• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1774
تعداد نظرات : 506
زمان آخرین مطلب : 3492روز قبل
تاریخ

تاریخچه پرچم ایران - مقالات مفید آکا

چاپ

مقالات مفید -  مقالا تاریخی - تاریخچه پرچم ایران

پرچم ایران، از دوره ناصرالدین شاه قاجار سه رنگ و دارای رنگ‌های سبز، سفید، و قرمز می‌باشد. نشان فعلی موجود در پرچم نشان جمهوری اسلامی نام دارد که شرح و تفسیر رسمی آن در اصل ۱۸ قانون اساسی آمده‌است. اما بطور خلاصه این نشان بیان‌گر لغت عربی «الله» و شعار اسلامی «لا اله الا الله» به زبان عربی، است که روی رنگ سفید پرچم قرار گرفته‌است. همچنین ۲۲ «الله‌اکبر» به رنگ سفید و به نشانه پیروزی انقلاب در روز ۲۲ بهمن، در حاشیه پایین رنگ سبز و حاشیه بالای رنگ قرمز نوشته شده‌است...

پرچم دوران هخامنشی به احتمال زیاد عقابی با بال‏های گشوده با قرص خورشیدی در پشت سر عقاب بوده‌است و در زمان اشکانیان پرچمی استفاده می‌شد که به خورشید مزین بوده‌است. منبع عمده ما از نشانه‏های اشراف دوره ساسانی و درفشهای دوره ساسانی شاهنامه و منابع اسلامی می‌باشد. همچنین هجده مهر مربوط به دوره ساسانی است که در اطراف دریاچه خوارزم پیدا شده‌است و کتیبه‌های ساسانی و پاره‌ای اشارات موجود در منابع رومی که اطلاعاتی در این زمینه به ما می‌دهند. در قرون اولیه بعد از اسلام رنگ سیاه رنگ خلفای عباسی و پیروان و طرفداران آنها بوده و رنگهای سبز و سفید نیز رنگ مورد علاقه در پرچمهای مخالفین عباسیان مانند علویان، فاطمیان مصر و شورشیان ایرانی بوده‌است. از حدود قرن ۹ هجری (پانزده میلادی) نشان شیر و خورشید نشان محبوبی درپرچمهای ایران بوده‌است. این نشان در دوره‌های مختلف و نزد سلسله‌های شاهی مختلف به صورتهای متفاوتی تعبیر شده‌است. این نشان در ابتدا تنها سمبلی ستاره‌بینی بود نه نشانه سلطنت، ولی بعدها تعبیری اسلامی-شیعی پیدا نمود. تعبیرهای ملی‌گرایانه و سلطنتی از این نشان بعدها در دوران‌های قاجار و پهلوی به این نشان داده‌شد. در زمان فتحعلی شاه قاجار شمشیری به دست شیر داده می‌شود و استفاده از این نشان تا انقلاب ۱۳۵۷ ادامه پیدا می‌کند. نشان شیر وخورشید بعد از انقلاب ۱۳۵۷ با نشان جمهوری اسلامی جایگزین می‌گردد.
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:56
تاریخ

باغ های معلق بابل - مقالات مفید آکا

چاپ

مقالات مفید -  مقالات تاریخی - باغ های معلق بابل

کلمه معلق که برای این باغها استفاده می‌شود در حقیقت به این معنی نیست که باغها به‌وسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بوده‌اند بلکه…باغ‌های معلق بابل یا باغهای معلق سمیرامیس و دیوارهای بابل (عراق کنونی) یکی از عجایب هفتگانه می‌باشد.

هردو این آثار ظاهراً به دستور بخت‌النصر دوم در حدود سال ۶۰۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. این آثار در نوشته‌های مورخان یونانی مانند استرابو و دیودوروس سیکولوس ذکر شده‌است ولی همچنان در مورد وجود آنها ابهاماتی هست...

 در حقیقت در هیچ یک از نوشته‌های بابلی در مورد وجود این باغ مطلبی ذکر نشده‌است. در طول قرنها این منطقه با باغهای نینوا درآمیخته ولی در حکاکی‌های موجود در آن نواحی روش‌های انتقال آب رودخانه فرات به ارتفاعی که برای این باغها احتیاج بوده‌است آورده شده‌است. این باغها برای خوشحال کردن همسر بخت‌النصر که بیمار بوده‌است ساخته شده‌اند. آمیتیس دختر ایختو ویگو(اژی دهاک) و نوه ی هوخشتره(پادشاه ماد) با بخت‌النصر ازدواج کرد تا میان دو قوم صلح پایدار برقرار گردد. سرزمین ماد که آمیتیس از آن می‌امد سرزمینی سرسبز و کوهستانی و پوشیده از گیاهان و درختان مختلف بود ولی سرزمین بابل در منطقه‌ای مسطح و فلاتی خشک قرار گرفته بود.

بین النهرین  و بابل بعنوان یکی از مهمترین شهرهای آن در روزگار باستان ، در میان دو رود دجله و فرات در سرزمین عراق فعلی واقع بود

یکی از دلایل بیماری آمیتیس هم دوری او از سرزمین خوش آب و هوای خود بود بنابراین بخت‌النصر تصمیم گرفت باغهای معلق بابل را در ارتفاع برای همسر خود بسازد کلمه معلق که برای این باغها استفاده می‌شود در حقیقت به این معنی نیست که باغها به‌وسیله طناب یا ریسمان به یکدیگر متصل بوده‌اند بلکه احتمالاً ترجمه اشتباه کلمه‌ای یونانی به معنای تراس یا بالکن بوده‌است. استرابو در قرن اول قبل از میلاد می‌نویسد: تراسها در طبقاتی روی یکدیگر واقع شده بودند و هرکدام دارای ستونهای سنگی مکعب شکل توخالی بوده‌اند که توسط گیاهان پوشیده شده بود. تحقیقات بیشتر در منطقه بابل منجر به یافتن پایه‌های این ستون‌ها شده‌است.

منطقه ای که امروزه با منابع فراوان نفت و گازش تحت عنوان خاورمیانه می شناسیم و در عین حال قدیمی ترین تمدنهای مشرق زمین،ایران و بین النهرین نیز در آن قرار دارند ، کهن ترین نمونه ها از کاربردهای نفت و گاز در روزگار باستان را به نمایش می گذارند و با وجود این شواهد و مستندات دیگر نمی توان تاریخ نفت در این منطقه را محدود به دوران معاصر و یکصد ساله اخیر نمود…

هر چند ظاهرا آشنایی جهانیان با نفت و گاز و مشتقات نفتی با آغاز قرون جدید و حفاری های صنعتی یکصد ساله اخیر  صورت پذیرفته اما شواهد فراوان باستانی در اختیار داریم که خصوصا در منطقه ایران و بین النهرین (عراق کنونی )مردمان با نفت و گاز و مشتقات نفتی آشنایی داشته اند و معماری باغ های معلق بابل که بعنوان یکی از عجایب هفتگانه دنیای قدیم محسوب می شده اند ، یکی از جلوه های این آشنایی و کاربرد های مشتقات نفتی در معماری روزگار باستان محسوب می شوند.

بین النهرین و بابل

بین النهرین  و بابل بعنوان یکی از مهمترین شهرهای آن در روزگار باستان ، در میان دو رود دجله و فرات در سرزمین عراق

فعلی واقع بود .این منطقه در ابعاد مختلف تمدنی ، فرهنگی و سیاسی و ساختار معماری و ساختمان سازی اش  ویژگی های منحصر بفردخود را داشت .از این میان باید به بابل اشاره کنیم که  در عهد عتیق  نیز  از آن با همین نام یاد شده است .این شهر  به استناد کشفیات باستان شناسی ،  نخستین شهر جهانی تاریخ بشریت محسوب می شود و قبل از هر چیز به خاطر ویژگی های خاص معماری خود مورد توجه است هرودت که یک قرن و نیم پس از روزگار رونق بابل از آن دیدن کرده در توصیف آن می نویسد :

… بر جلگه پهناوری قرار دارد و بر گرد آن بارویی به طول تقریبی نود کیلومتر کشیده شده .نهر فرات که نخلستانهایی دو کرانه آن را پوشانیده بود از میان شهر می گذشت .مسافری که به این شهر نزدیک می شد چنان می دید که بر بالای کوهی از ساختمان برج بزرگ مدرج –زیگورات – هفت طبقه ای قرار دارد که نوک آن دویست متر از سطح   زمین بلندتر است .در بابل سه اثر معماری بیش از همه  برجسته بوده اند : برج بابل/حصار بابل و مهمتر ازاین دو ،  باغهای معلق بابل

دلایل ساخت  باغ های معلق بابل

منابع به ما می گویند  زمانی که باغهای معلق به وجود آمد ، بابلی ها تاریخی به قدمت تقریبا”سه هزار سال را پشت سر گذاشته بودند .  بابل ، نخست مسکن سومریها بود(قومی که حدود سه هزار  سال پیش از میلاد در بین النهرین می زیستند)، سپس توسط مهاجران اکدی، که حدود دو هزار و ششصد  سال قبل از میلاد به بابل آمدند ، اشغال و تسخیر شد و پانصد  سال پس از آن توسط اقوامی که از شمال بین النهرین به آنجا آمدند ،تحت سلطه قرار گرفت و مأوا و مسکن آنها شد.

باغهای معلق بابل نیز  که بعنوان سومین ویژگی خاص و معرفه ی  بابل از آن یاد کردیم و  یونانیان آنرا دومین اثر از عجایب هفتگانه دنیای قدیم می دانستند ،

پس از یک دورانِ کوتاه شکوفایی تحت سلطنت شاه حمورابی (۱۷۲۸ تا ۱۶۸۶ پیش از میلاد)، هیتی  ها و سپس  کاسی ها بر بابل تسلط یافتند و سر انجام به تصرف آشوریها در آمد.در سال ۶۲۶پیش از میلاد ، نبوپولاسار ، یکی از شاهزادگان اقوام کلدانی که در جنوب بابل زندگی میکردند ، بابل را از زیر حکم آشوریان بیرون آورد و در آن سلسله مستقلی را تاسیس کرد

بوپولاسار در رونق بابل بسیار کوشید .او با اتحاد با هوخشتر پادشاه ماد توانست نینوا را محاصره و فتح نماید و پس از آن نیز این اتحاد قطع نشد بلکه با ازدواج سیاسی دختر پادشاه ماد با ولیعهد بابل این اتحاد محکم تر گردید. هنگامی که  در سال ۶۰۵ پیش از میلاد نبو پولاسار  در گذشت ، ولیعهد  او « بختنصر  » که داماد پادشاه ماد نیز بود  بر تخت نشست.او  کشور خود را با جنگ های بی شمار ، تبدیل به قدرت جهانی زمانِ خود کرد و همزمان پایتخت کشورش «بابل » را تبدیل به بزرگترین ، جدید ترین و پرشکوهترین شهر جهان در آن روزگار کرد.

بختنصر علاوه بر کشورگشایی بابل را بزرگترین و با شکوه ترین پایتخت جهان قدیم ساخت و معماری شهر را که پدرش پی ریزی کرده بود تکمیل نمود.

باغهای معلق بابل نیز  که بعنوان سومین ویژگی خاص و معرفه ی  بابل از آن یاد کردیم و  یونانیان آنرا دومین اثر از عجایب هفتگانه دنیای قدیم می دانستند ، در دوران حکمرانی همین  پادشاه به وجود آمد.

این بنا احتمالاً هدیه ای از طرف بختنصر به همسر ایرانی اش   امی تیس دختر سابق الذکر پادشاه ماد بود

بنا بر گزارشهای تاریخی موجود ، بخت النصر دستور داد باغهای معلق را بسازند تا غیبتهای طولانی خود را نزد ملکه جبران کند ، و همچنین برای همسرش در جلگه ی یکنواخت فرات ، خاطره ی کوچکی از کوهستانهای پوشیده از جنگل وطنش ایران را فراهم آورد . باغ های معلق بابل تا زمان اسکندر نیز هنوز وجود داشته، اما پس از آن دیگر نشانی از باغ ها نبود. طغیان فرات در روزگار باستان بابل و باغ های آن را برای مدتهای طولانی زیر رسوبات آبرفتی قرار داد و اطلاعات پیرامون بابل و باغ های معلق آن تا قرن ها تنها  محدود به گزارشات یونانیان  و روایات  افسانه ای محلی بود  تا اینکه حفاری های باستانشناسی در عراق آغاز شد.

منبع: سایت تاریخ ما
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:56
ایرانگردی

علت نامگذاری محله‌های تهران - مقالات مفید آکا

چاپ

مقالات مفید -  مقالات تاریخی - علت نامگذاری محله‌های تهران

سید خندان نام ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران بوده است، در گذشته املاک زمین‌های این منطقه متعلق به کامران میرزا نایب‌السلطنه بوده است، پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می‌کرده است. عده‌ای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلال‌الدین رومی گرفته‌شده است‌...

محله های قدیم

سید خندان

سید خندان نام ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران بوده است. سیدخندان پیرمردی دانا بوده که پیش گویی‌های او زبانزده مردم در نیم قرن پیش بوده است. دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به این پیرمرد بوده است.

فرمانیه

در گذشته املاک زمین‌های این منطقه متعلق به کامران میرزا نایب‌السلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.

فرحزاد

این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.

شهرک غرب

دلیل اینکه این محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع‌های مسکونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع‌های مسکونی آمریکایی بوده و در گذشته نیز محل اسکان بسیاری از خارجی‌ها بوده است.

آجودانیه

آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا می‌کند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.

اقدسیه

نام قبلی اقدسیه (تا قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمین‌های آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.
محله های قدیم

جماران

زمین‌های جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی از اهالی معتقدند که در کوه‌های این محله از قدیم مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می‌آمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است و عده ای هم معتقدند که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است و چون از این مکان سنگ‌های بزرگ به دست می آمده ‌است‌، آن‌جا را جمران‌، یعنی محل به‌ دست آمدن جمر نامیده‌اند.

پل رومی

پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می‌کرده است. عده‌ای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلال‌الدین رومی گرفته‌شده است‌.

جوادیه (در جنوب تهران)

بسیاری از زمین‌های جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده است که به نام مسجد فردانش هم معروف است.

داودیه (بین میرداماد و ظفر)

میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش‌، میرزا داودخان‌، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت‌.

پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می‌کرده است. عده‌ای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلال‌الدین رومی گرفته‌شده است‌.

درکه

اگر چه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست اما برخی آنرا مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده می شده و به زبان اصلی «درگ» نامیده می شده است دانسته‌اند.

دزاشیب (در نزدیکی تجریش)

روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام « آشِب » وجود داشته است و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو می‌گفتند.

زرگنده

احتمالا دلیل نامگذاری این محل کشف سکه‌ها و اشیاء قیمتی در این محل بوده است. در گذشته این منطقه ییلاق کارکنان روسیه بوده است.

قلهک

کلمه قلهک از دو کلمه "قله‌" و "ک‌" تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله‌، مخفف کلات به معنای قلعه است‌. عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاه‌های لشگرک‌، ونک و شمیران بوده است‌، به آن( قله- هک) گفته شده است‌.

کامرانیه

زمین‌های این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان‌، وزیر امور خارجه‌تعلق داشت، و سپس کامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه‌، با خرید زمین‌های حصاربوعلی‌، جماران و نیاوران‌، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمین‌ها کرد و سپس آن جا را کامرانیه نامید.

محمودیه ( بین پارک وی و تجریش یا ولیعصر تا ولنجک)

در این منطقه باغی بوده است که متعلق به حاج میرزا آقاسی بوده است و چون نام او عباس بوده آنرا عباسیه می‌گفتند. سپس علاءالدوله این باغ بزرگ را از دولت خرید و به نام پسرش‌، محمودخان احتشام‌السلطنه‌، محمودیه نامید.

نیاوران

نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است به این ترتیب که نیاوران مرکب از "نیا" (حد، عظمت و قدرت‌) ؛"ور" (صاحب‌) و "ان‌" علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت‌.

میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش‌، میرزا داودخان‌، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت‌.

ونک

نام ونک تشکیل شده است از دو حرف (ون‌) به نام درخت و حرف (ک)که به صورت صفت ظاهر می‌شود.

یوسف آباد

منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفی‌الممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث کرد و به نام خود، یوسف آباد نامید.

پل چوبی

قبل از این که شهر تهران به شکل امروزی خود درآید، دور شهر دروازه هایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. یکی از این دروازه‌ها، دروازه شمیران بود با خندق‌هایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن‌، از پلی چوبی استفاده می‌شد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست‌، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.
محله های قدیم

شمیران

نظریات مختلفی درباره این نام شمیران وجود دارد. یکی از مطرح ترین دلایل عنوان شده ترکیب دو کلمه سمی یا شمی به معنای سرد و « ران » به معنای جایگاه است و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همین ترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است. همچنین در نظریه دیگری به دلیل وجود قلعه نظامی در این منطقه به آن شمیران می‌گفتند و همچنین برخی نیز معتقدند که‌ یکی از نه ولایت ری را شمع ایران می‌گفتند که بعدها به شمیران تبدیل شده است

گیشا

نام گیشا که در ابتدا کیشا بوده است برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه (کینژاد و شاپوری) می‌باشد.

منیریه (در جنوب ولیعصر)

منیریه در زمان قاجار یکی از محله‌های اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامران‌میرزا، یکی از صاحب‌منصبان قاجر، به نام منیر گرفته شده‌است.
منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:54
تاریخ

تاریخچه کامل نوروز - مقالات مفید آکا

چاپ

مقالات مفید -  مقالات تاریخی - تاریخچه کامل نوروز

نـوروز، جشن شكوهمـند ایران باستان، گــویای پیـشینه ی تابناك میهن ما و جلوه ای مهم از فرهنگ غنی قـوم ایران است.
نوروز كه قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن روسـت كه یك قــرارداد مصنـوعی اجتماعـی و یا یك جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان اســت و روز شادمانـی زمین، آسمان، آفتاب، جــوشِ شگفتـنـی ها و شـور زدن ها و سـرشـار از هیجان هر آغاز.نوروز گذشت زمان و دگرگونی های دوران را شاهد بوده و پیوسته با آمد و رفت الهام بخش خود پایان فصلی دیگر را به ساكنـان این سرزمین كهنسال اعلام كرده است. نوروز، تجدید خاطــره بـزرگـــی است. خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. گذشت سال هــای دراز نه تنها از شكوهمندی سنّتهای نوروزی نكاسته بلكه روشنگر این واقعیت بوده كه بزرگ داشت نوروز و گرامی داشتن سنتهای آن با احساس و اندیشه ایرانی، پیوند ناگسستنی یافته است...

ابوریحان بیرونی در (التفهیم) در پاسخ به این سوال كه: نـــوروز چیست؟ می نویسد: « نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو، نام كردند زیـرا كه پیـشـانی سال نو است و آنـچه از پس اوست از این پنج روز، همه جشنهاست و ششم فروردین ماه نوروز را بزرگ دارند، زیرا كه خسروان بدان پنج روز حق های خشم و گروهـان بگزاردندی و حاجت ها روا كـردنـدی، آنـگاه بدین روز ششم خلـوت كردندی، خاصگان را و اعتقاد پارسـایان اندر نـوروز نخستین آنست كه اول روزی است از زمانه و بدو فلك آغازید گشتن.»
نوروز نامه منسوب به خیام آمده اســت كه: « سبب نهادن نوروز آن بوده است كه چـون دانستند كه آفتاب را دو دور بـوده یكی آن سیصد و شست و پنج روز و ربــعی از به اول دقیـقه حمـل باز آید، بـه همان وقت هر روز كه رفته بود بدین دقیـقه نتواند آمدن چـه هـر سال از مدت همی كم شود، چون جمشــید این دو را دریـافت انوروز نام نهاد و جشــن آیـین آورد. پـس از آن پادشاهـان دیـگر مردمان بدو اقتدار كردند.»
ابوریحان در آثار الباقیة، می نویسد: « برخی از علمای ایران می گویـند: سبـب این كـه ایـن روز را نـوروز می نامند این است كـه در ایـام تهمورث صـائبه آشكار شدنـد و چون جمشید بـه پادشاهی رسید دین خود را تجدید كرد و این كار خیلی بزرگ به نظر آمد و آن روز را كه روز تازهای بود، جمشید عید گرفت.»

نوروز جشن کهن ایرانی
نوروز یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌گیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.



نقشی از جشن چهارشنبه سوری در عمارت چهل ستون عکس از رضا نظر بیگی

بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان ،مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌است.

پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده‌بود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.
زمان نوروز
جشن نوروز از لحظه اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است. نوروز در تقویم میلادی با ۲۱ یا ۲۲ مارس مطابقت دارد.

در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.

واژهٔ نوروز
واژه نوروز یک اسم مرکب است که از ترکیب دو واژهٔ فارسی «نو» و «روز» به وجود آمده است. این نام در دو معنی به‌کار می‌رود:

۱) نوروز عام: روز آغاز اعتدال بهاری و آغاز سال نو
۲) نوروز خاص: روز ششم فروردین با نام «روز خرداد»

ایرانیان باستان از نوروز به عنوان ناوا سرِدا یعنی سال نو یاد می‌کردند. مردمان ایرانی آسیای میانه نیز در زمان سغدیان و خوارزمشاهیان، نوروز را نوسارد و نوسارجی به معنای سال نو می‌نامیدند.

واژه نوروز در الفبای لاتین
در متن‌های گوناگون لاتین، بخش نخست واژه نوروز با املای No،Now،Nov و Naw و بخش دوم آن با املای Ruz، Rooz و Rouz نوشته شده است. در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته می‌شوند. اما به باور دکتر احسان یارشاطر بنیان‌گذار دانشنامه ایرانیکا، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل Nowruz توصیه می‌شود. این شکل از املای واژه نوروز، هم‌اکنون در نوشته‌های یونسکو و بسیاری از متون سیاسی به کار می‌رود.

پیشینه نوروز
منشا و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. در برخی از متن‌های کهن ایران ازجمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن ها، کیومرث به‌عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده است. پدید آوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شده است که جمشید در حال گذشتن از آذربایجان، دستور داد تا در آنجا برای او تختی بگذارند و خودش با تاجی زرین بر روی تخت نشست. با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو نامیدند.

برخی از روایت‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت‌ها، رواج نوروز در ایران به ۵۳۸ سال قبل از میلاد یعنی زمان حمله کورش بزرگ به بابل بازمی‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده است. اما در اوستا (دست کم در گاتها) نامی از نوروز برده نشده است.

نوروز در زمان سلسله هخامنشیان  
نگاره مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط می‌دانند.کوروش دوم بنیان‌گذار هخامنشیان، نوروز را در سال ۵۳۸ قبل از میلاد، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامه‌هایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکان‌های همگانی و خانه‌های شخصی و بخشش محکومان اجرا می‌نمود. این آیین‌ها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار می‌شده است. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می‌شد. البته در سنگ‌نوشته‌های به‌جا مانده از دوران هخامنشیان، به‌طور مستقیم اشاره‌ای به برگزاری نوروز نشده است. اما بررسی‌ها بر روی این سنگ‌نوشته‌ها نشان می‌دهد که مردم در دوران هخامنشیان با جشن‌های نوروز آشنا بوده‌اند، و هخامنشیان نوروز را با شکوه و بزرگی جشن می‌گرفته‌اند. شواهد نشان می‌دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز در سال ۴۱۶ قبل از میلاد سکه‌ای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی نشان داده شده است. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازه‌ای زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار می‌شده است.



نگاره مراسم پیشکش هدایا به پادشاه ایران در تخت جمشید. برخی از پژوهشگران، این مراسم را به نوروز مربوط می‌دانند.

نوروز در زمان اشکانیان و ساسانیان
در زمان اشکانیان و ساسانیان نیز نوروز گرامی داشته می‌شد. در این دوران، جشن‌های متعددی در طول یک سال برگزار می‌شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بوده است. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان چند روز (دست کم شش روز) طول می‌کشید و به دو دوره نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می‌شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه پنج روز بود و از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می‌شد و روز ششم فروردین (خردادروز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می‌شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقه‌ای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشه‌وران و اشراف) به دیدار شاه می‌آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می‌داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می‌کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی می‌آمدند.

شواهدی وجود دارد که در دوران ساسانی سال‌های کبیسه رعایت نمی‌شده‌است. بنابراین نوروز هر چهار سال، یک روز از موعد اصلی خود (آغاز برج حمل) عقب می‌ماند و درنتیجه زمان نوروز در این دوران همواره ثابت نبوده و در فصل‌های گوناگون سال جاری بوده است. اردشیر بابکان، بنیان گذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت و نوروز در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.

در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا می‌کردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را می‌کاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را جمع نمی‌کردند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز به‌عنوان عیدی متداول شد.

 نوروز پس از اسلام
 نقشی از جشن چهارشنبه سوری در عمارت چهل ستوناز برگزاری آیین‌های نوروز در زمان امویان نشانه‌ای در دست نیست و در زمان عباسیان نیز به نظر می‌رسد که خلفا گاهی برای پذیرش هدایای مردمی، از نوروز استقبال می‌کرده‌اند. با روی کار آمدن سلسله‌های سامانیان و آل بویه، جشن نوروز با گستردگی بیشتری برگزار شد.

در دوران سلجوقیان، به دستور جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی تعدادی از ستاره شناسان ایرانی از جمله خیام برای بهترسازی گاهشمار ایرانی گرد هم آمدند. این گروه، نوروز را در یکم بهار قرار دادند و جایگاه آن را ثابت نمودند. بر اساس این گاهشمار که به تقویم جلالی معروف شد، برای ثابت ماندن نوروز در آغاز بهار، مقرر شد که هر چهار سال یک‌بار، تعداد روزهای سال را (به‌جای ۳۶۵ روز)، برابر با ۳۶۶ روز در نظر بگیرند. طبق این قاعده، می‌بایست پس از انجام این کار در ۷ دوره، در دوره هشتم، به جای سال چهارم، بر سال پنجم یک روز بیفزایند. این گاهشمار از سال ۳۹۲ هجری آغاز شد.

نوروز در دوران صفویان نیز برگزار می‌شد. در سال ۱۵۹۷ میلادی، شاه عباس صفوی مراسم نوروز را در عمارت نقش جهان اصفهان برگزار نمود و این شهر را پایتخت همیشگی ایران اعلام نمود.


نوروز در دوران معاصر
نوروز به عنوان یک میراث فرهنگی در دوران معاصر همواره مورد توجه مردم قرار داشته و هر ساله برگزار می‌شود. البته برگزاری جشن نوروز به صورت آشکار در برخی از کشورها توسط برخی حکومت‌ها برای مدت زمانی ممنوع بوده است. حکومت شوروی برگزاری جشن نوروز را در برخی از کشورهای آسیای میانه مانند ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان ممنوع کرده بود و این ممنوعیت تا زمان میخائیل گورباچف ادامه داشت. با این وجود، مردم این مناطق نوروز را به‌گونهٔ پنهانی و یا در روستاها جشن می‌گرفته‌اند. همچنین برخی از مردم این مناطق برای جلب موافقت مقامات محلی نام دیگری بر روی نوروز می‌گذاشتند؛ به‌طور مثال در تاجیکستان، مردم با اتلاق جشن لاله یا جشن ۸ مارس سعی می‌کردند که آیین‌های نوروز را بی مخالفت مقامات دولتی به جای آورند. همچنین در افغانستان، در دوران حکومت طالبان، برگزاری جشن نوروز ممنوع بود و این حکومت تنها تقویم هجری قمری را به رسمیت می‌شناخت.

 نوروز در اشعار فارسی
گویندگان ایرانی از دیرباز تاکنون در وصف نوروز و جشن فروردین که همراه مواهب گرانبهای طبیعت و هنگام تجدید عهد نشاط و شادمانی است، داد سخن داده‌اند و ما در ذیل به برخی از لطایف اشعار پارسی در این موضوع اشارت می‌کنیم

فرخی ترجیع‌بند مشهوری در وصف نوروز دارد که بند اول آن چنین است:
ز باغ ای باغبان ما را همی بوی بهار آید  کلید باغ ما را ده که فردامان به کار آید
کلید باغ را فردا هزاران خواستار آید  تو لختی صبر کن چندان که قمری بر چنار آید
چو اندر باغ تو بلبل به دیدار بهار آید  ترا مهمان ناخوانده به روزی صد هزار آید
کنون گر گلبنی را پنج شش گل در شمار آید  چنان‌دانی که هرکس را همی زو بوی یار آید
بهار امسال پندار همی خوشتر ز پار آید  وزین خوشتر شود فردا که خسرو از شکار اید
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی  ملک را در جهان هر روز جشنی داد و نوروزی

منوچهری مسمطی در نوروز ساخته که بند اول آن این است:
آمد نوروز هم از بامداد  آمدنش فرخ و فرخنده باد
باز جهان خرم و خوب ایستاد  مرز زمستان و بهاران بزاد
ز ابر سیه روی سمن بوی داد  گیتی گردید چو دارالقرار

هم او در مسمط دیگر گفته:
نوروز بزرگم بزن ای مطرب نوروز  زیرا که بود نوبت نوروز به نوروز
برزن غزلی نغز و دل‌انگیز و دلفروز  ور نیست ترا بشنو از مرغ نوآموز
کاین فاخته زان کوز و دگر فاخته زانکوز  بر قافیه خوب همی خواند اشعار

بوالفرج رونی گوید:
جشن فرخنده فروردین است  روز بازار گل و نسرین است
آب چون آتش عود افروزست  باد چون خاک عبیر آگین است
باغ پیراسته گلزار بهشت  گلبن آراسته حورالعین است

مسعود سعد سلمان از عید مزبور چنین یاد کند:
رسید عید و من از روی حور دلبر دور  چگونه باشم بی روی آن بهشتی حور
رسید عید همایون شها به خدمت تو  نهاده پیش تو هدیه نشاط لهو و سرور
برسم عید شها باده مروق نوش  به لحن بربط و چنگ و چغانه و طنبور

جمال‌الدین عبدالرزاق گفته:
اینک اینک نوبهار آورد بیرون لشکری  هریکی چون نوعروسی در دگرگون زیوری
گر تماشا می‌کنی برخیز کاندر باغ هست  با چون مشاطه‌ای و باغ چون لعبت گری
عرض لشکر می‌دهد نوروز و ابرش عارض است  وز گل و نرگس مراد را چون ستاره لشکری

حافظ در غزلی گفته:
ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی  از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن  که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعلست  که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی
به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی  به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

هاتف در قصیده‌ای گوید:
نسیم صبح عنبر بیز شد بر توده غبرا  زمین سبز نسرین خیز شد چون گنبد خضرا
ز فیض ابر آزادی زمین مرده شده زنده  ز لطف باد نوروزی جهان پیر شد برنا
بگرد سرو گرم پرفشانی قمری نالان  به پای گل به کار جان سپاری بلبل شیدا...
همایون روز نوروز است امروز و بیفروزی  بر اورنگ خلافت کرده شاه لافتی ماوی

قاآنی در قصیده‌ای به وصف نخستین روز بهار گوید:
رساند باد صبا مژده بهار امروز  ز توبه توبه نمودم هزار بار امروز
هوا بساط زمرد فکند در صحرا  بیا که وقت نشاطست و روز کار امروز
سحاب بر سر اطفال بوستان بارد  به جای قطره همی در شاهوار امروز
رسد به گوش دل این مژده‌ام ز هاتف غیب  که گشت شیر خداوند شهریار امروز


جغرافیای نوروز

منطقه‌ای که در آن جشن نوروز برگزار می‌شد، امروزه شامل چند کشور می‌شود و همچنان در این کشورها جشن گرفته می‌شود. برخی آیین‌های نوروز در این کشورها با هم متفاوت‌اند. مثلاً در افغانستان سفره هفت‌میوه می‌چینند؛ اما در ایران سفره هفت سین می‌اندازند.

جغرافیای نوروز با نام نوروز یا مشابه آن، سراسر خاورمیانه، بالکان، قزاقستان، تاتارستان، در آسیای میانه چین شرقی (ترکستان چین)، سودان، زنگبار، در آسیای کوچک سراسر قفقاز تا آستراخان و نیز آمریکای شمالی، هندوستان، پاکستان، بنگلادش، بوتان، نپال و تبت را شامل می‌شود. همچنین کشورهایی مانند مصر و چین جزو سرزمین‌هایی نیستند که در آنها نوروز جشن گرفته می‌شد، اما امروزه جشن‌هایی مشابه جشن نوروز در این کشورها برگزار می‌شود.

در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹(۱۰ فروردین ۱۳۸۸)، پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز (Nowruz Day)، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد.

در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۱۰ سازمان ملل متحد با تصویب یک قطعنامه در مقر سازمان در نیویورک، عید نوروز را به عنوان روز بین‌المللی نوروز و فرهنگ صلح در جهان به رسمیت شناخت.


 
کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند
ایران • افغانستان • تاجیکستان • ترکمنستان • عراق • ترکیه • سوریه • لبنان • جمهوری آذربایجان • ازبکستان • قرقیزستان • قزاقستان • پاکستان 
 
کشورهایی که جشنی مشابه نوروز دارند
 ارمنستان • مصر • چین • زنگبار
 
آیین های مرتبط با جشن نوروز
 
 خانه‌تکانی
خانه‌تکانی یکی از آیین‌های نوروزی است که مردم بیشتر مناطقی که نوروز را جشن می‌گیرند به آن پایبندند. در این آیین، تمام خانه و وسایل آن در آستانه نوروز گردگیری، شستشو و تمیز می‌شوند. این آیین در کشورهای مختلف از جمله ایران، تاجیکستان و افغانستان برگزار می‌شود.

آتش‌افروزی
 برگزاری مراسم آتش‌افروزی در میان کردها در شهر استانبول،ترکیهرسم افروختن آتش، از زمان‌های کهن در مناطق نوروز متداول شده است. در ایران ، جمهوری آذربایجان و بخش‌هایی از افغانستان، این رسم به‌صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است. این مراسم چهارشنبه‌سوری نام دارد. پریدن از روی آتش در ایام نوروز در ترکمنستان نیز رایج است. همچنین رسم افروختن آتش در بامداد نوروز بر پشت بام‌ها در میان برخی از زرتشتیان (از جمله در برخی از روستاهای یزد در ایران) مرسوم است. در سالهای نه چندان دور مردم به تپه ها و دشت های اطراف رفته و با جمع کردن بوته های خار آن را به محله خود آورده و در غروب آفتاب هفت کپه بوته کوچک درست می کردند و ظرف چند دقیقه همه همسایه ها از روی آن می پریدند ولی متاسفانه در سالهای اخیر این آیین شاد و بی خطر تبدیل به میدان جنگی شده با سر و صداهای ناهنجار انفجار نارنجکها و خطرات و مزاحمت برای مردم که جای بسی تاسف دارد و همه ساله از چند روز قبل از چهارشنبه سوری آسایش را از مردم سلب می نماید


سفره‌های نوروزی

 
سفره هفت سین از سفره‌های نوروزی است که در ایران، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان رایج است.پرونده
 سفره‌های نوروزی یکی از آیین‌های مشترک در مراسم نوروز در بین مردمی است که نوروز را جشن می‌گیرند. در بسیاری از نقاط ایران ، جمهوری آذربایجان و برخی از نقاط افغانستان، سفره هفت سین پهن می‌شود. در این سفره هفت چیز قرار می‌گیرد که با حرف سین آغاز شده باشد؛ مثل سرکه، سنجد، سمنو، سیب و...پهن کردسفره هفت سین در ایران آداب و رسوم خاصی دارد. روی سفره آینه می گذارن که نشانه روشنایی، شمع که نشانه نورو درخشش، یک کاسه آب که نشانه پاکی می‌باشد.برای زیبایی سفره از سنبل استفاده می‌کنندو این جزء سین‌های هفت سین به حساب نمی‌آید. برای تزئین سفره از تخم مرغ رنگ شده استفاده می‌شود. بعد از ورود ماهی قرمز از چین به ایران از این ماهی‌های کوچک جهت زیبایی سفره هفت سین استفاده می‌شود همچنین بعد از ورود اسلام به ایران کتاب قرآن نیز بر روی سفره قرارداده می‌شود. تمامی هفت سینی که چیده می‌شود یک معنی خاص را نیز به همراه دارند. مثلا سیب نماد زیبایی وتن درستی است؛سنجد به روایتی نماد عشق و محبت است؛سبزه سرسبزی زندگی؛سمنو برکت؛سکه رزق و روزی؛و سیر سمبل شفاو سلامتی است. در کابل و شهرهای شمالی افغانستان، سفره هفت میوه متداول است. در این سفره، هفت میوه قرار می‌گیرد، از جمله؛ کشمش سبز و سرخ، چارمغز، بادام، پسته، زردآلو و سنجد. چیدن سفره‌ای مشابه با استفاده از میوه خشک شده، در بین شیعیان پاکستان هم مرسوم است.

علاوه بر این، سفره هفت شین در میان زرتشتیان، و سفره هفت میم در برخی نقاط واقع در استان فارس در ایران متداول است. در جمهوری آذربایجان نیز بدون توجه به عدد هفت، بر روی سفره‌های نوروزی خود، آجیل قرار می‌دهند.

غذاهای نوروزی
یکی از متداول‌ترین غذاهایی که به مناسبت نوروز پخته می‌شود، سمنو (سمنک، سومنک، سوملک، سمنی، سمنه) است. این غذا با استفاده از جوانه گندم تهیه می‌شود. در بیشتر کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند، این غذا طبخ می‌شود. در برخی از کشورها، پختن این غذا با آیین‌های خاصی همراه است. زنان و دختران در مناطق مختلف ایران،افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان سمنو را به‌صورت دسته‌جمعی و گاه در طول شب می‌پزند و درهنگام پختن آن سرودهای مخصوصی می‌خوانند.

پختن غذاهای دیگر نیز در نوروز مرسوم است. به‌طور مثال در بخش‌هایی از ایران؛ سبزی پلو با ماهی، در ترکمنستان؛ نوروزبامه، در قزاقستان؛ اویقی آشار، در بخارا؛ انواع سمبوسه پخته می‌شود. به‌طور کلی پختن غذاهای نوروزی در هر منطقه‌ای که نوروز جشن گرفته می‌شود مرسوم است و هر منطقه‌ای غذاها و شیرینی‌های مخصوص به خود را دارد.

دید و بازدید نوروزی
دید و بازدید عید یا عید دیدنی یکی از سنت‌های نوروزی است که در بیشتر کشورهایی که آن را جشن می‌گیرند، متداول است. در برخی از مناطق، یاد کردن از گذشتگان و حاضر شدن بر مزار آنان در نوروز نیز رایج است.

سیزده بدر یا طبیعت ‌گردی
مردم ایران روز سیزدهم فروردین، به مکان‌های طبیعی مانند پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و ماطق خارج از شهر می‌روند. این مراسم سیزده‌به‌در نام دارد. از کارهای رایج در این جشن، گره زدن سبزه و گفتن دروغ سیزده است. مراسم سیزده‌به‌در در مناطق غربی افغانستان ازجمله شهر هرات نیز برگزار می‌شود. با وجودی که روز سیزدهم فروردین در کشور افغانستان جزو تعطیلات رسمی نیست، اما مردم این مناطق برای گردش در طبیعت، عملاً کسب و کار خود را تعطیل می‌کنند. مردم این منطقه همچنین اولین چهارشنبه سال را نیز با گردش در طبیعت سپری می‌کنند. علاوه بر این، ساکنان کابل در افغانستان، در طول دو هفته اول سال برای گردش به همراه خانواده به مناطقی که در آنها گل ارغوان می‌روید، می‌روند.

یکی دیگر از آیین‌های نوروز که در آسیای میانه و کشور تاجیکستان مرسوم است، مراسم گل‌گردانی و بلبل‌خوانی است. گل گردان‌ها از دره و تپه و دامنهٔ کوه‌ها، گل چیده و اهل دهستان خود را از پایان یافتن زمستان و فرا رسیدن عروس سال و آغاز کشت و کار بهاری و آمدن نوروز مژده می‌دهند.

جشن جهانی نوروز
در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد. در این جشن، سران کشورهایی که نوروز را جشن می‌گیرند گردهم می‌آیند و این آیین باستانی را گرامی می‌دارند. هر ساله یکی از این کشورها، میزبان جشن جهانی نوروز است.
منابع : ویکی پدیا
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:53
تاریخ

پیشینه دریانوردی در خلیج پارس - مقالات مفید آکا

چاپ

مقالات مفید -  مقالات تاریخی - پیشینه دریانوردی در خلیج پارس

پیشینه‌ دریانوردی در خلیج فارس به گذشته‌های بسیار دور، دست‌کم دو هزار سال پیش از میلاد، می رسد. مردمان تمدن‌های سومر، آکاد، عیلام، همواره بین میان‌رودان(بین‌النهرین) و موهنجودارو در دره‌ سند، از این راه دریایی در رفت و آمد بودند...

کاوش‌ها و پژوهش‌های چند دهه‌ کنونی نشان داده است که فینیقی‌ها، مردمانی آریایی‌نژاد که در سرزمین‌های ساحلی دریای مدیترانه (لبنان، بخش‌هایی از سوریه و فلسطین) زندگی می کردند، نخست در جزیره‌ها و سرزمین‌های پیرامون خلیج فارس زندگی و دریانوردی می کردند. پس از روی کار آمدن هخامنشیان در ایران، داریوش اول برای کشف سرزمین‌های تازه از دریانوردان برجسته‌ ایرانی، فینیقی و ساتراب‌های یونانی‌نشین امپراتوری پارس خواست که برای شناخت بیشتر آسیا و دیگر سرزمین‌ها به دریانوردی بپردازند. به نظر می‌رسد در زمان همین پادشاه بود که شناخت ایرانیان از خلیج فارس بیش‌تر شد.
با این همه، کهن‌ترین سند پیرامون دریانوردی در خلیج فارس به سده چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد . در آن زمان، دریانوردی به نام نیارخوس به فرمان اسکندر مقدونی برای کاوش در سرزمین‌های نه چندان شناخته به سفر دریایی پرداخت. او سفر خود را در یازدهمین سال فرمان‌روایی اسکندر آغاز کرد و از مصب رود سند به دهانه‌ی تنگ هرمز و از آن‌جا به آب‌های خلیج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او در این سفر از راهنمایی چند دریانورد ایرانی، از جمله بگیوس پسر فرناکه، هیدارس بلوچ و مازان قشمی بهره‌مند بود و ماجرای سفر دریایی 146 روزه‌ی خود را در سفرنامه‌ای نوشت که اصل آن از بین رفته، اما چکیده‌ای از آن در کتاب یکی از تاریخ‌نگاران سده‌ی نخست پیش از میلاد به عنوان لشکرکشی اسکندر، برجای مانده است. او هنگام دریانوردی در خلیج فارس با فانوس‌های دریایی بزرگی رو‌به‌رو شده بودکه تا آن زمان مانند آن را ندیده بود و در سفرنامه‌ی خود از آن‌ها به عنوان یکی از شگفتی‌های سفرش یاد کرده است.
زمان ساسانیان، شاپور دوم(ذوالاکتاف) پس از تصرف همه‌ی جزیره‌های خلیج‌فارس برای جلوگیری از یورش عرب‌های بادیه‌نشین، جزیره‌های بحرین را به صورت ساخلو‌ ( پادگان نظامی) درآورد. پس از ورود عرب‌های مسلمان به ایران و شکست ساسانیان، سراسر خلیج‌ جولانگاه بازرگانان مسلمان شد. اما پس از کاهش نفوذ خلیفه‌های عباسی، فرمان‌روایان آل‌بویه(سده‌ی چهارم هجری/دهم میلادی) بار دیگر عمان و بحرین را بخشی از ایران کردند. از آن پس، عمان و بحرین و جزیره‌های پیرامون آن، تا نزدیک یک سده بخشی از ولایت فارس به شمار می‌آمد و دولت آل‌بویه فرمان‌روایانی را برای اداره‌ی این منطقه‌ی دریایی به سیراف و کیش می‌فرستاد. این دو بندر از نظر بازرگانی به چنان اهمیتی رسیدند که کشتی‌های چینی بری خرید و فروش کالا در آن‌جا پهلو می‌گرفتند .
خلیج فارس در زمان سلجوقیان نیز اهمیت زیادی داشت. البته، توران‌شاه سلجوقی، از سلجوقیان کرمان، مرکز بازرگانی دریایی را از سیراف به کیش جابه‌جا کرد و آرام آرام از اهمیت سیراف کاسته و بر اهمیت کیش افزوده شد. اتابکان فارس(قرن هفتم هجری/سیزدهم میلادی) به فرمان‌روایی امیران کیش پایان دادند و جزیره‌ی هرمز را مرکز بازرگانی دریایی کردند. در آن دوران، اهمیت بازرگانی خلیج فارس به اندازه‌ای بود که پیش از کشف دماغه‌ی امیدنیک به کوشش واسکو دی‌گاما (Vasco de Gama) ، دریانورد پرتغالی، خرید و فروش ادویه و ابریشم و دیگر کالاهایی که برای بازارهای اروپایی اهمیت بسیاری داشت، از راه خلیج‌فارس به دجله و سپس از میان‌رودان و بادیه شام به بندرهای سوریه در ساحل شرقی مدیترانه، انجام می‌گرفت و بازرگانان ونیزی کالاها را از این بندرها به اروپا می‌بردند .

پیشینه‌ ی دریانوردی

پیشینه‌ی دریانوردی در خلیج فارس به گذشته‌های بسیار دور، دست‌کم دو هزار سال پیش از میلاد، می ‌ رسد. مردمان تمدن‌های سومر، آکاد، عیلام، همواره بین میان‌رودان(بین‌النهرین) و موهنجودارو در دره‌ی سند، از این راه دریایی در رفت و آمد بودند. کاوش‌ها و پژوهش‌های چند دهه‌ی کنونی نشان داده است که فینیقی‌ها، مردمانی آریایی‌نژاد که در سرزمین‌های ساحلی دریای مدیترانه(لبنان، بخش‌هایی از سوریه و فلسطین) زندگی می‌کردند، نخست در جزیره‌ها و سرزمین‌های پیرامون خلیج فارس زندگی و دریانوردی می‌کردند. پس از روی کار آمدن هخامنشیان در ایران، داریوش اول برای کشف سرزمین‌های تازه از دریانوردانی برجسته‌ی ایرانی، فینیقی و ساتراب‌های یونانی‌نشین امپراتوری پارس خواست که برای شناخت بیش‌تر آسیا و دیگر سرزمین‌ها به دریانوردی بپردازند. به نظر می‌رسد در زمان همین پادشاه بود که شناخت ایرانیان از خلیج فارس بیش‌تر شد.
با این همه، کهن‌ترین سند پیرامون دریانوردی در خلیج فارس به سده‌ی چهارم پیش از میلاد باز می‌گردد . در آن زمان، دریانوردی به نام نیارخوس به فرمان اسکندر مقدونی برای کاوش در سرزمین‌های نه چندان شناخته به سفر دریایی پرداخت. او سفر خود را در یازدهمین سال فرمان‌روایی اسکندر آغاز کرد و از مصب رود سند به دهانه‌ی تنگ هرمز و از آن‌جا به آب‌های خلیج فارس رفت و سرانجام در ساحل رود کارون لنگر انداخت. او در این سفر از راهنمایی چند دریانورد ایرانی، از جمله بگیوس پسر فرناکه، هیدارس بلوچ و مازان قشمی بهره‌مند بود و ماجرای سفر دریایی 146 روزه‌ی خود را در سفرنامه‌ای نوشت که اصل آن از بین رفته، اما چکیده‌ای از آن در کتاب یکی از تاریخ‌نگاران سده‌ی نخست پیش از میلاد به عنوان لشکرکشی اسکندر، برجای مانده است. او هنگام دریانوردی در خلیج فارس با فانوس‌های دریایی بزرگی رو‌به‌رو شده بودکه تا آن زمان مانند آن را ندیده بود و در سفرنامه‌ی خود از آن‌ها به عنوان یکی از شگفتی‌های سفرش یاد کرده است.
در زمان ساسانیان، شاپور دوم(ذوالاکتاف) پس از تصرف همه‌ی جزیره‌های خلیج‌فارس برای جلوگیری از یورش عرب‌های بادیه‌نشین، جزیره‌های بحرین را به صورت ساخلو‌ ( پادگان نظامی) درآورد. پس از ورود عرب‌های مسلمان به ایران و شکست ساسانیان، سراسر خلیج‌ جولانگاه بازرگانان مسلمان شد. اما پس از کاهش نفوذ خلیفه‌های عباسی، فرمان‌روایان آل‌بویه(سده‌ی چهارم هجری/دهم میلادی) بار دیگر عمان و بحرین را بخشی از ایران کردند. از آن پس، عمان و بحرین و جزیره‌های پیرامون آن، تا نزدیک یک سده بخشی از ولایت فارس به شمار می‌آمد و دولت آل‌بویه فرمان‌روایانی را برای اداره‌ی این منطقه‌ی دریایی به سیراف و کیش می‌فرستاد. این دو بندر از نظر بازرگانی به چنان اهمیتی رسیدند که کشتی‌های چینی بری خرید و فروش کالا در آن‌جا پهلو می‌گرفتند .
خلیج فارس در زمان سلجوقیان نیز اهمیت زیادی داشت. البته، توران‌شاه سلجوقی، از سلجوقیان کرمان، مرکز بازرگانی دریایی را از سیراف به کیش جابه‌جا کرد و آرام آرام از اهمیت سیراف کاسته و بر اهمیت کیش افزوده شد. اتابکان فارس(قرن هفتم هجری/سیزدهم میلادی) به فرمان‌روایی امیران کیش پایان دادند و جزیره‌ی هرمز را مرکز بازرگانی دریایی کردند. در آن دوران، اهمیت بازرگانی خلیج فارس به اندازه‌ای بود که پیش از کشف دماغه‌ی امیدنیک به کوشش واسکو دی‌گاما (Vasco de Gama) ، دریانورد پرتغالی، خرید و فروش ادویه و ابریشم و دیگر کالاهایی که برای بازارهای اروپایی اهمیت بسیاری داشت، از راه خلیج‌فارس به دجله و سپس از میان‌رودان و بادیه شام به بندرهای سوریه در ساحل شرقی مدیترانه، انجام می‌گرفت و بازرگانان ونیزی کالاها را از این بندرها به اروپا می‌بردند
ویرایش و تلخیص: آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:52
تاریخ

پیشینه آتش در فرهنگ ایران - مقالت مفید آکا

چاپ

مقالات مفید - مقالات تاریخی - پیشینه آتش در فرهنگ ایران

مطابق برخی مستندات و شواهد تاریخی، آب و آتش در نزد ایرانیان جایگاه والایی داشته است. هرودوت میگوید: «پارسها معتقدند كه آتش از جوهر الهی است.» یعقوبی نیز، در قرن سوم هجری، نوشته است: «ایرانیان معتقد به كیش زردشت بر این بودند كه روشنی، قدیم و ازلی است، و آن را زروان مینامند... ایرانیان آتش را بزرگ میداشتند.» مسعودی (متوفی346) میگوید: «نخستین كسی كه آتشكده ساخت فریدون بود.


به پندار ایرانیان، آتش واسطه میان خدا و مخلوق است... و گفتهاند كه نور مایه اصلاح جهان است، و آتش نسبت به ظلمت شرف و تضاد دارد؛ و آب كه برآتش غلبه دارد، مایه هر چیز زنده و مبداء همه چیزهای نموكننده است.» همو، به تفاوت آتش با نور، و اضداد و مراتب نور .»
اشاره كرده است.
داستان جمشید و ضحاك را فردوسی به تفصیل و برخی مورخان به اختصار، نقل كردهاند. جمشید، كه ابتدای امر با عدل و دادگستری و نوآوریهای بسیار، جامعه بشری را به سوی كمال برد، و نوروز یادگار عصر دادگری اوست. جمشید عاقبت مغلوب اهریمن غرور گردید، ضحاك او را از پای درآورد. بلعمی مینویسد: «این ضحاك را اژدها برای آن گفتندی كه بر كتف او دو پاره گوشت بود بزرگ، بر رشته دراز، و سر آن به كردار ماری بود... و به ایام هیچ ملك چندان خون ریخته نشد كه به ایام ضحاك. به روایت مسكویه رازی، آن دو پاره گوشت را ضحاك چون دو دست خویش میجنبانید و میگفت كه دو مارند، تا فرودستان و نابخردان بهراسند!». مطابق روایت این بلخی، آن زائدههای گوشتین هر روز دردناكتر میشد و تنها با مالیدن مغز سر جوانان بر روی آنها، ضحاك آرام میگرفت. در واقع، ضحاك نه تنها جانها را تباه میساخت، بلكه، با انهدام مغزها، تیشه به ریشه اندیشه میزد، و با مهار كردن خرد، جهل را میگسترانید. سرانجام، فریدون بر ضحاك پیروز شد، و فرمود تا آن روز جشنی سازند، و مهرجان آن روز ساختند... پس سیرتی نهاد در عدل و انصاف كه از آن پسندیدهتر نباشد. طبق روایت بلعمی، روز پیروزی فریدون بر ضحاك «مهرروز بود از ماه مهر آن روز مهرگان نام كردند، و عیدی كردند بزرگ.» اسدی طوسی نیز از آیین و مراسم آراستن آتش در این روز سخن گفته است، وقتی فریدون بر ضحاك پیروز میشود: «چو در برج شاهین شد از خوشه مهر نشست او به شاهی سر ماه مهر بدین جشن وی آتش آراستست هم آیین این جشن ازو ساختست
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:51
تاریخ

خاندانی که همه وزیر شدند - آکاایران

چاپ

خاندانی که همه وزیر شدند

خاندان «آموزگار» تا پیش از فروپاشی رژیم شاهنشاهی، از مردان نامدار ایران بودند که در مناصب و مشاغل مهم فعالیت می‌کردند.
حبیب الله آموزگار بزرگ خاندان آموزگار در 1269 متولد شد و در 1301 به علی اکبر داور نزدیک و بعدها با تیمور تاش و نصرت الدوله نیز همکار شد. حبیب الله در 1329 وزیر فرهنگ شد و پس از پایان کار دولت علاء رییس بانک عمران شد.

خاندانی که همه وزیر شدند

جمشید آموزگار یکی از فرزندان حبیب الله در 1302 در تهران متولد شد، پس از اخذ درجه دکترا از آمریکا در 1330 به ایران آمد. او یکی از کارمندان بلندپایه سازمان اصل 4 بود که آمریکایی‌ها تاسیس کرده بودند. جمشید آموزگار از نخستین تحصیلکرده های آمریکایی بود که مقام بالایی در نظام سیاسی ایران گرفت و در 1334 به معاونت وزارت بهداری رسید.

وی یک دهه بعد و در 1344 وزیر دارایی شد و 8 سال در این منصب ماند و با موضوع نفت آشنا و نماینده ایران در اوپک شد. او در 1353 به وزارت کشور رفت و همچنین سرپرست سازمان امور اداری و استخدامی شد و در 1355 به جای امیرعباس هویدا دبیرکلی حزب رستاخیز نیز به او رسید. او 17 سال وزیر بود و سرانجام در 1356 نخست وزیر شد.

جهانگیر یکی دیگر از فرزندان حبیب الله آموزگار بود که به آمریکا رفت و اقتصاد خواند و در 1340 درکابینه امینی ابتدا وزیر بازرگانی و بعد وزیر دارایی شد. جهانگیر آموزگار پس از کناره گیری از دولت وزیر مختار اقتصادی ایران در آمریکا شد و در اواخر عمر رژیم گذشته به مقام سفارت اقتصادی نائل شد.

حبیب الله آموزگار بزرگ خاندان آموزگار در 1269 متولد شد و در 1301 به علی اکبر داور نزدیک و بعدها با تیمور تاش و نصرت الدوله نیز همکار شد. حبیب الله در 1329 وزیر فرهنگ شد و پس از پایان کار دولت علاء رییس بانک عمران شد

کورس آموزگار نیز از فرزندان حبیب الله بود که در 1307 متولد و در رشته راه و ساختمان درجه مهندسی گرفت و به سازمان برنامه پیوست. او بعدها پیمانکار ساختمانی شد و در سال 1342 در کابینه حسنعلی منصور معاون فنی وزیر آبادانی و مسکن شد و بار دیگر در سال 1348، اما این بار در منصب وزیر در این وزارتخانه شاغل شد.

هوشنگ آموزگار یکی دیگر از فرزندان حبیب الله است که در 1300 متولد و از دانشگاه تهران لیسانس اقتصاد گرفت و به استخدام بانک ملی درآمد... وی بعدها به لندن رفت و کارآموز میدلز در رشته بانکداری شد. اما هوشنگ پس از برگشت به ایران به ریاست کتابخانه ملی برگزیده شد، او در سال 1334 و پس از طی دوره فوق لیسانس به موسسه علوم اداری رفت و چند وقت نیز در روابط عمومی سازمان اوپک در اتریش فعالیت کرد و چند سال نیز از مدیران ارشد سازمان جلب سیاحان شد.

جمشید آموزگار از نخستین تحصیلکرده های آمریکایی بود که مقام بالایی در نظام سیاسی ایران گرفت و در 1334 به معاونت وزارت بهداری رسید

این خاندان هر چند همه در مناصب مهم و حیاتی ایفای نقش کردند اما به دلیل خدمت به نظام پهلوی در زمین منافع شاهنشاهی بازی کرده و موجبات ضایع شدن حقوق مردم ایران را فراهم ساختند و در ظلم‌های بسیاری  با رژیم پهلوی هم دست و هم عقیده بوده و هستند. در واقع نام این خانواده سرشناس با ننگ در تاریخ ایران به ثبت رسیده است.


منبع: البرز
ویرایش و تلخیص:آکاایران

دوشنبه 20/9/1391 - 9:51
تاریخ

تمدن های فلات ایران کدامند؟

چاپ
تمدن های  فلات ایران کدامند

قدمت آثار کشف شده در این ناحیه به یک میلیون تا 800 هزار سال پیش از میلاد مسیح می رسد.

موقعیت طبیعی و شرایط خاص جغرافیایی فلات ایران موجب شده است سرزمین ما در زمره یکی از نخستین زیستگاه های انسان پیش از تاریخ به شمار رود. از قدیمی ترین سکونتگاه های انسانهای اولیه در ایران می توان به حوزه رودخانه خراسان در شرق ایران اشاره کرد.
قدمت آثار کشف شده در این ناحیه به یک میلیون تا 800 هزار سال پیش از میلاد مسیح می رسد. همچنین آثار بسیاری از جمله تکه های استخوان و چاقو های سنگی از دوره پارینه سنگی در غارهای ارتفاعات زاگرس کشف شده است که قدمت آنها هم به 100 تا 20 هزار سال پیش می رسد.
جدیدترین تحقیقات زمین شناسی نشان می دهد که حدود 10هزار سال پیش در مرکز فلات ایران دریاچه وسیعی وجود داشته است که با پایان یافتن دوره بارندگی و آغاز دوره خشکسالی، رو به خشکی نهاده و در نتیجه زمین های باتلاقی آن به چمنزار و چراگاه وسیعی تبدیل شده است.

این تغییرات جغرافیایی باعث شده تا ساکنان فلات ایران به تدریج از درون غارها خارج شوند و در مکان های امنی چون بالای تپه های گرد آمده و برای خود خانه های کوچک گلی بسازند. ساکنان این خانه ها به مرور زمان دریافتند که علاوه بر شکار از طریق کشاورزی و رام کردن حیوانات نیز می توانند برای خود غذا تولید کنند.
 این مردم که تا آن زمان برای نگهداری آب و غذا فقط از ظروف سنگی استفاده می کردند موفق شدند با شکل دادن گل خام و پختن آن نخستین ظروف گلی را بسازند.
از مهم ترین مکان های باستانی متعلق به عصر نوسنگی فلات ایران، می توان به تپه های سیلک کاشان، گنج دره هرسین، علی کش دهلران و تپه حاجی فیروز در نقده آذربایجان غربی اشاره کرد.
در ادامه به برخی از مهمترین تمدن های ادوار کهن ایران خواهیم پرداخت.

تمدن جیرفت
تا مدت ها چنین تصور می شد که کهن ترین تمدن جهان در سومر عراق پا گرفته است؛ اما کشف یک زیگورات عظیم با قدمت بیش از پنج هزار سال ، آثار سنگی بسیار و همچنین کتیبه های آجری به خطی ناشناخته از منطقه جیرفت ایران باعث شد باستان شناسان درباره دانسته ها و ادعاهای پیشین خود تجدید نظر کنند.

آنان با بررسی دوباره کتیبه هایی که از پیش در مناطق مهم باستانی کشف شده بودند، سعی کردند اطلاعات بیشتری درباره این تمدن عظیم و ناشناخته بدست آورند و در نهایت پس از تحقیقات فراوان به تعدادی کتیبه دست یافتند.
 در یکی از این اسناد لز خرابه های شهر اوروک در جنوب بین النهرین به دست آمده است، داستان کشمکش میان پادشاه سومر با فرمانروای سرزمین ثروتمندی به نام «ارت» ثبت شده بود و در کتیبه دیگر ، پادشاه سومری سعی کرده بود با گذر از شهر شوش و 7 رشته کوه، به سرزمین ارت حمله کند. بررسی دقیق این کتیبه ها و آثار کشف شده این قضیه را به اثبات نزدیک می کندکه شهر افسانه ای و گمشده ارت که در شرق ایران قرار دشته به احتمال زیاد همان شهر جیرفت است.
از آثار کشف شده در حوزه تمدن جیرفت می توان به ظورف و پلاک های سنگی با نقوش بسیار ظریف از موجوداتی چون عقاب ، عقرب و پلنگ اشاره کرد که نظیر آنها در هیچ یک از محوطه های باستانی جهان کشف نشده است.
شاید با ادامه اکتشافات و تحقیق روی آثار کشف شده، باستان شناسان به این نتیجه برسند که از این پس به جای بین النهرین عراق، می بایست جیرفت ایران را مهد کهن ترین تمدن بشری در جهان نامید!

شهر سوخته
از دیگر مناطق باستانی کشورمان که احتمالا ارتباط نزدیکی با تمدن جیرفت داشته است، می توان به شهر سوخته در استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد. در این شهر کهن که حدود 5هزار سال پیش به خاطر آتش سوزی مهیب یا خشکسالی متروک شده، آثار بسیاری کشف شده است.
  از جالب ترین این آثار می توان به جام سفالی کوچکی اشاره کرد که روی آن پنج تصویر پیاپی از یک بز در حال حرکت ترسیم شده است. با چرخاندن جام، نقاشی متحرکی از یک بز کوهی می بینیم که با دو پرش بر بالای درختی می جهد و از برگ آن تغذیه می کند!
این ظرف دربردارنده نخستین انیمیشن در تاریخ تمدن جهان است.

منبع:سیمرغ

دوشنبه 20/9/1391 - 9:50
دنیای گیاهان و حیوانات

دو بار در سال دریا در اینجا شکافته می شود

چاپ

 

دو بار در سال بین فوریه و ژانویه در نزدیکی جزیره چیندو یکی از بزرگترین جزایر کره جنوبی آب به حدی فروکش میکند که جاده ای به طول حدودا 3 کیلیمتر از زیر آب ظاهر میشود. عرض این جاده طبیعی از 3 تا 10 متر متفاوت است و ساکنان جزیره میتوانند با پای پیاده از وسط دریا عبور کنند...

پدیده شكافته شدن دریا,جزیره چیندو

 

پدیده شكافته شدن دریا,جزیره چیندو

پدیده شكافته شدن دریا,جزیره چیندو

پدیده شكافته شدن دریا,جزیره چیندو

پدیده شكافته شدن دریا,جزیره چیندو

پدیده شكافته شدن دریا,جزیره چیندو

 

منبع:بیتوته
دوشنبه 20/9/1391 - 9:45
تغذیه و تناسب اندام

رژیم‌های فاقد کربوهیدرات‌ خطر سرطان را بالا می‌برند

چاپ

 


متخصصان حوزه‌ی تغذیه معتقدند برخی از رژیم‌های غذایی که میزان کربوهیدرات را به حداقل می‌رسانند خطر ابتلا به سرطان را بالا می‌برند. در این مقاله به ذکر جزئیات بیشتر این پژوهش می‌پردازیم. با ما باشید.

رژیم‌های فاقد کربوهیدرات‌ خطر سرطان را بالا می‌برند

 

نتایج پژوهشی که در Annals of Internal Medicine به چاپ رسیده به صراحت عنوان می‌کند با وجود این که خیلی‌ها با این نوع رژیم‌ها وزن کم کرده‌اند اما این دلیل نمی‌شود رژیم‌های کم گلوسید را رژیم‌های سالمی بدانیم.

به عقیده‌ی محققان رژیم‌هایی که میزان مصرف کربوهیدرات‌ها (گلوسیدها) را به حداقل می‌رسانند و یا منع می‌کنند و در عوض مصرف پروتئین‌های حیوانی مانند گوشت را بلامانع می‌داند خطر ابتلا به سرطان و مرگ و میر را افزایش می‌دهند.

البته اگر در یک برنامه‌ی غذایی مصرف گلوسیدها کم شود و مصرف سبزیجات بیشتر شود خطر بسیاری از بیماری‌های قلبی و مرگ و میر ناشی از آن نیز کاهش می‌یابد.

محققان نه تنها معروف‌ترین رژیم کم گلوسید مانند رژیم اتکینز را مورد بررسی قرار دادند بلکه رژیم‌هایی دیگری مانند رژیم‌های کم گلوسید و سرشار از پروتئین‌های حیوانی و همچنین رژیم‌های کم گلوسید و سرشار از سبزیجات را نیز بررسی کردند.

در این پژوهش اطلاعات به دست آمده از 130000 نفر مورد بررسی قرار گرفت و محققان مشاهده کردند رژیم‌هایی که در آن گلوسیدها کمترین سهم و پروتئین‌ها حیوانی بیشترین سهم را داشته‌اند (در مقایسه با رژیم‌های کم گلوسید سرشار از سبزیجات) خطر مرگ و میر افراد را بالا برده است. متأسفانه این گونه رژیم‌ها خطر ابتلا به سرطان ریه و سرطان کولورکتال را بالا می‌برد.

پیش از این نیز نتایج پژوهش‌های متعدد نشان داده است که مصرف زیاد گوشت قرمز و فراورده های گوشتی مانند همبرگر و غیره خطر ابتلا به سرطان را به میزان قابل توجهی بالا می‌برد. متأسفانه این مواد غذایی سرشار از چربی‌های اشباع شده و کلسترول هستند.

رژیم‌هایی که در آن گلوسیدها کمترین سهم و پروتئین‌ها حیوانی بیشترین سهم

را داشته‌اند (در مقایسه با رژیم‌های کم گلوسید سرشار از سبزیجات) خطر مرگ

و میر افراد را بالا برده است. متأسفانه این گونه رژیم‌ها خطر ابتلا به سرطان ریه

و سرطان کولورکتال را بالا می‌برد

 

اما از رژیم‌هایی کم گلوسید و سرشار از سبزیجات بگوییم: در این نوع رژیم‌ها مصرف گلوسیدها کاهش پیدا می‌کند و اساس آن بر پایه‌ی مصرف سبزیجات، روغن‌های سالم مانند روغن زیتون و آووکادو، محصولات به دست آمده از سویا، دانه ها و مغزها، لوبیا، میوه و سبزیجات گذاشته می‌شود. چنین رژیمی به کاهش خطر بیماری‌های قلبی کمک زیادی می‌کند. نتایج پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهد رژیم‌های کم گلوسید و پُر کالری میزان کلسترول بد خون را بالا می‌برند.

حواستان باشد با داشتن یک رژیم غذایی کم گلوسید و سرشار از سبزیجات، با افزایش مصرف چربی‌های اشباع نشده، فیبرهای غذایی و ریز مغذی‌هایی مانند منیزیم و پتاسیم باز نمی‌توانید به طور کامل گلوسیدها (قندها) را حذف کنید. به خاطر این که بدن ما به قند نیاز دارد. قندها همیشه هم بد نیستند و قندهای مفید نیز وجود دارد. مهم این است که از انواع مفید و به اندازه مصرف شوند. متأسفانه خیلی از ما عادت کرده‌ایم که به میزان زیادی گلوسیدهای مضر مانند قند و شکر، مواد غذایی نشاسته‌ای، محصولات غذایی تهیه شده از آرد سفید را مصرف کنیم.

با وجود این که برخی از متخصصان تغذیه معتقدند 45 تا 65 درصد کل کالری‌های دریافتی یک فرد بزرگسال باید از گلوسیدها تشکیل شود تا انرژی روزانه‌ی بدنش تأمین شود اما این رژیم‌های کم گلوسید توصیه می‌کنند افراد نصف این میزان پیشنهادی را مصرف کنند.

توجه داشته باشید سالم‌ترین جایگزین‌های گلوسیدها عبارتند از دانه‌های کامل مانند جو دو سر و برنج قهوه‌ای، لوبیا برای دریافت پروتئین‌های گیاهی و فیبر، میوه و سبزیجاتی مانند بادمجان. این جایگزین‌های سالم سرشار از مواد معدنی، ویتامین و فیبرهایی هستند که به سلامتی شما خدمت خواهند کرد.

توصیه‌ی ما این است قبل از دنبال کردن هر نوع رژیمی به متخصص تغذیه مراجعه کنید تا اطلاعات لازم راجع به آن رژیم را به شما بدهد. صرف مطالعه‌ی یک مطلب در یک روزنامه یا سایت اینترنتی به رژیم لاغری اعتماد نکنید. باید قبل از هر چیز از وضعیت سلامت خود با خبر شوید. به عنوان مثال افرادی که سابقه‌ی بیماری‌های قلبی در خانواده دارند باید از دنبال کردن رژیم‌های کم گلوسید سرشار از گوشت بپرهیزند به خاطر این که این نوع رژیم‌های غذایی سرشار از چربی‌های اشباع شده‌اند که به سلامتی قلب آسیب می‌رسانند.

برای لاغر شدن مهم‌ترین چیز این است که میزان کالری‌های مصرفی را کاهش داده و کالری بیشتری بسوزانید. توصیه می‌کنیم به جای حذف کامل یک گروه غذایی مانند گلوسیدها و غیره دنبال رژیمی باشید که به روش‌های سالم‌تر و مهربان‌تری شما را به اهدافتان نزدیک می‌کند. رژیم‌های سالم‌تر رژیم‌هایی هستند که به جای قدغن کردن یک گروه غذایی تمام خوراکی‌های سالم را در بر می‌گیرند. در این صورت نیازی نیست به خودتان سختی بیش از حد بدهید و به راحتی می‌توانید چنین رژیم‌هایی را دنبال کنید.

توصیه می‌کنیم در حالت عادی اگر از سلامت عمومی برخوردارید خودتان را از هیچ ماده‌ی غذایی مفیدی محروم نکنید. برای داشتن تناسب اندام باید از افراط و تفریط بپرهیزید. بدانید که حذف کامل کربوهیدرات‌ها به نفع سلامتیتان نخواهد بود؛ و بدانید که مصرف بی رویه‌ی این مواد غذایی و چربی‌ها نیز به سلامتیتان آسیب خواهد زد. راز اصلی در رعایت اعتدال است. سالم و تندرست باشید.

 تبیان

گردآوری پرتال آکاایران

رژیم‌های فاقد کربوهیدرات‌ خطر سرطان را بالا می‌برند

چاپ

 


متخصصان حوزه‌ی تغذیه معتقدند برخی از رژیم‌های غذایی که میزان کربوهیدرات را به حداقل می‌رسانند خطر ابتلا به سرطان را بالا می‌برند. در این مقاله به ذکر جزئیات بیشتر این پژوهش می‌پردازیم. با ما باشید.

رژیم‌های فاقد کربوهیدرات‌ خطر سرطان را بالا می‌برند

 

نتایج پژوهشی که در Annals of Internal Medicine به چاپ رسیده به صراحت عنوان می‌کند با وجود این که خیلی‌ها با این نوع رژیم‌ها وزن کم کرده‌اند اما این دلیل نمی‌شود رژیم‌های کم گلوسید را رژیم‌های سالمی بدانیم.

به عقیده‌ی محققان رژیم‌هایی که میزان مصرف کربوهیدرات‌ها (گلوسیدها) را به حداقل می‌رسانند و یا منع می‌کنند و در عوض مصرف پروتئین‌های حیوانی مانند گوشت را بلامانع می‌داند خطر ابتلا به سرطان و مرگ و میر را افزایش می‌دهند.

البته اگر در یک برنامه‌ی غذایی مصرف گلوسیدها کم شود و مصرف سبزیجات بیشتر شود خطر بسیاری از بیماری‌های قلبی و مرگ و میر ناشی از آن نیز کاهش می‌یابد.

محققان نه تنها معروف‌ترین رژیم کم گلوسید مانند رژیم اتکینز را مورد بررسی قرار دادند بلکه رژیم‌هایی دیگری مانند رژیم‌های کم گلوسید و سرشار از پروتئین‌های حیوانی و همچنین رژیم‌های کم گلوسید و سرشار از سبزیجات را نیز بررسی کردند.

در این پژوهش اطلاعات به دست آمده از 130000 نفر مورد بررسی قرار گرفت و محققان مشاهده کردند رژیم‌هایی که در آن گلوسیدها کمترین سهم و پروتئین‌ها حیوانی بیشترین سهم را داشته‌اند (در مقایسه با رژیم‌های کم گلوسید سرشار از سبزیجات) خطر مرگ و میر افراد را بالا برده است. متأسفانه این گونه رژیم‌ها خطر ابتلا به سرطان ریه و سرطان کولورکتال را بالا می‌برد.

پیش از این نیز نتایج پژوهش‌های متعدد نشان داده است که مصرف زیاد گوشت قرمز و فراورده های گوشتی مانند همبرگر و غیره خطر ابتلا به سرطان را به میزان قابل توجهی بالا می‌برد. متأسفانه این مواد غذایی سرشار از چربی‌های اشباع شده و کلسترول هستند.

رژیم‌هایی که در آن گلوسیدها کمترین سهم و پروتئین‌ها حیوانی بیشترین سهم

را داشته‌اند (در مقایسه با رژیم‌های کم گلوسید سرشار از سبزیجات) خطر مرگ

و میر افراد را بالا برده است. متأسفانه این گونه رژیم‌ها خطر ابتلا به سرطان ریه

و سرطان کولورکتال را بالا می‌برد

 

اما از رژیم‌هایی کم گلوسید و سرشار از سبزیجات بگوییم: در این نوع رژیم‌ها مصرف گلوسیدها کاهش پیدا می‌کند و اساس آن بر پایه‌ی مصرف سبزیجات، روغن‌های سالم مانند روغن زیتون و آووکادو، محصولات به دست آمده از سویا، دانه ها و مغزها، لوبیا، میوه و سبزیجات گذاشته می‌شود. چنین رژیمی به کاهش خطر بیماری‌های قلبی کمک زیادی می‌کند. نتایج پژوهش‌های دیگر نشان می‌دهد رژیم‌های کم گلوسید و پُر کالری میزان کلسترول بد خون را بالا می‌برند.

حواستان باشد با داشتن یک رژیم غذایی کم گلوسید و سرشار از سبزیجات، با افزایش مصرف چربی‌های اشباع نشده، فیبرهای غذایی و ریز مغذی‌هایی مانند منیزیم و پتاسیم باز نمی‌توانید به طور کامل گلوسیدها (قندها) را حذف کنید. به خاطر این که بدن ما به قند نیاز دارد. قندها همیشه هم بد نیستند و قندهای مفید نیز وجود دارد. مهم این است که از انواع مفید و به اندازه مصرف شوند. متأسفانه خیلی از ما عادت کرده‌ایم که به میزان زیادی گلوسیدهای مضر مانند قند و شکر، مواد غذایی نشاسته‌ای، محصولات غذایی تهیه شده از آرد سفید را مصرف کنیم.

با وجود این که برخی از متخصصان تغذیه معتقدند 45 تا 65 درصد کل کالری‌های دریافتی یک فرد بزرگسال باید از گلوسیدها تشکیل شود تا انرژی روزانه‌ی بدنش تأمین شود اما این رژیم‌های کم گلوسید توصیه می‌کنند افراد نصف این میزان پیشنهادی را مصرف کنند.

توجه داشته باشید سالم‌ترین جایگزین‌های گلوسیدها عبارتند از دانه‌های کامل مانند جو دو سر و برنج قهوه‌ای، لوبیا برای دریافت پروتئین‌های گیاهی و فیبر، میوه و سبزیجاتی مانند بادمجان. این جایگزین‌های سالم سرشار از مواد معدنی، ویتامین و فیبرهایی هستند که به سلامتی شما خدمت خواهند کرد.

توصیه‌ی ما این است قبل از دنبال کردن هر نوع رژیمی به متخصص تغذیه مراجعه کنید تا اطلاعات لازم راجع به آن رژیم را به شما بدهد. صرف مطالعه‌ی یک مطلب در یک روزنامه یا سایت اینترنتی به رژیم لاغری اعتماد نکنید. باید قبل از هر چیز از وضعیت سلامت خود با خبر شوید. به عنوان مثال افرادی که سابقه‌ی بیماری‌های قلبی در خانواده دارند باید از دنبال کردن رژیم‌های کم گلوسید سرشار از گوشت بپرهیزند به خاطر این که این نوع رژیم‌های غذایی سرشار از چربی‌های اشباع شده‌اند که به سلامتی قلب آسیب می‌رسانند.

برای لاغر شدن مهم‌ترین چیز این است که میزان کالری‌های مصرفی را کاهش داده و کالری بیشتری بسوزانید. توصیه می‌کنیم به جای حذف کامل یک گروه غذایی مانند گلوسیدها و غیره دنبال رژیمی باشید که به روش‌های سالم‌تر و مهربان‌تری شما را به اهدافتان نزدیک می‌کند. رژیم‌های سالم‌تر رژیم‌هایی هستند که به جای قدغن کردن یک گروه غذایی تمام خوراکی‌های سالم را در بر می‌گیرند. در این صورت نیازی نیست به خودتان سختی بیش از حد بدهید و به راحتی می‌توانید چنین رژیم‌هایی را دنبال کنید.

توصیه می‌کنیم در حالت عادی اگر از سلامت عمومی برخوردارید خودتان را از هیچ ماده‌ی غذایی مفیدی محروم نکنید. برای داشتن تناسب اندام باید از افراط و تفریط بپرهیزید. بدانید که حذف کامل کربوهیدرات‌ها به نفع سلامتیتان نخواهد بود؛ و بدانید که مصرف بی رویه‌ی این مواد غذایی و چربی‌ها نیز به سلامتیتان آسیب خواهد زد. راز اصلی در رعایت اعتدال است. سالم و تندرست باشید.

 تبیان

گردآوری پرتال آکاایران
دوشنبه 20/9/1391 - 9:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته