• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 15639
تعداد نظرات : 1110
زمان آخرین مطلب : 3853روز قبل
موفقیت و مدیریت

 




حالات سیگار کشیدن

کشیدن سیگار یک نمود خارجى از مبارزه‌اى داخلى است که ارتباط زیادى با اعتیاد به نیکوتین ندارد.
در واقع یکى از فعالیت‌هاى جایگزین است که توسط مردم در جامعه پرتنش امروزه براى تخلیه فشارهاى روحى که بر اثر برخوردهاى اجتماعى و کارى به‌وجود مى‌آید، به‌کار مى‌رود.
به‌عنوان مثال، اغلب مردم در حالى‌که در اتاق انتظار دندان‌پزشک منتظر هستند، فشار روحى را تجربه مى‌کنند. در حالى‌که یک فرد سیگارى با سیگار کشیدن نگرانى خود را پنهان مى‌کند، افراد غیرسیگارى با انجام آداب دیگرى پیغام مى‌دهند که نیاز به قوّت قلب دارند. این آداب شامل آراستن خود، جویدن ناخن، ضربه‌زدن با دست یا پا، مرتب کردن آستین، خاراندن سر، و بازى‌کردن با انگشتر یا کروات مى‌شود. حالات سیگار کشیدن مى‌توانند نقش مهمى در بررسى رفتار یک شخص ایفا کنند، زیرا معمولاً براساس یک رفتار قابل پیش‌بینى و طبق آداب و رسوم اجراء مى‌شود که مى‌توانند به ما راهنمائى‌هاى مهمى از رفتار شخص بدهد.


علائم عمومى سیگار کشیدن

ضربه‌زدن مداوم به سیگار یا سیگار برگ بر روى جاسیگارى نشان مى‌دهد که یک مبارزه درونى در حال وقوع است و شاید نیاز باشد که به فرد سیگارى اطمینان خاطر بدهید. یک پدیده جالب دیگر در سیگار کشیدن این است که اکثر سیگارى‌ها، سیگار را تا یک فاصله خاصى از انتهاى آن دود مى‌کنند، چنانچه یک فرد سیگاری، سیگار خود را روشن کند و به‌طور ناگهانى قبل از معمول آن را خاموش کند، نشان مى‌دهد که تصمیم به ختم مکالمه گرفته است. مشاهده این علامت به شما اجازه مى‌دهد تا کنترل مکالمه را به‌عهده بگیرید یا آن را به پایان برسانید تا به‌نظر برسد که ختم مکالمه ابتکار شما بوده است.


افراد سیگارى

سیگار کشیدن همانند کشیدن پیپ یک جایگزین براى فشار داخلى است و فرصتى براى ایجاد تأخیر به‌وجود مى‌آورد اما عموماً فردى که سیگار مى‌کشد، سریع‌تر از فردى که پیپ مى‌کشد، به تصمیم‌گیرى نهائى مى‌رسد. در واقع، فردى که پیپ مى‌کشد یک فرد سیگارى است که نیاز به زمان بیشترى براى به تأخیر انداختن تصمیم‌گیرى دارد. آداب کشیدن سیگار شامل ضربه‌زدن، تکان دادن خاکستر، حرکت دادن سیگار در هوا و سایر علائم ظریف مى‌شود و نشان مى‌دهد که شخص از فشار روحى بیشتر از معمول برخوردار است. یک نشانه خاص که گویاى رفتار منفى یا مثبت شخص در برابر وضعیت موجود است، مسیر دود خارج شده به سمت بالا یا پائین است. شخصى که احساس مثبت یا برترى یا اطمینان از خود دارد، در اغلب مواقع، دود را به سمت بالا خارج مى‌کند. در مقابل، شخصى که افکار منفى مخفى یا تردیدآمیز دارد، اغلب اوقات دود سیگار را به سمت پائین خارج مى‌کند. خارج کردن دود سیگار به سمت پائین و از گوشه لب، یک رفتار منفى‌تر و مخفى‌تر را نشان مى‌دهد. البته، فرض‌ را بر این مى‌گذاریم که شخص سیگارى دود سیگار را نه براى اجتناب از توهین به دیگران به بالا مى‌دهد، اگر چنین باشد او شاید دود سیگار را در هر جهتى بدمد.
یک فروشنده هوشیار چنانچه متوجه شود که دود سیگار خریدار در اواخر فروش به سمت پائین خارج شده، مجدداً خریدار را از تمامى مزایاى خرید محصول مورد نظر آگاه مى‌نماید تا وقت کافى براى بررسى مجدد به او بدهد. خارج کردن دود سیگار از سوراخ‌هاى بینى نشانه یک فرد برتر و مطمئن از خود است. دود اغلب به سمت پائین مى‌رود، فقط به این دلیل که سوراخ‌هاى بینى به سمت پائین است و فرد اغلب سر خود را عقب به خم مى‌کند تا به حالت "نگاه‌کردن از روى بینی" در آید. اگر سر شخص هنگام خارج‌کردن دود از داخل سوراخ‌هاى بینى به سمت پائین باشد، نشانه عصبانى بودن او است


پیپ کشیدن

افرادى که پیپ مى‌کشند، آدابى شامل تمییز کردن، روشن کردن، ضربه زدن، پر کردن، کویدن و دود کردن را با پیپ اجراء مى‌کنند و این روش مفیدى براى رهائى از فشار روحى است.
تحقیقات در زمینه بازاریابى نشان داده افرادى که پیپ مى‌کشند معمولاً مدت طولانى‌ترى در مقایسه با سیگارى‌ها صرف تصمیم‌گیرى مى‌کنندو اینکه آداب کشیدن پیپ اعلب در لحظات پرتنش مى‌کشند، دوست دارند تصمیم‌گیرى را به تأخیر بیندازند و قادرند این کار را به نحو پسندیده‌اى که از نظر اجتماعى قابل قبول باشد، انجام دهند. اگر مایل به دریافت یک تصمیم سریع از فردى که پیپ کى‌کشد هستید، پیپ او را قبل از مذاکره پنهان کنید.

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=7

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:52
موفقیت و مدیریت
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=7
 
نشانه‌های زبان رفتار

در بیشتر موارد، ارتباط ما با دیگران نوعی ارتباط غیر كلامی است كه بر پایه ذهن‌خوانی استوار است. به همین دلیل شناخت و آگاهی از نشانه‌های زبان رفتار كه معنای ارتباط را مشخص می‌كند، دارای اهمیت فراوان است. اگر یك حركت، یك نشانه و یك نگاه حامل پیامی است، چنانچه آن را به درستی بشناسیم و مفهوم آن را درك كنیم، می‌توانیم در قبال آن واكنش مناسبی را نشان دهیم. از این رو، در برقراری ارتباط موفق‌تر خواهیم شد. بسیاری از نشانه‌های زبان رفتار، پیام آشكاری دارند مثلاً:
§ پای كوفتن بر زمین: یعنی فرد مضطرب است.
§ تنفس عمیق و سریع: یعنی فرد پس از مدتی از یك نكته ابهام‌آمیز سر درآورده است. توجه به نشانه‌های زبان رفتار ابتدا ارادی است، اما پس از مدتی به صورت عادت در می‌آید. به نحوی كه در برخورد با دیگران می‌توانیم ناخودآگاه ذهن آنها را بخوانیم. پس، برای ایجاد ارتباط موثر بسیار اهمیت دارد اما باید مراقبت باشیم كه زبان رفتار را درست تعبیر و تفسیر كنیم.

نشانه‌های مثبت و منفی نشانه‌های زبان رفتار گاهی هشداردهنده مشكلات ارتباطی و گاهی نشان‌دهنده موفقیتهایی در برقراری ارتباط می‌باشند. از این رو، نشانه‌های زبان رفتار یا منفی هستند و یا مثبت.

نشانه‌های منفی
مهم‌ترین نشانه‌های منفی زبان رفتار عبارتند از:
§ تماس چشمی محدود
§ تكان دادن سریع سر
§ نشستن یا ایستادن در جهت مخالف
§ مالیدن و خاراندن گردن
§ مشت كردن و فشردن پنجه دست
§ بی‌قراری (مانند: بی‌وقفه نوك قلم را روی میز كوبیدن)
§ پا به زمین كوبیدن
§ پوشانیدن بینی با دست
§ به آسمان نگاه كردن
§ چرخیدن به دور و اطراف
§ با سرعت نفس را بیرون دادن
اگر با هر یك از نشانه‌های منفی زبان رفتار (موارد بالا) مواجه شدیم باید بیندیشیم و بررسی كنیم كه چه گفته‌ایم و یا چه كرده‌ایم كه فرد مقابل چنین واكنشی را نشان داده است؟ چگونه می‌توانستیم به شیوه‌ای دیگر رفتار كنیم؟ چگونه می‌توانیم وی را كمك كنیم تا نقطه نظرهای ما را به درستی درك كند؟ 

نشانه‌های مثبت
بعضی از مهم‌ترین نشانه‌های مثبت زبان رفتار عبارتند از:
§ تماس چشمی مناسب
§ اندیشمندانه سر تكان دادن
§ نشستن یا ایستادن فرد به طرف ما
§ طرز ایستادن و نشستن راحت
§ اندیشمندانه حرفها را تایید كردن
§ دست به چانه كشیدن
§ در دست نگهداشتن مدارك و مطالبی كه به او ارایه كرده‌ایم.
اگر هر یك از نشانه‌های مثبت زبان رفتار (موارد بالا) را در ارتباطات خود مشاهده كردیم، باید مطمئن باشیم كه یك ارتباط موثر و مثبت برقرار كرده‌ایم.حالتهای بدن همیشه گویای آنچه به ظاهر مشاهده می‌شود نخواهد بود، بلكه بستگی به شرایط دارد.

برخی حالتها و حركات بدن كاملاً آگاهانه و برخی دیگر ناآگاهانه انجام می‌شود. دراین راستا، حالتهای چهره می‌تواند احساسات گوناگون را در شرایط مختلف نشان دهد مانند: تنفر، غم، بی‌تابی، ترس، سردرگمی، خوشحالی و ...زبان رفتار (ارتباط غیر كلامی)

زبان تشویق‌كننده

زبان بازدارنده

لبخند

اخم

چشمك زدن (موافق بودن)

ابرو بالا انداختن (مخالف بودن)

چشم در چشم انداختن علاقه‌مندی)

به اطراف نگاه كردن (بی‌علاقگی)

حالت معمولی لبها و دهان

فشردن لبها و دندانها

حركات بدن

كوبیدن انگشت روی میز (بی‌صبری)

اظهارات توام با شور و اشتیاق

بی‌حركت ماندن

متمایل شدن به سمت طرف مقابل

به طرف عقب لم دادن و دور شدن از گوینده

به سوی فرد برگشتن

دور نگهداشتن خود از فرد

به گرمی دست دادن

احوالپرسی سرد و بی‌روح

دست بر شانه یا پشت فرد گذاشتن

تماس نگرفتن فیزیكی به طور عام و كلی

ادا كردن كلمات كوتاه و تاییدكننده مانند: «آها»، «هوم»، «بله»، «صحیح» و ... سكوت كامل

عدم اظهار هر گونه تشویق مانند: درهم قفل كردن دستها و بازوها، پاها را روی هم انداختن برای جمع و جور كردن خود، دستهای لرزان، پاهای مرتعش (به نشانه ترس) و ...
چهارشنبه 24/7/1392 - 1:51
موفقیت و مدیریت
كنترل زبان رفتار

برای این كه حرفهای ما هر چه بهتر و بیشتر در دیگران نفوذ كند، باید بكوشیم مطالب را با كیفیت صدا، وضع چهره، حركات دست و بدنمان هماهنگ و منطبق كنیم. مهارت در ارتباط رفتاری همانند ارتباط كلامی مهم است. بنابراین، هر چه حالتها و حركات خود را تحت كنترل درآوریم، بر تاثیر كلام خود خواهیم افزود. برای این كار می‌بایست نكات ذیل را مورد توجه و رعایت قرار دهیم:


تنظیم وضعیت نشستن و ایستادن

-
اگر دقیقاً در كنار یا مقابل كسی بنشینیم و یا بایستیم، ذهن وی این حالت را یك مقابله تلقی می‌كند، بنابراین به فرایند ارتباط بین ما و او رنگ و بوی سلطه‌جویی می‌دهد. برای این كه ناچار نشویم در طول فرایند ارتباط با چشمان یكدیگر خیره شویم، بهتر است در كنار هم و با زاویه 90 درجه بنشینیم و یا بایستیم. بلندی یا كوتاهی قد در هنگام برقراری ارتباط مشكلاتی ایجاد می‌كند.
-اگر قد ما از حد معمول بلندتر است، آن قدر از طرف مقابل فاصله بگیریم تا مجبور نشود برای نگاه كردن به ما، سر و گردنش را كاملاً بالا بیاورد این كار وی را آزار خواهد داد. همچنین، ما هم برای نگاه كردن به او باید خم شویم كه این امر موجب درد گرفتن ماهیچه‌های گردن و كمر می‌شود.


تعیین حریم ارتباطی

هر كدام از ما یك حریم نامرئی ارتباطی در اطراف خود داریم كه فاصله دیگران را به هنگام تماس با ما تعیین می‌كند. بنابراین باید مراقبت ورود افراد به حریم ارتباطی شخصی خود باشیم. حریم ارتباطی در شرایط مختلف ارتباطی متفاوت است، این حریم معمولاً به شرح زیر مشخص شده است:

§ خانواده و فامیل نزدیك تا 45 سانتی‌متر

§ دوستان و همكاران نزدیك: 45 تا 80 سانتی‌متر

§ آشنایان و همكاران: 60 تا 120 سانتی‌متر

§ بیگانه‌ها حدود 150 سانتی‌متر

توجه داشته باشیم كه در فرهنگ هر ملتی مردم به هنگام ارتباط، فاصله معینی را رعایت می‌كنند. فاصله‌های بیان شده در بالا مربوط به سفیدپوستان قاره استرالیا می‌باشد.


گشاده‌رویی


-    افرادی كه در فرایند ارتباط ترشرو هستند، با زبان رفتار این پیام را ارسال می‌كنند كه مایل به گفتگو
باطرف مقابل نیستند. افراد ترشرو برای محافظت از خود، دیواری نامریی به دور خویش كشیده‌اند و ذهنشان را به روی اطلاعات و ایده‌های جدید بسته‌اند.

-   برعكس افراد خوشرو، با این زبان رفتار نشان می‌دهند كه از آمادگی فكری و ذهنی برای برقراری ارتباط برخوردارند. افراد خوشرو با هم ارتباط برقرار می‌كنند و پیوسته رشد و ترقی و تعالی در انتظارشان می‌باشد.


متمركز شدن بر پیام و پیام‌دهنده


      - تمركز فكر بر روی پیام‌دهنده، ارتباط با وی را توسعه می‌بخشد و او را یاری می‌كند تا اطلاعات بهتر و بیشتری در اختیار ما بگذارد.

      - تمركز باعث تقویت مهارت شنیداری و دقیق گوش كردن در ما نیز می‌شود.
- در فرایند ارتباط، باید افكار زاید را از ذهن دور كنیم و كاملاً به سخنان طرف مقابل گوش دهیم.

      - بهتر است روبه‌روی فرد مقابل بنشینیم. این كار، گوینده را تشویق می‌كند كه به صحبت كردن ادامه دهد.

      - ممكن است شرایط برای تمركز ما به دلیل وجود سر و صدا و رفت و آمد‌های پی‌درپی‌ فراهم نشود. پس باید این موانع برقراری ارتباط را از محیط خود حذف كنیم.


نشان دادن علاقه‌مندی به گفتگو

هنگامی كه به سخنان فرد مقابل گوش می‌دهیم، می‌توانیم با كمی خم شدن به طرف او نشان دهیم كه علاقه‌مند هستیم سخنان وی را بشنویم و گفتگو ادامه یابد. توجه داشته باشیم كه اگر در خم شدن افراط كنیم، نه تنها رفتارمان نشان‌دهنده تمایل به ادامه گفتگو نیست، بلكه فشاری را هم بر فرد وارد كرده‌ایم، یعنی زیركانه به او می‌گوییم: «من حرفهایت را باور ندارم یا ...»


خم شدن بیش از حد بدن به طرف فرد، تخطی به حریم ارتباطی او نیز به حساب می‌آید. هنگامی كه بیشتر به طرف یك فرد خم شویم، در واقع وی را در تنگنا قرار داده‌ایم. خم شدن به طرف مقابل به میزان 60 تا 70 درجه از نظر ارتباط بیشترین تاثیر را دارد. اگر در استفاده از این فن دقت عمل نداشته باشیم، ممكن است به نوعی قلدری كردن تلقی شود و نتیجه عكس به بار آورد گاهی عكس موارد فوق صادق است. اگر فردی درباره معضلات شخصی خود سخن می‌گوید و بحرانی است، با تكیه دادن به عقب و راحت نشستن می‌توان از فشار عصبی وی كاست. وقتی در اتاق كار خود هستیم و ملاقات‌كننده‌ای حضور دارد، طبیعی است كه برخورد رسمی داشته باشیم و پشت میز كارمان بمانیم. اما اگر ملاقات غیر اداری باشد؛ باید از جا برخیزیم، میز را دور بزنیم و برای احوالپرسی و نشستن در كنار فرد به طرف او برویم.


توجه به نقش چشم


-     هنگامی كه به سخنان كسی گوش می‌دهیم، باید ارتباط چشمی را به اندازه كافی با او حفظ كنیم در غیر این صورت تصور می‌كند كه علاقه‌ای به شنیدن صحبتهای او نداریم.

-     از سوی دیگر، اگر پیش از اندازه به طرف مقابل نگاه كنیم برخوردی آمرانه اختیار كرده‌ایم.

-      تماس چشمی مناسب به شنونده كمك می‌كند تا توجه خود را حفظ كند.

-     تماس چشمی مناسب با شنونده حامل این پیام است كه «من به شما و حرفهایتان توجه دارم.»

-     میزان مناسب تماس چشمی در اقوام و فرهنگهای مختلف، متفاوت می‌باشد. اما در همه فرهنگها نگاه كردن طولانی به چشم طرف مقابل، غیر مودبانه است. مگر آن كه در فاصله‌ای دور از فرد نشسته باشیم.


نشان دادن واكنش مناسب


-برای ایجاد ارتباط دقیق و نیز جمع‌آوری اطلاعات بیشتر، بهترین شیوه آن است كه برداشت خود را از آنچه كه شنیده‌ایم، به طور خلاصه به گوینده منعكس كنیم.

- هنگامی كه یك سلسله سوالات را یكی پس از دیگری مطرح می‌كنیم، برای این كه طرح سوالات ما شكل بازجویی به خود نگیرد، بهتر است پس از شنیدن هر پاسخ؛ خلاصه‌ای از آن را به گوینده منتقل كنیم. رعایت دو نكته فوق، نشان دادن واكنش مناسب به گوینده یا پیام‌دهنده است.

- نشان‌ دادن واكنش مناسب از طرف شنونده، صحبتهای گوینده را هدایت كرده و تصریح می‌كند.


حفظ آرامش در جریان ارتباط

بعضی‌ها در هنگام گفتگو عادت دارند، پای خود را تكان دهند، با انگشتان یا مدادی بر روی میز بكوبند و .... این حركات نشان از یك ناآرامی و آشفتگی روحی دارد. بعضی دیگر، دورترین زاویه یا افق را می‌نگرند و تنها سرشان به طرف فرد مقابل (گوینده) است. عادات فوق، موجب حواس‌پرتی و به هم خوردن تمركز گوینده می‌شود در نتیجه یك مانع بزرگ عدم برقراری ارتباط به حساب می‌آیند.


آرامش در به وجود آوردن یك ارتباط مطلوب كمك فراوان می‌كند و لزوماً نباید انعطاف‌پذیری تلقی شود. فردی كه بر اعصاب خود كاملاً تسلط دارد، طبعاً با فردی كه مدام تكان می‌خورد یا پا به زمین می‌زند و ... رفتاری متفاوت دارد و بر ارتباط تاثیری متفاوت می‌گذارد. بهتر است بر عادت ناپسند خود چیره شویم، این كار نیاز به تلاش فراوان و مستمر دارد.
 
http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=7
چهارشنبه 24/7/1392 - 1:51
نجوم

زبان رفتار چیست؟

در زندگی امروزه با مجموعه‌ای از ارتباطات غیر كلامی احاطه شده‌ایم. زمانی كه در خیابان قدم می‌زنیم، احساس ما تحت تاثیر علایم راهنمایی و رانندگی، ویترین مغازه‌ها، تابلوها، پرچمها، لباسهای شیك، ماشینهای آخرین مدل و غیره است. اینها همگی رسانه‌های ارتباطی غیر كلامی به حساب می‌آیند. نمونه‌ای از زبان رفتاری، زبان علایم است كه توسط افراد ناشنوا مورد استفاده قرار می‌گیرد در این روش، پیام با حركت سر و دست بیان می‌شود.زبان رفتار، زبان احساس، عواطف و هیجانات درونی انسان است. ما همه روزه با مشاهده حالتها، تغییرات قیافه، لحن صدا و حركات بدن به طور غیر ارادی ذهن و درون افراد مختلف را می‌خوانیم و پی می‌بریم كه آنان نسبت به ما چه احساسی دارند. در فرایند ارتباطات غیر كلامی، خبرگی و استفاده به جا از زبان رفتار بسیار موثر است. بنابراین، آموختن زبان رفتار و كسب مهارت در آن برای برقراری ارتباط با دیگران بسیار سودمند می‌باشد.


مزایای زبان رفتار

در صورت آگاهی و داشتن مهارت، زبان رفتار می‌تواند مزایای ذیل را برای ما به ارمغان بیاورد:
§ ارتباطات بیشتر، بهتر و كامل‌تری با دیگران داشته باشیم.
§ راحت‌‌تر دیگران را برای برقراری ارتباط به طرف خود جذب كنیم.
§ اختلاف نظر، سوء تفاهم و آغاز هر تعارضی را پیشاپیش تشخیص دهیم.
§ حمایت، توافق و دلگرمی را دریابیم.
§ زمان سخن گفتن و زمان سكوت كردن را تشخیص داده و آن را در خود تقویت نماییم.

زبان رفتار درونی است!

زبان رفتار‌ (لحن صدا، تغییرات چهره، حركات دست و سر و ...) منشا درونی دارد. در واقع این زبان تصویری است كه ما در ذهنمان از خود ساخته‌ایم. این تصویر، محدوده گفتار و اعمال ما را مشخص و تعیین می‌كند. قبل از این كه هر فرد صفات یا رفتاری را كه اساس و شالوده شخصیت اوست، از خود بروز دهد (كارآمد یا بی‌كفایت، كمرو یا قبیح، باهوش یا كودن و ...) تصویری از آن صفت یا رفتار در ضمیر وی نقش می‌بندد. بهترین شیوه برای تعیین عزت نفس، گوش دادن به زبان درون است. زبان درون، كلامی است كه به طور غیر ارادی همواره در ذهن ما می‌گذرد. برای این كه از تصویری كه برای خود قایل هستیم كاملاً آگاه شویم، می‌توانیم پاسخهای خود را (زبان درون) با جدول زیر مقایسه كنیم.

جدول گفتگوی درونی: ما حامل چه پیامی هستیم؟

گفتگوی درونی نشانه‌های عزت نفس نشانه‌های حقارت نفس
وقتی در مقابل همكاران خود مرتكب اشتباه می‌شویم. دفعه بعد حتماً موفق می‌شوم. همه فهمیدند كه چه آدم بی‌عرضه‌ای هستم.
وقتی فراموش می‌كنیم كاری را كه قول داده‌ایم، انجام دهیم. جای نگرانی نیست! به زودی كارها را روبه‌راه می‌كنم. خیلی فراموشكار هستم.
وقتی وارد جلسه‌ای می‌شویم و هیچ‌ كدام از حاضرین را نمی‌شناسیم. چه بهتر، با نظریات و اطلاعات تازه‌ای آشنا می‌شوم! چه بد، چگونه این همه وقت را با افرادی كه نمی‌شناسم، بگذارنم.
وقتی مدیر، ما را صدا می‌زند و علت آن را نمی‌دانیم. نمی‌دانم موضوع از چه قرار است. این دفعه دیگر چه خطایی از من سر زده است؟
وقتی برای یك ملاقات احساس می‌كنیم كه دیرمان شده است. من هرگز در ملاقاتها تاخیر ندارم، بهتر است هر چه زودتر با تلفن تاخیرم را اطلاع دهم. هیچ‌ وقت نمی‌توانم كاری را درست انجام دهم!
وقتی نمی‌توانیم حساب دریافت و پرداخت حساب بانكی خود را تراز كنیم. این كار باید انجام شود، مطمئن هستم می‌توانم آن را انجام دهم. در این كار همیشه ضعیف هستم، هیچ ‌وقت نمی‌توانم موجودی‌ام را تراز كنم.
وقتی كاری را به نحو شایسته انجام داده‌ایم. واقعاً در این كار مهارت دارم. معجزه شده! این فقط یك شانس بود.

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=7

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:51
موفقیت و مدیریت
جادوی نفوذ در دلها :



تمام افرادی که ما با آنها در ارتباطیم به دنبال گمشدهٔ خود در این دنیای بزرگ می گردند. خود ما نیز به دنبال کسی هستیم که اگر اوقاتی را با او سپری می کنیم این دقایق از بهترین ها و به یاد ماندنی ترین لحظات زندگی مان باشد و هر چه شناخت ما از خود و سپس از اطرافیان بیشتر باشد ارتباطمان شکل بهتری به خود می گیرد. اگر بتوانیم در چند برخورد اول مخاطب مان را بشناسیم شاید بتوانیم از تنش و درگیری های بعدی جلوگیری کرده باشیم و یا شاید سرعت برقراری ارتباطمان بیشتر باشد.
افراد را از نظر روحی می توانیم به سه دسته ۱ - بصری ۲ - سمعی ۳ - لمسی تقسیم کنیم و این از ضروری ترین دانستنی ها می باشد. ممکن است کسی هر سه حالت را داشته باشد اما به طور حتم یکی از این حالتها غالب است . حالا ببینیم که این کیفیت ها چگونه اند:
افراد بصری :
این افراد بیشتر به کیفیت های دیداری توجه دارند و تصاویر برای آنها اهمیت بیشتری دارد. سریع صحبت می کنند و... از حرکات دست بسیار استفاده می کنند و هر آنچه را تعریف می کنند به گونه ای می گویند که مخاطب تصویر آن را در ذهن خود ببیند.
افراد سمعی :
این افراد بیشتر به شنیده ها توجه دارند. کلام و طنین و آهنگ را به خاطر می سپارند. هیجان کمتری دارند. آهسته صحبت می کنند و سعی می کنند که بیانشان شیوا و رسا باشد.
افراد لمسی :
این افراد بیشتر به کیفیت های لمسی توجه دارند و از آنچه لمس کرده اند صحبت می کنند. خیلی آرامند حتی یک نوع رخوت و سستی را می توان در آنها دید. احساس آنها از دیگران عمیق تر است .

● با بصری ها چگونه رفتار کنیم ؟
-افراد بصری به هر آنچه به چشم آید بیشتر توجه می کنند.
-بصری ها عاشق گل اند.
-دوستدار هدیه دادن و هدیه گرفتن هستند.
-به کاغذ کادو و هدیه علاقه مندند.
-به این که از دید دیگران چگونه اند، خیلی اهمیت می دهند.
-با بصری ها باید پرشورتر و پرهیجان تر بود.
-باید خلاصه صحبت کرد.
-توضیح و تفسیر زیاد حوصلهٔ آنها را سر می برد.
-از حرکات دست و چهره در هنگام صحبت بهره ببرید.
-برای بصری ها کادو ببرید.
-رفتاری مؤدبانه و محترمانه داشته باشید به احترام آنها بلند شوید
-آنها از آدم های شُل و وِل متنفرند و عاشق هیجان اند.

● با سمعی ها چگونه رفتار کنیم ؟
-سمعی ها به شنیده ها توجه دارند
-به گفتار مؤدبانه و محترمانه .
-به اظهار علاقه گفتاری A«به دوستت دارم .A»
-به موسیقی و صدای خوش توجه نشان می دهند.
-با سمعی ها کمی آرام تر از بصری ها صحبت کنید.
-شمرده و متین باشید.
-تشویق تان بیشتر کلامی باشد.
-یک A«آفرین A» و A«دوستت دارم A» برای یک سمعی هزار مرتبه بیشتر از A«یک هدیه A» می ارزد.
-تند صحبت کردن با آنها بی ادبی تلقی می شود.

● با لمسی ها چگونه رفتار کنیم ؟

-لمسی ها بسیار ملایم اند.
-آنقدر که به نظر بعضی ها شل و ولند.
-اما در ملایمت آنها متانت است .
-لمسی ها به آنچه با دست حس می کنند خیلی میانه گرمی دارند.
-لمسی ها را باید در آغوش کشید. دستانشان را به گرمی فشرد.

-آنقدر که با نوازش و در آغوش کشیدن و بوسیدن می توان محبت را به لمسی ها ابراز کرد با A«دوستت دارم A» و A«هدیه A» این کار میسر نیست .-با لمسی ها ملایم صحبت کنید.

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=7

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:51
بهداشت روانی
تفاهم به سبک دلفینی!

همه ما برای برقراری ارتباط با دیگران، روش‌های منحصر به فردی داریم. بنابراین تعداد بسیار زیادی روش ارتباطی وجود دارد.اما چگونه می‌توانیم کلیدی پیدا کنیم که روابط خانوادگی، عاطفی و حرفه‌ای ما را تسهیل کند؟ و چگونه می‌توانیم راه‌حلی بیابیم که برای همه اشخاص راضی‌کننده باشد و ما را به تفاهم برساند؟نویسندگان کتاب راهبرد دلفینی کلید این امر را تنها در همکاری و انعطاف‌پذیری می‌دانند. آنها معتقدند که به طور کلی، انسان‌ها را همانند موجودات دریایی می‌توان به ۳ طبقه تقسیم کرد: ماهی‌های کپور، کوسه‌ها و دلفین‌ها.



دسته اول) ماهی‌های کپور هستند که همیشه ماهی‌های قربانی‌اند‌ زیرا پیوسته توسط دیگر ماهی‌ها خورده می‌شوند. در حیات اجتماعی بشر، برخی از انسان‌ها نیز چنین‌ هستند؛ یعنی برخی از انسان‌ها در زندگی خود نقش ماهی کپور را بازی می‌کنند. آنها کم و بیش و برحسب مورد، قربانی این یا آن چیز، این یا آن مسئله، این یا آن شخص می‌شوند و حتی ممکن است قربانی روابط غلط و تفکرات منفی خود شوند.

دسته دوم) کوسه ماهی‌ها هستند که روش (برنده – بازنده) را به کار می‌گیرند. برای اینکه من برنده شوم‌ تو باید بازنده باشی و این کار باید بدون هیچ تمایز و تفاوتی انجام گیرد. برای کوسه‌ماهی، هر نوع ماهی، دشمن به حساب می‌آید. هر ماهی یک وعده غذایی بالقوه است. شاید ما نیز این نقش را بازی کرده باشیم ‌یا حداقل در زندگی حرفه‌ای یا شخصی خود با کوسه‌هایی برخورد کرده باشیم. دنیای سازمان‌ها و دنیایی که ما در آن کار می‌کنیم از دیرباز دنیای کوسه‌ها تلقی می‌شود که گاه صحبت از کارکنانی می‌شود که برای رسیدن به مقام‌های بالا یکدیگر را می‌درند. در دنیای پررقابت امروز، حتی سازمان‌ها گاهی اوقات به طور موذیانه به سازمان‌های دیگر حمله می‌کنند. به طور خلاصه انسان‌هایی را می‌توان یافت که کم و بیش در حال رقابت دائمی از نوع برنده- بازنده هستند.

دسته سوم) نوع دیگری از حیوانات دریایی دلفین‌ها هستند. این پستاندار آبزی بزرگ به طور طبیعی بازیگوش و دارای روحیه همکاری است و در ارتباطات خود شیوه برنده- برنده را برگزیده است.دلفین در دنیایی از وفور نعمت زندگی می‌کند. او هیچ کمبودی ندارد و می‌خواهد که همه چیز را با همگان تقسیم کند. اگر یک دلفین زخمی شود، ۴دلفین دیگر او را همراهی می‌کنند تا خود را به گروه برساند. داستان‌های زیادی نیز وجود دارد که در آنها دلفین‌ها جان انسان‌ها را نجات داده‌اند. پژوهش‌های انجام شده در سان‌دیه‌گو نشان داده‌است که دلفین‌ها علاوه بر داشتن روحیه همکاری بسیار باهوش‌ هستند. حتی برخی از پژوهشگران آنها را باهوش‌ترین موجودات روی زمین دانسته‌اند.

تحقیق زیر روحیه همکاری و روش‌های برنده- بازنده و برنده- برنده را به خوبی آشکار می‌سازد. در سان‌دیه‌گو پژوهشگران ۹۵ کوسه و ۵ دلفین را به مدت یک هفته در یک استخر بزرگ رها کرده و به مطالعه حالات رفتاری آنها پرداختند. ابتدا کوسه‌ها به یکدیگر حمله کردند و در این تهاجم تعداد زیادی از آنها نابود شدند، سپس به دلفین‌ها حمله‌ور شدند.دلفین‌ها فقط می‌خواستند با آنها بازی کنند ولی کوسه‌ها بی‌وقفه به آنها حمله می‌کردند. سرانجام دلفین‌ها به آرامی کوسه‌ها را محاصره کرده و هنگامی که یکی از کوسه‌ها حمله می‌کرد آنها به ستون فقرات پشت یا دنده‌هایش می‌کوبیدند و آنها را می‌شکستند. به این ترتیب کوسه‌ها یکی بعد از دیگری کشته می‌شدند. پس از یک هفته ۹۵ کوسه مرده و ۵ دلفین زنده در حالی که با هم زندگی می‌کردند در استخر دیده شدند.ارتباط هدایت شده در جهت راه‌حل‌ها، تمایزهای پرباری را برای روشن کردن زندگی حرفه‌ای و ‌شخصی ارائه می‌دهد. کوسه تمایزی انجام نمی‌دهد. در دنیای او برای برنده شدن‌دیگران یا باید بمیرند و یا ببازند. ولی دلفین‌ها بسیار انعطاف‌پذیرند زیرا در دنیایی سرشار از تشخیص‌های پربار زندگی می‌کنند.

بیایید یکبار دیگر ماجرای استخر سان‌دیه‌گو را مرور کنیم. وقتی یک کوسه با یک دلفین روبه‌رو می‌شود چه اتفاقی می‌افتد؟ کوسه حمله می‌کند چون روش ارتباطی او برنده- بازنده است‌ ولی دلفین با انعطاف‌پذیری خاص خود فرار می‌کند و می‌گوید من در دنیایی سرشار از ثروت و وفور نعمت زندگی می‌کنم. در دریا برای همه به اندازه کافی غذا هست پس بیا با هم بازی و همکاری کنیم. کوسه دوباره حمله می‌کند و دلفین فرار می‌کند. کوسه توانایی درونی لازم را برای خارج شدن از تنگ‌نظری ندارد، بنابراین مجددا حمله می‌کند. دلفین که می‌بیند دیگر چاره‌ای ندارد می‌گوید: من آنقدر انعطاف‌پذیری دارم که در موقع مناسب به یک کوسه تبدیل شو‌م پس حالا آماده رویارویی باش.اگر به طور تصادفی، کوسه آنقدر هوش داشته باشد که بفهمد حریف دلفین نمی‌شود و بخواهد در بازی و همکاری با او شرکت کند، دلفین به راحتی او را می‌بخشد و طوری با او رفتار می‌کند که انگار یک دلفین است.

تاکید کتاب راهبرد دلفینی این است که روحیه انعطاف‌پذیری و همکاری دلفینی می‌بایستی در همه ادارات، سازمان‌ها، موسسات، مدارس، خانواده‌ها وحتی زوج‌ها تعمیم یابد‌ زیرا همه ما در سطوح مختلف دلفین‌هایی بالقوه هستیم و برای پایان دادن به مسائل ناخوشایند از انعطاف‌پذیری لازم برای تبدیل شدن به یک کوسه برخورداریم ولی این کار باعث نمی‌شود که دوباره به روحیه دلفینی خود باز نگردیم.

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=7

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:51
موفقیت و مدیریت

تکیه دادن بر آستانه درها!!!



علاوه بر توهین‌هاى مشخص به محدوده یا متعلقات دیگرى مانند نشستن پشت میز شخص یا قرص کردن اتومبیل او بدون اجازه قبلی، شیوه‌هاى دیگرى براى توهین یا تحقیر وجود دارند که زیرکانه انجام مى‌شوند. یکى از آنها تکیه دادن به آستانه در دفتر دیگرى یا نشستن بر روى صندلى او به‌طور سهوى است.

فروشنده‌اى که به منزل شخصى مى‌رود، بهتر است قبل از نشستن از او سؤال کند که: "کدام صندلى مال شما است؟" ، زیرا نشستن روى صندلى اشتباهى باعث ناراحتى مشترى احتمالى مى‌شود و این مى‌تواند اثر معکوسى بر فرصت فروش موفق داشته باشد

بعضى از مردم مانند شخصى که در (شکل شخص تهدیدگر) دیده مى‌شود، عادت به تکیه دادن بر آستانه درها دارند. این قبیل افراد در تمام عمر خود از اولین جلسه آشنائى باعث ناراحتى اکثر مردم مى‌شوند. پیشنهاد مى‌شود این افراد اقدام به تمرین صاف ایستادن و نمایان کردن کف دست نمایند تا اثر مطلوبى بر دیگران بگذارند. ۹۰% از نظر مردم راجع به شما در ۹۰ ثانیه اول ملاقات شما شکل مى‌گیرد و شما هیچ وقت فرصت دیگرى براى تغییر دادن تأثیر اولیه به‌دست نخواهید آورد.
 
 http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6
چهارشنبه 24/7/1392 - 1:42
موفقیت و مدیریت

ادعای مالکیت بر میز!!!

اگر صندلى مدیر بدون دسته باشد (که بعید به‌نظر مى‌رسد، معمولاً صندلى مراجعه کننده این چنین است)، شاید او یک یا هر دو پا را روى میز قرار دهد (شکل ادعاى مالکیت بر میز کار). چنانچه مقام مافوق او وارد اتاق شود، بعید است که از چنین علامت مشخصى استفاده کند، اما احتمالاً به مدل‌هاى زیرکانه‌ترى به این علامت رو مى‌آورد مانند قرار دادن پاى خود روى کشوى پاپینى میز، یا اگر میز فاقد کشو باشد، پا را محکم به پایه میز تکیه مى‌دهد تا مالکیت خود را محرز نماید.




این علائم مى‌توانند در طول یک مذاکره بسیار آزاردهنده باشند و لازم است که شخص، حالت خود را تغییر بدهد زیرا هرچه مدت‌زمان بیشترى در حالت پا روى صندلى یا پا روى میز بماند، رفتار بى‌اعتنا و خصومت‌آمیز او طولانى‌تر شود.

راحت‌ترین راه براى تغییر دادن این حالت این است که شئى به او بدهید که دستش به آن نرسد و از او بخواهید که به جلو بیاید و به آن نگاه کند، یا اگر با هم شوخى دارید، به او بگوئید که زیپ شلوارش باز است.

http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:41
موفقیت و مدیریت

یک پا روی دسته ی صندلی!!!


مدیران و رؤسا خصوصاً براى استفاده مداوم از علائم زیر گناهکار هستند. بنابر مشاهدات، کارکنانى که به تازگى به پست‌هاى مدیریت منصوب مى‌شوند، به‌طور ناگهانى شروع به استفاده از این علائم مى‌نمایند که قبل از ارتقاء مقام، به‌ندرت مورد استفاده‌ آنها قرار مى‌گرفت


خیلى طبیعى است که فرض کنیم حالت مردى که در (شکل عدم اهمیت) دیده مى‌شود، منعکس کننده یک حالت آرام و راحت و آسوده‌خاطر است زیرا در واقع همین‌طور هم هست. علامت پا روى صندلى نه تنها نشانه مالکیت مرد بر آن صندلى خاص یا فضا مى‌باشد، بلکه همچنین نشان مى‌دهد که معیارهاى مرسوم مى‌توانند نادیده گرفته شوند





مشاهده دو دوست نزدیک که به این شکل نشسته باشند و با یکدیگر شوخى بکنند و بخندند خیلى عادى است، اما اجازه بدهید به تأثیر و تعبیر این علامت در موقعیت‌هاى مختلف بپردازیم.
به‌عنوان مثال این موقعیت به‌خصوص را در نظر بگیرید:
کارمندى با یک مشکل شخصى مواجه مى‌شود و براى مشورت در خصوص یک راه احتمالى نزد مدیر مى‌رود. کارمند در حالى‌که توضیح مى‌دهد، در صندلى خود به جلو مى‌آید، دست‌هاى خود را روى زانوها مى‌گذارد، صورت خود را رو به پائین مى‌گیرد و با چهره‌اى مأیوس و صدائى آرام صحبت مى‌کند. مدیر با دقت به او گوش مى‌دهد و یک پا را روى دسته صندلى خود تکیه مى‌دهد و بى‌حرکت مى‌نشیند، سپس به‌طور ناگهانى به صندلى خود تکیه مى‌دهد و یک پاى خود را روى صندلى مى‌گذارد. در چنین موقعیتی، رفتار مدیر، به بى‌خیالى و بى‌علاقگى تعبیر مى‌شود. به‌عبارت دیگر او اهمیت زیادى به کارمند یا مشکل او نمى‌دهد و حتى شاید احساس کند که وقت او بیهوده صرف "همان داستان همیشگی" شده است



یک سؤال دیگر باید پاسخ داده شود: مدیر راجع به چه چیزى بى‌خیال است؟ شاید او مشکل کارمند را بررسى کرده و نتیجه گرفته که واقعاً یک مشکل عمده نیست و حتى شاید علاقه‌ خود را نسبت به کارمند از دست داده یا بى‌اعتنا شده است.



اگر در حالت "یک پا روى دستهٔ صندلی" باقى بماند، احتمالاً در طول بحث چهره‌اى نگران به خود مى‌گیرد تا عدم علاقه خود را پنهان کند. او حتى شاید صحبت را تمام کند و به کارمند بگوید که نیازى به نگرانى نیست و اینکه مشکل برطرف خواهد شد. هنگامى‌که کارمند دفتر مدیر را ترک کند، مدیر احتمالاً یک نفس راحت مى‌کشد و به خود مى‌گوید، "خدا را شکر که رفت." و پاهاى خود را از روى دسته صندلى برمى‌دارد
 
 http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6
چهارشنبه 24/7/1392 - 1:41
موفقیت و مدیریت

علائم مالکیت



مردم به‌ یکدیگر یا به اشیاء تکیه مى‌دهند تا مالکیت خود را بر شیء یا شخص نشان دهند.
همچنین تکیه دادن، زمانى‌که شیء تکیه داده شده به آن، متعلق به شخص دیگرى باشد، مى‌تواند به‌عنوان مثال اگر قرار است از یک دوست با اتومبیل جدید وی، قایق، خانه یا سایر متعلقات دیگر او عکس بگیرید، متوجه خواهید شد که به‌طور اجتناب‌ناپذیرى به دارائى تازه به‌دست آورده‌ خود تکیه مى‌دهد یا دست خود را به دور آن مى‌اندازد (شکل نمایش افتخار به مالکیت). هنگامى‌که او دارائى خود را لمس مى‌کند، تبدیل به یک بخش اضافى از بدن او مى‌شود و بدین ‌وسیله به دیگران نشان مى‌دهد که مالک آن است. عشاق جوان در محافل اجتماعى به‌طور مداوم دست‌هاى هم را مى‌گیرند یا به دور همدیگر حلقه مى‌کنند تا به دیگران نشان دهند که متعلق به هم مى‌باشند. مدیر شرکت پاهاى خود را روى میز یا کشوهاى میزش مى‌گذارد یا به چهارچوب در دفترش تکیه مى‌دهد تا مالکیت خود را بر دفتر و اثاثهٔ آن نشان دهد.


http://anjoman.tebyan.net/newindex.aspx?pid=17257&threadid=638715&forumid=465&pageindex=6

چهارشنبه 24/7/1392 - 1:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته