• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3853روز قبل
موفقیت و مدیریت


جنبش شناسی ( Kinesics )
 به مطالعه جنبه های ارتباطی اشاره  و حرکات بدن  جنبش شناسی می گویند . این مطالعات و تحقیقات  بر روی حالت بدن ، حرکت دستها و پاها ، بازوها ،تنه و حرکات بدنی متمرکز است .پیام حاصله از این نوع رفتار را زبان بدن می نامند. شایان ذکر است که واژه زبان بدن یا همان Bodylanguage  از منظر علمی صحیح نمی باشد زیرا پیا مهای ارسالی یک نظام زبانی را شکل نمی دهد .
(  زبان اشاره ای ناشنوایان از این قضیه مستثنی است )
 به واقع با استفاده از این واژه در خصوص این علم مبالغه شده است . افراد در تعاملات اجتماعی خود به صورت خود آگاه و ناخود آگاه از حرکات بدنی متعددی استفاده می کنند .
ژست ،معمولا به معنی حرکات ارادی است ،که فرد به وسیله دست ها ، پاها و سایر بخشهای بدن به منظور انتقال پیام مورد استفاده قرار می دهد .  در صورتی که برون ریزی عواطف مسئله متفاوتی است و جنبه غیر ارادی ( ناخودآگاه ) دارد

مسئله مهم در مورد مطالعه و تفسیر رفتار جنبشی ، محیط ، موقعیت ، فرهنگ ، تربیت ، خاستگاه های جغرافیای و قومی ، موقعیت اجتماعی و شیوه های آموزشی فرد یا افراد می باشد .
در مطالعه جنبش شناسی نظریه پردازان یا رویکرد  ساختاری دارند ویا رویکرد متغییر ظاهری ، دررویکرد ساختاری ارتباطات یک نظام سازمان یافته بوده و فرض بر این است که این نظام ، مستقل از رفتارهای خاص فرد است که در تعامل خاصی شرکت می کند . در واقع پژوهشگران بر این باورند که تمام رفتارهای فرضی از لحاظ اجتماعی آموخته می شود و ارزش ارتباطی دارند . بیرویسل یکی از معروفترین نظریه پردازان ، رویکرد ساختاری است. در مقابل رویکرد متغییر ظاهری که توسط نظریه پردازان و پژوهشگران دیگر مطرح می شود آنها بین رفتار های ذاتی و مادرزادی و رفتارهای کسب شده توسط فرد به دلیل تعاملات اجتماعی و تاثیرات فرهنگ و محیط قائلند .

  منشاء ژست ها ، نحوه برون ریزی عواطف از طریق بدن ،  و نحوه آنالیز آن :

انواع اشارات وحرکات :

انسان ها از حرکات و اشارات مختلفی برای انتقال پیام و همچنین برون فکنی عواطف استفاده می کنند . این اشارات به پنج نوع علامت ها ، نمایش گرها ، کنترل کننده ها،حالت های نمایشی تاثیرگذار و تنظیم کننده ها تقسیم می شوند.

علامت ها :
به اشارات مستقل از گفتار علامت هاگفته می شود .علامت ها نسبت به سایر رفتار های غیر کلامی ، بیشتر با ارتباطات کلامی همراه هستند.از ویژگیهای دیگر علامت ها داشتن برگردان دقیق کلامی است ، همچنین در بیشتر مواقع آگاهانه به کار گرفته می شوند و از نظر اجتماعی مانند یک زبان آموخته می شوند .علامت ممکن است در فرهنگهای مختلف دارای معانی مختلفی باشند ،به همین دلیل معمولا اشاره ها باید در محدوده متن جامعه و فرهنگ تفسیر شود.

نمایش گرها:
اشارات و حرکاتی که به وضوح گفتار کمک می کنند . این رفتارها معمولا آگاهانه صورت می گیرند ، نمایش گرها به تنهایی فاقد معنی مشخصی هستند .
نمایش گرها به چهار دسته زیر تقسیم می شوند :
1-    اشاره ای است که با مرجع یا توضیح گفتاری ارتباط دارد .
2-    اشاره ای که رابطه ی بین منبع با مرجع یا توضیح گفتاری را نشان می دهد.
3-    اشاره ای که کلام یا پیام گفتاری را در مکالمه ها ، تایید ،برجسته یا بر آن تاکید می کند.
4-    اشاره ای که به سازمان دهی ، مدیریت یا راهنمایی منبع مکالمه کمک می کند.

کنترل کنندها :

اشارات وحرکات بدنی که به همراه نشانه های چشمی و آوایی به حفظ و کنترل تعامل بین گوینده وشنونده در حین گفتگو می پردازند ، کنترل کننده ها می گویند. در واقع کارکرد اصلی آنها کنترل جایگزینی ارتباط در حین مکالمه است .

حالت های نمایشی تاثیر گذار :

این اشارات و حرکات واکنش های هیجانی شخص را با توجه به بافت زمینه نشان داده و آن را تقویت می کند. این اشارات حتی اگر فرد آن را سرکوب کند بازهم قابل رویت وتفسیر است زیرا زمانی هم که ما ازآن آگاهیم این رفتار به صورت ناخودآگاه بروز می کند، مانند تکان خوردن زانو و ارزش دست در هنگام ترس.

تنظیم کننده ها :

رفتار های ناخودآگاه ( غیر عمدی) که در واکنش به بی حوصلگی یا اضطراب بروز کرده و یا با احساسات منفی نسبت به خود و دیگران ،ارتباط دارد.محققان تنظیم کننده ها را به سه بخش
خود تنظیم کننده ها (فرد به بخشی از اندام خود دست می زند) ،
تنظیم کننده های معطوف به یادگیری (یک مکانیسم دفاعی در برابر سایر تعامل ها ) و
تنظیم کننده های متمرکز به شی (دستکاری ناخودآگاه یک شی ) تقسیم می کنند.

 http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:41
موفقیت و مدیریت
وضعیت پاها:




پاهای صادق :

وقتی پاهای فرد در کنار هم محکم روی زمین قراردارند و رو به شما هستند به احتمال زیاد او راستگو ، صادق و متعادل است . از طرف دیگر اگر فرد پایش را روی پنجه یا پاشنه تکیه داده باشد . در واقع شارلاتان است و خیلی حقیقت را نمی گوید .

تکان دادن پا :

وقتی شخصی پایش را تکان تکان می دهد پا بر زمین می زند او ابراز بی صبری و خستگی می کند . حرکت و ضربه زدن پا ، حرکات گریزانی هستند که در آن شخص به طور ضمنی می گوید : من نمی خواهم اینجا باشم .

قفل کردن پا :

قفل کردن پا یعنی پیچیدن یک پا دور ساق پای دیگر یک علامت ناخودآگاه و آشکار برای نشان دادن حالت عصبی یا ناراحتی شخصی است . حال هرچقدر هم بالا تنه آرام باشد وضعیت پا نگرانی فرد را نشان می دهد .

قفل کردن مچ پا :

وقتی یک نفر پای خود را دور مچ دیگری قفل می کند معمولاً چیزی را پنهان می کند . این شخص شاید یک احساس یا اطلاعات را چنان نگه می دارد تا فاش نشود .

پاهای دروغگو :

وقتی یک پا روی پای دیگر البته بالاتر از زانو قراردارد شخص خودرا می خواهد محکم کند یا نگه دارد یعنی او مطمئن نیست یا حقیقت را در مورد چیزی نمی گوید.

پاهایی که می گویند ( من را از اینجا ببر ) :

وقتی کسی در حضورتان ناراحت است پاهای او برای فرار به سمت دیگری در حرکت می کند . حرکت دیگری که نشان می دهد فرد می خواهد برود تکان دادن رانهای پا به صورت مکرر و موزون است .

پاهای مستقل :

شخصی که با یک پا به زیر می نشیند معمولاً یک شخص مستقل ، سر زنده ، غیررسمی یا فردی است که طرز درست نشستن را نمی داند . این شخص ، نگران آنچه که دیگران فکر می کنند نیست .

پاهای مسلط :

پاهایی که جلوی دیگران دراز شده است حال چه روی هم باشد و یا نه بیانگر اقتدارفرد است .افرادی که بدین ترتیب می نشینند اشخاص با اراده ای هستند که رفتار قلدرانه از خود نشان می دهند . در تلاش آنها برای جلب توجه دیگران حالت خود خواهانه ای وجود دارد .

ایستادن بر روی یک پا :

ایستادن بر روی یک پا بسیار حواس آدم را پرت می کند مگر اینکه شما یک ناراحتی جسمانی داشته باشید . دیگران فکر می کنند که شما ناراحت ویا دردمند هستید و هم صحبت شما به طور ناخودآگاه بیشتر به حالاتتان توجه می کنند تا به آنچه می گوئید .

ایستادن بر روی یک پا معمولاً یک عادت است . مردم اغلب از تأثیر این حرکت بر روی دیگران بی خبرند، بنابراین همواره این کار را انجام می دهند . این حرکت ممکن است به دیگران توهین کند و اطمینان و اعتماد به نفس شما را نشان ندهد.

راه رفتن مأیوسانه :

وقتی شخصی احساس افسردگی می کند سرش خم است ، شانه هایش افتاده اند و بندرت بالا را نگاه می کند تا ببیند کجا می خواهد برود . چشمان فرد معمولاً پائین ر ا نگاه می کند و اغلب بی حال قدم برمی دارد .

قدم زدنی که می گوید ( من همه چیز هستم ) :

افرادی که فکر می کنند بهتر از دیگرانند معمولاً با چانه هایی بالا و دستانی که زیاد حرکت می دهندراه می رونداین افراد بندرت به دیگران نگاه می کنند و خیال می کنند همه دارند آنها را تماشا می کنند وضعیت بدن این افراد راست و خشک است و اغلب سینه هایشان  را جلو می دهند . پاهای آنها محکم و با قدمهای شمرده و ثابت راه می روند . آنها اغلب هنگام راه رفتن زیاد سرو صدا راه می اندازند ، بنابراین شما معمولاً صدای پایشان را می شنوید . 

راه رفتن ترسو :

فردی که ترسوست یا از دیگران مطمئن نیست ، روی پنجه راه می رود . این شخص اغلب کمی قوز می کند و ژست غیر مهاجمانه به خود می گیرد . شما صدای آمدن این شخص به داخل اتاق را نمی شنوید زیرا بسیار ساکت است . گامهای او مردانه و حساب شده است .

راه رفتن عصبی :

یک شخص عصبی و نگران معمولاً قد مهای نگران و خشکی دارد که نشان دهنده ی شخصیت اوست . چنین شخصی قدمهای شمرده و سریعی دارد و اغلب گامهای کوتاه بر می دارد .

 قدم زدن مطمئن :

افراد متکی به نفس گامهای مساوی بر می دارند که به نظر می رسد کمی همراه با جهش است . آنها هنگام راه رفتن به مردم نگاه می کنند و به آنها لبخند می زنند . وضعیت بدن آنها راست با سری بالا و دستهایی است که در کنار بدن به صورت راحت و شل حرکت می کند .
 
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6
چهارشنبه 24/7/1392 - 1:41
موفقیت و مدیریت
کج کردن سر :
کج کردن سر به یک طرف نشان می دهد که فرد علاقمند است و به آنچه شما می گوئید گوش می دهد

تکان دادن سر :

افرادی که به حرف ناخوشایندی گوش می دهند . سرشان را به طرف عقب تکان تکان می دهند . این یک واکنش غیر ارادی برای ساختن مانع بین شخص و منبع ناراحتی است .

با سر تصدیق کردن :

افرادی که پیوسته حین صحبت سرشان را به علامت بله تکان می دهند متقاضیان محبتی هستند که هدفشان آسایش خاطر شماست .آنها به شدت می خواهند که محبوب باشند . تکان دادن سرشان به علامت تصدیق می گوید : ( من را دوست داشته باشید . من با هر چه شما می گوئید موافقم بنابراین در عوض من را دوست داشته باشید.) آنها اغلب افراد نا مطمئنی هستند که از طرد شدن می ترسند .وقتی یک نفر سرش را به حالت نوسانی یا از یک طرف به طرف دیگر تکان می دهد شاید می خواهد شک یا بی میلی خود را نسبت به آنچه گفته می شود نشان دهد . ممکن است یک نفر برای سبک و سنگین کردن آنچه گفته شده و موضعی که باید در قبال آن بگیرد سرش را تکان دهد .

خم کردن سر :

بجز در یک مراسم مذهبی یا فرهنگی که در آن خم کردن سر علامت احترام است صحبت کردن با سر خم ، نشان می دهد که فرد از خود نامطمئن است. این افراد شاید ناراحت یا افسرده هستند و عزت نفس پائینی  دارند .

جلو انداختن سر :

جلو انداختن سر علامت یک خطر قریب الوقوع است .درست مثل جلو انداختن چانه این یک حرکت پرخاشگرایانه است که نشان می دهد فرد برای مشکلی که در راه است ، آماده ی رفتار پرخاشگرایانه و یا حتی خصمانه است .

وقتی یک نفر سرش را تکان می دهدیا آن را به طرف عقب می اندازد نشان می دهد دیگران را کوچک می شمارد یا خودخواه است .

خاراندن سر  :

خاراندن سر یعنی فردگیج شده یا از چیزی مطمئن نیست مگر اینکه شپش یا عفونت سر داشته باشد .
 
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6
چهارشنبه 24/7/1392 - 1:40
موفقیت و مدیریت

پنهان کردن دست چپ = پنهان کردن مسایل شخصی
پنهان کردن دست راست = پنهان کردن مسایل خارجی
درهم قفل کردن انگشت ها یا چسباندن نوک انگشت ها به هم =تلاش برای قدرتمند به نظر رسیدن
نگه داشتن انگشت شست = اضطراب ، شک ونگرانی ، احساس ترس
سفت و کشیده کردن شست یا دیگر انگشتان دست = میل به حفظ موضع با یک دندگی ، سلطه طلبی
خاراندن یا مالیدن بالای سر = پریشانی و درماندگی
مالیدن پیشانی بین انگشت شست و چهار انگشت دیگر = تردید و نگرانی
فشار وارد کردن یا ضربه زدن به ناحیه بین ابروها = تلاش برای به خاطر آوردن
مالیدن چشم ها = خستگی فکری ، درماندگی تحت فشار کار زیاد
گرفتن ، فشار دادن ، خاراندن یا مالیدن بینی = احساس تحت سلطه یا در فشار بودن
لمس کردن شقیقه با نوک انگشت = اشباع فکری
پوشاندن دهان هنگام گوش دادن = ارزیابی منتقدانه ، باور نکردن چیزی که می شنود
پوشاندن دهان هنگام صحبت کردن = ترس از بیان ، پنهان کاری ، خجالتی بودن
نگه داشتن چانه = احساس حقارت و آسیب پذیری
کشیدن پوست گلو = نگرانی از شکست در بیان نظر
کشیدن لب ها = طمع
نیشگون گرفتن غبغب = نگرانی از محبوبیت جنسی
مالیدن پشت گوش ها = ترس از نفهمیدن
مالیدن پشت گردن = بی حوصلگی
دست به سینه ایستادن = حفظ موضع ، حمایت از خود
شانه های آویزان = مسولیت زیادی
قرار دادن دست ها در پشت کمر = ترس از لمس شدن ، ترس از لمس کردن ، پنهان کاری

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:40
موفقیت و مدیریت

زبان بدن (موی سر)


برخی از کارشناسان بر این باورند که مدل موی شخص می‌تواند نشان‌گر تصویر شخصی, کیفیت زندگی, میزان عملگرایی, خودنمایی, اثرگذاری و پایگاه اجتماعی و اقتصادی فرد باشد. برخی نیز بر این باورند که موی شخص می‌تواند نشانگر بالندگی عاطفی و ناحیه‌ی زیستی باشد.
مفاهیم مختلف مدل‌های مختلف مو را در طول دهه‌های گذشته از نظر بگذرانید. فرضاً, در دهه‌ی ۶۰ و ۷۰ قرن بیستم موی بلند شخص نشانه‌ی عصیان‌گری و شورشگری بود, اما امروزه در دهه‌ی ۹۰ یک راننده‌ی کامیون بیابان نیز موهایش را بلند می‌کند تا بسان سلطان موسیقی راک جلوه کند. 

در هر صورت, در این قسمت حتی‌المقدور اسرار شناخته شده‌ی انواع مدل مو را در اختیار شما قرار می‌دهیم. باید توجه داشت که نشانه خوانی باید همراه با نشانه‌های آشکار سایر ویژگی‌های فرد باشد تا بتواند فرد را به سوی تشخیص درست رهنمون شود:


موی مردان
موی بلند و موی کوتاه _ باور غالب این است که موی کوتاه نشانه‌ی محافظه کاری و سازگاری و موی بلند نشانه‌ی ماهیتی هنری و عصیان‌گری است. این باور گهگاه درست می‌نمایاند؛ ولیکن در همه‌ی موارد این گونه نیست,
زیرا موهای بسیار کوتاه می‌تواند نشانه‌ی موارد زیر باشد:
فرد احتمالاً اهل ورزش است؛
در حال طی کردن دوره‌ی نظام بوده و یا این که در گذشته یک نظامی بوده است؛
شخص در سازمان و یا اداره‌ای کار می‌کند که مجبور است مویش را کوتاه نگه دارد؛ این امر می‌تواند نشان‌گر گرایشات هنری, عصیان‌گری و مدگرایی باشد (در صورتی که مو به طور غریبی رنگ شده باشد و یا این که بسیار کوتاه باشد)؛
ممکن است نشانه‌ی محافظه‌کاری فرد باشد؛
احتمالاً شخص به نوعی مشغول درمان بوده و یا این که این امر از ضرورت درمانی ناشی شده است؛
احتمال دارد فرد این گونه بپندارد که جذابتر می‌نمایاند؛
فرد به دلیل راحتی و سهولت کاری, موی کوتاه را ترجیح می‌دهد.

اگر چه تامل در خصوص موارد بالا می‌تواند برای تشخیص ماهیت اشخاص راهگشا باشد, لیکن بسندگی صرف به این ذهنیات و کلیشه‌ها می‌تواند بازدارنده باشد.

موی آراسته:
مردی که با موی آراسته, سشوار کرده و تافت زده ظاهر می‌شود و این امر را با لباس و کفش گرانقیمت همراه می‌کند, خواهان به رخ کشیدن موقعیت و پایگاه غبطه‌برانگیز اجتماعی و شغلی خود است.
این حالت می‌تواند نشانه‌ی کامیابی اقتصادی, خودمهم پنداری و اثرگذاری بر روی دیگران باشد. معمولاً مردان این گونه برای موی سر خویش سرمایه‌گذاری پولی و زمانی نمی‌کنند. در هر حال, استنباطی که از این حالت می‌توان کرد این است که چنین مردانی بدین وسیله قدرت, توان مالی و برتری پایگاه اجتماعی خویش را به رخ دیگران می‌کشند.

بعلاوه, همین برداشت را می‌توان به ناخن‌های آراسته نیز تعمیم داد.


نشانه‌های مرتبط با ریزش, کم پشتی و طاسی سر
مردانی که معدود تارهای موی باقیمانده بر روی سر خود را با دقت و وسواس محسوسی شانه می‌کنند و به اصطلاح به آن حالت می‌دهند, در واقع بدین وسیله خودخواهی خود را نشان داده و در عین حال نسبت به قضاوت و داوری دیگران غافل هستند. زمانی که من با چنین مردانی برخورد می‌کنم, نخستین سوالی که به ذهنم خطور می‌کند این است که آیا این مرد نمی‌داند که ما چشم داریم و همه چیز را می‌بینیم. نکته‌ی قابل توجه این که این برداشت‌ها وحی منزل نیست و در همه‌ی حالات استثنا به چشم می‌خورد.



استفاده از کلاه گیس و کاشتن و ترمیم موی سر:
مردانی که با ترمیم موی سر خویش کم پشتی و یا ریزش آن را جبران می‌کنند, بدین وسیله نخوت و فقدان اعتماد به نفس خویش را نشان می‌دهند. بعلاوه, بدین وسیله فرد با جذاب نشان دادن خویش اعتماد به نفس از دست رفته را کسب می‌کند. در هر صورت, از نشانه‌های این نوع اقدامات ترمیمی مردان می‌توان به مواردی چون برخورداری از امکانات مادی, نقص زدایی و ظاهر گرایی اشاره کرد.

استفاده از انواع کلاه‌ها:

مردان طاسی که از کلاه بیس‌بال برای پوشش این نقیصه‌ی خود استفاده می‌کنند, در واقع در برابر پیر شدن از خود مقاومت نشان می‌دهند. در این ارتباط باید به این نکته توجه کرد که بسیاری از مردان طاس برای حفاظت از فرق و کاسه‌ی سر خویش در برابر آفتاب سوزان از این کلاه‌ها استفاده می‌کنند؛ لیکن اگر مردان طاس در منزل نیز از این کلاه‌ها استفاده می‌کنند, این امر می‌تواند نشان‌گر فقدان خودباوری و اعتماد به نفس باشد.

موی رنگ شده:

مردانی که موی سر خود را رنگ می‌کنند, عمدتاً خواهان پوشاندن موهای سفید خود هستند و بدین وسیله خود را جوان می‌نمایانند. روشن است که این وسیله در همه‌ی حالات و مقاطع سنی نمی‌تواند راهگشا باشد. فرضاً چنان چه مرد ۷۵ ساله‌‌ای دارای موهای مشکی یک‌دست باشد, در آن صورت پنهان‌کاری کاملاً بی‌مورد است. در هر صورت, از ویژگی‌های این اشخاص می‌توان به خودخواهی, واقعیت گریزی و بسان کبک عمل کردن اشاره کرد.



موی صورت مردان

ریش و سبیل:
برخی از مردم بر این باورند که ریش و سبیل می‌تواند نشانه‌ی راز آلودگی شخص باشد. باید توجه داشت که این برداشت درست نبوده و مردان به دلایل مختلف از موی صورت استفاده می‌کنند.



در هر صورت, ریش و سبیل می‌تواند به موارد زیر دلالت کند:
مرد می‌پندارد که بدین شکل جذاب‌تر می‌نمایاند؛
مرد جوان بدین وسیله خود را سالدار می‌نمایاند؛
با استفاده از ریش, فرد سن و سال و چروک‌های صورت خود را می‌پوشاند؛
فرد بدین وسیله نقص صورت خود را می‌پوشاند؛
مرد ریشو بدین شکل ماهیت عصیانگرانه‌ی خویش را می‌نمایاند؛
مرد در جایی شاغل است که از این بابت محدودیتی را به شخص تحمیل نمی‌کنند.


دقیقاً به طول و شکل و شمایل ریش و سبیل مردان توجه کنید:
زیرا ریش و سبیل‌های بلند می‌تواند گرایشات سیاسی لیبرالیستی مردان را بنمایاند.
از سوی دیگر, ریش و سبیل نامرتب, کثیف و ناآراسته می‌تواند نشانه‌ی ویژگی‌هایی چون کاهلی, دلمردگی, اختلالات و عوارض روحی و فیزیکی, فقدان قدرت داوری و سایر کاستی‌ها و نقایص بهداشتی باشد.


موهای سایر قسمت‌ها:


ابروان پرپشت و نامرتب و موهای زیاد دماغ و گوش مردان, نشانه‌ی این است که این اشخاص به ظاهر خویش اهمیتی نمی‌دهند. برخی از این مردان بر این باورند که مرتب کردن و آراستن موهای این قسمت‌های صورت عملی نادرست و نامردانه است.


مدل موی نامتعارف و نمایان:


مدل و یا رنگ موی غیر عادی و نامتعارف می‌تواند دلالت بر موارد زیر داشته باشد:
ماهیت ناسازگار؛
فرد ماهیتی عصیانگرانه و شورشی دارد؛
فرد شیفته‌ی ماجراجویی است؛
فرد گرایشات مدپرستانه و هنری دارد؛
فرد دارای شغلی نامتعارف بوده و سبک زندگیش نامتعارف است؛
شخص بدین وسیله خواهان عضویت در یک گروه هم سال خاص است؛
سازگاری با مدل‌‌های غالب و حاکم در اجتماع؛
بی‌توجهی به صورت‌های ظاهر؛
میل به منحصر به فرد بودن و جلب توجه کردن؛
تاثیرات فرهنگی (سن و سال فرد, نژاد و گروه‌های مختلف اجتماعی).

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=5

چهارشنبه 24/7/1392 - 0:26
موفقیت و مدیریت

۱۸ نکته برای ارتقای زبان جسمانی



ارتقاء زبان بدن تغییر چشمگیری در مهارت های اجتماعی، جذابیت و حال و هوای کلی شما ایجاد خواهد کرد.

توصیه خاص و مشخصی درمورد طریقه استفاده از زبان بدن وجود ندارد.آنچه در این مقاله مطرح می شود به شما کمک خواهد کرد که چطور به طرز کارآمدتر و بهتری از زبان بدن خود استفاده کنید.

اول اینکه، برای تغییر زبان بدن، باید از زبان بدن خود آگاه باشید. از نحوه نشستن، ایستادن، استفاده از دست ها و پاها، و طرز صحبت با دیگران آگاه باشید.

می توانید در جلو آینه تمرین کنید. ممکن است اینکار به نظرتان کمی مسخره و احمقانه بیاید، اما مطمئن باشید که کسی نگاهتان نمی کند. درعوض باعث می شود قبل از رفتن در جلسات و مجامع عمومی و برخورد با افراد، کمی پیش خودتان تمرین کرده و آماده شوید.

نکته دیگر این است که چشمانتان را ببندید و طریقه نشستن و ایستادنتان را در ذهن خود مجسم کنید تا اطمینان بیشتری به خود و آرامش پیدا کنید. آنطور که دوست دارید خودتان را در ذهنتان مجسم کنید و بعد سعی کنید آن را به مرحله عمل درآورید.

ممکن است بعضی از این نکات به نظر شما مصنوعی بیاید. اما ایرادی ندارد، فقط تا زمانیکه این حرکات و منش ها جزء وجود شما نشده باشد، ممکن است مصنوعی به نظر برسد. و با تمرین بیشتر می توانید این رفتارهای جدید را یاد بگیرید. و یادتان باشد، رفتار شما مستقیماً بر احساس شما تاثیر می گذارد. اگر کمی بیشتر لبخند بزنید، احساس شادمانی بیشتری خواهید داشت. اگر صاف و صوف تر بنشینید، احساس انرژی و اعتماد بیشتری پیدا خواهید کرد. اگر حرکاتتان را کندتر کنید، احساس آرامش بیشتری می کنید، و...

ممکن است در ابتدای کار حرکات و رفتارهای جدیدتان کمی اغراق آمیز به نظر برسد. اما ایرادی ندارد. مطمئن باشید که مردم آنقدرها هم که شما فکر می کنید به حرکات و رفتارهای شما توجه ندارند، آنها درگیر مشکلات خودشان هستند. برای رسیدن به تعادل بیشتر کمی بیشتر تمرین کنید و رفتار و حرکات خودتان را خوب کنترل کرده و زیر نظر داشته باشید.

۱) دست ها یا پاهایتان را ضربدری قرار ندهید :

مطمئناً تا به حال شنیده اید که این قرار دادن دستهایتان به صورت ضربدری (همان دست به سینه) باعث می شود دیگران تصور کنند حالت دفاعی به خود گرفته اید. حال باید بدانید که قرار دادن پاها نیز در همین وضعیت چنین فکری را ایجاد می کند. پس سعی کنید همیشه دست ها و پاهایتان را باز قرار دهید.

۲) ارتباط چشمی برقرار کنید، اما به دیگران زُل نزنید:

اگر با افراد مختلفی در حال صحبت هستید، برای ایجاد ارتباطی بهتر با همه ی آنها به یک میزان ارتباط چشمی برقرار کنید و ببینید به حرفهایتان گوش می دهند یا نه. اما برقرار کردن ارتباط چشمی بیش از انداره به طرف مقابل احساس خوبی منتقل نمی کند. نداشتن ارتباط چشمی هم باعث می شود خودتان احساس ناامنی کنید. اگر تابه حال عادت نداشته اید که موقع حرف زدن با طرف مقابلتان ارتباط چشمی برقرار کنید ممکن است در اول کار کمی برایتان دشوار باشد، اما با تمرین بیشتر به آن عادت می کنید.

۳) مکان بیشتری را اشغال کنید :

مثلاً اگر موقع نشستن یا ایستادن پاهایتان را کمی فاصله بدهید و از هم باز نگاه دارید، نشان می دهد که اعتماد به نفس زیادی دارید و از خودتان کاملاً مطمئنید.

۴) شانه هایتان را رها کنید

وقتی احساس فشار می کنید، این احساس بیش از همه جا در شانه های شما جمع می شود. ممکن است کمی بالاتر از حد معمول قرار بگیرند. سعی کنید شانه هایتان را شل و آزاد کنید. آنها را کمی تکان داده و کمی عقب ببرید.

۵) وقتی طرف مقابلتان صحبت می کند شما با تکان های سر او را تصدیق کنید:
انجام هرازگاه این کار باعث می شود طرف مقابلتان حس کند که به حرفهایش گوش می دهید. اما اغراق نکنید.

۶) دولا و خمیده ننشینید، صاف بنشینید :

اما در حالت ریلکس و آرمیده نه در فشار.

۷) خم شوید، اما نه خیلی زیاد :

اگر می خواهید به طرف مقابلتان نشان دهید که به صحبت هایش علاقه مندید، کمی به سمت آن فرد خم شوید.
اگر می خواهید به دیگران نشان دهید که اعتماد به نفس دارید و از خودتان مطمئن هستید، کمی به عقب خم شوید.
اما در این خم شدن ها اغراق نکنید. خم شدن بیش از اندازه به جلو شما را محتاج و نیازمند به طرف مقابل نشان می دهد و خم شدن بیش از اندازه به عقب باعث می شود فردی خودخواه و متکبر به نظر برسید.

۸) لبخند بزنید و بخندید:

یادتان باشد، خیلی خودتان را جدی نگیرید. راحت بنشینید و وقتی کسی حرف خنده داری می زند لبخند بزنید و بخندید. اگر فرد مثبتی باشید، دیگران تمایل بیشتری برای حرف زدن و مراوده با شما خواهند داشت. اما اولین نفری نباشید که به لطیفه های خودش می خندد، چون باعث می شود فردی عصبی و نیازمند توجه به نظر برسید. وقتی به کسی معرفی می شوید لبخند بزنید اما این لبخند را خیلی ادمه ندهید چون دورو به نظر خواهید رسید.

۹) به صورتتان دست نزنید :

اینکار باعث می شود عصبی جلوه کنید و حواس شنونده ها و مخاطبینتان را نیز منحرف می کند.

۱۰) سرتان را بالا نگاه دارید :

چشمانتان را به زمین ندوزید، با اینکار خجالتی و نامطمئن به نظر خواهید رسید. سرتان را مستقیم و بالا نگاه دارید و چشم هایتان را به افق روبرویتان بیندازید.

۱۱) کمی حرکاتتان را کندتر کنید :

اینکار دلایل مختلفی دارد. اگر آرام تر راه بروید، مطمئن تر و با اعتماد به نفس تر به نظر می رسید. اگر کسی شما را خطاب می کند، به سرعت سرتان را به جهت او برنگردانید، کمی آرامتر به سمت صدا برگردید.

۱۲) بی قرار نباشید :

از حرکات تیک دار و عصبی مثل تکان دادن پا یا زدن روی میز با انگشت ها اجتناب کنید. این حرکات موقع صحبت کردن حواس طرف مقابلتان را پرت می کند و شما را فردی بی قرار و ناآرام نشان می دهد. روی حرکاتتان تمرکز داشته باشید.

۱۳) از دستهایتان با اطمینان بیشتری استفاده کنید

به جای ضرب گرفتن با دستانتان یا دست کشیدن روی صورتتان، سعی کنید از آنها برای کمک به رساندن مطلبی که در موردش صحبت می کنید استفاده کنید. از دست ها برای توصیف چیزهای مختلف یا تاکید در حرفی که می زنید می توانید استفاده کنید. اما زیاد از آنها استفاده نکنید چون باعث پرت کردن حواس شنونده می شود. کنترل دست هایتان باید در دستتان باشد!

۱۴) گیلاس نوشیدنیتان را کمی پایینتر بگیرید:

گیلاس نوشیدنیتان را جلو سینه تان نگیرید. نه تنها گیلاس نوشیدنی بلکه هر چیز دیگر را در جلوی سینه نگیرید چون شما را در حالت دفاعی قرار می دهد. در عوض آن را کمی پایینتر آورده و در اطراف پاهایتان قرار دهید.

۱۵) ستون فقراتتان تا پشت سرتان ادامه دارد:

بعضی از افراد عادت دارد صاف و مستقیم و در حالتی بسیار خوب بنشینند اما گردنشان را رها می کنند و باعث میشود سرشان کمی از بدنشان جلوتر بیاید. این افراد باید بدانند که ستون فقراتشان تا ابتدای گردنشان نیست بلکه تا پشت سرشان ادامه دارد. از اینرو برای داشتن حالتی بهتر، خوب است که تا انتهای ستون فقرات خود را صاف و مستقیم نگاه دارید.

۱۶) خیلی نزدیک نایستید :

 همه ی آدم ها اگر مخاطبشان خیلی نزدیکشان باشد، زود خسته می شوند. اجازه بدهید مخاطبتان حریم شخصی خود را حفظ کند و به آن تجاوز نکنید.

۱۷) آینه :

معمولاً وقتی دو نفر رابطه ی نزدیکی با هم داشته باشند و خوب با هم ارتباط برقرار کنند، بعد از مدتی ناخودآگاه زبان بدن همدیگر را کپی می کنند. مثلاً اگر طرف مقابل به جلو خم شود، شما هم به جلو خم می شوید. اگر دستش را روی پایش بگذارد شما هم همین کار را می کنید. اما حواستان باشد که این واکنش ها را لافاصله انجام ندهید و همه ی این رفتارها را کپی نکنید.

۱۸) رفتاری خوب ومناسب داشته باشید :

رفتاری مثبت، آرام، و باز داشته باشید. احساس و زبان بدن شما تاثیری متقابل بر هم دارند. فکر کنید تا حرکاتی مثبت داشته باشید!

شما می توانید زبان بدن خود را تغییر دهید، اما این هم مثل یاد گرفتن هر چیز جدید دیگر زمان می برد. مخصوصاً چیزهایی مثل بالا نگاه داشتن سر وقتی چندین و چند سال عادت کرده اید که سرتان را پایین بیندازید و کفش هایتان را نگاه کنید. و اگر بخواهید چندین حرکت را توامان تغییر دهید، مطمئناً گیج و سردرگم می شوید.

سعی کنید چند نمونه از این حرکات را اتخاذ کرده و سه الی چهار هفته آنها را تمرین کنید. پس از عادت کردن کامل به این چند حرکت، چند رفتار دیگر را برداشته و تمرینات خود را به همین شیوه ادامه دهید. در آخر خواهید دید آنچه که فکر نمی کردید بتوانید یاد بگیرید را طی مدت زمان کمی یاد گرفته اید .

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=5

چهارشنبه 24/7/1392 - 0:26
موفقیت و مدیریت

روشی براى "خلع سلاح" تیپ‌هاى سلطه‌گرى که سعى مى‌کنند کنترل را به‌دست داشته باشند.

فرض کنیم که دفتردار یک شرکت بزرگ درخواست افزایش حقوق نموده و از این رو به دفتر مدیر احضار شده است. در حالى‌که وارد اتاق مى‌شود، مدیر از او مى‌خواهد که بنشیند و سپس در حالى‌که به صندلى خود تکیه مى‌دهد تا برترى و تسلط خود را به دفتردار نشان دهد، از حالات پا به شکل 4 استفاده مى‌کند. حال اگر دفتردار حالت سلطه‌گرانه مدیر را در حین مذاکره راجع به افزایش حقوق خود تقلید کند (شکل چالش غیرکلامی) چه اتفاقى مى‌افتد. حتى اگر مکالمه دفتردار و مدیر راجع به مسئله‌اى جزئى‌تر بود، مدیر احساس تهدید و حتى توهین مى‌کرد و شغل دفتردار به خطر مى‌افتاد. این حرکت روش مؤثرى است براى "خلع سلاح" تیپ‌هاى سلطه‌گرى که سعى مى‌کنند کنترل را به‌دست داشته باشند. حسابرس‌ها حقوقدان‌ها و مدیران در حضور افرادى که به نظرشان زیردست هستند، این حالت را به خود مى‌گیرند. با تقلید کردن حالت آنها، مى‌توانید به طرزى مؤثرى آرامش آنها را بهم بزنید و مجبورشان کنید که حالت خود را تغییر دهند تا شما کنترل را به‌دست بگیرید



تحقیقات نشان داده زمانى‌که رهبر یا سردسته یک گروه از علائم و حالات خاصى استفاده مى‌کند، زیردستان، آنها را تقلید مى‌کنند. سردسته‌ها معمولاً اولین شخصى هستند که از آستانه در عبور مى‌کنند و دوست دارند ترجیحاً در انتهاى یک کاناپه یا نیمکت بنشیند. زمانى‌که یک گروه مدیر وارد اتاقى مى‌شوند، معمولاً رئیس، اول وارد مى‌شود. هنگامى‌که مدیران در سالن کنفرانس مى‌نشینند معمولاً رئیس در رأس میز مى‌نشیند که اغلب دورترین نقطه از در است. اگر رئیس هنگام نشستن دست‌هاى خود را به علامت تکیه‌گاه در پشت سر قرار دهد، زیردستان از او تقلید خواهند کرد.
به اشخاصى که براى فروش محصولات، به منزل زوج‌ها مى‌روند، پیشنهاد مى‌شود که حرکات آنها را تماشا کنند تا متوجه آغازکننده حرکات و شخصى که آن را تقلید مى‌کند، شونده و بدین‌ترتیب دریابند که ابتکار به دست کدامیک از آنان (زن یا شوهر) است. به‌عنوان مثال، اگر همه صحبت‌ها توسط شوهر انجام مى‌شود و زن فقط نشسته و هیچ حرفى نمى‌زند، اما متوجه شدید که شوهر حرکات همسر خود را تقلید مى‌کند، بنابراین بهتر است در نمایش محصولات خود، وى را هدف قرار دهید.

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=5

چهارشنبه 24/7/1392 - 0:25
موفقیت و مدیریت

تقلید از حرکات شخص دیگر به‌منظور پذیرفته شدن



اگر یک کارفرما بخواهد تفاهم سریع و جوّى راحت با کارمند ایجاد مى‌کند، تنها کافى است طرز ایستادن یا نشستن او را تقلید کند تا به چنین خواسته‌اى دست یابد.
متقابلاً یک کارمند تازه وارد با تقلید حرکات مدیر خود مى‌تواند نشان دهد که با او تفاهم دارد. با استفاده از این اطلاعات، مى‌توان با تقلید حرکات مثبت شخص دیگری، بر روابط رودررو نفوذ داشت. این باعث مى‌شود طرف مقابل از افکار راحت و مستعدى برخوردار شود، زیرا متوجه است که شما نظرات او را درک مى‌کنید .

 http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=5

چهارشنبه 24/7/1392 - 0:25
موفقیت و مدیریت
تقلید کردن به این منظور که به دیگران بگوئیم  به آنها علاقه داریم:



دفعه بعد که در یک محفل اجتماعى شرکت مى‌کنید یا به محلى مى‌روید که مردم با هم ملاقات و ارتباط برقرار مى‌کنند، توجه نمائید. این
"تقلید کردن" وسیله‌اى است براى اینکه یک شخص به شخص دیگر بگوید با ایده‌ها و رفتار او موافق است. با این روش، یک شخص به‌طور غیرکلامى به دیگرى مى‌گوید "همان‌طور که متوجه هستید، من مثل شما فکر مى‌کنم، بنابراین حرکات شما را تقلید مى‌کنم" . مشاهده این تقلید ناآگاهانه نسبتاً جالب است.

به‌عنوان مثال، دو مردى را که در (شکل تفکر مشابه) در بار هتل ایستاده‌اند، در نظر بگیرید. آنها حرکات یکدیگر را تقلید کرده‌اند، پس به‌طور معقول مى‌توانیم فرض را بر این بگذاریم که آنها مشغول بررسى موضوعى هستند که هر دو افکار و احساسات مشابهى نسبت به هم دارند
. اگر یکى از مردها دست‌ها و پاهاى خود را آزاد کند و یا روى یک پا بایستد، دیگرى پیروى مى‌کند. اگر یکى از آنها دست خود را داخل جیبش قرار دهد، دیگرى از او تقلید مى‌کند و این تقلید تا زمانى‌که دو مرد با هم موافقت دارند، ادامه پیدا مى‌کند.

این نوع تقلید کردن میان دوستان خوب یا افرادى که در یک سطح شغلى قرار دارند نیز رایج است مشاهده همسرانى که به روش مشابه قدم مى‌زنند، مى‌ایستند، مى‌نشینند یا حرکت مى‌کنند، معمولى است.

شفلین متوجه شده که افراد غریبه به‌ طرزى سنجیده از رفتارهاى مشابه اجتناب مى‌کنند
. اهمیت تقلید کردن مى‌تواند یکى از مهم‌ترین دروس رفتارهاى غیرکلامى باشد که ما‌ مى‌توانیم یاد بگیریم زیرا این یک روش براى ابراز علاقه یا عدم آن است. همچنین روشى است براى اینکه فقط تقلید کردن حرکات، به دیگران بگوئیم که به آنها علاقه داریم
 
 http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=5
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:25
بهداشت روانی

ارتفاع و مقام:



از زمان‌هاى قدیم، پائین‌‌آوردن ارتفاع بدن در حضور دیگرى به‌عنوان وسیله‌اى براى ایجاد یک رابطه مافوق - زیردست مورد استفاده قرار گرفته است.
سخنگوى یک جمعیت تظاهر کننده روى یک بلندى مى‌ایستد تا بالاتر از بقیه باشد، قاضى دادگاه بالاتر از سایر افراد حاضر در دادگاه مى‌نشیند، و در بعضى از فرهنگ‌ها، طبقات اجتماعى خود را به "طبقه بالا" و "طبقه پائین" تقسیم مى‌کنند.
على‌رغم آنچه اغلب مردم دوست دارند باور کنند، افراد قدبلند از قدرت (اختیارات) بیشترى نسبت به افراد قدکوتاه برخوردارند، اما قد بلند نیز در بعضى موارد که شما نیاز دارید در یک "سطح مشابه" صحبت کنید در یک بحث "چشم در چشم" با دیگرى داشته باشید، مى‌تواند زیانبار باشد.
هرچه یک شخص احساس حقارت بیشترى بکند، بدن خود را پائین مى‌آورد. در محل کار، افرادى که به‌طور مداوم در برابر رئیس "تعظیم" مى‌کنند، با اصطلاحاتى مانند "چاپلوس" توصیف مى‌شوند. متأسفانه کار زیادى در جهت بلندتر شدن و یا کوتاه‌تر شدن افراد نمى‌توان انجام داد، بنابراین اجازه دهید بعضى از کاربردهاى مفید قد را بررسى کنیم:
براى‌ اجتناب از ناراحت کردن دیگران لازم است که آگاهانه خود را در برابر آنان کوچک‌تر جلوه دهیم. حال اجازه دهید جنبه‌هاى غیرکلامى وضعیتى را که شما در آن توسط پلیس به خاطر سرعت بالاى اتومبیل خود متوقف شده‌اید، بررسى کنید. دراین موقعیت، پلیس شاید در حالى‌که به اتومبیل شما نزدیک مى‌شود، شما را به‌عنوان حریف (یا دشمن) در نظر بگیرد، و عکس‌العمل معمولى یک راننده، ماندن در اتومبیل خود، پائین کشیدن شیشه و بهانه آوردن براى عدم رعایت سرعت مجاز است. علائم منفى غیرکلامى این رفتار چنین است:
- پلیس مجبور است قلمرو خود (اتومبیل گشت) را ترک کند و به‌طرف قلمرو شما (اتومبیل شما) بیاید.
- فرض کنیم که شما واقعاً سرعت غیرمجاز داشتید، بهانه‌هاى شما ‌مى‌تواند تهدید یا توهینى به پلیس باشد.
- با ماندن در اتومبیل خود، مانعى بین خود و پلیس ایجاد مى‌کنید. با توجه به اینکه در چنین شرایطى پلیس واقعاً در مقام بالاترى از شما قرار مى‌گیرد، این نوع رفتار باعث وخامت وضعیت مى‌شود و امکان جریمه شدن شما افزایش مى‌یابد. به‌جاى آن، اگر توسط پلیس متوقف شوید، این مراحل را امتحان کنید:
- بلافاصله از اتومبیل خود خارج شوید و به سمت اتومبیل پلیس بروید. با این روش، او براى اینکه ناچار به خارج شدن از اتومبیل خود نشده، احساس ناراحتى نمى‌کند.
- بدن خود را پائین ببرید به‌طورى که شما کوچک‌تر از او جلوه کنید.
- مقام خود را پائین بیاورید به این شکل که به او بگوئید کار شما احمقانه و غیرمسئولانه بوده و از او براى تذکر تشکر کنید و بگوئید متوجه هستید که براى آدم‌هاى بى‌فکرى مثل شما چقدر کار او باید مشکل باشد.
- در حالى‌که کف دست‌هایتان نمایان است، با صداى لرزان از او بخواهید که شما را جریمه نکند. این نوع رفتار به پلیس نشان مى‌دهد که شما هیچ‌گونه تهدیدى براى او نیستید و اغلب باعث مى‌شود که او نقش یک پدر یا مادر عصبانى را ایفا کند که در این‌ صورت یک اخطار جدى به شما مى‌دهد و مى‌گوید به راهتان ادامه بدهید بدون‌ اینکه شما را جریمه کرده باشد. اگر این روش همان‌طور که گفته شده استفاده شود، در ۵۰% از مواقع شما را از جریمه شدن نجات مى‌دهد.

همین روش را مى‌توان در برابر یک مشترى ناراضى که یک محصول خراب را به فروشگاه عودت داده، مورد استفاده قرار داد. در این مورد، پیشخوان به‌عنوان نوعى مانع در برابر مشترى و صاحب فروشگاه عمل مى‌کند. چنانچه صاحب فروشگاه در پشت پیشخوان و در قلمرو خود باقى بماند، کنترل کردن مشترى عصبانى مشکل خواهد بود و ماندن در آن قلمرو، فقط عصبانیت مشترى را تشدید مى‌کند. بهترین روش این است که صاحب فروشگاه از پیشخوان خود به‌طرف مشترى بیاید و ارتفاع بدن خود را پائین بیاورد، کف دست‌هایش را نمایان کند و از همان روشى که در مقابل پلیس استفاده شد، بهره بگیرد. جالب اینجا است که در بعضى موارد، پائین‌آوردن بدن مى‌تواند یک علامت برترى باشد. این زمانى است که شما در منزل شخص دیگرى روى صندلى راحتى مى‌افتید در حالى‌که صاحب خانه‌ ایستاده است. این رفتار کاملاً غیررسمى شما در برابر حریم شخص دیگر، برترى یا پرخاشگرى را منعکس مى‌کند. همچنین مهم است به خاطر داشته باشد که یک شخص در قلمرو خود همیشه برتر خواهد بود، به‌خصوص در منزل خود، و استفاده از علائم و رفتارهاى حاکى از سلطه‌پذیرى روش مؤثرى براى ایجاد تفاهم با او است.
 
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=5
چهارشنبه 24/7/1392 - 0:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته