اين گاليله نبود كه نظريه خورشيد مركزي را كشف كرد . اين نظريه مربوط به چند نفر است كه قبل از ميلاد زندگي مي كرده اند : 1- آكفانتو سيراكوزي390 سال قبل از ميلاد (تاريخ تمدن چاپ جديد ج 2 ص 562) 2- هراكليوس .( همان مدرك همان صفحه) 3- آريبهط هندي . (همان مدرك ج 1 ص 599) 4- فيلولائوس از پيروان فيثاغورس . و امام صادق (عليه السلام) نيز در توحيد مفضل به اين مطلب تصريح كرده كه ستارگان غالبا داراي حركت وضعي و انتقالي هستند و جاذبه مركزي موجب اين حركت است . قال الصادق (عليه السلام) : فكل واحد منها يسير سيرين مختلفين أحدهما عام مع الفلك نحو المغرب و الاخر خاص لنفسه نحو المشرق . (بحار ج 3 ص 114 چاپ ايران تهران)
اين نيوتن نبود كه قانون جاذبه را كشف كرد . اين نظريه مربوط به سدهانت ها بوده كه صدها سال پيش از ميلاد كشف شده بود.(تاريخ تمدن ج 1 ص 599)
اين داروين نبود كه نظريه تكامل را مطرح كرد . اين نظريه مربوط به امپدوكلس و جمعي ديگر از فلاسفه مي باشد كه قرنها قبل از ميلاد مطرح بوده است .(تاريخ تمدن ج 2 ص 381) و امام صادق (عليه السلام) به آن در كتاب توحيد مفضل نقد زده است .(بحار ج 3 ص 86 به بعد)
كاشف قاره آمريكا كريستوف كلمب نيست بلكه آوگوستيتوس و فريگل و ديگران هستند .(تاريخ تمدن ج4 بخش 2 ص 1334)
1- خالد بن عبداله قسري در خطبه اي گفت: اگر اميرالمؤمنين (خليفه) دستور دهد، كعبه را سنگ به سنگ خراب مي كنم. ( الاغاني ) 2- حجاج ابن يوسف ثقفي در جنگ با عبداله ابن زبير كعبه را با منجنيق كوبيد سپس نجاست بر آن پرتاب كرد. ( عقلاً المجانين، صفحه 1798 ) 3- وليد بن يزيد اموي يك نفر مجوس را فرستاد تا بر روي كعبه مكاني براي نوشيدن شراب بسازد. ( نهج الصباغه، صفحه 340 ) 4- وليد ابن يزيد اموي در زمان هشام به مكه رفت و با خود شراب و خيمه ديبايي به اندازه كعبه برد و بر آن شد تا آن را بر روي كعبه نصب كند و در آن بنشيند. ( همان مدرك قبلي ) 5- عبدالملك ابن مروان هنگامي كه عبد اله ابن زبير بر حجاز مسلط شد گنبدي روي صخره بيت المقدس و مسجد الاقصي ساخت تا مردم را بدان مشغول سازد و مردم نيز پيرامون صخره طواف مي كردند و روز عيد قرباني مي كردند و سرشان را مي تراشيدند. ( البدايه و النهايه، جلد 8 ) 6- جاحز مي نويسد: امويان قبله را تغيير دادند يعني قبله را از مكه به سوي بيت المقدس تغيير دادند كه قبله يهوديان بود. ( رسايل جاحز، جلد 2، صفحه 16 ) 7- متوكل عباسي در سامرا كعبه ساخت و زميني را منا و عرفات ناميد. ( احسن التقاسيم، صفحه 122 ) و كار به جايي رسيد كه ابوموسي اشعري گفت سنّت عمر بر سنّت رسول خدا مقدّم است.