• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 771
تعداد نظرات : 84
زمان آخرین مطلب : 5042روز قبل
رمضان

احیاء شب یا احیا ء دل ؟

احیاء، یعنى زنده كردن، نقطه مقابل «اماته» كه به معنى میراندن است. این كلمه چنین مىرساند كه شب (كه قسمتى از وقت انسان است) دو حالت دارد: ممكن است شبِ كسى زنده باشد و ممكن است شبِ او مرده باشد .

شبِ زنده آن شبى است كه انسان تمام یا لااقل پاسى از آن شب را با یاد خدا و با مناجات و راز و نیاز با ذات پروردگار به سر ببرد .

ما را نیز از دعای خیرتان فراموش نکنید

سه شنبه 28/7/1388 - 1:39
دعا و زیارت

شهادت حضرت علی (ع) تسلیت باد

سفری باید کرد .......


تا به عمق دل یک پیچک تنها
که چرا اینچنین سخت به خود می پیچد
شاید از راز درونش بشود کشفی کرد
شاید او هم به کسی دل بسته است

 

سه شنبه 28/7/1388 - 1:39
اخبار

انتخاب استاندار به سبک قرعه کشی

خبرگزاری دانشجویان ایران - کرمانشاه

نماینده مردم کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی از برگزاری جلسه مجمع نمایندگان استان و به توافق رسیدن بر سر سه گزینه برای احراز پست استانداری کرمانشاه، به منظور پیشنهاد به وزارت کشور خبر داد.

دکتر جهانبخش امینی در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه کرمانشاه، اظهار داشت: امروز (پنجم مهر) جلسه مجمع نمایندگان استان با حضور تمام اعضا برگزار شد و بر سر سه گزینه جهت تصدی پست استانداری کرمانشاه، در صورت تغییر استاندار، به توافق رسیدیم.

وی این گزینه ها را سید دادوش هاشمی(معاون سابق استانداری کرمانشاه)، فرهاد تجری(نماینده کنونی قصرشیرین، گیلانغرب و سرپل ذهاب) و سعید طلوعی( شهردار کنونی منطقه 5 تهران) اعلام کرد.

امینی افزود: قرار است بزودی جلسه ای با وزیر کشور داشته و این افراد را به ایشان معرفی کنیم تا چنانچه قرار است تغییری در مدیریت ارشد استان صورت بگیرد، از این افراد پیشنهادی استفاده شود.

وی در پاسخ به این سئوال که آیا تغییر استاندار کرمانشاه جدی است، گفت: بر اساس اظهارات همکاران، وزیر کشور گفته قصد تغییر داریم و از آنها خواسته پیشنهادات خود را مطرح کنیم. همچنین بر اساس اظهارات آنان، خود مهندس غفوری نیز اعلام کرده تمایلی به ماندن ندارد.

نشریه خبری تحلیلی دریابار

بنقل از خود نمایندگان در روز گذشته که حتی از طرف آقای ابوترابی هم مورد تذکر واقع شدند .

جای بسی تاسف است که برای این مهم مجمع نمایندگان برای انتخاب استاندار یا اولین مدیر اجرای استان ( قرعه کشی ) میکنند .

آیا مفهوم شایسته سالاری و شایسته نگری ( فرعه کشی ) است ؟

آیا مگر انتخاب استاندار پس انداز در صندقهای قرض الحسنه است که ( قرعه کشی ) میشود ؟آیا مگر این شهر ، بزرگی ندارد که به جای اجماع باید

( قرعه کشی ) شود ؟

آیا شما برای خرید خانه ، ماشین ،کت و شلوار و.... ( قرعه کشی ) میکنید که برای انتخاب استاندار ( قرعه کشی ) کردید ؟آیا مگر ما نمیتوانیم مثل استانهای دیگر با مشورت مسائل مان را حل کنیم که

( قرعه کشی ) می کنیم ؟

مگر این استان بزرگانی همچون حضرات معظم : علما ،نجومی ، ممدوحی ،معصومی لاری ،عبداللهی و اصولگرایانی همچون آقایان عزیزی ، مصری ، همتی ، گردانی و تمامی دلسوزان انقلاب در داخل و خارج استان ندارد که به جای اجماع و مشورت باید ( قرعه کشی ) نمایند ؟

مطمئن باشید مردم فهیم و در صحنه این استان با همکاری و استفاده از تمامی ظرفیتهای این استان و پیروی از تمامی علما و روحانیون در خظ امام و رهبری اجازه نخواهند داد به شکل عصر حجر استاندار انتخاب شود

سه شنبه 28/7/1388 - 1:38
سياست

آیا در انتخابها باید یک گزینه ای باشیم ؟

 

در روزهای گذشنه بحث مربوط به انتخاب استاندار یا مدیر اجرایی استان وقت خیلی زیادی را از همه مسئولین و دلسوزان این استان را به خود اختصاص داد . هر کسی از زاویه دید و برداشت خود این مسئله حساس را دنبال میکرد .

عده ای به دنبال گزینه ای قوی ، مدیر ، مدبر و توانمند برای هدایت و رهبری استان .

عده ای به دنبال گزینه ای که از آنها در عزل و نصبها متابعت نمایند .

عده ای به دنبال گزینه ای که بتوانند با اعمال نظر ، خواست ها و امیال خود را به کرسی بنشانند .

عده ای به دنبال حل مشکلات مالی و حل تسهیلات بانکی .

عده ای به دنبال معرفی فرماندار ، بخشدار و دیگر مدیران ادارات کل و جزء .

عده ای به دنبال ..........................

آیا شما به دنبال چه گزینه با چه خواسته ای هستید ؟

بهتر است نگوئیم استاندار بلکه بگوئیم گوشت نذری !!!!!!!

به نظر می آید پیدا نمودن چنین استانداری یک شاهکار سیاسی است که بتواند خواست تمامی گروهای سیاسی را بر آورده نماید .

اگر هم پیدا شود احتمالا ریگی در کفش دارد یا خدایی نکرده ( . . . )

آیا بهتر نیست بجای چنین فکر کردن گزینه های متعددی را مطرح نمائیم و با بررسی محاسن و معایب جنبه های مدیرتی آنان به بهترین گزینه که شایسته ترین آنها است برسیم .

حتما بعد از خواندن این مطالب تا اینجا

فرمایش میکنید فلانی چه میفهمد و من عقل کل هستم !

یا فرمایش میکنید این کارها به استان ما چه مربوط است !

یا حتما چیز دیگری میقرمائید !

متاسفانه همین طرز تفکرات است که پدر این استان را در آورده است و ما همیشه چند سال نوری با دیگر استانها فاصله داریم

 

سه شنبه 28/7/1388 - 1:38
اخبار

دیشب در تهران چه گذشت ؟

در ادامه نشستهای مسئولین استانی در پی انتخاب استاندار

دیشب از ساعت حدود 20 تا ساعت 1.30 دقیقه بامداد نشستی بین حضرت آیت الله ممدوحی و جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در راستای یک اجماع برای انتخاب گزینه ای برای استانداری استان برگزار شد که به نتایج ذیل ختم گردید .

الف : آقایان شعبانی و زمانی حضور نداشتند . ( البته گزینه آنان برای پست استانداری آقای حجت دمیاد میباشد .)

ب : آقایان امینی و فلاحت پیشه اصرار به لیست گذشته ( آقایان تجری ، هاشمی و طلوعی داشتند .)

ج : آقای حسینی اصرار به استانداری هاشمی دارد .

د : آقای فدایی طرفدار مطرح شدن چند گزینه و یک اجماع برای انتخاب استاندار بودند .

ه : آقای تجری طرفدار تمامی گزینه ها بودند . هم ابقاع آقای غقوری ، هم لیست فلاحت پیشه و امینی ، هم اصرار حسینی و هم انتخاب چند گزینه و تشکیل اجماعی برای انتخاب استاندار .

و : آقای کرمی راد اصرار به حرف اول خود داشته و بحث چند گزینه ای را مطرح کرده و ضرورت تشکیل اجماع را واجب دانشته و اصرار داشته اند افراد دیگری به این حلقه برای تصمیم گیری اضافه شوند .

نهایتا قرار شد امروز در حین نطق ناطقین مجلس ، مجمع تمایندگان به بحث و گفتگو بپردازند که طبق اخبار رسیده در حال گفتگو هستند

سه شنبه 28/7/1388 - 1:37
دعا و زیارت

  سالروز شهادت شیخ الائمه

امام صادق سلام الله علیه

 

تاریخ شهادت امام صادق (عیه السلام)

اینکه امام در چه ماهی وفات یافته ، روایات مختلف است. برخی بیست وپنجم شوال وبرخی نیمه رجب را روایت کرده اند اما روایت بیست وپنجم شوال مشهورتر است.ولی مورخان شیعه وسنی اتفاق نظر دارند که سال وفات امام ، 148 هجری بوده است .
همچنین نویسندگان وتاریخدانان شیعه متفقاً اعتقاد دارند که والی مدینه از سوی منصور عباسی امام را بوسیله زهر مسموم و شهید کرده است .(کفعمی) در کتاب مصباح روایت کرده که امام با انگوری زهرآگین مسموم وشهید شده است در این میان برخی محققان اهل سنت نیز شهادت امام را بوسیله زهر روایت کرده اند که از جمله مؤلفان کتابهای اسعاف الراغبین ، نورالابصار ، تذکرة الخواص ، الصواعق المحرقه را می توان نام برد

 

وفات امام


در دم مرگ این جمله راازاو نقل کردند:
آمَنتُ بِاللهِ، وَکَفَرتُ بِالطَّاغُوتِ، اللّهمَّ احفَظنی فِی مَنامی وَیَقظَتی
حلیه الابرار،ج2، ص202"));"
به خدای ایمان دارم، به طاغوت کفر می ورزم، خداوندا مرا درخواب وبیداری (قیامت) حفظ فرما. سال وفات او را سال 148 هجری وسن اورا 65 سال ذکر کرده اند. ولی در این زمینه اختلافاتی درتاریخ هاست از جمله 68سال ،71سال هم نوشته اندکشف الغمه"));" روز وفات او 25شوال است و برخی اول شوال و15رجب هم نوشته اند. مدت امامت اورا 31 سال وبرخی34 سال هم نوشته اند.تذکره ، ص194، حبیب ایس ، ح2، ص206"));" زمان وفات او دوازدهمین سال حکومت منصور بود.
البته تشییع جنازه فوق العاده ای از امام صورت گرفت که تا آن تاریخ درزندگی امامان دیده نشده بود. مسلمان وکافرو شیعه و سنی درآن شرکت داشتند

درتاریخ وفات حضرت صادق(علیه السلام ) وذکر سبب وفات

حضرت صادق(علیه السلام ) درماه شوال سال یکصد و چهل وهشت به سبب انگور زهرآلوده که منصور به آن حضرت خورانیده بود، وفات کرد وبه شهادت رسید.
ودروقت شهادت از سن مبارکش شصت وپنج سال گذشته بود. درکتابهای معتبر معین نکرده اند که کدام روز ازشوال بوده است ولی صاحب کتاب جنات الخلود که محقق ماهریست بیست و پنجم آن ماه را گفته وبقولی دوشنبه نیمه رجب بوده . واز مشکوة الأنوار نقل شده است که مردی از اصحاب آن حضرت، در زمان بیماری امام (که منجر به وفات آن حضرت گردید)، نزد ایشان رفت، آن حضرت را چنان لاغرو ضعیف یافت که گویا هیچ چیزازآن بزرگوار جز سر نازنیش باقی نمانده است، پس آن مرد از این حالت امام به گریه درآمد .
حضرت فرمود: برای چه گریه می کنی ؟ گفت گریه نکنم با آنکه شما را به این حال می بینم. فرمود: گریه نکن، همانا مؤمن به گونه ای است که هر چه براو وارد شود خیر اواست واگراعضای او بریده شود، برای او خیراست واگر مالک مشرق ومغرب نیزشود برای اوخیراست .
شیخ طوسی ازسالمه، کنیز حضرت صادق(علیه السلام ) روایت کرده که گفت، من در وقت احتضار نزد حضرت صادق(علیه السلام ) بودم که بیهوش شد و چون به هوش آمد فرمود: به حسن بن علی بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام ) معروف به افطس، هفتاد سکه طلا بدهید به فلان وفلان، فلان مقدار بدهید، من گفتم: به مردی که برتو با کارد حمله کرد و می خواست ترا بکشد، عطا می کنی ومی بخشی؟ فرمود: می خواهی من ازآن کسانی که خدا ایشان را به صله رحم کردن ستایش نموده، نباشم. که دروصف ایشان فرموده: وَالَّذِین َ یَصِلُونَ ما اَمَرَ اللهُ بِهِ اَن یُوصَلَ وَیَخشَونَ رَبَهُّم وَیَخافُونَ سُوءَ الحِسَابِ . سوره الرعد، آیه 21"));"
«
وآنانکه پیوندهائی را که خداوند به آن امر کرده برقرار می نمایند(صله رحم می کنند) واز خدایشان می ترسند واز محاسبه بدفرجام بیمناکند»
پس فرمود:ای سالمه بدرستی که حق تعالی بهشت را خلق کرد وآنرا خوشبو گردانید وبوی مطبوع آن از فاصله ای به مسافت دوهزار سال به مشام می رسد و بوی آنرا کسی که عاق والدین شده و کسی که ارتباط خود را با خویشاوندان و رحم خود قطع نموده نمی شنود ودر نمی یابد.
شیخ کلینی ازامام موسی کاظم(علیه السلام ) روایت کرده است که گفت: پدر بزرگوار خودرا دردوجامه سفید مصری که درآنها احرام می بست ودرپیراهنی که می پوشید ودرعمامه ای که ازامام زین العابدین (علیه السلام ) به او رسیده بود ودربُرد یَمَنی که به چهل دینار طلا خریده بود کفن کردم.
وهمچنین روایت کرده است که بعداز وفات حضرت صادق(علیه السلام ) حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام ) می فرمود: که هرشب در حجره ای که آن حضرت درآن حجره وفات یافته بود چراغ برافروزند. وشیخ صدوق ازابوبصیر روایت کرده است که گفت: خدمت امّ حمیده امّ ولد، همسر حضرت صادق(علیه السلام ) برای تسلیت گوئی مشرف شدم پس او گریست ومن نیز به جهت گریه او گریستم. پس از آن فرمود: ای ابو محمد اگر حضرت صادق(علیه السلام ) رادروقت فوت می دیدی، هماناامرعجیبی را مشاهده می کردی. چشمهای خود را گشود وگفت: هرکسی که بین من واو قرابت وخویشی است، به نزد من بیاورید.
پس ما همه خویشان را به نزد او آوردیم، آن حضرت نگاهی به سوی آنها انداخت وفرمود :
اِنَّ شَفاعَتَنالا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ . « شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد
مسعودی گفته که آن حضرت را دربقیع نزد پدروجدش دفن کردند وسن آن حضرت شصت وپنج سال بود .
وگفته شده که آن حضرت را زهر دادند ودرقبور ایشان درآن موضع از بقیع، سنگ مرمری است که برآن نوشته اند :
بِسمِ اللهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ اَلحَمدُ لِلّهِ مُبیدِ الاُمَمِ وَمُحیی الرِّمَمِ هَذَا قَبرُ فَاطِمَةِ بِنتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَاِلِه وَسَلَّمَ سَیِّدَةِ نِساءِالعَالَمینَ وَقَبرُ الحَسَنِ بنِ عَلَیِّ بنِ اَبیطالبٍ وَعَلیِّ بنِ الحُسینِ بنِ عَلِیِّ بنِ اَبیطالبٍ وَمُحَمَّدٍ بنِ عَلیٍّ وَجَعفرَ بنِ مُحَمَّدٍ رضِیِ اللهُ عَنهُم، انتهی و من می گویم صَلَواتُ اللهِ عَلَیهم اَجمعَین .
درتاریخ آمده که قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام ) اززمان وفاتش تا زمان حضرت امام صادق(علیه السلام ) پنهان ومخفی بود وکسی جز اولاد و اهل بیت آن حضرت از محل آن اطلاعی نداشت.
امام زین العابدین وامام محمد باقر(علیه السلام ) مکرر بزیارتش می رفتند وبسیاری از اوقات کسی همراه آنها نبود، ولی درزمان حضرت صادق(علیه السلام )، شیعیان قبر آن حضرت را شناختند وبه زیارتش مشرف می شدند. سببش آن بود که حضرت صادق (علیه السلام ) در روزگاری که درحِیره بود، مکرر بزیارت آن قبر شریف می رفت وغالباً بعضی ازاصحاب خاص و ممتاز خودرا همراه می برد ومدفن امیرالمؤمنین (علیه السلام ) را به ایشان نشان می داد تا اینکه در دوران خلافت هارون رشید که یک باره قبر مبارک ظاهرشد و زیارتگاه همه اقشار مردم گشت.
روایت شده است که فردی به نام ابوجعفر پیک رسان اهل خراسان بود، جمعیتی از اهل خراسان نزد او آمدند واز او درخواست کردند، حمل اموال وکالاهائی را که باید به دست حضرت صادق(علیه السلام ) برسد برعهده بگیرد وآنها را باخود نزد حضرت ببرد وهمچنین مسائلی که نیاز به نظر خواهی بود، به آن حضرت انتقال دهد ونظر ایشان را جویا شود.
ابوجعفر آن اموال را باخود به کوفه برد، در آنجا منزل کرد وبه زیارت قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام ) رفت.
درکنارقبر شیخی را دید که جماعتی دور او حلقه زده اند. همینکه از زیارت خود فارغ شد، به طرف ایشان رفت وفهمید که آنها از فقهای شیعه هستند وازآن شیخ فقه می آموزند.
ازآن گروه پرسید که این شیخ کیست؟ گفتند ابوحمزه ثمالی است وبعد نزد آنها نشست.
ابوجعفر، آن مرد خراسانی میگوید: دراین بین که ما نشسته بودیم مردی عرب، وارد شد وگفت :
من ازمدینه می آیم وجعفربن محمد (علیه السلام ) وفات کرد ابوحمزه ازشنیدن این خبر، دراثر وحشتی که به اودست داده بود فریادی کشید ودودست خود را برزمین زد. سپس ازآن مردعرب پرسید که آیا شنیدی چه کسی را وصی وجانشین خویش کرد؟
گفت: وصی خود را دوپسرش عبدالله وموسی (علیه السلام ) ومنصور خلیفه عباسی را قرار داد. ابوحمزه گفت: سپاس خدا را که ما راهدایت نمود ونگذاشت که گمراه شویم !
دَلَّ عَلَی الصًّغیر وَبَیَّنَ عَلَی الکَبیر وَسَتَرَ الاَمَرَ العظیم.
پس ابوحمزه نزد قبر امیرالمؤمنین (علیه السلام ) رفت ومشغول به نماز شد. ما نیز مشغول به نماز شدیم. سپس من نزد او رفتم وگفتم : این چند کلمه ای که گفتی برای من تفسیر کن.
واو نیز کلام خود را چنین تفسیر نمود:
آشکار است که تعیین منصوربه عنوان وصی برای تقیه می باشد که وصی اورا بقتل نرساند وفرزند کوچک که امام موسی(علیه السلام ) است با فرزند بزرگتر که عبدالله است ذکر کرد تا مردم بدانند که عبدالله قابلیت امامت راندارد، زیرا که اگر فرزند بزرگ نقصی دربدن ودین نداشته باشد، بایستی که او امام باشد وعبدالله پایش مانند فیل پهن بود وپنجه نداشت ودینش نیزناقص بود وبه احکام شریعت جاهل بود واگر این نواقص را نمی داشت به او اکتفا می کرد. پس ازاین تفسیر دانستم که حضرت موسی بن جعفر(علیه السلام ) امام بر حق است ومعرفی آن چند نفر به عنوان وصی تنها برای حفظ امام بعدی از شرّ منصور واز روی مصلحت بوده است .
شیخ کلینی وشیخ طوسی وابن شهرآشوب ازابوایوب جوزی روایت کرده اند که گفت:نیمه های شبی منصور دوانیقی مرا طلبید، به حضورش رفتم ، دیدم روی صندلی نشسته ودر کنارش شمعی روشن است ونامه ای دردست دارد ومی خواند، وقتی به او سلام کردم، آن نامه را به طرف من انداخت وگریه کرد وگفت این نامه محمدبن سلیمان (والی مدینه) است که نوشته، جعفر بن محمد(علیه السلام ) وفات نموده است سپس سه بار گفت: اِنُّا لِلُهِ وَاِنَّا اِلَیهِ راجِعُونَ . وگفت: کجا مانند جعفر(علیه السلام ) یافت می شود؟ سپس گفت: برای محمد بن سلیمان بنویس که اگر به شخص معینی وصیت کرده ، اورا احضار کن وگردنش را بزن. بعد از چند روز جواب نامه رسید که پنچ نفر را وصی خود قرار داده است . خلیفه (خود منصور) ومحمد بن سلیمان والی مدینه ودو پسر خود عبدالله وموسی(علیه السلام ) وحمیده مادر موسی (علیه السلام ).
چون منصور نامه را خواند گفت: اینها را نمی توان کشت .
علامه مجلسی (ره) گفته است که چون حضرت به علم امامت، می دانست که منصور چنین تصمیمی خواهد گرفت، آن افراد را بحسب ظاهر دروصیت شریک کرده بود که اول هم نام منصور را نوشته بود ودرباطن امام موسی کاظم(علیه السلام ) را به عنوان وصی انتخاب نموده بود. وازاین وصیت نیزاهل علم می دانستند که وصایت وامامت مخصوص آن حضرتست چنانچه ازروایت ابوحمزه که گذشت معلوم گشت

سه شنبه 28/7/1388 - 1:37
اخبار

سردار شوشتری، جانشین فرمانده زمینی سپاه

سردار شوشتری، جانشین فرمانده زمینی سپاه و برخی دیگر از فرماندهان سپاه در شهر سرباز استان سیستان و بلوچستان به مقام شهادت رسیدند .

سردار شوشتری که با هدف شرکت در نشست سران طوایف و ریش‌سفیدان، راهی منطقه پیشین در محدوده منطقه سرباز شده بود، به دست افراد ناشناس، مورد حمله قرار گرفته و ترور شد.

همچنین در گزارش خبرگزاری فارس آمده است،‌ صبح امروز در اقدامی تروریستی، جمعی از فرماندهان سپاه استان سیستان و بلوچستان به فیض شهادت نایل آمدند.

در این اقدام تروریستی، سردار نورعلی شوشتری، جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده قرارگاه قدس،‌ سردار محمدزاده فرمانده سپاه استان سیستان و بلوچستان،مرادی فرمانده سپاه ایرانشهر و فرمانده سپاه سرباز و علویان فرمانده تیپ امیرالمومنین (ع) به شهادت رسیدند.

این اقدام تروریستی، هنگامی رخ داد که این گروه از فرماندهان در تدارک برگزاری همایش وحدت میان عشایر شیعی و سنی کشور بودند.

یک منبع آگاه در ایرانشهر گفت: در عملیات تروریستی امروز منطقه پیشین شهرستان سرباز در مرز پاکستان با سیستان و بلوچستان 60 نفر به شهادت رسیده و یا زخمی شده اند.

نشریه خبری تحلیلی دریابار شهادت این عزیزان را به امام عصر ( عج ) و مقام معظم رهبری تسلیت عرض مینماید

 

سه شنبه 28/7/1388 - 1:36
فلسفه و عرفان

بمناسبت عید سعید فطر

مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه دارى به پا داشته و از خوردن و آشامیدن و بسیارى از كارهاى مباح دیگر امتناع ورزیده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستین روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مىطلبند، اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.

امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در یكى از اعیاد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بیم داده اند:

اى مردم! این روز شما روزى است كه نیكوكاران در آن پاداش مىگیرند و زیانكاران و تبهكاران در آن مایوس و ناامید مىگردند و این شباهتى زیاد به روز قیامتتان دارد، پس با خارج شدن از منازل و رهسپار جایگاه نماز عید شدن به یاد آورید خروجتان از قبرها و رفتنتان را به سوى پروردگار، و با ایستادن در جایگاه نماز به یاد آورید ایستادن در برابر پروردگارتان را و با بازگشت به سوى منازل خود، متذكر شوید بازگشتتان را به سوى منازلتان در بهشت برین، اى بندگان خدا، كمترین چیزى كه به زنان و مردان روزه دار داده مىشود این است كه فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگوید:

هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته تان آمرزیده شد، پس به فكر آینده خویش باشید كه چگونه بقیه ایام را بگذرانید

 

عارف وارسته ملكى تبریزى درباره عید فطر آورده است: عید فطر روزى است كه خداوند آن را از میان دیگر روزها بر گزیده است و ویژه هدیه بخشیدن و جایزه دادن به بندگان خویش ساخته و آنان را اجازه داده است تا در این روز نزد حضرت او گرد آیند و بر خوان كرم او بنشینند و ادب بندگى بجاى آرند، چشم امید به درگاه او دوزند و از خطاهاى خویش پوزش خواهند، نیازهاى خویش به نزد او آرند و آرزوهاى خویش از او خواهند ونیز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نیازى به او آرند، بر آوره و بیش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشند و از مهربانى و بنده نوازى، بخشایش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نیز نمىبرند.

روز اول ماه شوال را بدین سبب عید فطر خوانده اند كه در این روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشامیدن برداشته شده و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشامیدن، ابتداى خوردن و آشامیدن است و نیز گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشامیدن است پس از مدتى از نخوردن و نیاشامیدن. ابتداى خوردن و آشامیدن را افطار مىنامند و از این رو است كه پس از اتمام روز و هنگامى كه مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، شروع مىشود انسان افطار مىكند یعنى اجازه خوردن پس از امساك از خوردن به او داده مىشود.

 

عید فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روایات معصومین(ع) به آنها پرداخته شده و ادعیه خاصى نیز آمده است.

از سخنان معصومین(ع) چنین مستفاد مىشود كه روز عید فطر، روز گرفتن مزد است. و لذا در این روز مستحب است كه انسان بسیار دعا كند و به یاد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خیر دنیا و آخرت را بطلبد.

و در قنوت نماز عید مىخوانیم:

... اسئلك بحق هذا الیوم الذى جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلى الله علیه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزیدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى فى كل خیر ادخلت فیه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك علیه و علیهم اللهم انى اسالك خیر ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون

بارالها! به حق این روزى كه آن را براى مسلمانان عید و براى محمد(ص) ذخیره و شرافت و كرامت و فضیلت قرار دادى از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خیرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى و از هر سوء و بدى خارج سازى كه محمد و آل محمد را خارج ساختى، درود و صلوات تو بر او و آنها، خداوندا، از تو مىطلبم آنچه بندگان شایسته ات از تو خواستند و به تو پناه مىبرم از آنچه بندگان خالصت به تو پناه بردند

سه شنبه 28/7/1388 - 1:35
دانستنی های علمی

روز جهانی قدس از دیدگاه امام خمینی

امام خمینی (ره) در روز 16 مرداد سال 1358 مصادف با سیزدهم رمضان 1399 همزمان با شروع دور تازه‌ای از جنایات بی‌رحمانه رژیم اشغالگر صهیونیستی در لبنان طی پیامی، روز جمعه آخر ماه مبارك رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» تعیین كردند و عموم مسلمین جهان را به همبستگی اسلامی در این روز بزرگ فراخواندند.

سه شنبه 28/7/1388 - 1:34
شهدا و دفاع مقدس

کجایند مردان بی ادعا ....

در آستانه هفته دفاع مقدس

 

سرور شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی :

وای بر آنکس که در روز محشر سر از خاک برون آورد و نشانی از معرکه جهاد در وی نباشد .

رفتید، بی‌آنکه دلبستگیهایتان را مرور کنید

رفتید، بی آنکه لحظهای تردید کنید... بی آنکه لحظهای درنگ کنید...در رفتن یا ماندن! بی آنکه، دلبستگیهایتان را مرور کنید و آرزوهایتان را بارور...

در رفتن، شتابی عجیب داشتید و در ماندن، اکراهی عمیق. مطمئن بودید راه، درست است، از جاده، از سفر، از... نمیترسیدید.

«فهمیده» بودید آخر این جاده، دل کندن از خاک، بلند شدن، اوج گرفتن و پرواز است.

شما در آتش جنگ، گلستان میدیدید؛ یقین میدیدید که اینگونه خلیلوار به پیشواز رفتید، اما... آتش برای شما گلستان شد، آتش در هرم عشق شما سوخت... شما از دهانه تاریخ زبانه کشیدید، فوران کردید و بر سر دشمن آتش باریدید.

از دلبستگیها دل بریدن، از وابستگیها رها شدن خیلی سخت است! باید پای عشق بزرگی در میان باشد. حتما باید پای عشق بزرگی در میان باشد و شما یقینا این عشق را فهمیدید.

یقینا میان دل شما و عشق او، سر و سرّی بود.

برگزیده عشق بودید... که عشق انتخاب میکند، عشق گلچین میکند، عشق هر کس را سزاوار نمیداند و شما، سزاوار بودید که رفتید؛ که رفتن را بهترین ماندن دیدید، که رفتن، همیشه به معنای «رفتن» نیست.

گاهی مرگ، جاودانهترین زیستن است! و شما، چه خوب، این راز را فهمیدید!

به راستی راز آن همه عشق چیست؟ دلیل از جان گذشتن؟! جبهه با شما چه کرد؟! جنگ چه به روز دلتان آورد؟ جبهه شما را عاشق کرد یا شما جبهه را؟ جبهه نیاز شما بود یا شما نیاز جبهه؟ اصلا، مگر جبهه کجاست؟ این واژه، این چهار حرف ساده، چهقدر وسعت دارد؟ قلمرو جبهه تا کجاست؟ جبهه، عاشقپرور است، یا عاشقان جبهه میسازند؟

چه رازی در این کلمه نهان است که هنوز در خاطرههای بسیاری جریان دارد، در قلبهای بسیاری خانه دارد و هنوز نگاههای بسیاری را به دنبال میکشد!

شاید جبهه، دروازه بهشت است!...

ولی از یک چیز مطمئنم! که جبهه شهید نمیسازد! جبهه، همیشه شهید نمیسازد! جبهه باید پر از هوای شهادت باشد تا دل را هوایی کند...

جبهه باید حریم خدا باشد تا جان را عاشق کند

سه شنبه 28/7/1388 - 1:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته