• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
  • گرت هواست كه با خضر همنشين باشي
  • نهان ز چشم سكندر چو آب حيوان باش
واژه نامه
  • خضر : نام پــــيامبري است كه گويند چون در آب زندگــاني غوطه خورد عمر جاودان پــيدا كرده و به امر الهي مأمور راهنمايي گم گشتگان است ، خضر را مبارك قدم ، فرخ پي و يا پي خجسته گـفـــته اند زيرا معتـــقد بودند هرجا قدم بگذارد جاي پايش سبز مي شود
English Translation :
If thine be desire to be (in exaltation) fellow-sitter with Khizr,
First Mesra Translation:
Hidden from Sikandar's eye, like the water of life,-- be.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- اگر ميل داري كه همنشين خضر پيامبر باشي ; مانند آب حيوان از چشم اسكندر پنهان باش ،چشمه آب حيات به گفته افسانه ها درون تاريكي پنهان است ; اسكندر همراه خضر به سوي اين چشمه سفر كرد، خضر پيامبر با آنكه نيروئي نداشت ، توانست از آب حيات بنوشد ولي اسكندر با وجود جاه و جلال دنيوي ، بر اثر تعلّقات مادّي به آن نرسيد، نظامي در رفتن اسكندر به ظلمات قصه را چنين سروده است :چو با چشمه خضر آشنائي گرفت بدو چشم او روشنائي گرفتفرود آمد و جامه بركند چست سر و تن بدان چشمه پاك شستوزو خورد چندان كه بر كار شد حـــــيات ابد را ســـزاوار شدچو در چشمه يك چشم زد بنگريد شد آن چشمه از چشم او ناپديدبدانست خضر از سر آگهي كه اسكندر از چشمه ماند تهيمي گويد تو هم اگر آرزو داري با خضر پيامبر همنشين شوي مثل آب حيات در تاريكي پنهان شو،مقصود اينكه اگر مي خواهي به مقامات معنوي برسي ، و با بزرگان اهل طريقت محشور شوي مثل چشمه آب حيات از چشم شاهان و بزرگاني مثل اسكندر پنهان باش ; زيرا خدمت شاهان و ملازمت دستگاه ديواني ناگزيرت مي سازد كه بر وفق شرايط زمان رفتار كني و از اصول معنوي منحرف شوي ،**