• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 6580
تعداد نظرات : 457
زمان آخرین مطلب : 3459روز قبل
ازدواج و همسرداری
ازدواج یا جنگ قدرت ها؟  
 
     
 
 
   
 
 
 
 
   
   
 
زوج ها از نظر اعمال قدرت و نفوذ و به نوبه ای الگوهای رهبری به شکل های متفاوتی تقسیم می شوند. بسیار از زوج ها در مورد اعمال نظر و یا قدرت به توافق می رسند. بسیاری از آنها بر سر این موضوع مشکلات بسیاری دارند. دعوا و مشاجره می کنند و اگر نظر یکی به کرسی نشست، دیگری منتظر تلافی کردن است، این زمانی است که ازدواج تبدیل به جنگ قدرت ها می شود.

● الگوی صمیمیت و فعالیت
همسرانی که در زندگی نقش فعالی دارند، صمیمی هستند و به یکدیگر احترام می گذارند، در تعیین قوانین و مرزهای زندگی نیز فعال هستند. اگرچه ممکن است این زوج ها اشتباهاتی بکنند اما در اثر تجربه یاد می کیرند که چگونه بایستی زندگی کرد. این زوج ها احساس مسئولیت را به یکدیگر انتقال می دهند.

● الگوی قدرت و سازگاری
بسیاری از زوج ها از الگوی قدرت و سازگاری تبیعیت می کنند. در این الگو یک نفر نظر می دهد، تصمیم می گیرد و عمل کند و در مقابل همسرش تبعیت می کند. وقتی همسری با این الگو سازش می کند، در واقع رفتار طرف مقابل را تایید می کند.

● وقتی از این الگو تبعیت می کنیم چه اتفاقی می افتد؟
▪ همسر فعال بر زوج منفعل خود تسلط پیدا می کند
▪ همسر منفعل نسبت به همسر خود احساس درماندگی می کند
▪ همسر منفعل به ابتکار عمل همسر فعال خود بسیار وابسته می شود
▪ همسر منفعل به همسر فعال خود احساس خشم می کند

● اما چگونه این الگو ایجاد می شود؟
بسیاری از همسران به خاطر ترس از دادن عشق همسرشان و یا ناتوانی در مهارت های زندگی و یا الگوهای خاص فرهنگی مانند مرد سالاری و یا عدم اعتماد به نفس شخصی از این الگو تبعیت می کنند.
وقتی هر دو زوج برای زندگی اهدافی تعیین می کنند، حرفشان را می زنند، با مشکلات روبرو می شوند، در برابر حقوق خود پافشاری می کنند، در مورد مرزهای بین فردی نظر می دهند، رشد می کنند. این چنین است که با حمایت هم و احساس مسئولیت خود و احساس بزرگ و ارزشمند آزادی باعث عشق و شکوفایی هم می شوند. در جایی که آزادی هست، مسئولیت و فعالیت است و آنجایی که این سه باشند عشق متبلور می شود.
 
 
 
  شبکه خبری برنا
شنبه 23/7/1390 - 1:2
ازدواج و همسرداری

اختلافات مذهبی در ازدواج

 


ازدواج هایی که در آن دو نفر با پیش زمینه های مذهبی متفاوت با هم ازدواج می کنند، این روزها خیلی متداول شده است. با اینکه اعتقادات مذهبی مسئله ای است که دو نفر قبل از ازدواج درمورد آن با هم بحث می کنند، اما دو طرف تصور می کنند هیچ چیز نمی تواند بر عشق آنها به هم غلبه کند. اما وقتی زندگی واقعی خود را به آنها نشان می دهد و خانواده ها باید تصمیم بگیرند فرزندانشان را با چه دین و مذهبی بزرگ کنند یا کدام مراسم مذهبی را جشن بگیرند و کدام را نگیرند، تفاوت های مذهبی به مشکلی بزرگ تبدیل می شود.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

 

شاید اولین چشمه های این اختلافات را در دوران نامزدی یا عقد ببینید. این مشکلات هر چه بگذرد ریشه دارتر و دامنه دارتر می شوند تا جایی که شما را به باورهای غیرمنطقی در رابطه تان می رسانند.

آشنایی با برخی باورهای غیرمنطقی درباره تفاوت‌ها و اختلافات اعتقادی می‌تواند گام مهمی برای حل درست و منطقی آن‌ها باشد. باورهای غیرمنطقی ما درباره هر مسئله‌ای می‌تواند دردسرهای مربوط به موضوع را تشدید کرده و مواجهه با آن را دشوار و حتی از نظر ما غیرممکن سازد. آشنایی با برخی باورهای غیرمنطقی حول و حوش موضوع اختلافات اعتقادی و مذهبی می‌تواند به ما کمک کند تا بهتر بتوانیم به دنبال پیدا کردن راه‌های مناسب مقابله با آن برویم.

 

هیچ راهی جز جدایی انتظار ما را نمی‌کشد!

درست است که در مواردی که اختلافات شدید می‌شود، شاید جدایی تنها راه باقی مانده به نظر برسد، اما واقعیت این است که در صورتی که همسران با مهارت‌های گفتگو و مقابله با اختلافات آشنا باشند، می‌توانند حتی موارد شدید را نیز تا حد زیادی حل کنند. در مواردی که این اختلافات به صورت جزئی‌تر است که البته حل آن‌ها و پیدا کردن راه‌هایی که بتواند رابطه همسران را بهبود بخشد و آن را تقویت کند، کار چندان دشواری نیست.

 

دیگران چنین مشکلی را ندارند

واقعیت این است که این روزها اغلب خانواده‌ها درجه‌ای از تفاوت‌های مذهبی را تجربه می‌کنند. این تفاوت‌ها گاهی اوقات آنقدر شدید است که می‌تواند به اختلافاتی جدی تبدیل شود، اما در بسیاری از مواقع همسران توانسته اند به نوعی با آن‌ها کنار بیایند. اصلاح دید و توجه به این نکته که دیگران نیز چنین تجربه‌های داشته و دارند، می‌تواند به ما نیز انگیزه لازم برای کنار آمدن با این مسئله را داده و در عین حال این فرصت را در اختیار ما قرار دهد تا بتوانیم از تجربیات دیگران استفاده کنیم. در عین حال می تو اند نگرانی ما را در این زمینه کاهش دهد و تصور نکنیم آینده زندگی ما لزوماً با مخاطره‌ای جدی رو به رو شده است.

 

 این تفاوت‌ها زندگی مشترک ما را نابود خواهد کرد

 درست است که تفاوت‌های اعتقادی می‌تواند تبدیل به اختلاف شده و دردسرهایی را ایجاد کند، اما در عین حال می‌تواند تأثیرات مثبتی نیز داشته باشد. البته این تأثیرات مثبت زمانی بیشتر دیده می‌شود که همسران به جای تلاش و تمرکز صرف برای تغییر همسر، اجازه دهند تا خودشان نیز تغییر کنند. گاهی اوقات تقویت اطلاعات مذهبی می‌تواند یکی از این تأثیرات مثبت باشد. افزایش انعطاف پذیری نیز می‌تواند یکی دیگر از این تأثیرات مثبت باشد.

 

این اختلاف هم درست مانند سایر اختلافاتی است که در زندگی پیش می‌آید

در نقطه مقابل تصورات اشتباهی که این اختلافات را غیرقابل حل نشان می‌دهند، تصوراتی هستند که این اختلافات را در حد سایر اختلافاتی که در زندگی مشترک می‌تواند روی دهد، معرفی می‌کند. واقعیت این است که اعتقادات مذهبی و حتی سیاسی افراد، بار عاطفی زیادی داشته و در نتیجه، افراد گاهی اوقات تعصبات خاصی روی آن دارند. چه کم اهمیت کردن موضوع و چه پررنگ کردن بیش از حد آن، می‌تواند پیدا کردن راهی منطقی برای مواجهه با آن را دشوار سازد.

 

چه باید کرد؟
تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

اگر شما هم با همسرتان تفاوت مذهبی دارید، نکات زیر می تواند کمکتان کند با تفاوت های مذهبی در ازدواجتان کنار بیایید:

  

وجه اشتراک پیدا کنید: با پیدا کردن وجه اشتراک بین باورهای مذهبی خودتان و همسرتان، می توانید با تفاوت های دینی هم کنار بیایید.

 

سعی کنید خودتان را آموزش دهید: باید سعی کنید او را بفهمید. در مورد عقایدش از او سوال کنید و به هیچ وجه بحث و جنجال سر باورهای همدیگر راه نیندازید. در عوض سعی کنید با مدارا و لحاظ کردن باورهای دینی تان در رفتار خود، او را به دینداری بیشتر ترغیب کنید.

 

واقع بین باشید: تفاوت های مذهبی در ازدواج می تواند مشکل ساز باشد، حتی در بادوام ترین و با عشق ترین ازدواج ها. اما با درک متفابل و مصالحه می توانید از بروز مشکل جلوگیری کنید.

 

 

فراوری: فاطمه ایمانی

شنبه 23/7/1390 - 1:2
ازدواج و همسرداری

با دل ازدواج می کنید یا عقل؟

 


یکی از مهمترین سوال هایی که ذهن ما را در مسئله بسیار مهم ازدواج درگیر می کند این است که: در انتخاب همسر، انتخابگر اصلی در وجود ما کیست؟ یعنی «قلب» انسان تصمیم می گیرد یا «عقل» او؟ معمولاً در پاسخ این سوال عموم افراد می گویند: عقل تصمیم گیرنده است. اما باید بپذیریم که خیلی وقت ها در عمل تصمیم گیرنده قلب است. پس بین واقعیت و حقیقت در این مسئله تفاوت وجود دارد.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

نظر ما کاملا برعکس ادعای بیشتر مردم است. ما بر تکیه کردن به قلب تاکید می کنیم چون در حقیقت تصمیم گیرنده واقعی در مسئله ازدواج قلب است. جالب آنکه بر روی کارت های ازدواج نیز همیشه تصویر دو قلب صنوبری که به هم پیوند خورده اند دیده می شود، نه تصویر دو عقل به هم پیوند خورده. زیرا ازدواج پیوند قلب هاست نه مغزها. بنابراین قلب ها باید با هم سنخیت داشته باشند. از این رو، با صراحت و بی پرده باید به جوانان بگوییم که در انتخاب همسر به حرف دلتان گوش کنید و همسری را انتخاب کنید که دل تان آن را بر می گزیند.

 

ریاست و فرماندهی ازدواج با دل است. اما یک اصل مدیریتی را نباید از نظر دور کرد و آن اینکه همیشه مدیرانی موفق هستند که در کنار خود، کارشناسانی آگاه دارند.

 یعنی مدیران موفق قبل از اقدام به هر کار، فرمان و اظهار نظری باید از کارشناسان خود نظر بگیرند. در این راستا نیز کارشناسان باید به خوبی فکر کرده و نتایج به دست آمده را به مدیر خود ارائه دهند و محاسن و معایب، کیفیت و کمیت پروژه مورد نظر را به وی گزارش دهند. سپس مدیر با آگاهی از تمام نکات موثر در موضوع، تصمیم بگیرد که پروژه انجام شود یا دستور به توقف آن بدهد. در امر ازدواج نیز قبل از هرگونه تصمیم و گزارشی، قلب باید از کارشناس ویژه خود ـ یعنی عقل ـ کار کارشناسی طلب کند، زیرا خداوند عقل را به عنوان کارشناس عالی رتبه در وجود انسان نهاده است.

 

ریاست و فرماندهی ازدواج با دل است. اما یک اصل مدیریتی را نباید از نظر دور کرد و آن اینکه همیشه مدیرانی موفق هستند که در کنار خود، کارشناسانی آگاه دارند. یعنی مدیران موفق قبل از اقدام به هر کار، فرمان و اظهار نظری باید از کارشناسان خود نظر بگیرند

در فرآیند ازدواج ابتدا عقل باید با خیال آسوده و بدون هیچ آشفتگی خاطر فرصت اظهار نظر داشته باشد. به بیان دیگر عقل باید فارغ از نگرانی دل و شوق یا نفرتی که در دل ایجاد شده، شروع به شناسایی نقاط قوت و ضعف فرد مورد نظر نماید و در این امر از نظر کارشناسان دیگر مانند پدر و مادر، مشاوران امین و معرف های مطمئن نیز استفاده نماید. پس از آنکه عقل گزارش ها و اطلاعات خود را آماده کرد، قلب وارد میدان می شود و با توجه به نظریات کارشناسانه عقل، تصمیم گرفته و نظر نهایی خود را در مورد فرد مقابل اعلام می نماید.

عقل باید فارغ از نگرانی دل و شوق یا نفرتی که در دل ایجاد شده، شروع به شناسایی نقاط قوت و ضعف فرد مورد نظر نماید و در این امر از نظر کارشناسان دیگر مانند پدر و مادر، مشاوران امین و معرف های مطمئن نیز استفاده نماید
 

 

 

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

افراد با توجه به اوصاف فرد مورد نظر و آگاهی بخشی های عقل، در مورد وی به یکی از این سه حالت دست می یابند:

1. اشتیاق   2. اکراه   3. تردید

- اشتیاق: فرد مقابل به دلشان نشسته و از او کاملاً خوششان می‌آید. (در این صورت می‌توانند  ازدواج کنند.)

- اکراه: فرد مقابل اصلاً به دلشان ننشسته و از او خوششان نمی‌آید. برخی از روان‌شناسان معتقدند که، اکراه در درازمدت تبدیل به انزجار می‌شود. (در این صورت نباید ازدواج کرد.)

- تردید: در مورد فرد مقابل دودل هستند. یعنی دقیقاً نمی دانند که فرد مقابل به دلشان نشسته یانه. در این حالت نباید به سرعت تصمیم بگریند. بلکه مدتی درنگ کرده و آن قدر با فرد مقابل رفت و آمد کنند تا از تردید خارج شده و به یک تصمیم قاطع برسند.

پس به دل نشستن فرد مقابل یکی از مهمترین ملاک ها در انتخاب همسر است. اما باید توجه کرد که دل باید در انتخاب همسر حرف آخر را بزند، نه حرف اول را. مدیرانی که حرف آخر را می زنند همیشه موفق تر از مدیرانی اند که قبل از نظرگیری از کارشناسان خود، در امور مختلف حرف می زنند و تا آخر هم بر آن پافشاری می کنند.

 

 

فرآوری: اکرم اشرفی نژاد

ب

شنبه 23/7/1390 - 1:1
ازدواج و همسرداری

پوششی مناسب در روز خواستگاری

 


پوشاك و لباس، در همان نگاه اول ناخواسته معرف شخصیت شما هستند. بنابراین، نباید این مسئله مهم را نادیده بگیرید و به سادگی از آن بگذرید. هر لباسی كه برای روز خواستگاری انتخاب می كنیدـ گذشته ازمدل و رنگ ـ باید برازنده سن و اندام شما باشد.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

در انتخاب رنگ لباس دقت كنید و قبل ازخواستگاری، رنگ های مناسب را امتحان كنید. در این رابطه می توانید از اعضای خانواده خود نیز نظر بخوا هید. یادتان باشد كه نخستین دیدار همیشه تأثیرگذار است و نمی توان اثر آن را به سادگی کم کرد.

آقایان نیز باید در مورد پوشش خود دقت كنند. استفاده از لباس های سبک و اسپرت (حتی اگر در زندگی اجتماعی خود چنین پوششی دارند) برای جلسه خواستگاری مناسب نیست. بهتر است در جلسه خواستگاری، لباس رسمی تر و البته ساده و راحت پوشیده شود و درباره پوشش اجتماعی خود نیز در جلسه اول سخن بگوید.

توصیه می شود در خواستگاری آرایش نكنید، تا خواستگار چهره واقعی شما را ببیند و بتواند آگاهانه انتخاب كند. اما بعد از ازدواج با آرایشی كه می كنید، می توانید زیبایی بیشتر و در نتیجه جذابیت بالاتری برای فرد مقابل داشته باشید

آرایش درخواستگاری

دختران درباره آرایش ظاهر خود در جلسه خواستگاری بسیار مقید هستند. این مطلب از این حیث كه آراستگی فرد تأثیر بسزایی در طرف مقابل دارد، محترم است، اما اگر آرایش دختر در مراسم خواستگاری به قصد پنهان كردن عیب خود باشد، به نوعی نشان از بی صداقتی دختر نسبت به پسر دارد. حتی گاه ممكن است این امر منجر به جدایی طرفین بشود.

توصیه می شود در خواستگاری آرایش نكنید، تا خواستگار چهره واقعی شما را ببیند و بتواند آگاهانه انتخاب كند. اما بعد از ازدواج با آرایشی كه می كنید، می توانید زیبایی بیشتر و در نتیجه جذابیت بالاتری برای فرد مقابل داشته باشید.

علاوه بر این مسائل، آرایش باعث می شود كه صورت فرد زینت داشته باشد و نگاه كردن به دست و صورت زنی كه آرایش داشته باشد جایز نیست. این موضوع برای مؤمنی كه نمی خواهد مرتكب حرام شود، مانعی برای دیدن صورت دختر ایجاد می كند؛ در نتیجه شخص در شناخت و انتخاب آگاهانه دچار مشكل می شود.

 
تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

نقابی بر زشتی ها

در فقه شیعه بحثی به نام تدلیس وجود دارد كه به معنای پنهان كردن عیب است و بسیار مورد نكوهش قرار گرفته است. پس اگر فرد به وسیله آرایش كردن یكی از عیب های هفت گانه (كه منجر به بطلان عقد می شوند) مثل پیسی را بپوشاند، عقد باطل می شود.

در گویش فقهی گفته می شود که تدلیس، فاقد را واجد، وانمود كردن است. یعنی کسی کم مو یا بی مو باشد اما موی مصنوعى بگذارد و وانمود کند موی خودش است. یا چاله هاى آبله صورت را پر كند، تا آبله رو دیده نشود.

مثلا مردی كه سـواد کمی در حد خوانـدن و نوشتـن دارد و به خاطر سـانحه ای كـه در كـودكی بـرایش اتـفاق افتـاده، گردنـش كج بـوده اسـت، بـه خواستگاری دختـری می رود و در مراسـم خواستگاری خـود را دیپلمه معرفـی می کند و گردن خود را بسته و وانمود می كند كه موقتاً دچارگردن درد شده است. پس از ازدواج همسر این مرد متوجه فریب شوهر می شود و می تواند به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای فسخ نكاح بدهد.

یا زنی که قبلاً ازدواج كرده و شش ماه زندگی زناشوئی داشته است، پس از طلاق، شناسنامه المثنی گرفته و خود را دوشیزه معرفی می نماید، بعد از ازدواج، همسرش متوجه ازدواج قبلی زن می شود. او می تواند به دلیل تدلیس همسرش را طلاق دهد.

 

 

فراوری: فاطمه ایمانی

شنبه 23/7/1390 - 1:1
ازدواج و همسرداری

رازداری در دوران نامزدی

 


یکی از مهمترین مشکلاتی که در زندگی مشترک حاصل می شود این است که زن و شوهری که به عقد یکدیگر در آمده اند اما اکنون در دوران نامزدی و در منزل والدین خود زندگی می کنند ، هنوز بیش از آنکه خود را متعلق به همسرشان بدانند، به والدین شان احساس تعلق دارند. همین امر باعث می شود که از سویی والدین و اعضای دو خانواده خواهان همان روابط قبلی با فرزند خویش باشند و انتظار دارند که او نیز چون سابق اسرار زندگی خویش را با آنها در میان بگذارد.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

از سوی دیگر نیز چون فرزند هم به مقدار زیادی خود را متعلق به خانواده اش می داند چنین انتظاری را طبیعی دانسته به بیان اسرار میان خود و همسرش با والدین و سایر اعضای خانواده می پردازد. همین امر ریشه بسیاری از اختلافات بوده و افق آینده زندگی زوجین را تیره و تار می کند.

 متاسفانه بسیار اتفاق می افتد که هر یک از طرفین به محض دیدن یک نکته منفی جزئی در رفتار همسر خود بلافاصله آن را برای تمامی اعضای خانواده نقل می کنند. تکرار چنین امری باعث می شود که دید مجموعه خانواده نسبت به فرد مقابل بد و نامطلوب گردیده و در نتیجه موقعیت و جایگاه والای وی متزلزل شود.

افشا نکردن اسرار و عیوب یکدیگر از آداب مشترک بین زن ومرد است. خداوند متعال در قرآن می فرمایند: «هن لباس لکم و انتم لباس لهن»؛  (بقره، آیه 186) همسرانتان لباس شما و شما لباس آنها هستید.»

تعبیر لباس در این آیه تعبیر لطیفی است. همانگونه که لباس انسان را از سرما و گرما حفظ می کند، زن و مرد نیز باید آبرو و حیثیت یکدیگر را حفظ نمایند.

همانگونه که لباس زینت است زن و مرد نیز باید با ادب و کمال خود نسبت به هم زینت  مایه سربلندی هم باشند و از حرکاتی که باعث سرافکندگی فرد مقابل می شود جلوگیری نمایند.

لباس عیب ها را می پوشاند. زن و مرد نیز باید چون لباس، نسبت به هم ستارالعیوب باشند و از افشای اسرار یکدیگر شدیداً خودداری نمایند.

البته برخی نیز تلاش می کنند که برخی از اسرار همسر خود را حفظ کنند و به دیگران نگویند ولی مهارت لازم برای کنترل چهره را فرا نگرفته اند و در اثر برخورد منفی همسر با چهره ای عبوس و اخم آلود وارد منزل می شوند. چنین افرادی با اینکه سخنی نمی گویند ولی رفتار غیر کلامی شان حکایت از واقعه ای ناگوار دارد و لذا اطرافیان را به شک و پرس و جو وادار می کند. بدین ترتیب رازی کوچک برملا می شود، اما چون در دوران عقد مطرح می گردد دست خوش بزرگ نمایی می شود.

 

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

پس زن و شوهر باید در دوران عقد بدانند و یاد بگیرند که

-هر دو احتمالاً دارای مشکلات و رفتارهای نامناسبی می باشند.

- رفتارهای نامناسب قابل اصلاح اند.

- اسرار آنها باید مابین خودشان باقی بماند.

- آنها باید قدرت حفظ چهره خود را داشته باشند.

- بدانند که افشای اسرار اطمینان و اعتماد طرفین به یکدیگر را از بین می برد.

 

البته آنچه در این راستا شایان توجه می باشد این است که زن و مرد نباید برخی از مسائل بسیار مهم را از خانواده هایشان پنهان کنند. مثلاً اگر کسی در دوران عقد بفهمد که همسرش اعتیاد دارد، نباید آن را جزء اسراری بداند که نباید با خانواده اش در میان بگذارد. بلکه باید در اولین فرصت مسئله را با خانواده مطرح کند تا آنها تمهیدات لازم را فراهم نموده و تصمیم نهایی را اخذ نمایند.

مسئله مهم دیگر توجه داشتن به این است که خود زن و مرد نیز می توانند در زندگی شخصی و خانوادیگی خود دارای اسراری باشند که ممکن است بیان همه آنها مصلحت نباشد. اما برخی به بهانه صادق بودن، درد و دل کردن و گلایه نمودن از شرایط و افراد خانواده، این اسرار را بیان می نمایند. در حالی که همین امر زندگی آنها را به غروب نزدیک می کند. مثلاً افرادی که از دوستی های قبل از ازدواج خود یا برخی مشکلاتی که برای برخی یا همه اعضای خانواده پیش آمده و ... سخن می گویند در حالیکه نه تنها لزومی ندارد فرد مقابل آنها را بداند بلکه در بسیاری از موارد طرح آنها مشکل آفرین نیز می باشد.

 

 

فرآوری: اکرم اشرفی نژاد

شنبه 23/7/1390 - 1:0
ازدواج و همسرداری

بهترین فاصله بین عقد و عروسی

 


همسران جوان ممکن است به چند دلیل بخواهند بین عقد و عروسی شان فاصله باشد. با توجه به دلایل هر کدام از این افراد و البته شرایطی که در آن قرار دارند، فاصله زمانی بین عقد و عروسی آنها متفاوت است. در رابطه با هر کدام از این موارد، دکتر نورانی پور توضیحاتی داده اند.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

 

زمانی که امکانات فراهم نیست

بعضی اوقات افراد بین عقد و عروسی خود فاصله می اندازند تا بتوانند وسایل و یا امکاناتی فراهم کنند، مثل تهیه جهیزیه، پیدا کردن کار و یا اتمام دوره سربازی. برای این گروه زمان مناسب همان زمانی است که آنها نیاز دارند و زمان مشخصی را نمی شود پیشنهاد و یا تعیین کرد.

 

زمانی که قصد، شناخت بیشتر است

اما زمانی است که قصد افراد از به تعویق انداختن عروسی، کسب شناخت بیشتر است. افراد می خواهند خصوصیات فکری، اعتقادی، عاطفی، معیارها و آرزوهای همدیگر را بهتر شناسایی کنند و با برخوردهای همدیگر، برخوردهای فامیل درجه یک و درجه دو آشنا شوند. اولین نکته بسیار مهم این است که در این مدت، همسران جوان باید تماس های جسمی خود را کنترل کرده و آموزش جنسی کامل نداشته باشند. با توجه به این نکته، این زمان حداقل باید پنج یا شش ماه باشد.

البته در این بین با توجه به ارزش ها و طرز تفکر خانواده ها، زمان پیشنهادی حداکثر متفاوت است. برای مثال، در رابطه با خانواده های نظاره گر و کنترل کننده، بهتر است این زمان از یک سال بیشتر نباشد؛ چرا که در این شرایط خانواده دائم سوال می کنند و اظهار می دارند که ما منتظریم، و همین امر می تواند تنش هایی ایجاد کند. اما به صورت کلی زمانی بیش از سیزده یا چهارده ماه را توصیه نمی کنم.

 

زمانی که پیش از عقد، شناخت خوبی به دست آمده است

اما زمانی است که پیش از عقد همسران با هم آشنا بوده و از همدیگر شناخت خوبی دارند و در نتیجه با اهداف و برنامه های آینده همدیگر آشنا شده اند و می خواهند تنها برای بر عهده گرفتن وظایف خود را آماده کنند برای این گروه، حداقل زمان را سه، چهارماه را پیشنهاد می کنم و حداکثر آن را بیشتر از یک سال پیشنهاد نمی کنم.

 
تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

چرا این دوره نباید خیلی طولانی باشد؟

زمانی که فاصله بین عقد تا زمان زیر یک سقف رفتن زیاد می شود این موضوع از دو طرف می تواند ایجاد مسئله کند اول آن که انگیزه و شور و اشتیاق افراد کم  شده و زندگی برایشان عادی می شود از طرف دیگر، طولانی شدن زمان موجب نگرانی خانواده ها شده و همین نگرانی باعث می شود تا اظهار نظرهایی کنند که خود آزاردهنده است.

 

چرا این دوره نباید خیلی کوتاه باشد؟

از همان ابتدا و زمانی که افراد با هم آشنا می شوند؛ چه در دانشگاه محیط کار و یا جاهای دیگر و از زمانی که در مورد ازدواج صحبت می کنند، تا قبل از عقد این مدت نباید کمتر از سه ماه باشد بعد از عقد نیز نباید عجله ای برای زیر یک سقف رفتن داشت.

اگر قرار باشد از شروع آشنایی افراد تا زیر یک سقف رفتن آنها دو سه هفته یا یک ماه باشد، این مسئله می تواند مشکل ساز باشد بهتر است از زمان آشنایی تا زیر یک سقف رفتن کمتر از شش ماه نباشد.

حالا ممکن است یک یا دو ماه آن قبل از عقد باشد و بقیه آن بعد از عقد از زمان آشنایی مختصر و پس از آن عقد کردن، تا زمانی که زوجین زیر یک سقف می روند باید بین 4، 5 ماه تا 12، 14 ماه فاصله وجود داشته باشد اگر قرار به زمانی کمتر از این باشد، به دلیل نبود شناختی درست مشکلاتی ایجاد خواهد شد.

 

شنبه 23/7/1390 - 1:0
ازدواج و همسرداری

10 شرط ازدواج سالم

 


یک ازدواج سالم و مستحکم به بخت و اقبال یا عشق مربوط نیست، بلکه نیاز به تلاش و سازگاری دارد. تلاشی که درست از اولین روزهای یکی شدن شروع می شود و باید تا زمانی که شما زیر یک سقف می روید و حتی بعد از آن ادامه پیدا کند.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

 این کاملا طبیعی است که شما تا زمانی که زندگی مشترک خود را در یک خانه شروع نکنید، تصویر روشنی از ازدواج نخواهید داشت و قلق همدیگر را به دست نمی آورید. بنابراین این مطلب را بخوانید تا بدانید که چطور می توان یک زندگی را به روزهای طلایی اش نزدیک کرد.

برخی از عواملی که در یک ارتباط سالم نقش دارند، ثابت هستند، یعنی چیزهایی که شما نمی‌توانید آنها را تغییر دهید. اما عوامل دیگری هستند که می‌توانید با کار کردن بر روی آنها رابطه‌تان را بهبود بخشید. شناختن این عوامل برای هر کسی که ازدواج کرده یا قصد ازدواج دارد، مهم است.

 این عوامل در این 10 شاخص ازدواج سالم فهرست شده‌‌اند:

 

1) برقراری ارتباط درست: زوج‌های خوشبخت با یکدیگر صحبت می‌کنند و به حرف یکدیگر گوش می‌دهند. این زوج‌ها می‌دانند که عوامل بیرونی که باعث حواسپرتی می‌شوند یا بر عواطف فرد اثر می‌گذارند، مانع ارتباط درست می‌شوند، و راه‌هایی را پیدا می‌کنند تا هنگامی که خودشان و همسرشان آماده هستند، بر این عوامل غلبه کنند. بنابراین اولین شرط خوشبختی شما، پایه ریزی یک ارتباط درست، صمیمانه و در عین حال منطقی از دوران نامزدی و عقد است.

 

2) برخورد با اختلافات به شیوه مثبت:  پرهیز از بیان اختلافات و دلخوری ها، مهم ترین دلیل فاصله همسران جوان از همدیگر است و انقدر جدی است که می تواند به جدایی هم منجر شود. روابط مستحکم زن و شوهر به توانایی آنها بر غلبه بر این اختلافات به شیوه‌ای مثبت بستگی دارد. یعنی به جای جنگ و دعوا یا خودخوری و سکوت، با گفتگو و در نظر گرفتن حق و حقوق همدیگر، این مشکلات را حل کنند.

 

3)  داشتن انتظارات واقعی: وقتی دو نفر برای اولین بار دیدار می‌کنند، حداکثر تلاش‌شان را می‌کنند تا خطاهای‌شان را بپوشانند. این شیوه‌ای عادی است، اما زن و شوهر باید بدانند با گذشت زمان، خود "واقعی" شخص بروز خواهد کرد. روابط بین دو فرد در طول زمان تکامل پیدا می‌کند، اما داشتن انتظارات غیرواقعی از همسر، یا از رابطه با او، باعث ایجاد استرس غیرضروری می‌شود. توصیه ما این است که تا حد ممکن در دوران عقد و نامزدی سعی کنید که خودتان باشید و پس از آن هم، سعی کنید به بهترین ظرفیت های خود دست پیدا کنید. اگر شما در زمانی که با هم رودربایستی داشتید می توانستید آراسته، خوش صحبت، مهربان و انعطاف پذیر باشید، پس بعد از آن هم می توانید این طور رفتار کنید. تنها باید صبور باشید و این خصوصیات مثبت را در خود درونی کنید. با این حال همیشه احتمال این وجود دارد که هر دو شما کمی از ایده آل های رفتاری تان فاصله بگیرید. پس ظرفیت پذیرفتن این شخصیت جدید را داشته باشید!

 

4) توجه کردن به جزئیات زندگی همسر:  افرادی که ازدواج‌های پایداری دارند به خوبی همسرشان را می‌شناسند. آنها از وقایع عمده زندگی گذشته همسرشان خبر دارند، و از چیزهای دلخواه و چیزهای مورد تنفر او، امیدها و نگرانی‌های‌شان آگاهی کسب کرده اند. و این اطلاعات را با تغییرات دنیای همسرشان به روز می‌کنند.

 

5) تجربه کردن واکنش‌های دوجانبه مثبت: برخی از پژوهش‌ها نشان داده‌اند در ازدواج‌های موفق تعداد واکنش‌های مثبت 5 برابر بیش از واکنش‌های منفی است. یعنی چه؟ یعنی که شما در رو به رو شدن با یک مشکل سعی در حل سازشکارانه آن داشته باشید نه بهم زدن همه چیز. این مشکل می تواند اشتباهات رفتاری همسرتان باشد یا یک حادثه مالی درست قبل از مراسم عروسی. یا حتی توجه کردن به خواسته های همسرتان و جواب دادن به نیاز او. دادن پاسخ مثبت به خواسته همسر برای توجه کردن به او، چه درخواستش را به زبان بیاورد و چه نه، رابطه‌ شما را مستحکم‌تر می‌کند.

 

6) ایجاد اعتماد: اعتماد به تدریج ساخته می‌شود، اما برقرار روابط صادقانه و عمل کردن به وعده‌ها باعث تسریع ایجاد اعتماد می‌‌شود.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

7) گذراندن وقت با یکدیگر: داشتن تجربه‌های مشترک راهی خوبی برای تقویت رابطه با همسرتان است. زوج‌‌هایی که به انجام کارهایی می‌پردازند که که هر دو از آن لذت می‌برند یا وادار می‌شوند که کارهایی را با هم انجام دهند- رابطه سالم‌تر و قوی‌تری دارند.

 

8) ارزش‌های مشترک:  زوج‌هایی در شروع زندگی طیف گسترده‌ای از ارزش‌های مشترک دارند- در مورد چیزهای مهم در زندگی توافق دارند- بخت بیشتری برای ایجاد رابطه مستحکم دارند.

 اینجاست که شناخت پیش از ازدواج و دقت و توجه برای هم کفو بودن اهمیت پیدا می کند.

 

9) مسئولیت‌های مشترک:

  هم زن و هم شوهر برایی پرورش‌دادن رابطه‌شان، حفظ جریان آرام امور خانه و کار کردن برای رسیدن به اهداف مشترک متعهد هستند. این که تنها یکی از دو همسر بار این مسئولیت‌ها را به دوش بکشد، باعث ایجاد نارضایی می‌شود.

 

10) سازگاری با تغییر:  افراد و رابطه‌ها در طول زمان دگرگون می‌شوند. باید انتظار این تغییرات را داشته باشید، نه اینکه از انها بترسید. انتظارات افراد از رابطه دوجانبه ممکن است تغییر کند. همسران لازم است توانایی صحبت کردن در مورد این تغییرات و یافتن راه‌هایی برای سازگار شدن با آنها را داشته باشند.

 

 

 

فراوری: فاطمه ایمانی

شنبه 23/7/1390 - 0:59
ازدواج و همسرداری

قاعده ای برای ملاقات های دوران عقد

 


این کاملا طبیعی است که وقتی دختر و پسری با یکدیگر عقد می کنند به هم علاقه پیدا کرده و مایلند همدیگر را بیشتر ببینند. اما واقعیت این است که اگر دختر و پسر در ملاقات هایشان ناشیانه عمل کنند، زیاده روی کنند یا حتی حد و مرزی برای آن نگذارند، باعث بروز مشکلاتی می شوند که جایگاه هر کدام از آنها را تضعیف می کند. تا جایی که حتی گاهی این مشکلات بعد از دوران عقد هم ادامه پیدا می کند و زندگی مشترک را تحت تاثیر قرار می دهد.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

این مشکلات بیشتر حول و حوش مسائل خانوادگی، انتظارات خانواده ها و برداشت هایشان از عروس و داماد آینده است.

بنابراین به نظر می رسد که رعایت برخی نکات در این دوران می تواند سلامت ملاقات ها را تضمین کند:

تلاش کنید که در ابتدا برای وقت های ملاقات تان به توافق برسید. مثلاً پسر می تواند از همسر خود سوال کند که: «نظر خانواده شما در خصوص زمان و دفعات ملاقات هایمان چیست؟» و دختر هم بعد از کسب نظر خانواده خود و توافق با آنها، نظرشان را به پسر اعلام کند و در نهایت به یک توافق دو جانبه برسند. وجود چنین توافقی محاسن بسیاری دارد:

 

- از آنجا که خانواده عروس از زمان حضور داماد در خانه خود آگاه هستند به راحتی می توانند مقدمات لازم برای پذیرایی و استقبال از او را فراهم کنند. این امر بسیار متفاوت است با وضعی که داماد وارد خانه همسرش شود در حالیکه هیچ کس آمادگی ملاقات و پذیرش او را ندارد.  در این حالت ممکن است داماد فکر کند که خانواده همسرش علاقه ای به او ندارند. تکرار این امر نیز موجب بروز دید منفی داماد نسبت به همسر و خانواده اش می شود.

 

- حفظ احترام متقابل نیز حاصل توافق در وقت ملاقات است. وقتی اعضای خانواده مطلع باشند که قرار است میهمانی به خانه آنها بیاید شرایط را بهتر برای پذیرش و پذیرایی از او فراهم می کنند. آنها در این صورت انتظار ورود مهمان را دارند و داماد شبیه یک مهمان ناخوانده، مزاحم یا وقت نشناس به نظر نمی رسد.

 

- به دلیل نظم حاکم بر این گونه ملاقات ها دختر و پسر از آرامش روانی بیشتری برخوردار هستند. لذت انتظار را بهتر درک می کنند و در مدت زمانی که بین دو ملاقات وجود دارد، می توانند خود را برای دیدار بعدی و پرسیدن سوالاتی که در ذهنشان پدید می آید آماده کنند و در واقع برای شناخت بیشتر همدیگر طبق یک برنامه از پیش تعیین شده جلو بروند و به اندازه کافی فرصت تحلیل کردن همدیگر را داشته باشند.

 

-در فاصله های ایجاد شده، دختر خود را برای دیدار داماد آماده می کند و بدین ترتیب برای همسر خود جذابیت بیشتری خواهد داشت و این باعث رضایتمندی آنها از ملاقات با یکدیگر می شود.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

- داشتن تصور بهتر از یکدیگر نیز حاصل ملاقات های مورد توافق است. وقتی داماد با نظم و ترتیب به دیدار همسرش می رود، خانواده عروس از او ارزیابی بهتری خواهند داشت و او را فردی پای بند به قاعده و نظم می دانند و این خود عاملی بازدارنده از قضاوت های ناصحیح درباره داماد است.

 

-ملاقات های مبتنی بر توافق زمینه ساز توافق های دیگر در سایر مسائل زندگی آینده آنها خواهد بود. زیرا مشورت کردن با یکدیگر و به توافق رسیدن عامل مهمی در موفقیت زندگی مشترک است.

 

تذکر: توصیه برای داشتن توافق و برنامه جهت دیدار و ملاقات در دوران عقد، به معنای این نیست که در هنگام ضرورت، زوجین نتوانند به دیدار یکدیگر بروند یا این قدر این چهارچوب را سفت و سخت نگه دارند که احساسات و عواطف شان نادیده گرفته شود. این نکته برای آن است که تلاش شود غالب ملاقات ها براساس برنامه و توافق قبلی باشد وگرنه همیشه امکان تغییر دادن در برنامه و برنامه ریزی یک ملاقات پیش بینی نشده وجود دارد.

 

 

 

فرآوری: اکرم اشرفی نژاد

شنبه 23/7/1390 - 0:59
ازدواج و همسرداری

مشکلات مالی در حالی تبدیل به سدی بلند در برابر اجرای سنت پیامبر مکرم اسلام شده است که قانون تسهیل ازدواج که درتاریخ 27 آذرماه 84 به تصویب مجلس رسید و در تاریخ 7 دی‌ماه همان سال مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت هنوز به درستی اجرا نشده‌است.


کم‌کم ازدواج‌های پایدار می‌روند که به خاطراتمان بپیوندند. یادش بخیر! کمی قدیم‌ترها جوان تا دست راست و چپش را می‌شناخت بزرگ‌ترها برایش آستین بالا می‌زدند و سوروسات عروسی راه‌می‌انداختند.

عشق وپولبه ندرت امکان داشت سن دختر و پسری از 20 سال بگذرد و مجرد مانده باشد. آن روزگار اصلا اسم طلاق کراهت داشت و کسی جرات عنوان کردن چنین کلمه‌ای را در خانواده نداشت؛جز مواردی خاص. افسوس که این روزها شرایط دگرگون شده است. سن ازدواج دخترها و پسرها بالا رفته، خیلی‌ها اصلا انگیزه ازدواج ندارند و طلاق هم امری طبیعی شده‌است و مسئولان هم تاکنون نتوانسته‌اند این آب رفته را به جوی بازگردانند.
چند وقت پیش «محمد سیاح» مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت‌احوال کشور مانند سال گذشته اعلام کرد ازدواج در سه‌ماهه نخست امسال نسبت به زمان مشابه سال پیش، کاهش و طلاق افزایش یافته‌است. طبق این آمار در سه‌ماهه نخست امسال دویست و چهل و دو هزار و دویست و سه مورد ازدواج و سی و سه هزار و هفتصد و هشتاد و دو مورد طلاق در کشور رخ داده و استان تهران با هفت هزار و سیصد و ده طلاق رکورددار طلاق در کشور است. این آمار نشان می‌داد که ازدواج 2 /6درصد کاهش و آمار طلاق 2 /16درصد افزایش داشته است. رشد آمار طلاق و کاهش ازدواج و بی‌انگیزگی در جوانان برای تشکیل خانواده، کم‌کم می‌رود به یک اصل پذیرفته‌شده در جامعه تبدیل شود اما آیا جامعه تحمل تاوان عواقب آن‌را خواهد داشت؟

سخن پولبی‌انگیزگی جوانان برای تشکیل خانواده که طی سال‌های اخیر روند روبه‌رشدی داشته زنگ خطری برای جامعه به‌شمار می‌رود و از وجود مشکلات اساسی در برنامه‌ریزی مسئولان این حوزه خبر می‌دهد. کارشناسان دلایل مختلفی همچون مشکلات اقتصادی، جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی، مسئولیت‌گریزی، ترس از شکست در زندگی، همچنین رقابت و قدرت‌طلبی زن و مرد در زندگی مشترک را از دلایلی می‌دانند که تمایل به ازدواج را کاهش داده‌است اما اغلب جوانان بی‌پولی را بزرگ‌ترین سد مقابل خود می‌دانند.
آنها امروز پذیرفته‌اند که مخارج این مراسم را می‌توانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کم‌هزینه هم قانع شده‌اند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است.
بی‌پولی در شرایط اقتصادی فعلی به سدی بزرگ در برابر ازدواج تبدیل شده‌است و برخی از شخصیت‌های حقیقی و حقوقی برای عبور از این سد، بر ازدواج و برگزاری مراسم ساده و امثال آن اشاره می‌کنند؛ درصورتی‌که اصلا درد جوانان دم‌بخت، نداشتن پول برای برگزاری مراسم عروسی نیست. آنها امروز پذیرفته‌اند که مخارج این مراسم را می‌توانند در زندگی مشترکشان هزینه کنند و به برگزاری یک مراسم بسیار ساده و کم‌هزینه هم قانع شده‌اند؛ مشکل اصلی پس از ازدواج است. پسری که امروز در خانه پدری روزگار می‌گذراند و بدون پرداخت اجاره‌بها و مخارج زندگی مشترک از مشکلات مالی می‌نالد حتی اگر دانشجو و سرباز نباشد و در این نابسامانی و بیکاری هم شغلی با ماهی سیصد-چهارصد هزار تومان حقوق برای خود دست و پا کرده باشد چطور به‌خود جرات ازدواج بدهد؟ اجاره و هزینه‌های زندگی ساده و روزمره چنان سرسام‌آور شده که ساده‌زیستی را هم دشوار کرده است.

حقوق -دارایی-ازدواج
واقع‌بینی دختر و پسری را یک‌شبه وارد خانه بخت کردن کار دشواری نیست اما اینکه آنها چطور باید در این زندگی مشترک خوشبخت شوند و به آرامش برسند و جامعه را بسازند جای تامل دارد. اجازه دهید با عینک خوشبینی برخی مسئولان به موضوع نگاه نکنیم و حقایق را ببینیم. فرض کنیم که جوانی با وام ازدواج و کمک دوروبری‌ها، یک خانه که چه عرض شود یک سوئیت 40متری اجاره و بدون مراسم عروسی راهی زندگی مشترک شد، بعد چه می‌شود؟ مگر حقوق پایه‌ای که تعیین شده بیش از 300-چهارصد هزار تومان است؟ اجاره‌بهای یک سوئیت 40متری در محله‌‌های متوسط شهر تهران حدود چهارصد هزار تومان است؛ یعنی برابر با تمام حقوق این فرد. اصلا تصور کنید زوج گیاهخواری پیشه کنند و از خوردن گوشت کیلویی شانزده هزار تومان هم صرف نظر کنند و به جای پرداخت کرایه‌های سنگین تاکسی هم سواراتوبوس شوند و یارانه‌ها را هم برای پول آب و برق و گاز کنار بگذارند، باز هم ماه را به آخر نخواهند رساند. جوان امروز تمام این موارد را حساب می‌کند و نهایتا انگیزه ازدواجش را از دست می‌دهد. حتی اگر فردی با تمام این شرایء به هر دلیلی تصمیم به ازدواج بگیرد آیا در زندگی توأم بافشار به آرامش و تعالی که هدف اصلی ازدواج است خواهد رسید؟ کافی‌است گشتی در دادگاه‌های خانواده بزنید و پای درد دل زوج‌هایی که برای جدایی مراجعه کرده‌اند بنشینید و سخنانشان را تحلیل کنید تا متوجه شوید بسیاری از آنها را مشکلات مالی، به مرور از هم دور و نهایتا از هم جدا کرده‌است.

راهکاری که اجرا نشدآمار حکایت از آن دارد که بیش از ده میلیون جوان مجرد در کشور وجود دارند که بخش زیادی از آنها با تاخیر ازدواج روبه‌رو هستند و بسیاری از آنها هم به‌دلیل مشکلات مالی اصلا انگیزه‌ای برای ازدواج ندارند و به ناچار یا احساسات و نیازهای خود را سرکوب می‌کنند یا دست به اقداماتی خلاف باورهایشان می‌زنند که در هر دو مورد پیامدهای ناخوشایندی برای فرد به‌دنبال دارد.
در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده انگیزشی قدرتمند برای زوجین ایجاد می‌کند تا از آسیب‌های گوناگونی که در زندگی مجردی در کمین آنهاست، مصون بمانند.
مشکلات مالی در حالی تبدیل به سدی بلند در برابر اجرای سنت پیامبر مکرم اسلام شده است که قانون تسهیل ازدواج که درتاریخ 27 آذرماه 84 به تصویب مجلس رسید و در تاریخ 7 دی‌ماه همان سال مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت هنوز به درستی اجرا نشده‌است. این قانون می‌توانست کمی از مشکلات ازدواج بکاهد چرا که دولت موظف شده بود با استفاده از امکانات دولتی یا با کمک خیرین مسکن‌ساز، مسکن موقت را به‌مدت 3سال و به شکل رایگان در اختیار زوج‌های جوان قرار دهد. به این ترتیب زوج‌های جوان درابتدای زندگی‌شان حداقل دغدغه پرداخت اجاره‌بها را نداشتند و می‌توانستند با خیالی آسوده‌تر برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند. همچنین در این قانون دولت موظف شده‌بود به زوج‌های جوانی که هیچ کدام‌ دارای شغل نبودند، به‌مدت دوسال کمک‌هزینه زندگی پرداخت کند و بعد از شاغل‌شدن آنها این مبلغ را به‌تدریج پس بگیرد. افزایش مستمری سربازان و دانشجویان متأهل و تهیه خوابگاه برای دانشجویان متأهل بخش دیگری از وظایفی بود که مجلس در این قانون برای دولت مشخص کرد و می‌توانست تا حدی انگیزه ازدواج را بالا ببرد اما دولت آن‌را خیلی جدی نگرفت.

ازدواج
عواقب اقدامات فرهنگی و اقتصادی که تاکنون از سوی مسئولان برای تسهیل ازدواج جوانان انجام‌شده بی‌تردید کافی و مناسب نبوده که باعث افزایش سن ازدواج و بی‌انگیزگی برای تشکیل خانواده شده‌است. اما این بی‌برنامگی‌ها و کم‌توجهی‌ها چه پیامدهایی خواهد داشت؟ بررسی‌ها حاکی از آن است که میان ارتکاب جرم و بالا رفتن سن ازدواج رابطه مستقیم وجود دارد. روانشناسان معتقدند هنگامی که انگیزه‌های قوی نظیر امیال غریزی، ‌تولیدمثل، استقلال زیستی و تشکیل خانواده به وسیله موانعی سرکوب شوند احساس ناکامی رخ می‌دهد و احساس، شخصیت و هویت فرد را زیرسلطه برده و به‌تدریج تمامی ابعاد وجودی فرد را در برمی‌گیرد. از سوی دیگر افزایش سن ازدواج و عدم‌ارضای امیال غریزی به شکلی درست، سبب شکل‌گیری عقده‌های روانی و انباشت آنها در شخصیت فرد می‌شود و عصبیت‌های روحی، طغیانگری، احساس پوچی و حتی میل به‌خودکشی مجال بروز می‌یابند. نکته مهم اینکه روابط نامشروع پیش از ازدواج هم نه‌‌تنها به ارضای کامل و جامع منجر نمی‌شود بلکه به‌دلیل غیراخلاقی بودنش عصبیت‌ها را تشدید هم می‌کند.
افزایش امنیت درونی، بازیابی شخصیتی و حتی رفع برخی مشکلات ذهنی و روانی، بلوغ فردی و اجتماعی، افزایش مهارت و انگیزه و تولید ثروت می‌تواند پیامدهای ازدواج بموقع و موفق باشد. «غلامعلی افروز» روانشناسی که بیش از 30 سال درباره ازدواج و طلاق تحقیق کرده ازدواج را مهم‌ترین انتخاب انسان در طول حیات و وجود همسر مناسب را سبب آرامش می‌داند و می‌گوید: «در حقیقت ازدواج و تشکیل خانواده انگیزشی قدرتمند برای زوجین ایجاد می‌کند تا از آسیب‌های گوناگونی که در زندگی مجردی در کمین آنهاست، مصون بمانند». از این دیدگاه، سلامت شخصیتی فرد و جامعه مهم‌ترین دستاورد ازدواج خواهد بود اما بسیاری از جوانان ما امکان انجام آن‌را ندارند.
با این تفاصیل اگر مسئولان با اجرای قانون تسهیل ازدواج جوانان و اتخاذ راهکارهای مناسب و ریشه‌ای همچون ایجاد شرایط کاری و اقتصادی مناسب، سد بی‌پولی را از مقابل جوانان دم‌بخت بردارند، شاهد افزایش انگیزه ازدواج و تولید ثروت در جامعه خواهیم بود در غیراین‌صورت باید منتظر عواقبی تلخ‌تر از شرایط کنونی باشیم که بی‌تردید گریبان تمام اقشار جامعه را خواهد گرفت.


علیرضا دهقانیان-همشهری

شنبه 23/7/1390 - 0:58
ازدواج و همسرداری

اولین پیش نیاز ازدواج

 


حتما شنیده اید که بلوغ اولین شرط ازدواج است. چیزی که دختر و پسر را به این پختگی می رساند که مدیریت یک زندگی را در دست گرفته و بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. بلوغ جنبه های مختلفی دارد اما اغلب افراد تنها بلوغ جسمی را می شناسند و آن را پیش شرط ازدواج تلقی می کنند. در حالی که گاهی ممکن است ازدواج یک دختر و پسر به ظاهر بالغ، درست همان نتیجه ای را داشته باشد که دو نوجوان نابالغ با همدیگر زیر یک سقف زندگی کنند.

تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

بلوغ و تکامل لازم برای ازدواج ابعادی دارد که در ادامه مطلب عنوان می کنیم و باید به آنها توجه ویژه داشته باشیم:

در مجموع 9 بلوغ وجود دارد که افراد باید در هنگام ازدواج به وجود آنها در خود و فرد‌ مقابل توجه کنند:

 

بلوغ جنسی

گذر از دوران کودکی و ورود به دوران بزرگسالی.

بلوغ جنسی معمولاً در دختران بین 9 تا 14 سال و در پسران بین 11 تا 15 سال اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد به این بلوغ می‌رسند در رفتارها، خواسته‌ها، نگاه‌ها و جسم‌شان تغییراتی ایجاد می‌شود.

 

 بلوغ عقلی

 فردی که به بلوغ عقلی رسیده است، هر حرفی نمی‌زند و هر کاری نمی‌کند.

امام علی (علیه السلام) : انسان عاقل اول فکر می‌کند، بعد سخن می‌گوید و انسان جاهل اول سخن می‌گوید، بعد فکر می‌کند.

فردی که به بلوغ عقلی رسیده، نصیحت پذیر است، توانایی درک شرایط را دارد، به قول و وعده‌هایش عمل می‌کند، نسبت به خود و خانواده‌اش مسئولیت‌پذیر است.

 

بلوغ نکاح

کسی که دو بلوغ قبلی (جنسی و عقلی) را داشته باشد، به بلوغ نکاح رسیده است.

 از این بلوغ در قرآن نام برده شده است.

« وَابْتَلُواْ الْیَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُواْ إِلَیْهِمْ أَمْوَالَهُمْ .... و یتیمان را چون به حد بلوغ برسند، بیازمایید! اگر در آنها رشد (كافى) یافتید، اموالشان را به آن‌ها بدهید... » (نساء/ 6)

 

 بلوغ عاطفی

فردی که قابلیت برقراری ارتباط  عاطفی با دیگران را داشته باشد و بتواند احساسات خود را ابراز و مدیریت کند به بلوغ عاطفی رسیده است.

 

 بلوغ اجتماعی

 فردی که خود را در مقابل دیگران، قوانین و دنیای پیرامون خود مسئول بداند، بلوغ اجتماعی دارد.

 
تبیان زنجان www.tebyan-zn.ir

 بلوغ فرهنگی

کسی که به زندگی با نگاهی پر امید می‌نگرد، به بلوغ فرهنگی رسیده است. در مقابل کسی که زمین و زمان را لایق ایراد گرفتن می‌داند، به این بلوغ نرسیده است. اگر در دوران نامزدی، فرد مقابل به غیر از شما از همه چیز و همه کس ایراد ‌گرفت، بفهمید که نگاهش منفی است. فردی که به راحتی همه را زیر سوال می‌برد، در زندگی آینده هم، شما و خانواده‌تان را زیر سوال خواهد برد.

 

 بلوغ اخلاقی

 فردی که خوش اخلاق، صادق و راستگوست، اخلاقش را کنترل می‌کند و به دیگران توهین نمی‌کند، به بلوغ اخلاقی رسیده است.

 

رسول خدا (صلی ‌الله ‌علیه ‌و آله): « بهترین مردان شما کسانی هستند که با تقوا، خوش قلب و باسخاوت هستند. چشمانی پاک دارند و با پدر و مادر خود به نیکی رفتار می‌کنند. آن‌ها با همسر خود طوری رفتار نمی‌کنند که از دستشان به دیگران پناه ببرد.»

 

 بلوغ اقتصادی

 فردی که دارای کاری مناسب، آبرومندانه و ثابت است، برنامه‌ریزی اقتصادی و قدرت مدیریت مالی دارد، به بلوغ اقتصادی رسیده است.

 

 بلوغ اشُد

 فردی که به تمام بلوغ‌های ذکر شده در بالا رسیده باشد، دارای بلوغ اَشُد است.

از این بلوغ در قرآن نام برده شده است. (کارگاه های آموزشی دکتر فرهنگ)

« وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى‏ آتَیْنَاهُ حُكْماً وَعِلْماً وَكَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛  هنگامى كه (موسى) نیرومند و كامل شد، حكمت و دانش به او دادیم و این‌گونه نیكوكاران را جزا مى‏دهیم.» (قصص/14)

 

 

 

اکرم اشرفی نژاد


شنبه 23/7/1390 - 0:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته