- آن كه پر نقش زد اين دايره مينايي
- كس ندانست كه در گردش پرگار چه كرد
-
واژه نامه
- پرگار :
وسيله اي براي كشيـــدن دايره كه دو شـــاخه دارد، شاخـــه ثــابت كه نقطه مركـز دايره را رسم مـــي كند و شـــاخه متحرك كه محيط دايـــره را مي سازد
- مينايي :
چـــــيزي كه روي آن مــيـــنا كاري شـــده باشـــد
- نقش :
تصوير، اثـــر، آلت بادي كوچكي بوده كه صداي پـــرنده را تـــــقـليد مي كرده ، مثــل تيــپـچه در شـــكار بـــلدرچــــــين
English Translation :
That one (God) who expressed this azure vault (the sky) on the picture--
First Mesra Translation:
In the screen of mysteries, evident it is not-- what he did.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- آنكه اين دايره لاجوردي رنگ را پر از نقش و نگار ساخت ; كسي نمي داند در گردش پرگار چه كرده است ،دايره مينائي : آسمان آبي رنگ ; و از پر نقش بودن اين دايره مراد ستاره ها و ماه و خورشيد و رنگهاي گونه گون ابر و افق در آسمان است ،مي گويد كسي نمي داند آنكه گنبد مينائي رنگ آسمان را با اين نقش و نگارها مزين ساخته ، در گردش پرگار، يعني در ترسيـم ايـن دايـره آبـي ، چـه هنرنمـائي هـا كرده است ، **