- بالا بلند عشوه گر نقش باز من
- كوتاه كرد قصه زهد دراز من
-
واژه نامه
- عشوه :
فريــب ، ناز و غمزه
- نقش :
تصوير، اثـــر، آلت بادي كوچكي بوده كه صداي پـــرنده را تـــــقـليد مي كرده ، مثــل تيــپـچه در شـــكار بـــلدرچــــــين
English Translation :
One lofty of stature, bold, picture-player-- of mine
First Mesra Translation:
Made short the tale (of renown) of the long austerity-- of mine.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- معشوق بلندبالا، عشوه گر و فريبكار من ; داستان زهد دراز مرا كوتاه كرد،نقش باختن : عملي را اجرا كردن ، حيله ساختن ، و نقش باز كسي است كه در قمار تقلب كند، كسي كه در بازي نرد طاس بگيرد، و در گنجفه برگ بزند،حاصل معني اينكه معشوق فريبكار به تأثير زيبائي خود مرا از راه دور و دراز زهد منصرف كرد و آن قصّه كوتاه شد، **