• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1545
تعداد نظرات : 220
زمان آخرین مطلب : 3424روز قبل
حجاب و عفاف

کرامت انسانی زن، در سایه عفاف او تامین می‌شود و زنان جامعه ما می‌توانند با حفظ عفاف و حجاب خود همانند حضرت زینب (س) و حضرت فاطمه (س) به فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی بپردازند.

به گزارش خبر‌نگار دین و اندیشه خبر‌گزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، حجاب یکی از احکام دینی است که برای حفظ و پاکدامنی زن و نیز حفظ جامعه از آلودگی‌های اخلاقی تشریع شده است. نهضت عاشورا برای احیای ارزش‌های دینی بود. در سایه آن حجاب و عفاف زن مسلمان نیز جایگاه خود را یافت و امام حسین(ع) و زینب کبری (س) و دودمان رسالت، چه با سخنانشان، چه با نحوه عمل خویش، یادآور این گوهر ناب گشتند. برای زنان، زینب کبری و خاندان امام حسین (ع) الگوی حجاب و عفاف است. اینان در عین مشارکت در حماسه عظیم و ادای رسالت حساس و خطیر اجتماعی، متانت و عفاف را هم مراعات کردند و اسوه همگان شدند.

حسین بن علی(ع) به خواهران خویش و به دخترش، فاطمه(س)، توصیه فرمود که اگر من کشته شوم، گریبان چاک نزنید، صورت مخراشید و سخنان ناروا و نکوهیده مگویید. اینگونه حالات، در شان خاندان قهرمان آن حضرت نبود، به خصوص که چشم دشمن ناظر صحنه‌ها و رفتار آنان بود.

رفتار توام با عفاف و رعایت حجاب همسران و دختران شهدای کربلا و حضرت زینب، نمونه عملی متانت بانوی اسلام بود. امام سجاد علیه‌السلام نیز تا می‌توانست، مراقب حفظ شوون آن بانوان بود. در کوفه به ابن زیاد گفت: مرد مسلمان و پاکدامنی را همراه این زنان بفرست، اگر اهل تقوایی!

به نقل سید بن طاووس، شب عاشورا امام حسین علیه‌السلام در گفت‌وگو با خانواده‌اش آنان را به حجاب و عفاف و خویشتن‌داری توصیه کرد

در حادثه حمله دشمن به خیمه‌ها و غارت آنچه آنجا بود، زنی از بنی بکر بن وائل از بانوان حرم دفاع کرد و خطاب کرد که: ای آل بکر بن وائل! آیا دختران پیامبر را غارت می‌کنند و جامه‌هایشان را می‌برند و شما می‌نگرید؟

دختران و خواهران امام، مواظب بودند تا حریم عفاف و حجاب اهل‌بیت پیامبر تا آنجا که می‌شود، حفظ و رعایت شود. ام کلثوم به مامور بردن اسیران گفت: وقتی ما را وارد شهر دمشق می‌کنید از دری وارد کنید که تماشاچی کمتری داشته باشد و از آنان درخواست کرد که سرهای شهدا را از میان کجاوه‌های اهل‌بیت فاصله بدهند تا نگاه مردم به آن‌ها باشد و حرم رسول‌ الله را تماشا نکنند.

هدف از نقل این نمونه‌ها نشان دادن این نکته است که هم خاندان امام حسین (ع)، نسبت به حجاب و عفاف خویش مواظبت داشتند، و هم از رفتار دشمن در این‌که حریم حرمت عترت پیامبر را نگاه داشته و آنان را در معرض تماشای مردم قرار داده بودند، به شدت انتقاد می‌کردند.

با آن که زیردست دشمن بودند و داغدار و مصیبت‌زده از منزلی به منزلی و از شهری به شهری و از درباری به درباری آنان را می‌بردند، با نهایت دقت، نسبت به حفظ‌ شان و مرتبه یک زن پاکدامن و متعهد مراقبت داشتند و در همان حال نیز سخنرانی‌های افشاگرانه و انجام رسالت و تبیین و دفاع از اهداف شهدا باز نمی‌ماندند. حرکت اجتماعی سیاسی، در عین مراعات حجاب و عفاف و این درسی برای بانوان در همه دوران‌ها و همه شرایط است.

http://isna.ir/fa/news/92020100348/%D8%AA%D9%88%D8%B5%DB%8C%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%AD%D9%81%D8%B8-%D8%B9%D9%81%D8%A7%D9%81-%D9%88

پنج شنبه 15/8/1393 - 16:21
حجاب و عفاف
یکی از دوستان (سید کاظم حسینی) شهید برونسی می­گوید:
یکبار خاطره ای از دوران سربازی­ش برایم تعریف کرد که : [خاطرات شهدا]
بعد از تمام دوره آموزشی ، هنوز کار تقسیم ، شروع نشده بود که فرمانده پادگان خودش آمد ما بین بچه ها و به قیافه ها به دقت نگاه  می کرد و دو سه نفر من جمله من را انتخاب کرد و به بیرون صف برد.

من قد بلندی داشتم و به قول بچه ها: هیکل ورزیده و در عوض ، قیافه روستایی و مظلومی داشتم. ما را عقب یک جیپ سوار کردند همراه یک استوار و رفتیم بیرجند .

جلو یک خانه بزرگ و ویلایی، ماشین ایستاد. همان استوار به من گفت بیا پایین و خودش رفت زنگ آن خانه را زد و بعد به من گفت : تو از این به بعد در اختیار صاحب این خونه هستی ، هرچی بهت گفتند بی چون و چرا گوش می­کنی. پیر زن ساده وضعی آمد دم در و استوار به او گفت : این سرباز رو خدمت خانم معرفی کنید...

 
خلاصه وقتی رفتم اتاق خانم، گوشه اتاق ، روی مبل ، یک زن بی­ حجاب ، با یک آرایش غلیظ و حال به هم زن . درحالی که پاهایش را خیلی عادی و طبیعی انداخته بود روی هم؛ دیدم.

تمام تنم خیس عرق شد. پا به فرار گذاشتم. زن بی حجاب ،با عصبانیت داد می­زد برگرد بزمجه ،

پیر زن گفت: اگه بری می­کشنت ها عصبی گفتم: بهتر.

از خانه زدم بیرون ، آدرس پادگان را بلد نبودم ولی هر طوری بود،آن روز پادگان را پیدا کردم. بعداً فهمیدم آن خانه، خانه یک سرهنگ بود و من می­شدم خدمتکار مخصوص آن زن که همسر جناب سرهنگ طاغوتی و بی­غیرت بود. چندبار دیگر می­خواستند ببرنم همان جا ولی حریفم نشدند.

18 تا توالت تو پادگان داشتیم که در هر نوبت چهار نفر مامور نظافتشان بودند ، به عنوان تنبیه یک هفته تنهایی همه توالتها را تمیز کردم.

صبح روز هشتم یک سرگرد، آمد سروقتم ، گرم کار بودم که به تمسخر گفت :

بچه دهاتی ! سرعقل اومدی یا نه ؟ جوابش را ندادم. کفری تر ادامه داد: انگار دوست داری برگردی ویلا؟ عرق پیشانی ام را با سر آستین گرفتم.

حقیقتا توی آن لحظه خدا و امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کمکم می کردن که خودم را نمی باختم. خاطر جمع و مطمئن گفتم:

«این هیجده تا توالت که سهله جناب سرگرد، اکه سطل بدی دستم و بگی همه این کثافتها روخالی کن تو بشکه، بعد که خالی کردی تو بشکه، ببر بریز توی بیابون، و تا آخر سربازی هم کارم همین باشه، با کمال میل قبول می کنم ، ولی تو اون خونه دیگه پا نمی گذارم»

عصبانی گفت: حرف همین؟ گفتم: اگه بکشیدم، اون جا نمیرم.

بیست روز مرا تنبیهی همان جا گذاشتند. وقتی دیدند حریف اعتقاد و مسلکم نمی شوند، کوتاه آمدن و فرستادنم گروهان خدمات.

کتاب «خاکهای نرم کوشک » چاپ 23،آبان 86 ص16

 

 

پنج شنبه 15/8/1393 - 16:10
حجاب و عفاف

خبرگزاری فارس: حجاب یک فرهنگ جنسی است که سبب گرم واقع شدن غریزه جنسی در سطح یک جامعه و هدایت ارضای آن در قالب خانواده می شود به همین دلیل امروزه شرق به علت محور قرار دادن ارضای جنسی و حجاب، جنسی تر از غرب قرار داده شده است .

خبرگزاری فارس: نقش حجاب در حفظ نشاط جنسی

1 . غریزه جنسی، قوی ترین غریزه انسانی است که زندگی انسانی را از نظر کمی و کیفی مورد تاثیر و تاثر قرار می دهد . این غریزه در کنار غریزه گرسنگی، بسترساز فرهنگ های انسانی در طول تاریخ شده و دین با ورود در این بستر، معنا بخش فرهنگ انسانی می شود; به همین دلیل در تاریخ ادیان کمتر دینی است که درباره مسئله جنسی سخن نگفته باشد .

2 . غریزه جنسی در یک چارچوب، مورد توجه ادیان قرار می گیرد و در چارچوب جهان بینی آن دین، جایگاه مسئله جنسی را با توجه به انسان شناسی خود، و جهان شناسی و اخلاقیات مبتنی بر آن، تشریح و تفسیر می کند که اغلب دائر مدار آن، انسان واسطه ای و متعالی دینی، مثل پیامبران و یا بنیان گزاران دین مثل بودا قرار می گیرد .

3 . در غرب مسیحی قرون وسطی که انسان کامل مسیحی محور معرفت شناسی، جهان شناسی، انسان شناسی و سپس جامعه شناسی واقع شده بود، درباره مسئله جنسی، چه از بعد انسان شناسی و چه جامعه شناسی، به همان میزان قضاوت می شد و چون انسان های کامل مسیحی، حضرت مسیح و حضرت مریم و حضرت یحیی (ع)، هر سه ازدواج نکرده، در مسیحیت دوری از عمل جنسی، یک شرط برای انسان کامل شمرده شد و کم کم ترک عمل جنسی به ترک کلی عمل جسمی کشانده می شود و در دوران قرون وسطی، انسان هایی اعم از زن و مرد، دور از شهرها در نقاط دور افتاده جنگل ها و کوه ها و بیابان زندگی می کردند که به دور از لذت های جسمی یک زندگی کاملا مجردانه داشتند . پس حجاب در همین جهت قلمداد می شد; یعنی دوری از لذت های جسمانی بطور کامل .

4 . با شروع رنسانس، تفسیری دیگر از انسان کامل ارائه شد که بر فرهنگ جنسی غرب به شدت اثر گذاشت; این تفسیر آن بود که چون خدا در جسم انسان (عیسی) تجلی یافته است، پس جسم انسان تقدس می یابد، به همین دلیل سعی در زیباشناسی جسم انسان است و با یک نوع آناتومی جسم انسان و بدست آوردن رگ، پی، ماهیچه، استخوان و ... به ترسیم جسم های زیبا پرداخته شود که این مهم به وسیله «لئوناردو داوینچی » و «میکل آنژ» و «رافائل » ، بر روی دیواره های کلیساهای روم و فلورانس انجام می شود .

حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است، چون حجاب تخیل جنسی را تحریک می کند و سبب می شود که مسئله جنسی معنادار شود و دچار بی معنایی نگردد (مثل برهنگی) و چون اسلام بر طبیعت جنسی سخت تاکید دارد و انسان کامل خود را نه فقط در معنویت انسان کامل، بلکه در مسائل دنیوی و جنسی او می داند (چون نکاح و عمل جنسی از سنت انسان کامل در اسلام می باشد و هر کس از این سنت روی بر می گرداند، از او نیست) . 

به طوری که جسم های برهنه و بسیار موزون و هماهنگ بر روی دیوارها ترسیم و یا در مجسمه ها تجسم می یابند . شرمگاه اناث حذف و ذکور بسیار کوچک ترسیم می شود تا گفته شود خود جسم مطمح نظر است، نه مسائل جنسی آن، ولی با همین ترسیم انسان برهنه، اولین قدم برهنگی در غرب، توسط نوعی تفسیر از انسان کامل رخ می دهد .

5 . دو تفسیر حجابی و برهنگی از انسان کامل در غرب، با همان حالت تضادگونه در غرب ادامه یافت تا تفسیر یهودی دین مسیحیت در قالب پروتستانیزیم اتفاق افتاد و بر تفسیر برهنگی انسان کامل بصورت شدیدتر تاکید شده است و کفه به طرف برهنگی در جامعه غربی سنگینی کرد تا آنکه بر برهنگی انسان به شدت تاکید شد و این زمانی بود که انقلاب صنعتی رخ داد و ماشین به صحنه زندگی انسان ها آمد .

6 . این تاکید از سوی فروید صورت گرفت که بر فرهنگ یهودی در باب جنسیت تاکید می کرد و نمونه های آن در نامه های خصوصی او مشاهده می شود . فرهنگ یهودی یکی از جنسی ترین فرهنگ های دینی است که بر رابطه های جنسی محارم مثل دختر و پدر، و پسر، و مادر، و برادر و خواهر با دیده اغماض نگریسته است و آنها را بی اشکال دانسته است . فروید با فرهنگ یهودی بر فرهنگ جنسی مسیحیت هجوم برد و سعی کرد که بر برهنگی جنسی، چه از نظر بدنی و چه از نظر روحی تاکید کند و ریشه تمامی عقده های انسانی را در حجاب (به معنای عام) خلاصه کند که مانع عمل جنسی، بطور برهنه، در طول زندگی انسانی می شود .

7 . انقلاب صنعتی در غرب و مهاجرت جغرافیایی انسان ها از مکان های کوچک به مکان های بزرگ و تماس های دو جنس در سطوح مختلف کاری، هنجارشکنی جنسی را افزایش داد . حال اگر این را به برهنگی اجباری زنان، به علت کار با دستگاه های خطرناک و کشانده شدن زنان به درون دستگاه، توسط لباس های زنانه اضافه کنیم، به خوبی برهنگی زنان در محیط کار ترسیم می کند . تاثیر صنعت تا جایی رسید که همسران، چه زن و چه مرد، به روابط جنسی فراتر از ازدواج روی آوردند و این روابط جنسی خارج از عرف و قانون موجب شد که برهنگی زنان در قالب فحشا و فاحشه های برهنه افزایش یابد (رابطه صنعت و برهنگی در دائره المعارف غرب مثل بریتانیکا آمده است) .

8 . ورود ماشین به زندگی عمومی انسان ها در غرب، برهنگی را افزایش داد، چرا که ماشین ها انسان ها را از خانه و خانواده جدا می کرد و حتی ماشین به عنوان جایگزین خانه مطرح شد و خانه های متحرک در ماشین ترسیم شدند . پس ماشین رقیب خانه و انسان های ماشین دار رقیب خانواده شدند . پس روابط جنسی غیر معمول و غیر عادی رواج یافت و روابط جنسی غیر معمول، برهنگی را بیشتر رواج داد; مثل نقاشی های برهنه جنسی و تشویق برای برهنگی (فیلم تایتانیک و شکسپیر عاشق به خوبی این مسئله را نشان می دهد) .

9 . ماشین و محیط کار صنعتی و نظریه مبتنی بر فرهنگ یهودی جنسی فروید، سه عاملی بودند که انقلاب جنسی در غرب را به وجود آوردند . و غرب را از دوران ملکه ویکتوریا به دوران برهنگی وارد کرد و بر همین اساس، گروه هایی به وجود آمدند که سخت بر برهنگی جمعی تاکید کرده و برهنگی را نیز معیار گروهی قرار دادند، این گروه ها هیپی ها، پانک ها، رپ ها و ... بودند و سبب رواج برهنگی شدیدتر شدند که امروزه به Nake یا برهنه های مادرزاد مشهور شده اند .

10 . بنابراین، در غرب اگر حجاب مطرح شده است، یعنی دوری شدید از عمل جنسی و غریزه جنسی (چه زن و مرد) و اگر برهنگی مطرح شده است، یعنی آزادی عمل جنسی و رفتن در آن . پس حجاب در غرب، نقطه مقابل انسان و غریزه قرار گرفته است، بطوری که اگر کسی حجاب داشته باشد، علیه انسانیت خود قدم برداشته است و بی حجابی، یعنی برگشت و بازگشت به خویشتن خویش .

فرهنگ یهودی یکی از جنسی ترین فرهنگ های دینی است که بر رابطه های جنسی محارم مثل دختر و پدر، و پسر، و مادر، و برادر و خواهر با دیده اغماض نگریسته است و آنها را بی اشکال دانسته است . فروید با فرهنگ یهودی بر فرهنگ جنسی مسیحیت هجوم برد و سعی کرد که بر برهنگی جنسی، چه از نظر بدنی و چه از نظر روحی تاکید کند و ریشه تمامی عقده های انسانی را در حجاب (به معنای عام) خلاصه کند که مانع عمل جنسی، بطور برهنه، در طول زندگی انسانی می شود . 

11 . ولی این برهنگی به جای بازگشت به خویشتن انسانی، موجب شد که انسان ها از خودشان بیشتر دورتر شوند، اول آنکه برهنگی وسیله ای شد که بدن انسانی طعمه مطامع اقتصادی شود . بدن فروشی، به صورت فحشا و به صورت مانکن تبلیغاتی کالا و به صورت بازیگران فوتبال و ورزش های دیگر و به صورت هنرمندان سینمایی و تلویزیونی و ... معمول شد; یعنی به جای کرامت انسانی، ذلت و رذالت انسانی نصیب او گردید .

12 . انسان های معمولی ای که برهنه شدند نیز به عنوان محل مصرف مد و «ابزارهای اقتصادگردان سرمایه داری » در مصرف تعیین شدند و از لباس زیر تا لباس رو، همه تابع مد روز واقع شدند (لباس گشاد یا لباس تنگ و یا ترکیبی از آن دو و . .). ; در نتیجه مد به عنوان تنوع طلبی مطرح شد، ولی در واقع سبب غفلت زایی مداوم از خود و هم نوع خود و جهان اطراف گردید; بنابراین برهنگی عمومی، از خودبیگانگی عمومی را برای انسان غربی به ارمغان آورد .

13 . برهنگی در غرب، بی رغبتی جنسی را برای غربی به ارمغان آورد، چرا که برهنگی سبب تحریک اولیه انسان به طرف عمل جنسی در سنین اولیه بلوغ می شود، ولی در نهایت به سرد مزاجی جنسی تبدیل می شود، چرا که اسراف جنسی در دوران بلوغ، به بی رغبتی جنسی در سنین بالاتر منتهی می شود، مگر آنکه کالاهای رغبت افزای جنسی به میدان بیاید، مثل الکل و یا قرص های نشاط آور جنسی که باز در دراز مدت سبب بی رغبتی جنسی بیشتر خواهد بود و چون غریزه جنسی که نشاط آور زندگی است، به رکود کشانده شود، بنیاد خانواده رو به سستی می رود و فحشا جای آن را پر می کند و افسردگی فردی بر افراد حاکم می شود که به عنوان طاعون عصر غرب مطرح شده است; پس برهنگی بر افسردگی جنسی غرب، و رکود روحی و روانی افراد افزوده است .

14 . حجاب در اسلام برای حفظ نشاط جنسی است، چون حجاب تخیل جنسی را تحریک می کند و سبب می شود که مسئله جنسی معنادار شود و دچار بی معنایی نگردد (مثل برهنگی) و چون اسلام بر طبیعت جنسی سخت تاکید دارد و انسان کامل خود را نه فقط در معنویت انسان کامل، بلکه در مسائل دنیوی و جنسی او می داند (چون نکاح و عمل جنسی از سنت انسان کامل در اسلام می باشد و هر کس از این سنت روی بر می گرداند، از او نیست) . پس انسان کامل در اسلام الگوی جامع و کامل انسان در دنیا و آخرت و از جمله مسئله جنسی است که باید مورد تقلید قرار گیرد .

پس حجاب یک فرهنگ جنسی است که سبب گرم واقع شدن غریزه جنسی در سطح یک جامعه و هدایت ارضای آن در قالب خانواده می شود به همین دلیل امروزه شرق به علت محور قرار دادن ارضای جنسی و حجاب، جنسی تر از غرب قرار داده شده است و تاریخ شرق و غرب نیز مؤید مسئله است و شاید به همین دلیل است که عرفان شرقی در هند و عالم اسلام به زبان جنسی بیان می شود; مثل شعر حافظ و ابن عربی که فص محمدیه را فص نکاحیه و جنسی نامیده است; به همین دلیل است که معنویت از جنسیت جدا نیست و حجاب علاوه بر حفظ کرامت انسانی، سبب رشد انگیزه جنسی در جامعه و نیز رشد نشاط جامعه اسلامی می شود، بدون آنکه به سستی و لهو و لعب دچار شود .

ابراهیم فیاض

منبع:پگاه حوزه

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910425001290#sthash.0uSNftJU.dpuf
چهارشنبه 14/8/1393 - 16:57
حجاب و عفاف

حجاب در لغت به معنای پوشش، پرده، وسیله پوشش، حایل و... است. فرهنگ معین و فرهنگ عمید برای واژه حجاب، معانی زیر را آورده اند: پرده، ستر، نقابی که زنان، چهره خود را بدان پوشانند و روی بند و چادری که زنان سرتا پای خود را بدان پوشانند. این واژه در اصطلاح به معنای «پوشش مخصوص زنان» است.

فطری بودن پوشش

تمام کسانی که زندگی بشر و تحولات آن را ارزیابی کرده اند، به این نتیجه رسیده اند که از آغاز پیدایش انسان، هر یک از زن و مرد کوشیده است تا پوشش مناسب خود را تهیه کند. تلاش همیشگی بشر برای تهیه پوشاک، از آن جهت که با آموزش خاصی همراه نبوده است، نشان می دهد که تکاپوی انسان برای یافتن پوشش، از فطرت درونی اش سرچشمه می گیرد. حجاب زنان، پیشینه ای طولانی دارد. با مطالعه آثار تمدن های گوناگون، چنین به نظر می رسد که حجاب زنان، از عادت های کهن تمدن های بشری بوده است. برای مثال، بر اساس نوشته دایرة المعارف لاروس، زنان یونانی در دوره های گذشته، صورت ها و اندامشان را تا روی پا می پوشاندند.

مصونیت، نه محدودیت!

حجاب در باورها و ارزش های ما ریشه دارد و رعایت پوشش به ویژه در میان بانوان، ایجاد مصونیت برای جلوگیری از عوارض منفی، مفاسد و ابتذال است. از دیدگاه اسلام، زن، شخصیتی شایسته دارد و می تواند مدارج کمال را بپیماید و به مراتب عالی انسانیت بار یابد. دامن زن، مدرسه بشر است و والایی مردان، بدون زنان ممکن نیست. اصلاح جامعه در گرو پارسایی، حیا و حجاب بانوان خواهد بود. جایگاه والای این گوهر گران بهای آفرینش، می طلبد که در صدف پوشش قرار گیرد تا ارزش هایش حفظ گردد. خانم فاطمه دولان، استاد مسلمان انگلیسی زبان گفته است: «حجاب باعث می شود که زن، ارزش خود را از حد یک کالای تجارتی یا وسیله ای برای بهره دهی بالا ببرد و هم خود برای خویش ارزش قائل شود و هم جامعه را وادار به احترام کند».

سابقه پوشش در ایران

پوشش در ایران، به قبل از اسلام و صدور حکم حجاب بر می گردد. در تاریخ چنین آمده است: هنگامی که سه تن از دختران کسرا، شاه ساسانی را اسیر کردند و نزد خلیفه دوم بردند، آن سه با پوشش و نقاب، سیمای خود را پوشانیده بودند. خلیفه دستور داد حجاب از چهره برگیرند تا بدین گونه خریداران، آنان را ببینند و پول بیشتری به پایشان بریزند. دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن سر و صورت خودداری کردند و نماینده خلیفه را با مشتی که بر سینه اش زدند، از خود دور ساختند. خلیفه با مشاهده این وضع، عصبانی شد و خواست با تازیانه آنان را آزار دهد. در آن حال، حضرت علی علیه السلام به خلیفه فرمود: «در رفتارت با دشمن مدارا کن. از رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: بزرگ و شریف هر قومی را که خوار گردیده است، گرامی دارید».

حجاب کامل بعد از فرمان الهی

رعایت پوشش در میان اقوام و قبیله ها، پیش از اسلام نیز وجود داشته، ولی فراگیر نبوده است. از برخی روایات برمی آید که رواج پوشش کامل، پس از فرمان الهی و کلام وحی بوده است. در روایتی از یکی از همسران رسول اکرم صلی الله علیه و آله می خوانیم که وی گفته است: «من برتر از زنان انصار ندیدم. همین که آیه های سوره نور نازل شد، یک نفر از آنان دیده نشد که همچون گذشته بیرون آید و آنها سر خود را با روسری های مشکی می پوشانیدند.» از آیه های قرآن کریم هم برمی آید که وجوب حجاب برای بانوان، بر اساس صراحت قطعی وحی است و اینکه برخی از تحلیلگران پنداشته اند پوشش، از عادت ها و رسم های دوره عباسی است، پذیرفتنی نیست.

نشانه ای از دیانت

اسلام، حجاب را لطف و عنایتی از سوی خداوند متعالی می داند و مسئله تحمیل، محدودیت و خشونت در آن مطرح نیست. زن با رعایت حجاب، افزون بر آنکه نشانه ای از دیانت، ایمان و تقوا با خود دارد، نوعی ابهت در خویشتن به وجود می آورد و از این راه در مسائل اجتماعی و سیاسی مشارکت می کند. در ارزش و قدرت تأثیر حجاب همین بس که استعمارگران هرگاه خواسته اند بر اختناق خود در جامعه بیفزایند و به حیله های خود دست یابند، کوشیده اند این دژ استوار را که ضامن ایمان و عفاف و عامل گسترش فضیلت در جامعه اسلامی است، از میان بردارند یا آن را کم اهمیت جلوه دهند.

تلاش استعمارگران

در فرهنگ کشورهای اسلامی و به ویژه ایران، حجاب از جایگاه بلندی برخوردار است و دشمنان همواره تلاش کرده اند میان حجاب و اصل دین جدایی به وجود آورند. بر همین اساس، استعمارگران در ایران، رضاخان، در افغانستان، امان اللّه خان و در ترکیه، کمال آتاتورک را برگزیدند تا در این کشورها به اسلام زدایی بپردازند و فرهنگ وارداتی غرب را جای گزین کنند. رضاخان با حمایت بریتانیا، در هفدهم دی ماه 1314 خورشیدی، کشف حجاب را رسمی و اجباری کرد و فرزندش این روز را جشن گرفت. این دو نماد استبداد، همه امکانات کشور را برای گسترش فرهنگ بی حجابی و ابتذال در ایران به کار گرفتند. قیام گوهرشاد با حضور اقشار مردم مشهد به رهبری عالمان و نیز اعتراض شیخ محمدتقی بافقی در قم، از جمله ایستادگی های ملت در برابر این حرکت بود.

توطئه کشف حجاب

بی تردید، از پلیدترین ترفندهای دشمنان اسلام، توطئه کشف حجاب است که در تاریخ معاصر میهن ما به شکل رسمی و قانونی اتفاق افتاد. رهبر کبیر انقلاب در این باره فرمود: «زن در دو مرحله مظلوم بوده است: یکی در جاهلیت که اسلام منت گذاشت بر انسان و زن را از آن مظلومیتی که داشت، بیرون کشید و یک موقع هم زن در ایران مظلوم شد و آن دوره شاه سابق بود».

واکنش امام خمینی رحمه الله به کشف حجاب

امام خمینی رحمه الله که در زمان کشف حجاب به حاج آقا روح اللّه خمینی معروف بود، به همراه تنی چند از فضلای حوزه علمیه قم، به رئیس حوزه علمیه قم، آیت اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی گفتند: «چاره ای جز این نیست که در تلگراف رسمی به کشف حجاب اعتراض شود؛ چون حجاب از ضروریات دین اسلام است و ما باید از آن دفاع کنیم. اگر طاغوت قبول نکرد، دست کم از حوزه و مرجعیت شیعه رفع تکلیف می شود و این اعتراض در تاریخ می ماند.» آیت اللّه حائری یزدی در تلگراف مختصری خطاب به رضاشاه نوشت: «حجاب از مسلّمات دین اسلام است و کشف آن برای زنان نباید اجباری و الزامی باشد» که با پاسخ اهانت آمیزمحمدعلی فروغی، نخست وزیر وقت و واکنش تند رضاخان روبه رو گردید.

ضرورت حجاب

در احادیث و روایات گوناگون بر ضرورت حجاب تأکید شده است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «در آخرالزمان و نزدیک قیامت که بدترین زمان هاست، زنانی ظاهر می شوند که بی حجاب و نامناسب از خانه بیرون می آیند. آنان به احکام الهی و دستورهای اسلامی پای بند نیستند، بلکه داخل در فتنه ها می گردند و زنانی خوش گذران و شهوت ران هستند. این گونه زنان برای همیشه در دوزخ خواهند سوخت».

مظهر عفاف

فاطمه علیهاالسلام ، مظهر عفاف و پارسایی و سرمشق و سرور تمامی زنان عالم است. روزی رسول اکرم صلی الله علیه و آله از صحابه پرسید: چه چیزی برای زنان از همه بهتر است؟ یاران ندانستند. پس علی علیه السلام از فاطمه علیهاالسلام پرسید و آن حضرت پاسخ داد: «از همه چیز بهتر این است که نه مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه، آنها را».

اسوه عفت و پاکدامنی، اولین روز تولد را با پوششی بهشتی آغاز کرد. در روایاتی آمده است که هنگام تولد، لباسی از بهشت برای آن حضرت آورده شد و جسمش پوشش کامل یافت تا زمینه تعالی روحش باشد. زهرای پاک، این برترین الگوی زن و عالی ترین چهره بشریت، گو اینکه فریادگری بر ضد ظلم را پیشه داشت و ستم بر امام خویش را برنمی تابید، از محدوده خانه پا بیرون نهاد و در اجتماع حضور یافت و با بلیغ ترین جمله ها از حق و حقیقت دفاع کرد و این همه در نهایت آزرم، حیا و عفاف بود.

ریشه های بی حجابی

هویت و شخصیت زن، در گرو منش و روش زندگی اوست و حجاب، پوشش والای زن مسلمان به شمار می آید. در این میان، بی حجابی، پدیده ای شوم است که برای یافتن عوامل و علل آن، باید با نگاهی جامعه شناختی، مسائل و زمینه های آن را بکاویم. از عوامل بدحجابی و بی حجابی می توان تلاش استعمار در زدودن پوشش، دگرگونی ارزش ها، الگوهای ناهنجار و خلأهای درونی را نام برد؛ زیرا فرهنگ ستیزان برای زدودن ارزش ها در جوامع اسلامی، تلاش های فراوانی به کار گرفته اند. قهرمان سازی و الگوآفرینی کاذب برای زن در راه از بین بردن هویت او از برنامه های پردامنه استعمار به شمار می آید.

http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/3282/4951/42422

چهارشنبه 14/8/1393 - 16:56
حجاب و عفاف
نقش خانواده در توسعه فرهنگ حجاب

منبع: روزنامه قدس
لزوم پوشیدگی زن در برابر نامحرم یكی از مسایل مهم اسلامی است و در قرآن كریم در این خصوص تصریح شده است. به همین دلیل در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی توان تردید كرد. ولی این كه بعضی از دختران جوان پوشش خود را به طور كامل رعایت نمی كنند، بیشتر به علت ناآگاهی آنان نسبت به فلسفه حجاب برمی گردد. این گروه غالباً گمان می كنند حجاب موجب سلب آزادی زنان می شود و می پرسند با توجه به اینكه خداوند زن و مرد را آزاد آفریده است، چرا باید فقط زنان حجاب داشته باشند؟ شهید مطهری در پاسخ به این سؤال در كتاب «مسأله حجاب» آورده است: «فرق است بین زندانی كردن زن در خانه و موظف داشتن به این كه وقتی می خواهد با مرد نامحرم روبه رو شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر كردن وجود ندارد. حجاب در اسلام وظیفه ای است كه بر عهده زن نهاده شده تا در معاشرت و برخورد با مرد كیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات كند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر زن تحمیل شده و نه چیزی است كه با حیثیت و كرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او كه خداوند برایش تعیین فرموده، محسوب شود.
همچنین گفته است: «شرافت زن اقتضا می كند هنگامی كه از خانه بیرون می رود سنگین، متین و باوقار باشد و در طرز لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی كه باعث تحریك و تهییج شود به كار نبرد.»

توسعه فرهنگ حجاب در جامعه

زهرا سیدزاده، كارشناس ارشد روانشناسی بالینی، مسأله حجاب را از دیدگاه روان شناختی مورد بررسی قرار داده، در این مورد می گوید: «برای دستیابی به اهداف تربیت دینی، توسعه فرهنگ تعالی بخش حجاب و عفاف اهمیت ویژه ای دارد. در حقیقت پویایی تربیت دینی در شرایط كنونی به پویایی روشها، نگرشها و برنامه هایی وابسته است كه در سطح خانواده، نظامهای آموزشی و سیاستهای حاكم بر جامعه مطرح می شود و باید از حالت كلیشه ای و تحمیلی خارج شده و با روشهای علمی و صحیح ارایه شود.»
وی با بیان این كه یكی از جلوه های رفتاری زن یا مرد مسلمان كه نشانه دینداری و عامل صیانت جامعه از فساد و آسیبهای روانی- اجتماعی است، حجاب است، تأكید می كند؛ داشتن پوشش مناسب نه تنها سبب امنیت خود فرد از آسیبهای مختلف است، بلكه سبب تحكیم خانواده، آرامش روانی افراد جامعه و افزایش امنیت در جامعه است.
وی می افزاید: «برای توسعه فرهنگ حجاب در جامعه و اثربخشی شیوه های تربیتی مربوط به حجاب در دل و جان افراد، از یك سو باید رغبت و نیاز درونی نسبت به این مسأله در آنان ایجاد شود تا انگیزه كافی برای بروز رفتار سالم را داشته باشند و از سوی دیگر باید روشها و شیوه های تربیتی فعال و مناسب جانشین شیوه های غلط و منفعل تربیتی گردد.» این روان شناس در ادامه می گوید:
«در حال حاضر بعضی از خانواده ها از وضع پوشش ظاهری نوجوانان و جوانان خود رضایت ندارند و ظهور پدیده ها و رفتارهای نامناسبی در جامعه مانند بدحجابی و نداشتن پوشش مناسب زنان و مردان و یا رفتارهایی كه به دور از حیا و وقار هستند سبب آزردگی خاطر بسیاری از افراد جامعه شده و به ثبات و استحكام خانواده ها لطمه وارد كرده است، بنابراین لازم است برای رفع این معضل تمهیداتی اندیشیده شود و از دیدگاههای گوناگون و توسط نهادهای مختلف جامعه كه عهده دار این امر هستند برنامه ها و طرحهای مؤثری اجرا شود.»
سیدزاده یادآور می شود: « از دیدگاه روان شناختی شكل گیری هویت جنسی در كودكان از همان سالهای اولیه كودكی آغاز می شود. به همین دلیل كودك حتی از دو سالگی باید لباسهای مناسب جنس خودش را بپوشد. اگر دختر است لباس و ظاهر دخترانه او حفظ شود و اگر پسر است پوشش و ظاهر پسرانه داشته باشد تا دچار اختلال در هویت جنسی نشود. در مورد مسأله حجاب و ایجاد روحیه عفت و حیا نیز از همان سالهای اولیه كودكی باید این رفتارها با شیوه های مناسب آموزش داده شود تا در شخصیت كودك نهادینه شود و عادتهای مناسب نسبت به حجاب بتدریج در شخصیت او شكل گیرد، در این صورت در نوجوانی و جوانی تابع همان ارزشها عمل می كند و از هنجارها و ارزشهای سالم جامعه منحرف نخواهد شد.»

نقش الگوی خانواده

همین مشاور خانواده با اشاره به این كه در شكل گیری هر عادت و رفتار مناسب نقش الگوی خانوادگی را نباید از نظر دور داشت، می افزاید: «كودكان آینه وار رفتارهای والدین را تقلید می كنند و الگوی عملی كه خانواده ارائه می دهد مانند نحوه پوشش و حجاب مادر یا پدر، تأثیر عمیقی بر رفتار كودك دارد و در واقع پدر و مادر با ارائه اعمال و رفتار مناسب و به شكل غیركلامی ارزشها و هنجارهای سالم را از همان ابتدا در شخصیت كودك ایجاد می كنند.» به عنوان نمونه فریده مصطفوی فرزند حضرت امام خمینی(ره) در خاطرات خود می گوید: «امام(ره) ما را مقید می كردند معصیت نكنیم و مؤدب به آداب اسلامی باشیم. بخصوص مقید بودند ما حجاب شرعی را حفظ كنیم و در منزل حق هیچ گونه گناهی از جمله غیبت، دروغ، بی احترامی به بزرگترها و توهین به مسلمانان را نداشتیم. ما عملاً این درسها را از امام(ره) آموخته بودیم با این شیوه و روش بود كه ما ارزشهای اسلامی را فرا گرفتیم و از نظر تربیتی خود ایشان برای ما الگو بودند، چون وقتی كاری را به ما می گفتند انجام ندهید و ما می دیدیم كه خودشان آن كار را انجام نمی دهند، برای خانواده الگوی بسیار خوبی بودند.»
سیدزاده در پایان خاطرنشان می كند: «از اصول مهمی كه در تربیت دینی كودكان و نوجوانان باید مد نظر قرار گیرد، استفاده از شیوه های مناسب تغییر رفتار است كه در تشویق یا تنبیه فرزندان بخصوص در مورد حجاب افراط نشود. زیرا گاهی با یك نگاه یا كاهش مقداری از محبت و امتیازاتی كه قبلاً به آنان داده بودند، می توان رفتار نوجوان را اصلاح كرد و به تذكرات و اصرارهای مداوم نیازی نیست، زیرا ممكن است ملامت و سرزنش و تذكرات افراطی، لجبازی فرزندان را تحریك كند و در نتیجه رفتارهای مناسب در آنان شكل نگیرد.



 

 

چهارشنبه 14/8/1393 - 16:54
حجاب و عفاف

عفاف، حریم عاشقی

عفاف، حریم عاشقی(1)

 

نقش خانواده در نهادینه کردن حجاب و عفاف در فرزندان

 

در ادبیات دینی، خانواده، گرامی ترین بنیان ها و زمینه ساز شکل گیری و حفظ شخصیت دینی شمرده می شود. خانواده زمینه ساز شکل گیری بنیان های شخصیت فرزندان، پرورش دهنده انسان های کارآمد و مقاوم، محل پرورش عواطف و عامل انتقال فرهنگ و ارزش ها به نسل بعدی است. از آنجا که رعایت عفاف و حجاب اسلامی یکی از ارزش های والای دین به شمار می رود و این مسئله به جنبه اعتقادی و رفتاری انسان مربوط است، نقش خانواده در القای این ارزش و نهادینه ساختن آن، دوچندان می شود.

 

در زمینه نقش خانواده در نهادینه کردن حجاب و عفاف در فرزندان، به چند نکته باید توجه کرد:

 

1. برگزاری کلاس های دانش افزایی از طریق انجمن اولیا و مربیان برای والدین و آموزش احکام شرعی عفاف و حجاب به آنها و توجیه شان درباره رعایت حریم عفاف در خانه و محیط های اجتماعی؛

 

2. لزوم توجه بیشتر خانواده به سرمایه گذاری های معنوی در کنار سرمایه گذاری مادی؛

 

3. آموزش خانواده ها با پخش نشریه ها و جزوه های خاص، برای درونی کردن فرهنگ عفاف و حجاب در دختران و آموزش غیرت به پسران؛

 

4. پرهیز خانواده از افراط وتفریط در زمینه مسائل دینی؛

 

5. آموزش معیارهای رفتار درست زن و مرد برای برقراری روابط انسانی و اجتماعی متعادل در خانواده و جامعه؛

 

6. آشنا ساختن خانواده ها و جوانان با اصول ازدواج آسان و تشکیل خانواده در سنین پایین تر با توجه به شرایط اقتصادی جامعه؛

 

7. لزوم رعایت اصول و ضوابط اسلامی و توجه به توصیه های دین پیش از بارداری، هنگام بسته شدن نطفه، دوران بارداری و رزق و روزی حلال به عنوان اولین و مؤثرترین راه پیشگیری از معضل های اخلاقی؛

 

8. فراهم آوردن تفریحات سالم برای فرزندان به جای تفریحات ناسالمی همچون ماهواره، نوارهای مبتذل و مجالس لهو و لعب، برای جلوگیری از رواج فرهنگ لاابالی گری بین فرزندان که بی عفتی و بی حجابی از مظاهر آن است؛

 

9. توضیح دادن پی آمدهای دنیایی و آخرتی بدحجابی و بی حجابی برای فرزندان؛

 

10. توجه مادران به وضع پوشش کودکان در دوران کودکی، با توجه به معیارهای اسلامی پوشش و ایجاد نوعی انس و عادت در آنها؛

 

11. لزوم احساس مسئولیت اعضای خانواده در برابر یکدیگر در زمینه پوشش و حجاب؛

 

12. برقراری رابطه دوستانه و عاطفی مناسب با کودکان و نوجوانان و برآوردن نیازهای عاطفی آنها و معرفی الگوی مناسب در زمینه رعایت موازین شرعی در حجاب و عفاف و حفظ حریم نامحرم در رفتارهای اجتماعی؛

 

13. تشویق و علاقه مند کردن کودک و نوجوان به آموزه های دین در زمینه حجاب و عفاف با شیوه های مناسب؛

 

14. پرهیز از تحمیل عقاید و ارزش ها به کودک و نوجوان، بدون استدلال و توجیه استوار آنها؛

 

15. احترام به شخصیت فرزندان و رعایت حقوق الهی آنها برای فراهم آوردن فضای عاطفی و صمیمی در خانواده.

 

 

چهارشنبه 14/8/1393 - 16:51
حجاب و عفاف
حجاب و عفاف در قرآن کریم



 
«یا ایها النبی، قل لازواجک و بنائک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو روسری های بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسب تر است، تا (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزنده ی مهربان است» . (1) (سوره احزاب، آیه ی 59)
در این نوشته، بر آنیم که آیه ی مورد نظر را مورد بررسی قرار داده و برخی از نکات پیرامون آن را که نتیجه ی مطالعه ی کتب تفسیر ی می باشد، به رشته ی تحریر درآوریم. شایسته ی یادآوری است که این نوشته، قصد تفسیر آیه را ندارد و تنها به بیان نکات اجمالی آن بسنده می کند، اما پیش از طرح نکات، لازم است مفهوم حجاب بررسی گردد.

مفهوم حجاب

حجاب ، در لغت به معنای مانع و پرده و پوشش آمده است. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشند؛ تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی، ممکن است یک بعد باشد ولی دیگری نباشد که در این صورت، نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام متفاوتی داشته باشد، از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی، علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصیه شده است.
«جلابیب» جمع جلباب، به معنای مقنعه ای است که سر و گردن را می پوشاند. (2) و یا پارچه ی بلندی است که تمام بدن و سر و گردن را می پوشاند. (3) مرحوم امین الاسلام طبرسی، در «مجمع البیان» ، در ذیل آیه می نویسد، «جلباب» عبارت از روسری بلند است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله ی آن، سر و صورت خود را می پوشانند ... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن می کند، محل گریبان و گردن را بپوشاند. با توجه به معانی جلباب و از جمله، این معنی که پارچه ی بلندی برای پوشیدن تمام بدن و سر و گردن است، در معنای امروزی، می توان پوشش «چادر» را با «جلباب» همانند و مشابه در نظر گرفت و از آن جا که در این آیه، به طور مشخص به استفاده ی زنان و دختران از جلباب اشاره شده است، می توان نتیجه گرفت که طبق فرموده ی رهبر معظم انقلاب اسلامی، چادر به عنوان یک حجاب برتر مطرح شده است.
پوشش، معرف شخصیت و عفت زن مؤمن است و موجب می گردد که افراد لاابالی جرأت نکنند به او جسارت کرده و به دید شهوت و هوسرانی به او بنگرند. این آیه، بیان می دارد: زنان مؤمن برای این که مورد آزار افراد هرزه قرار نگیرند، به گونه ای خود را بپوشانند که زمینه ای برای بی حرمتی به آنها فراهم نگردد.
خداوند در این فرموده اش، ابتدا فلسفه ی حجاب را تبیین می کند و با تهدید و زور، دستور حجاب را مطرح نمی کند و سپس، به بیان الگوی عملی پوشش، یعنی جلباب که پوشش خاص آن زمان بوده است، اشاره می کند. در اینجا، می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، باید ابتدا پایه های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به این موضوع، محکم کنیم و این، یعنی نهادینه سازی باورهای درست و فرهنگ سازی دقیق. بنابراین، تهدید و اجبار، هیچ گاه به عنوان اولین راهکار، اثر بخش نخواهد بود.
این آیه، به پیامبر فرموده است که ابتدا، به زنان و دختران خود و بعد، به زنان مؤمن بگو که حجاب را رعایت کنند. یعنی، در امر به معروف، اول از خودی ها و نزدیکان شروع کنیم، سپس به سراغ دیگران برویم. همچنین در احکام الهی ، تفاوتی میان همسران و دختران پیامبر، با دیگر زنان وجود ندارد . احکام دینی، باید مورد توجه و استفاده ی همه قرار گیرد. (4)
هر پدیده ای، آثار و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. حجاب نیز، به عنوان یک راهکار عملی، آثار فردی و اجتماعی مختلفی را به دنبال خواهد داشت.

آثار و پیامدهای رعایت حجاب

الف- آثار فردی
در خصوص آثار فردی رعایت حجاب، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. احترام به شخصیت زن، به واسطه ی رعایت حجاب، 2. مصونیت ارتباطات زن با مردان غریبه، 3. حفظ اعتقادات مذهبی برای افراد، 4. حفظ عفت زن و جلوگیری از فساد و ناهنجاری.
ب - آثار اجتماعی
آثار اجتماعی رعایت حجاب فراوانند که برخی از آنها عبارتند از:
1. سلامت نسل جدید جامعه، 2. پیشگیری از فساد اخلاقی، 3. مبارزه با مظاهر بی دینی، 4. حفظ کیان خانواده.
در این نوشتار، آیه ی 59 سوره ی احزاب و نکات پیرامون آن را بررسی کردیم، اما در مورد انواع حجاب، با مطالعه ی کتب تفسیری و آیات قرآنی دیگر، مشخص می شود که انواع حجاب در قرآن، به سه بخش تقسیم شده است.

انواع حجاب قرآنی

1. حجاب چشم
«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم؛ ای رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند» . (سوره ی نور، آیه ی 30)
«قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ؛ ای رسول، به زنان بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند» . (سوره ی نور، آیه ی 31)
2. حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است.
«فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ زنها که نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد» . (سوره ی احزاب، آیه ی 32)
3. حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.
«و لا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود» . (5) (سوره ی نور، آیه ی 31)
از مجموع این مباحث، به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن، به منزله ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
در انتها، این نوشتار را با بیان سخنانی از استاد شهید «مرتضی مطهری» که در تبیین فلسفه ی حجاب در اسلام، تلاش علمی فراوانی داشت، به پایان می رسانیم: «عده ای می گویند: چون حجاب، به معنی پرده است، اسلام خواسته است زن باحجاب باشد، یعنی همواره پشت پرده بوده و در عزلت و گوشه نشینی باشد، اما باید بدانیم آنچه درباره ی پوشش زن است کلمه «ستر» به کار می رود. پوشش زن، در اسلام آن است که در معاشرت با مردان، بدن خود را پوشانده و از جلوه گری، پرهیز کند» . (6)

پی نوشتها:

1. تفسیر نور، ج 8.
2. مجمع البیان، ذیل آیه.
3. تفسیر المیزان.
4. تفسیر نور،ج 8.
5. المیزان، 19.
6. شهید مطهری، مسأله حجاب، انتشارات صدرا.

منبع: مجله ی بشارت
چهارشنبه 14/8/1393 - 16:45
اهل بیت
بررسی ویژگی‌های شخصیت امام حسین
 
به حق می‌توان گفت که درک ابعاد شخصیتی امام حسین کاری بس مشکل و دشوار است‌ ،  آن هم با شرایط پیچیده‌ای که دارد .  شرایطی که بازتاب‌های چندی از روشنایی بر آن افتاده‌ ،  لیکن در زیر آن موجی است خروشان که محیط اسلامی آن روزگار را شکل می‌داد و آن جریان از روزی پدیدار شد که موضوع حکومت در میان عصبیت قبیلگی و طرز تفکر دینی در نوسان بود ،  سپس به رنگ‌های گوناگون درآمد و هر روز به شکل نو نمایان گردید .  و سرانجام به صورت یک عقیده و دین به پایان رسید .  بررسی ویژگی های شخصیت حسین علیه السلام پژوهش درباره انسانی به شمار نمی‌رود که دارای عناصری ناگسستنی از یکدیگر است و بتوان درباره‌اش حکم کرد و بلکه بررسی عناصر تاریخ اسلامی است ‌ .  ما دراین نوشتار برآنیم تا به بررسی گوشه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی آن ابرمرد تاریخ اشاره داشته باشیم‌ ،  اگر چه قلم قاصر و زبان الکن از بیان شخصیت عظیم آن بزرگوار می‌باشد .  لکن‌ : آب دریا را اگرنتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید

 

 

چهارشنبه 14/8/1393 - 16:37
اهل بیت
خاك حسین در دست پیامبر صلی الله علیه و آله
 
در روایت اهل سنت و شیعه مستندا نقل شده است كه امّ سلمه همسر پیامبر صلی الله علیه و آله مى گوید : روزى رسول خدا صلی الله علیه و آله مشغول استراحت بودند كه دیدم امام حسین علیه السلام وارد شدند ، و بر سینه پیامبر صلی الله علیه و آله نشستند ، حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند : مرحبا نور دیده ام ، مرحبا میوه دلم ، چون نشستن حسین علیه السلام بر سینه پیامبر صلی الله علیه و آله طولانى شد ، پیش خودم گفتم ! كه شاید پیامبر صلی الله علیه و آله ناراحت شوند ، و جلو رفتم ، تا حسین علیه السلام را بر دارم . حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : امّ سلمه تا وقتى كه حسینم خودش مى خواهد بگذار بر سینه ام بنشیند ، و بدان كه هر كس باندازه تار مویى حسینم را اذیّت كند مانند آن است كه مرا اذیّت كرده است . امّ سلمه مى گوید : من از منزل خارج شدم ، و وقتى باز گشتم به اتاق رسول خدا صلی الله علیه و آله دیدم پیامبر صلی الله علیه و آله گریه مى كند ، خیلى تعجّب كردم ! و عرض كردم یا رسول اللّه خداوند هیچگاه تو را نگریاند ، چراناراحتید ؟ ملاحظه كردم و دیدم حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله چیزى در دست دارد ، و بدان مینگرد و مى گرید . جلوتر رفتم و دیدم مشتى خاك در دست دارد . سؤ ال كردم یا رسول اللّه این چه خاكى است كه تو را این همه ناراحت مى كند . رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند : اى امّ سلمه الان جبرئیل بر من نازل شد و عرض كرد كه این خاك از زمین كربلا است . و این خاك فرزند تو حسین علیه السلام است كه در آنجا مدفون مى شود .
یا امّ سلمه بگیر این خاك را و بگذار در شیشه اى ، هر وقت كه دیدى رنگ خاك به خون گرائید ، آنوقت بدان كه فرزندم حسین علیه السلام به شهادت رسیده است . امّ سلمه مى گوید : آن خاك را از رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفتم كه بوى عطر عجیبى میداد . هنگامى كه امام حسین علیه السلام بسوى كربلا سفر كردند ، من نگران بودم و هر روز به آن خاك نظر مى كردم ، تا یك روز دیدم كه تمام خاك تبدیل به خون شده است و فهمیدم كه امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده اند . لذا شروع كردم به ناله و شیون كررم و آن روز تا شب براى حسین گریستم ، آن روز هیچ غذا نخوردم تا شب فرا رسید ، از شدّت ناراحتى و غصّه خوابم برد .
در عالم خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله را دیدم ، كه تشریف آوردند ولى سر و روى حضرت خاك آلود است ! و من شروع كردم به زدودن خاك وغبار از روى آن حضرت و عرض كردم یا رسول اللّه صلی الله علیه و آله من بفداى شما ، این گرد و غبار كجاست كه بر روى شما نشسته است . فرمود : امّ سلمه الان حسینم را دفن كردم ! ، (4)

 

 

چهارشنبه 14/8/1393 - 16:37
اهل بیت
پسر رسول‌
 
در احادیث متعدد از اهل تشیع و تسنن نقل شده است که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله راجع به حسنین صلی الله علیه و آله فرمود : «خداوند ، فرزندان هر پیامبری را از صلب آن پیامبر قرار داده‌ ، اما نسل مرا از صلب علی بن ابی‌طالب علیه السلام قرار داده است درحالی‌که فرزندان هر مادری را به پدرشان نسبت‌می‌دهند ، مگر فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها را که من پدر ایشانم‌» . به همین جهت در جنگ صفین‌ ، هنگامی که امام حسن مجتبی و امام حسین صلی الله علیه و آله برای جنگ با معاویه شتاب می‌نمودند ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند : «آنان را از نبرد بازدارید تا مبادا حسنین شهید شوند و نسل رسول خدا صلی الله علیه و آله منقطع گردد!»اسامة بن زید می‌گوید : «طَرَقْت‌ُ النبی‌ّ صلی الله علیه و آله ذات لیلة‌ٍ فی بعض الحاجة‌ِ فَخَرج‌َ النبی‌ّ صلی الله علیه و آله و هو مُشْتَمِل‌ٌ علی شی‌ءٍ لا أَدْری ما هو ، فَلمّا فَرَغْت‌ُ من حاجتی‌ ، قلت‌ُ : ما هذا الّذی أَنت‌َ مُشْتَمِل‌ٌ علیه‌ ؟ قال‌ : فَکَشَفه فاذاً حسن‌ٌ وحسین‌ٌ عَلی رَکَبتیْه‌ ، فقال‌ : هذان اَبنای وابنای إبْنَتِی‌ ، اللّهُم‌ّ إنّی اُحِبَّهُما ، فَاحِبَّهُما وأَحِب‌ُّ مَن‌ْ یُحِبُّهما؛ شبی در منزل پیامبر صلی الله علیه و آله رفتم و در خانه را به صدا در آوردم‌ ، دیدم پیامبر صلی الله علیه و آله ملحفه‌ای بر خود پیچیده‌ ، ندانستم که آن چیست بعد از برآورده شدن حاجتم‌ ، گفتم‌ : این چیست که خود را به آن پوشانده‌ای‌ ؟ ! پیامبر صلی الله علیه و آله ملحفه را برداشت‌ . دیدم حسن و حسین بر روی زانوی پیامبر نشسته‌اند ، آنگاه فرمود : این دوفرزندان من و فرزندان دخترم می‌باشند ، بارالها! من این دو را دوست دارم‌ ، پس تو هم آنان را دوست بدار و آنان را که این دو را دوست دارند نیز ، دوست بدار» .

 

 

چهارشنبه 14/8/1393 - 16:36
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته