جهانی شدن و افزایش پدیده طلاق و فحشا:
با ادامه روند جهانی شدن در بسیاری از خانواده ها به دلیل ساختار دشوار معیشتی،غناصر اصلی خانواده مدت طولانی تری مجبورند که بیرون از منزل به سر برند و لذا فرصت چندانی برای گفتگو،دردودل و داد و ستد مهر و دوستی ندارند و در نتیجه به ((یخچال های عاطفی)) شباهت بیشتری می یابند تا اعضای کانون گرم خانوادگی، و به همین دلیل نیز در بعضی از خانواده ها مسایلی چون تنش و ستیز جایگزین مبادله عشق و مودت می شود و از سوی دیگر به دلیل اینکه در روند جهانی شدن با توجه به استیلای فرهنگ غربی، در تمام جوامع،فرهنگ راحت طلبی و مصرف بیشتر حتی در مواردی فساد و فحشا به طور علنی ترویج می شود به طور مثال (در این فرهنگ مسایلی چون داشتن روابط جنسی قبل از ازدواج،بالا بودن سن ازدواج،آمار بالای تجارت جنسی)امری طبیعی قلمداد می شود و ناخودآگاه به شکل غیر مستقیم به مسایلی چون افزایش آمار طلاق دامن می زند و طلاق به ویژه در قشرهای میانی از طباقات بالا و پایین جامعه بیشتر است.
در حقیقت طلاق هم یک مشکل و پدیده قابل بررسی اجتماعی است که در تمام اعصار وجود داشته است اما به نظر می رسد ضعفهای موجود در ساختار اجتماعی و خانوادگی که در نتیجه فرآیند جهانی شدن گریبانگیر خانواده ها می شود بر شتاب این پدیده شوم اجتماعی بیافزاید و آثار زیانبار خود را در فروپاشی خانواده ها بیشتر مشخص نماید.مطالعات روانشناسی ثابت کرده است از میان عوامل گوناگون جدایی مانند مرگ،طلاق،غیبت طولانی و... پدیده طلاق آثار وخیم تری در سلامت روح وروان کودکان به جای می گذارد. متاسفانه بعد از طلاق،مادران مجرد و پسران خانواده افسرده می شوند و در این میان بدترین حالت برای کودکان،زمانی است که والدین کودک به شدت سرگرم یافتن همسر جدید باشند.کودک در این زمان احساس می کند هم پدر و هم مادر خود را از دست داده است و به طور کلی تنها شده است و اگر در این خلال سرپرستی کودک در دوره ای زمانی به افراد دیگر واگذار شود در این حالت کودکان بدون برقراری یک رابطه دایمی تعامل با یک فرد بزرگسال دچار کمبود عاطفی شدید خواهند شد و به همین دلیل کودکان و نوجوانانی که در چنین ساختار و روابط اجتماعی رشد می کنند دارای مسایل و مشکلات بیشتری هستند تا کودکانی که به هر دلیل فقط با یک والد منطقی در درون نظام خانواده های بدون تنش و ستیز رشد می یابند.
موضوع : جهانی شدن و خانواده |
جهانی شدن و افزایش پدیده طلاق و فحشا:
با ادامه روند جهانی شدن در بسیاری از خانواده ها به دلیل ساختار دشوار معیشتی،غناصر اصلی خانواده مدت طولانی تری مجبورند که بیرون از منزل به سر برند و لذا فرصت چندانی برای گفتگو،دردودل و داد و ستد مهر و دوستی ندارند و در نتیجه به ((یخچال های عاطفی)) شباهت بیشتری می یابند تا اعضای کانون گرم خانوادگی، و به همین دلیل نیز در بعضی از خانواده ها مسایلی چون تنش و ستیز جایگزین مبادله عشق و مودت می شود و از سوی دیگر به دلیل اینکه در روند جهانی شدن با توجه به استیلای فرهنگ غربی، در تمام جوامع،فرهنگ راحت طلبی و مصرف بیشتر حتی در مواردی فساد و فحشا به طور علنی ترویج می شود به طور مثال (در این فرهنگ مسایلی چون داشتن روابط جنسی قبل از ازدواج،بالا بودن سن ازدواج،آمار بالای تجارت جنسی)امری طبیعی قلمداد می شود و ناخودآگاه به شکل غیر مستقیم به مسایلی چون افزایش آمار طلاق دامن می زند و طلاق به ویژه در قشرهای میانی از طباقات بالا و پایین جامعه بیشتر است.
در حقیقت طلاق هم یک مشکل و پدیده قابل بررسی اجتماعی است که در تمام اعصار وجود داشته است اما به نظر می رسد ضعفهای موجود در ساختار اجتماعی و خانوادگی که در نتیجه فرآیند جهانی شدن گریبانگیر خانواده ها می شود بر شتاب این پدیده شوم اجتماعی بیافزاید و آثار زیانبار خود را در فروپاشی خانواده ها بیشتر مشخص نماید.مطالعات روانشناسی ثابت کرده است از میان عوامل گوناگون جدایی مانند مرگ،طلاق،غیبت طولانی و... پدیده طلاق آثار وخیم تری در سلامت روح وروان کودکان به جای می گذارد. متاسفانه بعد از طلاق،مادران مجرد و پسران خانواده افسرده می شوند و در این میان بدترین حالت برای کودکان،زمانی است که والدین کودک به شدت سرگرم یافتن همسر جدید باشند.کودک در این زمان احساس می کند هم پدر و هم مادر خود را از دست داده است و به طور کلی تنها شده است و اگر در این خلال سرپرستی کودک در دوره ای زمانی به افراد دیگر واگذار شود در این حالت کودکان بدون برقراری یک رابطه دایمی تعامل با یک فرد بزرگسال دچار کمبود عاطفی شدید خواهند شد و به همین دلیل کودکان و نوجوانانی که در چنین ساختار و روابط اجتماعی رشد می کنند دارای مسایل و مشکلات بیشتری هستند تا کودکانی که به هر دلیل فقط با یک والد منطقی در درون نظام خانواده های بدون تنش و ستیز رشد می یابند.
به جاي دسته گلي که فردا بر سر قبرم مي گذاري امروزبا يه شاخه گلي کوچک يادم کن ، به جاي سيل اشکي که بر سر مزارم نثار مي کني امروز با تبسمي شادم کن ، به جاي آن متن هاي تسليت گونه که فردا در روزنامه ها مي نويسي امروز با پيامي کوچک خوشحالم کن ، من امروز به تو احتياج دارم نه فردا...
ساعت 3 شب بود كه صدای تلفن , پسری را از خواب بيدار كرد. پشت خط مادرش بود پسر با عصبانيت گفت: چرا اين وقت شب مرا از خواب بيدار كردی؟مادر گفت:25 سال قبل در همين موقع شب تو مرا از خواب بيدار كردی؟ فقط خواستم بگويم تولدت مبارك. پسر از اينكه دل مادرش را شكسته بود تا صبح خوابش نبرد , صبح سراغ مادرش رفت . وقتی داخل خانه شد مادرش را پشت ميز تلفن با شمع نيمه سوخته يافت ولی مادر ديگر در اين دنيا نبود.
اگه كليد قلبي را نداري قفلش نكن .... اگه خداحافظي در راه است سلام نكن .... اگه دستي را گرفتي رهايش نكن .... دفتري كه بسته شد ديگه بازش نكن .... قلبي كه شكسته شد ديگه نازش نكن.
دو چيز را فراموش نكن : ياد خدا و ياد مرگ . دو چيز را فراموش كن : بدی ديگران در حق تو و خوبی تو در حق ديگران . چهار چيز را نگه دار : گرسنگيت را سر سفره ديگران، زبانت را در جمع، دلت را سر نماز و چشمت را در خانه دوست.
من آن ناخوانده آوازم... صدای زخمی سازم... به دنبال صدايم باش ... برای تو اگر رازم... من آواز بيابانم ... صدای بغض بارانم ... بريده از نيستانم ... غمی دارم که
می خوانم ... صدای بغض بارانم .... مرا بشنو که مي بارم بمن از من شکايت کن ... مرا از من حکايت کن ... از اين دريای دل تنگی ... به يک جرعه قناعت کن.
هميشه تو يه ارتفاعی از جو ديگه ابری وجود نداره...اگه يه وقت آسمون دلت ابری بود بدون به اندازه کافی اوج نگرفتی.
اشکي که بي صداست ، پشتي که بي پناست ، دستي که بسته است ، پايي که خسته است، دلي که عاشق است ، حرفي که صادق است ، شعري که بي بهاست ، شرمي که اشناست ، دارايي من است ، ارزاني شماست.
آفريقایيها يه ضرب المثل دارن که ميگه:" هشابن تنت هب رس ماخيم"، يعني خيلي دوستت دارم، اينقدر که جونم را برات ميدم، جالب اينه که اگه برعکس بخوني هم همين ميشه، ميگي نه بر عکس بخونش.
به علی زاده ی موسی صلوات***به گل شاخه ی طوبی صلوات
به به این مظهر تسلیم و رضا***به عزیز دل طاها صلوات
میلاد با سعادت شمس الشموس،سلطان توس بر تمام شیعیان جهان مبارک باد0
اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند***جان به قربان تو مولا که تو کعبه ی فقرایی
بد نيست اگر کمی به هم فکر کنیم*** در بحبوحه خنده به غم فکر کنيم*** بد نيست اگرخانه ما سيمانی است*** به خشت و گل و نفوذ نم فکر کنيم*** هر وقت زيادمان دلی ميشکند*** بد نيست که يک لحظه یه کم فکر کنيم*** من عاشق و تو هر که در اين عصر غريب*** بد نيست اگر کمی به هم فکر کنيم
به نام خالقي كه تنهاست ولي تنهايي را براي مخلوقاتش نمي پسندد
خيره آن ديده كه آبش نبرد گريه ي عشق، تيره آن دل كه در او شمع محبت نبود.
قدر اهل درد صاحب درد مي داند که چيست مرد صاحب درد ، درد مرد مي داند که چيست؟ هرزمان درمجمعي گردي... چه داني حال ما؟؟ حال تنها گرد، تنها گرد مي داند که چيست؟
حقيقت انسان به آن چه اظهار ميکند نيست بلکه حقيقت او نهفته در آن چيزي است که از اظهار آن عاجز است بنابراين اگر خواستي او را بشناسي نه به گفته هايش بلکه به ناگفته هايش گوش فرا بسپار.
اگه کسي ديونت بود، عاشقش باش. اگه کسي عاشقت شد، دوستش داشته باش. اگه کسي دوست داشت بهش علاقه نشون بده اگه بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن ... اين طوري وقتي هميشه يه پله عقب باشي اگه يه وقت خسته شد و يه جا موند تازه ميشين مثل هم.
دوست داشتن کسي که سزاوار دوستي نيست، اسراف در محبت است. اگر ميخواهي هميشه آرام باشي، دلگيريهايت را روي ماسه و شاديهاي خود را بر روي سنگ مرمر بنويس. اگر کسی را دوست داری که تو را دوست ندارد، سعی نکن از او متنفر شوی، بلکه سعی کن او را فراموش کنی.
تلاش وپشتكار و ميانه روي براي انسان ايجاد خوشبختي خواهد نمود.
(بنيامين- ديكنز)
كسي كه خوشبخت نباشد گناهكار است.
(اپيكتاتوس)
خانواده هاي خوشبخت همه شبيه يكديگرند خانواده هاي بدبخت هر كدام يك شكل دارند.
(لئون- تولستوي)
سعادتمند حقيقي كسي است كه هميشه همه جا و به همه چيز و همه كس بخندد. (كريستوفر- مارلو)
سعادتمند كسي است كه در هجوم و مقابله با مصائب خود را نبازد.
(پاسكال)
انسان های منطقی خود را با محیط وفق می دهند اما انسان های غیر منطقی سعی می کنند محیط را با خود مطابقت دهند.پس تمام پیشرفت بشر حاصل تلاش انسان های غیر منطقی است.(جورج برنارد شاو)0
منتظر نظرات زیبای شما عزیزان هستم0
اگه بگم عاشقتم،اگه بگم دیوونتم،اگه بگم برات می میرم،اگه بگمنمی تونم فراموشت کنم،اگه بگم نمی تونم فراموشت کنم،اگه بگم از جلو چشام 1 ثانیه اونور نمیری،اگه بگم همه ی زندگیمی،اگه بگم نفسم به نفست بستست....... برام پفک می خری؟
مي دونی چرا رنگ غروب سرخه؟ چون خورشيد وقتی مي بينه من وتو با هم دوستيم آتيش مي گيره.
چه قدر سخته تمام روز رو منتظر باشي ،زل بزني به صفحه سرد مونيتور و فقط نگاهت به ايدي يه نفر باشه و همش دعا كني كه روشن بشه با اينكه از قبل ميدوني امروزهم مثل تموم روزهاي گذشته فقط بايد چشمهاي خواب رفته ادمك ايديشو ببيني وبايد غرورتو زير پا بزاري و براش اف بزني تا شايد جوابتو بده تازه اگه بخواد باور کنه که از ته دل دوستش داري.