت وام خانه رفته بودیم، مسئول بانک نگاهی به فرم هردوی ما انداخت و شروع به خندیدن کرد و گفت:" اینجا را ببنین درآمد زن تو درآمدی بیشتراز تو دارد " در آن لحظه من آرزو داشتم سیلی به صورت آن مرد بزنم ،محمود از حرف او خیلی خجالت زده و ناراحت شد ، اما هیچ چیز بر زبان نیاورد ولی این را می‌دانستم که محمود آگاه است که ساعات کاری من بیشتر است.

بیشتر روزها ساعت 5/7 صبح از خانه بیرون می‌رفتم و تا 5/9 شب باز نمی‌گشتم و هنگام بازگشت تنها خواهان یک دوش و خوابیدن بودم .

داشتن شوهری که آنقدر جذب اخبار و تلویزیون باشد که وقتی برای درست کردن غذای بچه‌ها نداشته باشد برای من رمقی باقی نمیگذاشت. مگر درست کردن یک غذای ساده و حاضری کار سختی است؟

شنبه گذشته من یک برنامه ی کاری نیمه تمام داشتم و از شوهرم خواستم بچه‌ها را به بیرون ببرد و آنها را سرگرم کند، من فکر می‌کردم بچه‌ها را به پارک و یا به یک جای آموزشی خواهد برد ولی او آنها را به کلوپ اجاره فیلم برده بود و برای آنها بازی کامپیوتری خریداری کرده بود .

من واقعا از او نا امید شدم و چیزهایی که هیچگاه نگفته بودم بر زبانم جاری شد اما آخر وقتی نمی‌توانم روی شوهرم حساب کنم ، به چه کسی باید اعتماد کنم.
من و محمود در یک شرکت همکار بودیم و آنجا با یک دیگر آشنا شدیم عاشق او شدن کار خیلی آسانی بود زیرا هم زیبا و خوش تیپ بود و هم با مزه و کمی هم احساساتی .
ما با هم قرار‌های زیادی می‌گذاشتیم و وقت زیادی را با یکدیگر می‌گذراندیم و همه به ما می‌گفتند : شما زوج خوشبختی خواهید شد و خیلی شبیه به یکدیگر هستید. اما وقتی ازدواج کردیم دریافتیم، تفاوت‌های زیادی داریم. من خیلی اجتماعی هستم اما محمود بسیار خجالتی و ساکت و گاهی اوقات ترسو .

من خیلی سعی می‌کردم با او در مورد احساسش صحبت کنم ولی او گاهی حتی نمی‌دانست چه احساسی دارد . گاهی مشکلات را مطرح می‌کردم و او مشکلات را نادیده می‌گرفت تا من آنها را حل کنم . به هر حال ما ازدواج کردیم و شرکت اجازه نمی‌داد دو زوج در آنجا کار کنند، بنابراین محمود تصمیم گرفت شغل عمویش را در شرکت او ادامه دهد.

من بالاخره تخته ی پرش خود را در شرکت یافتم و روز به روز در حال پیشرفت بودم و این در حالی بود که کار محمود به خوبی پیش نمی‌رفت . عمویش بعد از ملحق شدن محمود با بحران عجیبی روبرو شد و ورشکسته شد. و فکر نمی‌کنم کسی می‌توانست آنها را نجات دهد و خدا را شکر که حقوق من برای ادامه زندگی وجود داشت وگرنه خدا می‌دانست بر ما چه می‌گذشت .

حقیقت این بود که من کارم را دوست دارم . من حالا مدیر فروش هستم و حدود صدها نفر تحت پوشش من کار می‌کنند . من از همان دوران کودکی رویای درآمد زیاد و موفقیت را در سر می‌پروراندم و مادرم الگوی رفتاری من بود .

در بانک کار می‌کرد و زنی دوست داشتنی بود. و تنها با در آمد خود شش فرزندش را بزرگ کرده بود. پدرم که پنج سال پیش درگذشت ، یک ارتشی بود او اعتیاد داشت و تمام حقوق بازنشستگی اش را خرج اعتیادش می‌کرد . آنها همیشه با یک دیگر دعوا و نزاع داشتند .

من هم می ترسیدم زندگی من هم به این سو گرایش پیدا کند . نه ، شوهر من معتاد نبود ولی چون تمام بار مسئولیت خانه بر دوش من بود این احساس را داشتم. با اینکه خیلی سرم شلوغ بود ولی تا آنجایی که می‌توانستم مشکلات بچه‌ها را رفع می‌کردم . و محمود از کارهای بچه‌ها و نیز کارهای خانه شانه خالی می‌کرد .

ولی این را باید اعتراف کنم از لحاظ احساسی بیشتر از من به بچه‌ها نزدیک بود و من از این موضوع حسادت می‌کنم . به این دلیل که من گاهی کلاس‌های تقویتی دخترم و یا مشکلی که برای پسرم پیش آمده بود را فراموش می‌کردم ولی محمود خیلی خودخواه بود . او بچه‌ها را از من دور می‌کرد و بین من و آنها فاصله می‌انداخت و باعث می‌شد من گاهی احساس تنهایی کنم .

او همیشه بخاطر ساعات کاری زیاد من گله می‌کرد. یعنی او نمی‌توانست ارتباطات کاری من را درک کند من اگر زیاد کار نمی‌کردم نمی‌توانستم ارتقا پیدا کنم و در نتیجه از لحاظ مالی دچار مشکل می‌شدیم.

ما هیچگونه ارتباطی نداشتیم و روابط زناشویی ما ماهها پیش از بین رفته بود وهر دو بسیار متشنج و ناراحت بودیم و او حاضر به رفتن پیش مشاور نبود . شما می‌دانید زندگی متلاشی می‌شود اگر احتیاج به مشاوره باشد ولی از آن امتناع شود . و من او را مجبور به این کار کردم زیرا دیگر طاقت نداشتم .

گفته‌های مرد:
"قطب مثبت "
نرگس خودش را پیشرو و فعال معرفی می‌کند در حالی که اغلب مردم فکر می‌کنند او زورگو و ارباب منش است. او همیشه در مقابل من است و به خاطر اینکه کارها را آن طورکه مد نظر اوست انجام نمی‌دهم مرا مواخذه می‌کند .

مقیاس من برای تمیزی با او متفاوت است. وقتی نرگس می‌گوید من بهتر از تو کار می‌کنم ، من واقعا عصبی می‌شوم و از اتاق بیرون می‌روم . و از بحث بیشتر با او جلوگیری می‌کنم. با این حال در بحث و جدل همیشه بازنده هستم و آدم شکست خوردهء آن بازی هستم ، وقتی بازی را می‌بازم ، تغییر قالب و در جایی دیگر تلافی می‌کنم.

شنیدن جمله ی تو پدر خوبی هستی واقعا برای من مثل یک آرزو می‌ماند . شما واقعا نمی‌دانید او چگونه با من رفتار می‌کند. زندگی با چنین زنی بسیار مشکل است. من عاشق پرانرژی بودن و شور نشاط و با مزه گی او شدم ، اما حالا دریافتم که اینها تنها برای به دام انداختن من بود.

من درک میکنم که نرگس اضافه وقت کار می‌کند که و نیز محل کار او دور است ولی در ماه گذشته تنها دو بار با خانواده شام خورده است. و هنگامیکه قول می‌دهد زود به خانه بیاید و همه با هم شام بخوریم همان شب دیر می‌آید او باعث می‌شود که من فکر کنم که بی ارزش هستم .

همانطور که نرگس گفت من بعد از ازدواج تصمیم به ادامه کار در شرکت عمویم کردم و بعد از ورشکستگی همسرم بود که زندگی ما را اداره می‌کرد . و من فکر نمی‌کنم هیچ یک از ما تصمیم به این راه طولانی مدت را داشت.

نرگس هر کاری که می‌توانست برای بی ارزش نشان دادن من انجام می‌داد. خیلی وقتها به من می‌گفت من تو را فقط برای نگهداری از بچه‌ها می‌خواهم من آقا ، خانم خانه ، با تمام مسئولیتها بودم و او با من مثل یک همسر رفتار نمی‌کرد. او با من مثل زیر دستش رفتار می‌کرد و همه تصمیم گیری‌ها با او بود بله نرگس مرا بالاجبار به دفتر مشاوره آورد اما ما واقعا نمی‌توانیم با یکدیگر کنار بیاییم .


گفته‌های مشاور :
در ابتدا نرگس و محمود هر دو مانند شیر خشمگین بودند که رفتارهای بعد ابتدایی و کوتاه مدت آنها به عادتهای بلند مدت بدل شده بود آن دو برای مدت طولانی به نزاع می‌پرداختند و به ندرت مشکلاتشان را با صحبت بر طرف می‌کردند.

آنها بر سر تقسیم کار که پایه و اساس است مشکل داشتند و هیچگاه به دنبال راه حلی عقلانی که هر دوی آنها را ارضاع کند نبودند .

قبل از آنکه این دو تمرینات عملی را آغاز کنند باید بیاموزند که چگونه عصابانیت خود را کنترل کنند بنابراین همه ی محاوره‌ها به یک میدان جنگ تبدیل نمی‌شود . نرگس باید درک کند که وقتی برای پرداختن به شوهرش بگذارد به جای آنکه از سر کار یک راست به رختخواب برود .

او همچنین با شوهرش مثل یک زیر دست برخورد می‌کرد و به او حالت امرانه سخن می‌گفت ، او باید جلوی اینگونه سخن گفتن را می‌گرفت و یا اگر سخنی اشتباه بر زبانش جاری می‌شد با جمله ، عزیزم خیلی متاسفم ، آن را جبران می‌کرد.

نرگس با دیگران در ارتباط بود ولی محمود مانند یک بمب ساعتی بود و همه عصبانیت را در خود نگه می‌داشت و ناگهان منفجر می‌شد .
او بیشتر اوقات در حال دفاع از خود در مقابل سرزنشهای نرگس بود . او بسیار خجالتی و بدون اعتماد به نفس بود .

نرگس و محمود انتقاد و نزاع را کنار گذاشتند و به دنبال راهی هستند که با صحبت بتوانند راه حل درستی برای مشکلات پیدا کنند. برای این منظور این دو بایدکلمات بکار برده شده را عوض کنند. به طور مثال به جای کلمه ی من ، ما را به کار ببرند و یا بجای دستور به طرف مقابل از او خواهش کنند و یا از او طلب مشارکت انجام کاری را نمایند .
مثلا نرگس بجای اینکه به محمود بگوید " تو به دخترمان اجازه نباید بدهی با ضبط روشن به تکالیفش بپردازد " می‌تواند اینگونه بیان کند." محمود جان من فکر می‌کنم روشی که دخترمان برای درس خواندن برگزیده روش غلطی است، ما باید در این باره با یک دیگر صحبت کنیم ."

بدینگونه بچه‌ها نیز می‌آموزند که پرخاشگرانه با والدین خود صحبت نکنند .

بطوریکه بچه‌ها اذعان کردند : ما به قدری از رفتارها و فریادها و لحن‌های توهین آمیز پدر و مادرمان ناراحت می‌شدیم که فراموش می‌کنیم هدف اصلی صحبت آنها درست است. آنها هنگامی می‌توانند برنامه ای برای تقسیم وظایف پیاده کنند که بتوانند صادقانه با یکدیگر صحبت کنند ، به نظر من پدر و مادر قبل از تولد فرزندان باید برای تقسیم وظایف با یکدیگر صحبت کنند و این تقسیمات نباید دائمی باشد باید بشود بنا به شرایط آنها را تغییر داد.

برای این دو ، صحبت و زمان دو فاکتور نجات دهنده بود . کم کم مقدار زیادی از تنش‌ها رفع شد و دیگر موضوعات بسیار ساده که بزرگ می‌نمودند از بین رفت . و خیلی راحت موقعیتی را می‌ساختند که هر دو از آن لذت می‌بردند و محمود بسیار اعتماد به نفس پیدا کرد و دیگر احساس می‌کرد خیلی پدر خوب و شوهر خوبی است . و نرگس بسیار نرم شد لحن عامرانه ی خود را کنار گذاشت . آن دو هر جمعه کنار یکدیگر می‌نشستند و وظایف هفته ی آینده را تقسیم می‌کردند . ولی اگر اتفاق غیر منتظره ای پیش می‌آمد ما هیچ یک شانه خالی نمی‌کردیم بلکه با مهربانی آن را حل نمی‌کردیم برای نرگس شغلش در درجه ی اول بود اما او سعی می‌کرد اغلب شام را با خانواده صرف کند. و برای دو ماه آخر هفته را برای گذراندن با خانواده به سر کار نرفت .

محمود بعد از پایان مشاوره درمانی گفت: " من فکر می‌کنم اکنون زندگی ما در دست ماست، ماهر دو برای خانواده ، سفر ، کار و .... تصمیم می‌گیریم ."

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:24
ازدواج و همسرداری

چگونه علاقه زن و شوهر را ایجاد كرد یا افزایش داد؟


چگونه مى‏توان علاقه زن و شوهر را ایجاد كرد یا افزایش داد؟


نمایش پاسخ ...
پدیدار شدن مهر و محبت افزون‏تر، معلول یك سرى عوامل است كه بعضى از آنها در دست همسر و برخى در اختیار زوج است. آنچه كه در اختیار زن است، احترام و اهمیت دادن به شوهر، مهیا كردن محیط خانه براى او، همراهى با او در امور مختلف، پرهیز از بحث و مجادله‏هاى بى‏نتیجه، توجه به خواسته‏هاى جنسى شوهر و آماده ساختن خود براى او، صداقت و امانت و فداكارى و گذشت، از جمله امورى است كه مراعات آن از جانب زن، مى‏تواند در جلب محبت شوهر مؤثر باشد. اسلام به منظور ایجاد علاقه و محبت بیشتر میان دو همسر، به همتایى و كفو بودن آنها سفارش كرده است. در واقع مى‏توان گفت: مرد و زن اگر از نظر شرایط اعتقادى و اقتصادى، نزدیك به هم باشند و براساس صداقت و حسن اعتماد به همدیگر، زندگى خود را آغاز كنند و در طول زندگى روزمره به آن توجه كافى داشته باشند و آن را رعایت نمایند خداوند علاقه، محبت و الفت را بین این دو همسر قرار خواهد داد. پس از انعقاد پیمان ازدواج نیز براى استحكام خانواده و استمرار آن الفت و علاقه، باید هر یك از مرد و زن به روابط میان خود توجه كافى مبذول كنند. همان طور كه امام صادق (ع) توصیه‏هاى زیر را به هر یك از زن و شوهر ارائه فرموده‏اند(1) مرد در پیوند میان خود و همسرش از سه چیز بى نیاز نیست:
1. همدلى با زن تا از این راه محبت و دلبستگى زن را به خود جلب كند.
2. حسن خلق و متوجه كردن دل زن به سوى خویش با قیافه اى كه در چشم زن خوشایند باشد.
3. توسعه دادن در معیشت همسر.
زن هم در ارتباط میان خود و همسر همدلش از سه خصلت بى‏نیاز نیست:
1. خویشتندارى از هر آلودگى تا دل شوهر در اعتماد به وى در هر خوش و ناخوش مطمئن باشد.
2. مراقب حال شوهر بودن تا اگر لغزشى از او سر زد شوهر با او مهربان باشد.
3. اظهار عشق به شوهر با دلربایى و زیبا ساختن خویش در چشم وى.
با استفاده از روایت فوق و دستورات دیگرى كه از بزرگان به ما رسیده است مى‏توان به خوبى و به آسانى علاقه و محبت را افزایش داد.
در این رابطه چهل نكته مفید و سازنده بیان مى‏گردد تا با عمل به آنها بتوانید در دوستى و ارتباط صمیمانه با همسرتان موفق باشید.
راه كارهاى ایجاد محبت
1. با مطالعه كتاب‏هاى مربوط به انتخاب همسر، آیین همسردارى، چگونگى ایجاد ارتباط با دیگران و نیز شركت در جلسه‏هاى آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در این زمینه افزایش دهید.
2. با همدلى، هم‏فكرى، همكارى و مشورت با یكدیگر درباره مسائل مختلف، میان اعضاى خانواده روابط سالم پدید آورید.
3. هر یك از زوجین دیگرى را نزدیك‏ترین و محرم‏ترین فرد بداند و او را نیمه تن، حامى و پشتیبان خود تلقى كند.
4. با یادگیرى مهارت‏هاى ارتباطى نظیر به حرف‏هاى یكدیگر گوش كردن، احترام به نظرها و عقاید یكدیگر و تشریك مساعى و مشورت كردن- روابط خود را بهبود بخشید.
5. بكوشید، باایجاد كانونى گرم و صمیمى، تمام اعضاى خانواده- به ویژه زن و شوهر- مسؤولیت رسیدن به تفاهم را پذیرا شوند.
تا كه از جانب معشوق نباشد كششى كوشش عاشق بیچاره به جایى نرسد
6. هنگام اختلاف نظر یا سوء تفاهم، به جاى سرزنش كردن یكدیگر یا تفسیر نادرست، به شناسایى مسأله و یافتن راه حل آن بپردازید و در صورت لزوم كمك و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب كنید.
7. براى رسیدن به امنیت روانى وعاطفى در روابط زناشویى، داشتن صداقت، پذیرش، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهید.
8. در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستین فرصت ممكن به حل و فصل آن بپردازید تا به فرآیندى مخرب و پیشرونده تبدیل نشود.
9. به هر طریق ممكن رفتارهاى مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأیید قرار دهید به گونه‏اى كه همسرتان بفهمد برایش ارزش قائل هستید.
10. تشویق و تأیید و بیان نكات مثبت، به طور آشكار یا در جمع باشد و تذكر نكات منفى و انتقاد، به طور محرمانه و در تنهایى صورت گیرد.
11. براى خصوصیات و نیازمندى‏هاى یكدیگر، ارزش قائل شوید و در روابط كلامى، عاطفى، اقدام‏ها و تصمیم‏گیرى‏ها به افكار و خواسته‏هاى همسرتان توجه كنید.
12. اگر رفتار خاصى براى شما مبهم است، ساده‏ترین راه این است كه از همسرتان هدف
و علت آن رفتار را بپرسید و با روش مسالمت‏آمیز، صمیمانه و خوش بینانه موضوع را روشن كنید.
13. خشونت همسرتان را با خشونت پاسخ ندهید. خشونت را با سكوت پاسخ گویید و در موقعیتى مناسب درباره مسأله مورد نظر به بحث و گفت‏وگو بپردازید.
14. بكوشید در سراسر زندگى- به خصوص در روابط بین خود و همسرتان- به جاى هر گونه پیش‏داورى یا مشاهده اشكالات و ضعف‏ها، نقاط مثبت و قوت را ببینید به عبارت دیگر، به جاى توجه به نیمه خالى لیوان، به نیمه پر آن توجه كنید.
15. سعى كنید در برنامه ریزى براى فعالیت‏هاى اجتماعى، اوقات فراغت، دید و بازدیدهاى خانوادگى و نظایر آن، با یكدیگر مشورت كنید و از یك جانبه‏نگرى بپرهیزید.
16. در هر فرصتى كه پیش مى‏آید، با همسر و اعضاى خانواده‏تان ارتباط كلامى و عاطفى برقرار كنید. شایان ذكر است زنان از صحبت كردن با همسرشان بیش‏تر لذت مى‏برند. بنابراین، مردان باید فعالانه به سخنان همسران‏شان گوش كنند و واكنش مناسب نشان دهند.
17. اگر هر یك از زوجین در شرایط خاصى، نمى‏تواند به سخنان همسرش گوش كند، باید صادقانه و صمیمانه این موضوع را به وى انتقال دهد و تقاضا كند صحبت كردن درباره آن موضوع را به فرصتى دیگر واگذارد.
18. هر از چند گاهى زوجین در فضایى محرمانه، محبت‏آمیز و صمیمانه به ارزیابى رفتار و روابط یكدیگر بپردازند و از یكدیگر بپرسند، چه باید كرد تا روابطمان بهتر و بانشاطتر شود؟
19. همیشه، در رویارویى با مسائل و مشكلات خانوادگى، خود را در وضعیت طرف مقابل قرار دهید و با قبول مسؤولیت خود و شناخت انتظارات متقابل به حل و فصل اختلافات روى آورید.
20. در روز یا در هفته زمان مشخصى را براى گفت و گو درباره مسائل و مشكلات و به اصطلاح درد دل كردن با همسرتان اختصاص دهید.
21. از داشتن نگرش‏هاى آرمان گرایانه و شاعرانه در مسأله ازدواج و روابط زناشویى و نیز انتظارات غیر واقع بینانه اجتناب كنید.
22. ارتباط زوجین باید از هر گونه سوء ظن و حدس نادرست وغیر واقع بینانه به دور باشد. اگر موضوع و مسأله‏اى ذهن یكى از زوجین را به خود مشغول كرده است، باید آن را به صراحت و صادقانه مطرح كند و درستى و نادرستى اش را با همسرش مورد بررسى قرار دهد.
23. هر یك باید زمینه‏هاى بروز سوء تفاهم‏ها و سوء ظن‏ها را از بین ببرد و از رفتارهایى كه موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن مى‏شود، خوددارى كند.
24. هر یك از زوجین باید بكوشد با روان‏شناسى همسرش آشنا شود، تا بداند او به چه امورى بها مى‏دهد و نظام ارزشى‏اش چگونه است. براى مثال معمولًا زن به وابسته بودن، كسب امنیت عاطفى و مورد حمایت واقع شدن اهمیت مى‏دهد و مرد مى‏خواهد مستقل و خود مختار باشد و آزادى عمل را داراى ارزش مى‏داند.
25. زن و شوهر از مسخره كردن یكدیگر و گفتن سخنان طعنه‏آمیز و دو پهلو جداً پرهیز كنند.
26. از رفتارهایى نظیر متلك، تحقیر، سرزنش و به رخ كشیدن یكدیگر كه موجب افزایش مقاومت‏هاى روانى در طرف مقابل است، جداً باید پرهیز شود.
27. در سراسر زندگى- از جمله در زندگى خانوادگى- بكوشید به نقاط مثبت، موهبت و نعمت‏هایى كه در اختیار دارید بیندیشید نه به امورى كه در اختیار ندارید.
28. از خطاهاى یكدیگر سریعاً بگذرید و خطاهاى همدیگر را تحمل كنید.
29. بایادآورى برخى ایام- مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظایر آن- و دادن هدیه‏هایى هر چند كوچك (مثل یك شاخه گل) به طور نمادین عشق و علاقه خود را به همسرتان اعلام كنید.
30. خود را در برابر همسرتان آراسته و پاكیزه و جالب توجه نگه دارید و از پریشانى و وضع نامرتب بپرهیزید.
31. در انتخاب دوست و برقرارى روابط دوستانه و معاشرت‏هاى خانوادگى با زوج‏هاى دیگر، دقت كنید و این امور را با توافق یكدیگر انجام دهید.
32. از هر گونه رفتارى كه به مرد سالارى یا زن سالارى مى‏انجامد، بپرهیزید.
33. خطاى یكدیگر را در حضور دیگران، فرزاندن، آشنایان، والدین یكدیگر و بازگو نكنید.
34. هرگز همسرتان را با زن یا مرد دیگر مقایسه نكنید.
35. از رفتارهاى مطلوب همسرتان تشكر كرده، او را تشویق كنید و انگیزه تكرار آن رفتار را بیشتر سازید.
36. از تصمیم‏هاى نادرست و غیر منطقى و كلى‏گویى‏هاى منفى و شكل‏گیرى افكار منفى، درباره همسرتان شدیداً بپرهیزید.
37. حتى‏المقدور به قول‏هایى كه به همسرتان داده‏اید، عمل كنید تا به سلب اعتماد و احساس فریب خوردگى نینجامد.
38. از نسبت دادن القاب و زدن برچسب‏هاى ناگوار و نامطلوب- مانند بدقول، زرنگ، شلخته،
كله‏شق، یك دنده، لجباز و خودخواه- به یكدیگر پرهیز كنید.
39. در مواردى كه غمگینى و افسردگى و یا عصبانیت زن یا شوهر، شدت مى‏یابد و احتمال اختلال در كار سیستم عصبى یا غدد درون‏ریز- به ویژه غده تیروئید- وجود دارد، در نخستین فرصت به پزشك متخصص مراجعه كنید تا از عادى بودن ترشح غدد- از جمله غده تیروئید- مطمئن شوید.
40. براى داشتن یك زندگى با نشاط و موفق خوب بیندیشید، وقت بگذارید، احساس مسؤولیت كنید، موانع ارتباط سالم را از میان بردارید و به عوامل ایجاد كننده روابط سالم توجه كنید.
پى‏نوشت‏
(1) تحف العقول، ص 323.

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:23
محبت و عاطفه

آموزش مسائل جنسی به فرزندان


آموزش مسائل جنسی به فرزنداندر زمان‌های گذشته، بسیاری از نوجوانان و جوانان معمولا اوقاتی از شبانه‌روز خود را در مزارع، کارگاه یا کارخانه مشغول به کار بودند و از طریق کارفرمایان و همکاران خود اطلاعاتی به دست می‌آوردند و پاسخ برخی

پرسش‌های خصوصی خود را می‌یافتند. امروزه به دلیل تغییر شرایط زندگی و نیز به دلیل کمبود وقت و مشغله کاری والدین، بیشتر پدرومادرها نمی‌توانند به پرسش‌های نوجوانان خود پاسخ دهند. در اینجا این سوال پیش می‌آید که آیا اصلا ما به‌عنوان پدر یا مادر حاضر هستیم کودکان و نوجوانان ما پاسخ سوال‌هایشان را از ما بخواهند یا ترجیح می‌دهیم آنها از طریق دوستان خود یا به‌طور تصادفی و از طریق کتاب‌ها و فیلم‌هایی که بعضا هم نامناسب‌اند، پاسخ پرسش‌های خود را به دست آورند؟ ...
تربیت جنسی

اصلا چرا باید درباره موضوعاتی این قدر سخت و حساس با بچه‌ها حرف زد؟ چرا اجازه ندهیم وقتی خودشان بزرگ شدند و ازدواج کردند، با این مسایل مواجه شوند؟

شاید اگر بلافاصله بعد از وارد شدن بچه‌ها، از دنیای کودکی به دنیایی که مسایل جنسی در آن معنی دارد، یعنی دوران بلوغ و بعد از آن، فرد ازدواج می‌کرد و امکان این را پیدا می‌کرد که غرایزش را به نحو صحیح و مشروع برآورده کند، می‌توانستیم صبر کنیم و آموزش را از همان زمان شروع کنیم اما در شرایط فعلی، بین بلوغ و ازدواج فرد فاصله طولانی، گاه حتی تا 20 سال، وجود دارد. در این فاصله هم این فرد در برابر انواع و اقسام تحریک‌کننده‌ها قرار دارد. تلویزیون، ماهواره و اینترنت، از ویژگی‌های عصری است که در آن زندگی می‌کنیم و به نظر می‌رسد باید آگاهی و‌تربیت جنسی را از طریق صحیح به فرزندان منتقل کنیم. تهاجم فرهنگی را هم باید در نظر گرفت. بعضی رسانه‌ها با نشانه گرفتن یکی از دل مشغولی‌های نوجوانان وارد می‌شوند و اطلاعات زیادی در اختیار آنها قرار می‌دهند که ممکن است باعث انحراف جنسی آنها شود. به همین علت هدایت جنسی، طبق آموزه‌های اسلام، موضوع مهمی است. اگر راهنمایی‌های لازم از سوی پدر و مادر انجام نشود، ممکن است فرزند ما در دام کسانی بیفتد که اطلاعات غلط و بی‌حد و حصر در اختیارش قرار می‌دهند و دچار انحراف جنسی شود.

چه سنی برای شروع مناسب‌تر است؟

آموزش در تمام مراحل سنی باید صورت بگیرد. به سن خاصی نمی‌شود اشاره کرد. از دوران پیش از دبستان، دبستان، دوران بلوغ، جوانی، میانسالی و حتی سالمندی این آموزش‌ها لازم است. البته شکل آن در هر دوره متفاوت است.

با در نظر گرفتن درک و فهم کودک در این سن و همین طور ویژگی‌های روحی‌اش. باید توجه داشته باشیم که در این سن آنها نیاز دارند چه مسایلی بیاموزند. به طور کلی شکل‌گیری هویت جنسی و اینکه فرد دختر و پسر بودن خودش را قبول کند، در این سن اتفاق می‌افتد. دوم اینکه در این سن باید حواس‌مان باشد که از بیداری زودرس جنسی کودک پیشگیری کنیم.

باید به خودمان مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم همچنین باید شنونده خوبی باشیم و اجازه بدهیم کودک سوال‌اش را کامل بپرسد.

در سنین دیگر، چه‌طور؟

سه تا چهار سالگی به بعد، سن سوال کردن است و یک طیف سوالات بچه‌ها همین سوالات جنسی است. البته این سوالات جنسی ناشی از کنجاوی، جلب توجه و وقت گذراندن است. در این سن بچه‌ها اصرار دارند بدن‌شان را محرمانه نگه ‌دارند و از برهنگی احساس شرم می‌کنند. لازم است پدر و مادر این حالت را تقویت کنند که فرزندشان در سنین بالاتر به «بی‌‌پروایی جنسی» کشیده نشود. سن 5 تا 6 سالگی سنی است که هورمون‌های جنسی خیلی کم ‌ترشح می‌شوند. در این سن به سوالات بچه‌ها باید کوتاه اما صحیح، پاسخ داده شود. در سن 7 سالگی، پسرها نسبت به دخترها ابراز علاقه می‌کنند اما این علاقه صرفا جنبه دوستی دارد نه جنسی و نباید نگران باشید؛ اگر چه بازهم ارتباط‌شان باید کنترل‌شده باشد.

در زمان بلوغ باید راجع به مسایل جنسی و بهداشت بلوغ چگونه صحبت کرد؟

آموزش زودرس و شتاب‌زده مسایل جنسی به کودکان می‌تواند به‌اندازه آموزش‌های با تاخیر و پنهان‌سازی، آسیب‌زا باشد. آموزش‌های جنسی باید به تدریج، زمان‌بندی شده، متعادل و متناسب با ویژگی‌های سنی و با لحاظ حرمت و احترام و همچنین پرهیز از افراط و تفریط داده شود. ارایه ‌تربیت جنسی دو شکل دارد. یک شکل مستقیم که مستقیما اطلاعات جنسی را در اختیار بچه‌ها قرار می‌دهیم، به‌ویژه مسایلی که در ارتباط با وظایف شرعی زمان بلوغ است. گاهی وقت‌ها این آموزش‌ها شکل غیرمستقیم دارد که ممکن است مناسب‌تر هم باشد.
تربیت جنسی

گاهی اوقات بچه‌ها سوال‌هایی می‌پرسند که ما غافلگیر می‌شویم. به عنوان یک پدر یا مادر، به این سوالات چه‌طور باید پاسخ بدهیم؟

در پاسخ به سوالات جنسی کودکان قبل از بلوغ باید یک سری مسایل مورد توجه قرار بگیرد: اول اینکه وقتی با این سوال مواجه شدیم، باید به خودمان مسلط باشیم و از نگرانی و شرم دچار لکنت نشویم. دوم اینکه باید شنونده خوبی باشیم و اجازه بدهیم کودک سوال‌اش را کامل بپرسد. موقع جواب دادن هم نباید جواب‌های ما با شوخی و مسخرگی همراه باشد و نباید دروغ گفته شود. مثلا بعضی پدر و مادرها به فرزندشان می‌گویند ما تو را خریدیم! این اطلاعات غلط باعث می‌شود بچه‌ها وقتی کمی بزرگ‌تر شدند، به پدر و مادرشان بی‌اعتماد شوند. پس پاسخ‌ها باید درست باشد و بر مبنای خرافه‌ها نباشد. آموزش باید تدریجی باشد. لازم نیست همه اطلاعات را یک جا در اختیار کودک قرار دهند و باید از شرح و بسط بی‌مورد پرهیز کنند. همان‌طور که اشاره شد آموزش باید متناسب با سن و درک کودک و به زبان ساده و قابل فهم باشد. در سنین دبستان و پیش از دبستان پاسخ‌ها اگر غیرمستقیم باشد، بهتر است. در ضمن اگر سوالی را اشتباه پاسخ دادیم، باید به اشتباه‌مان اقرار کنیم و اطلاعات درست را در اختیار آنها قرار دهیم.

والدین چگونه این روش ها را یاد بگیرند؟

مساله فقط کمبود اطلاعات و دانش پدر و مادرها در این‌باره نیست. دریک تحقیق که چند سال قبل انجام دادیم، از پدر و مادرها پرسیدیم که چرا شما آموزش‌های جنسی به فرزندتان نمی‌دهید، پاسخ‌ها متفاوت بود. عده‌ای می‌گفتند حیا مانع می‌شود. گروه دیگری می‌گفتند ما می‌خواهیم این اطلاعات را بدهیم اما خودمان هم نمی‌دانیم چه‌طور این کار را انجام بدهیم. گروه دیگر هم از پیامدهای منفی این اطلاعات هراس داشتند. پس موانع این عدم آموزش، فراوان است. اما اگر مساله کمبود آموزش باشد، این اطلاعات باید از طریق رسانه‌های جمعی، انجمن اولیا و مربیان، کارگاه‌های آموزشی که در دیگر کشورها تحت عنوان آموزش‌های شهروندی سازمان‌های غیردولتی این کار را انجام می‌دهند صورت گیرد.
در بحث آموزش‌های جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است. میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاع جنسی به فرزندان‌مان ندهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیاده‌گویی نکنیم و به حواشی نپردازیم

اما باید درست گفته شود و حساسیت ایجاد نشود. در تحقیقی 44 درصد نوجوانان اطلاعات را از دوستان خود دریافت کرده بودند که به هیچ عنوان نمی توان صحت این اطلاعات را تضمین نمود. کسب اطلاع از دوستان، به ویژه اگر این دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خیلی خطرناک و نامناسب است. ممکن است با تجربه کردن علایم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی در موارد کمی این حالت به خودکشی منجر شده است.

اگر در ارایه آموزش‌های جنسی به فرزندان عفت کلام را رعایت کرده و حرمت‌ها را حفظ کنیم و اطلاعات را به شکل غیرمستقیم ارایه دهیم، این مشکل پیش نمی‌آید. در بحث آموزش‌های جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است. میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاع جنسی به فرزندان‌مان ندهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیاده‌گویی نکنیم و به حواشی نپردازیم. ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم که فرزندان ما بیشتر از اعمال ما می‌آموزند تا از گفتار.

والدین باید در مناسبات جنسی‌شان نهایت دقت را داشته باشند و دور از چشم فرزندان باشد. در متون دینی ما آمده که از شش سالگی اتاق خواب کودک را جدا کنند. همچنین بچه‌ها را عادت دهند که وقتی وارد اتاق آنها می‌شوند، در بزنند. مراقب شوخی‌هایشان باشند. شوخی‌ها ممکن است خیلی از اطلاعات را به شکل غیرمستقیم به فرزندان بدهد. اما مراقبت‌های والدین در رفتار با فرزندان، شامل موارد زیادی می‌شود. از جمله شستشو و تطهیر در سنین پیش از دبستان که باید مراقب باشند تحریک صورت نگیرد. در آموزه‌های دینی ما آمده که وظیفه استحمام پسر بعد از سه سالگی به عهده پدر است. پوشش و لباس مناسب هم برای بچه‌ها مهم است. لباس‌های تحریک کننده، چسبان و تنگ برای بچه‌ها مناسب نیست. در بازی‌ها محدوده سنی رعایت شود و بچه‌ها با افراد غیرهم‌جنسی که با آنها تفاوت سنی مشهود دارند، بازی نکنند والدین باید در روابط و معاشرت‌ها، نوازش‌ها و در ایجاد عادات صحیح در بچه‌ها دقت داشته باشند. اینها ریزه‌کاری‌هایی است که والدین باید در رفتار خود با بچه‌ها به آن دقت کنند چون آموزش در بطن همین رفتارها اتفاق می‌افتد.

 

دکتر محسن فراهانی فرمهینی- سلامت

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:19
بیماری ها

روان‌شناسان چه تفاوت سنی را برای ازدواج مناسب می‌دانند؟


روان‌شناسان چه تفاوت سنی را برای ازدواج مناسب می‌دانند؟

نمایش پاسخ ...
پاسخ از خانم دکتر سیما فردوسی، روانشناس خانواده:
توصیه می‌شود زن بین یک تا 10 سال کوچک‌تر از مرد باشد. دخترها زودتر از پسرها بالغ می‌شوند. از طرف دیگر، آنها وظایف سخت بارداری، شیردهی و... را بر دوش دارند و زودتر از مردها شکسته می‌شوند، پس برای ایجاد برابری میان زن و مرد، در این مورد بهتر است زن کوچک‌تر از مرد باشد. از طرف دیگر، تفاوت سنی بیشتر از 10 سال هم میان زن و مرد مناسب نیست چون هر دهه از زندگی انسان دوره خاصی است و ویژگی‌ها، شرایط و نیازهای ویژه‌ای را دارد که منحصر به آن دوره است. دو نفر با تفاوت زیاد در مرحله متفاوت از زندگی هستند و نیازها و ویژگی‌های آنها متفاوت است.

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:16
دانستنی های علمی

6 اشتباه رایج بین زنان دنیا!


اشتباه اول: زنان در حق مردان مادری کرده و آنان را با بچه‌ها اشتباه می‌گیرند.
این جمله یعنی اینکه زنان بیش از حد در حق مردان مفید واقع می‌شوند و کارهای را که خودشان می‌بایست انجام دهند برایشان انجام می‌دهیم

برای مثال:

 

 

1. در حق آنها مفید هستید، مثلا: دنبال کلید‌هایش می‌گردیم.

 

2. راه انداختن بازی‌های کلامی با انها جهت بیرون کشیدن اطلاعات: گرسنه ای؟ چی دوست داری؟ چی کار کردی؟

 

3. ما چنین فرض می‌کنیم که مردها کم حافظه‌اند و اطلاعاتی که می‌بایست خودشان به خاطر داشته باشند ما باید به آنها گوش زد کنیم: وقت دکتر امروزت یادت نره! یادت نره بچه‌ها رو از مدرسه بیاری!

 

4. آن‌ها را نکوهش می‌کنید آن گونه که بچه‌هایتان را دعوا می‌کنید: چند بار بگم چراغ‌ها را قبل از خوابیدن خاموش کن!

 

5. به عهده گرفتن کارهایی که فکر می‌کنید نمی‌توانند انجام دهند: یک روز با بچه‌ها فرستادمش که برن لباس بخرن فاجعه بود! دیگه همچین کاری را نمی‌کنم.

 

6. اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر ونهی کردن به آنها: اگر جای تو بودم از سمت چپ رانندگی می‌کردم! اگر جای تو بودم از فیلیپ به خاطر کاری که انجام دادم معذرت خواهی می‌کردم.

 

اما چرا ؟؟؟

 

به دلیل حس مادرانه‌ای که در وجود همه زنان است و آنها هنگامی که دختر کوچکی بودند همین رفتار را از مادر خود دیده‌اند و همان الگو را عینا تکرار می‌کنند و مسلما مردها هیچ مخالفتی با این عمل ندارند چون راحت‌تر هستند که کس دیگری کارهایشان را انجام دهد اما به یاد داشته باشید این کار بعد از مدتی شما را کلافه و خسته می‌کند.

 

اما چرا بعد از مدتی با وجود تمام این فداکاری‌هایتان ، باز هم روابطتان خراب می‌شود؟؟

 

علی رغم اینکه در ابتدا این روابط جوانب مثبتی دارد اما بعد از گذشت زمان همسرتان از شما منزجر می‌شود چون الان او همانند یک پسر بچه‌ای است که همیشه آرزوی این را دارد که خانه، هم چنین مادر خود را ترک گفته و مستقل زندگی کند و با برقراری رابطه‌ای جدید آنها مادرشان (همسرانشان) را با یک معشوقه معاوضه می‌کنند. و با امر ونهی مداوم به همسرتان او احساس می‌کند که بی‌لیاقت است و باعث به وجود آمدن یک چرخه‌ی معیوب در زندگی می‌شود.

 

امّا راه حل:

 

1. از انجام دادن کار‌هایی که همسرتان خودش می‌تواند انجام دهد پرهیز کنید: اجازه دهید خودش دنبال کلیدش بگردد. ولی هیچ‌گاه جواب سرد کننده‌ای به او ندهید مثلا به او نگویید خودت برو بگرد من که مادرت نیستم.

 

2. با همسرتان مانند شخصی لایق، دانا و قابل اعتماد رفتار کنید. سعی ننمایید به جایش فکر کنید و یا تقویم او باشید. یک بار که وقت دکترش را فراموش کرد دفعه‌ی بعدی آن را به خاطر می‌سپارد.

 

3. مسئولیت‌ها را به او واگذار کنید و اگر از انجام آنها برنیامد سعی نکنید مسولیت‌ها را از او سلب نمایید. هرگز وسوسه نشوید که او را نجات دهید و کنترل اوضاع باز به دست خودتان بیافتد و به او اجازه اشتباه کردن بدهید.

 

 

اشتباه دوم: زنان، خود و ارزش‌هایشان را زیر پا گذاشته و در مقایسه با مردان، خود را در مرتبه دوم قرار می‌دهند!

 

 

تصور کنید بر سر میز شام یک تکه از ماهی‌های بزرگتر آن یکی است آن را به کی می‌دهید؟ چرا به همسرتان؟ و خودتان را در رتبه دوم قرار می‌دهید.

 

1. ما علاقه، عادت‌ها و فعالیت‌های خود را بخاطر همسرمان کنار می‌گذاریم چون این علایق خوشایند او نیست، و معمولا زنان می‌گویند که وارد مرحله جدیدی شده‌اند ودیگر این فعالیت‌ها برایشان جذابیتی ندارد در حالی که خودشان را گول می‌زنند و اغلب اوقات بعد از تمام این روابط (طلاق) دوباره زنان به همان فعالیت‌های سابقشان باز می‌گردند. و یا اینکه بسیاری از مردان سعی دارند شما را از کسانی که دوستشان دارید (پدر، مادر، دوستان...) جدا کنند. مردانی که از درون احساس ناامنی زیادی دارند، شما را از سیستم‌های حمایتیتان جدا کنند. زیرا آنها نیاز دارند که احساس کنند همسرشان در کنترل کامل آنها باشد. اما اگر کسی دیگر این کار را با خودشان انجام دهد و آنها در کنترل خود بگیرد شکوه سر می‌دهند و اینکه زن در کنترل مرد باشد دو اثر سوء دارد:

 

- بیش از حد به مرد خود وابسته می‌شوید چون جز او کسی را ندارید.

 

- شما منزوی و گوشه گیر شده و قادر به برقراری ارتباط با دیگران نخواهید بود.

 

 

2. از لحاظ احساسی و برای اینکه مردتان را راضی کنید به هر شکلی که او می‌خواهد در می‌آیید: یکی از معمول‌ترین راه‌هایی که ارزش خود را زیر پا گذاشته و خود را در درجه‌ی دوم اهمیت قرار داده و همه چیز خود را حتی قیافه، رفتار و عقایدشان را تغییر داده تا به شکل زن ایده‌ال او در آیند. خود را در معرض جراحی‌های خطرناک قرار داده فقط بخاطر اینکه همسرشان او را با قیافه دیگر و یا هیکل دیگر بیشتر دوست بدارد و می‌پسندد.

 

 

3. برای اینکه رویاهای مرد مورد علاقه‌تان را تحقق ببخشیم، رویا‌هایمان را به کلی فراموش می‌کنیم. زنی که از کار خود استعفا می‌دهد تا به شغل همسر خود برسد و به او کمک کند و بعد از سه سال که آنها قطع رابطه می‌کنند خود را بیکار و نیازمند می‌بیند.

 

چرا زنان در روابط خود را فدای دیگران می‌کنند؟

 

زنان به دلایل زیادی این کار را انجام می‌دهند چون هزاران سال است که به زنان آموزش داده اند که خود را فدای شوهرانشان کنند. (علایق، استعداد، و شغل‌هایشان را و ....) چون مادران و مادر بزرگانمان خود را این گونه دیده‌اند . به عوض آن که تلاش کنیم رویا‌های خودمان را تحقق ببخشیم فدا کردن انها در راه مردانمان را نوعی ایثار و قربانی می‌دانیم. خیلی ساده است که بگوییم:

 

می توانم درسم را تمام کنم و یک مهندس شوم، اما دوست داشتم حمایت بیشتری از همسرم که در رشته عمران تحصیل می‌کرد، بکنم، بنا براین تصمیم گرفتم از حق خودم بگذرم. وقتی شخصیت خودتان را برای این که بیشتر دوست داشته شوید زیرا پا می‌گذارید نتیجه این خواهد شد که خودتان را کمتر دوست داشته باشید.

 

راه حل: چگونه از فدا کردن رویاها در روابطمان پرهیز کنیم:

 

1. از تمامی رویا‌ها و خواسته‌های گذشته‌تان که بخاطر عشق شوهرتان زیر پا گذاشته‌اید لیستی تهیه کنید (درسته که سخته اما این کار را انجام دهید) تا در اینده دیگر مرتکب چنین کاری نشوید.

 

2. رویاهایتان را تعقیب کنید و شخصیت خود را تمام و کمال بخاطر بسپارید و به خاطر شخصی به هر رنگی در نیاید به امید اینکه مردی را بیابید که بتواند شما را اغنا کند. هر چه زنی کامل‌تر باشید احتمال اینکه مستاصل شوید کمتر است و ارزش‌هایتان را کمتر زیر پا می‌گذارید.

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:13
ازدواج و همسرداری

فقط آقایان بخوانند:روش های جذب همسر



1- از همسرتان تشکر کنید

وقتی زن از مرد به سبب انجام دادن کارهای جزئی قدرشناسی می کند، مرد به فکر می افتد اگر برای همسرم کارهای مهم و بزرگ انجام دهم، به راستی خوشحال خواهد شد در نتیجه مرد پس از ازدواج دربارۀ انجام دادن کارهای جزئی بی تفاوت می شود. این حرکت یعـنی بی توجهـی مرد، این تصویر را در ذهن زن به وجود می آورد که مورد بی مهری قرار گرفته است، در نتیجه از شوهرش کمتر قدردانی و تشکر می کند. وقتی مردی در خانه از مهر و محبت زن خود برخوردار نشود و به اندازۀ کافی مورد قدردانی واقع نگردد مرد عصبی می شود و به همسرش هم احساس بدی پیدا می کند.

 

2- به حرفهای همسرتان خوب گوش کنید

مردان آگاه باشید، وقتی برای خانمها مسئله ای پیش می آید فقط با شرح جزئیات مسایل خود برای مـحرم خوب و یک شنوندۀ خوب احسـاس آرامـش می کنند و لذت می بـرند و تسـکـین می یابند. پس آقایان شنوندۀ خوب و فعالی برای شنیدن سخنان خانمها باشید.

 

3- زیباییهای همسرتان را تحسین کنید

 

4- مشکلات کاری را مطرح نکنید

هنگامی که با همسرتان به گردش رفته اید مسایل خانوادگی را با خود نبرید.

 

5- همسرتان را بهترین دوست خود بدانید

همسر خود را محرم اسرار، یار و یاور خود بدانید. در مورد همه چیز با همسرتان صحبت کنید.

 

6- همسرتان را با دیگران مقایسه نکنید نکنید

زیرا این رفتار باعث خراب شدن رابطۀ شما با همسرتان می شود. همسرتان انسانی است منحصر به فرد و دارای ویژگیهای شخصیتی اعم از مثبت و منفی که قابل مقایسه با هیچ فرد دیگری نیست.

 

7- صداقت داشته باشید

صداقت همچون پل ارتباطی مؤثر موجب می شود که زن با میل و رغبت بیشتری با مرد صحبت کند.

 

8 - همسرتان را همانطوری که هست بپذیرید

آنهایی که همسرشان را آنگونه که (هست، می پذیرند) نه آنچنان «که می خواهند باشد» به این مرحلۀ ارزشمند نائل می شوند که دوستی و رفاقت در روابط متقابلشان موج می زند.

 

9 - بخشی از وقت خود را در شبانه روز خاص همسرتان قرار دهید

 

10 - ارتباط کلامی با همسرتان داشته باشید

 

11- از همسرتان تعریف کنید

وقتی به رفتارها و افکار خوب همسرتان توجه می کنید در واقع او را تشویق می کنید رفتارها و نگرشهای بهتری از خود بروز می دهد.

 

12- با همسرتان با مهربانی صحبت کنید

اگر با همسرتان مهربانانه صحبت کنید خشم و حالت تدافعی بین شما کم می شود و جوّ آرامی فراهم می آید که می توانید در آن جوّ آرام، مشکلات خود را به بحث گذارید.

 

13- اشتباهات گذشتۀ همسرتان را به رخ او نکشید

مطرح کردن گذشته ها کمک چندانی به حل مشکلات نمی کند.

 

14- به دنبال چیزهایی باشید که همسرتان دوست دارد و علاقمند است

مانند گل، کتاب، لباس، عطر، و...... که هر کدام در جای خود می تواند همسرتان را خوشحال کند.

 

15 – به چشم های همسرتان نگاه کنید

 

16- همسرتان را ببخشید

برای بردن بحث آن قدر ها هم که به نظر می رسد مهم نیست تا وقتی سعی نکنید موضوعی را فراموش کنید، متوجه نخواهید که چه حافظۀ خوبی دارید.

 

17- اگر یکی از وسایل مورد نیاز همسرتان خراب و فرسوده است آن را تعمیر کنید.

 

18- هنگام گفتگو بر سر مسایل جدی زندگی از خواندن روزنامه و تغییر دادن کانالهای تلویزیون و عواملی که بی توجهی شما را به مطالب گوینده نشان می دهد خودداری کنید.

 

19 – به لباس پوشیدن و وضعیت ظاهری همسرتان اهمیت بدهید

چهارشنبه 3/6/1389 - 2:10
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته