الدرس الثالث والاربعون
تعليم اللغة الفارسية
السلام عليکم مستمعينا الاعزاء ورحمة الله وبرکاته. نرحّب بکم أجمل ترحيب في حلقة أخري من سلسلة حلقات برنامجکم "تعلّم الفارسية" وحيث يدور الحوار بين الزميلين محمد وسعيد حول حفلات الزفاف في ايران. قبل الاستماع الي الحوار، وهو في جزئين نستمع الي مفردات جزئه الاول. فکونوا معنا.
هنا =اينجا
هناک= آنجا
ما الخبر=چه خبر است
مزدحم=شلوغ
سيارة=ماشين
سيارات= ماشينها
الثانية عشرة ليلاً=دوازدهِ شب
يـُزمـِّرون=بوق مى زنند
زفـّة ُ عروس=كاروان عروس
ماذا يعني= يعنى چه
أنظـُر=ببين
ضيف=مهمان
ضيوف=مهمانها
زفاف=عروسى
قاعة=تالار
ما أروع=چه خوب
عريس= داماد
بمعيّة= به همراه
بيت=خانه
هم يذهبون= آنها مى روند
سرور= خوشحالى
يـُظهرون= نشان مى دهند
أري= مى بينم
جميل= قشنگ
زهرة=گل
**********
نستمع الآن الي الجزء الاول من الحوار:
محمد: اينجا چه خبر است؟ خيلي شلوغ است. چرا ماشينها ساعت دوازدهِ شب بوق مي زنند؟
محمد: ما الخبر هنا؟ مزدحم کثيراً. لماذا تـُزمِّر السيارات في الساعة الثانية عشرة ليلاً؟
سعيد: اين يک کاروان عروسي است. بعد از پايان مراسم عروسي در تالار، مهمانها به همراه عروس وداماد به خانه جديدشان مي روند.
سعيد: إنّها زفـّة عروس. بعد انتهاء مراسم الزفاف في القاعة، يذهب الضيوف بمعيّة العروس والعريس الي بيتهما الجديد.
محمد: چه خوب. پس آنها به اين شکل، خوشحالى خود را نشان مى دهند.
محمد: ما أروعَه... إذَنْ يظهر هولاء سرورَهم بهذا الشکل؟
سعيد: بله. ببين ماشين عروس آنجا در بين ماشينهاست.
سعيد: نعم. أنظـُر سيارة العروس هناک. بين السيارات.
محمد: آرى مىبينم. خيلى قشنگ است. مـُزيّن به گل است.
محمد: نعم. أري. جميلة جداً. مزيّنة بالزهور.
**********
ننتقل الآن الي الجزء الثاني من المفردات:
نموذج= نمونه
نموذج واحد= يك نمونه
قليلاً= كمى
شاب= جوان
شباب= جوانها
الشباب الايرانيون= جوانهاى ايرانى
سمعت =شنيدم
ذو تـَکلـِفـَةٍ باهظة=پر هزينه
عادة ً= معمولاً
البعض= بعضي ها
بسيط= ساده
يقيمون=برگزار مي کنند
حفلة=جشن
أنا أيضاً کذلک=من هم همينطور
**********
نستمع الآن الي الجزء الثاني من الحوار:
سعيد: ازدواج در ايران مراسم مختلفي دارد. اين يک نمونه از آنهاست.
سعيد: للزواج في ايران مراسم مختلفة. هذا نموذج واحد منها.
محمد: از جوانهاي ايراني شيندم که مراسم عروسي خيلي پر هزينه است.
محمد: سمعت من الشباب الايرانيين بأنّ مراسم الزفاف ذات تـَکلِفـَةٍ باهظة جداً.
سعيد: بله. معمولاً مهماني در تالار يا باغ يا هتل است. البته بعضي ها يک مهماني خيلي ساده برگزار مي کنند.
سعيد: نعم. عادة تکون الضيافة في قاعة او بستان او فندق. بالطبع يقيم البعض ضيافة بسيطة جداً.
محمد: اين خوب است. من با جشن ساده ازدواج موافقم.
محمد: هذا جيد. أنا أتـّفق مع حفلة زواج بسيطة.
سعيد: من هم همينطور.
سعيد: أنا أيضاً کذلک.
**********
نستمع الي کامل الحوار باللغة الفارسية فقط.
محمد: اينجا چه خبر است؟ خيلي شلوغ است. چرا ماشينها ساعت دوازدهِ شب بوق مي زنند؟
سعيد: اين يک کاروان عروسي است. بعد از پايان مراسم عروسي در تالار، مهمانها به همراه عروس وداماد به خانه جديدشان مي روند.
محمد: چه خوب. پس آنها به اين شکل، خوشحالى خود را نشان مى دهند.
سعيد: بله. ببين ماشين عروس آنجا در بين ماشينهاست.
محمد: آرى مىبينم. خيلى قشنگ است. مـُزيّن به گل است.
**********
سعيد: ازدواج در ايران مراسم مختلفي دارد. اين يک نمونه از آنهاست.
محمد: از جوانهاي ايراني شيندم که مراسم عروسي خيلي پر هزينه است.
سعيد: بله. معمولاً مهماني در تالار يا باغ يا هتل است. البته بعضي ها يک مهماني خيلي ساده برگزار مي کنند.
محمد: اين خوب است. من با جشن ساده ازدواج موافقم.
سعيد: من هم همينطور.
الي اللقاء ودمتم بالف خير.
الدرس الثاني والاربعون
الدرس الحادي والاربعون
الدرس الاربعون
الدرس التاسع والثلاثون
الدرس الثامن والثلاثون
الدرس السابع والثلاثون
الدرس السادس والثلاثون