• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 791
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 3604روز قبل
شعر و قطعات ادبی

 

 

 

برگ درختان سبز در نظر هوشیار 

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

سعدی شیرین سخن

جمعه 5/2/1393 - 21:59
عقاید و احکام

 

 

 



حضرت رسول اكرم )ص( فرمودند:

مَا مِن‌ْ مُوْمِن‌ٍ یَقْعُدُ سَاعَة‌ً عِنْدَ العَالِم‌ِ الاَّ نَاداه‌ُ رَبُّه‌ُ: جَلَسْت‌َ الی‌َ حَبِیبِی‌؟ وَعِزَّتِی و جَلاَلِی لاَسْكَنْتُك‌َ الجَنَّة‌َ مَعَه‌ُ

«هر مومنی یك ساعت در نزد عالم بنشیند خداوند او را ندا می‌كند: در نزد حبیب من نشستی‌؟ قسم به عزّت و جلال خودم تو را در بهشت با او همنشین می‌گردانم‌.»

و نیز فرمودند:
حُضُورُ مَجْلِس‌ِ عَالِم‌ٍ، أفْضَل‌ُ مِن‌ْ حُضُورِ أَلْف‌ِ جَنَازَة‌ٍ، وَ مِن‌ْ عِیَادَة‌ِ ألْف‌ِمَرِیض‌ٍ، وَ مِن‌ْ قِیَام‌ِ ألْف‌ِ لَیْلَة‌ٍ، وَ مِن‌ْ صِیَام‌ِ ألْف‌ِ یَوْم‌ٍ؛ ان‌َّ اللهَ یُطَاع‌ُ بِالعِلْم‌ِ، ویُعْبَدُ بِالعِلْم‌ِ، وَ خَیْرُ الدُّنْیَا وَ الا‌خِرَة‌ِ مَع‌َ العِلْم‌ِ

«حاضر شدن در مجلس عالِم‌، از حضور در نزد هزار جنازه به منظور تشییع‌، و از عیادت هزار مریض‌، و از شب زنده داری هزار شب‌، و روزه گرفتن در هزار روز بالاتر است‌؛ زیرا عبادت و اطاعت خدا در سایه علم انجام می‌گیرد، وخیر دنیا و آخرت وابسته به علم است‌.»

و نیز آن حضرت‌ فرمودند:

مُجَالِسَة‌ُ العُلَماءِ عِبَادَة‌ُ
«همنشینی با علماء عبادت است‌.»

امام علی سلام الله علیه:

المُتَّقونَ سادَةٌ ، وَالفُقهاءُ قادَةٌ ، وَالجلوس الیهم عباده.

پرهیزگاران، سروَرند و دین شناسان ، پیشوا و همنشینى ، با آنان مایه فزونى است.

امالی طوسی: ص 225 ح 392 / حکمت نامه پیامبر اعظم: ج7 ص 466 

جمعه 5/2/1393 - 21:57
اخلاق



آنست كه او را گرامى دارد از فحش و كلمات قبیحه مانند نسبت زنا و لواط به مۆمنان دادن و غیبت كردن و بهتان زدن و سخن چینى كردن و دشنام دادن و گفتن چیزى كه سبب ایذاى مۆمنى باشد و امثال اینها كه لایق آدمیان نیست چه جاى صلحا و اتقیا، و عادت فرمودن آن به سخنان خیر مثل خواندن و اذكار و ترك نمودن گفتارى كه عبث باشد، و فایده دنیوى و اخروى بر آن مترتب نشود، و به زبان نیكى بخلق خدا كردن و خوبى خوبان را گفتن و افترا نبستن خصوصا بر خدا و رسول و ائمه هدى صلوات اللَّه علیهم كه از كبائر است.


چیزهایی در زندگی آدمی وجود دارد که انسان از تأثیرات و فواید آن غافل است و شاید اصلا به ذهنش خطور نکند که چنین امری می تواند چنین تأثیرات بزرگی در زندگی اش داشته باشد مثلا حرف زدن، گاهی تصور ما از ماهیت سخن و نتیجه ای که به همراه دارد صرفا به مثابه ابزاری برای برقراری ارتباط است و همین که به واسطه آن منظور خود را رسانده باشیم کفایت می کند، و این درحالی است که بزرگان دین ما برای سخن از نوع زیبایش چندین فایده را بر شمرده اند.

حدیث در فضیلت سخن‏

هر چند روایات در باب فواید خاموشی و نگهداری زبان فراوان است از آن جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه می فرمایند: «خاموشى، حكمت و تدبر است و اندكند كسانى كه خاموشى اختیار كنند.» (مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام/ترجمه تنبیه الخواطر /204) با این وجود روایت در فضیلت سخن کم نیست از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

امام صادق علیه السّلام [به نقل از پدرش‏] به مردى كه با ایشان بسیار سخن گفت فرمود: 

اى مرد
آیا سخن خود را خوار و ناچیز مى‏شمارى؟ بدان كه خداوند عزّ و جلّ پیامبران خود را با طلا و نقره نفرستاده است و تنها ساز و برگ آنها همان «سخن» بوده است و خداى خود را با همان سخن و نشانه ‏ها و رهنمودهایش به مردم مى‏شناسانده ‏اند.پ(بهشت كافى/ترجمه روضه كافى/191) حكما گفته‏اند كه: حفظ كن زبان را از گفتار بد، كه ضرر دنیوى یا اخروى در او باشد، و در غیر بد، اگر توانى و خوف آزار نباشد، بگو و ساكت مباش. (مصباح الشریعة/ترجمه و شرح عبد الرزاق گیلان/299)

در سخن‏ زیبا پنج خصلت است‏

ابو حمزه ثمالى از امام سجاد (علیه السلام) نقل مى‏كند كه فرمود: سخن زیبا ثروت مى‏آورد و روزى را فراوان مى‏كند و اجل را به تأخیر مى‏اندازد و شخص را در میان خانواده محبوب مى‏كند و او را به بهشت وارد مى‏كند. (الخصال / ترجمه جعفرى/ج‏1/461)

اما نکته این است که کلام زیبا چگونه سخنی است که چنین فوایدی را برایش متذکر شده اند؟ در جواب به این پرسش باید گفت برای هر جنبنده‌ای بر روی زمین حقی است، هر یک از اعضای بدن انسان از جمله زبان وی نیز حقی بر گردن انسان دارند که می بایست رعایت شود از این رو سخنی را می توان زیبا و نیکو دانست که حق زبانی که آن را بیان می دارد رعایت شده باشد.

امام صادق علیه السّلام روایت كرده است كه رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: كسى كه با سخن محبّت آمیز، برادر مسلمان خود را مورد لطف و محبت قرار دهد و غم و غصه او را برطرف سازد، تا زمانى كه به این كار مشغول است در زیر سایه رحمت گسترده خداوند قرار خواهد داشت


مجملا عضوى اشرف از زبان نیست و بدتر از زبان نیست به یک كلمه مسلمان مى‏شود و نجات ابدى حاصل مى‏كند، و به یك كلمه كافر مى‏شود و عذاب سرمدى بهم مى ‏رساند پس ألیق به مۆمن آنست كه همیشه به زبان ذكر الهى كند و فرصت ندهد زبان را كه سخن دیگر بگوید، و چون از ذكر ملال به هم رساند خاموش باشد

كه در حدیث است كه اگر سخن گفتن نقره است خاموشى طلاست و زبان صاحبش را سرنگون در آتش مى‏اندازد، و عمده آفات زبان دروغ است و بنده لذّت ایمان نمى‏یابد تا ترك نكند دروغ را اگر چه از روى مزاح و خوش طبعى باشد و اگر كسى مراقب زبانش باشد كه بد نگوید به اندك زمانى از مقرّبان خدا مى‏شود، و مى‏باید كه هر چه خواهد بر زبان راند اول اندیشه كند كه این گفتن موافق رضاى الهى هست بگوید و الّا دندانها و لبها را بر هم گذارد و چون آفات زبان بسیار است

. حق سبحانه وتعالى دو حصار از جهة آن آفریده است، و در زبان و سایر اعضا بعضى از آفات و حسنات او را ذكر فرموده‏اند و باقى را به مقایسه گذاشته‏اند.(لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه/ج‏8/755)

امام صادق علیه السّلام [به نقل از پدرش‏] به مردى كه با ایشان بسیار سخن گفت فرمود:

اى مرد! آیا سخن خود را خوار و ناچیز مى‏شمارى؟ بدان كه خداوند عزّ و جلّ پیامبران خود را با طلا و نقره نفرستاده است و تنها ساز و برگ آنها همان «سخن» بوده است و خداى خود را با همان سخن و نشانه‏ ها و رهنمودهایش به مردم مى‏شناسانده ‏اند

رعایت چنین حق و حقوقی منجر به کلامی زیبا می شود که آن کلام نیز با خود برکات و رزق و روزی فراوان به همراه می‌آورد. جعفر بن ابراهیم از امام صادق علیه السّلام روایت كرده است كه 

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: 

كسى كه با سخن محبّت آمیز، برادر مسلمان خود را مورد لطف و محبت قرار دهد و غم و غصه او را برطرف سازد، تا زمانى كه به این كار مشغول است در زیر سایه رحمت گسترده خداوند قرار خواهد داشت

. (پاداش نیكیها و كیفر گناهان/ترجمه ثواب الأعمال/381) 

کم گوی و بجز مصلحت خویش مگوی
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی

دادند دو گوش و یک زبانت ز آغاز
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی

(خواجه نصیرالدین طوسی)


منابع:
1. پاداش نیكیها و كیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال
2. لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه/ج‏8
3. الخصال / ترجمه جعفرى/ج‏1
4. مصباح الشریعة / ترجمه و شرح عبد الرزاق گیلان
5.بهشت كافى / ترجمه روضه كافى
6. مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام / ترجمه تنبیه الخواطر
جمعه 5/2/1393 - 20:47
عقاید و احکام

 

 

رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: 

كسى كه با سخن محبّت آمیز، برادر مسلمان خود را مورد لطف و محبت قرار دهد

و غم و غصه او را برطرف سازد، 

تا زمانى كه به این كار مشغول است در زیر سایه رحمت گسترده خداوند قرار خواهد داشت


. (پاداش نیكیها و كیفر گناهان/ترجمه ثواب الأعمال/381)

جمعه 5/2/1393 - 20:46
دعا و زیارت


اگر دل توانست با یاد خدا خود را معطر و مزین کند، بدون تردید اجابت الهی برای او میسر خواهد شد؛ ادعونی استجب لکم.

دعا
شروط مرتبط با قلب و دل دعا کننده در گفتاری از رهبر انقلاب برگرفته از کتاب "دعا" مرور می شود:

ادب مخصوص دعا را باید به کار گرفت و عمده ترین آداب این است که انسان به خدای متعال توجه کند و با همه دل از خدا بخواهد.

دل پاک و زبان صادق

در روایت دارد که خدای متعال به حضرت موسی خطاب فرمود:" یا موسی ادعنی بالقلب النقی و اللسان الصادق"(1) با دل پاک و زبان راستگو با خدای متعال حرف بزنید و دعا کنید، دعا قطعا مستجاب خواهد شد.

اگر دل توانست با یاد خدا خود را معطر و مزین کند، بدون تردید اجابت الهی برای او میسر خواهد شد؛" ادعونی استجب لکم"(2)

هنگامی که قلب انسان رقیق می گردد و توجهی پیدا می شود، وقت دعاست. آن وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده می شود.

اگر انسان معنای دعا را نمی فهمد، همین قدر احساس کند که با یک زبان شیفته ی حاکی از سوز دل دارد با خدای متعال حرف می زند.

اولین شرط دعا این است که با دل با طراوت و بی آلایش درخواست شود؛ مثل دل جوان ها؛ لذا دعای جوانان اقبال و احتمال اجابت را بیش از همه دارد.

گاهی بعضی ها به بنده می گویند برای جوان های ما دعا کن. البته ما همیشه برای همه جوان ها دعا می کنیم، اما در واقع این جوان ها هستند که اگر قدر دل بی آلایش و باطراوت خود را بدانند، دعای آنها از هر دعایی می تواند به استجابت نزدیک تر باشد.

هنگامی که قلب انسان رقیق می گردد و توجهی پیدا می شود، وقت دعاست. آن وقت اگر از خدا بخواهید، غالب این است که مقصود برآورده می شود
یکی از شرایط دعا، اجتناب از گناه و توبه است.

درباره دعا و استجابت دعا در روایت دارد که:" ولیخرج من مظالم الناس"(3) انسان باید از مظلمه ی مردم خارج شود تا دعایش قبول شود.

یکی دیگر از شریط دعا، اجتناب از گناه و توبه است. همه دچار گناه و تخلف هستیم. تخلف ها کوچک و بزرگ دارد. از خدای متعال باید عذرخواهی و استغفار و طلب بخشش و توبه کنیم و به سوی خدا برگردیم. 

عزم ما باید این باشد که از ما گناه سر نزد. گاهی انسان عزم می کند و تصمیم می گیرد که گناه نکند بعد دچار غفلت و اشتباه می شود و لغزش پیدا می کند؛ باز همین گناه سراغ انسان می آید بار دیگر باید توبه و استغفار کند؛ منتها استغفار باید جدی و حقیقی باشد. گناه نکردن باید یک قصد واقعی و جدی باشد.

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : برترین عبادت دعاست . هرگاه خداوند به بنده اذن (توفیق) دعا دهد درِ رحمت را به روى او بگشاید . با وجود دعا هرگز كسى هلاك نمى شود. (تنبیه الخواطر : 2/237 ) 

مجوز دعا

امام على علیه السلام ـ در وصیّت به فرزند خودحسن علیه السلام ـ فرمود : بدان كه آن كسى كه خزاین ملكوت دنیا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده است تا او را بخوانى و اجابت دعاى تو را ضمانت كرده و به تو فرمان داده است كه از او بخواهى تا به تو عطا كند و او مهربان و بخشنده است . 

میان تو و خودش حجابى ننهاده و تو را به آوردن واسطه و میانجى وادار نكرده است . . . سپس كلیدهاى خزائن و گنجینه هایش را كه همان دعا كردن و خواستن از اوست ، در اختیار تو نهاده است ؛ پس هر گاه تو بخواهى ، با دعا كردن درهاى گنجینه هاى او را مى گشایى 

. (بحار الأنوار : 77/204/1 )

هرگز برای دعا دیر نیست

كافى ـ به نقل از میسّر بن عبد العزیز ـ : امام صادق علیه السلام به من فرمود : اى میسّر دعا كن و مگو : كار از كار گذشته است [و آنچه مقدّر شده همان مى شود] ، همانا نزد خداوند عز و جل مقام و منزلتى است كه جز با درخواست به دست نمى آید . (الكافی : 2/466/3 )

پی نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج90، ص 341، الرسول (صلی الله علیه و آله)
2. سوره ی غافر، آیه 60
3. بحارالانوار، همان، ص 321، الصادق (علیه السلام)
فرآوری: محمدی 
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع:
خبرگزاری شبستان
سایت دارالحدیث
جمعه 5/2/1393 - 20:44
عقاید و احکام

 

 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : برترین عبادت دعاست 

. هرگاه خداوند به بنده اذن (توفیق) دعا دهد درِ رحمت را به روى او بگشاید . 

با وجود دعا هرگز كسى هلاك نمى شود. (تنبیه الخواطر : 2/237 )

جمعه 5/2/1393 - 20:42
عقاید و احکام

 

 

 

 

امام موسى بن جعفر علیه ‏السلام فرمود: زراعت، در زمین هموار مى‏ روید، نه در سنگلاخ. حكمت هم در دل متواضع، آباد مى ‏شود، نه در دل متكبّر و گردنكش.

قالَ الكاظِم علیه ‏السلام: اِنَّ الزَّرْعَ یَنْبُتُ فِى السَّهْلِ وَلایَنْبُتُ فِى‏الصَّفا، فَكَذلِكَ الْحِكْمَةُ تَعْمُرُ فِى الْقَلْبِ الْمُتَواضِعِ وَلاتَعْمُرُ فِى الْقَلْبِ الْمُتَكَبِّرِ الْجَبّارِ.

بحارالانوار، ج 75 ص 312

جمعه 5/2/1393 - 20:41
اخلاق

 

 

 


چند دستورالعمل حضرت آیت الله بهجت برای جویندگان کمال

1. جماعتی از این جانب، طلب موعظه و نصیحت می کنند؛ اگر مقصودشان این است که بگوئیم و بشنوند و بار دیگر در وقت دیگر، بگوییم و بشنوند، حقیر عاجزم و بر اهل اطلاع پوشیده نیست.

و اگر بگویند کلمه ای می خواهیم که امّ الکلمات باشد و کافی برای سعادت مطلقه دارین باشد، خدای تعالی قادر است که از بیان حقیر، آن را کشف فرماید و به شما برساند.
غرض از خلق، عبودیت است (و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. سوره ذاریات/56) و حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح.

و ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت «ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه».

ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.

پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوست خدا باشیم؛ و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبیّ و وصیّ، باشیم؛ وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست وسائط فیوضات نیستیم.

پس کیمیای سعادت، یاد خداست، و او محرّک عضلات به سوی موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به واسطه وسائل مقرره خودش است. 
باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و رهروی به رهبری آنها نماییم تا کامیاب شویم.
2. کوچک و بزرگ باید بدانیم: راه یگانه برای سعادت دنیا و آخرت، بندگی خدای بزرگ است؛ و بندگی، در ترک معصیت است در اعتقادیات و عملیات.

ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت «ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه»
آنچه را که دانستیم، عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم، توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت، در ما راه نخواهد داشت؛ این عزم اگر در بنده، ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ، اولی به توفیق و یاری خواهد بود.
3. جماعتی از مۆمنین و مۆمنات، طالب نصیحت هستند؛ بر این مطالبه، اشکالاتی وارد است، از آن جمله:

1. نصیحت در جزئیات است، و موعظه، اعمّ است از کلیات و جزئیات؛ ناشناس ها و همدیگر را نصیحت نمی کنند.

2. «من عمل بما علم ورثه الله علم ما لم یعلم»؛ «[ من عمل بما علم] کفی ما لم یعلم»؛ (والذین جاهدوا فینا، لنهدینهم سبلنا).

آنچه می دانید، عمل کنید؛ و در آنچه نمی دانید؛ احتیاط کنید تا روشن شود؛ و اگر روشن نشد، بدانید که بعض معلومات را زیر پا گذاشته اید؛ طلب موعظه از غیر عامل، محل اعتراض است؛ و قطعاً مواعظی را شنیده اید و می دانید، عمل نکردید، و گرنه روشن بودید.

3. همه می دانند که «رساله عملیه» را باید بگیرند و بخوانند و بفهمند، و تطبیق عمل بر آن نمایند، و حلال و حرام را با آن تشخیص بدهند؛ و همچنین مدارک شرعیه [را] اگر اهل استنباط باشند؛ پس نمی توانند بگویند: «ما نمی دانیم چه بکنیم و چه نکنیم» .

4. کسانی که به آنها عقیده دارید، نظر به اعمال آنها نمایید، آنچه می کنند از روی اختیار، بکنید، و آنچه نمی کنند از روی اختیار، نکنید؛ و این، از بهترین راه های وصول به مقاصد عالیه است؛ «کونوا دعاة إلی الله بغیر ألسنتکم»؛
مواعظ عملیه، بالاتر و مۆثرتر از مواعظ قولیه است.

قرآن

5. از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات و غیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول (صلی الله و علیه وآله) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد.

و بر عکس، کثرت مجالست با اهل غفلت، مزید قساوت و تاریکی قلب و استیحاش از عبادت و زیارات است؛ از این جهت است که احوال حسنه حاصله از عبادات و زیارات و تلاوتها، به سبب مجالست با ضعفا در ایمان، به سوء حال و نقصان، مبدل می شوند؛ پس، مجالست با ضعیف الایمان- در غیر اضطرار و برای غیر هدایت آنها- سبب می شود که ملکات حسنه خود را از دست بدهد، بلکه اخلاق فاسده آنها را یاد بگیرد:

«جالسوا من یذکرکم الله رۆیته، و یزید فی علمکم منطقه، و یرغبکم فی الاخرة عمله.»

4. از واضحات است که ترک معصیت در اعتقاد و عمل، بی نیاز می کند از غیر آن؛ یعنی غیر، محتاج است به آن، و او محتاج غیر نیست، بلکه مولد حسنات و دافع سیئات است:
(و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون.)

عبودیت ترک معصیت در عقیده و عمل.

بعضی گمان می کنند که ما از ترک معصیت عبور کرده ایم!! غافلند از اینکه معصیت، اختصاص به کبائر معروفه ندارد، بلکه اصرار بر صغائر هم، کبیره است؛ مثلاً نگاه تند به مطیع، برای تخویف، إیذاءِ محرم است؛

[و] تبسم به عاصی، برای تشویق، اعانت بر معصیت است.

محاسن اخلاق شرعیه و مفاسد اخلاق شرعیه، در کتب و رسائل عملیه، متبین شده اند. 
دوری از علما و صلحا، سبب می شود که سارقین دین، فرصت را غنیمت بشمارند و ایمان و اهلش را بخرند به ثمنهای بَخس و غیر مبارک، همه اینها مجرب و دیده شده است.

از واضحات است که خواندن قرآن در هر روز، و ادعیه مناسبه اوقات و امکنه، در تعقیبات وغیرآنها؛ و کثرت تردد در مساجد و مشاهد مشرفه؛ و زیارت علما و صلحاء و همنشینی با آنها، از مرضیات خدا و رسول (صلی الله و علیه وآله) است و باید روز به روز، مراقب زیادتی بصیرت و انس به عبادت و تلاوت و زیارت باشد

از خدا می خواهیم که عیدی ما را در اعیاد شریفه اسلام و ایمان، موفقیت به «عزم راسخ ثابت دائم بر ترک معصیت» قرار بدهد که مفتاح سعادت دنیویه و اخرویه است، تا اینکه ملکه بشود ترک معصیت؛ و معصیت برای صاحب ملکه، به منزله زهر خوردن برای تشنه است، یا میته خوردن برای گرسنه است.

البته اگر این راه تا آخر، مشکل بود و به سهولت و رغبت، منتهی نمی شد، مورد تکلیف و ترغیب و تشویق از خالق قادر مهربان نمی شد.

5. هیچ ذکری، بالاتر از «ذکر عملی» نیست؛ هیچ ذکر عملی، بالاتر از «ترک معصیت در اعتقادیات و عملیات نیست.»

و ظاهر این است که ترک معصیت به قول مطلق، بدون «مراقبه دائمیه»، صورت نمی گیرد.
6. من کلام علی علیه السلام:

«إعلم أن کل شیء من عملک تبع لصلاتک: 

بدان که هر چیزی از عمل تو تابع نماز توست»؛

علیکم بالمحافظة علی الصلوات الخمس فی اوائل أوقاتها و بالإقبال بالکل إلیه تعالی فیها، لا تفوتکم السعادة إن شاء الله تعالی

: بر شما باد به محافظت بر نمازهای پنج گانه در اولین وقت های آنها؛ و بر شما باد به روی نمودن و توجّه با تمام وجود بسوی خدای تعالی؛ { در این صورت } سعادت را از دست نخواهید داد.


منبع: سایت آیت الله بهجت

جمعه 5/2/1393 - 20:39
عقاید و احکام

 

 

امام صادق علیه السلام

به دنبال مونسی بودم که در پناه آن آرامش یابم آن را در قرائت قرآن یافتم

مستدرک الوسائل ،میرزا حسین النوری ، ج 12 ص 174

جمعه 5/2/1393 - 20:35
عقاید و احکام




یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(البقرة/21)
ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

بندگی کن تا که سلطانت کنند
بندگی یعنی تسلیم و فرمانبر خدا بودن، و در روایت آمده است:

مَن عَبَدَاللهَ عَبَّدَ الله له کُل شَیء
هر کس بندگی خدا کند همه چیز بندگی او خواهد کرد

و سعدی همین معنا را به زیبایی در قالب حکایتی دلنشین و دلکش بیان کرده و می گوید: 

یکی از بزرگان اهل معنا روزی بر پلنگی نشسته و ماری به دست داشت، شخصی او را دید و از آنجا که همیشه دیده بود مردم بر الاغ سوار می شوند و چماق به دست می گیرند، شگفت زده پرسید:
چه کردی که درنده رام تو شد؟
نگین سعادت به نام تو شد؟
و آن بزرگ اینگونه پاسخ داد:
تو هم گردن از حکم داور مپیچ
که گردن نپیچد ز حکم تو هیچ(1)

تو هم مطیع و فرمانبردار حق باش، تا همه چیز مطیع و رام و تحت فرمان تو باشد، و بر همه چیز سلطه و سلطنت یابی:

بندگی کن که سلطانت کنند(2)
از اینرو خداوند می فرماید:
یا اَیُّها الناسُ اعبُدوُا رَبَّکُم
ای مردم پروردگار خود را بندگی کنید

یعنی من می خواهم همه چیز بنده ی شما باشد، در مشت شما باشد و تابع و تسلیم شما باشد. و این راه دارد و راهش این است که شما هم بنده ی من باشید.

بنده ی ما شو و برخور ز همه سیم تنان
آب به درختان باغ می رسد که جوی را بندگی کند.

آبی که در جوی قرار می گیرد، اگرچه محدود می شود و پا به پای آن باید روان شود، اما سرانجام به باغ می رسد و میوه می شود و مشتری پیدا می کند.

انسان نیز مثل آب است و وقتی به باغ بهشت راه می یابد که در جوی بندگی روان شود. 

بندگی اگر چه انسان را محدود می کند و آزادی انسان را از او سلب می کند، اما سرانجام به بهشت حیات و زندگی راه می یابد.



کسی که بنده ی خدا می شود از نعمت های خاص و ویژه و دست نیافتنی، مثل آرامش، عزت، آبرو، ماندگاری و همه ی خوبی های دیگر برخوردار خواهد شد.

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد ماند

بنده ی ما شو و برخور ز همه سیم تنان(3)

و از آنجا که خداوند برخورداری بندگان خود را می خواهد و نه محدودیت ایشان را، می فرماید:
یأیهُّا النَّاسُ اعبُدُوا رَبَّکُم
ای مردم بندگی کنید پروردگار خود را
الَّذِی خَلَقَکُم
همان خدایی که شما را آفرید. آیا چنین آفریدگاری سزاوار بندگی و پرستش نیست؟

وَالَّذِینَ مِن قَبلِکُم
پروردگاری که کسان پیش از شما را آفرید

یعنی پدران و مادران شما را و همه ی کسانی که پیش از شما بودند، همچون انبیاء و اولیای خوب خدا که آرزومند هدایت ما بودند. آنان پیش از اینکه ما بیاییم آمدند و سخنشان را گفتند تا ما حیران و سرکشته نمانیم.

کسی که بنده ی خدا می شود از نعمت های خاص و ویژه و دست نیافتنی، مثل آرامش، عزت، آبرو، ماندگاری و همه ی خوبی های دیگر برخوردار خواهد شد.

لَعَلَّکُم تَتَّقُون

شاید شما هم اهل تقوا شوید.

از یاد نبریم که دنیا بازی است، درست مثل بازی فوتبال، در بازی فوتبال هیچ کس نمی داند که کدام تیم پیروز از میدان بیرون می رود، چون گاه حتی در ثانیه های اضافی تیمی خواهد برد و یا خواهد باخت.

از اینرو حافظ می گفت:
حکم مستوری ومستی همه برعاقبت است

و از سویی هم کسی از عاقبت خود خبر ندارد.

کسی را وقوف نیست که پایان کار چیست

بنابراین شاید کسی امروز خوب باشد و فردا بد. و در تأیید این ماجرا شواهد فراوان است.
پس مهم پایان کار است، و در پایان کار همه چیز مشخص می شود.

همانگونه که گاه در ساختمان سازی وقتی می روی تا پایان کار بگیری، تازه اول کار است و معلوم می شود که چه جریمه ها باید بپردازی.

از اینرو خداوند می فرماید: شاید اهل تقوا شوید.

این واژه شاید، خیال راحت را از دل آدمی می گیرد، خیال راحت مثل کلوخ آلوده است که مگس ها دور آن جمع می شوند. خیال راحت هم هر کجا باشد پای غرور و فخر به میان می آید.
بنابراین می توان گفت: اهل تقوا همیشه دغدغه دارند، اما یک دغدغه ی شیرین.

تالیف: حجت الاسلام محمد رضا رنجبر

1- سعدی.
2- مثنوی معنوی.
3. حافظ
جمعه 5/2/1393 - 20:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته