تبیان، دستیار زندگی

  گاهی فکر میکنم که دعا کردن چقدر خوبه. اگه دعا نبود زندگی چقد سخت میشد.

این که خدا به ما اجازه داده تا باهاش حرف بزنیم و صداش کنیم و خیلی چیزا رو ازش بخواهیم، خیلی مهمه.

 تو خیال من دعا مثل یه طنابه که وقت دعا کردن اون رو گرفتم و دارم ازش میام بالا. میام پیشت

این خیلی قشنگه، مگه نه؟

ازت ممنونم که اجازه میدی دعا کنیم

هادی محبی رو که میشناسید؟

همون جوونی که یه روزه خور، روز دوم ماه رمضان سال 1378 با چاقو به گردنش ضربه زد و شهید شد.

خونواده شهید محبی از قصاص اون قاتل گذشتن تا برا بقیه درس عبرت باشه.

ولی کاش نمیکردن.

ای پدر شهید محبی من از تو شاکی ام که چرا اونروز رضایت دادی.

اگ اون فرد رو به سزای عملش میرسوندی الان دیگه کسی نبود که جرات روزه خوری رو داشته باشه

(اینجا یه جمله نوشته بودم که باعث شد مطلبم بعد از تایید و نظر دادن شما حذف بشه. خودم جمله رو حذف کردم که دوباره تایید بشه)

این چندروزه قاطی کردم

میخوام بنویسیم.

منتظر باشید

 

 

 

قبلاها فکر میکردم فقط از سختیها سوال امتحانی میاد، حالا فهمیدم که نه.
آدم وسط خوشی ها اصلا حواسش نیست داره امتحان میده. خوشی ها حواس آدم رو پرت میکنه و اتفاقا همینجاس که ممکنه امتحانش رو خراب کنه
حالا میفهمم که امتحاناتت خدا از اونچیزی که فکر میکردم سخت تره

شما هم به گروه سایبری حجاب و عفاف بپیوندید

کافیست در مطالبتون از این پوستر ها استفاده کنید

  هرگاه بنده گان من، از تو درباره من بپرسند، بگو که من نزدیکم. بقره / 186

همه اش به این آیه میفکرم. مثل یه رازه. مثل یه راز مهم که نمیتونم بفهمم. آخه رگ گردن نزدیک ما نیست، درون ماست، قسمتی از ماست.

به این آیه میفکرم و هُر ّی دلم میریزه.

انگار یه چیز دوست داشتنی و قشنگ تو رگهام راه میوفته.

خدایا این چیزی که تو رگهای من میگرده، تویی؟

فکر میکنی خدا همین نزدیکی هاست؟ همین دور وبر؟

از کجا میدونی؟

تا حالا نزدیکی اون رو حس کردی؟ بیشتر چه وقتایی نزدیکت میاد؟

اما چرا ... چرا گاهی اینقدر احساس فاصله میکنیم؟!

شما هم به گروه سایبری حجاب و عفاف بپیوندید

کافیست در مطالبتون از این پوستر ها استفاده کنید

در این رگبار سهمگین نگاه ، چتر حجاب را فراموش مکن ...

همه ترسم اینه، که 30 سال بعد دغدغه فکریمون روزه نگرفتن جوونامون باشه.مثل الان که نگرانیمون بی حجابی اونهاست.

شما هم به گروه سایبری حجاب و عفاف بپیوندید

لبخند مسیح

تا به حال نمیدانستم که خدا هم عاشق است و اکنون تمام وجودم از عشق لبریز است. او عاشق است و این عشق را در وجود تمام موجودات نهاده است. عشقی که نه به خاطر نیاز باشد، بلکه از شدت کمال و اوج بی نیازی است. او عاشق وجود خود شد و این عشق، باعث شد تا جهان خلق شود.

شرم دارم وقتی احساس میکنم تنها دلیل زنده بودن، برقراری رابطه عاشقانه با کسی است که خودش تمام وجودش لبریز از عشق است، و طبیعت ما را بر اساس عشق سرشته است.

خورشید هر روز صبح با عشق طلوع میکند و بی دریغ بر همه میتابد.

اسمان عاشق، بر سر تمام موجودات سایه افکنده است و هیچ کس و  هیچ چیز را از دایره عشقش نمیراند.

باران هر قطره اش که بر صورتم مینشیند، احساس میکنم افتخار همنشینی با یک موجود عاشق دیگر را به من هم داده اند.

امروز صبح که گربه ای را در خیابان دیدم، ایستادم، در چشمهایش خیره شدم و لبخند زدم. او هم محبتی را که در دلش بود به من هدیه کرد.

در دنیایی تا به این حد عاشق، قلبم را به روی هدیه خدا باز میکنم و اجازه میدهم تا عشق، تمام وجودم را احاطه کند.

شما هم به گروه سایبری حجاب و عفاف بپیوندید

سلام به عزیزانم

یه خبر بد دارم امروز اونم اینه که ظاهرا غرفه تبیان در نمایشگاه قرآن آماده نیست. (این حرفیه که مسولان تبیان به جاده دوستی گفتن). ما هم که میخواستیم همدیگه رو اونجا ببینیم و الان...

ما رو باش رو دیوار کیا داشتیم یادگاری مینوشتیم

به هر حال بهتره که صبر کنیم تا غرفه تبیان رو آماده کنن. اگر تا هفته دیگه آماده نشد قرارمون رو یه جور دیگه هماهنگ میکنیم

 لبخند مسیح

---

شما هم به گروه سایبری حجاب و عفاف بپیوندید

زین پس تو هر مطلبی که ثبت میکنم  یه پوستر اخلاقی مروج فرهنگ وزین عفاف و حجاب قرار میدم

 سلام

خوشحالم که همه دوستان علاقه مند هستن که تو نمایشگاه قران با هم یه قرار ملاقات بزاریم و با هم آشنا بشیم.

جاده دوستی عزیمون هم سخت از این پیشنهاد استقبال کرده و یه مطلب هم مخصوص این پیشنهاد ثبت کرده. همینطور خودش هم پیشنهاداتی رو مطرح کرد که از این قرار هستن:

پیشنهاد اولش رو من هم قبول دارم ولی به یه شرطی عملی میشه اونم اینه که آیا دوستان شهرستانی ما حاضر هستند رنج سفر رو تحمل کنن و قدم رو چشم ما بزارن یا نه.

اما پیشنهاد دومشون بسیار قابل تقدیره چون که ما ثبت مطلبی ها از حداقل امکانات اطلاع رسانی برخورداریم و مثل کاربران انجمن نیستیم که تا تقی به توقی میخوره برا همه یه پیغام بفرستن که کاربرای انجمن هوا فضا، آپولو هوا کردن. پس بهتره که خودمون هوای خودمون رو داشته باشیم. (مثال سیاسی  نمیزنم چون احتمال تایید نشدن مطلبم زیاد میشه)

اما در کل هدف اینه که همه بچه ها با هم آشنا بشن و چه بهتر که این روز ملاقات همزمان باشه با روزی که مسولان ثبت مطلب هم در غرفه تبیان حضور دارن تا بتونیم اونها رو هم از نزدیک ببینیم و از این جور حرفا دیگه.

از مسولان تبیان خواهش میکنم هرچه سریعتر به پرسش781907 پاسخ دهند

لبخند مسیح

آیا عشق که گاهی احساس میکنم بدون اون نمیتونم زندگی کنم، با خدا ارتباطی داره یا نه.

اگه بخوام در مسیر زندگی، خدا رو انتخاب کنم، باید عشق رو کنار بگذارم یا نه.

عشق از نظر خدا سرزنش شده یا نه.

همان احساس زیبایی که وقتی وجود را و قلب را فرا میگیرد، دیگر عاشقی در میان نیست، همه معشوق است.

فهم معانی عاشقانه به قلب عاشق نیازمند است

لبخند مسیح

لذت و قدرت و ثروت برای بودن کمه. به نظر من دوست داشتن ِ دیگران هم میتونه یکی از دلایل حرکت بشر باشه.

دوست داشتن میتونه به جنگ قدرت بره و بدون ریختن حتی یک قطره خون، اون رو مغلوب کنه.

دوست داشتن میتونه در برابر ثروت بایسته و با یک نگاه کاری کنه که او تمام دارایش رو ب پاش بریزه.

دوست داشتن اگه با لذت روبرو بشه، لذت از شرم ذوب میشه. چون که لذت فقط در حواس ظهر هست و دوست داشتن، قلب و تمتم وجود رو فراگرفته.

دوست داشتن ، غریبه اس با قدرت و ثروت و لذت. فرقشون هم تو اینه که محبت رو نمیشه دید، رنگ نداره. چیزی نیست که جسم من رو دچار لذت کنه. روج رو چرا اما جسم رو نه.

آنهایی هم که وجود روح رو انکار میکنند، دلیلی نمیبینند که که کسی رو جز به خاطر اون سه مقوله (قدرت،ثروت،لذت) دوست بدارن.

زمان چقدر زود میگذره

انسانها وجودی کمالگرا دارند. برای همینه که همیشه از ثروت و قدرت و لذت، نهایت اون رو میخوان.

فکر میکنن اگ نهایت لذت های جهان در اختیارشون باشه، قانع میشن. یا تسلط بر تمام انسانها.

در حالی که این ارضا نشدن به خاطر همان وجود کمالگرایی است که باید از قدرت و پول لذت بگذره و چیزی بزرگتر و با ارزش تر از این سه را پیداکنه.

آونوقت وجودش حتما آروم میشه.

میخوام بدونم که چه چیز ارزش این رو داره که انسان لحظه های زندگیش رو به پای اون بریزه و وقتی به اون رسید، احساس نکنه که باز هم براش کمه؟

دوست دارم بدونم چه چیزی به جز لذتهای عادی و معمولی روزمره وجود داره که انسان رو به خاطر آن وجود بخشیده اند؟

دوست دارم بدونم ...

شکوای سبز

معبودم!

من عمرم را در مسیر غفلت از تو تباه کردم.

جوانی ام را ، در مستی دوری از تو پوساندم.

به خودم ظلم کردم و نفهمیدم. در خسران زیستم و ندیدم.

در منجلاب بودم و در نیافتم.

گاهی تغییر اسم میتونه نشونه توبه باشه

توبه از خیلی گناه ها

میتونه معنی بازگشت بده

بازگشت به معبود ازلی

.::ارمیای نبی همان هانی هنیّه::. 

 میتونه نشانه اعتراض باشه

اعتراض به ساختار درونی انسان

دوست دارم آلبوم خاطراتم رو با عطر نفس هاتون ورق بزنم