گروه‏های تأثیر گذار بر افکار مردم همواره آماج تحرکها و توطئه‏های دشمنان هستند. بنابراین باید بسیار مراقب و هوشیار باشند.

* نباید رفتار و یا شعر مداح و ذاکر اهل بیت موجب فاصله گرفتن مخاطب از عمل به مسائل دینی و روی آوردن به مسائل ظاهری شود.

* عامل سعادت و پیشرفت مردم، تعبد محض و عمل به سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و محبت و ارادت به اهل بیت: باید زمینه ساز عمل به واجبات دینی و دستورهای اسلام باشد.

دسته ها : مذهبی
سه شنبه بیست و نهم 5 1387

حضرت باقرالعلوم علیه السلام به بعضی از دوستان خود فرمود: دست از پا خطا نکنید و مشغول انجام وظایف خود باشید تا زمانی که علائم و نشانه هائی که برایت مطرح می کنم آشکار شود. قبل از ظهور امام زمان علیه السلام بین مردم یک درگیری وسیعی انجام خواهد شد و جمع بسیاری کشته می شوند، بعد از آن شخصی به عنوان سُفیانی ، لشکری را متشکّل از هفتاد هزار مرد جنگی و مسلّح ، به سوی کوفه بسیج می کند و در نتیجه آن خونریزی و غارت اموال و نفوس بسیاری رُخ می دهد. در همین بین ، لشکری از سمت خراسان با در دست داشتن پرچم های مخصوصی حرکت می کنند که در بین آن ها تعدادی از یاران امام زمان علیه السلام نیز وجود دارد. سپس لشکر خراسانی با لشکر سفیانی در بین شهر حیره و کوفه با یکدیگر درگیر می شوند. سپس سفیان متوجّه خواهد شد که مهدی موعود علیه السلام ظهور کرده است و آن حضرت در حال حرکت به سوی مکّه می باشد، به همین جهت گروه عظیمی را جهت تعقیب آن حضرت روانه می کند. پس چون لشکر سفیانی هنگامی که در محلّی به نام بیداء - بین مکّه و مدینه - برسند و فرود آیند، ندائی از آسمان به زمین خطاب می شود که : تمامی نیروهای سفیانی را به جز سه نفر در خود فرو بِبَر، که اثری از آن ها باقی نباشد. و امّا آن سه نفر را خداوند متعال ، صورت هایشان را به پشت بر می گرداند و به صورت و قیافه سگ در می آیند و مسخ می شوند. سپس در یک چنین زمانی حضرت ولی عصر، امام زمان علیه السلام در کنار کعبه الهی قرار گرفته و بر دیوار آن تکیه زده و به اهل زمین خطاب می نماید و می فرماید: ای مردم ! ما برای یاری دین خدا آمده ایم و هرکس مایل باشد، می تواند به گروه ما بپیوندد. و به دنباله آن می افزاید: ما اهل بیت پیغمبر صلی الله علیه و آله هستیم ؛ و از هر فردی نسبت به خداوند متعال و رسولش نزدیک تر و اولی تر می باشیم ، پس هرکس بخواهد که نسبت به حضرت آدم ، نوح و ابراهیم ؛ و همچنین نسبت به تمامی پیامبران الهی ، حتّی حضرت محمّد صلوات اللّه علیهم با من مذاکره و احتجاج کند، آماده ام . پس از آن ، می فرماید: آیا خداوند متعال در قرآن نفرموده است : إنَّ اللّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إبْراهی م وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمینَ ذُریَّهً بَعْضُها مِنْ بَعْضِ وَاللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ. من تداوم بخش و خلف آدم و نوح هستم ، من برگزیده ابراهیم و محمّد صلوات اللّه علیهم هستم ، هر که می خواهد پیرامون قرآن و یا پیرامون سنّت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله با من احتجاج و مناظره نماید، آماده ام ؛ چون از هرکس دیگری به آن ها نزدیک تر و به آن ها آشناتر هستم . بعد از آن ، در ادامه فرمایشات خود می افزاید: آن هائی که کلام مرا شنیدند و متوجّه شدند، خداوند آن ها را هدایت نماید. ضمناً شنوندگان حاضر، این مطالب و مسایل را به دیگران که غایب هستند گزارش دهند ... . امام محمّد باقر علیه السلام فرمود: در چنین موقعیّتی خداوند متعال اصحاب و یاران حضرت حجّت علیه السلام را که تعداد آن ها سیصد و سیزده نفر می باشند، جمعشان می نماید، همان طوری که در قرآن چنین فرموده است : أیْنَما تَکُونُوا یَاءتِ بِکُمُ اللّهُ جَمیعا إنَّ اللّهَ عَلی کُلِّ شَیْی ءٍ قَدیرٌ. سپس این تعداد افراد با امام زمان علیه السلام بیعت می کنند؛ و عهد و میثاق حضرت رسول صلی الله علیه و آله نزد اوست که از پیامبران یکی از پس دیگری به إرث نهاده شده است . حضرت باقر العلوم علیه السلام در پایان افزود: امام زمان علیه السلام از فرزندان حسین بن علی علیهماالسلام می باشد که خداوند متعال قضیّه قیام آن حضرت را در یک شب تنظیم و اصلاح می نماید و نام مبارک و گرامی او همانند نام جدّش رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهد بود.

چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان(ع)/ عبدالله صالحی

دسته ها : مذهبی
شنبه بیست و ششم 5 1387

مرحوم شیخ صدوق و برخی دیگر از بزرگان آورده اند:
روزی حضرت امیرالمؤمنین ، امام علی علیه السلام در جمع بسیاری از مردم سخنرانی می نمود؛ در ضمن فرمایشات خود، خطاب به مردم کرد و اظهار داشت : ای مردم ! پیش از آن که من از بین شما رحلت نمایم و مرا از دست دهید، آنچه می خواهید سؤ ال کنید و جویا بشوید تا از علوم من بهره مند گردید. از بین افراد جمعیّت ، شخصی به نام صعصعه بن صوحان از جای برخاست و سؤ ال کرد: یا امیرالمؤمنین ! دَجّال چگونه و در چه زمانی خارج می شود؟ امام علی علیه السلام در جواب فرمود: پیش از خروج دجّال ، علائم و نشانه هائی است که یکی پس از دیگری ظاهر و واقع خواهد شد، از آن جمله : مردم نسبت به نماز بی توجّه شده و کارهای دنیا و امور شخصی را در أولویّت قرار می دهند، نسبت به امانت بی اعتنا گشته و سهل انگاری می کنند، دروغ و دروغ گوئی را حلال و توجیه می نمایند؛ و نیز رباخواری شایع و عادی گردد. مردم ساختمان ها را محکم و مجلّل بنا می کنند، دین و احکام شریعت را با دنیا و اموال آن مبادله می نمایند، افراد سفیه و بی خرد برای اجراء امور جامعه برگزیده می شوند، زنان در مسائل مختلف مورد مشورت قرار می گیرند، دید و بازدید خویشاوندان با یکدیگر قطع می گردد. و پیروی از تمایلات و هواهای نفسانی انجام می پذیرد؛ و خونریزی ، عادی و ساده گردد، حلم و بردباری مذموم و به ظلم و تجاوز فخر و مباهات شود. رؤ ساء و حکماء، اشخاصی فاجر و فاسق باشند، کارگزاران و گردانندگان امور جامعه ، افرادی ظالم و بی باک خواهند بود؛ و عارفان عالم ، نسبت به دین خائن باشند؛ قاریان ، قرآن را وسیله معاش و خودنمائی قرار دهند، شهادت و گواه ناحقّ رایج گردد، تهمت و ارتکاب گناه عادی و ساده باشد. قرآن را - فقط - زیبا بنویسند و زیبا بخوانند (بدون آن که توجّهی به معنا و محتوای آن داشته باشند؛ و نیز بدون آن که در امور زندگی و موقعیّت کاری خود، مورد عمل قرار دهند)، مساجد و عبادتگاه ها مزیّن و مجلّل - ولی بی محتوا - باشد، دل ها از یکدیگر جدا و بلکه مخالف همدیگر گردند، عهد و وفا اهمیّتی نداشته ؛ و زن ها با مردان در امور اقتصادی و تجاری مشارکت نمایند. افراد فاجر و فاسد - بجهت ایمنی از شرّشان - مورد احترام قرار می گیرند، دروغ گویان تصدیق و تاءیید می شوند، هرکس نسبت به دیگری بدبین و مشکوک می باشد؛ و به همدیگر جسارت و توهین روا داشته و انجام می دهند، زنان سوار اسب و موتور، دوچرخه و... می شوند؛ و همچنین از جهت قیافه ، زنان و مردان شبیه یکدیگر می گردند. برای هر قضیّه و جریانی شهادت دهند، بدون آن که در جریان امر و یا از واقعیّت خبر داشته باشند و یا بدانند که حقّ با کیست . مردم احکام و مسائل دین را می آموزند نه برای دین ، بلکه برای دنیا و معاش ، آن ها دنیا و متعلّقات آن را باارزش و عظیم بدانند؛ ولی آخرت را بی ارزش و هیچ محسوب نمایند. گرگان صفتان ، لباس میش بر تن کنند؛ ولی دل ها و درون آن ها متعفّن و فاسد باشد. سپس حضرت امیرالمؤمنین علی صلوات اللّه علیه افزود: در یک چنین زمانی هرکس و هر مؤمنی به دنبال پناهگاهی می گردد؛ در آن هنگام دجّال ظهور و خروج می کند، در حالی که چشم راست ندارد و چشم چپش در پیشانی او همچون ستاره صبح می درخشد، در پیشانیش نقش کافر می باشد. او سوار بر الاغی سفید رنگ خواهد بود و به سوی شامات حرکت می کند و در محلّی به نام بیداء - که بین مکّه معظّمه و مدینه منوّره واقع شده است - درون زمین فرو می رود؛ و تمام تابعین و پیروان او حرام زاده هستند. سپس امام زمان علیه السلام ظهور و قیام می نماید؛ و نیز حضرت عیسی مسیح علیه السلام حضور می یابد و پشت سر او نماز می خواند. همچنین مرحوم شیخ مفید آورده است : امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: پیش از آن که حضرت قائم - آل محمّد علیهم السلام - قیام و ظهور نماید؛ بجهت زیادی معصیت و گناه ، مردم به وسیله آتش و نور سرخی که در آسمان نمایان می شود مورد زجر و سختی قرار می گیرند، در بغداد و بصره خَسف و نقصان به وجود آید، در بصره خونریزی شود و ساختمان هایش خراب و اهل آن فانی گردند، در عراق خوف و وحشتی حاکم شود که راه فرار و نجاتی بر آن ها نباشد.

چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان(ع)/ عبدالله صالحی

دسته ها : مذهبی
شنبه بیست و ششم 5 1387

رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در ضمن سخنانی درباره حضرت مهدی (عج) به سلمان فرمود: نام او نام من است ، و خوی او خوی من است ، کنیه او اباعبدالله است ، پرچم من در دست او است ، او زمین را پس از آنکه پر از ظلم و جور شده ، پر از عدل و داد می کند، ساکنان زمین و آسمان از او خشنودند، مردگان آرزوی زنده شدن دارند تا در حکومت او زندگی نمایند، کاخهای گمراهی را درهم می شکند و حجابها را از دلها بر می دارد، به داد مظلومان می رسد، (هنگام ظهور) به خانه کعبه تکیه کند و گوید: من بقیه (ذخیره) خدا و حجت و خلیفه او بر شما هستم . یاران (مخصوص) او به شماره اصحاب بدر و شماره یاران طالوت یعنی 313 نفرند همگی جوان و شجاع ، گوئی شیرانی هستند که از بیشه بیرون آمده اند، دلهای آهنین دارند، معتقد به یکتائی خدایند، و شب همچون شخص بچه مرده ناله می کنند، و شب و روز به عبادت مشغولند، دلهای آنها نسبت به همدیگر مهربان و متفق است ، اگر در جهان ، یک روز هم باقی بماند، حتما ظهور خواهد کرد، او قاتل دجال (طاغوت مزور) و حامی دین من است ، از آسمان منادی حق ، او را با نام قائم بخواند که صدای او را همه مردم جهان از شرق و غرب بشنوند... قطعه ابری بالای سر امام ظاهر می شود جبرئیل فریاد می زند این مهدی خلیفه خدا است ، آن امامی که در انتظارش بودید همین است از او پیروی کنید.

داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی

دسته ها : مذهبی
شنبه بیست و ششم 5 1387
زمینه سازی غیبت
یکی از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام به نام یعقوب بن منقوش ‍ حکایت کند: روزی به منزل حضرت ابومحمّد، امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم ، حضرت داخل ایوان جلوی یکی از اتاق ها نشسته بود و سمت راست امام علیه السلام پرده ای جلوی درب اتاق آویزان بود، خدمت حضرت عرض کردم : یاابن رسول اللّه ! امام و صاحب ولایت بعد از شما کیست ؟ فرمود: پرده را بالا بزن ، تا متوجّه شوی ! همین که پرده را بالا زدم ، کودکی پنج ساله را در قیافه نوجوانی ده ساله با این خصوصیات نمایان شد: چهره سفید و نورانی ، ابروانی کشیده و با فاصله ، کفان دست درشت و غلیظ، شانه های بزرگ و بافاصله و در سمت راست گونه اش خالی سیاه وجود داشت . سپس آن کودک ، با وقار و هیبتی مخصوص به طرف پدر بزرگوارش امام حسن عسکری علیه السلام جلو آمد؛ و در بغل پدر، روی زانویش ‍ نشست . بعد از آن امام عسکری علیه السلام به من فرمود: ای یعقوب ! این کودک بعد از من امام و صاحب شماها خواهد بود. همین که سخن پدر تمام شد و او را معرّفی نمود، از روی زانوی پدر برخاست و پدرش اظهار نمود: ای عزیزم ! ای پسرم ! در حال حاضر داخل برو و مخفی باش تا آن هنگامی که خداوند متعال اراده کند. و چون آن حجّت خدا وارد اندرون منزل شد، امام حسن عسکری علیه السلام مرا مخاطب قرار داد و فرمود: ای یعقوب ! اکنون بلند شو و داخل اتاق را خوب نظر کن که چه می بینی ؟ پس طبق فرمان امام علیه السلام بلند شدم و هر چه به اطراف نگاه کردم کسی را نیافتم ؛ و متوجّه شدم که حجّت خدا از چشم ها ناپدید و غایب شده است.
چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان(ع)/ عبدالله صالحی
دسته ها : مذهبی
شنبه بیست و ششم 5 1387

مرحوم شیخ صدوق ، راوندی و برخی دیگر از بزرگان ، به نقل از ابوالا دیان حکایت کنند: چون امام حسن عسکری علیه السلام مسموم و شهید شد، جعفر برادر امام عسکری آمد تا بر جنازه اش نماز بخواند، ناگهان کودکی با چهره ای گندمگون و موهائی کوتاه وارد شد و عبای جعفر را گرفت و او را کنار کشید و به او فرمود: ای عمو! کنار برو، من سزاوارترم که بر پدرم نماز بخوانم . پس جعفر با چهره ای دَرهم و خشمناک کنار رفت و آن کودک معصوم جلو آمد و بر جنازه مقدّس پدر نماز خواند و سپس حضرت را کنار پدر بزرگوارش - امام هادی علیه السلام - دفن کردند. بعد از آن ، کودک رو به من کرد و فرمود: ای ابوالا دیان بصری ! جواب نامه ها را بیاور. ابوالا دیان گوید: من با خود گفتم : تاکنون این دوّمین علامت از نشانه های امامت ؛ و دو نشانه دیگر باقی مانده است . پس از آن ، نزد جعفر رفتم ، دیدم که شخصی به او گفت : این کودک چه کسی بود که بر جنازه امام علیه السلام نماز خواند و به شما جسارت کرد؟ جعفر جواب داد: واللّه ! تاکنون او را ندیده بودم و نمی شناسم .
در همین بین که مشغول صحبت بودیم ، چند نفر از شهر قم آمدند و احوال امام حسن عسکری علیه السلام را جویا شدند و چون از وفات و شهادت حضرت آگاه گشتند، سؤال کردند: امام و حجّت خدا، بعد از او کیست ؟ بعضی افراد اشاره به جعفر کردند، پس مردم قم به جعفر سلام کرده و تسلیت گفتند و اظهار داشتند: تعدادی نامه و مقداری وجوهات نزد ما است ، چنانچه نشانی و مقدار آن پول ها را بگوئی ، تحویل شما خواهیم داد. جعفر با عصبانیّت از جای خویش برخاست و لباس های خویش را تکان داد و گفت : مردم از ما علم غیب می خواهند، مگر ما علم غیب می دانیم ؟! و سپس از مجلس خارج گردید.
بعد از این جریان خادمی وارد شد و اظهار داشت : نامه های شما از فلانی و فلانی و فلانی است و نیز داخل کیسه همیانی که همراه آورده اید، مقدار هزار و ده دینار وجوه شرعیّه می باشد. پس مردمی که از قم آمده بودند، نامه ها و پول هائی را که همراه آورده بودند، همه را تحویل خادم دادند. ابوالا دیان گوید: آنچه امام حسن عسگری علیه السلام نسبت به فرزندش ‍ امام زمان - عجّل اللّه فرجه الشّریف - بیان نموده بود تحقّق یافت ؛ و دیگر شکّ و شبهه ای باقی نماند. پس از آن جعفر به دربار معتمد عبّاسی رفت و قضیّه حضور حضرت مهدی - فرزند امام حسن عسکری علیهماالسلام - و چگونگی اقامه نماز، همچنین جریان مردم قم و وجوهات شرعیّه را برای او مطرح کرد و متوکّل دستور داد تا آن کودک را که خلیفه بر حقّ خداوند است دست گیر نمایند. پس تمام ماءمورین و جاسوسان برای دست گیری حجّت خدا، بسیج شدند؛ ولیکن به هر حیله و وسیله ای متوسّل گشتند، آن حضرت را نیافتند.

چهل داستان و چهل حدیث از امام زمان(ع)/ عبدالله صالحی

 

 

دسته ها : مذهبی
پنج شنبه بیست و چهارم 5 1387
X