• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1412
تعداد نظرات : 428
زمان آخرین مطلب : 5502روز قبل
سينمای ایران و جهان
بیوگرافی اکبر عبدی ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی: متولد 1327
از تلویزیون شروع کرد و خیلی زود محبوب شد و استعدادهایش را به رخ همگان کشید.
با بازی در فیلم « اجاره نشینها » در میان سینمایی های هم جایی برای خود پیدا کرد و در سال 1368 برای بازی بسیار زیبایش در فیلم « مادر » ساخته علی حاتمی برنده سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هجدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
اوج هنر او در فیلمهای « هنرپیشه » (محسن مخملباف - 1371) و بخصوص فیلم « آدم برفی » (داود میرباقری - 1373) بود.
اکبر عبدی نیمه دوم دهه هفتاد را در سکوت سینمایی سپری کرد و خبری از آن عبدی پرطرفدار و محبوب نبود.
بازی او در چند فیلم کمدی در اواخر دهه هفتاد هم کارساز واقع نشد و با توجه به اینکه در سال 1380 و در جشنواره بیستم فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور » هزار کاندید جایزه شد.
اکبر عبدی در سال 1385 با بازگشتی دوباره به عرصه سینما، در فیلم های « اخراجی ها » و « قاعده بازی » نشان داد که هیچ نشانی از گذشت زمان بر توانایی هایش دیده نمی شود و همچنان می شود روی او حسابی ویژه باز کرد.
 ............. مجموعه آثار:  - جنجال بزرگ (سیاوش شاکری، 1363)
- مردی که موش شد (1364)
- اجاره نشینها (داریوش مهرجویی، 1365)
- ماموریت (حسن زندباف، 1365)
- گراند سینما (حسن هدایت، 1367)
- ای ایران (ناصر تقوایی، 1368)
- دزد عروسکها (محمدرضا هنرمند، 1368)
- ریحانه (علیرضا رئیسیان، 1368)
- مادر (علی حاتمی، 1368)
- در آروزی ازدواج (اصغر هاشمی، 1369)
- مدرسه پیرمردها (علی سجادی حسینی، 1370)
- دلشدگان (علی حاتمی، 1370)
- ناصرالدین شاه اکتور سینما (محسن مخملباف، 1370)
- هنرپیشه (محسن مخملباف، 1371)
- آرزوی بزرگ (خسرو شجاعی، 1373)
- آدم برفی (داود میرباقری، 1373)
- پاکباخته (غلامحسین لطفی، 1374)
- مرد آفتابی (همایون اسعدیان، 1374)
- شب روباه (همایون اسعدیان، 1375)
- عشق گمشده (سعید اسدی، 76/1375)
- افسانه پوپک طلایی (خسرو شجاعی، 1376)
- جنگجوی پیروز (مجتبی راعی، 1377)
- تارزن و تارزان (علی عبدالعلی زاده، 1379)
- دارا و ندار (فریدون حسن پور، 1379)
- نان و عشق و موتور هزار (ابوالحسن داودی، 1379)
- کفشهای جیرجیرک دار من (شاپور قریب، 1381)
- قاعده بای (احمدرضا معتمدی، 1384)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- گوشواره (وحید موساییان، 1385)

مجموعه های تلویزیونی:
- امام علی (ع) (مجموعه، داود میرباقری، 1370)
- راه سوم (مجموعه، قاسم جعفری، 1377)
- زیر آسمان شهر (سری سوم، مهران غفوریان، 1381)
 ............. جشنواره ها و جوایز: - برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از هشتمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « مادر » - 1368
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از یازدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « هنرپیشه » - 1371
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از هفدهمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « جنگجوی پیروز » - 1377
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از بیستمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1380
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از ششمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
- بهترین بازیگر نقش اول مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « آدم برفی » - 1377
- بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « نان و عشق و موتور هزار » - 1381
 
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:26
سينمای ایران و جهان
همه چیز از مهناز افشار ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی مهناز افشار و چند عکس
 
هیچگاه از حد یک بازیگر خوش چهره صعود نکرد و گزاف نیست اگر او را بد شانس ترین چهره سینمایی دانست که با داشتن خصوصیات ویژه ای می توانست را ه خود را باز کند او و رادان اولین حضور رسمی خود را در شور عشق نشان دادند و حالا رادان به یک ستاره بدل شده اما مهناز افشار با موفقیت مسیری طولانی فاصله دارد و اگر بپذیریم که او حتی زودتر از رادان دوربین سینما را شناخته و تجربه کرده بود پس باید گفت یک جای کار در برنامه حرفه ای او می لنگد.
افشار که تا مقطع دیپلم در رشته  تجربی تحصیل کرده است متولد 1356 می باشد .مهناز بازی را با مجموعه عشق گمشده در سال 1376 آغاز کرد و پس از آن در دوستان به کارگردانی علی شاه حاتمی در سال 77 به سینما راه یافت . فیلم شکست می خورد اما لااقل او را برای اندک زمانی می شناسند.سپس با محسن محسنی نسب درام ورزشی شیرهای جوان را در کنار جعفر دهقان و در سال 78 به سرانجام می رساند که با استقبال قابل قبولی روبرو می شود . اما هنوز برای عرض اندام فرصت دست نداده بود . تا اینکه دار سال 80 از راه می رسد و نادر مقدس از او برای در نقش مقابل بهرام رادان  دعوت به عمل می آورد . شور عشق ساخته می شود و ناگهان هر دو چهره اصلی فیلم به شهرتی باور نکردنی دست پیدا می کنند .  سر انجام در سال 80 با نگین در یک نقش نامتعارف و باز هم جنجالی باز می گردد  دختری در قفس در سال در سال 81 هیچگونه موفقیتی را با او همراه نمی کند.اما سال 82 شانس یک باره در خانه افشار می زند سه فیلم زهر عسل  ،کما و سیزده گربه روی شیروانی با فروش بالایی روبرو می شوند . افشار یک پله بالاتر می آید ضمن آنکه اکران تقریبا همزمان سه فیلم از او نام و چهره اش را بیشتر  در ذهن ماندگار می کند.زهر عسل در کنار شهاب حسینی و گلزار جای چندان کاری نداشت در واقع ساخته ابراهیم شیبانی به غیر از گلزار و البته حضور کوتاه اما جذاب حسینی هیچ نکته مثبتی در خود نداشت و نمی توان فیلم را متعلق به افشار دانست که یک اثر کاملا مردانه بود .کما به همین طریق  باحضور امین حیایی و گلزار یک اثر کاملا مردانه به حساب می آمد . اما 13گربه روی شیروانی با وجود داشتن فضایی فانتزی و تاکنون تجربه نشده و داشتن چهره های مطرحی چون گلزار و شریفی نیا و نواب صفوی او را در سطح خوبی شناور نگه می دارد. سال 83 در فیلم آکواریوم نیز در  کنار امین حیایی و سالاد فصل در کنار شریفی نیا و شکیبا ظاهر می شود . او در سالاد فصل همبازی قدرتمند و قوی چو ن لیلا حاتمی را در کنار داشت . امسال او نیز تنها به بازی در کارگران مشغول به کارند  به کارگردانی مانی حقیقی پاسخ مثبت داده است.ابتدا با سریال تلویزیونی ?گمشده? وارد عرصه بازیگری شد و سپس خیلی زود به عرصه سینما پا گذاشت، فیلم ?شور عشق? او و بازی در كنار ?بهرام رادان? او را به شهرت رساند و سپس خاكستری، كما، زهر عسل، آكواریوم و همچنین فیلم زیبای آتش‌بس ساخته تهمینه میلانی را از او دیدیم، قرار است به زودی از این بازیگر فیلم ?تله? بر روی اكران بیاید، از مهناز افشار چه می‌‌دانید؟ آنچه كه درذیل خواهید خواند، گوشه‌هایی از زندگی این هنرپیشه خوب سال‌های اخیر كشور كه بسیار پركار است...
   
    ? شروع كار بازیگری من از سال 78 با سریال تلویزیونی به نام گمشده ساخته مسعود نوابی بود.
    ? دیپلم تجربی دارم.
    ? من وارد خونه هر كسی كه می‌‌شم دكوراسیون خونشو عوض می‌‌كنم حتی در منزل خودمون هفته‌ای یكبار وسایل خونه رو جابه‌جا می‌‌كنم و دوست دارم در این رشته تحصیلات خودم رو ادامه بدهم، عاشق دیزاین دكوراسیون هستم.
    ? من 4 سال تدوین خوندم ودر همین حیطه هم فعالیت كاری داشتم و همچنین كار در حیطه تیزرهای تبلیغاتی كه چند كار انجام داده‌ام، كار خوب و قشنگی است و حس خوبی نسبت به كارم داشتم تا اینكه وارد بازیگری شدم.
    ? تاكنون 9 یا 10 كار سینمایی داشتم همین طور هم به تعداد كارهایم افزوده می‌‌شه.
    ? بر عكس همه، من در دوران كودكی و نوجوانی اصلا به بازیگری علاقه نداشتم و همیشه وقتی در مدرسه تئاتر اجرا می‌ شد، در می‌‌رفتم و فرار می‌‌كردم اصلا هم خوشم نمی‌‌آمد.
    ? قبل از قبول نقش سناریو رو می‌‌خونم، البته هر كسی روشی داره، من هم یكبار كه سناریو رو خوندم، شب موقع خواب مرور می‌‌كنم با نقشم زندگی می‌‌كنم.
    ? فعلا من كارم بازیگریه و باید این كار را خوب انجام بدم، بعدا وقت برای كارگردانی زیاده.
    ? این اعتقاد رو دارم در فروش فیلم كلیه عوامل دخیل هستند، اگه بازیگر خوب باشه، ولی كارگردان خوب نباشه، مسلما كار خوب نمی‌‌شه، حتی عوامل پشت صحنه هم در فروش یك فیلم دخیل هستند.
    ? به خاطر تصادف بدی كه داشتم از رانندگی ترسیدم و از اون موقع به بعد هیمشه كمربندم رو می‌‌بندم.
    ? چون شكمو هستم، دستپختم هم خوبه تمام زمانی كه غذا در حال آماده شدنه سراجاق هستم.
    ? شاید من جزء خوش قول‌ترین هنرپیشه‌های سینما باشم.
    ? اصلا میونه خوبی با افراد بد قول ندارم. خوش قولی از نكات بارز زندگی من است.
    ? اگه مهناز افشار بازیگر نمی‌‌شد شاید راننده كامیون می‌‌شد! چون به كارهای سخت علاقه دارم.
    ? به نظر من هر كسی به هر كاری كه بخواهد می‌‌تونه برسه در جهان هستی به هر چه بخواهید می‌‌تونید برسید فقط كافی است بخواهید. و چند سال پیش پدر خدا بیامرزم را از دست دادم، او قوت قلبی برای من در زندگی بود، یاد او همیشه در خاطرم است، روزی نیست كه با یاد پدر زندگی نكنم او همه‌چیز من در این زندگی بود.
    ? مادرم مونس من است، اگر او هم نباشد، دیگر زندگی برایم معنا ندارد
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:26
سينمای ایران و جهان
همه چیز درباره ماهایا پطروسیان ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان ) بیوگرافی
پطروسیان شاید تنها زنی باشد که از اقلیت ارمنی باشد که تا حد یک ستاره اول سینمای ما جلو آمده است.او که لیسانس بازیگری از تئاتر هنرهای زیبای دانشکده تهران را دارد در سال 1348 متولد شده است . او در دوران تحصیل در تئاترهای تجربی و دانشجویی بازی کرد و به تدریج وارد حیطه تئاترهای حرفه ای شد . بازی را با عشق و مرگ ساخته محمد رضا اعلامی و در سال 1368 در سینما تجربه کرد که جای کار چندانی برای او نداشت . اما درست یک سال بعد و با فیلم دوم خود همه متوجه استعداد و توانایی های خود کرد.
پرده آخر تنها ساخته واروژ کریم مسیحی چنان نقدهای مثبتی دریافت می کند که کسی باور نمی کرد با داستانی راز آلود و فضایی غریب مورد توجه منتقدان و سینما روها قرار گیرد و در این میان سهمی مناسبی ازتشویق ها نیز نصیب پطروسیان می شود که یک نقش یک دختر لال را ایفا می کرد . سال 70 تهمینه میلانی با یک فانتزی کمدی عرصه جدیدی را برای یک زن عنوان نقش اول کمدی فراهم می آورد پطروسیان در کنار دانیال حکیمی در آن می درخشد . فروش سرسام آور فیلم را باید مدیون و حضور پطروسیان دانست.محسن مخملباف در سال 71 ساخته ای درخشان به نام هنرپیشه را روانه اکران می کرد که بازیگر نقش اول آن را اکبر عبدی در می آید فیلم توانایی های بسیاری از این دختر جوان را به نمایش می گذارد و او خودش را به عنوان یک چهره قابل اعتنا نثبیت می کند . راز گل شب بود در حسرت، دیدار، نابخشوده ، قاصدک  و کمکم کن کارهای قابل اعتنایی نبودند و جای کار چندانی برای او نداشت . قاسم جعفری در سال 77 دست به تهیه و ساخت یک مجموعه تلویزیونی به نام گل من گلی می زند که بحث و جدل های فراوانی را می آفریند . بعد از ان دختری به نام تندر ساخته حمید رضا آشتیانی پور (79) یک نقش دوگانه بر عهده می گیرد و می توانید او را سوار بر موتور نیز مشاهده کنید.همان سال به خاطر بازی در هفت پرده به کارگردانی موتمن سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم را دریافت می کند و پس از آن در ساخته بهرام کاظمی با عنوان از صمیم قلب یکی از بهترین بازیهای خود را ارایه می دهد همراه با حسام نواب صفوی و امین حیایی در کمدی عروش خوش قدم به کارگردانی کاظم راست گفتار در سال 81 یک بازی دیدنی از خود به نمایش می گذارد . ملاقات با طوطی جای کار چندانی نداشت و  انتخاب همرا ه با مهران غفوریان یکی از آخرین کارهای او است. گ;فتگو با ماهایا پطروسیان در مورد مسلمان شدنش
 
