• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1392
تعداد نظرات : 762
زمان آخرین مطلب : 4054روز قبل
دعا و زیارت

قرآن

 

قرآن! ای همیشه ترین کتاب! من از تو شرمنده ام!

با اینکه تو را از ابتدا برای حیات بخشیدن به دلهای مرده فرود آورده اند اما ما

از تو آواز مرگی ساخته ایم برای ترحیم مردگان.

شرمنده ام از تو که جز برای بدرقه مسافر از طاقچه عزلت بیرونت نیاوردیم!

 

 

با اینکه تو را از ابتدا برای حیات بخشیدن به دلهای مرده فرود آورده اند اما ما

از تو آواز مرگی ساخته ایم برای ترحیم مردگان.

شرمنده ام از تو که جز برای بدرقه مسافر از طاقچه عزلت بیرونت نیاوردیم!

ما مقام و منزلت تو را در حد یک فالگیر مقدس پایین آوردیم.

براستی اگر طالب راه نجات و استخاره صواب بودیم آیا کلام راهگشای تو

کافی نبود؟

چه شد که چشم ظاهر بین ما، حقیقت کلام تو را ندید و گوش ناشنوایمان

کلام حقیقی ات را نشنید؟

 

 ای ناجی امت! ای قرآن!

 

برخی تو را از پیش و پس خواندند تا بر حافظه شان فخر فروشند!

عده ای تو را بر دانه برنجی نگاشتند تا چیره دستی و هنرنماییشان را به رخ

کشند.

یکی تو را با آب طلا قاب گرفته تا خانه اش را زینت بخشد!

آن دیگری تو را دستمایه هنرنمایی ساخته و از تو فرشی آراسته تا به قیمتی

هر چه گزافتر بفروشد!

اما آیا کسی برای درمان قلب نیم مرده اش، هیچ به شفاخانه تو سر زد؟

جه غفلت بزرگی كه می پنداریم خدا ترا برای هنرنمایی و موزه سازی فرود

آورده است.

ما حتی تو را در مسلخ "تلاوت"، ذبح شرعی کرده ایم که تلاوت

بدون"تدبر" در معنا، معنا ندارد.

آن زمان که در محافل انس، برای خواندن یا استماع تو حضور می یافتیم، البته

به وجد می آمدیم اما نه از شگفتی معانی بلند تو که از طول نفسهای قاری و

از شگردهای موسیقیایی در قرائت نمایشی او.

اگر چه از این ظاهر می توان راهی به آن باطن گشود اما ما آن هدف والا را

گم کردیم و این وسیله را هدف انگاشتیم.

به حفظ آیات معرفت آموز تو روی آوردیم اما نه برای کسب معرفت و توفیق

عمل، بلکه برای رکوردگیری در یک فستیوال تمام عیار، که ملاک امتیاز دهی

آن، خواندن شمارگان صفحات بود، گاه به شیوه معکوس، گاه از پیش و پس و

گاه از بالا به پایین و همینطور.

کریمه "والسابقون السابقون" تو را شنیدیم و تو را بازیچه مسابقات هوس

کردیم.

از آیات روشنگر تو، پرتویی بر نگرفتیم و در عوض به مدد تو، شغل تازه ای

یافتیم، دکانی برای درآمدزایی بیشتر.

قرآن! ای روشنای هر تاریکی!

ما گمشدگان وادی جهالت، راه را گم کرده ایم، و اکنون به

دستگیری

تو محتاجیم بیش از همه وقت.

ما را از این خواب غفلت بیدار کن! بیدار!

چهارشنبه 4/6/1388 - 14:37
دعا و زیارت

پیامبری فرستادی که مردم را به سوی بهشت دعوت کند اما نه دعوت پیامبران را پذیرفتند

و نه آنچه را که به آن رغبت می دهی میل پیدا کرده اند و نه به آنچه تشویق کرده ای،

مشتاق می شوند ؛ به مردار دنیا حمله کرده و از خوردن آن سربزیر شده اند و در عین حال

برای دوستی آن با هم رفیق هستند. کسی که عشق چیزی را در سرش داشته باشد ،

چشمش را نابینا می سازد و قلبش را مریض می گرداند. چنین فردی با چشم مریض می بیند ،

با گوش سنگین می شنود ، عقل او را خوشگذرانی متلاشی کرده ، دنیا قلبش را بیجان ساخته

و اسیر نفس خویش است. این دنیا طلبان می بینند که چگونه از دنیایی که آن را پناهگاه خود

می دانستند جدا می شوند و به وعده هایی که خدا به آنان داده دست می یابند ؛

سختی هایی که قابل بحث نیست آنان را احاطه می کند. سختی جان کندن و غم از دست دادن

 دنیا مغز آنان را فشار می دهد ، دست و پاهای آنان را سست می کند ، رنگ های آنان را تغییر

می دهد ، سپس آثار مرگ در آنان فزونی میگیرد. مرگ زبان آنان را بند می آورد ؛

چنین فردی میان بستگانش است،با چشم میبیند ، با گوش میشنود ، عقلش سالم است و فکرش

کار میکند. او فکر میکند که عمرش را در چه راهی نابود کرده ، روزگارش را در چه مسیری گذرانده

است؟! در بستر مرگ به خاطر می آورد اموالی را که در جمع آوری آن دقت نکرد و از حلال و حرام

انباشته ساخت ، اینک عوارض جمع ساختن مال گریبانش را گرفته و از سوی دیگر باید از آن جدا

گردد. ثروت را برای دیگران می گذارد تا از آن لذت ببرند و سود بگیرند ، در نتیجه لذت ثروتش برای

دیگران است و گناهش بر دوش وی ، نمی تواند از چنین شرایطی خارج گردد!!

در بستر مرگ انگشت ندامت را به دندان میگزد. مرگ گریبانش را گرفته و نسبت به آینده ی خود

ناامید است ، آرزو میکند که این ثروتی که حسرت آن را می خورده و نسبت به آن حسادت

می ورزیده مال دیگری بود.مرگ به تدریج در بدنش نفوذ می کند و کارش به جایی می رسد که

زبان و گوشش هماهنگ نیست ، در میان بستگان خویش است و نمی تواند حرف بزند ،

نمی شنود ، چشمهایش را به اطراف می چرخاند ، به صورت های خویشاوندانش می اندازد ،

حرکت زبانهای بستگانش را می بیند اما صدای آنها را نمی شنود. پس مرگ نزدیکتر می شود ،

چشمها همانند گوشش از کار می افتد و روح از بدنش خارج می گردد ؛

کار به جایی می رسد که او در میان خویشاوندانش همانند مردار می شود. از او میترسند.

از نزدیک شدن به او وحشت دارند. نه پاسخ به گریه ها میدهد و نه فریادی را جواب ؛

لحظاتی بعد جسدش را به عمق زمین منتقل می کند و او را تسلیم عملش می گردانند و

از دیدارش دست می کشند

سه شنبه 3/6/1388 - 11:32
دعا و زیارت

ارزش نماز در برزخ



جوانه

آیت الله شیخ محی الدین انواری از حجة الاسلام فاکر خراسانی نقل کرد که در خواب دیدم در پشت حجر اسماعیل هستم و حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ عباس شیرازی آنجاست، گفتم رفیق چه طوری و چه خبر از عالم برزخ؟ گفت: همین قدر به تو بگویم که ای کاش در دنیا به جای غذا خوردن هم نماز می خواندم.

برگرفته از کتاب نماز کلید بهشت

 


برای خرید کتاب نماز کلید بهشت کلیک کنید.

سه شنبه 3/6/1388 - 11:30
دعا و زیارت

اگر خدا را به حق معرفتش می شناختیم از دعای ما کوه ها متلاشی می شدند

1. جهل به مقام حق، و سلطنت ربوبیت، و اعتماد به اسباب مادی، رفته رفته این باور غلط را به انسان مى‏دهد، كه اسباب مادی هم حقیقتا مؤثرند، و این پندار را به حدى مى‏رساند كه هر معلولى را مستند به علت معهود و اسباب عادى بداند.

 و چه بسا مى‏شود كه انسان از این پندار غفلت دارد، و یا اصلا چنین اعتقادى ندارد، لیكن این مقدار را معتقد است كه این اسباب هر یك براى خود جایى دارد، كه نمى‏شود سببى دیگر جاى آن را بگیرد، مثلا ما مى‏بینیم حركت و سیر باعث نزدیكى به مقصد مى‏شود، ولى با كمى پیشرفت در توحید این اعتقاد از ما زایل مى‏شود، و حركت را سبب مستقل نمى‏بینیم و مى‏گوئیم مؤثر حقیقى خدا است، و حركت جنبه واسطه گى را دارد، ولى این اعتقاد بر ایمان مى‏ماند كه درست است مؤثر حقیقى خداست ولى اینطور هم نیست كه حركت، هیچ اثر نداشته باشد، بلكه واسطه مؤثرى است كه چیز دیگر جاى آن را پر نمى‏كند، و اگر حركت و سیر نباشد نزدیكى به مقصد حاصل نمى‏شود.

چنانکه انبیای عظام ( علیهم السلام) به این مقام نائل شده اند و از اسباب و مسببات عادی (مادی) رهیده اند و به حق دریافتند که فاعل حقیقی و مسبب حقیقی خداوند یکتاست لذا هر فعلی را به فاعل حقیقی نسبت می دهند فلذاست که فرمود: « ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی » (انفال آیه 17) « ای پیامبر : تو ، ریگها را پرتاپ نکردی بلکه خدا پرتاپ کرد»  و درجای دیگر فرمود: « اذا مرضت فهو یشفین» (شعراء آیه 80) « زمانی که بیمار شوم خداوند شفایم می دهد»

وقتی انسان با تمام وجود چنین اعتقادی را به دست آورد ، چنین کسی اگر دعا کند کوهها متلاشی می شوند و خلاصه دعای او مستجاب است زیرا متصل به عالم ربوبیت و متصل به مسبب الاسباب است .

 

2. اما دعا برای ما انسانهای عادی دعائى كه مستجاب نمى‏شود و به هدف اجابت نمى‏رسد، یكى از دو چیز را فاقد است و آن دو چیز همان است كه در جمله: " دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ"، (بقره آیه 186) به آن اشاره شده:

اول : این است كه دعا دعاى واقعى نیست، و امر بر دعا كننده مشتبه شده، مثل كسى كه اطلاع ندارد خواسته‏اش نشدنى است، و از روى جهل همان را درخواست مى‏كند، یا كسى كه حقیقت امر را نمى‏داند، و اگر بداند هرگز آنچه را مى‏خواست درخواست نمى‏كرد، مثلا اگر مى‏دانست كه فلان مریض مردنى است و درخواست شفاى او درخواست مرده زنده شدن است هرگز درخواست شفا نمى‏كند، و اگر مانند انبیا این امكان را در دعاى خود احساس كند، البته دعا مى‏كند و مرده زنده مى‏شود، ولى یك شخص عادى كه دعا مى‏كند از استجابت مایوس است، و یا اگر مى‏دانست كه بهبودى فرزندش چه خطرهایى براى او در پى دارد دعا نمى‏كرد، حالا هم كه از جهل به حقیقت حال دعا كرده مستجاب نمى‏شود.

دوم:  این است كه دعا، دعاى واقعى هست، لیكن در دعا خدا را نمى‏خواند، به این معنا كه به زبان از خدا مسئلت مى‏كند، ولى در دل همه امیدش به اسباب عادى یا امور وهمى است، امورى كه توهم كرده در زندگى او مؤثرند.

پس در چنین دعائى شرط دوم (اذا دعان، در صورتى كه مرا بخواند) وجود ندارد، چون دعاى خالص براى خداى سبحان نیست، و در حقیقت خدا را نخوانده چون آن خدایى دعا را مستجاب مى‏كند كه شریك ندارد، و خدایى كه كارها را با شركت اسباب و اوهام انجام مى‏دهد، او خداى پاسخگوى دعا نیست، پس این دو طایفه از دعا كنندگان و صاحبان سؤال دعاشان مستجاب نیست، زیرا دعایشان دعا نیست، و یا از خدا مسئلت ندارند چون خالص نیستند.

 

 

 

سه شنبه 3/6/1388 - 11:28
دعا و زیارت

روزه

امام رضا(ع) فرمود: 

 « اگر کسی بپرسد که چرا روزه واجب شده است ،پاسخ این است که درد گرسنگی وتشنگی
را بدانند واز این راه پی به فقر وبی زاد وتوشگی آخرت ببرند ،وبرای اینکه روزه دار بر اثر
ناراحتی که از تشنگی وگرسنگی برایش پیش آمده ، فروتنی کند وکوچکی نماید ونیازمندی نشان
دهد تا اجر بَرد وکار خویش را به حساب آوَرد و بشناسد وپایداری و مقاومت نماید برآن ، و از این
جهات مستحق اجر وثواب گردد ،با فواید دیگری که در آن است از قبیل جلوگیری از طغیان
شهوات وکنترل هوای نفس ،واینکه موجب عبرت وموعظه ایی باشد ایشان را در این دنیا ،
وتمرینی باشد برای آمادگی آنان به انجام تکالیف ، و راهنمایی باشد ایشان را به شدت امر 
ومشقت عالم دیگر، ونیز بدانند که به فقرا از گرسنگی وبینوایی در این دنیا چه می گذرد ،
وآنچه را که خداوند در اموالشان برای مساکین وتهدیستان واجب نموده اداء نمایند .»  


ماه رمضان  

امام رضا (ع) فرمود :  
« اگر کسی بپرسد که چرا روزه فقط در ماه رمضان مقرر شده است نه در ماههای دیگر ؟ »  
گفته می شود : برای اینکه رمضان ماهی است که خداوند در آن قرآن را نازل فرموده است ،
ودر آن میان حق وباطل کاملاً جدایی افتاده ، چنانکه خداوند خود فرموده است : « ماه رمضان 
ماهی است که در آن قرآن نازل گشته و آن برای هدایت مرم است ودر آن علایمی از برای 
راهنمایی وجدا کننده ی حق از باطل است (1) » .  
در این ماه به پیغمبر وحی شد ،وشب قدر در آن است شبی که از هزار ماه بهتر است. 
« در آن شب هر کار محکم وبرقرار میشود (2) » . و آن اول سال قمری است ،ورمضان ماهی است
که در آن تقدیرات ومسائلی که در آن سال از نیکی وبدی ،خیر وشر ،نفع وضرر ،سود وزیان ،زندگی ومرگ 
وبهره وری هر فرد تعیین می گردد وبه همین جهت است که آن شب را قدر می گویند .»  

   
روزه به ماه رمضان منحصر شده است
 
امام رضا (ع) فرمود :  
« اگر کسی بپرسد : چرا به روزه ی ماه رمضان مأمورند وبس ،نه کمتر ونه بیشتر ؟.»  
گفته می شود : برای اینکه این مقدار حدّی است که از عهده ی انجام آن ،هم ضعیف بر می آید
وهم قوی ، وجز این نیست که خداوند فرایض و واجبات را به اندازه ایی که در امکان غالب
افراد باشد تعیین فرموده ،آنگاه ناتوانان را آزادی داده ، بدین معنی که اگر خواستند با اینکه 
سخت است آن را انجام دهند مانعی نباشد ، ونیز توانایان را ترغیب وتحریص کرده که اگر 
خواستند ،غیر ماه رمضان را هم با گرفتن روزه تقرّب جویند ، وچنانکه کمتر از این صلاحشان بود ،
خداوند کمتر می فرمود واگر محتاج به بیشتر از این بودند ،به زیاده از این امر می فرمود .»  
حکمت خدای متعال وتدبیر آن برای اشیاء اقتضا می کرد که مصلحت بندگان سی روز باشد،
واگرمصلحت کمتر از آن بود کمتر میشد ،کما اینکه اگر مصلحت زیادتر بود زیادتر میشد . 


منبع : پژوهشی دقیق بر زندگانی امام رضا ،ج2 


پی نوشت : 
 
1- بقره/185  
2- دخان/4  
سه شنبه 3/6/1388 - 11:27
دعا و زیارت

سلام دوستان.عباداتتون قبول

چند شب پیش تو برنامه «این شبها» مهمان برنامه نکته جالبی اشاره کرد که خلاصه براتون میگم:

می دونی هیچ دعایی نیست که مستجاب نشه؟ وقتی ما دعا می کنیم این دعا طبق احادیث به سه صورت مستجاب میشه. یا همون خواسته ما اجابت میشه. یا خداوند اگر صلاح بنده اش نباشه در عوضش چیز بهتری از اون دعا رو بهش میده. و یا دعا کردنش رو کفاره گناهان گذشته اش قرار میده

خداییش خدای به این باحالی کی داره؟؟؟؟

سه شنبه 3/6/1388 - 11:24
دعا و زیارت

یک اندرز



یک اندرز

مردی با اصرار بسیار از رسول اکرم (ص) یک جمله به عنوان اندرز خواست رسول اکرم (ص) به او فرمود :

-اگر بگویم به کار می بندی ؟

-بلی یا رسول الله

رسول اکرم (ص) بعد از این که سه بار از او قول گرفت و او را متوّجه اهمّیت مطلبی که می خواهد بگوید کرد به او فرمود :


هر گاه تصمیم به کاری گرفتی ، اوّل در اثر و نتیجه و عاقبت آن کار فکر کن و بیندیش، اگر دیدی نتیجه و عاقبتش صحیح است آن را دنبال کن و اگر عاقبتش گمراهی و تباهی است از تصمیم خود صرف نظر کن.

 


برگرفته از کتاب داستان راستان2 / شهید مطهری

 

 

سه شنبه 3/6/1388 - 11:23
دعا و زیارت

گپ و گفتی با شیطان



گپ وگفتی با شیطان

 

اشاره:

روزی که شیطان تلفنی تماس گرفت و بی مقدمه گفت: "حاضرم رؤیای تو را تبدیل به واقعیت کنم"، به ناگاه شوکه شدم! باورم نمی شد! تنم خیس عرق شده بود! وحشت و ترس سرا پای وجودم را فرا گرفته بود! به هر زحمتی که بود خودم را جمع کردم و بالاخره قراری برای مصاحبه گذاشتم.

روز مصاحبه:

جناب شیطان با دو ساعت تاخیر حاضر شد. وقتی هم که رسید عذرخواهی کرد و گفت:

مأموریت خطیری پیش اومد که از دوستان ساخته نبود و می بایست خودم انجام می دادم.

پیش از انجام مصاحبه گفتم:

با چه تضمینی باور کنم که در جریان مصاحبه بر مبنای صداقت در گفتار سخن خواهی گفت؟ 

خندید و گفت: دلیلی ندارد دروغ بگویم. چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شود باز هم می توانم به خواسته های خود دست یابم.

گفتم: چه حربه ای؟

جواب داد: غفلت؛ انسانها را به خواب نوشین غفلت می برم و آن وقت نقشه هایم را عملی می کنم.


متن مصاحبه:



عبدالله: خودتان را معرفی کنید.


شیطان: فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص "ابلیس" و مشهور به اسم عام "شیطان"؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم،  ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید و…(1)


عبدالله: پیشه و شغل شما چیست؟


شیطان: مشاغل فراوانی دارم؛ گاهی مسافر کشم؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستم و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برم. گاهی کشاورزم و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشانم. گاهی نقاشم؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زنم و جامه کژی برقامت راستی می پوشانم. گاهی هم خلبانم؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.(2)


عبدالله: دشمنی دیرینه ات با آدمی زاد از کجا سرچشمه می گیرد؟


شیطان: ماجرا از آن روزی شروع شد که صحنه آرای خلقت، دست به کار آفرینش آدم شد.(3) ملائک نه از روی اعتراض که از روی کنجکاوی گفتند: این موجود خاکی که می آفرینی بر روی زمین فسادها خواهد انگیخت و خونهای بسیارخواهد ریخت.اگر قصد تو طاعت بردن است که ما در فرمانبری مطاعیم. واگر مقصود تو تسبیح و تقدیس است که ما پیوسته در این کاریم.(4)

با ما بگوحکمت این کار در چیست؟  او در جواب فرمود:

در این کار رازهاییست سر به مهر؛ من آنچه را که در خشت خام می بینم شما در آینه هم نخواهید دید.(5)

اینچنین بود که خالق به واسطه این مخلوق نوپای دو پا به خود بالید و بر ما فخر فروخت؛ آنگاه فرمانمان داد که: "در مقابل این مخلوق خاکی به خاک سجده فرو افتید!"

تمامی فرشتگان بی درنگ  برآدم سجده بردند.

این فرمان اما بر من بسیار گران آمد؛ چه آنکه من سوابقی درخشان داشتم، تنها 6000هزار سال(6)(با حساب شما البته صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا(7))، خالصانه خدای را در آسمانها دوشادوش فرشتگان پرستیده بودم، آنقدر مستغرق در عبادت بودم که فرشتگان گمان می کردند که من نیز چون آنها فرشته ام، من نتوانستم بار این خفت را به دوش کشم. هر چه باشد آفرینش من از آتش بود وخلقت او از خاک، برتری من بر او چون آفتاب روز، روشن بود، من کجا می توانستم بر انسانی خاکزاد سجده برم.

آری، آن روز گستاخانه در برابر خالق ایستادم و متکبرانه از این فرمان سر باز زدم.

این شد که از درگاه ربوبی اش رانده شدم. از آن زمان به بعد کینه آدم را سخت به دل گرفتم و هر روز آتش این کینه در دلم شعله ورتر می شود.


عبدالله: این عبادتهای خالصانه که گفتی چگونه ترا از این تکبرورزی بازنداشت؟


شیطان: من به زعم خود از روی خلوص خدای را می پرستیدم حال اینکه از ابتدا شائبه شرک و نفاق در خداپرستی ام راه داشت و این امتحان، شرک و نفاقم را آفتابی کرد.


عبدالله: با چه شیوه و شگردی انسانها را به دام می افکنی؟


شیطان: با روش منحصر به فرد " گام به گام". (8) من به طور معمول کارم را در چند مرحله انجام می دهم؛ نخست از طریق وسوسه های تحریک آمیزخود، افکاری پلید را بر قلب انسان القا می کنم، آنگاه آن اندیشه زشت را نیک جلوه می دهم، سپس در مرحله عمل با تزیینات گوناگون، اشتیاق فرد را برای ارتکاب گناه برمی انگیزم.

این را هم اضافه می کنم  که در مقام روش اساساً با حصر گرایی مخالفم؛ بر این باورم که همیشه نمی توان با روشی واحد به صید شکار رفت. وسوسه، تزیین و حتی تسویل، شاید برای اغلب انسانها سودمند افتد، اما حریم دفاعی برخی انسانها گاهی نفوذ ناپذیر است؛ اینجاست که ناگزیرم به حربه های دیگری چون وحی، نسیان و ایجاد فراموشی متوسل شوم.(9) البته هنرمندیهای دیگری هم دارم؛ مثلا در هیئت و قالب اجسام، تمثل و تجسم می یابم و از این رهگذر، ابنای آدم را به سراشیبی سقوط در پرتگاه تباهی و عصیان، سوق، که چه عرض کنم، هل می دهم.(10)


عبدالله: بزرگترین آرزوی شیطان چیست؟


شیطان: گفتن ندارد اما اغوای تمامی آدمییان در همه ادوار و اعصار تنها آرزوییست که در سر می پرورانم.


عبدالله: کدام عمل انسانها بیش از همه تو را خشمگین می کند؟


شیطان: هر چند خوش ندارم از ابرازش اما برخی انسانها برحسب عادت، با سجده های طولانی، مدام مرا آزار می دهند و بینی مرا به خاک مذلت می مالند.


عبدالله: کدام عملشان تو را بیشتر خوشحال می کند؟


شیطان: برای من بسی مسرت بخش است اینکه آدمی پشت سر هم گناه کند و توبه را مدام به تاخیر بیاندازد.


عبدالله: عجیبترین عمل انسانها کدام است؟


شیطان: برسر سفره گناه می نشینند و از هر گناهی لقمه ای بر می گیرند، آنگاه معترضانه برمن خشم می آورند که سفره گناه را تو گستردی.

عجبا! من فقط شما را سوی گناه خواندم؛ شما اما به سوی گناه دویدید، اگر طعم گناه در ذائقه شما شیرین افتاد دیگر چرا مرا مقصر و مسوول این تباهی و گمراهی می انگارید؟!(11)


عبدالله: شاید انسانها پر بیراهه نمی روند که تو را مقصر می دانند؟


شیطان: چنین نیست. رسالت اغواگری را خداوند خود بر دوش من نهاده است؛ پست تبهکاری و اضلال از ناحیه خداوند به من اعطا شده است. او خود فرموده که هر که را از فرزندان آدم می توانم بلغزانم؛ با سواره نظام و پیاده نظام بر آنها بتازم؛ در ثروت و فرزند شریکشان گردم والبته من جز فریب و دروغ نویدشان نخواهم داد.(12)


عبدالله: چه اموری زمینه های نفوذ تو را بیش از پیش فراهم می کنند؟


شیطان: زمینه های نفوذ من البته بی شمارند اما نقطه ضعفها، حساسیت ها، حقارت ها، حسادت ها، رقابت ها، محرومیت ها، عقده ها، شهرت طلبی ها، شهوترانی ها، افزون خواهی ها و... مناسبترین زمینه هایی(بخوانید زمین هایی) هستند که درخت دشمنی و بستر نفوذ مرا بارور می کنند.


عبدالله: اگر اجازه بفرمایید سوال را قدری خصوصی تر کنیم. شما آیا ازدواج هم کرده اید؟


شیطان: آری، من در اوان جوانی با دختری به نام"لهبا" فرزند"روحا" از طائفه جن ازدواج کردم.(13)


عبدالله: این ازدواج ثمره ای هم داشت؟


شیطان: البته که داشت. حاصل این ازدواج فرزندان بی شماری بودند که در وجود آمدند.(14)


عبدالله: سرنوشت آنها چه شد؟


شیطان: در زمانهای کهن پیش از خلقت انسانها، میان طوایفی از جن و نسناس(طایفه ای به جای انسانهای فعلی) جنگ و خونریزی بالا گرفت و خداوند فرشتگان را فرمود که به زمین هبوط کنند، آنها هر دو طائفه از جمله فرزندان مرا به هلاکت رساندند و من از آنجا که خداپرست بودم از این معرکه جان سالم به در بردم.(15) آنگاه فرشتگان مرا به آسمان بردند و من در کنار ایشان، خدای را به جد می پرستیدم تا اینکه سخن از خلقت و خلافت آدم به میان آمد و در پی نافرمانی ام از آن جمع رانده شدم.


عبدالله: آیا در میان طائفه خود هواخواه و طرفدار هم داری؟


شیطان: نه تنها در میان قبیله خود که در میان انسانها نیز.


عبدالله: متوجه منظور شما نشدم یعنی می فرمایید انسانها هم به سوی تو دست دوستی دراز می کنند؟


شیطان: تعجب کردید؟! آری! عده ای هستند که مرا ارباب و سرپرست خود می انگارند، کارگزاران وخدمتگزارانی وفادار که اهداف شوم و توطئه های پلید مرا به خوبی جامه عمل می پوشانند.(16)


عبدالله: قلمرو فعالیتهای شما تا چه اندازه می تواند باشد؟


شیطان:امور تکوینی از قلمرو نفوذ و سلطه من بیرون است؛ تنها در حوزه امور تشریعی مجال جولان دارم، یعنی اعمالی که بشر از روی اختیار و تکلیف ملزم به انجام آنهاست؛ چه می گویم؛ باید اعتراف کنم که در حوزه تشریع نیزدست من بسته است چرا که فعالیتم منحصر به اندیشه و روان(و نه جسم) آدمی است؛ آن هم در حدود دعوت واجابت؛ همین وبس.


عبدالله: حرف آخر؟


شیطان(در حالیکه چهره اش از شدت خشم برافروخته بود): سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم  و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست.(17)



 تنظیم و نگارش : ابوالقاسم شکوری، کارشناس دین و اندیشه سایت تبیان








پی نوشت ها:

1- صالحی حاجی آبادی، نعمت الله، شیطان در کمینگاه

2- در سوره اعراف آیه 201 می خوانیم: "ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون" ترجمه: هنگامی که اهل تقوی دچار وسوسه های شیطان می شوند به یاد خدا می افتند و ناگهان بینا می گردند. طائف یعنی طواف کننده؛ گویا شیطان همچون طواف كننده‏اى پیرامون فكر و روح انسان پیوسته گردش مى‏كند تا راهى براى نفوذ بیابد؛ ویاد خدا اکسیری است که ابرهای تیره و تار وسوسه ها ی شیطان را کنار می زند.

3- بقره/30

4- پیشین

5- پیشین

6- نهج البلاغه، خطبه 192، حضرت در این خطبه  که به خطبه "قاصعه" مشهور است می فرمایند: شیطان 6000 سال خدا را عبادت کرد که معلوم نیست از سالهای دنیوی است یا اخروی.

7- از نظر قرآن، هر روز آخرت به اندازه پنجاه هزار سال دنیاست(معارج/3) بنابراین چنانچه سالهای عبادت شیطان اخروی باشد از حاصل ضرب این دو، عدد یاد شده به دست می آید.

8- نور/21

9- انعام/121 ونیز بنگرید : کهف/63

10- در تفسیر آیه 48 از سوره انفال برخی از مفسران قائلند به اینکه شیطان درقادر است درقالب اجسام نیز تمثل یابد؛ ر.ک: مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن3، صص 109-108

11- ابراهیم/22

12- اسراء/24

13- تفسیر برهان جلد 2 ذیل آیات سوره حجر در داستان خلقت آدم .

14- پیشین

15- پیشین

16- نحل/100ونیزناس/5

17- اعراف/16

 

سه شنبه 3/6/1388 - 11:22
دعا و زیارت
فایل صوتی شرح دعاهای روزانه ماه مبارک رمضان  

 

تهیه کننده : معاونت فرهنگی حوزه علمیه  آیت الله مجتهدی تهرانی ( مبشر )
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز اول 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز اول 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز دوم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز دوم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز سوم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز سوم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز چهارم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز چهارم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز پنجم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز پنجم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز ششم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز ششم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هفتم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هفتم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هشتم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هشتم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز نهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز نهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز دهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز  دهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز یازدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز یازدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز دوازدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز دوازدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز سیزدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز سیزدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز چهاردهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز چهاردهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز پانزدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز پانزدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز شانزدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز شانزدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هفدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هفدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هجدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز هجدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز نوزدهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز نوزدهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیستم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیستم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و یکم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و یکم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و دوم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و دوم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و سوم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و سوم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و چهارم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و چهارم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و پنجم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست و پنجم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست وششم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست وششم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست وهفتم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست وهفتم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست وهشتم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست وهشتم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست ونهم 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز بیست ونهم 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز سی ام 1 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg
Download Play آیت الله مجتهدی شرح دعای روز سی ام 2 22717011115519120349243190251180236207217254.jpg

 

سه شنبه 3/6/1388 - 11:20
دعا و زیارت

مردی بود منافق اما زنی مومن و متدین داشت. این زن تمام کارهایش را با “بسم الله ” آغاز میکرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک میشد و سعی میکرد که او را از این عادت منصرف کند.روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نگه دارد. زن آن را گرفت و با گفتن ” بسم الله الرحمن الرحیم ” در پارچه ای پیچید و با ” بسم الله ” آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد ، شوهرش مخفیانه  آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و ” بسم الله ” را بی ارزش جلوه دهد. سپس به مغازه ی خود برگشت.
در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد . آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده کند.
زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد ناگهان دید که همان کیسه ی طلا که پنهان کرده بود درون شکم اوست. آن را برداشت و با گفتن ” بسم الله ” در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه آمد و کیسه ی زر را از زن طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن ” بسم الله ” از جای برخاست و کیسه ی زر را آورد. شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده ی شکر الهی بجا آورد و از جمله ی مومنین و متقین گردید.

ماییم و نوای بی نوایی                          بسم الله اگر حریف مایی

(نظامی)


برگرفته از : کتاب هزار و یک حکایت قرآنی تالیف محمدحسین محمدی

 

سه شنبه 3/6/1388 - 11:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته