• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5607
تعداد نظرات : 449
زمان آخرین مطلب : 5956روز قبل
دعا و زیارت
 

 

كوچ سواران

 

هى مرد صبر كن

 

هرچند

 

فرقى ندارد كى راه خواهى افتاد

 

آن‏ها پشت این لبخند ناموفق

 

طرح كابوسى مى‏كشند

 

كجا مى‏روى؟

 

حالا نپرس از من

 

چرا چسبیده‏ام به حباب‏ها

 

و چرا از پیچ كوچه این طرفتر نمى‏آیم

 

از پشت چینه‏ها باد مى‏آید

 

و من مى‏ترسم

 

از این باد كه بوى غریبى دارد

 

اى سوار سرخوش!

 

مرابه كه مى‏گذارى و مى‏روى

 

من هنوز

 

تشنه غزل‏هایم

 

و كجاست مگر این مقصد

 

كه برشاخسار نخل

 

پوپكى به دور دستها خیره مانده است؟

 

باد مى‏آید

 

و من

 

معنى این باد بى‏وطن را خوب مى‏فهمم

 

و دلم شور مى‏زند

 

و چشمم هواى باران دارد

 

و مى‏ترسم از این راه

 

و مى‏ترسم از این مقصد

 

خوابم نمى‏آید

 

دارم میان كوچه‏ها دیوانه مى‏شوم

 

در هرخانه مردى است

 

كه جسارتش را به دیوار آویخته است

 

و تو اى مرد

 

همراه این سپیداران مغرور ناهشیار كجا مى‏روى؟

 

و عجیب بوى خوشى مى‏وزد از آسمان

 

و همه مى‏دانیم

 

كه چه خواهد شد

 

خود را پشت آینه‏ها پنهان كرده‏ایم

 

تا مبادا

 

به نام كوچكمان بخوانى

يکشنبه 30/10/1386 - 10:5
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 هر كس كه رضایت الهی را با غضب مردم بخرد، خداوند او را از مردم بی نیاز سازد، و هر كس رضایت مردم را با غضب الهی بخرد، خداوند او را نیازمند مردم سازد، والسلام .

إن من طلب رضی الله بسخط الناس كفاه الله أمور الناس ، و من طلب رضی الناس بسخط الله وكله الله إلی الناس ، والسلام .

بحار الانوار، ج 78، ص 126

يکشنبه 30/10/1386 - 10:4
دعا و زیارت
 

آب

 

سرگردان مى‏دود . از هراس آتشى كه به دامانش افتاده و سپاهى كه در اطرافش گرد آمده است . هرچه بیشتر مى‏دود، هجوم آتش بیشتر مى‏شود .

 

سوارى از دور به طرفش مى‏آید . از سوار فرار مى‏كند . كودكانه مى‏دود و آتش را نیز به همراه خود مى‏برد .

 

مرد نزدیك مى‏شود . صدایش به ابهت صداى دشمن نیست .

 

دختر، صبركن، كارى با تو ندارم!

 

این سخن آرامش مى‏كند . هرچند مى‏داند چاره‏اى جز آرامش ندارد .

 

سوار پیاده مى‏شود . به سوى آتش مى‏دود . سعى در خاموش كردن آن دارد . شعله‏هاى آتش فرو مى‏نشیند و سیاهى‏اش بردامان دختر به جاى مى‏ماند .

 

صداى ضجه زنان و دختران، فریاد دشمن و قهقهه ناپایدارش با هم در آمیخته است . شعله‏هاى آتش از میان خیمه‏ها زبانه مى‏كشد .

 

مرد به دخترك نگاه مى‏كند . لبان خشكیده‏اش حقیقتى را فاش مى‏كند كه بر زبان جارى نمى‏شود . سوار كاسه را از مشك، پر آب مى‏كند و به دست او مى‏دهد . نگاه دختر در آب مى‏لرزد . لبانش بى‏حركت مى‏ماند . راه را به سوى قتلگاه كج مى‏كند .

 

بى‏درنگ مى‏رود . صداى سوار را از پشت‏سر مى‏شنود .

 

كجا مى‏روى؟

 

نمى‏ایستد . مكث، او را از مقصودش باز مى‏دارد .

 

پدرم تشنه بود، برایش آب مى‏برم .

 

آرام جواب مى‏دهد آرام و سنگین .

 

پدرت را كشتند .

 

مى‏ایستد . ساده و معصومانه رو به مرد مى‏كند .

 

به پدرم آب دادند؟

 

شرم مى‏كند; از دختر و از پدرش .

 

نه .

 

دختر به سوار مى‏نگرد: دشمن است هرچند كه مهربان‏تر بوده .

 

پس من هم آب نمى‏خورم .

 

و حلقه دستانش از گرد كاسه باز مى‏شود .

 

دختر دور مى‏شود و سوار، كاسه را مى‏بیند كه چون بدن‏هاى مثله این سرزمین تكه تكه بر خاك افتاد و آبى كه از آن نمى‏مانده بر زمین تفتیده كربلا ...

يکشنبه 30/10/1386 - 10:4
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 به شما هشدار می دهم این یزید حرام زاده پسر زنازاده مرا در سر دو راهی قرار داده است : یا شمشیركشی یا ذلت بیعت با او. اما داشت ه باشید كه ذلت از ساحت قدس ما به دور است . خدا و رسول خدا و مؤمنان و آن دامنهای پاكی كه ما را پرورده و آن دودمان شریف و آن ذلت ناپذیران عزتمند و آن نفسهای با عزت نیاكان ما قبول ندارند كه ما پیروی و فرمانبرداری از این افراد پست را بر مرگ با عزت ترجیح دهیم .

ألا و إن الدعی ابن الدعی قد ركز بین اثنین بین السلة و الذلة و هیهات من الذلة. یأبی لنا الله ذلك و رسوله و المؤمنون ، و حجور طابت و طهرت و أنوف حمیة و نف وس أبیة من أن نؤثر طاعة اللئام علی مصارع الكرام .

بحار الانوار، ج 45، ص 83

يکشنبه 30/10/1386 - 10:3
دعا و زیارت
 

پپام عاشورا :

 

مدعیان مسلمانى بسیارند . اما در صحنه امتحان است كه مؤمنان صادق و مدعیان دروغین و منافق شناخته مى‏شوند . آنان كه در جبهه نبرد حق و باطل، به هر بهانه‏اى امام حق را یارى نكنند و خود را كنار بكشند و به گوشه عافیت و راحت‏بخزند، مردود شدگان این امتحانند، هرچند سابقه درخشان ایمانى و انقلابى داشته باشند .

يکشنبه 30/10/1386 - 10:3
دعا و زیارت
 

امام حسین (ع) :

 ای بزرگ زادگان ! صبر و بردباری به خرج دهید كه مرگ جز یك پل نیست كه شما را از سختی و رنج عبور داده ، به بهشت پهناور و نعمتهای همیشگی آن می رساند، كیست كه نخواهد از زندانی به قصری انتقال یابد. و برای دشمنان شما درست به عكس است كه مرگ برای آنان مثل آن است كه از كاخی به زندان و شكنجه انتقال پیدا كنند. پدرم از پیامبر خدا (ص ) برای من نقل نموده است كه می فرمودند: "دنیا برای مؤمن همانند زندان و برای كافر همانند بهشت است ". مرگ پلی است كه عده ای را عبور داده ، به بهشتشان می رساند و جمعی را عبور داده ، به جهنمشان می رساند. آری ، نه دروغ شنیده ام و نه دروغ می گویم .

صبرا بنی الكرام فما الموت إلا قنطرة تعبر بكم عن البؤس و الضراء إلی الجنان الواسعة و النعیم الدائمة، فأیكم یكره أن ینتقل من سجن إلی قصر، و ما هو لأعدائكم إلا كمن ینتقل من قصر إلی سجن و عذاب ، إن أبی حدثنی عن رسول الله (ص ) (إن الدنیا سجن المؤمن ، و جنة الكافر) و الموت جسر هؤلاء إلی جنانهم و جسر هؤلاء إلی جحیمهم ما كذبت و لا كذبت .

بحار الانوار، ج 44، ص 297

يکشنبه 30/10/1386 - 10:2
دعا و زیارت
 

از انقلاب حسینى علیه‏السلام تا انقلاب خمینى قدس‏سره  قسمت هشتم

 

مردم مسلمان ایران

نقش مردم در دو قیام حسینى علیه‏السلام و خمینى قدس‏سره غیر قابل انكار است. به واقع، اگر دعوت هجده هزار نفرى كوفیان نبود، امام حسین علیه‏السلام به سوى كوفه حركت نمى‏كرد. مثال‏هاى زیادى در تأیید این مسأله است. از جمله:

 

1. امام علیه‏السلام پس از برخورد با سپاه حُر، كه راه را بر او بستند، فرمود: «من پیش شما نیامدم مگر پس از آن كه نامه‏ها و فرستاده‏هایتان رسید كه نزد ما بیا كه ما پیشوایى نداریم... اگر بر سر پیمان و سخن خویشید، كه آمده‏ام، و اگر خوش ندارید و نمى‏خواهید، بر مى‏گردم.»

 

2. در جاى دیگر، حضرت از انگیزه نامه نگارى و دعوت كوفیان این گونه یاد مى‏كند: «اِنَّ اَهْلَ الكُوفَةِ كَتَبوُا اَلَىَّ یَسألوننى اَن أقدِمَ عَلَیهِم، لِما اَرْجوُا مِن اِحیاءِ مَعالِمِ الْحَقّ وَ اِماته البِدَع»؛ كوفیان به من نامه نوشته و از من خواسته‏اند كه نزد آنان روم؛ چرا كه امیدوارم معالم و نشانه‏هاى حق زنده گردد و بدعت‏ها میرد.

 

3. باز امام علیه‏السلام در این‏باره سخنانى دارد: «مردم! شما به من نامه‏ها نوشتید و پیام فرستادید كه به سوى شما بیایم و وعده دادید كه دست از یارى من برندارید و پیمان شكنى نكنید. اینك كه من به سرزمین شما آمده‏ام، اگر به عهد خود وفا كنید، مرا تنها نگذارید، به هدایت حقیقى مى‏رسید.»

 ادامه دارد ....

يکشنبه 30/10/1386 - 10:2
دانستنی های علمی
 

روزشمار رویدادهاى محرم روز عاشورا

 

 

و اینك میدانى دوباره، اینك 72 یار و هزاران دشمن كینه‏توزى كه رحم و مروت را از ازل نیاموخته‏اند . اینك عاشورا كه هر چه از آن بگوییم كم گفته‏ایم، از برخوردهاى جلادانه سپاه عمر بن سعد، یا عنایات و الطاف سیدالشهداء علیه السلام .

 

سردارانى، سپاه عظیمى را به سوى جهنم رهبرى مى‏كردند و امام معصومى لشكر كم تعداد خود را به بهشت‏بشارت مى‏داد ... و سرانجام شهادت، خون، نیزه، عطش و اطفال، تازیانه و سرهاى بریده، آه از اسارت و شام، آه از خرابه و ...

 

تا به قتلت عدو شتاب گرفت

 

چرخ را سخت اضطراب گرفت

 

ریخت‏خون مقدست‏به زمین

 

آسمان زاشك آب گرفت

 

ابر خون ماه عارضت پوشاند

 

همه گفتند آفتاب گرفت

 

ناله مصطفى به گوش رسید

 

موج خون زچشم بوتراب گرفت

 

شد سیه رنگ آسمان از خشم

 

كه زخونت زمین خضاب گرفت

 

آن تن پاره پاره را دربر

 

گه سكینه گهى رباب گرفت

 

شست زینب زاشك جسمت را

 

بلكه از چشم خود گلاب گرفت

 

بر تن پاره پاره داد سلام

 

زآن بریده‏گلو جواب گرفت

 

هردم از زخم بى‏حساب تنت

 

خم شد و بوسه بى‏حساب گرفت

يکشنبه 30/10/1386 - 7:52
دعا و زیارت
 

كجایى مادرم، زهرا! كجایى تا ببینى زینب را، كه تنها و غریب میان گرگ‏هاى وحشى كوفه و شام مانده است.

شنبه 29/10/1386 - 18:20
دعا و زیارت
اى ساربان! محمل را مبند. اندكى آهسته‏تر، آرام‏تر. كاروان را بگو كه قدرى تامل، مى‏خواهم یك بار دیگر حسینم را ببینم.
شنبه 29/10/1386 - 18:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته