یاسر انصاری: فائزه هاشمی در همایش حامیان موسوی به احمدینژاد توهین می کند. او ستاد دختران حامی موسوی را سامان می دهد. مهدی هاشمی نماینده پدر در جمع اصلاحطلبان حامی موسوی است. فاطمه هاشمی برای میرحسین در استان ها سخنرانی می کند. محمد هاشمی احمدینژاد را بنی صدر خطاب می کند. حسین مرعشی کارگزاران را پشت سر موسوی بسیج کرده است. کرباسچی از تریبون کروبی به احمدی نژاد می تازد. پول تکنوکرات ها به "شعارهای سبزی" تبدیل می شود که در خیابان ها علیه احمدی نژاد سر داده می شود. دعوا بر سر چیست؟
احمدی نژاد در مناظره ای تاریخی با موسوی پاسخ می دهد. او هاشمی را صحنه گردان اصلی انتخابات می خواند. میرحسین انکار می کند، احمدینژاد افشا می کند، مردم قیام می کنند و در اصفهان و تبریز و تهران و ساری "آهنگرزاده ای سمنانی" را به خاطر شجاعتش در آغوش می کشند.
آنهایی که سن و سالی ازشان گذشته است از فتنه "چماق های سبز" می گویند. "چماق سبز" به احمدی نژادی ها رحم نمی کند. " ماشین های سبز" گران قیمت تا پاسی از شب در خیابان ها بوق می زنند، فحاشی می کنند و به رقص و پایکوبی می پردازند. شاید اصلاً رأیی ندهند. همه جا سخن از "رنگ سبز" است. سخن از "رنگ" است. سخن از "انقلاب رنگی" است. سخن از نمودارهای "رنگارنگ" است. سخن از انسان های "رنگ به رنگ" است و از "رنگ های پریده".
هر کس به هر طریقی که می تواند، نسبت به "فتنه" و درگیری هشدار می دهد. چه کسی به دنبال درگیری است؟ چرا درگیری؟ چرا آشوب؟ این آشوب ها قرار است به کجا ختم شود؟
و ناگهان نامه ای که هاشمی رفسنجانی به رهبر انقلاب نوشته است، در رسانه ها منتشر می شود. این نامه چرا در رسانه ها منتشر شده است؟ اگر هاشمی خود را "دوست، همراه و همسنگر دیروز، امروز و فردای" رهبری می داند، پس چرا نامه سرگشاده؟ پس چرا با این لحن؟ احمدی نژاد را با بنی صدر مقایسه می کند، هر چند سکوت "آقا" در مقابل افشاگری احمدی نژاد را از رو ی مصلحتی می داند که ایشان تشخیص داده است، به ایشان اعتراض می کند و می نویسد که از رهبری "انتظار است" که موضع بگیرد. اما باز هم راضی نمی شود، گویی رنگ سبز به چشمانش بسیار پر رنگ آمده است، حال که چماقداران سبز در خیابان ها هستند: "بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم."
گویی 18 تیر را از خاطر بردهاند و 23 تیر را. او تصمیم تاریخی خود را گرفته است، ولی او "شیخ" است اما "ساده لوح" نه. او تاریخ را خوب به خاطر می داند. هم تاریخ صدر اسلام را و هم تاریخ صدر انقلاب را. به یاد نامه ای از امام می افتم که این روزها بارها و بارها آنرا خوانده ام:
"جناب آقای موسوی نخستوزیر محترم
نامهی استعفای شما باعث تعجب شد.
حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هز میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد. همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
سید روحالله الموسوی الخمینی - 14 شهریور 1367"
این جمله امام در گوشم طنین انداز می شود "مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت ". و تاریخ تکرار می شود، تاریخ صدر اسلام، تاریخ صدر انقلاب، هر چند با رنگ "سبز مخملی". دیگر دعوا بر سر احمدینژاد نیست. هاشمی صحنه گردانی اش را در نامه ای که صحنه گردان بسیاری از صحنه ها خواهد بود، انکار می کند، اما چه سود که احمدی نژاد این صحنه گردانی را پیش از این افشا کرده است. و با خود زمزمه می کنم:
اینکه رخساره برافروخته ای یعنی چه؟ پرده از چهره برانداخته ای یعنی چه؟
رئیس شورای هماهنگی ستادهای مردمی احمدینژاد در کرمانشاه(شهر خودمون): مرد شیمی جهان به حامیان احمدینژاد پیوست
رئیس شورای هماهنگی ستادهای مردمی احمدینژاد در استان کرمانشاه گفت: پیوستن پروفسور مجتبی شمسیپور، مرد سال شیمی جهان به یاران احمدینژاد برای هر ایرانی و کرمانشاهی افتخار است.
بهروز همتی امروز در گفتگو باخبرنگار فارس در کرمانشاه اظهار داشت: در دیدار روز گذشته نخبگان دانشگاهی و علمی کشور با رئیس جمهور، پروفسور شمسیپور به عنوان نخستین سخنران از رشد علمی کشور دردولت نهم دفاع مطلق کرد.
وی ادامه داد: این استاد بینالمللی و شناخته شده جهانی پیشرفتهای علمی کشور در دولت نهم، رشد تعداد مقالات علمی کشورو جهش حرکت علمی را در این دولت بیسابقه خواند و گفت که برای رسیدن به حکومت جهانی مستضعفان نیاز داریم تا به علم مجهز شویم و حقیقتا دولت نهم در زمینهتوانمندسازی علمی گامهای بلندی برداشته است.
همتی،شمسیپور را افتخار ایران و جهان اسلام در دنیا خواند و تصریح کرد: این مرد بزرگ وشایسته برای همیشه نام کرمانشاه، ایران و جهان اسلام را بر فراز قلههای علمی جهان برافراشته و ناموری بزرگ است.
پروفسورمجتبی شمسی پور در سال ۱۳۲۸در کرمانشاه دیده به جهان گشود و تحصیلات خود را تا دیپلم در کرمانشاه به پایان برد و در سال ۱۳۵۲ موفق به دریافت لیسانس شیمی از دانشگاه صنعتی شریف شد.
وی گرایش شیمی تجزیه را انتخاب کرد و پس از اخذ فوق لیسانس در سال 1354 از دانشگاه صنعتی شریف برای ادامه تحصیلات در رشته دکترای شیمی تجزیه به آمریکا عزیمت کرد و در سال ۱۳۵۸ موفق به دریافت دکترا از دانشگاه ایالتی میشیگان شد.
در سال ۱۳۷۱ به رتبه استاد تمامی در ایران نایل شد.
پروفسورشمسی پور برنده جایزه کتاب سال ۱۳۶۸ایران، برنده جایزه جشنواره خوارزمی در سال ۱۳۷۰ در علوم محض، شیمی است برگزیده انجمن شیمی ایران در سال۱۳۷۴، برنده جایزه کامستک (سازمان کشورهای اسلامی) در سال ۱۳۶۷، محقق برگزیده و خاص وزارت علوم در سال ۱۳۷۹، برنده جایزه شیمی همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۱است که نشان لیاقت در پژوهش را از رئیس جمهور وقت در سال ۱۳۸۱ دریافت کرده است.
استادشمسیپور همچنین برنده جایزه شیمی سال ۲۰۰۶ آیسسکو و سال گذشته برای چهارمین سال متوالی از طرف مؤسسه بینالمللی"ای.اس.ای " آمریکا به عنوان دانشمند برتر جهان معرفی شد.
وی تاکنون بیش از صد حسگر جدید برای مواد دارویی، کاتیونها و آنیونهای معدنی که به عنوان جایگزین برای دستگاههای گران قیمت جذب اتمها، استفاده در آزمایشگاه تشخیص طبی،اندازهگیری آلایندههای محیط زیست و کنترل کیفیت در صنایع کاربرد معرفی کردهاستکه هم اکنون در سطح بینالمللی از آن استفاده میشود.
مهمترین نکته قابل توجه در زندگی پروفسور شمسی پور تدین، تعهد و علاقه فوقالعاده وی به اسلام و قرآن کریم است. چنانکه سخن زیبایش در همایش چهرههای ماندگار که گفت «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم» برای اهل علم و فرهنگ و هنر ایران شیرینی و برکت محافل علمی و معنوی است.
منبع برنا نیوز
رحیمی تاکید کرد:دیوان محاسبات به این نکته توجه نکرده که نبایست در حسابهای دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.
به گزارش "حدا نیوز"به نقل از فارس، محمد رضا رحیمی معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور در نامه ای که نسخه ای از آن را امروز در اختیار خبرنگاران مجلس قرار داد خطاب به علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی توضیحاتی نسبت به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار " ارائه کرد.
متن کامل این نامه بدین شرح است: احتراما عطف به گزارش تفریغ بودجه سال 1385 کل کشور وقرائت آن در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی، بدینوسیله گزارش ذیل در ارتباط با موضوع ادعای "عدم واریز یک میلیارد و پنجاه و هشت میلیون دلار به حساب خزانه از بابت بخشی از سود سهم دولت ناشی از مازاد بهای نفت خام صادراتی از 40 دلار " جهت استحضار و صدور دستور قرائت در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی ایفاد میگردد.
در متن حاضر سعی شده جهت تمرکز و سهولت در انتقال مفاهیم صرفا به تحلیل اطلاعات مندرج در صفحه 21 قسمت اول گزارش تفریغ بودجه 85 دیوان محاسبات کشور، در ارتباط با واریز وجوه فروش نفت به خزانه اقدام نموده از پرداختن به سایر مطالب و مستندات خودداری شود. همان طوری که استحضار دارید بر اساس جز 1 بند ه تبصره 11 بودجه سال 85 مقرر شده 6 درصد از قیمت فروش نفت خام تا سقف 40 دلار برای هر بشکه به شرکت ملی نفت ایران اختصاص یافته و 94 درصد به حساب خزانه واریز شود و در صورتی که میانگین قیمت نفت خام از 40 دلار بیشتر شود 100 درصد مبلغ مازاد به حساب خزانه واریز گردد. در این رابطه دیوان محاسبات کشور آمار نفت خام صادراتی و مصرف داخلی سال مذکور و میانگین نرخ فروش نفت صادراتی را از شرکت ملی نفت ایران دریافت داشته و از طرف دیگر از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مبلغ ارز واریز شده بابت صادرات نفت خام در سال مذکور را به تفکیک زیر اخذ نموده است:
شرح میلیون دلار
1- واریز به خزانه بابت سهم دولت 15.116.3
2- انتقال به حساب ذخیره ارزی 21.152.4
3- بابت 5 درصد علی الحساب مالیات شرکت نفت 2.868.4
4- بابت 4.5 درصد علی الحساب سهم سود 2.581.7
5- مصارف خاص 3.552.7 جمع کل ارز حاصل از فروش نفت در سال 1385 45.271.5 دیوان محاسبات باتوجه به اطلاعات فوق و سایر اطلاعات مکتسبه در ارتباط با درآمد مازاد بر 40 دلار حاصل از فروش نفت خام محاسبات زیر را انجام داده است(پیوست 1) مبلغ قابل واریز به خزانه شرح نفت صادراتی بشکه مازاد فروش نفت نسبت به 40 دلار 1000 دلار میلیون ریال 141.552.402 96.079.439 1.479.710.518 25.763.670 237.631.841 سپس دو رقم از گزارش بانک مرکزی یعنی اعداد ردیف 2 انتقال وجه به حساب ذخیره ارزی و ردیف 5 به عنوان مصارف خاص را جمع نموده (21.152.4+3.552=24.705.1) وعدد به دست آمده را از مبلغ محاسباتی 35.763.6 میلیون دلار جدول فوق کسر و نتیجه گرفته که حدود یک میلیارد دلار به خزانه واریز نشده است. 25.763.6- 24.705.1= 1.058.5 میلیون دلار
نتیجهگیری 1-از آنجا که بر اساس جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1)، مبلغ 10 میلیارد دلار از مبلغ 25 میلیارد دلار مربوط به معادل دلاری نفت خام مصرف داخلی به پالایشگاهها میباشد، لذا متاسفانه به این نکته توجه نکرده است که نبایست در حسابهای دلاری بانک مرکزی در جستجوی ما به ازاء فروش نفت خام مصرف داخلی باشد زیرا که 15 میلیارد دلار بهای نفت خام صادراتی طبق قانون به حساب دلاری بانک مرکزی واریز و بقیه با خزانه داری کل کشور به صورت ریالی تسویه و مورد عمل واقع شده است.
2- اصولا طبق قراردادهای نفتی منعقده با خریداران خارجی ما به ازاء فروش نفت خام مستقیما از طرف مشتریان مذکور به حسابهای معرفی شده توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران که در قراردادها نوشته شده واریز میشود و پولی در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار نمیگیرد که بتواند در آن دخل وتصرف نماید.
3- دیوان محاسبات در دو ستون آخر همان جدول محاسباتی خود مندرج در صفحه 21 قسمت اول (پیوست1) گزارش تفریغ 1385 تایید نموده که معادل کل ما به ازاء ریال فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به حساب خزانه منظور شده است و به این ترتیب معلوم نیست که چگونه امکان پذیر است که مبالغ فروش نفت خام صادراتی و مصارف داخلی به صورت ریال صد در صد به حساب خزانه منظور شده اما زمانی که به دلار تبدیل میشود کسری واریز داشته باشد.
4- به بیان ساده چنانچه شرکت ملی نفت ایران پنج بشکه نفت خام استخراج کند و سه بشکه از نفت استخراج شده را صادر و دو بشکه آن جهت مصرف داخلی به پالایشگاه تحویلشود بابت سه بشکه نفت خام صادراتی با فرض هر بشکه 50 دلار ،جمعا 150 دلار مستقیما از طرف مشتریان نفتی به حسابت بانک مرکزی واریز می شود و دوبشکه نفت دیگر تبدیل به فرآورده شده ومثلا بنزین هر لیتر 800 ریال فروخته میشود و با توجه به مثال فوق،وجوه ارزی واریزی، به حساب بانک مرکزی بابت سه بشکه 50 دلاری جمعا 150 دلار می باشد نه پنج بشکه 50 دلاری یعنی 250 دلار.
5- همانطور که در جدول محاسباتی دیوان محاسبات (پیوست 1) نیز نشان داده شده جمع مبلغ ریالی که بایستی به حساب خزانه واریز شود 237.632 میلیارد ریال می باشد که دقیقا همیه مبلغ در صفحه 51 صورتهای مالی شرکت ملی نفت ایران به حساب خزانه منظور شده است. با توجه به مطالب ذکر شده ملاحظه میفرمایید که کسری واریزی به خزانه به هیچ وجه وجود نداشته و اشتباه مذکور یک اشتباه محاسباتی است با عنایت به گزارش مستدل فوق استدعا میشود مقرر فرمایید برای تنویر افکار عمومی مراتب عینا در جلسه علنی مجلس محترم شورای اسلامی قرائت و به استحضار نمایندگان بزرگوار مجلس برسد.