- بر خود چو شمع خنده زنان گريه مي كنم
- تا با تو سنگدل چه كند سوز و ساز من
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- ساز :
ساخت و تركيب ، آلت موسيقي
English Translation :
On myself, like the laughing candle (consuming and melting) I weep,
First Mesra Translation:
Till I see what with thee, O heart of stone, maketh (worketh) the consuming-- of mine.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- مثل شمع ، در حالي كه خنده بر لب دارم ، به حال خود گريه مي كنم ; تا ببينم كه سوختن و ساختن من چه اثري بر تو بي رحم خواهد گذاشت ،از لرزش شعله شمع ، خنديدن و از فرو ريختن قطرات مذاب آن ، اشك ريختن را اراده كرده ، خنده را به ساختن و گريه را به سوختن تعبير كرده ، مي گويد مثل شمع ، كه هم مي خندد و هم اشك مي ريزد، در ضمن خنده گريه مي كنم ، تا ببينم كه اين سوختن و تحمّل آن با خوشروئي ، در دل بي رحم تو چه اثري كند، **