• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 38736
تعداد نظرات : 5244
زمان آخرین مطلب : 3334روز قبل
خانواده

برای آشنایی با بهترین زنان به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله می رویم و با هم گوش جان به کلام جان بخشش می سپاریم .

جابربن عبدالله می گوید: با جمعی در خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودیم آن حضرت فرمود:
بهترین زنان شما دارای این ویژگیهاست :
فرزند آور، بسیار مهربان ، پاکدامن ، عزیز در میان فامیل ، متواضع و فروتن با همسر، زینتگر برای همسر، خود نگهدار در برابر نامحرم ، حرف شنوایی از شوهر، فرمانبردار از همسر، کاملا در اختیار شوهر به هنگام تنهایی با شوهر .
اکنون برای درک بیشتر این کلام نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله نگاهی دیگر به این صفات می افکنیم و از زبان مبارک آن حضرت و خاندان پاکش به تشریح آنها می پردازیم .


1 - فرزندآور
در فرهنگ روایات ، دختر تا زمانی که در خانه پدر به سر می برد (حسنه ) است این امانت الهی هرگاه پا به خانه شوهر گذاشت به مقام همسری دست می یابد و البته پاسداری از این مقام شرایط خاصی دارد که تحصیل آنها مایه کمال و فضیلت زن است . سومین دوره ای که زن بعد از دوران دختری و همسری به آن منتقل می شود، دوران پر افتخار و مسو ولیت ساز مادری است . مقام مادر از آن کسی است که محیط مقدس خانه را، با به دنیا آوردن و پرورش دادن فرزندان ، که پاره های تن و جان او هستند، صفا و رونق بخشد. و روشن است که هرچه تلاش زن در این دوره مادر بودن ، افزون باشد، پاداش اخروی او نیز بیشتر و تقربش به پروردگار افزونتر است و این سر گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله است که فرزند آوری از صفات خوب زن برمی شمرد. چرا که این ویژگی ، زن را به مقام مادر شدن ارتقا میدهد و تا آنجایش رهنمون می سازد که خود آن حضرت در گفتار دیگری می فرماید:
(بهشت در زیر گامهای مادران است ) .
آرامش حقیقی و معنوی زندگی با وجود فرزند صالح تقویت می گردد و هیچگاه خانه بدون فرزند - با امکان آوردن آن - روی آرامش نخواهد دید. برای توجه به ارزشمندی زنی که فرزند آور است به این دو روایت بنگرید:
رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: با دوشیزه فرزند آور ازدواج کنید، ولی با زیبا چهره نازا ازدواج نکنید، زیرا من به شما امت روز قیامت افتخار می کنم .
در روایت دیگر امام علیه السلام می فرماید: بدانید که زن سیاه چهره های که فرزند آور باشد برای من دوست داشتنی تر است از زیبای نازا.


2 - بسیار مهربان
محبت و دوستی و مهربانی ، شاه کلید نفوذ در دلهاست . هیچ چیزی به قدر مهربانی کارآیی ندارد. درهای بسته و چهره های گرفته با این ابزار گشوده و باز می شوند.
در فرهنگ دوستی محبت ، همه چیز با معنی و پیام دار است گاه با یک اشاره و با یک کلمه و یا جمله می توان صحنه را عوض کرد و به آسانی ، در دل دیگران راه یافت .
رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: بهترین زن ، آن است که بسیار مهربان و صمیمی باشد. طبیعی است که منظور، به کار گرفتن این سرمایه در خدمت جذب شوهر است محبت شوهر به همسر خود از طبیعی ترین انواع دوستیهاست و اگر با دوستی و مهربانی سرشار از طرف زن همراه باشد، هیچ کینه و بی مهری ای برجا نمی ماند. ثمره این اظهار دوستی و صمیمیت ، لبریز شدن کانون دل و فضای خانه از آرامش و سکون است و در چنین دل و خانه ای اضطراب و بی قراری راهی برای نفوذ ندارد. در روایت دیگری ، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یکی از صفات بدترین زنان را کینه و حقد معرفی می فرماید . زنی که پیوسته چشم انتظار گرفتن عیب و نقطه ضعف است ، تا به وسیله آن همسرش را سرکوب و توبیخ و سرزنش کند، دارای یک صفت منفی و مخرب است و طبیعی است که با چنین برخوردهایی جز ناآرامی و اضطراب ، بذر دیگری در زمینه زندگانی مشترک کاشته نمی شود.
شاید یکی از عوامل شکست و افسردگی و پیری زودرس مردان ، همین بی مهری ها و لجاجتهای آگاهانه و ناآگاهانه زنان در برخورد با همسرانشان باشد. از امام صادق علیه السلام روایت است که می فرماید: از دعاهای رسولخدا صلی الله علیه و آله این بود که می گفت : خدایا! به تو پناه می برم از زنی که مرا پیر کند، قبل از اینکه دوران پیری من فرا رسد.
روشن است که پناه بردن انسان به خدا در جایی است که احساس خطر و ناامنی و گمراهی وجود دارد، شاید در وجود زنی که برای شوهرش پیری زودرس می آورد ریشه های ناامنی ، خطر و گمراهی نفوذ کرده باشد. طبیعی است که چنین زنی موفق به آرام سازی محیط خانه و آرامش بخشی به شوهر نخواهد بود.


3 - در اوج پاکدامنی
عفت حالتی است نفسانی که بازدارنده از غلبه شهوت است.
عفیف انسانی است که با تلاش پی گیر، به مقامی دست یافته که خود را در اختیار خواسته های نفسانی قرار نمی دهد. روح چنین شخص آن چنان در اوج است که به آسانی از آنچه ناپسند و نامشروع است چشم می پوشد؛اگر چه توان انجامش را دارا باشد. این مبارزه با نفس که جهاد اکبر است چنان فضیلتی دارد که صاحب این مقام در مقایسه با مجاهد در جبهه جهاد اصغر، که مبارزه با دشمن خارجی است ، از امتیاز برخوردار است به این روایت بنگرید:
حضرت امیرالمو منین می فرماید: جهادگری که در راه خدا به شهادت رسیده ، پاداشش ، برتر از توانگری نیست که با داشتن قدتر، عفت ورزیده است دور نیست که عفیف فرشته ای از فرشتگان باشد .
ارزشمندی صفت عفت - با توضیحی که داده شد - برای یک زن روشن است . هر زنی لازم است که این ویژگی را در زندگی مشترک به نمایش ‍ بگذارد و از این راه ، فکر و ذهن و دل همسرش را از هر نوع پندار و توهم وسوسه پوچ احتمالی و بی اساس پاکسازی کند و زمینه پیدایش و رشد هر نوع احساس بدبینی را از میان ببرد. آرامش روانی از آن مردی است که این ویژگی و خصلت را - که انسان را تا مرز فرشتگان اوج می دهد - در همسر خویش بیابد.
گلخانه زندگی در فضای سالم و نشاطآور (عفت ) شاهد شکوفایی غنچه های معنوی و عطرآگین اعتماد زن و مرد به یکدیگر خواهد بود.
از آنجا که گام نهادن در مسیر خوبیها و معنویات ، نیازمند تعاون و همکاری است ، یادآوری این نکته ضروری است که اگر مردی ، خواهان عفت همسرش می باشد، باید زمینه و اسباب آن را در حد توان خویش فراهم کند، در این میان وظیفه مرد است که به گونه ای آراستگی ظاهر داشته باشد و خود را متلزم به رعایت زیبایی و نظافت بداند که پیوسته برای همسرش ‍ جذاب و دلربا باشد در این زمینه به این روایت جالب توجه کنید:
حسن بن جهم می گوید: امام رضا علیه السلام را دیدم که محاسن خود را خضاب (رنگ ) کرده بود.
پرسیدم : فدایت شوم ، رنگ کرده اید؟! امام پاسخ داد: آری ، رسیدگی به خود (تغییر شکل و هیئت دادن ) از عوامل افزایش عفت زنان است ، و یکی از علل بی عفتی زنان این است که همسرانشان این امر را رها کرده اند، آنگاه امام فرمود: آیا دوست داری همسرت را به گونه ای ببینی که وضعیتش ‍ همانند تو باشد، در حالتی که به سر و وضع خود نرسیده ای ؟!
او جواب داد: خیر، حضرت فرمود: همسر تو هم دوست ندارد که تو را بدان گونه ببیند.


4 - عزیز در فامیل
در مفهوم عزت یک نوع نفوذ ناپذیری نهفته است ، زمین سختی که چیزی در آن موثر نیست ، دارای صفت عزت است ، این حالت ، همانند تمامی صفات خوب دیگر، اگر از منبع اصلی سرچشمه بگیرد پایدار و ماندنی است وگرنه زودگذر و از بین رفتنی خواهد بود.
در فرهنگ قرآن ، عزت حقیقی از آن خداوند و پیامبر او و مو منان است خداوند کانون همه خوبیهاست و همه این خوبیها از او به پیامبرش و مو منان سرایت می کند ایمان ، شرط اصلی عزت است و در سایه بندگی خداست که سربلندی انسان تاءمین می شود.
شاید عزیز بودن زن که در کلام رسول خدا صلی الله علیه و آله از ویژگیهای زن خوب و شایسته معرفی شده است به این معنی برگردد که ایمان حقیقی یک زن از او در میان فامیل چهره ای ساخته باشد که مورد نظر و احترام و تکریم همه و دارای عزت و سرافرازی باشد. طبیعی است مردی که این موفقیت مطلوب را برای همسرش در میان فامیل شاهد است و زنی که از این چنین جایگاه رفیعی برخوردار است ، هر دو در محیط مقدس خانه ، آرامش و امنیت را به وضوح احساس می کنند.
نقطه مقابل این زن ، زنی است که بر اثر سوء رفتار و گفتار و عملکردهای ناشایسته و موضعگیری و اقدامهای ناپسند و نابخردانه خود را در میان فامیل و آشنایان خوار و ذلیل کرده است . چنین زنی در روایت دیگری از رسول اکرم صلی الله علیه و آله دارای خصلتی از خصال بدترین زنان است .
زنی که در میان فامیل اعتباری ندارد و با چشم حقارت و خواری به او می نگرند برای خود نیز شخصیت قابل اعتمادی را باور ندارد و هیچگاه موفق نخواهد شد که بدون سرمایه لازم که ، همان عزت و متانت و موقعیت خانوادگی است ، محیط خانه را محلی مناسب برای ارامش جسم و روح همسرش قرار دهد.


5 - فروتن با همسر
ارزش هر صفت و عمل نیکویی در این است که آدمی آن را از روی آزادی و اختیار انجام دهد کسی که مجبور است خوب باشد و کار نیک انجام دهد، شاید برای دیگران مفید باشد، اما امتیازی برای خود او محسوب نمی شود نرمخویی و تواضع و فروتنی انسان نیز وقتی پسندیده و ارزشمند است که با انتخاب و آزادی همراه باشد.
قرآن کریم مو منان را از این جهت که در برابر یکدیگر خاضع و فروتن و نرم هستند می ستاید و روشن است که مو من حقیقی با تلاش و مجاهده به این خصلت پسندیده دست می یابد.
نرم بودن زن در محیط زندگانی مشترک ، در برابر شوهر، اگر از روی شناخت و اختیار و عمل به وظیفه شوهرداری باشد خصلت پسندیده و کار ارزشمندی است زنی که به آسانی در برابر خواسته های مشروع و معقول شوهر شکل می پذیرد و از خود مقاومتی نشان نمی دهد صاحب فضیلت است و محیط مقدس خانه با این روحیه تسلیم و گذشت و حق پذیری ، زمینه پرورش و رشد آرامش را بهتر فراهم می یابد.
نقطه مقابل زنی که در برابر همسر مطیع و منقاد است زنی است که در برابر همسرش ، هیچ نرمش و انعطاف ندارد و پیوسته به دنبال مقاومت و پافشاری و جبهه گیری در برابر خواسته های شوهر است . چنین زنی از دیدگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله از بدترین زنان است زنی که مرد هیچگاه نتواند راهی برای نفوذ در دل او بیابد، هرگز نباید چشم امید به زندگانی همراه با مسالمت و صفا داشته باشد.


6 - زینتگر برای شوهر
خودآرایی و تزیین در نهاد زن قرار گرفته است ، اما زن به عنوان جنس ‍ مخالف مرد، حتی اگر خود را نیاراید، باز هم جذاب و دارای کشش است به همین جهت در اولین مراسم خواستگاری در آفرینش - داستان خلقت آدم و حوا - دیدیم که چگونه آدم همنشینی و نگاه به حوا را مایه انس و آرامش ‍ خویش یافته بود، و آن را به خداوند اظهار داشت . این سرمایه خداداد باید در مسیر تثبیت زندگانی مشترک به کار رود. اگر زندگی مشترک فقط سپری نمودن چند ساعت و چند روز بود، شاید سهل انگاری و بی اعتنایی مشکل آفرین نبود؛اما زندگانی دراز مدت زن و شوهر باید پیوسته همراه با جاذبه عشق باشد تا هیچگاه گرد و غبار بی میلی و بی اعتنایی و دلسردی و ناامیدی بر صفحه درخشان آن ننشیند.
استفاده از زینت و آرایش ، جذابیت زن را تقویت می کند و بر همین اساس ‍ است که رسول خدا صلی الله علیه و آله یکی از صفات زن خوب را خودآرایی برای شوهر بیان می کند. زیرا مردی که به همسرش عشق و مهر می ورزد، بیگانه را به حریم دل خود راه نمی دهد. در این حال ، بر سراسر زندگی آن دو، ابر آرامش و اطمینان سایه می گسترد و اینجاست که آرام بخش بودن گل وجود زن ، مفهوم و عینیت پیدا می کند.
اهمیت آراستگی زن برای شوهر تا آنجاست که در فرهنگ اسلام ، زن با هیچ بهانه ای نمی تواند درباره انجام این وظیفه در قبال همسرش بی اعتنا یا بی توجه باشد. البته شرایط مختلف زندگی مقتضی گونه های مختلف عمل به این وظیفه و خواهان برخورد شایسته و بایسته زن در آن شرایط می باشد.
امام باقر علیه السلام می فرماید: سزاوار و شایسته نیست که زن - درباره رسیدگی به سر و وضع خود و آراستن خویش بی عنایت باشد - و در زمینه آرایش و آراستن خود را بازنشسته کند، اگر چه به اندازه آویختن گردنبندی در گردن باشد و شایسته نیست که زن دستش را با خضاب - رنگ با حنا - زینت نکند، اگر چه با کشیدن دست روی حنا باشد و اگر چه این زن مسن باشد - سنی از او گذشته باشد .


7 - خود نگهدار در برابر نامحرم
بیشتر این چنین است که تا آدمی ، حریم خود را نشکند، دیگری جراءت تجاوز به حریم او را نمی یابد، در مرزهای جغرافیایی نیز عبور دشمن از آن قسمت که تحت حفاظت و دیدبانی نیست ، آسانتر صورت می گیرد. اگر انسانی درباره هر برخوردی هیچ گونه عکس العملی و حساسیتی نشان ندهد، دیگران برای حفظ متانت و وقار و موقعیت او کمترین اعتباری را نخواهند پذیرفت .
زن گل است ؛ آن هم فقط برای استفاده صاحب شرعی و قانونی اش . ارزش ‍ این گل به آن است که اختصاصی است و تنها برای یک نفر به نام شوهر، غیر از شوهر هر که باشد، ارتباط زن با او نباید به گونه ای باشد که زن با شوهر دارد، رعایت این امر مهم را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از صفات خوب زن می داند، زن باید در برابر نامحرم ، دژ و سنگر نفوذناپذیر باشد. به راستی اگر تمامی زنان با تمامی نامحرمان و بیگانگان اینگونه باشند آیا دیگر جایی برای بدگمانی و بی اعتمادی ، که زمینه ساز ناآرامی و اضطراب است ، یافت می شود؟!
در برابر این زن ، زنی است که هر نوع ارتباط صمیمی و آمیخته به دوستی و لذت بخشی ، را با غیر همسر داشته باشد، ولی نوبت به همسر که می رسد جز خود نگهداری و سنگین برخورد کردن و میدان ندادن و بهانه ها و عذرهای رنگارنگ آوردن ، کار و برخورد دیگری نداشته باشد. رسول خدا صلی الله علیه و آله این امر را یکی از صفات بدترین زنان معرفی می فرماید.
این حالت زن و این طرز برخورد باید برای غیر شوهر باشد. در زمینه یاد شده ارتباط زن با غیر شوهر - نامحرمان و بیگانگان - باید همانند ارتباط یک قطب آهن ربا با قطب موافق باشد که بطور طبیعی و خودکار، عکس العملی جز دفع و دورسازی ندارد، ولی نسبت به شوهر همانند قطبهای مخالف آهن ربا باشد که به طور طبیعی واکنشی جز جذب و کشش ‍ و اتصال ندارد.


8 - حرف شنوایی از شوهر
از صفات بسیار خوب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که حتی دستاویز مخالفان و دشمنان اسلام نیز شده بود، حرف شنوایی بسیار آن حضرت بود، به نحوی که می گفتند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فقط گوش است .
این خصلت بسیار پسندیده ای است که آدمی قبل از هر نوع اظهار نظر و موضع گیری ، گفتار دیگری را بشنود، و نشنیده به قضاوت ننشیند. گوش ‍ برای شنیدن است و عقل برای انتخاب بهترین و پیروی از آن ، و خداوند در قرآن به بندگانی که چنین هستند بشارت داده است .
زن و مرد قبل از اینکه در کانون خانه رابطه همسری داشته باشند، دو انسان دارای ادراک و فهم ، و باید حرف حق را از یکدیگر بپذیرند، تا حق حاکم باشدت نه تمایلات و سلیقه های شخصی ، زن خوب آن است که حرف شوهر را می شنود - اگر چه نوبت به او اجرا و عمل نرسد - و این خود امتیاز است . زنی که اصلا ظرفیت و آمادگی شنیدن حرف همسر را ندارد، از این امتیاز محروم است و از دیدگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله یک درجه از خوبی را دارا نیست . آیا میان مردی که برای حرفش در خانه گوش ‍ شنوایی سراغ ندارد با مردی که همسرش را پیوسته شنوای سخنانش ‍ می بیند از نظر وحی تفاوت وجود ندارد؟ آیا این شنوایی حرف همسر، تاءثیری در آرامش لازم برای مرد و زندگی مشترک ندارد؟! 9- فرمانبردار از همسر در فرهنگ قرآن کریم ، مرد نسبت به زن قوام است اگر چه زندگانی زن و مرد، مشترک است ، اما قیام این بنای مقدس و تکیه گاه اصلی از نظر تدبیر و سرپرستی و اداره امور و اعمال مدیریت از آن مرد است . بر این اساس ، فرمان و امر به دست اوست . طبیعی است مردی که فرمان به بدی و حرام و نامعقول و ناپسند می دهد، فرمانبرداری از او در این حوزه و قلمرو نیست و فرمانش مطاع نخواهد بود.
زنی که در برابر فرمان شوهر؛یعنی دستورهای مشروع و معقول او فرمانبردار است از نظر روحی آرامتر است ، تا زنی که پیوسته مصمم است که حرف آخر را او بزند، اگر چه ناحق باشد، و هیچ حرفی را از همسرش نپذیرد و به کار نبندد، اگر چه حق باشد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اطاعت زن از فرمان همسر را نشانه خوبی زن میداند چرا که این فرمانبرداری پایه های زندگی مشترک را که باید دائما بر شالوده های دوستی و صمیمت و آرامش استوار باشد تثبیت میکند.
آیا زنی که در برابر خواسته شوهر با گفتن یک کلمه (چشم ) آرامش را، که رسالت و ماءموریت اصلی اوست ، در محیط خانه به ارمغان می آورد، لایق دریافت مدال افتخار (بهترین زن ) آن هم از زبان مبارک رسول گرامی اسلام نیست ؟
نقطه مقابل چنین زنی ، آن است که جز لجاجت و تمرد و سرپیچی در برابر شوهر، برخورد و موضع دیگری ندارد. این از صفات بدترین زنان است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در روایت دیگر بیان می فرماید.
روشن است که لجاجت در جایی است که مساءله حق پذیری و حق جویی در کار نیست ، بلکه پافشاری و مقاومت بر سر موضوع و مطلبی است که زن جز این که بخواهد شجاعت و به اصطلاح هنرمندی و مرد بودن خودش را نشان بدهد انگیزه دیگری ندارد. چنین زنی باید مطمئن باشد که تا این خصلت ناپسند که از ویژگی های بدترین زنان است در اوست هیچگاه موفق به انجام رسالت خدایی خویش ، که آرامش بخشی به زندگی و شوهر است ، نخواهد شد.

http://www.askquran.ir/thread46226.html#post71002

پنج شنبه 8/8/1393 - 10:13
حجاب و عفاف

نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی‏ها بودند. آنان به دو گروه عمده «مادها» و «پارس‏ها» تقسیم می‏شدند. با اتّحاد مادها، دولت «ماد» تشکیل شد. پس از مدّتی پارس‏ها توانستند دولت ماد را از بین ببرند و سلسله‏های هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان را بنیانگذاری کنند. پژوهش‏ها نشان می‏دهد که زنان ایران زمین از زمان مادها که نخستین ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین‏دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس‏ها بوده‏اند. این حجاب در دوران سلسله‏های مختلف پارس‏ها نیز معمول بوده است. بنابر این، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده‏اند. برابر متون تاریخی، در همه آن زمان‏ها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد می‏کردند و همپای مردان به کار می‏پرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است. جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران‏زمین به گونه‏ای است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع نمود و از انجام فرمان پادشاه سر باز زد و به خاطر این سرپیچی، به حکم دادوَران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد. در زمان ساسانیان - که پس از نبوت زرتشت است - افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. به گفته ویل دورانت پس از داریوش، زنان طبقات بالای اجتماع، جرأت نداشتند که جز در تختِ روانِ روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمی‏شد که آشکارا با مردان آمد و رفت کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ مردی حتی پدر و برادرشان را ببینند. در نقش‏هایی که از ایران باستان بر جای مانده است، هیچ صورت زنی دیده نمی‏شود و نامی از ایشان نیامده است. تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشم‏گیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن‏نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده‏اند. از آن‏جا که مرکز بعثت «اشو زرتشت» ایران بوده است و آن حضرت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در جامعه خویش کمبودی نمی‏دیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشه‏های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد. به پند و اندرزهای «اشوزرتشت» بنگرید تا تلاش وی برای تعالی و آموزش مبانی حجاب و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطنی، روشن‏تر شود؛ او می‏فرماید: ای نوعروسان و دامادان!... با غیرت، در پی زندگانیِ پاک‏منشی بر آیید... .ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ گاه گردِ دروغ و خوشی‏های زودگذری که تباه کننده زندگی است، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏ای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این گونه کارها، زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. پاداش رهروان نیکی، به کسی می‏رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد و کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس نخواهد بود. فریب خوردگانی که دست به کردار زشت زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است. گفتنی است که در دین زرتشت، لباس یا کیفیت خاصی برای حجاب زنان واجب نشده است؛ بلکه لباس رایج آن زمان که شامل لباس بلند، شلوار و سرپوش - یعنی چادر یا شنلی بر روی آن - بوده است، مورد تقریر و تنفیذ قرار گرفته است. هر چند که استفاده از سِدرِه و کُشتی - لباس مذهبی ویژه زرتشتیان - توصیه شده است. البته بر هر مرد و زن واجب است که هنگام انجام مراسم عبادی و نیایش، سر خود را بپوشاند. بنا به گفته مؤبد «رستم شهرزادی» پوشش زنان باید به گونه‏ای باشد که هیچ یک از موهای سرِ زن از سرپوش بیرون نباشد. در خرده اوستا، به طور صریح چنین آمده است: «نامی زت واجیم، همگی سر واپوشیم و همگی نماز و کریم بدادار هورمزد؛ یعنی همگان نامی ز تو بر گوییم و همگان سر خود را می‏پوشیم و آن گاه به درگاه دادار اهورمزدا نماز می‏کنیم». بر اساس آموزه‏های دینی، یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دوری جوید و حتی از به کارگیری چنین مردانی خودداری کند. در اندرز «آذربادماراسپند» مؤبد موبدان آمده است: «مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن‏». پوشش موی سر و داشتن نقاب بر چهره، پس از سقوط ساسانیان نیز ادامه یافته است. به این نمونه بنگرید: پس از فتح ایران، هنگامی که سه تن از دختران کسری‏، شاهنشاه ساسانی را برای عمر آوردند، شاهزادگان ایرانی همچنان با نقاب، چهره خود را پوشانده بودند. عمر دستور داد تا پوشش از چهره بر گیرند تا خریداران پس از نگاه، پول بیشتری مبذول دارند. دوشیزگان ایرانی خودداری کردند و به سینه مأمور اجرای حکم عمر مشت زده، آنان را از خود دور ساختند. عمر بسیار خشمناک شد؛ ولی امام علی(ع) او را به مدارا و تکریم آنان توصیه فرمود.

http://www.aviny.com/occasion/islamic/hejab/91/Hejab-zartosht.aspx

پنج شنبه 8/8/1393 - 10:12
حجاب و عفاف

همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته‏اند. ویل دورانت می‏گوید: گفت‏وگوی علنی میان ذکور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع گردیده بود.... .دختران را به مدرسه نمی‏فرستادند و در مورد آنها کسب اندکی علم را به ویژه چیز خطرناکی می‏شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود. نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می‏ساخت. زندگی جنسی آنان، علی‏رغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه ، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آن‏جا که زود وصلت می‏کردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می‏کرد. بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تأکید می‏نمود. کاربرد واژه «چادُر» و «برقع» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‏دهد. تورات تشبه مرد و زن به یکدیگر را نهی نموده، می‏گوید:متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یَهْوَه» خدای تو ست.بی‏حجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است؛ خداوند می‏گوید: از این جهت که دختران صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه می‏روند و به ناز می‏خرامند و به پای‏های خویش خلخال‏ها را به صدا می‏آورند بنابراین خداوند فَرْق سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ها و پیشانی‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد و گوشوارها و دستبندها و روبندها را  و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعویذها را  و انگشترها و حلقه‏های بینی را  و زخوت نفیسه و رداها و شال‏ها و کیسه‏ها را  و آینه‏ها و کتان نازک و عمامه‏ها و برقع‏ها را  و واقع می‏شود که به عوض عطریّات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موی‏های بافته، کَلی و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد و دروازه‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست. افزون بر موارد فوق، در کتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر لزوم پرهیز از زنان فریبکار و بیگانه، نهی از لمس و تماس‏ و واژه چادر، نقاب‏ و برقع‏ آمده است؛ به عنوان نمونه در مورد عروس یهودا می‏خوانیم: پس رخت بیوکی را از خویشتن بیرون کرده، برقعی به رو کشیده و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست. در «تلمود» اصلی‏ترین کتاب فقهی که به گفته ویل‏دورانت، اساس تعلیم و تربیت یهود است، نیز بر لزوم پوشاندن سر از نامحرمان، لزوم سکوت زن و پرهیز از هرگونه آرایش برای سایر مردها، پرهیز از نگاه زن به مردان بیگانه،  اجتناب از نگاه مرد به زنان نامحرم‏ و لزوم پرهیز از هر امر تحریک‏آمیز، تأکید شده است. برابر حکم سخت‏گیرانه تلمود، اگر رفتار زن فضیحت‏آمیز باشد، شوهر حق دارد او را بدون پرداخت مبلغ کتوبا(مهریه) طلاق دهد و زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آنها اشاره می‏شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا (مهریه) به ایشان تعلّق نمی‏گیرد؛ زنی که از اجرای قوانین دینی یهود سرپیچی می‏کند و فی‏المثل بدون پوشاندن سرِ خود، به میان مردان می‏رود، در کوچه و بازار پشم می‏ریسد و با هر مردی از روی سبک سری به گفت‏وگو می‏پردازد. زنی که در حضور شوهر خود، به والدین او دشنام می‏دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‏کند و همسایگانِ او می‏شنوند که چه می‏گوید. برخورد حضرت موسی(ع) با دختران شعیب که به آنان فرمود تا پشت سر او حرکت کرده، از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند، و نیز سیره عملی یهودیان مبنی بر استفاده از چادر و برقع و روبند، تفکیک و جدا بودن محل عبادت زنان از مردان در کنیسه، ناشایسته شمردن اشعاری که در تمجید زیبایی زنان سروده شده است و ایراد خطابه توسط زنان از پشت پرده، بیانگر کیفیت شدید و سخت‏گیرانه حجاب نزد یهودیان است.

http://www.aviny.com/occasion/islamic/hejab/91/Hejab-yahodiyat.aspx

پنج شنبه 8/8/1393 - 10:11
حجاب و عفاف

پوستر زیر از تولیدات خودمان ( تیم تولید محتوای گرافیکی جنبش حیا ) است.

 

حجاب

پنج شنبه 8/8/1393 - 10:11
حجاب و عفاف

 

یکی از راه هایی که می توانیم چشم خود و دیگران را از گناه باز داریم این است که دائماً تذکر دهیم که:
«اگر ناموس خودت بود چه می کردی؟»

ابوبصیر به امام صادق علیه السّلام عرض می کند: زنی از کنار مردی می گذرد، آن مرد، به پشت سر آن زن نظر می کند، آیا این کار مرد، اشکال دارد؟ حضرت فرمود:

آیا یکی از شما خوش دارد که به اهل و خویشان او بنگرد؟
عرض کرد: نه، فرمود:
پس برای مردم، راضی باش، آن چه را که برای خودت می پسندی.۱

این داستان هم در این باره جالب است که:
روزی پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در میان اصحاب خود بودند که جوانی وارد شد و با جسارت تمام، خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم گفت: ای محمّد، به چه حقّی، چشم چرانی را ممنوع و آزادی را از ما سلب کرده ای؟ اصحاب خواستند او را ادب کنند و تندی اش را پاسخ دهند، ولی پیامبر نگذاشت و سپس از جوان پرسید:
آیا تو مادر و خواهر داری؟
جوان گفت: بلی، چطور؟ فرمود:
آیا دوست داری کسی با دید شهوت به آنها نگاه کند؟
جوان گفت: خیر، ابداً.

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
پس آن چه برای خود نمی پسندی، در حق دیگران نیز انجام نده و مپسند.
جوان آگاه شد و عذر خواهی کرد.۲

منابع:
۱. وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۵.
۲. غزالی، کیمیای سعادت.

۳. اخلاق اسلامی، ص۲۴۸-۲۴۹.

پنج شنبه 8/8/1393 - 9:59
حجاب و عفاف

از ویژگی های خانواده مهدی باور، حفاظت و پاک نگه داشتن حریم خانه و خانواده از آسیب ها و آفات آخرالزّمانی و جای گزینی "فرهنگ انتظار" در برابر "فرهنگ ابتذال" است.

از مهم ترین ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان ایجاد گسست شدید عاطفی بین اعضای خانواده و از هم گسیختگی خانواده هاست. از منظر احادیث اسلامی، در آخرالزّمان بنیاد خانوده ها به شدّت سست و آسیب پذیر خواهد شد و فسادها، فتنه ها و آفت های فراگیر این دوران، در متن تمام خانه های شرق و غرب عالم نفوذ خواهد یافت و نه تنها فرزندان که پدران و مادران را نیز فراخواهد گرفت:

"در آخرالزّمان، خواهی دید که پدران و مادران از فرزندان خود به شدّت ناراضی اند و عاقّ والدین شدن رواج یافته است.1 حرمت پدران و مادران سبک شمرده می شود.2 فرزند به پدرش تهمت می زند، پدر و مادرش را نفرین می کند و از مرگ آنها مسرور می شود.3 در آن هنگام، طلاق و جدایی در خانواده ها بسیار خواهد شد.4 در آن زمان، فتنه ها چونان پاره های شب تاریک، شما را فرا می گیرد و هیچ خانه ای از مسلمانان در شرق و غرب عالم نمی ماند؛ مگر اینکه فتنه ها در آن داخل می شوند."5

شهوت گرایی و لذّت جویی

عفّت و نجابت زنان و مردان آخرالزّمانی در تاخت و تاز اسب وحشی شهوت تاراج می گردد و روح ایشان به لجن زاری بدبو از بی عفّتی و هواپرستی تبدیل می گردد: "همّ و غم مردم (در آخرالزّمان) به سیر کردن شکم و رسیدگی به شهوتشان خلاصه می شود، دیگر اهمیّت نمی دهند که آنچه می خورند حلال است یا حرام؟ و اینکه آیا راه اطفای غرایزشان مشروع است یا نامشروع؟!6

زنان در آن زمان، بی حجاب و برهنه و خودنما خواهند شد.7 آنان در فتنه ها داخل، به شهوت ها علاقه مند و با سرعت به سوی لذّت ها روی می آورند.8 خواهی دید که زنان با زنان ازدواج می کنند.9 درآمد زنان از راه خودفروشی و بزهکاری تأمین می گردد.10 آنان حرام های الهی را حلال می شمارند و بدین سان در جهنّم وارد و در آن جاودان می گردند.11

بی غیرتی خانوادگی

مردان و زنان آخرالزّمانی، دچار نوعی "قحط غیرت" می شوند تا جایی که در دفاع از کیان عفّت و نجابت خانواده های خود دچار نوعی بی حسّی و بی میلی می گردند و گاه به عمد، ناموس خویش را در معرض دید نامحرمان قرار می دهند و حتّی به بی عفّتی ها و خودفروشی ایشان رضایت می دهند: "مرد از همسرش انحرافات جنسی را می بیند و اعتراضی نمی کند. از آنچه از طریق خودفروشی به دست می آورد، می گیرد و می خورد. اگر انحراف سراسر وجودش را فراگیرد، اعتراض نمی کند، به آنچه انجام می شود و در حقّش گفته می شود، گوش نمی دهد. پس چنین فردی دیّوث است(که بیگانگان را بر همسر خود وارد می کند)."12

زن پرستی

یکی از آفات و ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان، زن سالاری تا سر حدّ زن پرستی و قبله قرار دادن زنان است: "(در آخرالزّمان) تمام همّت مرد، شکم او و قبله اش، همسر او و دینش، درهم و دینار او خواهد بود.13 مرد از همسرش اطاعت می کند، ولی پدر و مادرش را نافرمانی می کند.14 در آخرالزّمان زن را ببینی که با خشونت با همسرش رفتار می کند، آنچه را که او نمی خواهد، انجام می دهد، اموال شوهرش را به ضرر وی خرج می کند."15

مانع تراشی در تربیت دینی فرزندان

از دیگر ناهنجاری های خانوادگی در آخرالزّمان، کم توجّهی والدین به تربیت دینی فرزندان و مانع تراشی برای علم آموزی دینی و گرایش های الهی آنان است: "وای بر فرزندان آخرالزّمان از روش پدرانشان! نه از پدران مشرکشان، بلکه از پدران مسلمانشان که چیزی از فرایض دینی را به آنها یاد نمی دهند و اگر فرزندشان نیز از پی فراگیری معارف دینی بروند، منعشان می کنند و تنها از این خشنودند که آنها درآمد آسانی از مال دنیا داشته باشند، هر چند ناچیز باشد. من از این پدران بیزارم و آنان نیز از من بیزارند."16

آشناگریزی و همسایه آزاری

از آسیب های خانوادگی دوره آخرالزّمان، قطع رحم، آشناگریزی و همسایه آزاری به شیوه های گوناگون است: "هنگامی که پیوند خویشاوندی قطع شود و برای اطعام و مهمانی دادن بر یکدیگر منّت گذارند.... 17 همسایه به همسایه اش آزار و اذیّت می کند و کسی جلوگیری نمی کند.18 و همسایه را می بینی که همسایه اش را از ترس زبانش اکرام و احترام می کند."19

حرام خوری و آلودگی های اقتصادی

در آخرالزّمان بحران اقتصادی حرام به حدّ اعلای خود می رسد، خانواده ها تقوای اقتصادی را از دست داده و در منجلاب آلودگی های اقتصادی همچون ربا، کم فروشی، رشوه خواری و گران فروشی غوطه ور می گردند: "هنگامی که ببینی اگر مردی یک روز گناه بزرگی همچون فحشا، کم فروشی، کلاه برداری و شرب خمر انجام نداده باشد، بسیار غمگین و اندوهگین می شود که گویی آن روز عمرش تباه شده است20 و می بینی که زندگی مردم از کم فروشی و تقلّب تأمین می شود.21 در آن زمان ربا شایع می شود، کارها با رشوه انجام می یابد، مقام و ارزش دین تنزّل می نماید و دنیا در نظر آنها ارزش پیدا می کند."22

منابع:

خانواده و تربیت مهدوی،ص 39 الی 45، آقاتهرانی و حیدری کاشانی.

1. اصول کافی، ج8، ص41.

2. همان.

3. بحار الانوار، ج52، ص259، باب 25.

4. إلزام الناصب، ص182؛ منتخب الأثر، ص 433..

5. الملاحم و الفتن، ص 38.

6. اصول کافی، ج8، ص42.

7. من لایحضره الفقیه، ج3، ص390، ح4374.

8. همان.

9. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275، ح 21554.

10. همان.

11. همان.

12. إلزام الناصب، ص195.

13. بشارالاسلام، ص 132.

14. إلزام الناصب، ص181، یزدی حائری.

15. اصول کافی، ج 8، ص 38.

16. جامع الأخبار، ص 106، فصل 62.

17. بحار الانوار، ج 52، ص 263.

18. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 275.

19. اصول کافی، ج 8، ص 40.

20. وسائل الشّیعه، ج 16، ص 279.

21. اصول کافی، ج 8، ص 40.

22. وسائل الشّیعه، ج 15، ص 348.

http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/4227/8013/105109

پنج شنبه 8/8/1393 - 9:58
حجاب و عفاف

در تاکسی نشسته ای که ناگهان خانمی سوار می شود و کنار شما می نشیند و در آن لحظه بوی عطر او تمام فضا را پر می کند و کم کم حال انسان را متغیر میکند و بفکر فرو میروی ...

تا بحال اندیشیده ای که نظر اسلام راجع  به عطر چیست؟ با اینکه طبق روایات پیامبر اکرم(ص)اولین کسی است که عطر را به زنانه و مردانه تقسیم نموده است.[1] و همچنین در تاریخ نقل شده است که هزینه عطر رسول اکرم صلی الله علیه و آ له گاه بیش از خوراک ایشان بوده است. و ایشان با مُشک، خود را خوشبو می‌فرمود،‌ چندان که مشک بر فرق سر حضرت، برق می‌زد و نیز خود را با عطر خوشبو می‌کرد... [گاه بوی این عطر به اندازه‌ای بود] که در شب تاریک پیش از آنکه دیده شود از بوی خوشش شناخته می‌شد؛ چنان که رهگذران می‌گفتند: این پیامبر است. [2]
خودت را در آینه می بینی زیبا و آراسته ... به خودت عطر می زنی و بیرون می روی؛ اما، آیا می دانی بکار بردن عطر برای مردی غیر شوهر منع شده است[3]؟ امام صادق(ع)می فرماید: اگر زنی برای غیر شوهرش عطر آگین کند خداوند نمازش را نمی پذیرد تا غسل کند چنان که برای جنابت غسل می کند؛ این غسل مستحب است.  رسول خدا فرمود: هر زنی که خود را معطر و خوشبو سازد و سپس از خانه بیرون رود همواره مورد لعنت حق خواهد بود تا هنگامی که به خانه برگردد هر چقدر بازگشتن اش به طول انجامد. همچنین می فرماید: زنی که آرایش کرده و عطر زده از خانه بیرون آید و شوهرش به این کار راضی باشد برای هر گامی که زن در بیرون خانه بر می دارد خانه ای در اتش برای شوهر می سازد! [4] البته این حکم مخصوص تنها زنان نمی باشد و مردان نیز نمی توانند از عطر های استفاده کنند که دیگران را به حرام بیاندازد و محرک باشد.
آیا نظرت در مورد استفاده از عطر تغییر کرد؟

پی نوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه،‌ ابن ابی الحدید معتزلی، 20 جلد در 10 مجلد، ج 19، ص 341 و الکافی،‌ ج 6، ص 512
[2]. مکارم الاخلاق، حسن بن فضل طبرسی، شریف رضی، ص 34
[3]. البته بنابر فتوی اکثر مراجع، عطر زدن در صورتی که قصد مفسده و جلب توجه نامحرم را داشته باشد و یا نوعا بگونه ای باشد که جلب توجه نامحرم می کند و یا او را به حرام می اندازد، حرام است و الا فقط برای خوشبو شدن و جلوگیری از بوی عرق بدن، اشکال ندارد.

استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری:
س: زدن كرمهاى ضد آفتاب در فصل گرما با توجه به بوى آنها چه حكمى دارد؟ و زدن عطر در این فصل براى جلوگیرى از بوى عرق بدن چه حكمى دارد؟
ج) فى نفسه مانع ندارد ولى اگر جلب توجه نامحرم مى‌كند باید از كنار نامحرم عبور نكند.
[4]. منبع روایات: منابع: بحار الانوار، ج 103، باب 61 و 62 از ص 240 تا 263.

پنج شنبه 8/8/1393 - 9:49
حجاب و عفاف

قرآن کریم درباره رعایت حجاب که به عنوان یک امر ضروری در اسلام، شناخته می شود، راهکارهای متعددی را ارائه داده است

قرآن کریم درباره رعایت حجاب که به عنوان یک امر ضروری در اسلام، شناخته می شود، راهکارهای متعددی را ارائه داده است.

به کارگیری این راهکارها در جوامع اسلامی می تواند تبعات ناشی از بی حجابی و بدحجابی را تقلیل داده یا به طور کلی از میان بردارد. این راهکارها که بخشی از آن مربوط به نوع پوشش زنان در جامعه است شامل:

۱- ارائه یک چهار چوب صحیح برای پوشش زن

۲- معرفی افراد محرم و نامحرم

در قران کریم در سوره نور (۲۴) آیه ۳۱ ، که شامل محارم رضاعی نسبی و سببی می باشد.

آموزش محرم و نامحرم به کودکان

۳- آشکار نکردن زینت ها

که در این باره می توان گفت: اسلام دستور به زینت نکردن نداده است بلکه از زینت که باعث جلوه گری و خودنمائی زن در برابر مردان نامحرم می شود، نهی نموده است.

قران کریم در این باره می فرماید: «… لایبدین زینتهن …» زنان زینت های خود را آشکار نکنند.

۴- تبیین حد و مرز زینت در برابر افراد که به سه قسم تقسیم می شود:

الف: زینت برای غیر محارم که آشکار نکردن زینت های پنهان است و نگاه به زینت های آشکار در صورتی خالی از اشکال است که خالی از هر گونه قصد لذت و ریبه باشد این حد زینت در آیه مبارکه «الاماظهر منها » استثنا شده است و دو قسمت زیر با «الا لتبعولتهن» از دستور «لایبدین زینتهن» استثنا شده است.

ب: زینت برای شوهر، که زینت علی الاطلاق می باشد و شامل تمام بدن می باشد.

ج- زینت برای سایر محارم

از ابی جعفر علیه السلام وارد شده :

«واما زینته المحرم فموضع القلاده فما فوقها و الدملج مادونه و الخلخال و ما اسفل منه و اما زینه الزوج فالجسد کله»

قسمت سوم، مربوط به زینت برای سایر محارم است که شامل محل گردنبند و بالای آن، بازوبند و زیر آن و خلخال و آنچه پائین آن است، می شود.

اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید

بنابراین باید به این مهم توجه داشته باشیم که از پوشیدن لباس حلقه آستین، دامن های کوتاه با پاهای برهنه و یقه های باز بیش از حد متعارف حتی در برابر محارمی (به جز شوهر) مانند پدر ، برادر، عمو و دایی و … خودداری کنیم و جواز نگاه کردن به زینت های باطنی زنان آن هم در محدوده ای که در روایات نقل شده برای محارم غیر شوهر به شرطی است که فسادی در بین نباشد.

با توجه به آیه مبارکه «و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن …. اقمن الصلوه …» خداوند در این آیه شریفه به زنان امر می کند که جلوه گری نکنید و اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید نماز شما را از فحشاء و منکر باز می دارد. نماز خواندن نیرومندترین وسیله برای حفظ حجاب است.

۵- نهی از تبرج مذموم

در قرآن کریم در این باره آمده است «… و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی….» منظور از تبرج زنان در جاهلیت اولی، جلوه گری زنان در قبل از اسلام بوده است که در تمامی این دوران به دلیل عدم رعایت دستورات پیامبران زنان دچار چنین معضلی شده که سبب به وجود آمدن پیامدهای بد بسیاری برای جامعه نیز شده است.

در تفسیر قمی روایتی از امام صادق علیه السلام از پدرش در ذیل آیه «… و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی …» آمده است: «به زودی جاهلیت دیگری می آید» و در تفسیر التبیان آمده است که منظور از جاهلیت اخری، زمانی است که مردم همان گونه عمل کنند که قبل از اسلام عمل می شده است.

امروز شاهد این تبرج ها و جلوه گری های مذموم هم در مردان و هم در زنان هستیم. در روایات از چنین مردانی با چنین خصوصیاتی یاد شده است: «یتزینون بزینه المراه لزوجها و یتبرجون تبرج النساء» و از چنین زنانی این چنین یاد شده است «نسوه کاشفات عاریات متبرجات. من الدین داخلات فی الفتن مائلات الی الشهوات مسرعات الی للذات مستحلات للمحرمات جهنم فی جهنم خالدات.»

۶- عدم حضور غیر ضروری زن در جامعه

با توجه به آیه شریعه: «و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن تبرح الجاهلیه الاولی…» در خانه هایتان بنشینید و آرام گیرید و بی حاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید و مانند دوره جاهلیت پیشین آرایش و خودآرائی مکنید.

امام رضا علیه السلام در مجلس فرمودند: هنگامی که دختر شش ساله شد مرد نامحرم نباید او را در آغوش بگیرد.

زنان مومنه به پیروی از این آیه مبارکه باید از هرگونه حضور غیر ضروری در جامعه خودداری کنند تا الگو و نمونه برای سایر زنان مسلمان باشند.

۷- ترویج فرهنگ غیرت در مردان

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله و سلم) می فرماید: چگونه مردی است در حالی که تزئین می کند همسرش و خارج می‌شود از خانه اش به حالتی که تزئین کرده و عطر زده و شوهرش بر این امر راضی باشد.

۸- حفظ نگاه

«قل للمومنین یعضوا من ابصارهم… و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن»

حفظ نگاه توسط زنان و مردان مومن یک مبارزه منفی با زنان جلوه گر می باشد و چون چنین زنانی را مورد بی توجهی قرار دهند یک اثر تربیتی دارد آنها متوجه خواهند شد که تنها با این وضع مورد توجه بیمار دلانی قرار خواهند گرفت که خود فاقد ارزش انسانی هستند.

۹- تبیین فلسفه حجاب برای جامعه

حجاب مایه ارزش و احترام زن و موجب حفظ عفت و عصمت زن است. حجاب مایه تحکیم پیوند زوجین می شود. حجاب سلامت جامعه را در بردارد. حجاب حق الهی است و مسلمان تسلیم امر الهی می باشد. حجاب پرچم پاکدامنی و عفاف برای زن است. حجاب سبب امنیت زن در جامعه می شود. حجاب عاملی برای موفقیت های معنوی است و حجاب …

۱۰- آگاهی افراد از مضرات سوء بدحجابی

بدحجابی باعث عدم امنیت زن در جامعه می شود، بدحجابی عاملی برای بلوغ زودرس جوانان است، بدحجابی باعث بی ارزش شدن زن در جامعه می شود. بدحجابی باعث بالا رفتن آمار طلاق، تلف کردن وقت، استحاله شدن در فرهنگ بیگانه، فلج کردن نیروی کار در جامعه، تبدیل شدن زن به موجودی مصرفی، استعمار کشیده شدن کشور و … می شود، و علاوه بر آن عذاب های اخروی را نیز به دنبال دارد.

۱۱- صبر و استقلامت در ترک عادت

افرادی که سعی بر این دارند که بهبود در وضعیت پوشش خود به وجود آورند مسلما با مشکلاتی چون فشار از ناحیه اطرافیان، تمسخر عده ای نادان و … قرار خواهند گرفت اما زنی که الگوی خود را فاطمه زهرا سلام الله علیها و زینب کبری سلام الله علیها قرار دهد سختی این کار را در برابر سختی هایی که این بزرگان کشیده اند بسیار ناچیز می بیند.

۱۲- تربیت تدریجی بر تحجب در خانواده

امام رضا علیه السلام در مجلس فرمودند: هنگامی که دختر شش ساله شد مرد نامحرم نباید او را در آغوش بگیرد.

بنابراین در مساله آموزش حجاب و پوشش به فرزندان نیز پدر و مادر باید مرحله به مرحله او را با فلسفه و خوبی های حجاب آشنا کرده و درخور درک فرزند به راهنمایی او بپردازند و فرزند تحت تربیت تدریجی و عملی پدر و مادر قرار گیرد.

باید به این نکته توجه داشته باشیم که غالبا پیروزی های نهایی و کامل در دراز مدت به دست می آید.

۱۳- مراقبت در معاشرت ها و همنشینی ها

حضرت علی علیه السلام می فرماید: با اشخاص شرور معاشرت و رفاقت نکن زیرا طبیعت تو ناخودآگاه از او متاثر می شود. بنابراین زنان مومنه باید مراقب باشند دوستان صمیمی و همدل خود را از زنان عفیف و باحیا انتخاب کنند و از دوستی با افراد بی بند و بار خودداری کنند هر چند باید بر منشا اثر بودن روی این افراد تلاش کنند.

۱۴- ترویج فرهنگ قناعت و ساده پوشی در زنان

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سلم می فرمایند: «استعینوا علی النساء بالعری ان احداهن اذا کثرت ثیابها و احسنت زینتها اعجبها الخروج»

زنان را لباس ساده بپوشانید. هنگامی که زیاد شود لباس ها و نیکو شود زینت هایش، وسوسه می شود او بر خروج از خانه.

اسراف، زیاده روی و مد پرستی در تهیه لباس، علاوه بر انگیختن حس خودنمایی، عاملی برای "فقر خود ساخته" این زنان می شود که آسیب های فراوان دیگری را به همراه دارد.

۱۵- ایجاد مشاغل خانگی برای زنان جویای کار

زنان مومنه باید سعی کنند وقت خود را با کارهای نیک پر کنند از جمله تربیت فرزندان، بالا بردن علم و آگاهی، و همچنین کارهای هنری مفید برای زنان.

از جمله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «نعم اللهو المعزل للمراه الصالحه»؛ بافندگی برای زن صالحه سرگرمی خوبی است.

۱۶- احیای امر به معروف و نهی از منکر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: اگر شخصی در نهان معصیتی را مرتکب شود فقط به شخص او ضرر وارد می شود و اگر در ملا عام گناهی را انجام دهد و دیگران او را نهی از منکر نکنند همه مردم زیان می بینند.

البته باید توجه داشت در پیش گیری و درمان بدحجابی و بی حجابی باید امر به معروف با شیوه های منکر و بدون توجیه منطقی و خارج از حدود شرعی مشخص شده، نباشد تذکرات باید صحیح باشد و مرحله به مرحله اجرا شود.

۱۷- ترویج فرهنگ نماز در بین زنان

زنان در حال نماز خواندن مکلف به داشتن حجاب کامل هستند؛ از طرفی بهترین نوع ارتباط معنوی بنده با خدای خویش در حالت نماز می باشد. با توجه به وجوب پوشش در نماز که بهترین حالت ارتباط زن با خداوند متعال است به ارزش جایگاه حجاب پی می بریم از طرفی زنان مومن برای انجام فرضیه الهی نماز در روز چندین بار داشتن پوشش کامل را عملا تمرین و تکرار می کنند.

علاوه بر آن با توجه به آیه مبارکه «و قرن فی بیوتکن و لاتبرجن …. اقمن الصلوه …» خداوند در این آیه شریفه به زنان امر می کند که جلوه گری نکنید و اگر می خواهید نیروی بازدارنده ای در برابر این تبرج به دست آورید نماز را به پا دارید نماز شما را از فحشا و منکر باز می دارد. نماز خواندن نیرومندترین وسیله برای حفظ حجاب است.

منبع:حجاب نیوز

پنج شنبه 8/8/1393 - 9:47
حجاب و عفاف

واقعا حجاب مهم است؟ چرا تا این اندازه اسلام بر روی آن تاکید دارد به حدی که ضرورت حجاب مورد اتفاق شیعه و سنی است؟  و چرا برخی کشور های غربی و غیر اسلامی مانند فرانسه و ترکیه نسبت به آن این چنین حساسیت نشان می دهند و برای زنان محجبه محدودیت ایجاد می کنند؟ چرا نسبت به آنان تبعیض  قائل می شوند و انواع فشارها را بر آنها وارد می کنند؟ امروزه نمونه این فشارها را در این کشورها زیاد می بینیم به طور مثال می توان به اخراج پیرزنی از یک بیمارستان در ترکیه اشاره کرد که به علت داشتن همراه محجبه اخراج شد. اهمیت مسئله حجاب تا حدی است که سکولارها در ترکیه روسری را نماد اسلام سیاسی می دانند.

آنها به خوبی متوجه جایگاه زنان و حجاب آنان در عفاف جوامع اسلامی شده اند که به هر صورت در صدد ضربه زدن به آن هستند تا بتوانند از طریق آن به اهداف خود دست پیدا کنند.

بر خلاف ادعای غرب، زن در اسلام از جایگاه والایی برخوردار است، اهمیت مقام زن را در جمله ای زیبا از امام خمینی می شود درک کرد: (( از دامن زن مرد به معراج می رسد.))

با قدری تامل می توان به حقیقت این جمله دست یافت یقینا وقتی زنان جامعه ای خوب و باحیا باشند، مردان آن جامعه نیز از تربیتی صحیح و نیکو بهره مندخواهند بو د و تاثیر زنان بر زندگی مردان انکار ناپذیر است.

غربیان نیز به درستی این سخنان پی بردند و درصدد ضربه زدن به ما هستند، آنها فهمیده اند که از مواردی که می توان با آن به حیا زنان آسیب وارد کرد حجاب آنان است.

اماحجاب

در باب پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی مطرح شده است که غالبا این دلایل برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب بیان شده است. از جمله این دلایل عبارتند از: میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)، عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی)، پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)، حسادت و خود خواهی مرد(ریشه اخلاقی) و عادت زنانگی و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک  معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است که شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب خود به بیان هر یک از این علل می پردازد و ضمن انتقاد به آنها، ثابت می کند که اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هیچ یک ازاین جهات نظر نداشته است.

واقعا حجاب مهم است؟

فلسفه پوشش در اسلام

فلسفه پوشش در اسلام شامل مواردی می شود که هر کدام به جنبه های روانی، خانوادگی، اجتماعی، بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او برمی گردد. در واقع پوشش زن در اسلام در این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.

زنان چون مظهر جمال خداوند هستند و همینطور به این دلیل است که میل به خود نمایی و خود آرایی دارند، پوشش در اسلام به آنها اختصاص یافته است و برای مردان هم مسئله کنترل نگاه بیان شده است.

اما در فلسفه پوشش در اسلام به آرامش روانی نیز توجه شده است که در اثر وجود حجاب و عفاف در زنان این آرامش برای جامعه به ارمغان می آید. در صورت عدم آن و از بین رفتن حریم میان زن و مرد هیجانها و التهابهای جنسی افزایش می یابد و باعث می شود که جامعه آرامش خود را از دست بدهد و دچار تزلل شده و افراد آن به بیماری های روحی مبتلا شوند، این با توجه به روح سرکش و غریزه اشباع نشدنی انسان قابل درک است.

جنبه دیگر فلسفه پوشش جنبه خانوادگی است که به استحکام پیوند خانوادگی برمی گردد، این کاملا واضح است که زن اگر زیبایی های خود را در خانه و برای همسر خود محدود کند هم به تقویت بنیان خانواده ی خود کمک می کند و هم به آرامش روانی جامعه و جلوگیری از ایجاد فساد در آن، با رواج یافتن التذاذهای جنسی در سطح جامعه و بیرون از محیط خانه باعث آسیب های اجتماعی از جمله گریز جوانان از ازدواج می شود.

حجاب

جنبه اجتماعی حجاب به استواری اجتماع مربوط می شود. همانطور که در مورد قبلی مطرح کردیم کشیده شدن التذاذهای جنسی از محیط خانه به اجتماع علاوه بر بروز آسیب های اجتماعی متفاوت، باعث تضعیف نیروی کار و فعالیت جامعه می شود

شهید مطهری در این باره می فرمایند که بر عکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده اند و گفته اند: ((حجاب موجب فلج کردن نیمی از افراد اجتماع است)) بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است. و این کاملا در کشورهای غربی معلوم است و چه رسوایی هایی که در اینباره در این جوامع پیش آمده و می آید.

و بالاخره آخرین جنبه که  بالا بردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او است موجب ارزش و احترام زن میگردد، زنان هر چقدر که در جامعه و در رفتارشان با نامحرمان عفیف تر و با وقار تر باشند بر ارزششان افزوده می شود و احترامشان بیشتر می شود و مردان اجازه هر نوع برخوردی با آنان را به خود نمی دهند.

حال غرب با توجه به حجاب و اهمیت آن در سلامت جوامع اسلامی سالهاست که درصدد ضربه زدن به آن درآمده تا بتواند از طریق آن به پاکی زنان ضربه وارد کند و از طریق این ضربه است به راحتی می تواند به تمامی جامعه آسیب زند و به سمت نیل باهداف خود پیش برود.

 

پنج شنبه 8/8/1393 - 9:47
حجاب و عفاف
غلب مردها طوری هستند که حد و حدود رابطه‌شان با خانم‌ها را خود ماها باید مشخص کنیم. خیلی‌شان اگر دست خودشان باشد، رابطه را بی‌حد و مرز تصور می‌کنند.

 

 

 

برخورد ما، حرف زدن ما و رفتار خود ماست که به آن‌ها نشان می‌دهد چطوری باید با ما رفتار کنند و تا کجا اجازه پسرخاله شدن دارند. این برخورد و رفتار که می‌گویم، از نحوه راه رفتن و لباس پوشیدن‌ مان تا حرف زدن و کلمه‌هایی که استفاده می‌کنیم و نگاه‌ها و لبخندهای‌مان؛ همه را شامل می‌شود.

تصور کنید هر کدام از ما در اطراف‌ مان یک محدوده شخصی، یک فضای سبز، یک حیاط خلوت داشته باشیم که دورش را حصار کشیده‌ایم و درش را فقط به روی کسانی که خودمان تشخیص می‌دهیم باز می‌کنیم؛ روی محارم، ولی حتی نه همه محارم.

حیاط خلوت بعضی از ماها، خیلی وسیع‌ است و حیاط خلوت بعضی‌مان کوچک‌ تر است. آن‌هایی که محدوده شخصی بزرگ‌تری را برای خودشان حصارکشی کرده‌اند، عملاً فاصله میان خودشان و آدم‌های آن طرف حصار را زیادتر کرده‌اند و انگار خط قرمز ضخیم‌ تری کشیده‌اند. و آن‌هایی که حیاط خلوت‌ شان را کوچک گرفته‌اند، فاصله‌ شان با آدم‌های آن طرف حصار، با فاصله‌ای که از آدم‌های داخل حیاط خلوت‌ شان دارند، عملاً فرق زیادی ندارد.

مرزبندی

حالا این مرزبندی بر چه اساسی انجام می‌شود؟ دقیقا بر اساس رفتاری که داریم. رنگ و نوع پوششی که داریم، نحوه نگاه کردن‌مان، کلمه‌هایی که استفاده می‌کنیم؛ هر کدام حاوی پیامی است که به مرد نشان می‌دهد محدوده شخصی و خط قرمزی که برایش داریم تعریف می‌کنیم، کجاست. بنابراین محدوده فضای شخصی ما با توجه به رفتارمان، ممکن است کم و زیاد شود.

وقار و متانت در راه رفتن، آرامش و جدیت [و نه خشونت] در حرف زدن، و سنگینی در پوشش، ابهتی به‌مان می‌دهد که به مردها کمتر جرئت جلو آمدن و عبور از خط قرمز را می‌دهد. به عبارتی آن محدوده شخصی‌مان را چنان وسیع می‌کند که عابرین کلاً بی‌خیال تلاش برای ورود به منطقه ممنوعه می‌شوند!

 

«تو» نه؛ «شما»!

یکی از ساده‌ترین چیزهایی که می‌تواند حصار فضای شخصی‌مان را بشکند و با سرعت زیادی خط قرمزها را یکی‌یکی و از پی هم از بین ببرد، مفرد کردن فعل‌ها و ضمایر جمع است. یعنی وقتی که «شما» تبدیل بشود به «تو».

به نظر تغییر ساده و بی‌اهمیتی می‌آید، اما در عمل، اجازه «تو» گفتن، یعنی اجازه بیش از پیش خودمانی شدن؛ یعنی باز کردن درب حیاط‌مان به روی مخاطبِ پشت حصار. همین امر ساده، محدوده ورود ممنوع فضای شخصی‌مان را می‌شکند و ابهت دخترانه‌مان را در هم می‌ریزد و طوری سریع عمل می‌کند که بعد از آن، شنیدن هر حرفی نباید دور از انتظارمان باشد.

 

رفتار مردها، بازتاب رفتار زن‌ها

نکته جالب توجه، تفاوت رفتار یک شخصیت مذکر با این دو دسته خانم است. کسی که با خانم‌های دسته اول -که خط قرمزهای پررنگ‌تری دارند- در نهایت احترام و احتیاط برخورد می‌کند، با خانم‌های دسته دوم بدون هیچ احساس گناهی جور دیگری رفتار می‌کند.

شاید بعضی‌ها تفاوت رفتار آقایان را منحصر به شخصیت هر مردی بدانند. یعنی به نظر آن‌ها یک مرد ممکن است در برخورد با خانم‌ها جوانب احتیاط را رعایت کند و یکی دیگر ترجیح بدهد راحت برخورد کند. اما توجه به آدم‌ها نشان می‌دهد که بخش زیادی از تفاوت رفتاری مردها از نحوه رفتار خود خانم‌ها نشئت می‌گیرد.

در همین فضای مجازی اگر نگاهی به شبکه‌های اجتماعی بیندازیم، تفاوت عکس‌العمل آقایان را در برخورد با دختری که خط قرمزهایش پررنگ‌تر است و وقارش در نوشتن و حرف زدن بیشتر است، با کسی که محدوده ممنوعه خیلی کوچک‌تری دارد و همه را به حیاط خلوت‌ش راه می‌دهد، به وضوح قابل تشخیص است. آدم‌های دسته دوم، خواسته یا ناخواسته، افراد بیشتری را به محدوده خودشان جذب می‌کنند.

این موضوع حتی در بین مردهای مذهبی هم -متأسفانه- به وضوح دیده می‌شود. مذهبی‌هایی که با خانم‌های دسته اول با نهایت احترام برخورد می‌کنند و نسبت به خط قرمزهای آن‌ها محتاط ‌اند، در برخورد با خانم‌های دسته دوم، به راحتی از قواعدی که آن‌ها برایشان تعریف می‌کنند پیروی می‌کنند. در حالی که همان‌طور که از خانم‌های مذهبی انتظار می‌رود بنا بر اصول دینی رفتار کنند، از آقایان مذهبی هم انتظار می‌رود حریم‌ها را رعایت کنند و در هر شرایطی بر اساس اصول اسلامی از محرمات و مکروهات فاصله بگیرند.

این‌ها که می‌گویم، مربوط به طبیعت مرد است نه مذهب و شرایط او. چیزی نیست که آدم بتواند یک طیف خاص از مردها را -مثلاً مردهای متأهل یا مذهبی را- از آن استثنا کند. این یک چیز طبیعی است که مذهبی و غیرمذهبی نمی‌شناسد. همان پسرهای خوب مذهبی هم -گرچه دست از پا خطا نکنند- ممکن است در ذهن‌شان چنین مشغولیت‌هایی داشته باشند.

 

مواظب سوء تفاهمات باشیم

اما گاهی در عین حال که مواظب رفتارمان هستیم، ممکن است سوء تفاهم‌هایی پیش بیاید که طرف مقابل احساس کند رفتار یا صحبتی خاص از طرف ما، به معنای چراغ سبز است و اجازه ورود. این جور وقت‌ها باید به سرعت و با درایت، سوء تفاهم را به بهترین شکل رفع کرد. در وقت رفع سوء تفاهم، باید جدی بود و خجالت را کنار گذاشت. اغلب مواقع، اگر زود اقدام کنیم، یک تذکر کوتاه می‌تواند کارگر باشد.

در هر حال حیاط هر چه بزرگ‌ تر؛ باشکوه‌ تر، دست نیافتنی‌تر، رمزآلودتر و پاک‌تر...

 

پنج شنبه 8/8/1393 - 9:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته