- گر چه جاي حافظ اندر خلوت وصل تو نيست
- اي همه جاي تو خوش پيش همه جا ميرمت
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- خلوت :
در لغت به معني تنهايـــي گزيدن است ودرعرفان به گفته نجم الدين رازي : بنـــــاي سلوك راه دين و وصول به مقامات يقيـن بر خلوت وعزلت است و انقطــاع از خلــق وجملگـي انبيــا و اوليــا در بدايت حــــال داد خلوت داده انــد تا به مقصود رسيده اند
English Translation :
Although, the place of Hafiz is not in the private chamber of union with thee,
First Mesra Translation:
O thou (that hast) all places happy, before all thy places,-- I die.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- هر چند حافظ را به سراچه وصال تو راه نباشد، اي آنكه سر تا قدمت دلپذير است ، پيش همه اندام تو جان نثار مي كنم ، **