• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1210
تعداد نظرات : 190
زمان آخرین مطلب : 5578روز قبل
محبت و عاطفه

اگه مغرورم اگه زخمی و خسته ام تو ببخش اگه دورم اگه زندونی و بسته ام تو ببخش

دوشنبه 5/6/1386 - 18:9
محبت و عاطفه

اول به نام عشق، دوم به نام تو، سوم به ياد مرگ. بر لوح شيشه اي قلبت بنويس: يا تو و عشق، يا من و مرگ.

دوشنبه 5/6/1386 - 18:7
محبت و عاطفه

ارزويم اين است/نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زياد/نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز/و به اندازه ي هر روز تو عاشق باشي/ آنکه تو را مي خواهد و به لبخند تو از خويش رها مي گردد/ و تو را دوست بدارد هر آن اندازه که دلت مي خواهد

دوشنبه 5/6/1386 - 18:3
محبت و عاطفه

به تو يك «سمبوسه» ميدم كه دو حرف اولش مال دشمنانت باشه

و چهار حرف

آخرش مال خودت باشه!

دوشنبه 5/6/1386 - 17:59
محبت و عاطفه

با تو زندانم ! با تو آزادم ! با تو قفسم ! با تو انبوهي از تضادم ! سرخ و سبز ، صورتي و آبي ... زمزمه مي كنم هر لحظه هرز ، ترا ... بيهوده از بهشت سخن مي رانيم ... تنها يك روز پريدن به آنطرف ديوار بهشت موعود است ... پرواز كن قناري و نترس ... آسمان براي تو بي انتهاست

دوشنبه 5/6/1386 - 17:53
محبت و عاطفه

بر سنگ قبر من بنوسيد خسته بود . اهل زمين نبود. نمازش شکسته بود بر سنگ قبر من بنويسيد پاک بود چشمان او که دائما از اشک شسته بود بر سنگ قبر من بنويسيد اين درخت عمري براي هر تبر و تيشه دسته بود بر سنگ قبر من بنويسيد کل عمر پشت دري که باز نمي شد مانده بود

دوشنبه 5/6/1386 - 17:49
محبت و عاطفه

نمي خوام بگم قدر 1 دنيا دوست دارم چون دنيا 1روز تموم مي شه نمي خوام بگم سياهي چشات مثل شب پر ستاره است چون شب هم بالاخره تموم مي شه نمي خوام بگم دوست دارم چون دوست ندارم بلكه عاشقتم

دوشنبه 5/6/1386 - 17:46
محبت و عاطفه

راز شادي در لذت پاک بردن از چيزهاي ساده است

دوشنبه 5/6/1386 - 17:44
محبت و عاطفه

اينگونه باش:شاد اما دلسوز...ساده اما زيبا...مصمم اما بي خيال...متواضع اما سربلند...مهربان اما جدي...سبز اما بي ريا...عاشق اما عاقل...!!!!؟؟؟؟

دوشنبه 5/6/1386 - 17:42
محبت و عاطفه

من دلم ميخواهد خانه اي داشته باشم پر دوست كنج هر ديوارش دوستانم بنشينند آرام گل بگو گل بشنو هر كسي ميخواهد وارد خانه پر مهر و صفامان گردد شرط وارد گشتن شستشوي دلهاست شرط آن داشتن يك دل بي رنگ و رياست بر درش برگ گلي ميكوبم و به يادش با قلم سبز بهار مينويسم اي دوست خانه دوستي ما اينجاست تا كه سهراب نپرسد ديگر خانه دوست كجاست!!!

دوشنبه 5/6/1386 - 17:38
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته