روانشناسی بازی
انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\" رابرت وایت\" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.
نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک: موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد. نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک: نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد. نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند. نقش بــــازی در رشد ذهنــــی کـــودک : در یادگیــــری زبان نقش بسزایــــی دارد. در رشــــد هـــوشــــی کـــودک بسیار مؤثــــر است. با مفاهیــــم ساخت، فضـــا و شکــــل آشنا مـــــی شــود. رفتــارهای هـــوشمندانه کـــودک تقویت می شود. موقعیت استفاده از قوه تخیل در کـــودک به وجود می آید. زمینه بهتـــــری بـــرای تفکــــر فـــراهم می کند. انــــواع بازی هـــا: کودکان روحیات متفاوتی دارند و با توجه به ویژگیهای خود، بازیهای مختلفی را تجریه می کنند. عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارند عبارتند از : تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی و حرکتی، بهره هوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده و موقعیت جغرافیایی بر همین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم می شود: ۱- بـــازی های جسمــــی : از قدیمی ترین نوع بازیهاست، به ابزار مخصوص نیازمند است ، هم به صورت انفرادی و هم به صورت گروهی انجام می شود، برای مصرف انرژی اضافی بدن و نجات یافتن از خستگی و کسالت بسیار مفید است و رفتارهای ناآرام و پرخاشگری توأم با عصبانیت کودک را کاهش می دهد. ۲- بــــازی های تقلیــــــدی : کودک به تقلید نقش هایی می پردازد که آنها را باور کرده است. معمولاً بهترین شخصیت ها برای شروع ایفای نقش ، والدین، برادران ، خواهران و دوستان هستند. کودک از ایفای نقش آنان لذت برده و تجربه کسب می کند. در دوره ی دبستان بیشتر نقش معلمان را تقلید می کند، در حالی که در دوره ی نوجوانی از تقلید رفتار بزرگسالان دوری می کند و به تقلید رفتار همسالان می پردازد که این خود آغازی است برای هماهنگی و همسو شد با گروههای اجتماعی و ایفای نقش های واقعی زندگی. ۳- بـــازی های نمایشــــی : کودک در تقلید از بزرگترها از لباس و وسایل مخصوص آنها نیز استفاده می کند، مانند پسر کوچکی که کت پدر را به تن کرده، عینک او را به چشم می زند و یا دختر بچه ای که کفش پاشنه دار مادر را پوشیده و به زحمت راه می رود. ۴- بــــازی هـــــای نمــــادی: زمانی که کودک دستیابی به ابزار و وسایل مورد نیاز خود را غیرممکن می بیند، نیازها و آرزوهای خود را با استفاده از وسایل نمادین و از طریق بازی بیان می کند. برای مثال بر تکه ای چوب سوار شده، این طرف و آن طرف می رود، مانند این که سوار بر اسبی شده و آن را هدایت می کند. این نوع بازی ها یکی از بهترین شیوه های بازی درمانی محسوب می شوند. ۵- بــــازی های آمــوزشـــی : مهمترین وسیله آموزش کودک ، استفاده از وسایل بازی مناسب است، مانند مکعب های چوبی که کودک با جور کردن و دسته بندی کردن آنها می تواند با مسائل اساسی اما ساده و آسان ریاضی آشنا شود. از خانه ی کوچک اسباب بازی برای آشنا کردن کودک با واقعیت های موجود زندگی می توان استفاده کرد. بازی های آموزشی موجب تقویت حواس و رشد قوای ذهنی و اجتماعی کودک می شوند، به شرط آن که سعی کنیم کنترل اصلی بازی در اختیار کودک باشد و جهت و مسیر آن را او تعیین کند. ۶- بــــازی های خلاقیتـــــی : کودک از طریق به وجود آوردن چیزی، عقاید و احساساتش را اظهار می کند ، مانند نقاشی، موسیقی ، خمیربازی، شن بازی و یا استفاده از لغات که او را قادر می سازد تا در آینده داستان شعر و نمایشنامه بنویسد. تـــوصیه هایـــی بــــرای والــــدیــــن : ۱- به بازی کـــودکان اهمیت دهیم، زیرا زندگی آنها در بازی، شکل واقعی به خود می گیرد. ۲- تلاش کنیم تا بازیهای کودکان متناسب با فرهنگ و ارزشهای خانواده باشد. ۳- با دقت در تفکرات خلاق و پویایی کودکان در حال بازی می توانیم با چگونگی شخصیت آنها بیشتر آشنا شویم. ۴- در بازی کودکان دخالت نکنیم اما راهنما و کمک کننده خوبی باشیم. ۵- با همبازی شدن با کودکان راه دوستی ها را باز کنیم و راه پنهان کاری های دوره نوجوانی را ببندیم. ۶- کاری کنیم که بازی به صورت تجربه ای لذت بخش در ذهن کودک باقی بماند. ۷- بـــرای متوقف کردن بازی از امـــر و نهی استفاده نکنیم. ۸- با توجه به روحیه ی کنجکاو کودک، به گونه ای او را راهنمایی کنیم که به تفکر مثبت و اندیشه خلاق و سازنده دست یابد. ۹- مراقب باشیم که محیط بازی موجب آسیب جسمی، فکری و یا روانی نشود. ۱۰- در انتخاب نوع بازی، به سن ، جنس و توانایی های فرزندمان توجه کنیم. ۱۱- نوع و مدت زمان بازی فرزندمان را طوری کنترل کنیم که از فشارهای هیجانی و روحی بیش از حد دور باشد( به ویژه بازی های رایانه ای). ۱۲- بـــرای انتخاب الگوهای صحیح، زمینه مناسبی را برای بازی های تقلیدی کـــودکانمان فراهم نماییم. ۱۳- از محدود کـــردن کـــودک در هنگام بازی بپــرهیـــزیم. ۱۴- وسایل بازی را مناسب سن و رشد جسمی و ذهنی کودک تهیه کنیم ۱۵- آداب اجتماعی و چگونگی رفتار با دیگران را ضمن همبازی شدن با کودکان می توانیم به صورت غیرمستقیم به آنها بیاموزیم. ۱۶- به مطالب و نحوه ی بیان کودکان در بازی به خوبی توجه کنیم، زیرا احساسات و مشکلات زندگی واقعی آنها در بازی منعکس می شود. ۱۷- برای انتخاب همبازی های خوب، فرزندمان را غیر مستقیم راهنمایی کنیم، زیرا رفتارهای یک همبازی خود تأثیر بسیار مثبتی در آینده ی او خواهد داشت. ۱۸- اگر در حضور فرزندمان با وسایل موجود در خانه برای او اسباب بازی (ماشین ، عروسک و ...) بسازیم، ارتباط عاطفی میان ما و کودکانمان تقویت خواهد شد. ۱۹- برای تقویت حس همکاری و مسؤولیت پذیری فرزندمان با او توافق کنیم که پس از بازی، اسباب بازی های خود را جمع کرده و سرجایش بگذارد و گرنه دفعه بعد اجازه استفاده از آنها را نخواهد داشت. ۲۰- از فرزندمان بخواهیم که اجازه دهد تا همبازی هایش از اسباب بازی های او استفاده کنند، زیرا این کار موجب تقویت حس نوع دوستی و تسهیل در ارتباط با دیگران می شود. ۲۱- اسباب بازی گران قیمت ممکن است وسیله بازی مفیدی نباشد. هنگام خرید توجه داشته باشیم که اسباب بازی باید بتواند قدرت خلاقیت و سازندگی فرزندمان را رشد دهد. وسایل بازی جورکردنی، پازل ها، خمیربازی، گل رس و .... اسباب بازی های مناسبی به شمار می روند. ۲۲- اگر کودکان در هنگام بازی با هم اختلاف پیدا کردند اجازه بدهیم خودشان مشکل را حل کنند. در صورتی که اختلاف تشدید شود فقط آنها را از هم جدا کنیم و هرگز از یکی از طرفین ، جانبداری نکیم. ۲۳- در محیط های بازی گروهی مثل زمین بازی کودکان در پارک ها، اجازه دهیم بچه ها با هم دوست شوند و بازی کنند، از وارد شدن به محیط بازی کودکان بپرهیزیم. ۲۴- از همبازی شدن کودکان با افراد بزرگتر از خود به ویژه «نوجوانان و جوانان» اکیداً جلوگیری کنیم. ۲۵- کودکان همواره نیازمند بازی هستند، پس اسباب بازی های مناسب هر مکان را همراه خود داشته باشیم. ۲۶- کودکان باید به مجموعه ای از بازی های جسمی، اجتماعی، عاطفی و ذهنی بپردازند. هنگامی که فقط یکی از بازی ها را انجام می دهند(مثلاً بازی های رایانه ای) از رشد اجتماعی، جسمی و عاطفی محروم شده و احتمال بروز عصبانیت و پرخاشگری در آنها افزایش می یابد. آخــــر اینکـــه : « بــازی دنیای کــــودکان است، با دنیـــای کــــودکان بازی نکنید. »
نقش بازی در کودکان
نقش بازی در کودکان جام جم-بازی در نگاه متخصصان علوم انسانی بازی نیست؛ فرایندی است که در اعتلای هوش، دانایی و شخصیت کودک نقش قطعی دارد.مدتهاست که نقش مهم بازی در کار آموزش کودکان مورد توجه قرار گرفته و به اهمیت آن در رشد، پیشرفت و یادگیری کودکان توجه شده است به اعتقاد کارشناسان بازی فرصت گرانبهایی برای یادگیری فراهم می سازد. کودکان از بازی برای افزایش علم و اطلاع خود استفاده می کنند. بازی در حقیقت روی تمام جنبه های یادگیری کودک تاثیر مثبت می گذارد، برهوش و فراست کودک می افزاید: مهارتهای اجتماعی را در اختیار او قرار میدهد و به جنبه های احساسی، جسمانی و کلامی او اضافه می کند. بازی در عین حال زمینه جدیت، اهتمام، تصمیم گیری، حل مسایل، همکاری و ابتکار در کودک را افزایش می دهد. بازی کار نیست، حقیقی، جدی، مولد و چیزی از این دست نیست ولی
کار می تواند توام با بازی شادی بخش شود. بازیگران دنیایی خلق می کنند که از آنچه ما زندگی می پنداریم حقیقی تر و جدی تر است. بازی به کودکان فرصت شناخت دنیای پیرامون را می دهد و زمینه ای فراهم می کند تا کودکان نقطه نظرها و احساسات خود را بیان نمایند. همبازی شدن با کودک به جای راهنمایی او هنگام بازی بر طول مدت بازی او می افزاید و کودک از بازی لذت بیشتری می برد. به طور کلی بازی در رشد و تعالی کودکان اثر بسزایی دارد مقدمه بازی درمانی یکی از روشهای مؤثر در درمان مشکلات رفتاری و روانی کودکان است. بطور کلی بازی نقش مؤثری در رشد کودک دارد و در خلال بازی میتوان به بسیاری از ویژگیها ، مسائل و رشد کودک پی برد. بازیهای کودکان مختلف و نوع ویژگیهایی که از خود ظاهر میسازند تفاوتهایی با یکدیگر دارند. هر چند نوع بازیها در گروههای سنی و بچههای گروه سنی مشترکاتی دارد، اما نوع شرکت کودک در بازی اهمیت ویژه دارد. بازی درمانگر در واقع از موقعیت بازی برای ایجاد ارتباط با کودک استفاده میکند و تلاش میکند به تخلیه هیجانی او و حل و فصل مشکلات او در زندگی عادیاش بپردازد. ویرجبینا و اسلاین از بازی درمانگران مطرح در این زمینه هستند. اصول بازی درمانی اسکلاین در سال 1982 اصول پایهای را برای اجرای روش بازی درمانی معرفی میکند و معتقد است بدون رعایت این اصول رابطه و شرایط اولیه برای بازی درمانی ایجاد نخواهد شد. • درمانگر باید به توسعه یک رابطه گرم و دوستانه با کودک بپردازد. این رابطه اهمیت شایان توجهی بر مؤثر بودن این روش خواهد شد. شاید درمانگر ناچار شود برای ایجاد چنین رابطهای ویژگیهایی را در موقعیت بازی بپذیرد. همانطور که در شیوههای روان درمانی بزرگسالان ایجاد رابطه مفید بسیار ضروری و در واقع اساس کار است، در بازی درمانی کودکان نیز ایجاد چنین رابطهای گام اول در شروع درمان است و بدون آن هیچ پیشرفت در کار درمان بوجود نخواهد آمد. • درمانگر پذیرش بدون قید و شرط از کودک داشته باشد. به عبارتی کودک بدون در نظر گرفن ویژگیهای خوب و بدی که دارد یا کارهای خوب و بدی که دارد مورد پذیرش قرار بگیرد. عکس این حالت زمانی اتفاق میافتد که درمانگر والدین یا اطرافیان به کودک چنین میگویند. چون این کار بد را انجام دادی دیگر دوستت ندارم، گفتن چنین مطالبی به کودک یا ایجاد شرایطی که چنین پیغامی را به کودک برساند، در کودک احساس پذیرش بدون قید و شرط را خدشهدار میسازد. کودک لازم است احساس کند او را بدون در نظر گرفتن کارهایش دوست دارند، او موجود ارزشمندی است و اگر تنبیهی اتفاق میافتد کاری که توسط او انجام گرفته زشت بوده و نه شخصیت او. بر این اساس درمانگر تلاش میکند در طول جریان بازی درمانی چنین احساسی را در کودک زنده کند. • باید شرایط و موقعیتی حاکی از احساس آزادی برای کودک بوجود بیاید. بازی درمانگر این کار را با کنار گذاشتن روشهای محدود کننده سخت گیرانه انجام میدهد، تا کودک احساس آزادی کند. این آزادی ، آزادی در عمل و رفتار و همچنین آزادی در احساس را شامل میشود. بطوری که بتواند احساست خود را بدون احساس محدودیت ظاهر سازد. به عنوان یک مثال در یک جلسه بازی درمانی کودک چنین آزادی را احساس میکند که عروسک کوچکی را که نمادی از برادر کوچکتر است، مفصلا کتک بزند. • درمانگر حضور فعال و عملکرد سریعی در جریان درمان دارد. بر حسب شرایط و موقعیتهایی که پیش میآید رفتارهایی که از کودک سر میزند به موقع وارد عمل میشود و با مداخله مثلا تفسیر احساسات و استفاده از رفتارهای جایگزین به کودک کمک میکند. • درمانگر تواناییهای کودک را مهم و با اهمیت میشمارد و تلاش میکند و در فرصتهای مناسب از آنها برای حل مشکل استفاده کند. درمانگر برای این کار باید تلاش زیادی در جهت شناخت کودک و بویژه تواناییهای او انجام دهد و زیرکانه از این تواناییها به نفع کودک استفاده کند. به عبارتی به صورت فعالانهای کودک را در جریان درمان شرکت میدهد و با تأکید بر مهارتهای او ، او را در جریان درمان بطور مسئولانه هدایت میکند. • در شرایطی که در جریان بازی درمانی ایجاد میشود بیشترین نقش اولیه را کودک ایفا میکند. کودک شرایط بازی را میسازد و بازی درمانگر به عنوان هدایت کننده و تفسیر کننده روشهای او را پیگیری میکند. درمانگر هیچ نوع بازی و شرایطی را برای کودک القا نمیکند و کودک را آزاد میگذارد تا به بازی بپردازد و درمانگر آن هوشیارانه بازی او را مورد بررسی قرار میدهد و از آن برای درمان کودک استفاده میکند. • درمانگر تلاش نمیکند که فرآیند درمان را سرعت ببخشد. بازی درمانی به صورت تدریجی ادامه و گسترش مییابد تا به نتیجه مورد نظر برسد. • در کنار آزادی و اختیار عمل که کودک در جریان بازی دریافت میدارد محدودیتهایی تنها با هدف نزدیک سازی درمان به دنیای واقعی اعمال میشود و توجه کودک را به مسئولیت خود و احساسات خود جلب مینماید. موقعیت مناسب برای بازی درمانی بازی درمانی معمولا در کلینیکهای مشاوره و درمانی که مجهز به اتاق بازی کودک هستند، انجام میگیرد. در این اتاقها فضای مناسب و اسباب بازیهای مناسب برای بازی قرار داده میشود. اما در هر حال بازی درمانی را در هر مکانی که مجهز به یکسری وسایل مورد نیاز برای بازی باشد که رفتار عمل کودک را محدود ننماید، میتوان انجام داد. این روش گاه در مهد کودکها و مدارس نیز ممکن است انجام شود. انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد.\" رابرت وایت\" میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی : به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند. نقش بازی در رشـــد اجتماعـــی کـــودک: موجب ارتباط کودک با محیط بیرون می شود و دنیای اجتماعی او را گسترش می دهد. موجب شکـــوفایـــی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت می شود. همکاری ، همیاری و مشارکت کــودک توسعه می یابد. با رعایت اصول و مقــــررات آشنا می شود. همانند سازی با بـــــزرگسالان را مـــــی آموزد. با مفهــــوم سلسله مــــراتب آشنا شده و آنــــرا رعایت می کند. رقابت را می آموزد و شکست را بطور واقعــــی تجربه می کند. قدرت ابراز وجود پیدا می کند و از ترس، کمرویـی و خجالت بیهوده رها می شود. حمایت از افــــراد ضعیف را مـــی آموزد. نقش بازی در رشــد عاطفـــی کــــودک: نیاز به بـــرتری جویــــی را ارضا می کند. موجب ابراز احساسات، عواطف ، ترس ها و تردیدها ، مهر و محبت ، خشم و کینه و نگرانی ها می شود. تمایل به جنگجویــی و ستیـــزه گــــری را کم می کند. « برون نگــــری» کــودک را افــزایش می دهد. نقش بـــازی در رشد جسمـــی کـــودک : مـــوجب رشد هماهنگ دستگاهها و اعضای مختلف بدن می شود. باعث تقویت حواس کــــودک می شود. نیـــرو و انرژی بدن را به بهتـــرین شکل مصرف می کند. کـــودک به تــوانمندی های فکـــری و بدنی خود آگاهـــی پیدا می کند. عوامل مؤثر در بازی جنسیت: دختران و پسران اوایل به یک نوع بازی علاقه نشان میدهند. اما با توجه به نگرش های فرهنگی جامعه از حدود سنین 7 تا 9 سالگی دختران به بازیهای آرام تر با پرخاشگری کمتر و کلامی رو می آورند و بازی های جسمانی و با پرخاشگری بیشتر در پسران افزایش می یابد.ء سن: یکی از فاکتورهای مهم در بازی است. در سنین اولیه کودکان اکثراً با بدن خود بازی می کنند، کودکان 3 تا 5 ساله با بازیهای انفرادی سرگرم میشوند. در نوجوانی بازیهای گروهی اهمیت بیشتری میابند.ء هوش: بازی کودکان باهوش از تنوع و خلاقیت بیشتری برخوردار است. همچنین بازیهای سازنده و اکتشافی در آنها بیشتر دیده میشود. افراد باهوش اغلب نقش رهبر را بر عهده میگیرند.ء محیط: محیط زندگی نیز از عوامل مؤثر در بازی است. به عنوان مثال کودکان روستایی بیشتر بازیهایی دارند که در ارتباط با تقویت حواس است. در صورتی که بازی با اسباب بازی در کودکان شهری بیشتر است.ء ویژگیهای مواد و ابزار مهد کودک ها و کودکستانها مواد و ابزاری که در مهد کودک ها به کار میرود باید به گونه ایی انتخاب شود که فرصتهای متعدد و گوناگون برای کسب مهارتهای مختلف توسط کودکان را فراهم کند. همچنین مربی با دقت انعطاف پذیری باید شرایط آموزشی را با نیازهای آموزشی تک تک کودکان تطبیق دهد.ء ء1) آموزش خلاقیت و یادگیری اکتشافی: استفاده از انواع مکعب های بازی، قطعات اسباب بازی حیوانات و عروسکها و تشویق کودکان برای ساختن طرح های جدید و ابتکاری.ء ء2) آموزش مهارتهای دستی: استفاده از دانه های مهره، پازلها، مکعبهای رنگی، دوخت و دوز و غیره که به تدریج ظریفتر میشوند.ء ء3) آموزش مفاهیم مکانی: میتوان از کودک خواست تا با حرکت دست معلم به سمت راست یا چپ حرکت کند یا از طریق علائم خاص مفاهیم بالا و پایین و نظایر آن را توضیح داد.ء ء4) آموزش هنرهای ابتکاری: استفاده از کاغذ، رنگ، قیچی، بریده های پارچه، خمیر بازی و نظایر آن.ء ء6) آموزش مهارتهای حرکتی: پرتاب کردن اشیاء به سوی هدف، لی لی کردن و ترسیم اشکال از جمله بازیهای مناسب می باشند.ء ء7) آموزش توجه و تمرکز: از بازی سایه که در آن حرکات شخص دیگر تقلید میشوند و یا راه رفتن روی یک خط مستقیم میتوان استفاده کرد.ء ء8) آموزش مفاهیم ریاضی: دسته بندی کردن اشیاء، تقسیم بچه ها به گروههای مختلف و شمردن آنها از جمله روشهاست.ء ء9) تخلیه عاطفی: استفاده از نمایشهای عروسکی، جعبه شن و نظایر آن مناسب است .
مناظره "رسانه و جنگ نرم " -1
موسوی:تهاجم فرهنگی یكی از ابعاد جنگ نرم بود
خبرگزاری فارس: سیدنظام الدین موسوی مدیر مسئول روزنامه جوان گفت: آمریكاییها مرحله به مرحله ابعاد جنگ نرم را تغییر دادند كه تهاجم فرهنگی یكی از این ابعاد بود.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس مناظره "رسانه و جنگ نرم " با حضور سید نظام موسوی مدیر مسئول روزنامه جوان و محمد وكیلی مدیر مسئول روزنامه ابتكار عصر امروز سه شنبه در دانشكده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. سید نظامالدین موسوی مدیر مسئول روزنامه جوان هم در بخش اول سخنان خود با بیان اینكه جنگ نرم موضوع یا پدیده ای جدیدی نیست كه طی ماههای اخیر به وجود آمده باشد گفت: جنگ نرم حتی به قبل از جنگ جهانی دوم برمیگردد و به لحاظ تاریخی همیشه در كنار جنگ سرد جنگ نرم هم وجود داشته است. وی افزود: جنگ سخت عبارت است از روشها و ابزاری كه یك كشور یا قدرت برای تسخیر یك سرزمین یا حذف آن به كار میگیرد. مدیر مسئول روزنامه جوان ابراز داشت: ابزارهای نظامی در گذشته مثل امروز نبودند و در جنگهای تاریخی میبینیم كه رجز خوانی وجود دارد كه در جنگها برای ایجاد رعب و وحشت و تاثیر گذاری در اذهان طرف مقابل از آن استفاده میشده است. موسوی تصریح كرد: جنگ نرم بعد از ورود جامعه انسانی به دوران مدرنیته به عرصه جدیدی وارد شد اما شاكله آن همان است كه در قدیم بود. وی به نقش رادیو برای تاثیر گذاری در اذهان طرفهای درگیر در جنگ جهانی اول اشاره و خاطر نشان كرد: رادیو در جنگ جهانی اول در كنار توپ و تانك قرار داشت و در جنگ تاثیر گذار بود. اما در جنگ سرد به دلیل اینكه فضای بین المللی به لحاظ نظامی به یك موازنهای رسیده بود كه طرفین نمیتوانستند با ابزار نظامی همدیگر را شكست دهند از همین رو به جنگ نرم روی آوردند. مدیر مسئول روزنامه جوان ادامه داد: در آن زمان جنگ نرم خصوصا از جانب غربیها علیه شوروی به كار گرفته شده كه كتاب «قلعه حیوانات» یك نمونه از اقدامات غربیها برای تاثیرگذاری در جامعه شوروی بود كه استفاده شد، اما شورویها هم از قدرت نرم در مقابل غربیها استفاده كردند. موسوی افزود: هر چند آنچه كه موجب فروپاشی شوروی شد جنگ نرم بود ولی مشكلات داخلی شوروی هم در فروپاشی آن تاثیر گذار بود. وی اظهار داشت: بعد از مدتها كه آمریكاییها مرحله به مرحله ابعاد جنگ نرم را تغییر دادند كه دیدیم تهاجم فرهنگی یكی از این ابعاد بود. در ابتدای این مناظره وكیلی در خصوص جنگ نرم و پیدایش آن گفت: بعد از جنگ جهانی دوم و با پیدایش مفهوم جنگ سرد شاهد تغییر رویكرد در موازنه قدرت در عرصه بین الملل بودیم. وی افزود: انقلاب اسلامی ایران یك پدیده و محصول فرایند قدرت نرم بود كه توانست بازی جنگ نرم را به درستی مدیریت كند كه ما امروز سر سفره آن هستیم. مدیر مسئول روزنامه ابتكار با بیان اینكه اگر كشوری قدرت نرم داشته باشد حتما به جنگ نرم روی میآورد اظهار داشت: جنگ نرم مخصوص دیروز و امروز ما نیست، محصول تغییر رویكرد در صحنه بین المللی است و دنیا 30 سال است كه میوه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران را و عمق یافتن قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران میبییند. وكیلی افزود: همه كشورها با تكیه به داشته های قدرت نرم خود به سوی جنگ نرم میروند و ایران هم به همان اندازهای كه از قدرت نرم برخوردار است از آن استفاده میكند. وی مطرح كردن بحث جنگ نرم در شرایط فعلی را ابهام ساز و دور كردن آن از فلسفه پیدایشاش دانست. مدیر مسئول روزنامه ابتكار در ادامه این مناظره و در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینكه وقتی پذیرفتیم كه قدرت سخت به قدرت نرم تبدیل شده است، باید بپذیریم كه جنگ سرد نیز به جنگ نرم تبدیل شده است، گفت: قدرت نرم دو حالت درونی و بیرونی دارد كه در حالت درونی برای مثال رئیس جمهور با مردم گفت و گو میكند و دیدار دارد. وی در خصوص مقایسه دولتها بعد از انقلاب اسلامی در زمینه استفاده از دیپلماسی عمومی تاكید كرد: با توجه به شعارهای عدالت خواهانهای كه انقلاب به ارمغان آورد در دولتهای بعد از انقلاب از جهت دیپلماسی عمومی كارنامه خوبی داریم. مدیر مسئول روزنامه ابتكار در همین خصوص به دوران ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنهای اشاره و آن را به لحاظ توجه به دیپلماسی عمومی در لایه بیرونی شایسته خواند و تاكید كرد: دولت هاشمی كمترین توجه را به دیپلماسی عمومی داشت و یكی از مهمترین ضعفهای آقای هاشمی این بود كه به سطح قدرت بیرونی دیپلماسی عمومی معتقد نبود از همین رو بیشترین اشكالات نسبت به حقوق بشر در داخل ایران را در این دولت به ما گرفتند. وكیلی ابراز داشت: البته شاید هاشمی معتقد بود كه عدالت تا زمانی كه همه جا آباد نشود امكان پذیر نیست و معتقد بود كه اول باید مردم را سیر كرد تا آنگاه آنها احساس عزت كنند. وی بیان كرد: اما خاتمی در دوران اصلاحات بیشترین اهتمام را به دیپلماسی عمومی داشت و بیشتر عملكرد را در ارتباط با سطح بیرونی قدرت نرم در دیپلماسی عمومی به كار گرفت. مدیر مسئول روزنامه ابتكار با بیان اینكه در زمان حاكمیت اصلاح طلبان با اقدامات خاتمی كسانی كه داعیه سكولاریزه سازی كشور را داشتند خلع سلاح شدند عنوان داشت: قدرت نرم میتواند مقبولیت را در بین اقشار جامعه به ارمغان بیاورد. وكیلی در خصوص استفاده دولت نهم از دیپلماسی عمومی گفت: احمدی نژاد پا جای پای خاتمی گذاشت و با توجه به تلاش سیری ناپذیری كه به دیپلماسی عمومی داشت توانست در این زمینه موفق باشد اما دولت احمدی نژاد و خاتمی از نظر سطح درونی قدرت نرم قابل نقد هستند. وی توان اقتصادی، رضایت مندی افكار عمومی در داخل كشور و انسجام ملی را از شاخصهای قدرت نرم دانست و افزود: اگر كشوری از لحاظ شاخصهای درونی در سطح قابل قبولی باشد از لحاظ قدرت نرم در سطح قابل قبولی قرار میگیرد.