• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • عبوس زهد به وجه خمار ننشيند
  • مريد خرقه دردي كشان خوش خويم
واژه نامه
  • خرقه : خرقه در لغت به معني پاره و قطعه اي از جامه است ودر اصطلاح صوفيه عبارتست از جامه اي پشمين كه غالباّ از پاره هاي به هم دوخته فراهم آمده است
  • خمار : ملالـــــــت ودردســـــري كه پس از نشئه شــــــــراب حاصل مــي شود، شراب زدگـــــي
  • مريد : ارادتمند، كسي كه براي وصول به حق به يكي از اولياء ارادت ورزد
English Translation :
On the face of wine sickness, sitteth not the sullenness of austerity:
First Mesra Translation:
The disciple of the Khirka, dreg-drinker, pleasant of disposition, (Murshid of the age, who hath drunk the pure love of past ones) I am.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- كسي كه بر اثر زهد چهره عبوس و دژم به خود گرفته ، مثل آدم خمار مي نشيند; مريد آن دسته از مردم فقير ميخواره ام كه خلق خوش دارند،عبوس زهد را كسي كه بر اثر زهد حالت عبوس به خود گرفته معني كرديم ، يعني عبوس بر اثر زهد، زاهدي كه بر اثر خودبيني ديگران را به چشم حقارت مي نگرد و كج خلقي مي كند،خمار را آدم خمار; و به وجه خمار را مانند آدم خمار يعني غمگين و كج خلق معني مي كنيم ، چنانكه حال خماري با كج خلقي و بي حوصلگي همراه است ،دُردي كشان باده نوشان فقير، آنها كه ته مانده خم را به بهاي ارزان مي نوشند،مي گويد آنكه بر اثر زهد حالت عبوسي به خود گرفته مثل آدم خمار غمناك و كج خلق مي نشيند، من مريد گروه ميخواران فقيري هستم كه شاد و خوش خلق اند، يعني با وجود بي چيزي روي خوش دارند و مثل خمار زده ها كج تابي نمي كنند،مي خواهد بگويد با آن كه خوشخوي بودن از شرايط ايمان است و زاهد بايد خوشخو باشد امّا چون خود را به خدا نزديك مي داند دستخوش غرور مي شود و تـرشـرو مـي نشـيند، امّا دردي كشـان وارسـته و از خـويش رهـا هسـتند،**