- هواي كوي تو از سر نمي رود آري
- غريب را دل سرگشته با وطن باشد
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- دل :
سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
- سرگشته :
سرگردان ، حيران ، آواره
- غريب :
بي همتا، قـابـل تحسـين ، بـيگانه
English Translation :
From our head, the desire for thy street goeth not,
First Mesra Translation:
With his native land, the stranger's distraught-- heart shall be.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- شوق رسيدن به كوي تو از سر من بيرون نمي رود، چنين است ; دل بيقرار غريب هميشه نه سوي وطن تمايل دارد،كوي تو: كوچه تو، و مراد خانه معشوق است ،يعني وطن من كوي و محله تو است و هميشه به آن سو توجه دارم ، **