• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 743
تعداد نظرات : 108
زمان آخرین مطلب : 3397روز قبل
دعا و زیارت
- رابطه با خدارسول اکرم(ص):إن الله لا ینظر إلی صورکم و لا إلی أموالکم و إنما ینظر إلی قلوبکم و أعمالکم؛خداوند به شکل شما و اموال شما نگاه نمی کند بلکه در دلها و اعمال شما توجه می نماید.رسول اکرم(ص):اللهم ارزقنی حبک وحب من یحبک وحب ما یقربنی إلی حبک و اجعل حبک أحب إلی من الماء البارد؛خدایا روزی کن که مرا محبت خودت و محبت دوستدارانت را و محبت آنچه مرا به تو نزدیک می کند و محبت خودت را نزد من از آب خنک محبوب تر گردان.رسول اکرم(ص):لیس من عبد یظن بالله خیراً إلا کان عند ظنه به؛بنده ای نیست که به خداوند خوش گمان باشد مگر آن که خداوند نیز طبق همان گمان با او رفتار کند.رسول اکرم(ص):من أخلص لله أربعین صباحاً ظهرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛

هرکس چهل روز خود را برای خدا خالص کند چشمه های حکمت از قلب وی بر زبانش جاری می شود.

وبلاگ من :   http://javad-adabi.persianblog.ir/
پنج شنبه 18/7/1387 - 1:48
دعا و زیارت
رسول اکرم(ص):یقول الله عزوجل إذا کان الغالب علی العبد الاشتغال بی، جعلت بغیته و لذته فی ذکری فإذا جعلت بغیته و لذته فی ذکری عشقنی و عشقته فإذا عشقنی و عشقته رفعت الحجاب فیما بینی و بینه و صیرت ذلک تغالبا علیه لا یسهو إذا سها الناس اولئک کلامهم کلام الأنبیاء اولئک الأبطال حقاً.

خدای عزوجل می فرماید: هرگاه یاد من بر بنده ام غالب شود، خواهش و خوشی او را در یاد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشی او را در یاد خود قرار دهم عاشق من شود و من نیز عاشق او گردم و چون عاشق یکدیگر شدیم حجاب میان خود و او را بردارم و عشق خود را بر جان او چیره گردانم، چندان که مانند مردم دچار سهو و غفلت نمی شود، سخن اینان سخن پیامبران است، اینان براستی قهرمانند

وبلاگ من :            http://javad-adabi.persianblog.ir/

پنج شنبه 18/7/1387 - 1:47
دعا و زیارت
- یاد خدارسول اکرم(ص):من آطاع الله عزوجل فقد ذکر الله و إن قلت صلاته و صیمامه و تلاوته للقرآن؛

هرکس خدای عزوجل را اطاعت کند خدارا یاد کرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندک باشد.

وبلاگ من :

http://javad-adabi.persianblog.ir/

پنج شنبه 18/7/1387 - 1:45
دعا و زیارت
رسول اکرم(ص):إن الله خلق یوم خلق السماوات و الارض مائه رحمه کل رحمه طباق ما بین السماء و الارض فجعل منها فی الارض رحمه فبها تعطف الوالده علی ولدها و الوحش و الطیر بعضها علی بعض و أخر تسعاً و تسعین فإذا کان یوم القیامه أکملها بهذه الرحمه:

خداوند روزی که آسمانها و زمین را آفرید، صد رحمت بیافرید که هریک از آنها میان زمین و آسمان را پر می کند و یکی را در زمین قرار داد که بوسیله آن مادر به فرزند محبت می کند و حیوانات وحشی و پرندگان به یکدیگر مأنوسند و نودونه رحمت را نگه داشته و همین که روز قیامت شود این یک رحمت را نیز بر آن می افزاید.

وبلاك من:   http://javad-adabi.persianblog.ir/

پنج شنبه 18/7/1387 - 1:44
دعا و زیارت
- خداشناسی:رسول اکرم(ص)أفضل الاعمال العلم بالله إن العلم ینفعک معه قلیل العمل و کثیره و إن الجهل لا ینفعک معه قلیل العمل و لا کثیر؛

بهترین اعمال، خداشناسی است، زیرا با وجود علم و معرفت، عمل، کم یا زیاد تو را سود می بخشد اما با وجود نادانی(نسبت به خدا) عمل، نه اندکش تو را سود می بخشد نه بسیارش.

وبلاك من:   http://javad-adabi.persianblog.ir/

پنج شنبه 18/7/1387 - 1:41
آموزش و تحقيقات
ترجمه های مختلف  انگلیسی ( بسم ا... الرحمن الرحیم )   1 – ترجمه ی الكساندر راس ( 1649 )In the Name of God, gracious and merciful.     2 – ترجمه ی جرج سیل ( 1734 )IN THE NAME OF THE MOST MERCIFUL GOD.     3 – ترجمه ی رادوِل ( 1861 )In the Name of God, the Compassionate, the Merciful.     4 – ترجمه ی پالمرِد ( 1880 )In the name of the merciful and compassionate God.    5 – ترجمه ی عبدالحكیم ( 1905 )By the name of Allah, the All-providing and the most Merciful God.     6 – ترجمه ی محمد علی ( 1917 )In the name of Allah, the Beneficent, the Merciful.    7 – ترجمه ی غلام سرور ( 1929 )( We commence ) with the name of God. The most Merciful ( to begin with ), The most Merciful ( to the end ).    8 – ترجمه ی یوسف علی ( 1934 )In the name of Allah, Most Gracious, Most Merciful.     9 – ترجمه ی ریچارد بِل ( 1937 )In the name of Allah, the Merciful, the Compassionate.     10 – ترجمه ی آربِری ( 1955 )In the name of God, the Merciful, the Compassionate.   11 – ترجمه ی شیر علی ( 1955 )

In the Name of Allah, the Gracious, the Merciful.12 – ترجمه داوود ( 1956 )In the Name of Allah, the Compassionate, the Merciful.   13 – ترجمه ی عبدالمجید دریابادی ( 1957 )In the Name of Allah, the Compassionate, the Merciful.    14 – ترجمه ی میر احمد علی ( 1964 )In the name of God, the Beneficent, the Merciful.     15 – ترجمه ی ظفرالله خان ( 1971) In the name of Allah, Most Gracious, Ever Merciful.     16 – ترجمه ی هاشم امیر علی ( 1974 )In the name of Allah the Rahman the Rahim.     

17 – ترجمه ی محمد اسد ( 1980 )

 IN THE NAME OF GOD, THE MOST GRACIOUS, THE DISPENSER OF GRACE.    18 – ترجمه ایروینگ ( 1985 )In the name of God, the Mercy-giving, the Merciful. 

 

سه شنبه 16/7/1387 - 23:56
دانستنی های علمی
   چه کسی بود صدا زد : سهراب؟آشنا بود صدا مثل هوا با تن برگشب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذردبوی هجرت می آید: بال من پر آواز پر چلچله هاست باید امشب برومباید امشب چمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد بردارمو به سمتی برومکه درختان حماسی پیداسترو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواندیک نفر باز صدا زد:سهراب!
يکشنبه 23/4/1387 - 22:20
دانستنی های علمی
عشق اقیانوس وسیعی است که دو ساحل رابه یکدیگر پیوند می دهد
Love is Wide Ocean that joins two shores ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
زندگی بدون عشق بی معنی است و خوبی بدون عشق غیر ممکن
Life without love is none sense and goodness without Love is impossible ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
عشق ساکت است اما اگر حرف بزند از هر صدایی بلند تر خواهد بود
Love is something silent, but it can be louder than anything When it talks ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
عشق آن است که همه خواسته ها را برای او آرزو کنی
Love is when you find yourself spending every wish on him  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند

Love is flower that is made to bloom by two gardeners ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
عشق گلی است که در زمین اعتماد می روید
Love is like a flower which blossoms with trust ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
عشق یعنی ترس از دست دادن تو
Love is afraid of losing you ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
پاسخ عشق است سوال هر چه که باشد
No matter what the question is love is the answer ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
وقتی هیچ چیز جز عشق نداشته باشید آن وقت خواهید فهمید که عشق برای همه چیز کافیست
When you have nothing left but love than for the first time you become aware that love is enough ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
زمانی که همه چیز افتاده است عشق آن چیزی است که بر پا می ماند
Love is the one thing that still stands when all else has fallen ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
عشق مثل هوایی است که استشمام می کنیم آن را نمی بینیم اما همیشه احساس و مصرفش می کنیم و بدون ان خواهیم مرد
Love is like the air we breathe it may not always be seen, but it is always felt and used and we will die without it ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 
عشق فراموش کردن خود در وجود کسی است که همیشه و در همه حال شما را به یاد دارد
Love is totally forgetting you to someone that is always Remembering you at all times
يکشنبه 23/4/1387 - 1:6
دانستنی های علمی
نقش مذهب در سلامت روان  
     

روانشناسی بهداشت ، در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی و روانی آنها قائل شده است . شیوه های مقابله ؛ تواناییهای شناختی و رفتاری ای هستند که فرد مضطرب  به منظور کنترل نیازهای خاص درونی و بیرونی  فشارآور  به کار گرفته می گیرد .

در مقابله مذهبی از منابع مذهبی مثل دعا و نیایش ، توکل و توسل به خداوند و .... برای مقابله استفاده می شود. یافته های اخیر نشان داده اند از آنجایی که این نوع مقابله ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند ، می توانند مقابله های بعدی را تسهیل نمایند ، بنابراین به کارگیری آنها برای اکثر افراد ، سلامت ساز است.

رفتارهای مذهبی ارزش مثبتی در پرداختن به نکات معنی دار زندگی دارند. رفتارهایی از قبیل  توکل به خداوند ، زیارت و غیره .... می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت ، موجب آرامش درونی فرد شوند. باور به این که خدایی هست که موقعیت ها را کنترل می کند و ناظر بر عبادت کننده هاست ، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش می دهد. به طوری که اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف می کنند و معتقدند که می توان از طریق اتکاء و توسل به خداوند ، اثر موقعیت های غیر قابل کنترل را به طریقی کنترل نمود. به همین دلیل گفته می شود که مذهب می تواند به شیوه فعالی در فرآیند مقابله مؤثر باشد.

به طور کلی مقابله مذهبی ، متکی بر باورها و فعالیت های مذهبی است و از این طریق در کنترل استرس های هیجانی و ناراحتی های جسمی به افراد کمک می کند. داشتن معنا و هدف در زندگی ، احساس تعلق داشتن به منبعی والا ، امیدواری به کمک و یاری خداوند در شرایط مشکل زای زندگی ، برخورداری از حمایت های اجتماعی ، حمایت روحانی و ..... همگی از جمله منابعی هستند که افراد مذهبی با برخورداری از آنها می توانند در مواجهه با حوادث فشارزای زندگی ، آسیب کمتری را متحمل شوند.

مذهب می تواند در تمامی عوامل ، نقش مؤثری در استرس زایی داشته باشد و در ارزیابی موقعیت ، ارزیابی شناختی فرد ، فعالیت های مقابله ، منابع حمایتی و .... سبب کاهش گرفتاری روانی شود. بر این اساس ، مدتها است که تصور می شود بین مذهب و سلامت روان ارتباط مثبتی وجود دارد و اخیراً نیز روانشناسی مذهب ، حمایت های تجربی زیادی را در راستای این زمینه فراهم آورده است . ویتر و همکاران او نشان دادند که 20 تا 60 درصد متغیرهای سلامت روانی افراد بالغ ، توسط باورهای مذهبی تبیین می شود. در مطالعه دیگری ، ویلتیز و کریدر نشان دادند که در یک نمونه 1650 نفری با میانگین سنی 50، نگرش های مذهبی با سلامت روانی رابطه مثبتی دارند. به علاوه مذهبی بودن با رضایت زناشویی در مردان و زنان و رضایت شغلی در مردان مرتبط بود.

بر اساس مطالعات انجام شده دیگر ، بین مذهبی بودن و معنا دار بودن زندگی و سلامت روانی ارتباط نزدیکی وجود دارد. در یک بررسی که 836 بزرگسال با میانگین 4/ 73 سال شرکت داشتند، معلوم شد که بین سه شاخص مذهبی بودن ( فعالیت های مذهبی غیر سازمان یافته و فعالیت های مذهبی سازمان یافته ) و روحیه داشتن و دلگرمی به زندگی ، همبستگی مثبتی وجود دارد . به علاوه اسپیکا  و همکارانش ، 36 مطالعه تجربی در مورد مرگ و درگیری مذهبی را مرور کردند و نتیجه گرفتند که ایمان قوی تر ، یا معتقد بودن به زندگی بعد از مرگ با ترس کمتر از مرگ همبستگی دارد. همچنین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهب درونی داشتند ، ترس کمتری را از مرگ گزارش کردند.

مطالعات دیگر ، تأثیر مداخلات مذهبی را در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی ، نشان داده اند . به عنوان مثال ، نتایج دو بررسی نشان داد ، کسانی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند ، اضطراب و ناراحتی کمتری را نسبت به کسانی که به اعتقادات مذهبی پای بند نبودند ، گزارش کرده اند. گارنتر و همکاران در زمینه سلامت روانی و اعتقادات مذهبی شش مقاله را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که در تمام این مطالعات بین اعتقادات مذهبی و سلامت روانی رابطه مثبتی وجود دارد . هانت سازگاری  64 زوج را مورد بررسی قرارداد و نشان داد که مذهب به طور مثبت با سازگاری  ، خوشحالی و رضایت  بالاتر ارتباط دارد و همچنین نتیجه گرفت که مذهب یک عامل مهم در جلوگیری از طلاق است.

زاکرمن و همکاران در پژوهشی گزارش کردند ، در افراد سالمندی که نمره کمتری در شاخص مذهبی بودن به دست آوردند ، میزان مرگ ومیر 42% بود ، در حالی که این میزان برای افراد سالمندی که نمره شاخص مذهبی بالایی داشتند 19% بود. در مطالعه دیگری ، کونینگ ، کلین و همکاران دریافتند که سرطان در بین افرادی که نمره بالاتری در شاخص مذهبی درونی کسب می کنند کمتر شایع است . در بررسی دیگری ، مشاهده کردند افرادی که همیشه از مقابله های مذهبی استفاده می کنند نسبت به افرادی که کمتر و گاهی از این مقابله ها استفاده می کنند در 9 شاخص از 12 شاخص سلامت روانشناختی ، نمرات بالاتری کسب کردند . موریس اثر زیارت مذهبی را روی افسردگی و اضطراب 24 بیمار سالمند بررسی کرد. او دریافت که علائم آنها بعد از زیارت رفتن کاهش زیادی داشته و حداقل تا ده ماه بعد از برگشتن از زیارت هم این اثر ادامه دارد . در مطالعه دیگری ، مکین توش نقش مذهب را در سازگاری افراد با یک رویداد معنی دار زندگی بررسی کرد. او با 124پدر و مادری که کودک خود را به علت سندرم مرگ ناگهانی از دست داده بودند مصاحبه کرد و دریافت که مذهبی بودن با یافتن معنی در مرگ ارتباط مثبتی دارد. به علاوه مذهبی بودن با افزایش صلاحیت روانی و کاهش ناراحتی در بین والدین در طی 18 ماه بعد از مرگ کودکانشان ، ارتباط داشت.

علیرغم این که اکثر تحقیقات ذکر شده در ادیان دیگری صورت گرفته است و از آنجایی که باور و اعتقاد ما مسلمانان بر این است که دین اسلام به عنوان یک ایدئولوژی ، ارائه دهنده کامل ترین و سلامت سازترین سبک زندگی بشریت است و احکام و دستورات آن حوزه های وسیع اخلاقی ، بین فردی ، بهداشتی و اجتماعی را در بر می گیرد ، لذا مطالعه علمی اثرات و نقش متغیرهای مذهبی در سلامت روانی یک ضرورت اساسی به نظر می رسد

جمعه 21/4/1387 - 21:58
دانستنی های علمی
یك دیوار تا خدا ...دنیا دیوار های بلند دارد و درهای بسته که دور تا دور زندگی را گرفته اند نمی شود از دیوارهای دنیا بالا رفت.نمی شود سرک کشید و آن طرفش را دید. اما همیشه نسیمی از آن طرف دیوار کنجکاوی آدم را قلقلک می دهدکاش این دیوارها پنجره داشت و کاش می شد گاهی به آن طرف نگاه کرد.شاید هم پنجره ای هست و من نمی بینم .شاید هم پنجره اش زیادی بالاست و قد من نمی رسد با این دیوارها چه می شود کرد؟می شود از دیوارها فاصله گرفت و قاطی زندگی شد و می شود اصلا فراموش کرد که دیواری هست و شاید می شود تیشه ای برداشت و کند و کند. ...شاید دریچه ای،شاید شکافی،شاید روزنیهمیشه دلم می خواست روی این دیوار سوراخی درست کنم.حتی به قدر یک سر سوزن،برای رد شدن نور،برای عبور عطر و نسیم،برای...بگذریم.گاهی ساعتها پشت این دیوار می نشینم و گوشم را می چسبانم به آن و فکر می کنم؛ اگر همه چیز ساکت باشد می توانم صدای باریدن روشنایی را از آن طرف بشنوم.اما هیچ وقت،همه چیز ساکت نیست و همیشه چیزی هست که صدای روشنایی را خط خطی کنددیوارهای دنیا بلند است،ومن گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار.مثل بچه ی بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه می اندازد.به امید آنکه شاید در آن خانه باز شود.گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار. آن طرف حیاط خانه ی خداست. وآن وقت هی در می زنم،در میزنم،و میگویم:"دلم افتاده توی حیاط شما.می شود دلم را پس بدهید..." کسی جوابم را نمی دهد،کسی در را برایم باز نمی کند.اما همیشه،دستی،دلم رامی اندازد آن طرف دیوار.همین. و من این بازی را دوست دارم.همین که دلم پرت می شود ...آن طرف دیوار، آنقدر دلم را پرت می کنم تا خسته شوند،تا دیگر دلم را پس ندهند.تا در را باز کنند و بگویند: بیا خودت دلت را بردار و برو. آن وقت من می روم و دیگر بر نمی گردم......من این بازی را دوست دارم آموخته ام ... كه همیشه برای كسی كه به هیچ عنوان قادر به كمك كردنش نیستم  كنم.دعا
چهارشنبه 19/4/1387 - 22:54
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته