برای او که جمعه ها را به نام خود سند زده
***************
جمعه همه جا تعطیل است
جز چشمه ی وضو
خانه ی عشق
چشمان من
و تماشای ناگریز تو
******************************
بر گرفته از کتاب...رایانه های بهشتی
شاعر...مهدی مرتضوی
گربه ای عاشق زیبایی انسان شده بود
آنقدر عاشق و بی دل که پریشان شده بود!
عشق انسان و دل گربه ی کوچک ؟ باری...
کار سختی است ولی سخت هم آسان شده بود
گربه ی عاشق و دل باخته در شهر غریب
کنج ویرانه ی یک باغچه مهمان شده بود
عشق این گربه پر از پاکی و بی باکی بود
آنچنان بود که سر لوحه ی شیران شده بود!
عشق اگر بود تهیدستی انسان هم بود
و ازاین روی غم گربه دو چندان شده بود
با خودش می گفت:این شهر چرا گرسنه است؟
- پاسخ پرسش او سفره ی بی نان شده بود!
هرچه می رفت نگاهش به نبودن می خورد
چشمش انگار که بن بست خیابان شده بود
گربه از فرط هوا خواهی انسان نا چار
سخت سر گشته ی صحرا و بیابان شده بود
تا که یک روز به دنبال دویدن یک عمر
کوچه ی عشق برایش خط پایان شده بود
گربه ی بی خبر از سرعت و ساعت ناگاه
زیر ماشین زمان رفته و داغان شده بود!
همه دیدند که در کوچه ی تاریخ آن روز
گربه ی گم شده ای نقشه ی ایران شده بود !!
علیرضا سپاهی لائین
*::به نام خدا::*
سلام
دوستان گلم
بهار داره میاد فکری به حالش کردین؟
خونه تکونی ... نوسازی ...و از همه مهم تر خودسازی چه طور؟
به سال گذشته یه نیگا بندازین!
ببینین چقدر زود رفت!
چقدر ساده گذشت!
********
تلخ و شیرین هر چه که بود گذشت ...
آب او را بردش ...
با یک حرکت ساده به طول سیصد و شصت و حدود پنج روز!
تا بروزی که چنین عیدی شود
سالی نو
از برای جوششی تازه
بهاری شاد و خرم
و تکانی که سر از رو نشناسد
این چنین تازه شدی ؟
یا که باز هم این بهاری بیخود است؟
روزهای عمر همه از بر مال توست
پس بسازش ... عمری شاد را
پر ز شور و همدلی
چشم ها را باز کن
سالی دگر از راهی دراز و پٌرزسازش تا رسید،
قدرش بدان
سمیرا حسن جان زاده
***********
پیشاپیش سال نو مبارک
امیدوارم سالی ممو از شادی و خوشی و خرمی در پیش رو داشته باشید
87 که گذشت 88 رو دریابید لطفا!
سال نو در گوشه ای منتظر توست عزیز
مچکرم