من در سالهای گذشته از دین اسلام دور نبودم، در مدارس ایرانی و مسلمان درس خوانده‌ام و دوستان مسلمان زیادی دارم. شخصا معتقدم ادیان الهی را از هم دور و متفاوت نمی‌بینم.
ماهایا پطروسیان را همه می‌شناسند. بازیگر جوان و پرشروشوری که چه در صحنه تئاتر، چه سینما و چه تلویزیون همیشه متفاوت و نسبتا قوی ظاهر می‌شود. طی روزهای اخیر برخی از سایت‌های اینترنتی و نشریات خبر مسلمان شدن این بازیگر را منتشر کردند. این نشریات نوشته بودند که این بازیگر در پی ازدواج با یک جوان مسلمان به دین اسلام روی آورده است. او همچنین به برخی از خبرنگاران گفته بود که از مدت‌ها پیش برای باقی ماندن در مسیحیت یا گرویدن به اسلام در تردید بودم که با توجه به ازدواج با یک مسلمان از این تردید خارج شده و مسلمان شدم.
حالا او با یک جوان ایرانی مسلمان که هنرمند هم نیست ازدواج کرده برای کسب اطلاعات بیشتر خبرنگار ما با او گفتگویی انجام داده‌ که می‌خوانید:

- خانم پطروسیان! خبر را تایید می‌کنید؟
بله تابستان سال گذشته به دین اسلام گرویدم و دلیلش هم این بود که همسرم یک مسلمان بود و من ترجیح دادم که مسلمان شوم.
- واکنش خانواده شما نسبت به مسلمان شدن شما چه بود؟
-واکنش خاصی نداشتند چون خانواده‌ام، همسرم را خیلی دوست داشتند ضمن اینکه خانواده‌ام، افراد متعصبی نیستند و بیش از همه برایشان انسانیت مهم است. من سال‌ها با مسلمانان در ارتباط بودم و نظر خانواده‌ام در این رابطه مثبت بود.
- از جانب هم‌کیشان خود با چه عکس‌العملی مواجه شدید؟
- الان تعداد ارامنه در ایران کم است و من هم با تعداد اندکی از ارامنه ارتباط نزدیک دارم و همان کسانی را هم که می‌شناسم تبریک گفتند و عکس العمل خاصی نشان ندادند.
- جالب است چون ارمنی‌ها دارای تعصبات خاصی هستند.
- بله، ارمنی‌ها متعصب هستند البته تعدادشان اندک است و می‌خواهند که جامعه خودشان را حفظ کنند ولی از نظر من فرق چندانی نمی‌کند چون من هم یک ارمنی بودم و الان مسلمان شده‌ام.
- تغییر مذهب چه احساسی را در انسان به وجود می‌آورد؟
- من از دین اسلام خیلی دور نبودم، و سالهاست که با این دین مانوسم در مدارس ایرانی و مسلمانان درس خواندم و دوستان مسلمان هم داشتم و با افراد مختلفی در ارتباط بودم و بیشتر با ایرانی‌های مسلمان سروکار داشتم تا ایرانی‌های ارمنی. ضمن اینکه شخصا مذاهب و ادیان الهی را از هم دور و متفاوت نمی‌بینم چون در نهایت تمام مذاهب مهم و اصلی دنیا یک حرف زده‌اند و چندان فرقی با یکدیگر ندارند.
- نظر همسرتان در مورد ادامه کار هنری شما چیست؟
- نظرشان کاملا مثبت است چون از وقتی که با هم آشنا شدیم، من بازیگر بودم. همسرم هم در خارج از کشور بزرگ شده و عقایدش نسبت به هنر مثبت است و مثل بعضی‌ها که معتقدند خانم‌ها بعد از ازدواج نباید به کار خود ادامه دهند همسرم معتقد است که باید به کارم ادامه دهم.
- پس کم کاری شما در این مدت به دلیل ازدواج بوده است؟
- نه، اتفاقا من بعد از ازدواج حضورم در سینما بیشتر شده ولی فیلم‌هایم به نمایش درنیامده است.
- زندگی مشترک چطور است؟
- خوب است و خیلی متفاوت از زندگی مجردی و مسئولیت هم سنگین‌تر می‌شود دید آدم به زندگی تغییر می‌کند و آرامش بیشتری هم پیدا می‌کند
- زمانی که مسلمان شدید نام جدید شما به چه اسمی تغییر کرد؟
- اسم من تغییر نکرد چون اسم من مسیحی نیست. ماهایا اسم شرقی است و ریشه هندی دارد و موقع مسلمان شدن هم از من نخواستند که اسمم را تغییر دهم.
- در محضر چه کسی مسلمان شدید؟
این مسئله شخصی است چون فردی که نزد ایشان اسلام آوردم فردی شناخته شده است ؛ چندان تمایلی به گفتن نام ایشان ندارم
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:25
سينمای ایران و جهان

بیوگرافی باران کوثری ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی:متولد 1364
دختر رخشان بنی اعتماد و جهانگیر کوثریبا بازی در فیلمهای مادرش به سینما‌ آمد. و سرانجام در فیلم « زیر پوست شهر » بود که خوش درخشید. باران کوثری سال 1381 را با بازی در فیلمی غیر از ساخته مادرش آغاز کرد: « رقص در غبار ». بازی او در « خوابگاه دختران » فراتر از حد تصور است.باران کوثری سرانجام یکی از درخشان ترین بازیهایش ارائه کرد و موفق شد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن جشنواره بیست و پنجم را بی چون و چرا از آن خود کند: « خون بازی
- نرگس (رخشان بنی اعتماد، 1370)
- روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، 1373)
- بانوی اردیبهشت (رخشان بنی اعتماد، 1376)
- باران و بومی (فیلم کوتاه، رخشان بنی اعتماد، 1377)
- زیر پوست شهر (رخشان بنی اعتماد، 1378)
- روزگار ما (مستند، رخشان بنی اعتماد، 1380)
- رقص در غبار (اصغر فرهادی، 1381)
- برگ برنده (سیروس الوند، 1381)
- خوابگاه دختران (محمدحسین لطیفی، 1383)
- گیلانه (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)
- تقاطع (ابوالحسن داودی، 1384)
- خون بازی (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1385)
- روز سوم (محمدحسین لطیفی، 1385)
- توفیق اجباری (محمدحسین لطیفی، 1386)
- کتونی سفید (محمدابراهیم معیری، 1386)

مجموعه های تلویزیونی:
- بگذار آفتاب برآید (مجموعه، یک قسمت، قاسم جعفری، 1377)
- صاحبدلان (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1385)
.....................

 جشنواره ها و جوایز: - برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم های « خون بازی » و « روز سوم » - 1385
- دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن از بخش مسابقه بین الملل بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم « خون بازی » - 1385
- دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « زیر پوست شهر » - 1379
- دومین بازیگر کودک و نوجوان سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی برای بازی در فیلم « باران و بومی » - 1379
 

چهارشنبه 25/2/1387 - 13:25
سينمای ایران و جهان
بیوگرافی محمدرضا شریفی نیا ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی:متولد 1334
همسر آزیتا حاجیان (بازیگر)
پدر مهراوه و ملیکا شریفی نیا (بازیگران)
برای اولین بار با بازی در نقش بسیار کوتاهی در فیلم « اوینار » (شهرام اسدی) بازی در سینما را تجربه کرد. اما شاید با حضور در نقش استاد دانشگاه در فیلم « پری » (داریوش مهرجویی، 1373) بیشتر دیده شد. اما قبل از آن و در سالهای 1370 تا 1372 مشغول بازی در نقش ولید در مجموعه تلویزیونی « امام علی (ع) » (داود میرباقری) بود که با پخش این مجموعه در سال 1375 مطرح و شناخته شد.پس از « پری »، « آدم برفی » (داود میرباقری، 1373) را بازی کرد که این فیلم به مدت سه سال توقیف شد.محمدرضا شریفی نیا علاوه بر بازی در فیلمهای سینمایی و مجموعه های تلویزیونی سمتهای دستیار کارگردان، برنامه ریز، عکاس را هم برعهده داشت. او علاوه بر اینها بهترین انتخاب برای گزینش بازیگر برای فیلمهای سینمایی است. در بسیاری از فیلمها انتخاب بازیگران بر عهده او بوده است.محمدرضا شریفی نیا بهترین بازی عمرش را در فیلم « دنیا » (منوچهر مصیری، 1381) ارائه داد. یک بازی قدرتمندانه از کسی که توانایی های بالقوه ای در ارائه نقش دارد.در سال 1386 تا اواسط مرداد، 6 فیلم با بازی او روی پرده سینماهای تهران رفت و او را پرکارترین بازیگر نیم سال معرفی کرد: نقاب، پارک وی، محاکمه، اخراجی ها، مهمان، نصف مال من نصف مال تو
مجموعه آثار: - اوینار (شهرام اسدی، 1370)
- هنرپیشه (محسن مخملباف، 1371)
- آدم برفی (داود میر باقری، 1373)
- پری (داریوش مهرجویی، 1373)
- برج مینو (ابراهیم حاتمی کیا، 1374)
- ابر و آفتاب (محمود کلاری، 1375)
- لیلا (علی حاتمی، 1375)
- سینما سینماست (سید ضیاء دری، 1375)
- جهان پهلوان تختی (بهروز افخمی، 1376)
- بازیگر (محمد علی شجادی، 1377)
- شیدا (کمال تبریزی، 1377)
- عشق کافی نیست (مهدی صباقزاده، 1377)
- بلوغ (مسعود جعفری جوزانی، 78/1377)
- دختردایی گمشده (داریوش مهرجویی، 1377)
- میکس (داریوش مهرجویی، 1378)
- مونس (حمید رخشانی، 1378)
- دختری بنام تندر (حمید رضا آشتیانی پور، 1379)
- مسافر ری (داود میر باقری، 1379)
- مربای شیرین (مرضیه برومند، 1379)
- عروس خوش قدم (کاظم راست گفتار، 1381)
- دنیا (منوچهر مصیبی، 1381)
- واکنش پنجم (تهمینه میلانی، 1381)
- 13 گربه روی شیروانی (علی اکبر عبدالعلی زاده، 1382)
- مکس (سامان مقدم، 1382)
- سالاد فصل (فریدون جیرانی، 1383)
- ازدواج به سبک ایرانی (حسن فتحی، 1383)
- نقاب (کاظم راست گفتار، 1383)
- گیس بریده (جمشید حیدری، 1384)
- مهمان (سعید اسدی، 1385)
- در شهر خبری نیست، هست (رضا خطیبی، 1385)
- پارک وی (فریدون جیرانی، 1385)
- اخراجی ها (مسعود ده نمکی، 1385)
- محاکمه (ایرج قادری، 1385)
- نصف مال من، نصف مال تو (وحید نیکخواه آزاد، 1385)
مجموعه های تلویزیونی:
- امام علی (ع) (مجموعه، داود میرباقری، 1370)
- همسایه ها (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1380)
- سفر سبز (مجموعه، محمدحسین لطیفی، 1380
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:24
سينمای ایران و جهان
بیوگرافی رضا عطاران ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی: با حضور در جنگ « ساعت خوش » (مهران مدیری - 1373) فعالیت هنری و بازیگری اش را آغاز کرد. و خیلی زود به جرگه کارگردانان تلویزیونی پیوست. مجموعه های « خانه به دوش » ، « متهم گریخت » و « ترش و شیرین » که عطاران آنها را کارگردانی کرده از مجموعه های پربیننده و برتر تلویزیون است.رضا عطاران در سینما هم موفق بود. او در مجموعه آثار: - کلید ازدواج (داود موثقی، 1377)
- سیندرلا (بیژن بیرنگ، مسعود رسام، 1380)
- کلاه قرمزی و سروناز (ایرج طهماسب، 1381)
- هوو (علیرضا داودنژاد، 1384)
- تیغ زن (علیرضا داودنژاد، 1385)
- کلاهی برای باران (مسعود نوابی، 1385)
- توفیق اجباری (محمدحسین لطیفی، 1386)
« هوو » معرکه بود.
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:23
سينمای ایران و جهان

 بیوگرافی ایرج طهماسب (بازیگر) ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی:متولد 1338 تهران
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل تئاتر از دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
آغاز فعالیت سینمایی با بازی در فیلم "آن سوی مه" (منوچهر عسگری نسب، 1364).
........................

 مجموعه آثار: به عنوان بازیگر (دیگر سمتها عنوان شده است):
- آن سوی مه (منوچهر عسگری نسب، 1364)
- خط پایان (محمدعلی طالبی، 1364)
- شهر موشها (بازیگر عروسکی - محمدعلی طالبی، مرضیه برومند، 1364)
- مقاومت (احمد نیک آذر، 1365)
- روزهای انتظار (اصغر هاشمی، 1365)
- صعود (فریدون جیرانی، 1366)
- جهیزیه برای رباب (سیامک شایقی، 1366)
- روز باشکوه شهر کوچک (کیانوش عیاری، 1367)
- زیر بامهای شهر (اصغر هاشمی، 1368)
- راز کوکب (کاظم معصومی، 1368)
- گربه آوازه خوان (کامبوزیا پرتوی، 1369)
- اتل متل توتوله (فقط فیلمنامه نویس، محمد جعفری، 1370)
- کلاه قرمزی و پسرخاله (نویسنده، بازیگر و کارگردان، 1373)
- عینک دودی (بازیگر و بازنویس فیلمنامه، محمدحسین لطیفی، 1378)
- یکی بود یکی نبود (نویسنده، بازیگر و کارگردان، 1379)
- دختر شیرینی فروش (بازیگر، نویسنده و کارگردان، 1380)
- کلاه قرمزی و سروناز (بازیگر، نویسنده و کارگردان، 1381)
- دختر ایرونی (فقط فیلمنامه نویس، محمدحسین لطیفی، 1381)
- خوابگاه دختران (فقط فیلمنامه نویس، محمدحسین لطیفی، 1383)
- زیر درخت هو (بازیگر، نویسند و کارگردان، 1384)
- رفیق بد (فقط فیلمنامه نویس، عباس احمدی مطلق، 1386)
...............

 جشنواره ها و جوایز: - کاندید بهترین فیلمنامه از چهارمین جشن خانه سینما برای فیلم "عینک دودی" - 1379  

چهارشنبه 25/2/1387 - 13:23
سينمای ایران و جهان
همه چیز درباره یکتا ناصر ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بهرام رادان که تازه با شور عشق نادر مقدس در کنار مهناز افشار به شهرت و محبوبیت رسیده بود در فیلم ساقی به کارگردانی محمدرضا اعلامی در کنار یکتا قرار گرفت و این خود باعث مطرح شدن یکتا در سینما شد ...بعد از فیلم ساقی سیلی از پیشنهادات به سمت یکتا آمد و یکتا در اواخر سال ۷۹ یک فیلم تلویزیونی به نام ( ضربه سوم ) را کار کرد ... در دهه ی ۸۰ او بخاطر کار کردن با کارگردانان مطرحی چون لبخنده و اعلامی بازیگری را جدی گرفت و به عنوان اولین انتخاب . پروژه ی سینمایی ( ناه پشت ابر ) را برگزبد ... که البته این فیلم بخاطر اینکه ستارگان نامدار در این فیلم حضور نداشتند و همچنین تبلیغات ضعیف فیلم باعث شد فیلم فروش چندانی نداشته باشد ... بعد از این فیلم یکتا در کنار میترا حجار فیلم ( فراری ) را به ساخته ی رضا جعفری بازی کرد ...   ...( پیش پرده ) نام فیلم تلویزیونی دیگر یکتا در سال ۸۱ بود و با همین اثر این سال کاری هم به پایان برد تا وقت بیشتری برای پرداختن به موسیقی و نقاشی داشته باشد .   وقتی در سال ۸۲ یکتا پیشنهاد بازی در فیلم ( عاشق مترسک ) را پذیرفت نه خود یکتا و نه هیچکدام ار اهالی سینما فکر نمی کردند که این فیلم هم به سرنوشت دو فیلم قبلی بازیگر جوان دچار شود !!!! ... او در سالهای ۸۲ تا ۸۴ ترجیح داد فقط به پیشنهادهای تلویزیونی پاسخ مثبت بدهد ... بعد از با من بمان لبخنده - سریال ( لبه تاریکی ) ساخته سعید سلطانی را بازی کرد و در پی پخش این مجموعه از تلویزیون و درصد بالای بیننده اش محبوبیت و شهرت یکتا به چند برابر رسید .... ... و در سال ۸۴ که به پیشنهاد احمد امینی پاسخ مثبت داد و یکی از نقش های اصلی مجموعه (( اولین شب آرامش )) را بازی کرد .... البته یک فیلم تلویزیونی دیگر از یکتا به نام ( قند ترش ) ساخته کوروش خزایی نیز از دیگر کارهای یکتا در این سالهاست ....  و بالاخره در ۲۱ مرداد  سال ۸۳ با اکران فیلم فراری طلسم سینمایی یکتا شکست که البته قبل از آن و با فاصله ی دراز از تولید ( ساقی ) نخستین فیلم یکتا ساخته ی اعلامی اکران شده بود که با تغییر ذائقه ی سینما دوستان به موفقیت لازم نرسید ... این موضوع دقیقا برای فیلم فراری هم  بود که وقتی اکران شد که سینما از سوژه ی فرار دختران اشباع شده بود .... ( عاشق مترسک ) هم نیز از ۲۴ فروردین ۸۴ اکران شد و دقیقا سومین کار یکتا هم دچار سرنوشت دو کار قبلی اش شد و خیلی موفق نشد ....  بعد از این او کارهای بسیار دیگری کار کرد . از جمله : ( خنگ آباد ) مهدی اباسلط - ( مستند خانه ای در شن ) اردشیر افشین راد - ( ابر می بارید . باران نه ) محمدرضا آهنج - ( قتل آنلاین ) مسعود آب پرور که در حال حاضر بر پرده ی سینماهاست که این فیلم در پائیز و زمستان ۸۴ فیلمبرداری شد و به مراحل فنی رفت .  - (افسانه شادیها ) یا ( روزهای نازنین ) علی قوی تن که این فیلم از دی ماه ۸۴ کلید خورد و تا پایان فروردین ۸۵ ادامه داشت . - ( سود تولد ) علی قوی تن در بهار ۸۵ - ( باران رویاها را نمی شود)اصغر یوسفی
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:22
سينمای ایران و جهان
بیوگرافی بهرام رادان ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )نام: بهرام رادانتاریخ تولد: 1358 مدرک تحصیلی: کارشناس مدیریت بازرگانی.......................در سال 1378 در آموزشگاه هیوا فیلم بازیگری را آموخت. در اولین حضور سینمایی تنها به واسطه چهره اش شناخته شد: « شور عشق » اما فیلم به فیلم به دانش سینمایی خود افزود و توانست فوت و فن بازیگری را بیاموزد تا اینکه در چهارمین نقش آفرینی اش کاندید دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در پنجمین جشن خانه سینما شد:  « آواز قو » دو سال بعد در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول را تصاحب کرد: « شمعی در باد » ........................ شور عشق (نادر مقدس، 1378)آبی (حمید لبخنده، 1379)ساقی (محمدرضا اعلامی، 1379)آواز قو (سعید اسدی، 80-1379)طلوع تاریک (فیلم کوتاه، ابراهیم شیبانی، 1380)رز زرد (داریوش فرهنگ، 1381)عطش (محمدحسین فرح بخش، 1381) گاوخونی (بهروز افخمی، 1381)شمعی در باد (پوران درخشنده، 1382)ننه گیلانه (رخشان بنی اعتماد، 1382)سربازهای جمعه (مسعود کیمیایی، 1382)رستگاری در هشت و بیست دقیقه (سیروس الوند، 1383)ازدواج صورتی (منوچهر مصیری، 1383)گیلانه (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)حکم (مسعود کیمیایی، 1383)تقاطع (ابوالحسن داودی، 1384)خون بازی (رخشان بنی اعتماد، محسن عبدالوهاب، 1383)سنتوری (داریوش مهرجویی، 1383)چهار انگشتی (سعید سهیلی، 1385
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:21
سينمای ایران و جهان
بیوگرافی گلشیفته فراهانی ( بیوگرافی هنرمندان و هنرپیشگان )بیوگرافی:متولد 1362
دختر بهزاد فراهانی (بازیگر)
خواهر شقایق فراهانی (بازیگر)
مدرك تحصیلی: فارغ التحصیل هنرستان موسیقی

............................................

برای اولین بار در سن 14 سالگی در فیلم بیادماندنی « درخت گلابی » نقشی ماندگار ایفا کرد و نامش سر زبانها افتاد: گلشیفته فراهانی.
اما کمی بیش از حد معمول طول کشید تا گلشیفته ثابت کند بازیگر درجه یکی است. تا اینکه بازی در فیلم « بوتیک » و « اشک سرما » پیش آمد و گلی در هر دو عالی بود. اما گلشیفته فراهانی سال 1385 را هیچگاه از یاد نخواهد برد. او در این سال 3 فیلم با بازی بسیار خوبش بر پرده سینماها داشت: به نام پدر، گیس بریده و میم مثل مادر. او در جشنواره همان سال هم یه آس دیگر رو کرد: « سنتوری ». و حالا یکی از ستاره های دهه هشتاد سینمای ایران است.

............................................

گفتگوی منصور ضابطیان با گلشیفته فراهانی - ویژه نامه هفته نامه « چلچراغ »

یکی از شب های بهمن1376 در سینما قدس نشسته ام. روزهای آخر جشنواره است.فیلم جدید داریوش مهرجویی به سنت همیشه در روزهای اخر رسیده است: درخت گلابی.

دختر بچه ای نقش "میم"را بازی می کند. سرخوش، یله، شیطان و اندکی بدجنس. همه از هم می پرسند این دختر بجه سبزه سرتق کیست و آنهایی که بیشتر می دانند پاسخ می دهند: دختر بهزاد فراهانی.

میم مورد تحسین همه قرار گرفت. اما عجیب نبود دختر یک بازیگر می توانست در نقش خودش خوب بازی کند.اما گلی هرچه جلو تر آمد این تئوری را به انزوا کشاند.او فیلم به فیلم پیشرفت کردتا امروز که دیگر کسی نمی پرسد او دختر کیست.آخرین فیلم او "میم مثل مادر"یک جهش بی نظیر در کارنامه اش به حساب می آید.حتی کسانی که فیلم را دوست ندارند به استعداد دختر 23 ساله ای که نقش مادری 35ساله را به خوبی بازی می کند اعتراف می کنند.گفت و گوی ما با گلشیفته درگیری های معمول گفت و گو ها ی همیشگی را ندارد.ما نشسته ایم و با هم درباره مهمترین نقش هایش صحب کرده ایم.اینکه چرا برای آن نقش انتخاب شده و تحلیلش از این نقش ها چیست.درباره کارگردانش چه فکری می کند و دیالوگی که از فیلم در ذهنش مانده چیست. پیش بینی می کنم و البته امیدوارم که این گفت و گو را دوست داشته باشید.

/ درخت گلابی (میم) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
چون گلشیفته واقعا "میم" بود . به واسطه خواهرم و با معرفی آقای شریفی نیا به آقای مهرجویی معرفی شدم. در آن دوران هیچ علاقه و وسوسه ای نسبت به سینما نداشتم. حتی یک ذره.

آقای کارگردان:
از مهرجویی درخت گلابی فقط یک قصه گوی مهربان به یادم مانده که وسط شیطنت های کودکانه من می آمد و قصه فیلم را تعریف می کرد.می گفت الان مامان میاد،بابا می ره،محمود گریه می کنه،تو باید چای بخوری،بعد بخندی ... حسابی خوش می گذشت. مثل یک رویا بود.

این نقش کی بود؟
میم کودکی اسرار آمیز همه ما بود. برای بازی کردن در این نقش من هیچ کار نکردم چون اصلا نمی دانستم آنجا چه خبر است .من داشتم بازی های کودکانه خودم را می کردم و آن پشت مشت ها دوربین هم کار خودش را می کرد.این تبحر آقای مهرجویی بود که میم را میم کرد.

دیالوگی که خوب یادم مانده:
حتی اگر روح از بدنم جدا کنی دیگر صدایی نخواهی شنید.

/ بوتیک (اتی) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
نمی دانم چرا انتخاب شدم.دعوتم کردند به هدایت فیلم بروم.آقای نعمت الله را اصلا نمی شناختم .توی دفتر کمی با من حرف زدند و بعد رفتیم روی پشت بام و من سکانس پل را برایشان بازی کردم‌.

آقای کارگردان :
آقای نعمت الله ریز ریز کارهایی که باید می کردیم را در نظر داشت. هیچ کس فکر نمی کرد که او بتواندفیلم را اینقدر خوب در بیاورد. تمام ظرافت هایی که در فیلم هست حاصل نگاه خود آقای نعمت الله است.

مگر این نقش کی بود؟
اتی خواست هایی معمولی داشت که خواست ساده همه جوانان این کشور است.او یک زندگی حداقل می خواست. نه چیزی بیشتر.
قبل از اینکه فیلمبرداری شروع شود مدتی خودم اتی شدم.حتی می رفتم دم مغازه ها و مثل اتی رقتار می کردم و نمی دانید که چه پیشنهادها به من می شد.
دیالوگی که خوب یادم مانده:
آدم ها لباس سفید بپوشند ... دست هم رو بگیرند ... توی سبزه ها بدوند ... بادنک های سفید ...

/ اشک سرما (روناک) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
من برای این نقش اتخاب نشدم بلکه خودم را زور چپون کردم .فکر می کنم کلمه زورچپون اصلا از همین جا آمد!!سراغ خیلی ها رفته بودند و من هم بکی از آنها بودم و شاید کم شانس ترینشان .قصه فیلم را سر بوتیک آقای کارخانی تعریف کرده بودند و من از همان موفع دیوانه شدم.از پیش خودم همه فیلمنامه را با کمک یکی از دوستان پدرم به کردی ترجمه کردم و دیالوگ ها را یاد گرفتم. فیلمنامه را زدم زیر بغلم و رفتم پیش آقای حمید نژاد و گفتم تو رو خدا به من اعتماد کنید. در واقع آقای حمید نژاد به من اعتماد نکردند به خودشان اعتماد کردند که می توانند این نقش را توسط من در بیاورند.

آقای کارگردان:
یک نکته را باید بگویم. بعد از آقای مهرجویی که من ورودم به سینما را مدیون ایشان هستم ،برخورد به عزیزالله حمید نژاد مهمترین اتفاق سینمایی زندگی من بود.او چیز هایی به من یادداد که مرتب به آنها مراجع می کنم .بزرگترین درسی که از او گرفتم به کار انداختن ناخود آگاهم بود.او کمک کرد که وقت بازی بدلم را در خودم کشف کنم تا به کمکم بیاید.

مگر این نقش کی بود؟
قبل از فیلمبرداری یک ماه تمام در کوهستان با گوسفند ها سر کردم .من واقعا روناک شدم .مهمترین ویژگی روناکغرورش بود.روناک نشان می داد که جریانات سیاسی گاهی آدم رابدون آنکه خودش بخواهد به هرجا دلشان بخواهد می برند.

دیالوگی که خوب یادم مانده:
از این ور شما تفنگ می کشین رو سر ما از اون ور کردهای خومون.


/ ماهی ها عاشق می شوند(توکا): /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
چه می دانم چرا انتخاب شدم ... اشتباه (می خندد) نه از شوخی گذشته فکر می کنم به خاطرآشنایی آقلی رفیعی با خانواده ما بود.و البته آقای کلاری ... آقای کلاری عزیز.

آقای کارگردان:
ویزگی کارگردانی ماهی ها ... سواد بی نظیر آقای رفیعی بود که پشت فیلم قرار داشت .زیبایی شناسی آقای رفیعی باعث شد تا فیلم اینقدر خوش آب ورنگ و خوشمزه شود.

مگر این نقش کی بود؟
جوانی و سرزندگی توکا مهمترین ویژگی اوست. میان آن همه آدم قدیمی توکا جدید است.میان آن همه آدمی که از گذشته می گویند توکا حرف از آینده می زند.

دیالوگی که خوب یادم مانده:
(صحنه غذا بردن برای عزیز)
توکا: ببخشید دیر شد.
عزیز: چی دیر شد؟
توکا: شامتون!
عزیز: ولی من شام خورده م.
توکا: شامخرده این ؟!
عزیز: نه
توکا: پس منتظر بودین ...

/ به نام پدر (حبیبه) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
فکر می کنم آقای حاتمی کیا دوست داشتند من حبیبه فیلم را بازی کنم اما بیشترش اصرار آقای پرستویی بود. من از بچگی عاشق "عمو پرویز"بودم.من هنوز دنیا نیامده بودم که عمو پرویز با خانواده ما رفت و آمد داشت. بچه های خانواده ما روی پای او بزرگ شدند. برای همین مثل پدر دوم ما می ماند.

آقای کارگردان:
تسلط حاتمی کیا روی آنچه که در ذهن دارد مثال زدنی است. کارگردانی و دکوپاژ به معنای کامل کلمه را می توان کنار دست آقای حاتمی کیا تجربه کرد.شیوه کارش خیلی جالب است. اینکه روز قبل آنچه می خواهد را با دوربین تصویر برداری می کند و دکوپاژ را بر آن اساس آنجام می دهد.

مگر این نقش کی بود؟
حبیبه نماینده نسل ماست که الان شاکی است. شاکی نسبت به آنچه که حتی خیلی هایمان نمی دانیم چیست.نسل ما قربانی ترین نسل تاریخ ایران است.

دیالوگی که خوب یادم مانده:
مهمترین دیالوگ شاید ساده ترینش بود اما موقعیت ادای ان مهمش می کرد. وقتی که در کوتاه ترین فاصله از عمو پرویز توی صورتش می گفتم: سرت چی شده بابا؟ "بابا"گفت های فیلم برایم عزیز و دوست داشتنی بود.

/ سنتوری (هانیه) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
شانس و شکایت! توی یک مهمانی در منزل خانم پری صابری، بعد از مدت ها آقای مهرجویی را دیدم و از اول تا آخر مهمانی شکایت کردم. شکایت ها ... باور نمی کنید. بعد از به نام پدر مدتها بود که فیلمی بازی نکرده بودم. آنقدر شکایت کردم که آقای مهرجویی گفتند خب بیا با هم کار کنیم. من می خواهم یک فیلم بسازم تو بیا بازی کن. چون پیانو میزدم پیانو زدنم را هم به فیلم اضافه کردند.

آقای کارگردان:
وقتی مهرجویی دارد کار می کند اصلا به آدم احساس توی فیلم بودن دست نمی دهد. همه چیز آنقدر معمولی است که فکر می کنی آدم ها آمده اند هم را ببینند ،چای بخورند و بروند. همه از هم می پرسند یعنی ما داریم فیلم می سازیم؟من فکر می کنم مهمترین ویژگی آقای مهرجویی این است که هیچ وقت نمی خواهد کار بزرگی انجام دهد. هیچ وقتنمی خواهد خودش را به نمایش بگذارد.اصلا این چیز ها مهم نیست برایش.انگار آمده سر صحنه که حال کند. حالا اگر شد کنارش فیلمی هم بسازد.من هنوز هم نمی فهمم که این فیلم ها چرا شاهکار می شود.

مگر این نقش کی بود؟
هانیه خواب وخوراک را از من گرفت. او هم از آن دسته زن هایی ست که می خواهد زندگی کند. یک زندگی معمولی کنار شوهر و بچه اش. اما بر خلاف زن های ایرانی وقتی می بیند شرایط آن طور که می خواهد نیست، نمی سوزد و نمی سازد.بلکه همه چیز را رها می کند و می رود.

دیالوگی که خوب یادم مانده:
یه بار شده فکر کنی من هم یه زنم؟ دوست دارم شوهرم بالای سرم باشه؟ چرا باید همه چیزم رو بریزم به پای تو؟ تویی که نه می تونی یه شوهر برای من باشی نه یه پدر واسه بچه ام؟ تو فقط یه عشق داری بدبخت بیچاره ... دوا ... جنس ...

/ نیوه مانگ (نیوه مانگ) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
این از آن انتخاب هایی ست که نمی فهمم چرا صورت گرفته. شاید چون بهمن دوست خیلی نزدیک ماست و می داند که من کردی را خوب صحبت میکنم. بهمن حساسیت غریبی روی زبان کردی دارد.

آقای کارگردان:
شرایط کار به شدت سخت بود. نه وقت داشتیم و نه نگاتیو. بهمن شکارچی لحظه هست. یک چیزی از توی هوا رد می شود و او در لحظه آن را چنگ می زند. انرژی بی پایان و بی حدی دارد.

مگر این نقش کی بود؟
نمی توانم در باره شخصیت او تو ضیحی بدهم چون همه چیز لو می رود.فقط می توانم بگویم به معنای واقعی کلمه مرموز است تا جایی که گاهی ترسناک است

دیالوگی که خوب یادم مانده:
دیالوگی که درباره مرز می گویم. کردی است و در ترجمه فارسی لطفش را از دست می دهد.

/ میم مثل مادر (سپیده) /

چرا گلشیفته برای این نقش انتخاب شد؟
این ریسک آقای ملاقلی پور بود چون هر چه فکر می کنم هنوز هم می بینم که این نقش به من نمی خورد. شاید به هرکس می گفتید لیلا را پیشنهاد می دادو او هم اتفاقا یکی از کاندیداها بود. خیلی ها مخالف انتخاب من بودند و همه روی یک نکته تاکید می کردند: او بچه است و نمی تواند مادر باشد.

آقای کارگردان:
او غریزه ای استثنایی دارد. خیلی چیزهایی که سر صحنه می دیدم اصلا برایم توجیه ساختاری نداشت اما حالا که فیلم را می بینم می فهمم که چه کار کرده. همه دکوپاژها و زوایای دوربینش برایم مثل کلاس درس بود.

مگر این نقش کی بود؟
مادر ... مادر ... مادر ... مادر ... مادر ....

دیالوگی که خوب یادم مانده:
تو برو دنیا رو درست کن چی کارداری به زندگی من و بچه ام؟


/ کوتاه از دیگران /
هفت پرده: تجربه آشنا شدن با فرزاد موتمن و مهدی احمدی
زمانه: بدشانسی آقای صلاحمند و ناآگاهی و فاجعه آمیز بودن من
دوفرشته: تجربه حضور داشتن در جشنواره کن
جایی دیگر: اولین تجربه آگاهانه بازیگری. تازه فهمیدم که بازیگری چقدر سخت است!
بابا عزیز: آشنایی با شوهرم و سفر به تونس
گیس بریده: اندکی آب برای سیراب کردن کسی که مدتی بود عطش بازی داشت
............... مجموعه آثار:
- درخت گلابی (داریوش مهرجویی، 1376)
- هفت پرده (فرزاد موتمن، 1379)
- زمانه (حمیدرضا صلاحمند، 1380)
- دو فرشته (محمد حقیقت، 1381)
- بوتیک (حمید نعمت الله، 1381)
- اشک سرما (عزیزالله حمیدنژاد، 1381)
- جایی دیگر (مهدی کرم پور، 1381)
- باباعزیز (ناصر خمیر، 1383)
- ماهی ها عاشق می شوند (علی رفیعی، 1383)
- به نام پدر (ابراهیم حاتمی کیا، 1384)
- گیس بریده (جمشید حیدری، 1384)
- نیوه مانگ (بهمن قبادی، 1385)
- میم مثل مادر (رسول ملاقلی پور، 1385)
- سنتوری (داریوش مهرجویی، 1385)
- دیوار (محمدعلی طالبی، 1386)
.......... جشنواره ها و جوایز:
- کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (اشک سرما) - جشنواره 22 فیلم فجر - 1382
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن (ماهی ها عاشق می شوند) - نهمین دوره جشن خانه سینما - 1384
- برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن (اشک سرما) - هشتمین دوره جشن خانه سینما - 1383
- کاندید تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن (بوتیک) - هشتمین دوره جشن خانه سینما - 1383
- بهترین بازیگر نقش اول زن سال (بوتیک) - منتخب نویسندگان و منتقدان - 1383
- سومین بازیگر نقش اول زن سال (اشک سرما) - منتخب نویسندگان و منتقدان - 1
چهارشنبه 25/2/1387 - 13:21
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته